• مسجد جامع نيشابور و علي كرخي
آورده اند كه روزي جمعي از بزرگان نيشابور قصد رفتن به منزل علي كرخي كردند تا براي بناي مسجد جامع چند سكه اي جمع كنند. چون بر در منزل وي رسيدند صداي جر و بحث شنيدند: علي كرخي و عيال بر سر يك دانه كبريت بگو و مگو مي كردند. اهالي خيّر نيشابور چون چنين ديدند از خواست خويش چشم پوشيده چيزي نگفتند و رفتند. علي كرخي چون رفتن آنها بديد جوياي ماجرا شد. جماعت گفتند از تو كه بر سر كبريتي چنين با عيال جدل مي كني، انتظار كمكي نيست. علي كرخي در مقابل كل مخارج مسجد را بر عهده گرفت. حالا كه به مسجد جامع نيشابور مي روي، مناره هاي آن را خراب كرده اند، نماهاي قديمي شبستان ها و حجره ها را گچ ماليده اند، درهاي چوبي آن را كنده اند و در آهني گذاشته اند، ستون ها و ديوار شبستان ها را سنگ كرده اند، گچ كاري ها و نماي سردر مسجد را كاملاً به هم زده اند و رنگ روغن ماليده اند. علي كرخي كه آن قدر براي يك نخ كبريت وسواس داشت اگر بود و مي ديد كه با اين بنا چه مي كنند با اينها چه مي كرد؟ مسجد جامع نيشابور در عهد صفوي ساخته شده است.
• ذات باوري اصلاح طلبان ديني
محمدرضا نيكفر در ادامه سلسله مقاله هاي خود در «نگاه نو» در آخرين شماره اين نشريه (شماره ۱۳ دوره جديد) نوشته اي دارد با عنوان «ذات يك پندار» در «انتقاد از ذات باوري اصلاح طلبان ديني در نمونه سروش». نيكفر بر آن است تا در مقاله خود نشان دهد كه مشكل روشنفكران ديني اين است كه مي خواهند «هم بنيادگرا باشند و هم متجدد». نيكفر وعده داده كه طرح مفصل اين بحث را در مقاله اي در كتابي كه در آينده نزديك در نقد الهيات سياسي منتشر مي كند، خواهد آورد. موضوع بحث نيكفر در اين نوشته نقد مقاله «ذاتي و عرضي در اديان» است كه پس از نقل فشرده اي كه خود سروش در ابتداي آن مقاله (ر. ك. بسط تجربه نبوي) آورده است به بحث درباره مضامين آن مي پردازد. نيكفر استدلال مي كند كه ذاتي و عرضي اصولاً مفهوم ها و واژگاني مبهم هستند: «ذات و عرض تا جايي مفهوم هايي روشن و توجيه شدني هستند كه پديده موضوع بررسي چنان مرزهاي روشني داشته و زماني چنان در خلوص خود رخ نموده و شناخته شده باشد كه بتوان هر آن گفت چه ميزان خودش است و چه ميزان متاثر از محيط و چيزهاي ديگر در مورد پديده هاي تاريخي اين تفكيك ميسر نيست و اگر هم باشد، نسبي و موضعي است. » او سپس درباره فقدان ملاكي كه بتوان ذاتي و عرضي را جدا كرد گفته است: به نظر نيكفر رجوع به مفاهيمي چون ذاتي و عرضي ناشي از اعتقاد به يك هستي شناسي افلاطوني است...
|
|
• آنارشيست ها در دانشگاه فلسفه
به گزارش Indy (مركز رسانه اي مستقل) ۱۶ ژوئن ۲۰۰۳ ساعت ۱۱ شب حدود ۴۰۰ آنارشيست و ضد اقتدارطلب ساختمان جديد دانشگاه فلسفه را در تسالونيكي يونان اشغال كردند. هدف اين بود كه هم زمان با اجلاس اتحاديه اروپا در يونان، رفقاي مبارز جايي داشته باشند تا بيانيه هاي خود را ايراد كنند و جلسات بحث داشته باشند. اين مكان ضمن اينكه محل استقرار رفقا شد فعاليت هاي آنها را نيز موثرتر كرد. از ۱۶ ژوئن پس از جلسات و بيانيه هاي بسيار، هر رفيقي كه تصميم به ماندن گرفت در طبقه هم كف دانشگاه سكني گزيد تا فعاليت هايش را ادامه دهد.
• «راه حل» برشت
دويچه وله ـ ۱۶ ژوئن ۱۹۵۳. برلين شرقي، هاله، ارفورت و ماگدبورگ سراسر اعتصاب است. اعتصاب هاي كارگري به تظاهرات عمومي تبديل شده اند. دولت آلمان شرقي كه همواره خود را سخنگوي كارگران دانسته است، با كمك واحدهاي نظامي شوروي، همين كارگران را به خاك و خون مي كشد. قيامي مردمي ۱۶ ژوئن، حزب اتحاد سوسياليستي را با تناقضي جدي روبه رو ساخت. از يكسو، حزب و دولت كارگري نماينده حقوق مردم بودند، و از سوي ديگر همين مردم عليه نماينده اي برخاسته بودند، كه خود را نماينده آنها مي دانست. در اين برهه مفهوم «خلق» با بحران مواجه شد. برتولت برشت شاعر بزرگ آلماني، با وجود اينكه خود در برلين شرقي مي زيست و گرايش هاي سوسياليستي متمايل به شوروي داشت، چشم خود را بر اين «بحران» نبست. شعر «راه حل» حاصل رجوع برشت است به وجدان خويش. اين شعر را پس از مرگ شاعر در ميان دستنوشته هايش يافتند. در اين شعر، برتولت برشت، نه فقط مخمصه دولت سوسياليستي آلمان شرقي را عيان مي كند، بلكه با طنزي تلخ و گزنده پرده از تناقضي برمي دارد كه تمام دولت هاي تماميت گرا، سرانجام روزي با آن مواجه خواهند شد.