در روايتي از پيامبر بزرگوار اسلام نقل شده كه فرموده اند: در نزد من شكستن شاخه درختان مانند شكستن بال فرشتگان است.
قبل از پيدايش انسان و بعد از نزول آدم به عالم خاك درختان همواره وجود داشته اند و گويا سرنوشت درخت و انسان از ازل به هم وابستگي داشته و دارند:
من ملك بودم و فردوس برين جايم بود
آدم آورد در اين دير خراب آبادم
درختان همواره به عنوان نماد قدرت و استقامت ضرب المثل بوده اند همچنان كه در بيان پايداري و مقاومت از درختان بلوط و چنار نام مي برند.
درختان در ابعاد سترگي ديده مي شوند مانند درخت سكويا كه بلندي آن به ۱۲۰ متر هم مي رسد. سن بعضي از گونه هاي درختي را تا چند هزار سال تخمين مي زنند.
دير زيستي سرو ابركوه واقع در استان يزد به حدود ۵۰۰۰ سال مي رسد و در روايت است كه اين سرو را حضرت زرتشت پيامبر زرتشتيان از بهشت براي بشر به ارمغان آورده اند و سرسبزي دائم اين درخت را تمثيلي از شادابي جامعه و نشانه اي از حيات جاويد مي دانند.
در مجموعه اشعار حماسي و ميتولوژي نيز اشارات زيادي به درختان رفته است. مانند درخت بلوطي كه به نام درخت حضرت ابراهيم در نزديكي بهرون كاشته شده بود كه امروزه شايد نشانه هايي از آن موجود باشد.
از هزاران سال قبل درختان نزد ايرانيان گرامي و قابل تقديس بوده و هستند. وجود درختان كهنسال و مقدسي مانند چنار، گردو، زربين در سراسر كشور ايران همواره مورد احترام و تقديس بوده اند بدون شك اين ارتباط زيبا و دلنواز به هيچ وجه ناشي از خرافات نبوده بلكه نشانه احترام و علاقه به بقاي درختان و محيط زيست بوده هست. زيرا انسان آغازين براي محفوظ ماندن از گزند جانوران و سرما به جنگل ها پناه مي بردند و جنگل را محيطي امن مي دانستند كه قرن ها مأمني امن و مطمئن و منبع تغذيه و زيست آنها بود.
زرتشت درختكاري و آباداني را كردار نيك مي دانست. در ونديداد آمده است كه زرتشت از اهورامزدا مي پرسد چه كسي زمين را بيشتر خوشحال مي نمايد. اهورمزدا پاسخ مي دهد كسي كه بيشترين مقدار بكارد و موجب سرسبزي گردد و زمين را سيراب نمايد. امروزه بيشترين امام زاده ها و اماكن مقدس و گورستان ها در كنار درختان كهنسال ديده مي شوند و به خاطر همين تقدس و ارتباط ظريف آنها را مقدس مي شمارند.
در روايات مذهبي آمده است كه پروردگار توانا وقتي اراده فرموده كه انسان (آدم) را از گل بيافريند اين گل را با كمال قدرت خود ساختند كه آدمي بود و آنچه از گل باقي ماند درخت خرما را آفريدند كه به همين دليل درخت خرما در رده درختان قرار ندارد و به آن نفر معادل انسان نام نهاده اند. بزرگان دين ما همواره بر اهميت و ارزش درخت و درختكاري تأكيد داشته اند.
مولا علي ابن ابيطالب (ع) خود درخت خرما مي نشاندند و آن را مقدس دانسته و به همگان توصيه مي فرمودند. بنيانگذار فقه شيعه حضرت امام جعفر صادق (ع ) نيز به كار كشاورزي مي پرداختند . در قرآن كريم چندين بار به زيتون و انجير اشاره گرديده و خداوند بزرگ به زيتون سوگند ياد كرده اند به همين دليل درخت زيتون و شاخه آن نشانه صلح و دوستي است.
در گلستان سعدي مي خوانيم كه توانگري به اميد داشتن فرزند در زير درخت دعا و نماز مي خواند. در ميتولوژي ايراني نيز چنين مي گويند اگر كسي درختي قطع نمايد از عمرش كاسته مي شود.
