از پنجره بسيار بزرگ ساختمان شيك و بزرگ چاپ گستر در شمال تهران، رشته كوه هاي البرز به خوبي ديده مي شوند. به نظر مي رسد كه از محل ساختمان تا اين رشته كوه ها راهي نيست. شايد ۱۰ دقيقه. محمدرضا بهزاديان دو روز پس از انتخاب شدنش به رياست اتاق تهران قرار مصاحبه را در ساختمان شركت چاپ گستر گذاشت. قرارمان ساعت پنج بعدازظهر بود. او ساعت ۵ و ۴۵ دقيقه آمد. البته يكي دوبار تماس تلفن گرفت كه خواهد آمد. شايد هنوز روحيه و منش سال ها مديريت دولتي خود را كنار نگذاشته است. براي سال ها معاون مالي و اداري وزارت كشور بوده است. پسرش هم به تازگي در حوادث كوي دانشگاه تهران با چاقويي زخمي شده بود و از اين بابت كمي عصبي به نظر مي رسيد. البته گفت كه از خطري جدي رهايي يافته است.
بهمن احمدي امويي
• آقاي بهزاديان شما بيش از اينكه يك مدير بخش خصوصي باشيد، به عنوان يك مدير دولتي شناخته مي شويد. سال ها معاون مالي و اداري وزارت كشور بوديد و ارتباطات گسترده اي هم با دوستان داشته و داريد. آيا اين رفتن به سمت دولتي كردن اتاق نيست. يك مدير دولتي از طرف يك بنگاه خصوصي معرفي و در يك انتخابات برنده مي شود و رئيس بخش خصوصي كشور مي شود.
اولاً اين كه بين بخش دولتي و خصوصي خط بكشيم حتماً در اقتصاد امروز كشور به نفع بخش خصوصي نيست. حدود ۸۰ درصد اقتصاد ايران دولتي است. فراموش نكنيد، اتاق بازرگاني NGO و يك سازمان غيردولتي نيست. اتاق بازرگاني يك سازمان و نهادي است كه صاحبان سهام در آن نماينده دارند. همانند يك شركت سهامي. در اين شركت هر كس به اندازه سهامش حق راي دارد. بنابراين اين اتاق نمي تواند غيردولتي باشد.
• پس چون ۸۰ درصد اقتصاد دولتي است بايد ۸۰ درصد آن هم نمايندگان بخش دولت باشند؟
اگر دولت اراده كند، متاسفانه مي تواند ۸۰ درصد اين اتاق را در اختيار بگيرد. اگر شركت هاي دولتي با سازماندهي خاص و با استفاده از كارت بازرگاني وارد انتخابات اتاق شوند، حتماً راي مي آورند. شركت ملي فولاد حدود ۶۰۰ يا ۸۰۰ شركت زيرمجموعه دارد. همه اين راي ها اگر يكجا وارد شود، مي تواند همه راي هاي اتاق را بگيرد. در فصل پيوست بودجه حداقل دو هزار شركت دولتي داريم، اگر همه اينها وارد شوند اتاق كاملاً دولتي مي شود. تازه اينها فقط بخش دولتي هستند. بخش عمومي هم جاي خود را دارد. مثل شركت هاي وابسته به بانك ها، بنيادها و شركت هاي متعلق به تامين اجتماعي.
• پس دولت از اينكه سهم خودش را در اتاق بازرگاني نمي گيرد، بر سر بخش خصوصي منت مي گذارد.
من همين جا از دولت تشكر مي كنم كه هيچ وقت به دنبال گرفتن و انحصارطلبي در اتاق نبوده است. در غير اين صورت به راحتي مي تواند چنين كاري را انجام دهد. البته بخش خصوصي ما هم يك دولت گريزي دارد. . .
• آقاي بهزاديان سوالم را يك بار ديگر تكرار مي كنم. آيا با اين نقد كه به عملكردتان شده است، موافقيد كه گفته ايد شما يك مدير بخش دولتي هستيد.
خير. من اگر بخواهم سابقه خصوصي گري ام را بدهم، متاسفانه شما از ديدگاه خودتان مرا شناخته ايد. . .
• آن وجهي كه شما داشته ايد، به عنوان يك مدير دولتي بوده است و اگر مدير خصوصي هستيد نمود نداشته و دولتي بودن شما بيشتر ديده شده است.
نه اين طور نيست. اگر خيلي هم نمود پيدا مي كرد، شايد براي من مشكل به وجود مي آورد. . .
