ميثم عبدالرحيم
به دست گيري قدرت توسط دولت خاتمي و اتخاذ سياست هاي ايجاد اعتماد و تشنج زدايي از يك طرف و دگرگوني هاي حاكم بر روند صلح خاورميانه به خاطر حكومت حزب ليكود به رهبري نتانياهو از طرف ديگر، از جمله عواملي بودند كه بر روابط بين دو كشور به ويژه ديدگاه هاي مصري ها تاثير نهادند. توسعه روابط بين ايران و دولت هاي عربي به ويژه عربستان سعودي و در همين زمان روابط رو به گسترش با اروپا، دورنماي تازه اي را در موضع بين المللي و منطقه اي جمهوري اسلامي ايران از مدت ها پيش نشان مي داد. هدف مسئولين مصري اين بود كه نقش غالبي را در منطقه به ويژه در دنياي عرب ايفا نمايند و بنابراين تحت شرايط حاكم بر روند صلح خاورميانه مصر موقعيتش را مبهم و نامشخص يافت بنابراين به اتخاذ ديدگاه جديدي نسبت به ايران گرايش يافت.
شركت مصر در نشست سازمان كنفرانس اسلامي در تهران در نيمه دوم سال ۹۶ در سطح وزارت ديدگاه مصر نسبت به ايران را آشكار ساخت. بعد از اين سفر روابط بين اين دو دولت در زمينه هاي مختلف بيش از پيش توسعه يافت، به عنوان مثال حملات ايجاد شده توسط روزنامه ها بر عليه اين كشور مقداري كاهش يافت. طي اين دوره زماني به خاطر نزديك شدن به جمهوري اسلامي ايران و آغاز همكاري هاي سياسي و اقتصادي، لحن مسئولين عاليرتبه مصري از جمله رئيس جمهور آن كشور شكل مثبتي به خود گرفت.
در اين رابطه در فوريه ۱۹۹۶ يك هيات عاليرتبه از اتاق بازرگاني و صنايع مصر براي اولين بار از ايران ديدار كرد و مذاكراتي را با مسئولين صنايع كشورشان به عمل آوردند و در مقابل و بنا به دعوت طرف مصري، يك هيات اقتصادي و تجاري از ايران به رياست رئيس اتاق بازرگاني و صنايع ايران در ژوئن ۱۹۹۸ به مصر رفت و مذاكرات مثبتي جهت توسعه همكاري هاي دوجانبه و چند جانبه به عمل آوردند. علاوه بر اين هيات هايي از مطبوعات و رسانه هاي عمومي به تهران و قاهره سفر كردند كه اثرات بزرگي در انعكاس ديدگاه هاي مثبت مسئولين دو كشور و ايجاد يك جو تبليغاتي مثبت بين دو كشور به همراه داشت.
عمروموسي در يك مصاحبه با شبكه برون مرزي صدا و سيماي جمهوري اسلامي (سحر) در سوم ژوئن ۱۹۹۸ گفت: «تهران و قاهره هر دو خواستار روابط خوب و اصولي هستند و هر دو كشور بايستي در رسيدن به اين هدف برنامه ريزي نمايند. اولين گام در جهت توسعه عملي روابط بين تهران و قاهره، ديدارهاي رسمي مسئولين دو كشور است و هيچ مانعي نبايستي در اين راه ايجاد شود و هيچ گونه پيغام منفي نبايستي فرستاده شود. تبادل سفير بين تهران و قاهره عملي است اما نياز به زمان دارد. تلاش هاي مصر براي ايجاد روابط حسنه با تهران تحت تاثير قدرت هاي خارجي قرار نمي گيرد. روابط بين جمهوري اسلامي ايران و مصر بر مبناي يك تفاهم همزيستي ارتقا يافته است. مقام رياست جمهوري ايران معتقد است كه دگرگوني هاي منطقه اي و سياست هاي توسعه طلبانه رژيم صهيونيستي نيازمند همكاري بيشتر بين تهران و قاهره است و ايران و مصر به عنوان دو كشور مهم در اين منطقه بايستي گام هاي بيشتري در جهت همكاري بردارند. »
ايفاي نقش مشترك در دگرگوني ها و بحراني هاي منطقه، زاويه ديگري از همكاري بين اين دو كشور است. هنگامي كه بحران بين سوريه و تركيه به اوج خود رسيد، ايران و مصر سعي كردند تا بحران بين دمشق و آنكارا را تخفيف دهند و ما شاهد نوعي همكاري منطقه اي بين تهران و قاهره هستيم. در اين رابطه وزير امور خارجه جمهوري اسلامي در ۲۵ اكتبر ۱۹۹۸ اظهار داشت: «آنچه ايران و مصر در مورد بحران بين دمشق و آنكارا انجام داده اند نمونه كوچكي است از آنچه كه آنها مي توانند در مورد كشورهاي مهم اسلامي انجام دهند. »
