دومين همايش چهار روزه جامعه مهندسان معمار ايران با عنوان «معماري و شهر» از هفتم تا دهم مهرماه در خانه هنرمندان ايران برگزار شد.
اين همايش تخصصي كه به طور سالانه برگزار مي شود، با شركت متخصصان معمار و شهرساز ايراني و فرانسوي طي چهار روز به ارائه برنامه هاي متنوعي پرداخت.
نمايشگاه عكس معماري، نمايشگاه سه معمار ارمني، نمايشگاه عكس تونس، معرفي چهار معمار آوانگارد آلماني، ميزگرد حفاظت و توسعه معماري و سرمايه هاي فرهنگي شهر، نمايشگاه و فروش كتابهاي خارجي معماري و شهرسازي، نمايش فيلم هاي معماري و ارائه مقالات مختلف از سوي كارشناسان و معماران ازجمله برنامه هاي اين همايش بود.
موضوع بيست و دومين كنگره جهاني معماري «UIA- استانبول ۲۰۰۵»، يكي از موضوعات مقالات مطرح شده در همايش مذكور است كه توسط اكبر برزگري مولان، عضو بخش فرهنگي جامعه مهندسان معمار ايران ارائه شد. وي در ابتدا گفت: «مناسبت دارد كه جمله معروف «لئون باتيستا البرتي» مطلع گزارش قرار داده شود: «معماري حرفه اي است والا». آوردن اين نقل قول صرفاً آرايه ادبي بخشيدن بر بحث نبوده، بلكه دليلي دارد كه با ذكر عبارت ديگر از همان معمار رنسانس روشن مي شود؛ «معمار، فردي است صاحب انديشه».
جالب تر اين كه اصطلاح مربوط به انديشه در عبارت بالا، قرابت واژه اي و مفهومي هرچه بيشتر با جمله تحول ساز «دكارت» دارد. يعني در پرتو جنبشي كه تفكر فوق را پلاتفورم خويش قرار داده بود، برقراري و برآمدن هر ساختار فضايي به عنوان بازنماياننده و نيز به عنوان تأويلي از نوع و چگونگي انديشه معمار مطرح گشت و به جاي اينكه تجلي اراده فرد (مالك و ساكن و سفارش دهنده بنا) اولويت داشته باشد، چگونگي پرداختن به شرايط و نحوه توجه به خواسته ها و راهكارهاي برآورد آنها مدنظر قرار گرفت، چون انديشه با كشف و شناخت ملازم است.»
برزگري مولان همچنين گفت: «با پديداري گرايش و نگرش هاي متعدد نسبت به فرايند حيات بشري، حوزه فراگيري انديشه معمار و معماري نيز دچار دگرگوني شد و گستره آن از چارچوب اوليه (اصول انتظام و تركيب) فراتر رفت و مقوله فضا اجزا و مؤلفه هاي زندگي به حيطه انديشه و كنش معمار و معماري درآمد و پيش از اين كه تفوق طرح و اثر معماري در افق ديد ناظر خارجي عمده باشد، زمان آن رسيد كه افق ديد و انديشه معمار و نيز ميزان و نحوه پرداختن وي به عوامل و مواضع پيراموني مورد تأمل قرار گيرد و به بيان ساده تر اين كه چشمگيري شكلي اثر، جايگاه خود را به پردازش دقيق نسبت به پيرامون واگذار كند.»
وي در بخشي ديگر از سخنانش گفت: «آسياي صغير (آناتولي تركيه)، زادگاه يكي از متنوع ترين فرهنگهاي جهان است. دوره جمهوريت شهر استانبول واجد يك رشد افسونگرانه و پرجاذبه است كه در همه عرصه ها بر مدرنيسم ريشه دار، استوار است.
حق طبيعي براي داشتن سرپناه و خواست (اراده) به دست آوردن آن، بايد به خواسته اي براي داشتن محيط بهتر تبديل شود. اين بدان مفهوم است كه هر جزء زيباشناختي بايد آشكاراً با تنازع بقا براي زندگي درآميزد. براي سلامت آينده شهرهايمان لازم است كه خواست جمعيت براي حيات و خواست معماران و متفكران براي محيط هماهنگ، با هم تركيب شود.»
