گروه علمي فرهنگي: معاون  وزير و رئيس  سازمان  ايرانگردي  و جهانگردي  ايران  از اجراي  طرح  جامع  گردشگري  دراستان هاي  مازندران  و فارس  خبر داد.
دكتر «محمد طه  عبد خدايي » شنبه  به  ايرنا در مشهد گفت : در اين طرح  تحقيقاتي  فرهنگ ها و آداب  و رسوم  استان هاي  فوق  صورت  مي شود تادر اختيار گردشگران  قرار گيرد. وي  اضافه  كرد: درحال  حاضر اين  بخش  در مركز تحقيقات  به  نتيجه  خوبي  رسيده است  و در صورت  موفقيت  درتمام  استانهاي  كشور اجرا خواهد شد.
«عبد خدايي » با اشاره  به  ورود توريست هاي  خارجي  به  ايران  طي  پنج  ماه  امسال  بدون  ذكرآمار گفت : دراين  مدت  آمار توريست هاي  خارجي  به  ايران  افزايش  زيادي  داشته  است . وي ، دليل  افزايش  ورود توريست  خارجي  به  ايران  را سياست  جديد سازمان  ايرانگردي  و جهانگردي  عنوان  كرد وگفت : درسياست  جديد ايرانگردي  و جهانگردي بيشترين  فعاليت  ما بر منطقه اي  و قاره اي  استوار است .
معاون  وزير فرهنگ  و ارشاد اسلامي افزود: در اين  زمينه  تفاهمنامه هائي  باكشورهاي  عربي  به  خصوص  عربستان  سعودي  منعقد شده است  و به نتيجه  خوبي  در اين مورد دست  يافتيم .

چهارشنبه اين هفته فاصله سياره مريخ و زمين به كمترين فاصله طي ۰۰۰/۶۰ سال گذشته مي رسد. در اين روز فاصله بين اين دو سياره منظومه شمسي به ۶/۳۴ ميليون مايل خواهد رسيد. اگر اين فاصله به نظر كم نمي آيد، بهتر است بدانيد شش ماه پيش فاصله دو سياره پنج برابر آن بود.
از همين حالا تصوير مريخ در آسمان شبانگاهان بزرگتر ديده مي شود و سوسوي زردرنگ آن از جانب جنوب شرق روشن است. در خلال چند هفته آينده درخشندگي اين سياره كه از نظر بعد مسافت تا خورشيد در رتبه چهارم قرار دارد، بيشتر از هر جرم سماوي ديگري در آسمان شب است، به جز ماه و زهره.
آلدو ويتاليا نو استاد دانشگاه ناپل در ايتاليا محاسبه كرده است كه آخرين باري كه مريخ اين قدر به زمين نزديك شده است در شهريور سال ۵۷۶۱۷ قبل ازميلاد بوده است. دانشمندان معتقدند علاقه مندان مي توانند با دوربين شكاري و يا بهتر از آن تلسكوپ سطح اين سياره به خصوص قله يخ زده جنوبي آن را ببينند.
اين آخرين فرصت براي رويت اين سياره در چنين وضعيتي براي تمام زندگان است، چرا كه موقعيت مشابه اين دو سياره نسبت به يكديگر تا همين روز (يا دقيقا يك روز پس از آن) در سال ۲۲۸۷ ميلادي تكرار نخواهد شد.

گروه علمي فرهنگي: سيدمحمد خاتمي رئيس جمهوري طي نامه اي به آقاي مهدي كروبي رئيس مجلس شوراي اسلامي، آقاي «دكتر فرجي دانا» را به عنوان نامزد وزارت علوم، تحقيقات و فناوري به مجلس شوراي اسلامي معرفي كرد. متن نامه رئيس جمهوري به اين شرح است:
به نام خدا
جناب آقاي مهدي كروبي رياست محترم مجلس شوراي اسلامي، با سلام. بدين وسيله برادر دانشمند و شايسته و توانا، جناب آقاي دكتر رضا فرجي دانا را به عنوان نامزد وزارت علوم، تحقيقات و فناوري به مجلس محترم شوراي اسلامي معرفي مي كنم تا طبق اصل يكصد و سي وسوم قانون اساسي نسبت به طرح موضوع و اخذ راي اعتماد مجلس محترم اقدام شود.