• به خاطر اينكه كارمند دولت بوديد؟!
نه از نظر قانوني، از نظر نوع بينشي كه وجود داشت. . .
• اين بينش براي خيلي هاي ديگر ايراد نيست. خيلي ها معتقدند كه ما عضو بخش خصوصي هستيم و افتخار مي كنند.
ولي آن آدم ها هيچ وقت داراي سمت دولتي نبوده اند و هيچ نقشي در دولت نداشته اند. . .
• خب سوال من هم همين بود، آيا شما به خاطر اينكه كارمند دولت بوده ايد، نمي توانستيد به كارهاي بخش خصوصي تان برسيد؟
همان طور كه عرض كردم، بخشي از شرايط احراز پست هاي بعضاً دولتي اين است كه طرف قادر نباشد كه يك سرمايه گذار بخش خصوصي باشد.
• چقدر اين موقعيتي را كه در بخش خصوصي براي شما به وجود آمده است، به عنوان رئيس اتاق تهران كه بزرگ ترين و گسترده ترين اتاق ايران است، مديون بخشي دولتي هستيد.
شما مي گوييد كه چه قدر آن را مديون بخش دولتي هستم. واقعيت اين است كه كسري از سه پنجم آراي من دولتي بود و دو پنجم آن را رقباي ديگر داشتند. از ۲۰ راي دولتي ها ۴ راي را من داشتم و بقيه را رقباي من و اين براي من يك موقعيت به حساب مي آمد.
• يعني شما چهار راي دولتي ها را آورديد؟
نسبت به ديگر رقيبان چهار راي بيشتر آوردم. ۱۲ راي من و ۸ راي رقيبم.
• يعني ۱۲ نفر از دولتي ها به شما راي دادند؟
بله.
• خب چه ميزان از آن به خاطر وجود شما در عرصه دولتي بوده كه دولتي ها به شما راي داده اند؟
من به سوال قبلي شما هنوز جواب درستي نداده ام. مي خواهم بگويم كه قانون اتاق بازرگاني متاسفانه ناقص است يك عده سرمايه گذار و كارآفرين در يك جلسه اي كه خودشان را براي اولين بار مي بينند، از بين خودشان يك رئيس انتخاب مي كنند. در ۵ سال گذشته هميشه اين گونه بوده است. يعني ممكن است كه از من بپرسند كه آقاي فلاني چه طور فردي است و من به او راي بدهم، در صورتي كه شايد او را حتي چهره به چهره هم نديده باشم - اما با بودن حتي نيم ساعت در آن جلسه شايد به آن فرد راي دهم.
• پس نقص قانون باعث شد به شما راي بدهند؟!
خير. شما مسلماً به كسي كه بيشتر مي شناسيد، راي مي دهيد. اگر بخواهم پاسخ روشني به شما بدهم اين است كه: مواضع من در تمام دوراني كه نماينده دولت در مجلس يا در بخش دولتي بوده ام، كاملاً روشن و شفاف است. من اصلي ترين دفاع را از بخش خصوصي مي كردم. در مورد ماليات در سال ۶۱ - ،۶۰ هيچ كس مثل من در صحن علني مجلس از آن دفاع نكرد. حتي من با اين ديدگاه شما هم مخالفم، امروز خوشبختانه افرادي در دولت ما وجود دارند كه همه هستي و تصدي گري را به بخش خصوصي واگذار مي كنند در مقابل هم افرادي در بخش خصوصي وجود دارند كه مي گويند، بخش دولتي بيايد و حامي بخش خصوصي شود. پس فردي كه در بخش خصوصي وجود دارد، ديدش دولتي تر از آن فرد دولتي است كه تمام امپراتوري اش را به بخش خصوصي واگذار مي كند. خواهش مي كنم كه موضوع را به قول معروف به اين طرف و آن طرف جوي نبريد. اگر اجازه دهيد اين نكته را تاكيد مي كنم كه من نقش اتاق را به عنوان بخش خصوصي مي دانم ولي اين ارزيابي از اتاق را به عنوان بخش خصوصي درست نمي دانم كه دشمن دولت است.
• دشمن دولت نيست ولي رقيب دولت بايد باشد. . .