نظامي گنجوي مي گويد: (درخت افكن بود كم زندگاني)
ايرانيان كهن بر اين باور بوده اند كه درختان منبع درخشش خورشيد (انرژي) باران ساز و موجبات تكثير رمه و گله و باروري انسان ها مي باشند و اين اعتقادات ظريف را به صورت بستن دخيل، به تنه درخت ابراز مي داشتند. اين آيين ها و سنن به اين خاطر انجام مي شد كه از درختان كهنسال به عنوان ذخائر ژنتيكي و پايداري درختان تحت عنوان تقدس نگهداري و حفاظت شود.
لازم به يادآوري است كه درختان تنها به خاطر درخت بودن، مقدس و قابل احترام نبودند بلكه به عنوان مظهر قدرت خداوند و نشانه زيبايي از قدرت آفرينش به شمار مي آمدند كه ريشه در اعماق زمين و اقيانوس و شاخه برگ در آسمان ها داشتند.
رسم قرباني و نذر در پاي درختان كهنسال و مقدس از دوران باستان تا به امروز ادامه دارد. ايرانيان مسلمان در ايام محرم و به ويژه روزهاي عاشورا و تاسوعا در پاي درختان مبادرت به قرباني گوسفند، پخت غذا و سينه زني در عزاي سالار شهيدان مي نمايند و با روشن نمودن شمع در پاي درخت آئين مذهبي به جا مي آورند.
به هر حال درختان با زندگي انسان عجين شده و با بهار و خزان نمودن تمثيلي بر زنده شدن پس از مرگ هستند. درختان نشانگر زندگي، ابديت و جاودانگي در جهان هستي به شمار مي آيند. بر ماست كه اين موهبت هاي الهي را براي نسل هاي آينده حفظ كنيم، همچنان كه اجداد و پدران ما، آنها را براي ما به وديعه نهادند.
امير حسين داراب زند

سازمان حفاظت محيط زيست و دانشكده دامپزشكي بر فعاليت باغ وحش تهران نظارت دارند
در پاسخ به مطلب درج شده در همشهري مورخ ۲۵/۶/۸۲ - صفحه سخنگاه آزاد درباره باغ وحش تهران، شركت مجتمع تفريحي ورزشي ارم با ارسال توضيحي، خاطرنشان كرده است كه اداره تخصصي باغ وحش تحت نظارت و بازرسي مستقيم اداره كل حفاظت محيط زيست مي باشد و امور مربوط به مراقبت هاي بهداشتي، درماني، پيشگيري و تغذيه اي تحت نظارت و رسيدگي مستمر دانشكده دامپزشكي دانشگاه تهران انجام مي شود. در متن ارسالي همچنين گفته شده است كه باغ وحش تهران از لحاظ جغرافيايي در بهترين نقطه حومه تهران قرار گرفته و دسترسي مردم از هر لحاظ به آن ميسر مي باشد. بحث هاي ديگري از پاسخ ارسالي به شرح زير است:
كليه شيرهاي باغ وحش و ساير گوشتخواران از حداكثر نور آفتاب بهره مند بوده و قسمت هايي از قفس نيز سايه گير هستند كه حيوان مي تواند بنا به نياز خود در هر قسمت از قفس سكني گزيند.
بي حال بودن شيرها در روز به طبيعت خلقت آن برمي گردد و نه نحوه نگهداري آنها. زيرا گربه سانان خصوصاً  شيرها در روزها به استراحت پرداخته و هنگام شب به شكار مي پردازند.
در باغ وحش تغذيه حيوانات بر اساس استانداردهاي جيره نويسي و بالانس مواد معدني، ويتاميني و پروتئيني انجام مي پذيرد و كارشناسان و دامپزشكان باغ وحش بر روند تغذيه آنها نظارت مستمر دارند و از آنجا كه نياز است گوشتخواران از گوشت گرم و خون دار استفاده كنند لذا ضروري است حتي المقدور از گوشت الاغ و اسب به صورت تازه و خوندار استفاده شود. همچنين در كنار اين گوشت از گوشت خرگوش، كبوتر و موش نيز استفاده مي شود.