سيد محمد خاتمي،رئيس جمهوري اسلامي ايران
زندگينامه فرجي دانا
رضا فرجي دانا، متولد ۱۳۳۹ قم و داراي درجه دكتراي
تخصصي در رشته مهندسي برق و كامپيوتر (مخابرات) از دانشگاه واترلو كاناداست. وي، دانشيار گروه مهندسي برق و كامپيوتر دانشكده فني دانشگاه تهران بوده و از سال ۱۳۸۱ تاكنون در سمت رئيس همين دانشگاه مشغول خدمت است. دكتر فرجي دانا، دروس گوناگون دوره هاي كارشناسي تا دكترا را در زمينه مخابرات، فيبر نوري و ميدان ها تدريس كرده و ده مقاله پژوهشي خود را در مجلات معتبر بين المللي و چندين مقاله را در همايش هاي داخلي انتشار داده است. وزير پيشنهادي خاتمي، از سال ۷۷ تا ۸۱ رئيس دانشكده فني دانشگاه تهران و از سال ۷۵ تا ۸۱ نيز رئيس مركز انفورماتيك و آمار همين دانشگاه بوده است.
دكتر فرجي دانا در سال ۱۹۹۵ به دليل مقاله منتشره خود، برنده جايزه ماركني شده است.

اولين دوره فشرده آشنايي با علوم و معارف حديثي در دانشكده علوم حديث از چهارم تا سي ام مردادماه از ساعت ۱۶ الي ۲۰برگزار شد.
در اين دوره ۴۰۰ نفر از طلاب حوزه، دبيران ديني و قرآن، دانشجويان دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد رشته هاي مختلف علوم اسلامي حضور داشتند.
آزمون ورودي اين دوره در بيستم تيرماه با شركت دو هزار نفر از علاقه مندان علوم اسلامي برگزار شد.
دانشكده علوم حديث يكي از مراكز آموزش عالي غيردولتي غيرانتفاعي است كه از سال ۱۳۷۸ فعاليت آموزشي خود را با دريافت مجوز از شوراي عالي انقلاب فرهنگي آغاز كرده و هم اكنون ۲۳۰ دانشجوي دختر و پسر در دوره كارشناسي در آن تحصيل مي كنند و در دوره كارشناسي ارشد، اين دانشكده با دو گرايش تفسير اثري و كلام و عقايد براي سال تحصيلي آينده دانشجو جذب كرده است.
اين دانشكده وابسته به آستان مقدس حضرت عبدالعظيم حسني(ع) است كه بابت تحصيل، از دانشجويان خود هزينه اي را دريافت نمي كند.

گروه علمي فرهنگي: مرتضي  حاجي  وزير آموزش  و پرورش  درخصوص  موضوع  استيضاح  خود گفت :هيچ  نكته  مبهمي  درعملكرد وزارت  آموزش  و پرورش  وجود ندارد، نمايندگان  مجلس براساس  آنچه  كه  مصلحت  كشور است ، تصميم  خواهند گرفت . هيات  رييسه  مجلس  شوراي  اسلامي  در نشست  علني  سه شنبه  هفته  گذشته  خوددرخواست  تعدادي  از نمايندگان  را براي  استيضاح  مرتضي  حاجي  وزير آموزش  وپرورش  قرائت  كرد.
استيضاح كنندگان  ، عدم  رعايت  اصل  ۳۰ قانون  اساسي  و دريافت  شهريه  به عناوين  مختلف  از اولياي  دانش آموزان  را يكي  از دلايل  درخواست  استيضاح  وزيرآموزش  و پرورش  عنوان  كرده اند. وزير آموزش  و پرورش  روز يكشنبه  در حاشيه  مراسم  تجديد ميثاق  اعضاي هيات  دولت  با آرمانهاي  امام  خميني(ره)  به  ايرنا گفت :استيضاح  يكي  از روشهاي  نظارتي  مجلس  شوراي  اسلامي  و يكي  ازجلوه هاي  زيباي مردم  سالاري  است . حاجي  با اشاره  به  مواردي  كه  استيضاح كنندگان  به  آن  استناد كرده اند،گفت  :درخصوص  مواردي  كه  دراستيضاح  مطرح  شده  است  ، عملكرد روشني  وجود دارد.