خب، رقيب دولت، آن هم دولتي كه در چارچوب قوانيني كه نمايندگان مردم و همين سرمايه گذار رفته اند و گفته اند و تصويب كرده اند تا دولت امكاناتش را واگذار كند. دولت موظف است كه اين را انجام بدهد و اگر ندهد، خلاف قانون انجام داده است. به طور خلاصه بگويم كه بخش خصوصي انگيزه ترقي خواهانه دارد اين در جامعه ما جا افتاده است و اين خاصيت انباشتگي دارد. در اقتصاد هر چه سرمايه را انباشته تر كنيد، يك مزيت به حساب مي آيد. متقابلا بهره وري دولت هم بسيار پايين است.
• سوال من اين است: يك مدير كه بيشترين تجربه اش در بخش دولتي بوده است حالا در بخش خصوصي چه كاري مي خواهد انجام دهد؟ با آن ويژگي هايي كه شما گفته ايد چگونه مي تواند كار كند؟
من مطمئن ام كه به سابقه من در بخش خصوصي نگاه نكرده ايد. اگر سال هاي كار من در بخش خصوصي را در كنار هم بگذاريم، فكر نمي كنم كمتر از سال هايي است كه من در بخش دولتي بوده ام.
• آيا مي توانيد اشاره اي به فعاليت هاي تان در بخش خصوصي كنيد؟
من حدود ۱۱ سال جزو هيأت مديره شركت هاي فرش (فرش ماشيني) بوده ام، كه يكي از آنها شركت فرش مشهد است. همان طور كه مي دانيد از اين شركت چندين صنعت جانبي فرش متولد شد، كه از آنها مي توان چرم مشهد را نام برد. در كنار اين مدير عامل شركت نساجي خراسان بوده ام و بعد از انقلاب سوابق زيادي داشت. حدود ۱۲ - ۱۱ سال پيش مجموعه شركت چاپ گستر را كه الان پس از افست بهترين چاپخانه ايران است، راه اندازي كرديم و در بخش هاي كشاورزي، آبزي پروري، صيادي نيز نقش ايفا كرده ام. . .
• آقاي بهزاديان آيا يك مدير بخش خصوصي مي تواند تمام اين تجربيات را اعم از چرم، كشاورزي، چاپ و. . . را با هم داشته باشد؟
چرا نمي تواند؟!
• مگر اينكه بخواهد يك كمپاني بزرگ صنعتي داشته باشد.
خب نقص ما در اقتصاد همين است. كمپاني هايي مثل LG و ميتسوبيشي داريد، كه در صنعت نفت و پتروشيمي تا وسايل خانه و كشتي سازي فعاليت مي كنند. . .
• ولي اقتصاد ايران فاقد چنين چيزي است. . .
حتما اين طور است و نمي خواهم آن را تكذيب كنم. . . ما كه در اتاق بازرگاني هستيم و همه وزراي دولت بايد تمام تلاش خودشان را بگذارند كه چنين چيزي رخ دهد و تمام چيزهايي كه به صورت نيم بند به وجود آمده است را بايد اين گونه پرورش دهند.
• پس شما داراي يك هولدينگ كمپاني هستيد كه در جاهاي گوناگون فعاليت مي كنيد؟
اين نامي كه شما مي گوييد، نيست. فعاليت هاي گوناگون اقتصادي اعم از كشاورزي، نساجي و شيلات دارم كه سعي مي كنم در آنها حضور داشته باشم.
• آقاي بهزاديان، با توجه به عملكرد دولت و شناختي كه شما نسبت به آن داريد و شناختي كه از بخش خصوصي پيدا كرده ايد، در اتاق در شرايط فعلي چه كاري مي توانيد انجام بدهيد؟
متاسفانه بايد بگويم كه بخش خصوصي تنها ۲۰ درصد سهم اقتصاد ايران را دارد و راه درازي را بايد طي كند تا بتواند به يك بلوغ برسد. متاسفانه جمهوري اسلامي ايران (از نظر اقتصادي) يكي از دولتي ترين دولت هاي جهان است.
اصلاً از يك ديدگاه ديگري اين موضوع را بررسي كنيم. در خرداد سال ۶۶ و در انتخابات دوره هفتم رياست جمهوري، رئيس جمهوري كه بر سر كار آمد، با شعار «توسعه اقتصادي» روي كار نيامد. . .
• در اين شرايط شما چه كاري براي توسعه اقتصادي مي خواهيد انجام بدهيد؟!
معذرت مي خواهم كه من مي خواهم عزيزان شوراي پول و اعتبار و شوراي اقتصاد را به شوراي نگهبان اقتصاد كشور تشبيه كنم. اين شوراهاي اقتصادي در عمل از رشد و پيشرفت بخش خصوصي در اقتصاد كشور، عملاً جلوگيري مي كند. . .