حفاظت از بناهاي ارزشمند تاريخي
«حفاظت از بناهاي با ارزش» عنوان مقاله اي از ماندانا يزدان شناس عضو ديگر كميته فرهنگي جامعه مهندسان معمار ايران است كه در دومين روز همايش ارائه شد.
وي به معرفي برخي نمونه هاي تهران و تجارب خارجيان پرداخت و گفت: «حفاظت اقدامي در جهت دوام عمر بخشيدن به بناهاي ارزشمند تاريخي و جلوگيري از نابودي آنهاست. اين اقدام پيش از همه نيازمند اشتياق و علاقه نسبت به نجات ميراث فرهنگي است. عوامل طبيعي فرساينده طي تاريخ، اثرات مخرب قابل توجهي بر دست ساخته هاي انسان وارد مي آورند؛ اما از آنجا كه جهل و ناآگاهي و فراموشي، بيشترين نقش را در تخريب آثار داشته اند، امر آموزش درخصوص حفاظت، اهميت ويژه اي مي يابد. در اين راه، شناخت بناي تاريخي و ارزشهاي آن به منزله نخستين گام است.
هر بناي تاريخي بي شك داراي ارزشهاي كاربردي است، اما اثر آن در وهله نخست هميشه عاطفي است؛ چون نمادي است از هويت فرهنگي و بخشي از ميراث ما به شمار مي آيد.»
وي همچنين گفت: «بهترين راه محافظت از بناهاي تاريخي برخلاف اشياء، تداوم بخشيدن به استفاده از آنهاست. درخور كردن بناها براي مصارف امروزي، غالباً تنها راهي است كه مي توان ارزشهاي تاريخي و هنري بنا را حفظ كرد.»
آموزش عام معماري
آموزش عام معماري (كارگاه آموزش معماري براي كودكان) از عناوين ديگر برنامه هاي همايش بود كه در اين زمينه مهندس بيژن شافعي مسئول انجمن فرهنگي جامعه مهندسان معمار ايران و سروه نقش بندي هماهنگ كننده كارگاه آموزش معماري به ايراد سخناني پرداختند.
برخي موارد مورد اشاره در اين بخش به اين ترتيب مطرح شدند: «برخي اوقات، بعضي كارگزاران و حرفه مندان معماري، اين تصور را پيش مي برند كه گويا كنش هاي معماري ما (به تنهايي) قادرند محيط و سيماي شهرهايمان را متحول سازند! اگرچه عرصه تعامل معماري محيط و فضاست، اما نبايد فراموش كرد كه خاستگاه و ايستگاه معماري صرفاً محيط مادي نيست، بلكه انسان و فقط انسان است كه بايد در تمركز و رويكرد معماري قرار گرفته و نسبت به جايگاه و تأثير آن، احاطه داشته باشد تا معماري محاط در ديد ظاهري (بصري) و ديد باطني (ذهن و انديشه) انسان متعالي گردد».
«انجمن فرهنگي جامعه مهندسان معمار ايران به پيروي از مسئوليت خويش مبني بر نگرش جامع به موضوع خلق و ساماندهي فضاهاي زيستي، به موازات مساعي براي بهبود نظام آموزشي، آموزش خواص را در دو مقطع بزرگسالان و كودكان در صدر برنامه خويش قرار مي دهد.»
معماري تخيل
مهندس معمار بابك شكوفي مقيميان نيز به سخناني در زمينه «معماري تخيل» پرداخت و گفت: اختلاف بين واقعيت فيزيكي و اثر رواني به عنوان تضادي كه ريشه هنر است، بحثهاي متعدد و جدي را در حوزه نقد هنري و زيبايي شناسي به همراه داشته است. مطرح شدن مسئله فاصله گذاري در هنر كه از الزامات هرگونه دريافت حسي هنري است، نتيجه مستقيم موجوديت اختلاف بين واقعيت فيزيكي و اثر رواني است. يعني اين واقعيت فيزيكي نيست كه مستقيماً به دريافت هنري ترجمه و معادل مي شود، بلكه در اين ميان اثر رواني كه درنتيجه يك فعاليت ذهني در مغز اتفاق مي افتد، زمينه دريافت هرگونه حس هنري را فراهم مي آورد. پس براي ما در اينجا جدا از واقعيت فيزيكي يك اثر شروع روند فعاليتي ذهني در مغز مطرح است كه زمينه ساز برقراري ارتباط هنري با واقعيت فيزيكي يك اثر است. يكي از مهمترين اتفاقاتي كه در چارچوب فعاليت ذهني منجر به دريافت هنري مطرح مي شود، تخيل است.»