مطبوعات، رسانه هاي عمومي و همكاري هاي اقتصادي طي اين دوره گرايش روزافزوني را پي گرفتند. سفرهاي روزنامه نگاران بين دو كشور به ويژه سفر آقاي مكرم محمد احمد رئيس انجمن نويسندگان مصر به تهران و سفر آقاي فريدون وردي نژاد (مديرعامل IRNA) در سال ۱۹۹۸ از جمله كارهاي موثري بود كه ديدگاه هاي دست اندركاران رسانه هاي عمومي را به يكديگر نزديك ساخت و افكار عمومي به ويژه افكار عمومي مصر را با واقعيت هاي ايران آشنا ساخت. به موازات پيشرفت روابط بين جمهوري اسلامي ايران و دولت هاي عربي، مصري ها سياست هاي اتخاذ شده توسط دولت خاتمي را مثبت ارزيابي نمودند و مواضعي را اتخاذ كردند كه به منظور ايجاد روابط نزديك تر و حل اختلافات بين دو كشور ضروري مي نمود.
در پنجم مارس ۱۹۹۹عمروموسي وزير خارجه مصر، در پاسخ به سوالي مربوط به اظهاراتش در مجلس مردم مصر مبني بر اينكه ارتباطات بين مصر و ايران بايد به مرحله اي كه قبلاً وجود داشت برسد و اينكه برخي موانع بايستي رفع گردد، اظهار داشت: «شايد هيچ مانعي موجود نباشد اما مسائلي وجود دارد كه هنوز بايستي مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد كه قابل حل نيستند و شايد نيازمند زمان بيشتري باشد. من وارد جزئيات نمي شوم اما زمينه اي كه براي حل كامل مباحثات و اختلاف نظرها وجود دارد بايستي تقويت گردد. اظهارات آشكار و صريح مسئله را غامض تر و پيچيده تر مي نمايد در حالي كه من مي خواهم مسائل را ساده تر نمايم. »
ناجي قديمي، قائم مقام وزير امور خارجه مصر در ۱۶ ماه مه ۱۹۹۹ اظهار داشت كه: «مسلماً روابط بين تهران و قاهره به دلايل مختلف در گذشته آشفته بود اما اين روابط در حال حاضر به خوبي در حال توسعه است. » او با اشاره به ملاقات هاي بين وزير امور خارجه آن كشور و همتاي ايراني او و نيز برخي تبادلات تجاري و فرهنگي، گفت: «تهران و قاهره از هر گونه راه و ابزاري براي ايجاد تماس و رابطه استفاده مي نمايند. »
دكتر محمد عبدالله رئيس كميسيون روابط خارجي مصر كه براي شركت در يك نشست بين پارلماني به تهران آمده بود طي ملاقات خود با سخنگوي مجلس ايران در سوم ژوئن ۱۹۹۹ گفت: «روابط بين جمهوري اسلامي ايران و مصر بايستي هر چه زودتر و هر دو ملت بهبود و توسعه يابد مسلمان داراي پيشينه تاريخي بايستي در جهت اهداف اسلامي بيشتر با يكديگر همكاري نمايند. » در يك مصاحبه با واشنگتن پست در رابطه با روابط بين ايران و مصر، حسني مبارك رئيس جمهور مصر در ۲۶ ژوئن ۱۹۹۹ گفت: «ما خوشوقتيم كه مي بينيم آقاي خاتمي كه مرد ميانه رويي است، به قدرت رسيده است، مصر در روابطش با ديگران، قبل از اينكه نشانه هايي از غلبه آقاي خاتمي بر تندروهاي افراطي مشاهده كند هيچگونه تحرك و تغييري ايجاد كند. »
اگر چه مسئولين و مقامات مصري سعي كرده اند موقعيت خود را در برابر جمهوري اسلامي ايران با ايجاد پيشرفت هاي متناوب تقويت كنند، به موازات پيشرفت هاي ايجاد شده بين ايران و دولت هاي عربي و كاهش حمايت دولت هاي حاشيه خليج فارس از ادعاي امارات متحده عربي به مصري ها موضع خود را در اين زمينه تعديل كرده اند. آنچه كه مسئولين مصري به سبكي هماهنگ در حال حاضر اظهار داشته اند، اين است كه نام خيابان خالد اسلامبولي مانعي براي از سرگيري روابط است.