• اين معضلي است كه شما داريد؟. . .
اين معضل را اقتصاد ايران دارد نه من و شكستن اين سد يك كار بسيار بزرگ است. متاسفانه شما هنوز مي بينيد كالايي كه در ايران مشكل عرضه و فروش دارند، تعزيراتي هستند، يعني توزيع و فروش آن بايد تحت نظر دولت باشد. چرا كالاهايي كه در انبارهاي ما مانده اند، چنين شرايطي را دارند. . .
• آيا شما مي خواهيد اين سد را بشكنيد؟
من اگر بخواهم اولويت هايم را براي شما بشمارم، اين اولويت ها در بولتن هاي تحولات و ائتلاف ملي و اتاق بازرگاني آمده است.
• آنهايي را كه شما مي گوييد، من هم ديده ام و يكسري شعارهاي تبليغاتي اند تا بتوانيد به اين مرحله برسيد. ولي راهكار اجرايي اي براي اين منظور ارائه نشده بود. . .
مطلبي را بدون تعارف خدمتتان عرض كنم و آن اين است كه مشكل اصلي كه در راه اقتصاد ما قرار دارد و وزراي محترم هم درگير آن هستند، اصول ۴۴ و ۴۵ قانون اساسي است. . .
• يعني رئيس اتاق تهران و يا (ايران) مي تواند اصل ۴۴ و ۴۵ را عوض كند. . .
نه به هيچ عنوان اين كار عملي نيست و عرضم هم اين نيست كه بتوانيم يا نتوانيم اين قانون را اصلاح كنيم. بلكه اين مشكلات را بايد عيني كنيم. مشكل دولتي بودن است، مشكل امپراتوري است كه مديران دولتي ما دارند. مشكل ما در قوانين پايه و جزيي است. حتي مي بينيد در اتاق تهران هم دچار مشكل هستيم و عملاً بيش از ۶۰ نوع فيلتر براي حضور در آن وجود دارد. براي وارد شدن به هيأت رئيسه بالاخره هر كسي از نمايندگان محترم اتاق، در گذشته و يا در پيشينه خود دچار مشكلات و كاستي هايي بوده اند. اما وقتي مي خواهيم اين نمايندگان را انتخاب كنيم، گويا مي خواهيم اعضاي امنيتي يك سازمان بزرگ را برگزينيم. گزينش هاي متعددي را صورت مي دهيم و باعث تنگ تر شدن اين فيلترها مي شويم. در نتيجه كسي كه لياقت ورود به اين اتاق را دارد، به دليل تنگي اين فيلتر ممكن است نتواند پا به اتاق بگذارد. با همه مسائل و رقابت هاي جناحي و سياسي اي كه در جامعه ما وجود دارد، هنوز قانون سرمايه گذاري خارجي كه امكان جذب سرمايه هاي خارج از كشور را داشته باشد، نداريم. . .
• تمام اين مطالب را كه مي گوييد ديگر اعضاي هيأت اتاق تهران و ايران هم بيان كردند. كارشناسان دولتي و غيردولتي هم اين مطالب را بيان مي كنند. و تا به حال هم هيچ اتفاقي رخ نداده است. شما هم با شعار تحول گرايي وارد اين اتاق شده ايد! من مجدداً سوال خودم را تكرار مي كنم. شما حداقل الان در مهم ترين اتاق اقتصادي ايران قرار داريد، چه كاري مي خواهيد براي از بين رفتن اين مشكلات و معضلات بكنيد.
من دو نوع جواب به اين سوال شما دارم. يكي اينكه متاسفانه در كشور ما توزيع قدرت نداريم. چه در بخش سياسي و چه در بخش اقتصادي. لذا حتي وزراي ما كه قدرت اجرايي دولت هستند، از آن قدرتي كه همتاي آنها در يك كشور ديگر دارد، برخوردار نيستند. اتاق ما هم در مقايسه با كشورهاي ديگر همين حالت و اوضاع را دارد. . .
• حالا شما در اين وضعيت چه كاري مي خواهيد انجام دهيد؟
ولي با اين حال و با اين ابزارهاي ناكارآيي كه در دست ما است، باز مي توانيم كارهاي كارآمد تري را انجام دهيم. . .