چهار معمار آوانگارد آلماني
معرفي چهار معمار آوانگارد آلماني عنوان يكي ديگر از برنامه هاي همايش بود كه در قالب مقاله اي توسط زهرا پرهيزكار، مسعوده نورايي، آزاده خرمي و هانيه عباس زاده اين معرفي صورت گرفت.
«در تاريخ معماري و هنر، تغييرات مهمي كه در قرن بيستم رخ داد بي سابقه بود. بر اثر افزايش بي رويه جمعيت جهان، فعاليتهاي انسان صورتهاي ديگري يافتند، اما در هيچ زمينه اي مانند معماري اين چنين باشكوه به نمايش درنيامدند. برخي از معماران و مهندسان اين دوره، نبوغي را نشان دادند كه در هيچ دوره اي از معماري ديده نشده بود. اين پيشگامان واژه نامه اي جديد براي انواع ساختمانها ابداع كردند و هر كدام از آنها در زمينه اي به خصوص صاحب نظر شده و تبحر حاصل كردند.»
چهار نماينده آلماني از اين گروه كه درواقع جزئي از تاريخ معماري اند شامل: پيتر بهرنز، والتر گروپيوس، اريك مندلسون و لودويك ميس ون روهه هستند و هر يك به نوبه خود در زمينه هاي راسيوناليسم مدرن، آموزش معماري، صنعتي كردن ساختمان و رفع مشكلات اجتماعي مربوط به معماري فعاليت بسياري كردند. هر چهار نفر اين معماران در روند جريانات سياسي قرن بيستم قرار داشتند، اما طريقي كه اين جريانات زحمات آنها را بيان مي كند، بدون غرض نيست. هر چهار نفر ناديده گرفته شدند تا در سالهاي بعد آشكار شد كه آنها چه چيز را در مقابل گروههاي حرفه اي قديمي مطرح ساخته بودند.
«پيتر بهرنز از اولين معماران قرن بيستم است كه گونه اي از تفكر معماري را گسترش داد كه مي خواست پاسخگوي نيازهاي يك قرن صنعتي باشد. شايد بتوان گفت عامل اصلي موفقيت نهضت مدرن را نه در سانت اليا و نه در اريك مندلسون، بلكه در بهرنز و شاگرد بزرگ او والتر گروپيوس بايد جستجو كرد.»
«والتر گروپيوس در دفتر بهرنز كه يكي از پيشگامان معماري مدرن بود، شروع به كار كرد و در همين زمان بود كه كارخانه كفش فاگوس را طراحي كرد. در سال ۱۹۱۸ پس از جنگ جهاني اول، سرپرستي مدرسه هنري را به عهده گرفت. اين مدرسه در نهايت به باهاوس تبديل شد. سالهاي پاياني زندگي گروپيوس بسيار پرمشغله بود. ساختمان اينترباو در برلين، سفارت آمريكا در آتن و مركز بوستن، دانشگاه بغداد و ساختمان بريتز- بوكاورودو در برلين غربي از آن جمله اند.»
«اريك مندلسون ديدگاههاي معمارانه خود را سالها قبل از ساخت برج انيشتين در قالب اسكيس هايي در مقياس كوچك بر روي كاغذ آورده بود. منحني هاي متهورانه در پرسپكتيوهاي اين طرح، به صورت عامل مشخصي در طرحهاي بعدي او آمد. او در سال ۱۹۳۵ براي طراحي پروژه هاي خانه سازي به فلسطين دعوت شد و دفتري در اورشليم افتتاح كرد. در ۱۹۴۱ به آمريكا مهاجرت كرد و چهار سال بعد دفتري در سانفرانسيسكو تأسيس كرد.
«لودويك ميس ون روهه، از سال ۱۹۱۱ به طور مستقل به كار معماري پرداخت و در سالهاي ۲۴-۱۹۲۱ چهار طرح بسيار خوب براي بناهاي بلند، ويلاها و ادارات ارائه كرد. او بين سالهاي ۳۰-۱۹۲۵ علاوه بر يادبود رزا لوگزامبورك و كارل ليبكنشت خانه معروف Tungenhhat را طراحي و اجرا كرد. طرح اين خانه براساس ايده پلان آزاد و فضاي سيال بود و باز و شفاف بودن فضاها در آن سمبلي از «فضاي آزاد زندگي» وي در سال ۱۹۲۹ غرفه آلمان را در نمايشگاه بين المللي در بارسلوناي اسپانيا ساخت. وي در مدت فعاليت معماري اش در شيكاگو پروژه هاي متفاوتي را طراحي كرد؛ از آن جمله: خانه فارنس ورت در پلانوايلي نويز، بلوكهاي آپارتماني بلندمرتبه در شيكاگو و ساختمان سيگرام در نيويورك سيتي. او در سالهاي ۶۷-۱۹۶۲ گالري جديد برلين را طراحي و اجرا كرد.»
معرفي آثار معماري هرزوگ
و دمورن
ايمان رئيسي، مسئول امور دانشجويي و عضو هيأت دبيران جامعه مهندسان معمار ايران با ارائه مقاله «فراتر از سطح» به معرفي آثار معماري هرزوگ و دمورن پرداخت: «سطح همواره در تاريخ معماري مورد توجه بوده است و معماران همواره سعي داشته اند تا سطوح را از يكپارچگي برهانند تا جايي كه پوشاندن همه سطوح در بعضي دوره ها به يك اصل تبديل شده بود. اما در معماري معاصر، سطح دوباره تعريف شد و مي توان گفت كه دو ديدگاه نسبت به سطح پديد آمده است. ديدگاه اول پيرامون سطوح پيوسته است كه روند تكامل آن را مي توان از ويلاساووا (لكوربوزيه) تا موزه گوگنهايم (رايت) و كتابخانه ژوسيو (كولهاس) مشاهده كرد.
ديدگاه دوم، توجه به سطح به عنوان پوسته خارجي است كه تحت تأثير انديشه هاي فلسفي در دو قالب سطح شفاف و سطح كدر مطرح شده است. سطح شفاف كه محصول مدرنيسم بود، با پروژه خانه شيشه اي (فيليپ جانسون) به اوج قدرت شكلي خود رسيد و سطح كدر هم كه محصول پست مدرنيسم است با پروژه اپراي توكيو (ژان نوول) به اوج بيان خود رسيده است.
آثار هرزوگ و دمورن را هم مي توان در گروه پست مدرن قرار داد، به گونه اي كه از سطوح كدر و ابهام آميز جهت شكل دهي به پروژه هاي خود استفاده مي كنند. اين دو معمار سوئيسي در سال ۱۹۵۰ به دنيا آمده و بين سالهاي ۷۵-۱۹۷۰ تحت نظر آلدو روسي به آموزش معماري پرداخته و تاكنون ضمن تدريس در دانشگاههاي معتبر جهان به فعاليت حرفه اي خود ادامه مي دهند. آنها در سال ۲۰۰۱ ميلادي جايزه معتبر پرايتزكر را دريافت كردند. استفاده از تكنولوژي هاي پيشرفته چاپ روي بتن، شيشه و پلاستيك، نقاشي انتزاعي بر روي نماي ساختمان ها، تركيب مصالح شناخته شده به روش هاي جديد و توجه به نقش طبيعت در تأثيرگذاري بر سطوح خارجي ساختمان ازجمله مهمترين روش هاي مورد استفاده هرزوگ و دمورن است.»
همچنين نمايشگاه آثار سه معمار ارمني از ديگر برنامه هايي بود كه در همايش چهار روزه «معماري و شهر» در خانه هنرمندان برپا شد و تعدادي از آثار گابريل گوركيان، پل آبكار و وارطان هوانسيان مورد بازديد قرار گرفت. آرمن ميناسيان از اعضا ي كميته فرهنگي جامعه مهندسان معمار ايران به همين مناسبت به ايراد سخناني پرداخت.