|
|
در پاسخ به اظهارات نسبتاً صريح مقامات مصري، مقامات جمهوري اسلامي ايران نيز خواستار ايجاد روابط بين دو كشور شدند. در اين رابطه آقاي محمد خاتمي در مصاحبه اي با شبكه تلويزيوني الجزيره گفت: «از نقطه نظر تاريخي، تمدن و فرهنگ، دو ملت ايران و مصر نقش مهمي در ايجاد و توسعه تمدن اسلامي داشته اند. امروز نيز ما معتقديم كه اين دو ملت با يكديگر «برابر» هستند. از نقطه نظر تاريخي و بصيرت آنها به يكديگر بسيار نزديكند. ما براي ملت مصر وتلاش هايش احترام فوق العاده اي قائل هستيم و نيز براي جايگاه اين ملت در جهان كنوني، به همان روشي كه شرايط مهمي را براي خودمان در جهان كنوني ايجاد نموده ايم. متاسفانه سياست هاي موجود و تفاوت هايي كه وجود داشته اند و هنوز در اين رابطه وجود دارند منجر به شكاف سياسي بين دو كشور شده اند. يك تحقيق و پژوهش در مورد پيشينه تاريخي روابط بين ايران و مصر و پيشرفت هاي جاري در روابط نشان مي دهد كه ايران و مصر با تاريخي طولاني، پيوندها و روابط عميقي با يكديگر طي تاريخ ايجاد نموده اند خصوصاً در ابعاد فرهنگي و مذهبي. بنابراين هر گاه مسئله اين دو كشور بالا گرفت، تمدن ها و نقش شان در پايه گذاري فرهنگ اسلامي به عنوان مهم ترين معيار، مورد بحث قرار مي گيرد. اگر ما در جست و جوي مشخص كردن عواملي باشيم كه بر سبك و سياق روابط طي تاريخ تاثير مي گذارند مي توانيم عوامل زير را ذكر كنيم: ۱ - اسلام ۲ - موقعيت جغرافيايي ويژه هر دو كشور ۳ ـ پيشرفت هاي منطقه اي ۴ - شكل حكومت هاي حاكم بر اين كشورها ۵- رژيم صهيونيستي ۶ - موقعيت منطقه اي هر كشور ۶ - عوامل اقتصادي و روابط بين آنها.