• مثلاً؟
من از افرادي كه قبلاً در اين اتاق بوده اند، تشكر مي كنم آنها هم تا حد بضاعت شان زحمت كشيده اند و اين تصور نمي خواهم به وجود بيايد كه من خواسته ام به گذشتگان اهانت كرده باشم! عزيزاني كه در اين اتاق بوده اند، نماينده اي هم در سازمان پول و اعتبار داشته اند. ما در اين چند سال اخير خودمان را كشته ايم تا توانسته ايم يك يا دو درصد از بهره بانكي را كم كنيم. امروز اگر در ايران، سرمايه هاي خارجي يا افرادي كه مقيم كشورهاي ديگر هستند بيايند واين درصد را به ۳ يا ۴ برسانند، تمام بانك هاي ملي كشور ما ورشكست مي شوند. . .
• يعني اگر شما وارد شوراي پول و اعتبار بشويد، اين كار را مي توانيد انجام بدهيد؟
قطعاً با تمام قدرت و قوا، از آن دفاع مي كنيم. نكته دوم اين است كه تمام افرادي كه در اين اتاق وجود دارند، مي دانند كه قانون اتاق دچار نقص است. حالا پرسش من از آنها اين است كه چرا اين قوانين را اصلاح نكردند. جواب آنها اين است كه دولت بايد لايحه بدهد كه اين كار را نكرده است. اما وقتي مكانيسم طرح دادن در قانون اساسي ما پيش بيني شده است، چرا اين كار انجام نشده است. طرح هم يعني اينكه آن را مطرح كنيد تا حدود ۱۶ نماينده آن را امضا كنند و شما آن را به هيأت رئيسه بدهيد. افرادي كه در گذشته در اين اتاق بوده اند به اندازه اي رفيق داشته اند كه بتوانند چنين طرح هايي بدهند. من هم بيش از ۱۶ رفيق در مجلس دارم بنابراين اگر دولت لايحه اي در اين حدود داد، از او تشكر مي كنيم و اگر نداد من بضاعت اين را دارم كه به صورت طرح به مجلس بفرستم و اگر مجلس تصويب نكرد ديگر فلان سرمايه گذار از من توقعي ندارد كه چرا اين موضوع پيگيري نشده است.
• چون شما خودتان از كلمه بضاعت استفاده كرديد من هم همان كلمه را به كار مي برم. بضاعت شما براي ايجاد اين تغييرات چيست؟
بضاعت من، اتكا به اعضاي اتاق است. . .
• يعني ديگر افراد اتاق اين اتكا را نمي كردند؟
شما مرا به جايي مي كشانيد كه نسبت به افرادي كه در گذشته در اين اتاق بوده اند، انتقاد كنم. من اين را مي گويم كه در واقع ارتباط خوبي بين بدنه اتاق وجود نداشته است و انسان هاي شايسته و با لياقت نتوانسته اند وارد اتاق شوند و اين ارتباط قطع شده است. اين يكي از اصلي ترين اهرم ها است كه مي توان آن را به كار گرفت. اطلاع رساني درست به اعضا و ارتباط درست با اعضا يك بدنه پرقدرتي را براي اتاق به وجود خواهد آورد. چون به هر حال اين سهم ۲۰ درصدي اقتصاد كشور به اعضاي اين اتاق مربوط مي شود. دولت هم تمام مصوبات و رويكردهايش اين است كه عرصه را براي اينها باز كند.
• شما به عنوان كسي كه رياست اتاق تهران را به عهده دارد و به نوعي اثر مهمي در اتاق ايران خواهد داشت آيا تئوري مشخص اقتصادي اي هم داريد؟
همان طور كه قبلاً گفتم اگر ما دموكراسي اقتصادي در كشور ايجاد كنيم و با تمام هوش و استعداد و توانايي هايي كه از مسئولين سراغ داريم، بتوانيم قانونگذاران و دولتمردان را به اين نقطه برسانيم كه دموكراسي اقتصادي را پيش ببريم. . .
• شيوه هاي رسيدن به دموكراسي اقتصادي را مي توانيد تشريح كنيد؟
من اين را مي گويم چرا دوستاني كه در اتاق ايران هستند، تاكنون نتوانسته اند تصويري مناسب از خود ارائه دهند تا وقتي كه مي خواهند چند نفر را براي عضويت در مجمع تشخيص مصلحت انتخاب كنند، يكي از آنها را معرفي كنند؟ با توجه به مقبوليتي كه اين دوستان از قديم داشته اند، چرا چنين اقدامي صورت نگرفته است. چرا به اتاق بازرگاني مراجعه نمي شود؟! و چرا از اتاق بازرگاني خواسته نمي شود؟! من فكر مي كنم كه مي شد در اين مورد هم حضور داشت. در شوراي اقتصاد هم، همين طور است. در شوراي پول هم همين گونه است. در شوراي اشتغال و اتاق صنايع و معادن كه بالاترين مجمع و تشكل بخش خصوصي مي تواند باشد باز هم نماينده اتاق بازرگاني وجود ندارد. اگر هم وجود داشته باشد از مجمع كارگري و كارفرمايي شركت مي كنند. اتاق بازرگاني خودش را در يك محدوده كوچك حبس كرده و قانع بوده و به آن هم قناعت مي كرد. پس امكان دستيابي به امكانات جديد را از دست داده است.