استفاده از ضايعات موسسه رازي كرج و انستيتو پاستور از قبيل لاشه اسب هاي مرده، امحاء و احشاء حيوانات تلف شده مانند: روده، معده و استخوان كشتارگاه ها از نظر دامپزشكي و حفاظت محيط زيست، بهداشتي و علمي نبوده و خلاف مقررات مي باشد.
محل مارمولك ها مدتها است كه به مكان جديدي منتقل شده و از وسعت لازم و نور آفتاب كافي برخوردار است و نويسنده گويا متن خود را ساليان سال قبل به رشته تحرير درآورده است.
كره الاغ ها نيز جهت كشتار تا سن شش ماهگي استفاده نمي شوند و پس از زايمان در محل نگهداري تا سن رشد باقي مانده و سپس مورد ذبح و مصرف غذايي گوشتخواران واقع مي شوند.
در خاتمه خاطرنشان مي سازد كه باغ وحش با پارك وحش تفاوت بسيار داشته و اصولاً در باغ وحش ها حيوانات در قفس هاي ساخته دست بشر و مطابق نيازهاي مطلوب و ايده آل آنها زندگي مي كنند و بازديد كنندگان از پشت قفس ها نظاره گر آنها مي شوند. اما در پارك وحش حيوانات در مكانهاي مشخص و محدودي در گردش و چرا بوده و انسانها با خودروهاي مخصوص در ميان اين مكانها در حركت بوده و آنها را تماشا مي كنند.

وقتي نان را از نانوايي تحويل مي گيري، ظاهري مأكول و اشتها برانگيز دارد. فرقي نمي كند، لواش يا تافتون... (غير از سنگك و بربري تنوري) منظورم بيشتر نان هاي ماشيني است. وقتي سر سفره مي نشيني و لقمه نان را به دهان مي بري، تازه مي فهمي اين محصول يك چيزي كم دارد. چرا در دهان مي ماسد و بر كناره لثه ها و يا سقف دهان رسوب مي كند. چرا موقع جويدن بزاق دهان را خشك مي كند و خودش به اندازه كافي آب و رطوبت ندارد. از اهل خانه، از همسايه، از دوست و از آشنا مي پرسي، هيچكس جوابش را نمي داند، تا بالاخره يك نانواي قديمي و روزگار ديده كه حالا صورتش از چين هاي عميق آكنده شده و موهايش همچون برف سپيد شده است، به سؤال تو پاسخ مي گويد: خمير را عمل نمي آورند! آرد را در آب مي ريزند و پس از آنكه خميري شكل شد، پختن را آغاز مي كنند. حرارت ثابت و يكنواخت كوره ماشيني مانع از آن مي شود كه نان جمع شود و آثار و معايب خمير را آشكار كند. در نانوايي هاي سنتي، خمير را با مايه خمير و با صرف دقت كافي عمل مي آورند و خمير به اصطلاح ور مي آمد و آنگاه آماده پختن مي شد. اما حالا،  از اينطرف خمير مي كنند و از آنطرف مي فرستند روي صفحه فلزي دوار كه جاي تنور را گرفته است. شما سراغ هر نانوايي ماشيني كه بروي همين مشكل را دارد و در نتيجه مردم يا سراغ سنگكي هاي سنتي مي روند و يا نان را از بعضي نانوايي هاي تافتوني كه زحمت عمل آوردن خمير را تقبل كرده اند و در عوض نان را گران تر مي فروشند، تأمين مي كنند. شما در كشورهاي اروپايي نان را به صورت باگت مي خريد. اما همين باگت، با خمير كامل و عمل آمده پخته شده است. در كشور ما متأسفانه، به همان اندازه كه امور توليد نان، ماشيني و راحت شده است، كيفيت نان سير قهقرايي پيدا كرده است. در نتيجه مردم ترجيح مي دهند، مقابل تك وتوك لواش پزي ها يا تافتوني هاي سنتي، لحظه هاي طولاني در صف بمانند و نان مأكول تهيه كنند. همچنين از يك پزشك متخصص جهاز هاضمه شنيدم كه مي گفت: خمير وقتي عمل نيايد، اگر تبديل به نان شود، هضمش براي معده مشكل مي شود و همانطور كه در ديواره دهان مي ماسد يا رسوب مي بندد، در جداره معده نيز رسوب مي كند و در مواردي كه معده ضعيف يا حساس باشد منجر به ايجاد زخم معده مي گردد. متوليان آرد و نان كشور بايد ابتدا با ايجاد دوره آموزشي و سپس بازرسي و دقت كافي، مانع از توليد نان با كيفيت نامطلوب شوند. سلامتي جامعه، بالاتر از هر منافعي قرار دارد.