شكي وجود ندارد كه در طول تاريخ به ويژه بعد از ورود اسلام به صحنه گيتي، ايران و مصر علاوه بر كسب مذهبي مشترك و در نتيجه فرهنگي مشترك، به خاطر روابط ويژه بين آنها قادر به ايجاد اثرات متقابلي بر يكديگر بوده اند، در اين رابطه اثر ايران بر تشكيل سلسله فاطميون در مصر كه قبلاً مورد بحث قرار گرفت در اين مقاله، از اهميت ويژه اي برخوردار است. عامل مهم ديگري كه اين دو كشور را به يكديگر پيوند مي دهد موقعيت جغرافيايي آنهاست. تسلط اين دو كشور بر دو آبراه بزرگ جهان (تنگه هرمز و كانال سوئز) منجر به ايجاد موقعيت هاي مشترك شده است. مصر به عنوان دروازه اروپا و آفريقا و ايران به عنوان دروازه آسيا مورد توجه واقع شده اند. اين شرايط و موقعيت جغرافيايي استراتژيك اين دو كشور عامل مهمي است كه بر ديدگاه ها و دورنماي حكومت هاي اين دو كشور در طول تاريخ نفوذ و تاثير نموده است. پيشرفت هاي منطقه اي در طول تاريخ به ويژه در قرن بيستم بزرگ ترين عاملي بود كه بر روابط بين ايران و مصر تاثير گذاشت. از اين زاويه اين دو كشور با يكديگر رقابت كرده اند و در زمان هاي ديگر به موازات يكديگر و در يك جهت گام برداشته اند. نوع حكومت هر كشور به ويژه در سال هاي پس از جنگ جهاني دوم تاثيري بر روابط بين دو كشور داشته است.
شايد رژيم صهيونيستي در اين منطقه حياتي ترين عامل موثر بر روابط اين دو كشور طي ۵۰ سال گذشته بوده. اين عامل منجر به قطع روابط شده است؛ يك بار در دوران ناصر و بار ديگر طي انقلاب اسلامي. همان طوري كه پيمان صلح بين مصر و رژيم صهيونيستي (در كمپ ديويد) عامل اصلي تفكيك روابط در آغاز پيروزي انقلاب اسلامي ايران بود بنابراين لازم است كه توضيحاتي چند ارائه گردد. اقدام مصر در امضاي پيمان صلح با رژيم صهيونيستي و ايجاد روابط با آن رژيم در اواخر دهه ۶۰ بدون شك انفجاري در جهان اسلام و عرب بود. اگر چه مصري ها مناطقي را كه توسط رژيم صهيونيستي به خاطر امضاي اين قرارداد اشغال شده بود باز پس گرفتند، اين اقدام دو اثر معكوس داشت؛ اولاً زمينه را براي ثبات اين رژيم فراهم كرد به طوري كه روابط ايجاد شده متعاقب آن با رژيم صهيونيستي، ديگر به عنوان پديده اي ناپسند و نامطلوب در نظر گرفته نمي شد. بنابراين اقدام جمهوري اسلامي ايران در جهت قطع روابط با مصر كه در هماهنگي و همصدايي با كل جهان عرب انجام شد در آن زمان صحيح بود و اخطار امام خميني(ره) درباره خطر رژيم صهيونيستي براي كشورهاي اسلامي و منطقه را ثابت كرد. مطالعه پيشرفت روابط بين مصر و رژيم صهيونيستي در طول ۲۰ سال گذشته نشان مي دهد كه اين پيمان (كمپ ديويد) هرگز به اهدافش براي ايجاد روابط عميق بين دو طرف دست نيافت خصوصاً در بعد فرهنگي و عمومي اين موضوع به دو مسئله مربوط مي شود. اول اينكه اگر چه مردم مصر پيمان كمپ ديويد را به عنوان پيش نويس براي بازپس گيري مناطق اشغالي خود پذيرفتند آنها هرگز حضور و نفوذ رژيم صهيونيستي را در جامعه شان نپذيرفتند و در طول اين سال ها صهيونيست ها هرگز قادر به يافتن جايگاهي براي خودشان در بين مردم مصر نبودند. از طرف ديگر رهبران رژيم صهيونيستي و افكار عمومي اين رژيم هنوز به اين رژيم به عنوان يك خطر بالقوه مي نگرند و اين كشور را به عنوان يك دشمن در نظر دارند.