• شما با توجه به اطلاعاتي كه داريد و همچنين حضورتان در شوراي پول و اعتبار (نماينده اتاق ايران) چه طور مي خواهيد حرفتان را به كرسي بنشانيد؟ آيا مي توانيد تعداد راي هايتان را افزايش دهيد؟
البته مكان و زمان هم در اين امر تاثيرگذار است. ولي مي خواهم بگويم كه اگر اعتقاد دوستان قديمي من چنين بوده است، فقط كافي بود كه اين شكواييه را به راي دهندگانشان منتقل مي كردند. آيا شما در اين چند ساله اين شكواييه را ديده يا شنيده ايد؟. . .
• من بارها با آقاي خاموشي صحبت كردم و ايشان مي گفتند كه كاري نمي توانند در اين شرايط انجام بدهند. . .
اگر بنده كه مسئول يا رئيس هستم و نمي توانم كاري انجام بدهم، بايد بيايم و معذرت خواهي كنم و بگويم كه نمي توانم كاري انجام دهم. اگر بيشتر از اين مي توانم كار كنم و ادامه دهم، بايد پيشروي كنم. . .
• شما اصرار داريد بگوييد كه در شرايط فعلي مي توان بيشتر از اين كار كرد!. . .
اگر نمي شود بايد من نوعي بيايم معذرت خواهي كنم و خودم را كنار بكشم. . .
• از نظر تئوري چه طور. . .
راه هاي بسيار صعب العبوري در اركان اقتصادي وجود دارد. شما مي توانيد اقتصاد را نهادينه كنيد و براي اين كشور نهاد به وجود بياوريد. البته كار ساده اي نيست!
من اميد دارم كه مي شود جلو رفت و سريع تر مي توان اين كار را انجام داد. اين سوال را از شما دارم: چرا سرمايه گذار خصوصي ما بايد هزينه سياست هاي خارجي را بدهد ولي خود در آن هيچ مشاركتي نداشته باشد؟!. . .
• اين همان مشكلي است كه اگر شما در راس اتاق تهران يا ايران قرار بگيريد با آن مواجه خواهيد بود. سوال من هم، همين بود. . . شما در سياست خارجه چه كاري انجام خواهيد داد؟!
در همه دنيا سفره دولت و بخش خصوصي جداست. اگر امروز شما بياييد و بگوييد كه ما به صرف اينكه كارگزار و يا كارگزاران آمريكايي در عراق وجود دارند، تجارت مان را با اين كشور به هم مي زنيم، يكي از موقعيت ها را از ملت ايران گرفته ايد. . .
• شما به عنوان يك بخش خصوصي و با توجه به سابقه و امكانات مالي اي كه داريد، آيا مي توانيد علناً با يك سرمايه گذار آمريكايي ارتباط برقرار كنيد؟! و با توجه به اينكه به گفته شما سفره دولت و بخش خصوصي از هم جدا است. . .
من راه دور نمي روم، راه نزديك اش همين عراق است كه بزرگ ترين موقعيت را در همه نوار غربي ما ايجاد كرده است، حتماً مي شود و بايد بشود و مي رويم، پس درست است و ما بايد دنبال راه حل برويم.
• آيا به عنوان تجربه و در سمت بخش خصوصي خودتان اين كارها را انجام داده ايد؟
تجربه اش را كرده ايم. .
• پس مي شود اين كار را انجام داد؟. . .
بله مي شود اين كار را كرد. . .
• در عين حال كه حكومت ايران با آمريكا يا هر كشور ديگري در حال تخاصم است آيا بخش خصوصي بدون حضور دولت مي تواند رابطه اقتصادي خودش را انجام بدهد!. . .