سيدرمضان- ع- تهران

چندي است شوق زيارت قبور متبركه در كشور اشغال شده عراق در مناطق فقيرنشين تهران و شهرستانها به شدت بالا گرفته و در هر كوچه و خيابان تعدادي پارچه نوشته و چراغهاي رنگارنگ آويزان است كه نشان از علاقه قلبي مردم به اهل بيت عصمت و طهارت است ولي نكاتي را به  عنوان يك شهروند عادي جهت اطلاع مردم و مرزداران عزيز يادآوري مي كنم:
الف) آيا اين يك سفر واجب است كه با تحمل سختي و گاهي با از دست دادن جان به آن مبادرت مي شود؟ بهتر نيست مراجع و علماء در اين رابطه نظر دهند؟ مثلاً كسي كه در اين راه كشته مي شود يا در اثر گرما و گرسنگي و تشنگي از دنيا مي رود و شايد براي بازماندگان، مخصوصاً پدر و مادر، همسر و فرزندان گرفتاري و تألم خاطر به وجود مي آورد چه عنواني دارد؟ آيا از نظر علماء دين اين گونه سفرها مجاز است؟
ب) با يك نگاه اجمالي به مناطق جنوب تهران ملاحظه مي شود تعداد زيادي از مردم روانه اين سفر زيارتي مي شوند كه اولاً: اگر كنترل مرزها با كشور متخاصم ديروز و اشغال شده امروز با موضوعات پيچيده و خطرناك بهداشتي، امنيتي و اقتصادي به اين شيوه صورت مي گيرد بايد مورد بررسي جدي قرار گيرد. ثانياً: اگر فرض كنيم كنترل روي افراد وجود دارد و سيستم حفاظتي با آگاهي كامل و هماهنگي غيررسمي به اين شيوه عمل مي كند آيا براي جلوگيري از نفوذ عوامل خطرآفرين به داخل كشور در لابه لاي جمعيت و يا همراه زائرين تدبيري انديشيده شده است. ثالثاً طبق اعلام رسمي رسانه ها در كشور عراق حكومت متمركز و سيستم امنيتي لازم وجود ندارد و احتمال به خطر افتادن جان و مال زائرين در داخل خاك عراق به دليل نداشتن سيستم امنيتي از يك طرف و تعصبات منفي مذهبي و قومي و دوران جنگ از طرف ديگر، جدي است.
ج) شنيده ها حاكي است تردد غيرقانوني زائرين به داخل خاك عراق به وسيله افرادي به اسم راهنما (بلدچي) با دريافت مبالغي انجام مي گيرد كه جهت جلوگيري از اين اقدام غيرقانوني اعمال شرايط سخت لازم است تا افراد سودجو نتوانند با جان و مال مردم و حيثيت كشور بازي كنند.
د) برخي از زائرين اعلام كرده اند كه در هنگام تردد به دليل گم  كردن راه و يا داشتن برخي وسايل گرفتار نيروهاي اشغالگر شده اند و گاهي اوقات با رفتار توهين آميز آنها روبه رو گرديده اند كه اين حركت به هيچ وجه با حيثيت ملي و شأن ملت ايران سازگار نيست هرچند هدف زيارت قبور متبركه باشد.
جوادي- تهران

هنگامي كه در يك بزرگراه يا خيابان و حتي در يك كوچه و خيابان تصادفي رخ دهد، صداي بوق ماشين ها براي لحظه اي قطع نمي شود.
صداهاي ناهنجار بوق هاي ماشين كه گاه بر موتورها و دوچرخه ها نصب مي شوند اعصاب آدمي را ناآرام مي سازد.
موتورسيكلت ها با چنان سرعتي طول خيابانها را مي پيمايند كه علاوه بر خطرات احتمالي حجمي از آلودگي  صوتي هم ايجاد مي كنند صداهايي كه بر سيستم عصبي انسان اثرات بسيار ناگواري دارند.