برخي مسائل نظير عملكردها و اقدامات جاسوسي كه صورت مي گيرد اين نكته را تاييد مي نمايد. بنابراين، اين رژيم هرگز قادر نبوده است كه گام هايي در جهت نزديكي به مصر بردارد و امضاي يك قرارداد با آن به عنوان يك كشور دوست را انجام دهد در حالي كه به عنوان نتيجه پيشرفت هاي اخير در خاورميانه و ساير موافقتنامه هاي ديگر، براي انتخاب برخي كشورها به عنوان هم پيمانان استراتژيك اش اين رژيم برنامه ريزي كرده است و همچنين پيمان هاي امنيتي و نظامي با برخي كشورهاي اين منطقه به امضا رسانده است.
بنابراين به خاطر توجه به پيشرفت هايي كه در اين منطقه صورت گرفته است و از زماني كه رژيم صهيونيستي شروع به تقويت استحكام و ثبات خود در منطقه نموده است به ويژه به عنوان رژيمي كه سلاح هاي اتمي و كشتار جمعي در دست دارد (بيش از دويست كلاهك اتمي) ايران و مصر از جمله كشورهايي هستند كه در رابطه با اين امور اظهار نظر كرده اند به حدي كه اين موضوع به صورت عاملي در آمده است كه مواضع دو كشور را در صحنه جهاني به يكديگر نزديك كرده و آنها را واداشته تا مشتركاً از طرح پاكسازي منطقه خاورميانه از سلاح هاي هسته اي و كشتار جمعي حمايت كنند.
بنابراين اسرائيل در يك زمان سبب شد كه دو دولت عقايدشان را در مورد يكديگر متناقض نمايند و حتي امروز مانع نزديك تر شدن آنها به يكديگر گردد، اما تحت شرايط حاضر در منطقه اين دو دولت نگران غلبه و چيرگي بيشتر اين رژيم در منطقه هستند. اين مي تواند به عنوان عاملي در جهت نزديك شدن آنها به يكديگر به كار گرفته شود. موقعيت منطقه اي اين دو كشور از جمله عوامل ديگري است كه بر روابط بين آنها تاثير مي گذارد. مصر از دير باز درصدد ايفاي نقش غالب و محوريت در دنياي عرب و آفريقا را داشته در حالي كه ايران نقش مهمي در خليج فارس و خاورميانه بازي كرده است. اگر چه در زمان هاي معيني يك حالت رقابتي بين اين دو كشور وجود داشت، نه مصر مي تواند درباره منطقه خليج فارس و آسيا بدون در نظر گرفتن نقش ايران بحثي كند و نه ايران نظري به پهنه قاره آفريقا به ويژه شمال آفريقا، بدون در نظر گرفتن نقش و وضعيت مصر دارد. به موازات عربستان سعودي و سوريه، مصر كشوري كليدي در جهان عرب است و ايران يك كشور كليدي در خاورميانه و خليج فارس است. همكاري بين ايران و مصر مي تواند نقش مهمي در پيشرفت اين منطقه، امنيت عمومي و نيز سياسي، همكاري و هماهنگي اقتصادي و عموماً در تكميل و ايجاد گرايش كسب اعتماد در جهان عرب ايفا كند.
جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك كشور مسلمان غيرعرب مي تواند عامل مهمي در آوردن جهان عرب به كشورهاي مسلمان غيرعرب باشد كه خود گامي مهم در هر چه بيشتر مستحكم ساختن اسلام است. در طول تاريخ ايران و مصر سعي كرده اند كه نقش هاي يكديگر را تكميل كنند و با در نظر گرفتن پيشرفت هاي واقعي و حقيقي، آنها مي توانند گام هاي بلند بيشتري را در جهت مشابهي بردارند. اقتصاد بر روابط بين اين دو كشور در طول تاريخ تاثير داشته است، همراه با ظرفيت هاي بالاي تجاري و صنعتي اين دو كشور كه به مقدار زيادي در جهت ارتقاي قابليت هاي اقتصادي آن ها تشريك مساعي كرده است. به خاطر توجه به موقعيت غالب ايران و مصر، اين دو كشور گام هايي در جهت نزديك شدن به يكديگر برداشته اند كه به واسطه زمينه هاي متنوع همكاري تاييد و تحكيم مي شود.