بله، حتماً اين طور است و من در هر مجمعي از اين اعتقاد و ايده دفاع خواهم كرد.بحث ديگرم اين است وقتي كه ماجراي ميكونوس در سال ۱۳۶۴ ايجاد شده است و كشورهاي اروپايي سفرايشان را از ايران فرا خواندند، آيا شما مي دانيد بخش خصوصي چه قدر و چند ميليارد دلار ضرر كرد. در حالي كه وقتي من از تاجر آلماني كه بزرگ ترين شريك تجاري ايران در آن سال ها بود مي خواستم ماشين آلات نساجي وارد كنم، بايد پيش يك هيأت چهار نفره مستقر در وزارت بازرگاني مي رفتم و گردنم را كج مي كردم و بايد از آنها اجازه اين كار را مي گرفتم. . .
• دقيقاً سوال من هم همين است. . .
اجازه بدهيد، من مي خواهم بدانم كه آقايان متولي اتاق بازرگاني كه در طول سال ۶۴ و ۶۵ اين همه مصيبت كشيده اند، چند اطلاعيه در اين مورد داده اند؟! آن كشورها سفرايشان را برده اند و شما هم سفيرتان را آورده ايد، در اين ميان بخش خصوصي بايد كار خودش را ادامه بدهد.
• يعني شما الان راهتان را از دوستان دولتي تان جدا مي كنيد؟
ببينيد من امروز چه كسي را نمايندگي مي كنم. بايد از منافع آن دفاع كنم. . .
• فراموش نكنيد به پشتيباني همان گروه هاي سياسي بود كه شما توانستيد نمايندگي بخش خصوصي را داشته باشيد.
اولاً اين حرف شما را هم تكذيب مي كنم و هم آن را كم لطفي مي دانم.
• يعني شما رابطه تنگاتنگي كه با دولتي ها داريد را نفي مي كنيد؟
شما مي گوييد من به پشتوانه اين گروه ها پيش رفته ام. شما به من بگوييد كه در كجا و چه زماني براي من پوستر يا تبليغاتي از سوي فلان حزب صورت گرفته است. . .
• پشتوانه كه فقط به پوستر زدن نيست. . .
خب حرف هاي شما اگر سند دارد پس لطف كنيد يكي از اين اسناد را رو كنيد. در هر صورت مي خواهم بگويم كه اتاق بازرگاني صنايع و معادن به خاطر دفاع از بخش خصوصي تشكيل شده است. اگر من نمي خواهم و نمي توانم از حقوق اين عده دفاع كنم، پس نبايد اين صندلي را اشغال كنم. دفاع كردن هم ملزومات مخصوص خودش را دارد. دفاع از يكسري شايد باعث شود كه با يك عده ديگر و يا دوستانش روبه رو شويم. اين دو دو تا چهار تا است و به قول معروف نمي شود هم خدا را داشت و هم خرما. من تصور مي كنم كه بايد صادقانه پيش رفت، انتقادات را گفت و كار را جلو برد و هر وقت عاجز شديم بايد آن را هم مطرح كنيم.
• سوالي كه من مطرح كردم و جواب روشني هم به آن نداديد اين بود كه واقعاً تئوري خاصي براي اداره بخش خصوصي داريد يا نه؟ در مورد دموكراسي اقتصادي كه نگفتيد چگونه مي توانيد آن را اجرا كنيد؟
بالاخره ما بايد اين راه سنگلاخي و خاكي اقتصادمان را هموار و آسفالت كنيم، اين مطلب مي تواند مثال هاي زيادي داشته باشد. من اين نكته را بيان مي كنم كه كار اصلي و عاجل اتاق تهران، تامين امنيت است، كه اين امنيت شامل امنيت قضايي، سياسي، اجتماعي، حقوقي، قانوني، سياست خارجي براي بخش خصوصي است.
• دوباره برگشتيم به همان سوال اولمان. شما چگونه مي توانيد اين امنيت ها را در بخش خصوصي ايجاد كنيد؟
من اگر بخواهم فراتر از حيطه اقتصادي خود بروم، مشكلات و معضلات زيادي را در مورد امور سياسي - اقتصادي مي توانم بگويم وقتي كه رئيس دولت هم كاري از دستش بر نمي آيد. . .
• وقتي رئيس دولت دچار چنين معضلي مي شود و به قول شما كاري از دستش برنمي آيد، شما به عنوان رئيس اتاق چه كار مي توانيد بكنيد؟
حيطه اختيارات من بيشتر از اختيارات رئيس دولت است. . .
• مي توانيد مطلب را روشن تر بيان كنيد و اين اختيارات را ذكر كنيد.
اختيارت شامل حضور در يكايك اين نهادهاي اقتصادي است.