حفاري هاي پي درپي در خيابانها آن هم هر روز به دليلي سروصدا و آلودگي ايجاد مي كنند.
منشأ آلودگي صوتي تنها عوامل پيش گفته نيستند. تهران، پايتخت كشور، شهري كه با جمعيت چند ميليوني اش حدود يك ششم كل جمعيت كشور را در خود جاي داده است. با مسئله جدي آلودگي صوتي و سروصدا روبروست و اين معضل بهداشت جسمي و رواني ساكنان پايتخت را با خطر روبرو كرده است. اما چون همواره بحث آلودگي هوا در پايتخت مطرح بوده، به عنوان مثال به جز انتقال برخي واحدهاي توليدي پرسروصدا به خارج از شهر، چه اقدام مؤثر ديگري براي كاهش آلودگي صوتي انجام شده است؟ تأثيرات آلودگي صوتي را بايد در رفتار شهرونداني جست وجو كنيم كه همواره دچار عصبانيت هاي شديد و  آني مي شوند يا سردردهاي مزمن. لحظه اي آنها را راحت نمي گذارد. پزشكان با صراحت اعلام كرده اند كه علت بسياري از بيماري ها از جمله ضعف اعصاب، زخم معده با منشأ عصبي، سردرد و اضطراب ناشي از آلودگي هاي محيط زيست بخصوص آلودگي صوتي است. برداشتن گام هاي كوچك اما موثر مي تواند در كاهش اين آلودگي ها موثر باشد. به راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي پيشنهاد مي كنم، با تعيين ضرب الاجل زماني فروش، نصب واستفاده از بوق هاي غيرمجاز توسط رانندگان خودروها، موتوسيكلت ها را ممنوع سازد.
اين كار چندان مشكل نيست. چرا بايد عده اي براي تفريح و تفنن اعصاب شهروندان را زير رگبار صدا بگيرند؟ گام بعدي، جلوگيري از رفت وآمد اتومبيل هايي است به عمد و يا به هر دليل اگزوزها را دستكاري كرده اند. اطلاع رساني درست و افزايش آگاهي شهروندان به منظور استفاده مناسب و به موقع از بوق نيز اقدامي است كه بايد انجام شود.
هاجر احدي

وعده مسكن در غرب تهران ساخت و ساز در شمال تهران!
پس از سال ها انتظار و در حسرت خانه و يك چهار ديواري مستقل از طريق اعلاني كه در صفحه نيازمندي يكي از روزنامه ها درج شده بود به سراغ شركتي رفتم كه وعده داده بود با بهترين تسهيلات و در اسرع وقت متقاضيان را صاحب خانه مي كند. اما عليرغم اين كه پول را در اسرع وقت واريز كرده بوديم، اكنون پس از گذشت يك سال با من فسخ قرارداد كرده اند، آن هم با اين بهانه كه آخرين قسط را ۱۵ روز ديرتر واريز كرده ام، وقتي مي پرسم چرا ديگر متقاضيان كه پول را در اسرع وقت واريز كرده بودند، به همين سرنوشت مبتلا شده اند، پاسخ روشني نمي دهند. ظاهراً بعضي از شركت ها با جلب توجه مردم بي خانه، آنها را با وعده هاي فريب دهنده به پرداخت وجه ترغيب مي كنند و معمولاً زمين يا بناهاي نيمه تمامي را نيز در مناطقي از تهران به ويژه غرب و شمال غربي به متقاضيان نشان مي دهند، اما بنا به شواهدي، وجوهات جمع آوري شده، صرف سرمايه گذاري براي انجام ساخت و ساز در محله هاي شمال تهران مي شود و پس از مدتي كه معمولاً حدود يك سال به طول مي انجامد، يا متقاضيان با وعده هاي جديد به آينده ارجاع داده مي شوند، يا شركت از آنها مي خواهد كه وجوهات خود را پس بگيرند. اين روشي است كه توسط تعدادي از شركت ها به اجرا درآمده و يا هنوز انجام مي شود، لذا بايد براي دفاع از حقوق مردم، نظارت دقيق تري بر فعاليت اين قبيل شركت ها اعمال گردد.
