سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۸۸ - Oct.7, 2003
گزارشي از مراسم هفته جهاني ناشنوايان
دستان من با تو سخن مي گويند
016512.jpg
جمعه چهارم مهرماه است. ساعت پنج بعدازظهر. در هفته جهاني ناشنوايان هستيم. يعني دوم تا هشتم مهرماه. جشني به همت كانون ناشنوايان ايران برپا شده است. ناشنوايان و خانواده هايشان، مسئولان سازمان بهزيستي و سازمان آموزش و پرورش استثنايي كشور به همراه چهره هاي مردمي و سياسي گردهم آمده اند تا اين هفته را گرامي بدارند، صميمانه دست ناشنوايان را بفشارند، به آنها اميدي دوباره بدهند و بگويند كه پيوسته در كنارشان خواهند بود.
آيات قرآن كريم را ناشنوايي با صدايي خوش مي خواند و به دلها و جانها جلا مي دهد؛ دختران و پسران مجتمع شهيد آيت سرود ملي را به كمك راهنمايشان با حركاتي موزون و ضرب آهنگي دلنشين اجرا مي كنند. رنگارنگي لباسهاي محلي اقوام مختلف كه به تن دارند، وحدت و همدلي را در دلها زنده مي كند: «پاينده ماني و جاودان جمهوري اسلامي ايران».
بهروز مبشري، رئيس كانون ناشنوايان ايران، فرارسيدن هفته جهاني ناشنوايان را تبريك مي گويد و به ميهمانان و مسئولان خيرمقدم مي گويد. او از قطعنامه  شماره ۹۶/۴۸ مجمع عمومي سازمان ملل متحد كه در تاريخ ۲۰ دسامبر ۱۹۹۳ به تصويب رسيده به عنوان مبناي كار كانون ناشنوايان ياد مي كند. اين قطعنامه از قواعد استاندارد برابرسازي فرصتها براي افراد معلول سخن مي گويد؛ دكتر گيتي، دبير كانون ناشنوايان ايران، يكي از مهمترين فعاليتهاي كانون را در سال گذشته، انتشار فصلنامه «صداي ناشنوا» و ايجاد ارتباط و هماهنگي بيشتر با فدراسيون جهاني ناشنوايان برمي شمرد. او، همچنين، اعزام« مترجم زبان اشاره »به مراكز نيروي انتظامي و وجود يك مترجم زبان اشاره را در اداره راهنمايي و رانندگي به طور دائم براي رفع مشكلات ناشنوايان، از ديگر دستاوردهاي مهم كانون ذكر مي كند؛ هادي خانيكي، نماينده رئيس جمهور سلام گرم خاتمي را به گوش ناشنوايان مي رساند؛ ناشنوايان حاضر در طول برنامه، از روي حركت دست رابط ناشنوايان با برنامه در ارتباط هستند؛ مجيد قدمي، رئيس آموزش و پرورش استثنايي خود را معلم كهنه كار ناشنوايان و آموزش استثنايي معرفي مي كند و ادامه مي دهد:
«درحال حاضر نزديك ۱۶ هزار ناشنوا در مدارس استثنايي آموزش مي بينند. ارتقاي علمي اين عزيزان در سالهاي اخير خود نشان از آن دارد كه ما توانسته ايم با كمك معلمان به اهداف اساسنامه آموزش و پرورش استثنايي نزديك شويم. يعني كاري كنيم كه دانش آموزان ما به استقلال فردي و اجتماعي برسند.»
او درباره پيشگيري از معلوليتها مي گويد:«امروزه با رشد علم و فناوري، ناشنوايي را مي توان حتي در دوران جنيني تشخيص داد. از اين رو مي توان ارائه خدمات توانبخشي به كودك ناشنوا را از همان بدو تولد آغاز كرد و نه تنها يك كودك كه آموزش به مادر را نيز از همان هنگام بايد آغاز كرد. امروزه علت ۸۵ درصد از معلوليتها شناخته شده است. آمارها هم حكايت از آن دارد كه ازدواجهاي فاميلي دليل اصلي بروز معلوليت در جامعه ماست. كسي با ازدواجهاي فاميلي مخالف نيست، اما مي توان با انجام آزمايشهاي ژنتيك ازدواجهاي معلوليت زا را پيش بيني كرد. بياييم اين مهم را جزوفرهنگ خويش قرار دهيم. تأكيد من اين است كه دراين باره و از لحاظ حقوقي براي موظف كردن جامعه در انجام چنين آزمايشهايي بايد اقدامي صورت دهيم.»