برخي  موارد استيضاح  نظير اجراي  اصل  ۳۰ قانون  اساسي  ، اساسا مخاطب  موضوعي آن  مستقيما وزارت  آموزش  و پرورش  نيست  بلكه  اين  موضوع  به  كل  دولت  و بلكه جمهوري  اسلامي  ايران  بازمي گردد.

گروه علمي فرهنگي: معاونت  برنامه ريزي  و نيروي  انساني  وزارت  آموزش  و پرورش  به  منظور كيفيت بخشي  به  نيروي  انساني  و توانمند كردن  معلمان  در فرآيند آموزش ، شيوه نامه  ادامه  تحصيل  فرهنگيان  را اعلام  كرد.
براساس  اين شيوه نامه  ادامه  تحصيل  فرهنگيان  در آن  دسته  از موسسه هاي  آموزشي  كه  مدارك تحصيلي  صادره  آنها حسب  مورد به  تاييد وزارت  علوم ، تحقيقات  و فناوري  و ياسازمان  مديريت  و برنامه ريزي  كشور رسيده  باشد، مورد قبول  است  اما قبولي در اين  دوره ها به  منزله  موافقت  با استفاده  از تسهيلات  آموزشي  نخواهد بود. تسهيلات  پيش بيني  شده  در اين  شيوه  نامه  تنها به  فرهنگياني  تعلق  مي گيردكه  در رشته هاي  مورد نياز وزارت  آموزش  و پرورش  ادامه  تحصيل  دهند و واجدشرايط لازم  باشند. استفاده كنندگان  اين  تسهيلات  بايد در استخدام  رسمي  (قطعي ) وزارت  آموزش و پرورش  باشند و در يكي  از رشته هاي  مورد نياز استان  محل  خدمت  در دوره هاي كارداني ، كارشناسي  (پيوسته  و ناپيوسته ) و كارشناسي  ارشد (پيوسته  وناپيوسته ) و دكتري  قبول  شده  باشند.

گروه علمي فرهنگي: مديركل دفتر بهداشت و تغذيه وزارت آموزش و پرورش گفت: چهار هزار و ۴۰۰ مربي بهداشت مدارس در سراسر كشور فعال هستند كه اكثر آنان به مرز بازنشستگي رسيده اند.
دكتر غيرتمند گفت: وزارت آموزش و پرورش براساس مصوبه سال ۱۳۷۳ مجلس شوراي اسلامي حق استخدام مربي بهداشت ندارد.
وي به ايرنا گفت: براي پركردن خلاء وجود مربيان بهداشت در مدارس، انجمنهاي دانش آموزي «پيشگامان سلامت» در مدارس كشور تشكيل مي شود.
مديركل دفتر بهداشت و تغذيه وزارت آموزش و پرورش توضيح داد: در اين طرح، پنج بخش «آموزش مهارتهاي زندگي»، «محيط زيست»، «بهداشت و تغذيه»، «پيشگيري از ايدز» و «شناخت بيماريها» پيش بيني شده است. غيرتمند گفت: در نخستين دوره، اعضاي «انجمن هاي پيشگامان سلامت» به طور آزمايشي از مناطق ۱۹ گانه شهر تهران و در هشت شهرستان استان تهران در مقاطع راهنمايي و متوسطه انتخاب شدند. وي افزود: در صورت اجراي موفقيت آميز طرح، اين تشكل در ساير مناطق كشور نيز عضو مي پذيرد.

كليات باستان شناسي ايران،  تأثير انسان بر طبيعت طي كهن ترين دوره ها، نقش سكونت گاه هاي دره هاي ارتفاعات خراسان در دوره چشمه علي،  واسط بين نوشتن و  هنر موضوع سخنراني هاي ارائه شده در اولين جلسه علمي نخستين مجمع  بين المللي پيوندهاي فرهنگي كهن در ايران و غرب آسيا بود.