يك متقاضي مسكن از تهران
اين دريافت قانوني است
پس از مراجعه به بيمارستان امير المؤمنين(ع) در جواديه كه يك بيمارستان دولتي است براي انجام اكوي قلب با ارائه دفترچه بيمه تأمين خدمات اجتماعي ۷ هزار تومان از من دريافت كردند، اگر اين وجه قانوني است، بنده اعتراضي ندارم، اما اگر نيست، بهتر است رسيدگي شود.
سيده رقيه- م- تهران
سند رسمي داشتيم
قطعه زميني را كه سالها پيش به صورت اقساط درمحله خاك سفيد تهرانپارس خريداري كرده بودم، از طرف سازمان جنگلباني، در محدوده طرح اين سازمان قرار گرفته است. حال سؤال من اين است كه وقتي زميني با سند رسمي، خريداري شده است چرا پس از سالها به عنوان محدوده طرح اعلام مي گردد؟ در اين حال چرا زمين معوض يا حداقل بهاي زمين به افراد كم درآمدي كه با مشقت بسيار موفق به خريداري آنها شده اند، واگذار و يا پرداخت نمي شود.
نام محفوظ
چرا پس از ۳۴ سال؟! 
اينجانبان اهالي و ساكنين پلاك ثبتي ۶۷۱۸ واقع در شرق تهران در (سال ۱۳۴۸ تاكنون) با طي كليه مراحل قانوني اقدام به خريد شش دانگ حياط و آپارتمان واقع در پلاك ثبتي فوق الذكر نموده ايم. اخيراً كميسيون ماده ۲ سازمان اوقاف ابلاغيه اي به اداره ثبت شمال شرق تهران اعلام نموده است كه قطعه ۶۷۱۸ جزو زمين هاي موقوفه مي باشد. آيا اين عمل قانوني و شرعي است كه اكنون پس از گذشت ۳۴ سال سازمان اوقاف اعلام نمايد اين قطعه زمين موقوفه است؟ گناه و تقصير ما چيست؟
جمعي از اهالي و ساكنين پلاك ثبتي ۶۷۱۸ كه از مصوبه آن سازمان مطلع شده اند
تماشاي تلويزيون هنگام رانندگي اتوبوس
مدتي است كه شركت هاي تعاوني مسافربري بين شهري به اتوبوس هاي پيشرفته مجهز شده اند و اين اتوبوس ها مورد استقبال مردم نيز قرار گرفته است. فرصتي پيش آمده بود تا با اتوبوس يكي از اين تعاوني ها مسافرتي به يكي از شهرها داشته باشم. در اتوبوس معمولاً با پخش فيلم هاي ويدئويي وسائل سرگرمي مسافران را فراهم مي كنند اما آنچه توجه مرا جلب كرد، اين بود كه با اين كه تلويزيون در بالاي سر راننده قرار داشت و ديدن آن براي او مشكل به نظر مي رسيد، راننده سرش را آنقدر به عقب مي برد تا تصوير را ببيند و در عين حال يك نگاهش به تلويزيون و نگاه ديگرش به جاده بود. براي اين كه داستان فيلم را دنبال كند آن هم با سرعت بالاي ۸۰ كيلومتر نگاهش به تلويزيون زياد طول مي كشيد. مسافران هم طبق معمول شب اكثراً خواب بودند و براي آنها كه بيدار بودند، توجه راننده به تلويزيون مسأله اي نبود.
توجه تعاوني هاي مسافربري را به اين نكات و رعايت كردن آن كه مي تواند حوادث و خطرات احتمالي را كاهش دهد، جلب مي كنم.
يك مسافر
چگونه محاسبه مي شود
فراخوان شركت فاضلاب تهران در منطقه سعادت آباد در مورد مشتركين پرسش هايي را برانگيخته است. اما مهم تر از همه اين است كه با مراجعه كادرهاي فني شركت فاضلاب تهران به منازل جهت اتصال لوله هاي فرعي به شبكه اصلي و تعيين هزينه دقيق هر منزل، دريافت هزينه انشعاب چگونه محاسبه خواهد شد؟
گروهي از ساكنان خيابان ۲۴ غرب سعادت آباد