قدمي درباره ناشنوايان در مقطع دبيرستان مي گويد: «استحضار داريد كه ما عزيزان ناشنوا را در مقطع دبيرستان در رشته هاي فني و حرفه اي بيشتر جذب مي كنيم. دليل اين امر هم اين است كه اين دانش آموزان در رشته هاي فني، نسبت به رشته هاي نظري و انساني موفق ترند. چرا كه به خاطر استفاده بهينه از چشمها بسيار دقيق و منطقي پيش مي روند. عزيزان ناشنواي پسر ما در رشته هاي راه و ساختمان، گرافيك، نقاشي و همين طور دخترهايمان در رشته هاي خياطي، گرافيك، نقاشي رايانه موفقند. ما هم به دنبال اين هستيم تا رشته هاي جديد ايجاد كنيم و زمينه موفقيت بيش از پيش عزيزان ناشنوا را فراهم كنيم.»
سخنران ديگر، دكتر محمد رضا راه چمني، رئيس سازمان بهزيستي كل كشور است. او وظيفه سازمان بهزيستي را در قبال ناشنوايان، برنامه ريزي براي پيشگيري از بروز ناشنوايي و كاستن از عوارض آن و نيز خدمات رساني به ناشنوايان اعلام مي كند. او در ادامه مي گويد:«درحال حاضر بيش از صد مركز آموزش ناشنوايان، شنوايي سنجي و حرفه آموزي را در سطح كشور داريم. سعي مي كنيم زمينه اي فراهم شود تا اين عزيزان در جامعه از يك زندگي عادي برخوردار باشند. در مورد وجود مترجم زبان اشاره در دستگاه هايي كه مورد نياز است، ما از اين پيشنهاد استقبال مي كنيم. حتي خود آن دستگاه ها هم مي توانند چنين افرادي را به كار گيرند. اگر هم در اين باره نيازي به مصوبه دولت و يا صدور بخشنامه اي از سوي رئيس جمهوري يا معاون اول وجود داشته باشد، در سازمان اين را پيگيري مي كنيم تا همه دستگاه هايي كه به نوعي خدمات  دهي دارند، افرادي را به عنوان مترجم زبان اشاره داشته باشند تا اگر ناشنواي عزيزي به آنجا مراجعه كرد، درخواست او را متوجه بشوند «خدمات لازم را به او ارائه بدهند.»
هنرمندان ناشنوا در ميان برنامه ها به اجراي سرود مي پردازند؛ سرودهايي موزون، دلنشين و بي كلام كه ضرب آهنگش تا عمق وجود حاضران را درمي نوردد اين بار ديگر نه زبان و نه حتي دستها كه همه وجود خود را بسان كلامي دلنشين بر دلها مي نشانند:
بيا قدر هم بدونيم اي يار
به همنوع ياري رسونيم اي يار
كه از يك عضو و يك پيكريم
***
در حاشيه مراسم به سراغ قدمي و راه چمني رفتيم و با آنها گفتگو كرديم:
* آقاي قدمي، درباره آيين نامه برابري فرصتها براي معلولان كه در سازمان ملل مطرح است، ايران در كجاي كار است وما چه كرده ايم؟
ما در راستاي برابرسازي فرصتها در جستجوي اين هستيم تا فضاي آموزشي يكساني را براي دانش آموزان استثنايي فراهم كنيم. در اين رويكرد تازه ما ديگر به دنبال جداسازي دانش آموز استثنايي از عادي نيستيم. در حقيقت به دنبال آنيم تا در همه مدارس عادي سازي كنيم. يعني امكاناتي را فراهم كنيم تا معلولان بتوانند در هر مدرسه اي كه خواستند ثبت نام كنند و ما هم با فراهم كردن خدمات ويژه مثل معلم رابط، امكانات آموزشي خاص، توجيه معلم، مسئولان و مديران مدارس زمينه اي فراهم كنيم تا دانش آموزان با نيازهاي ويژه هم بتوانند در ميان دانش آموزان عادي تحصيل كنند. البته در مرحله اول، نابينايان، ناشنوايان و دانش آموزان جسمي و حركتي هستند كه مشمول آموزش تلفيقي و فراگير شده اند و خوشبختانه امروز هفت هزار نفر در اين نظام آموزشي جاي گرفته اند. پيش بيني هم مي كنيم كه در سالهاي آينده اين تعداد افزايش يابد. بخصوص در روستاها اين امر گامي مهم در جهت توسعه تحصيلي به شمار مي رود.