هيأت رئيسه اين نشست دكتر سيدفتح الله مجتبايي، علي اصغر رمضانپور و دكتر رابرت و ينكل بودند و نشست با سخنراني پيش از دستور كليفورد كمبرگر كارلوفسكي درباره كليات باستان شناسي ايران آغاز شد.
دكتر فتح الله مجتبايي، رئيس نخستين جلسه علمي مجمع در سخنراني پيش از دستور گفت: «منطقه ايران و غرب آسيا منطقه مهمي در تاريخ جهان است و اغلب فرهنگ هاي بزرگ دنيا از اين منطقه برخاسته اند. فاصله بين رود سند و دجله و فرات و دره هاي آن نخستين گاهواره فرهنگ و تمدن دنيا بوده و نخستين تلاش ها براي شهرسازي و اهلي كردن حيوانات در اين منطقه صورت گرفته است.
به گفته مجتبايي، تاريخ غيرمكتوب، تنوع فرهنگ و در عين حال پيوندهاي فرهنگي از ديرباز در اين منطقه وجود داشته و آن را به مركز دنيا و پيوندگاه تاريخ بدل كرده است. وي گفت: «هر كوششي براي روشن كردن گوشه هاي تاريك تاريخ در اين محدوده جغرافيايي به روشن شدن تاريخ جهان مي انجامد.»
سپس كارلوفسكي استاد باستان شناسي دانشگاه هاروارد و رئيس موزه پير بوي اين دانشگاه گفت: «پس از انقلاب اسلامي، در دهه ۶۰ و ۷۰ ميلادي فعاليت هاي باستان شناسان خارجي در ايران متوقف شد و اين توقف باستان شناسان اروپايي را به سوي كشورهاي همسايه ايران فراخواند. حفاري هاي باستان شناسي در كشورهايي نظير عربستان، ازبكستان، تركمنستان و تركيه گره هاي كوري را باز كرد و پيچيدگي تعامل هاي فرهنگي در بين مناطق را روشن ساخت. سراميك هاي كشف شده در شبه جزيره عربستان نشان مي دهد كه پيوندي عميق بين ساكنان اين منطقه با ساكنان آن سوي خليج فارس در ايران كنوني وجود داشته. همچنين واژه هاي شناخته شده از تمدن جيرفت نشان از تعاملي عميق بين ساكنان ايران و ديگر كشورهاي همسايه دارد.»
وي در خصوص ديگر مكان هاي باستان شناسي در ايران گفت: «يكي از محدوده هاي باستان شناسي كه به تازگي كشف شده است و اطلاعات كمي از آن در دست داريم، منطقه خراسان است. اين منطقه در آينده به مكان مهمي براي باستان شناسان ايراني و خارجي تبديل خواهد شد.»
كارلوفسكي، دانشجويان باهوش و بلندپرواز و پايگاه هاي باستان شناسي غني و مهم را، دو منبع بسيار مهم در رشته باستان شناسي در ايران دانست و گفت: «وجود اين دو واقعيت، همچون قوه محركه اي ويژه، باستان شناسي ايرانيان را هدايت خواهند كرد.»
وي، باستان شناسي را رشته اي جوان و نوپا دانست كه براي پيشرفت، نياز به تلاش و كوشش بسيار باستان شناسان دارد و افزود: «در قرن ۲۱ تلاش مي شود، مساعي روشنفكرانه و نظريه پردازي هاي گوناگون از هم جدا شود. اما باستان شناسان نبايد اجازه دهند كه در اين رشته چنين اتفاقي بيفتد.»
وي در پايان افزود: «امروز بايد تلاش كنيم تا پيوندهاي فرهنگي گذشته احيا شوند، چرا كه دنياي امروز بيش از هرزمان ديگري به اين تعاملات فرهنگي نيازمند است.»
پس از پايان سخنراني پيش از دستور، پروفسور فرانك هول، استاد و رئيس بخش باستان شناسي دانشگاه ييل در خصوص تأثيرات متقابل ميان ايران باختري و بين النهرين از هزاره نهم تا چهارم قبل از ميلاد به سخنراني پرداخت.