• اين نهادهاي اقتصادي كه گفتيد، رئيس جمهور، رئيس آنها است و به قول شما كاري هم نمي تواند، بكند. پس شما به عنوان يك نماينده كه يك راي داريد، چه مي توانيد بكنيد؟
من نمي خواهم وارد مقولات ديگري بشوم.
• شما از امنيت سياسي، حقوقي، اجتماعي اسم برديد، حالا چگونه مي خواهيد آنها را اعمال كنيد؟ مثلاً يك سرمايه گذار خصوصي در مورد امنيت حقوقي دچار مشكل است، شما به عنوان رئيس اتاق تهران و به احتمال زياد اتاق ايران چه كاري مي توانيد براي او انجام دهيد؟
شما كه اين گونه به مسائل نگاه مي كنيد، چرا قبل از انتخابات اين بحث را مطرح نكرديد كه هيچ يك از صاحبان صنعت و اقتصاد وارد اين عرصه نشوند. . .
• وظيفه من نيست كه اين كار را بكنم. همان طور كه با آقاي خاموشي يك نقدي را كردم، با شما همين نقد را انجام مي دهم. . .
ما فكر مي كنيم كه براي اين كار مي شود يك ساز ديگري نواخت. حتماً اين ديكته اي كه من مي نويسم، ۲۰ نمي گيرد. ولي اگر نمرات دوستان قبلي ۸ است من مي توانم ۱۲ بگيرم.
• آيا فكر مي كرديد كه به عنوان رئيس اتاق تهران انتخاب شويد؟
با توجه به سدي كه من در اتاق بازرگاني مي بينم، حتي فكر نمي كردم كه جمع دوستان ما موفق بشوند كه يك عضو ساده هيأت نمايندگان اتاق تهران بشوند.
• پس چه اتفاقي افتاد كه هم عضو شديد وهم رئيس اتاق تهران؟
من فكر مي كنم كه دست اندركاران و فعالين اقتصادي ما از ساختار سنتي اتاق راضي نبودند. آنها به دنبال يك نفر مي گشتند. شايد خيلي از ما را هم نمي شناختند و يا ما را ايده آل نمي دانستند. ولي با اين حال آمدند و راي دادند و به اينجا رسيد. در بخش انتخاب رئيس اتاق تهران هم من خيلي اميدوار نبودم. ولي با زحمات و كارهايي كه طي ۴ - ۳ ماه اخير انجام داديم، مطمئن بودم كه اكثريت اتاق تهران را پشت سر خود داريم. . .
• چه طور مطمئن بوديد، در صورتي كه بيش از ۱۶ نفر از دوستان شما وارد اين اتاق نشده بودند. ۲۴ نفر رقيب شما بودند و بقيه هم از دولتي ها بودند؟
آماري كه شما داريد از آن روزهاي اول است و واقعيت غير از اين است اما اكثريت با اين طرف بود ما اگر در داخل خودمان اميد به پيروزي نداشتيم، لازم بود يكسري ائتلافات و سهميه بندي را داشته باشيم. در حالي كه چنين كاري نكرديم. چون اكثريت را داشتيم.
• قبل از انتخابات اتاق تهران با وزير بازرگاني ملاقاتي هم داشتيد؟
البته گروهمان نه ولي خودم براي تبريك سال نو پيش ايشان رفتم.
• بعد از آن ملاقات ايشان را نديديد؟
نه.
• ۱۲ نفر از نمايندگان دولت به شما راي دادند، كه ائتلاف بين شما و دولت را تداعي مي كند!
خب اگر به آن طرف راي مي دادند شما مي گفتيد با آنها ائتلاف كرده اند؟!
• طبيعي است و اين يك سوال است. . .
در دولت گذشته كه به آنها راي داده شده بود، آيا با آنها ائتلاف كرده بودند؟ يادم است كه در دوره سوم و يا چهارم، رئيس مركز توسعه صادرات كه آقاي هاشمي طباء بود رقيب انتخابي رئيس اتاق تهران بود ولي راي نياورد ۱۰ و ۱۱ راي از ۶۰ راي آورد آيا دولت و كساني كه به او راي ندادند، با رقيب او ائتلاف كرده بودند؟!. . .
• خب وقتي نمايندگان دولتي به او راي ندادند، حتماً ائتلافي بوده. . .
من اعتقاد دارم در خيلي از جاها، ملاك ها و معيارها براي شناخت افراد، تباني هاي پشت پرده را از بين مي برد. . .