* طرح تلفيقي چقدر موفقيت آميز و نويد بخش بوده است؟
- بايد در نظر بگيريم كه ما در حال ورود به نظام آموزش عادي هستيم. از همين رو به فرهنگ سازي نياز داريم. قوانين فعلي آموزشي هم بايد در حقيقت تعديل بشوند. بنابراين ما در اين راه در حال تعديل نظام آموزش عادي هم هستيم و در اولين قدم، چنانكه شاهد هستيد، بخصوص در دوران ابتدايي نظام ارزشيابي در حال تلطيف شدن، توصيفي شدن و خروج از شكل فعلي است. اين نوع تغيير و دست زدن به چنين اصلاحاتي باعث مي شود كه ما آسانتر بتوانيم كودكان با نيازهاي ويژه را در كنار دانش آموزان عادي جاي بدهيم. بحث مهم و اساسي، بحث فرهنگسازي در اين باره است تا راحت تر بتوانيم در اين مسير گام برداريم.
* با توجه به آن كه در هفته ناشنوايان به سر مي بريم، سازمان آموزش و پرورش استثنايي كشور، چه كار ارزشمند و چشمگيري براي ناشنوايان انجام داده كه قابل ذكر باشد؟
- به جرأت مي گويم كه در سالهاي اخير گامهايي كه براي ناشنوايان برداشته ايم، بسيار كيفي و ارزشمند بوده است. نشانه اين كيفي شدن را هم مي توان در قبولي ناشنوايان در دانشگاه ها نظاره كرد. بهترين معلم و امكانات را براي آنها فراهم كرده ايم. حتي اعلام كرده ايم كه خانواده ها در صورت تمايل مي توانند كودكان خود را در مدرسه هاي عادي ثبت نام كنند و ما براي آنها معلم رابط مي گذاريم. سمعك و باتري سمعك در اختيارشان گذاشته ايم. سرويس اياب و ذهاب را هم رايگان كرده ايم. طرح آتيه را هم كه از قبل به اجرا درآورده ايم. تقريباً نيازهاي اوليه دانش آموزان در مدرسه برآورده شده است. بخصوص ما در شهرهاي بزرگ گامهاي بلندي برداشته ايم. دغدغه هاي اصلي من روستاها و دانش آموزان روستايي هستند كه ان شاءالله با آموزش فراگير مشكلات آنها را هم رفع مي كنيم.
* آقاي دكتر راه چمني، سال ۲۰۰۳ در اروپا سال معلولان اعلام شده است. ما در ايران چه كرده ايم، چه برنامه هايي داريم و چه بايد بكنيم؟
- فرا رسيدن هفته ناشنوايان را خدمت مردم عزيزمان، ناشنوايان عزيز و خانواده هاي گراميشان تبريك عرض مي كنم.
سازمان بهزيستي در حقيقت به عنوان متولي امور معلولان و از جمله ناشنوايان و خدمت دهي به آنها فعاليت مي كند. با توجه به آمارهاي جهاني، مي توان پيش بيني كرد كه حدود دو ميليون و ششصد هزار نفر معلول، كم توان و ناتوان در ايران وجود داشته باشند. از اين تعداد حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار نفر دچار اختلالات شنوايي اند، كه باز صد هزار نفر از اين ها ناشنوايند.