وي در اين باره گفت: «تاريخ زندگي استوار يافته در ايران، در بخشي كه روستاهاي بدون سفالينه در سرتاسر دره هاي رشته كوه زاگرس و اراضي پست مجاور پيدا مي شود، طولاني تر است. در اين منطقه، فرهنگ هاي متمايز دوران نوسنگي پيش از عصر سفال با اقتصاد ابتدايي كشاورزي، زراعت آبي ودامداري توسعه يافتند. در اين زمان مردم زاگرس سنت ابزار سنگي متمايزي از آسياي غربي داشتند و شيشه سنگ از كوه هاي آناتولي در دسترسشان بود.»
وي افزود: «اين فرهنگ ها در اراضي پست غرب ايران مدت ها پيش از آن كه شواهد موجود در مورد فرهنگ هاي معاصر در بين النهرين سفلي آشكار مي كنند، وجود داشتند.»
هول، در مورد پراكندگي آثار به دست آمده در حوزه غرب آسيا گفت: «پيشتر، معابد و گورستان هايي در برخي از قسمت هاي عبيد در بين النهرين پديدار شدند كه در آنها سفالينه هايي با سبك  هاي مشابه سفالينه هاي ايران وجود دارد. در اواسط هزاره پنجم، سفالينه هاي عبيد به طور وسيعي در سراسر آسياي جنوب غربي پراكنده بود و سبك هاي برآمده از آن به سراسر زاگرس نفوذ كرد.»
وي، استفاده از نگاره هاي ظريف مفصل پرندگان، گياهان و حيوانات را ويژگي خاص سنت هاي سفال محلي دوران مس دانست كه از محيط زيست رشته كوه زاگرس الهام مي گرفت.
به گفته هول، هنگامي كه فرهنگ هاي ايراني پرتحرك «باكون» و «شوش» به يك باره و احتمالاً بر اثر يك فاجعه اكولوژيكي كه بخش اعظم جنوب غرب آسيا را در خود گرفت، از بين رفتند، سكونت گاه ها و جمعيت ها به ميزان زيادي كاهش يافتند. چند قرن بعد، سنت بين النهرين جنوبي جديدي، يعني اوروك سراسر اين سرزمين را در نورديد و يك بار ديگر اين دو منطقه را به هم پيوند داد.
در دوران سلسله هاي اوليه ايلام آغازين، راه جداگانه خود را البته با تأثيرات متقابل بر ديگري در پيش گرفتند.
در ادامه اين مراسم،عمران گاراژيان، باستان شناس و دانشجوي دكتراي باستان شناسي پيش از تاريخ دانشگاه تهران به همراه ليلا پاپلي يزدي، باستان شناس و دانشجوي دكتراي باستان شناسي دانشگاه تهران، در خصوص نقش سكونت گاه هاي دره هاي ارتفاعات خراسان در دوره چشمه علي سخنراني كردند.
آنها در متني كه تهيه كرده بودند آوردند: «ارتفاعات خراسان شمالي (كپه داغ) و مركزي (بينالود) از غرب به كوه هاي البرز و از شرق به كوه هاي هندوكش متصل است. اين رشته  كوه ها، دره هاي كم عرض و موازي را شكل داده اند كه جهت شمال غربي - جنوب شرقي دارند. رودهاي دائمي شمال خراسان در همين دره ها و با جهت آنها جاري هستند. شهرهاي معاصر خراسان در همين دشت هاي وسيع ميان كوهي و در دره ها واقع شده اند. از نظر باستان شناختي منطقه شمال و مركز خراسان بين دو منطقه با اهميت فلات مركزي ايران و جنوب آسياي مركزي قرار دارد. هر دو منطقه ياد شده مورد بررسي و در مواردي كاوش قرار گرفته است. اما در شمال خراسان در قبل از انقلاب تنها يك بررسي صورت گرفت كه با توجه به مسائل سياسي ناتمام ماند.
منطقه شمال خراسان در سه فصل و در سال هاي ۷-۱۳۷۶ و ۱۳۸۱ توسط نگارندگان مورد بررسي قرار گرفت. در اين بررسي ها در دشت درگز واقع در شمالي ترين قسمت خراسان ۲۲ محوطه پيش از تاريخ، در دشت قوچان ۲ محوطه و در نيشابور ۱ محوطه شناسايي شد. محوطه هاي ياد شده همگي داراي سفال مشابه نوع چشمه علي بودند. شباهت سفال هاي شمال خراسان با سفال هاي چشمه علي در نقش مايه و تكنيك نقش است و تفاوت ها اين كه سفال هاي شناسايي شده در خراسان داراي مغز نخودي است كه با پوشش هاي غليظ قرمز رنگ پوشيده شده و روي آن نقش ايجاد شده است. همچنين به نظر مي رسد در ساخت سفال هاي اين دوره از موادي متفاوت بهره گرفته شده باشد و اين سفال ها برخلاف سفال هاي چشمه علي كه شاموت ماسه ريز دارد، داراي شاموت شن درشت است. به طوري كه سفال مشابه سفال چشمه علي در خراسان خشن تر از نوع فلات مركزي است.»
در پايان اين مقاله ها، نتيجه گيري شد كه «مي توان فرض كرد يك نوع سنت محلي براي ساخت اين نوع سفال وجود داشته كه از نظر نقش تحت تأثير سفال چشمه علي بوده و در خراسان شمالي و مركزي مرسوم بوده است.»
علاوه بر اين گاراژيان و پاپلي، به معرفي محوطه هاي شناسايي شده در خراسان مركزي پرداختند و ارتباط فرهنگي بين محوطه هاي جنوب تركمنستان با فلات مركزي و برقراري آن از طريق محوطه هاي شمال و مركز خراسان را مورد بحث و بررسي قرار دادند.
سپس دكتر دنيس اشمانت بسرات، استاد دانشگاه تگزاس، درباره فصل مشترك ميان نگارش و هنر سخن گفت. وي اثر نگارش بر هنر خاور نزديك باستان را بررسي كرده و در پايان نتيجه گرفت كه با ارتباط متقابل اين دو، هنر ظرفيت و قابليتش را براي انتقال اطلاعات افزايش داده است.
بسرات گفت: «جام هاي به دست آمده از شوش، برخي از پيچيده ترين تركيبات نقاشي شده بر روي سفال هاي ايراني پيش از تاريخ را عرضه مي كنند. روي آنها حيوانات گوناگون ديده مي شود كه هيچ گونه تعامل و همكنشي ندارند، بنابراين اگر چه ممكن است نمادهاي مهمي را به ذهن بياورند، ولي تصوير آنها روايت گر هيچ واقعه اي نيست. همين نبود قصه گويي و روايت در سفال هاي پيش از تاريخ به دست آمده از حسنلو حلف يا عبيد در بين النهرين و نيز در مهر شناسي خاور نزديك باستان آن دوره ديده مي شود. به عبارت ديگر تركيبات حك شده بر روي مهرهاي مسطح، نوعاً شامل نقش واحد يا نقوشي از چند حيوان پست كه در آرايش دايره اي يا خطي و يا پراكنده ديده مي شوند، اما هيچ گاه در همكنشي نشان داده نشده اند.»
به گفته بسرات: «اين امر ثابت مي كند كه پيش از اختراع نگارش يا خط هنر پيش تاريخي در بين النهرين و ايران باستان مفاهيم را به شكل ارتباط يك به يك منتقل مي كردند.»
بسرات، هنر سالهاي ۳۱۰۰-۳۲۰۰ قبل از ميلاد را به دليل بهره برداري كامل از تركيبات خطي دگرگون شده دانست و گفت: «اين موضوع  از فرمانروا در حال انجام و اجراي وظايف خويش به عنوان روحاني جنگجو يا شكارچي به نمايش در مي آيد.»
به گفته وي، مقايسه ميان تركيبات مهر و ساختار نشانه ها بر روي لوحه هاي اقتصادي اين دوره آشكار مي سازد كه هنر، راهبردهايي از خط و نگارش را براي انتقال دادن و بيان اطلاعات وام مي گرفت. وي سخنانش را با اين نتيجه گيري به پايان مي رساند كه مقارن با پيدايش و ظهور تمدن، هنر بين النهرين باستان و ايران با سرمشق قرار دادن و پيروي از نگارش، تبديل به هنري روايتي مي شود.