در مورد خود معلولان ما سالانه به حدود ۵۰۰ هزار نفر از معلولان، خدمات گوناگوني ارائه مي دهيم. مثل پرداخت مستمري، صدور دفترچه بيمه پرداخت وامهاي اشتغال چه به خود معلولان و چه به واحدهايي كه آنها را به كار بگيرند، ارائه آموزش هاي لازم در زمينه هاي حرفه آموزي و مهارتهايي كه به آن نياز دارند و تهيه امكانات رفاهي مثل مسكن، البته تا آنجا كه مقدور است، چون ما اعتبارات كافي را براي پاسخگويي به همه معلولان در اختيار نداريم. معلولاني را هم كه خانواده ها قادر نيستند از آنها در خانه نگهداري كنند، در مراكز شبانه روزي نگهداري مي كنيم. به طوري كه در حال حاضر بيش از چهل هزار معلول در مراكز دولتي نگهداري معلولان و مراكز غيردولتي كه از بهزيستي يارانه دريافت مي كنند، نگهداري مي شوند. در رابطه با ورزش و تربيت بدني معلولان هم برنامه هايي داريم تا جسم و روح آنها را سالم نگهداريم و به نوعي توانبخشي كنيم. در مورد ناشنوايان هم به طور خاص، با استفاده از صد مركز شنوايي سنجي، آموزشي و حرفه آموزي خود به ناشنوايان آموزشها و خدمات لازم را ارائه مي دهيم.
* در مورد آئين نامه برابرسازي فرصتهاي سازمان ملل چه نظري داريد؟
- اعتقاد ما اين است كه معلولان هم مثل ديگر افراد جامعه اند و فرقي با آنها ندارند و دولت و دستگاه هاي حكومتي و همه و همه بايد فرصتهاي برابري را براي معلولان و ديگر افراد جامعه فراهم بكنند تا اين افراد هم مثل ديگر افراد بتوانند از اين فرصتها استفاده كنند. مثلاً بحث مناسب سازي محيط يكي از موضوعاتي است كه سازمان بهزيستي پيگيري كرده، آئين نامه هاي آن هم در دولت به تصويب رسيده، ابلاغ شده و در حال حاضر هم شهرداري ها و شوراي عالي شهرسازي ملزم به رعايت ضوابطي در اين زمينه شده اند كه رعايت مي كنند. محيط بايد طوري مناسب سازي شود كه مثلاً يك ويلچري هم بتواند، بدون كمك، به همه مكانها و ساختمانها دسترسي داشته باشد و از خدمات موجود بهره مند شود. يا يك نابينا به راحتي بتواند در پياده روها راه برود و مشكلي نداشته باشد. ما حتي در زمينه هنري، جشنواره تئاتر معلولان را برپا كرديم تا فرصتي را براي معلولان فراهم كنيم كه در اين زمينه هم كنار ديگر مردم از فرصتي برابر برخوردار باشند. حتي در برنامه پنجساله چهارم توسعه هم به اين امر، يعني برابري فرصتها، توجهي خاص شده است.
* طرح تأمين حقوق معلولان در مجلس به كجا رسيد؟
اين طرح در كميسيونهاي مختلف مجلس بررسي شده است، درتعدادي از كميسيونهاي فرعي تصويب شده، براي تصويب نهايي هم در كميسيون اصلي يعني بهداشت و درمان، الان در دست بررسي است. اميدواريم هرچه زودتر به تصويب نهايي برسد.
* تصويب آن به مجلس ششم مي رسد؟
- بله. چون طرح يك فوريتي و يك شوري است و ديگر به كميسيون برنمي گردد. از اين رو، قطعاً به مجلس ششم خواهد رسيد.
تهيه كنندگان: راضيه كباري- رضا بهار

چگونه با نابينايان ارتباط برقرار كنيم
016514.jpg
چشم هايش نمي بينند اما چنانچه مهر و مودت را بر زبان جاري سازي، او با تمام وجود آن را مي شنود، احساس مي كند و در عمق وجود خويش بر آن نقشي از معرفت مي زند. اگر دست محبت به طرفش دراز كني، دستت را مي فشارد و اينجا است كه سخن از عشق، عاطفه و ظهور جوهره انساني توان گفت و ماحصل چنين ميثاقي، پيامي است ارزنده و آن اين كه: انسانها فراتر از آنند كه در محدوديت هاي حسي و جسماني شان خلاصه شوند.
هر يك از ما ممكن است بارها در مجامع عمومي و طي مناسبات اجتماعي، با افراد داراي معلوليت بينايي مواجه شده باشيم. فردي كه عينك سياه بر چشم دارد و با عصاي سفيد و يا فرد همراه خود حركت مي كند، بي درنگ ما را با اين سئوال مواجه مي سازد كه به راستي آيا مي توان با افراد نابينا ارتباط سازنده اي برقرار كرد؟ آيا آنان توانمندي هاي خود را مي شناسند و قادر به زندگي مستقل در جامعه مي باشند؟ چگونه مي توان به فرد نابينا كمك كرد تا بر مشكلات خود غلبه كند و سئوالاتي از اين دست، پرسش هايي هستند كه ارائه پاسخي آگاهانه براي آنها، نوع برخورد و نگرش ما را نسبت به افراد معلول بينايي، تحت تأثيرات مثبت خود قرار مي دهد.
براي آن كه بتوانيم ارتباط مؤثري با فرد نابينا برقرار كنيم، نخست بايد به اين نكته مهم توجه داشته باشيم كه نياز اين افراد به كمك و راهنمايي ما دليل بر ناتواني، ضعف و بي كفايتي آنان نيست. هر فرد به لحاظ ويژگي ها، محدوديت ها و قابليت هاي فردي و اجتماعي خود، بخشي از نيازهاي خويش را از خلال مساعدت ها و رهنمودهاي ساير افراد برطرف مي سازد. اين كه افراد نابينا در مقايسه با ساير اشخاص با محدوديت هاي مضاعفي مواجه مي شوند، دال بر ناتواني آنها نسبت به ديگران نيست بلكه نشانگر اين واقعيت است كه جامعه ما كماكان به آن حد از غنا و توسعه اجتماعي دست نيافته است كه بتواند براي افراد معلول و نابينا امكاناتي برابر با ساير آحاد مردم فراهم كند. به همين دليل است كه فرد نابينا در جامعه ما در بسياري از امور مربوط به زندگي روزمره، اعم از تردد در معابر عمومي و استفاده از وسايل حمل و نقل، بهره مندي از امكانات فرهنگي و آموزشي، اشتغال، مسكن و... با دشواري هاي متعددي مواجه است. بنابر اين مساعدت فرد نابينا، وظيفه اجتماعي ما است. وظيفه اي كه بر اساس اعتقاد به شأن والاي انسان و اعطاي حق زندگي بهتر به تك تك اشخاص در جامعه، آن را به انجام مي رسانيم.
پذيرش اين واقعيت كه مساعدت افراد نابينا در راستاي عمل به تعهدات اجتماعي و رفع محدوديت ها و جلوه گر ساختن توانمندي هاي ارزنده آنان صورت مي گيرد، نقطه عطفي است در ايجاد يك رابطه انساني با اين اشخاص. گام بعدي آن است كه نيازهاي فرد نابينا را بشناسيم و طريقه كمك به او را بياموزيم. ميان افراد داراي معلوليت بينايي همچون سايرين، تفاوت هاي فردي بسياري وجود دارد و نوع نيازها و محدوديت هاي آنان نيز در بسياري از زمينه ها با هم متفاوت است. براي پي بردن به اين كه آيا فرد نابينا به كمك ما نياز دارد يا خير، راه صحيح آن است كه اين سئوال را از خود او بپرسيم و از او بخواهيم تا برايمان روشن سازد كه در چه زمينه اي مي توانيم به او كمك كنيم. اينجا است كه مي توانيم شرايط خود را بسنجيم و با توجه به توانايي ها و امكانات خويش، در رفع نيازهاي وي تلاش كنيم. راهنمايي يك فرد نابينا در عبور از خيابان، كمك به وي در پر كردن يك فرم، ضبط يك كتاب يا جزوه بر روي نوار و... از جمله كمك هايي به شمار مي روند كه افراد نابينا مي توانند از آن بهره مند شوند. اما چنانكه گفته شد، ميزان و نحوه انجام اين مساعدت ها، نكاتي هستند كه طي ايجاد يك ارتباط صميمانه با فرد مورد نظر و كسب اطلاعات دقيق از وي، براي ساير افراد روشن مي گردد. در بخش هاي بعدي اين سلسله نوشتار، نحوه راهنمايي اشخاص داراي معلوليت بينايي را بيشتر مورد بررسي قرارمي دهيم.
علي خواجه حسيني
كارشناس ارشد رشته روانشناسي

معلولين
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
انديشه
خارجي
سخنگاه آزاد
سياسي
شوراها
شهر
شهري
علمي
علمي فرهنگي
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
يادداشت
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري ضميمه
بازارچه همشهري
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |   شوراها   |  
|  شهر   |   شهري   |   علمي   |   علمي فرهنگي   |   معلولين   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |  
|  يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |