سه شنبه ۲۲ مهر ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۹۴ - Oct.14, 2003
شوراي شهر و دغدغه اشتغال در تهران
016924.jpg
اشاره:
بيكاري و پيامدهاي آن در جامعه اكنون به صورت يك معضل درآمده و دغدغه ايجاد اشتغال تمامي سطوح مديريتي كشور را به چالش گرفته است. در اين ميان شوراي اسلامي شهر تهران نيز با توجه به آسيب هاي فرهنگي و اجتماعي ناشي از معضل بيكاري و آشكار بودن چهره زشت اين پديده در گوشه و كنار شهر و تأثير آن بر افزايش ناهنجاري هاي شهري و زيست محيطي، از اين امر غافل نبوده و مدتي پيش طرحي را براي ساماندهي اشتغال و كارآفريني در تهران تصويب كرد، به اين اميد كه نوعي هماهنگي ميان دستگاههاي ذيربط جهت شناسايي امكانات، زمينه ها و توانايي هاي بالقوه اي كه در سطح تهران براي ايجاد اشتغال وجود دارد، صورت گيرد. تصويب اين طرح بهانه اي شد براي گزارشي كه در پي مي آيد:
غلامرضا رفيع
شوراي اسلامي شهر تهران مدتي است بحث «ساماندهي اشتغال و كارآفريني» در تهران را دنبال مي كند.
به همين منظور، ماه گذشته كميسيون فرهنگي اجتماعي و زيست شهري شورا براساس مصوبه اي موظف شد، ظرف مدت ۶ ماه با دعوت از كارشناسان و دستگاههاي ذيربط نسبت به تهيه و تدوين طرح جامع ساماندهي اشتغال و كارآفريني در محدوده جغرافيايي تهران، اقدام و نتيجه را در قالب طرحي اجرايي به شوراي شهر ارائه كند.
البته ايجاد اشتغال و كارآفريني از وظايف شوراي شهر نيست و طراحان نيز چنين ادعايي ندارند ولي از آنجا كه شناسايي نارسايي ها و معضلات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، بهداشتي و برنامه ريزي و ارائه پيشنهاد براي رفع آنها در حيطه و قلمرو فعاليت شوراهاست، از اين رو نگراني، دغدغه و احساس وظيفه شوراي شهر در رابطه با معضل بيكاري و پيامدهاي آن را از اين منظر مي توان ارزيابي كرد.
شوراي شهر تهران از چندي پيش با دعوت از نمايندگان دستگاههاي ذيربط رايزني هايي را پيرامون معضل بيكاري انجام داد و اخيراً «ستاد هماهنگي دستگاهها و نهادهاي اجرايي كارآفرين» در شوراي شهر تشكيل شده است.
به گفته رئيس كميسيون فرهنگي اجتماعي و زيست شهري شورا، نگاه شوراي اسلامي شهر تهران در دوره جديد، به ايجاد هماهنگي بين دستگاههاي اجرايي كه به نوعي در رفع معضلات، مشكلات و نابساماني هاي شهري تأثيرگذار هستند، معطوف شده است.
رسول خادم در جلسه مشتركي كه اخيراً به منظور چگونگي ساماندهي وضعيت اشتغال و كارآفريني با حضور چند تن از مسئولان اجرايي دستگاههاي ذيربط تشكيل شد، ديدگاه شوراي شهر نسبت به معضلات و مشكلات شهري را در حد ساماندهي ساختاري و تشكيلاتي آنها عنوان كرده و معتقد است كه در اين راستا شوراي شهر بايد از حالت شوراي شهرداري خارج و به شوراي شهري با مديريت شهري واقعي تبديل شود.
به هر حال، معضل بيكاري و پيامدها و ناهنجاري هاي ناشي از آن اكنون به يكي از مهمترين دغدغه ها و نگراني ها در كشور تبديل شده است و كمتر خانواده اي است كه به نوعي با اين مشكل دست به گريبان نباشد.
بسياري از آسيب هاي اجتماعي، طلاق ها و فروپاشي كانون گرم خانواده، روي آوردن جوانان به اعتياد و يا برخي فسادها و ناهنجاري اجتماعي منشأ اقتصادي دارد كه بيكاري يكي از مهمترين عوامل آن مي باشد.
براساس برخي آمارها، حدود
۸۰ درصد جوانان زنداني به علت بيكاري به زندان افتاده اند.
با توجه به جوان بودن جمعيت كشور، هر ساله تعداد زيادي بر خيل بيكاران افزوده مي شود و شمار زيادي از آنها به دليل نيافتن كار در شهرستان ها روانه تهران مي شوند. به بيان ديگر از مجموع حدود ۲ ميليون و ۶۰۰ هزار بيكار در كشور، درصد بالايي از آنها در شهرهاي بزرگ به ويژه تهران دنبال كار مي گردند و از اين پس بيكاري بزرگترين چالش كشور خواهد بود. زيرا با توجه به جوان بودن جمعيت و افزايش تقاضاي نيروي كار، سالانه بايد بيش از ۸۶۰ هزار فرصت شغلي ايجاد شود تا بتوان شمار بيكاران را ثابت نگه داشت. در حالي كه براساس خوشبينانه ترين آمارها در سال ۷۹ حدود ۴۳۱ هزار، سال ۸۰ حدود ۴۹۴ هزار و سال ۸۱ حدود ۶۹۰ هزار فرصت شغلي ايجاد شده است.
رئيس كميسيون فرهنگي اجتماعي شوراي شهر مي گويد: عامل اكثر معضلات اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي بيكاري است كه امروزه يكي از دغدغه هاي ملي محسوب مي شود.
به گفته خادم يكي از راههاي كارآفريني و اشتغال زايي، ترغيب مشاركت هاي مردمي براي حل مشكلات فرهنگي و اقتصادي است و نمونه بارز اين مشاركت ها ايجاد كانون هاي خيريه است.
در حال حاضر فعاليت هاي مختلفي در زمينه اشتغال از سوي برخي مراكز و سازمان ها صورت مي گيرد و امكانات بالقوه اي در سطح شهر وجود دارد كه اعضاي شوراي شهر نيز هنگام بررسي «طرح جامع ساماندهي اشتغال و كارآفريني در تهران» به آن اشاره داشتند و هدف از تصويب اين طرح را ايجاد هماهنگي ميان دستگاههاي ذيربط براي شناسايي پتانسيل ها و توانايي هاي بالقوه در ارتباط با ساماندهي اشتغال و كارآفريني در تهران عنوان كردند.
از سوي ديگر، دكتر محمدخوش چهره استاد دانشگاه و مشاور شهردار تهران با استقبال از حساسيت اعضاي شوراي شهر در زمينه كارآفريني، بحث اشتغال و اشتغال زايي را بسيار حساس و پيچيده مي داند و مي گويد: بيكاري معضلات و نابساماني هايي را در بردارد كه روي شهر تأثير مي گذارد.
وي از كارآفريني به عنوان زمينه و ايجاد فرصت هاي اقتصادي ياد مي كند و مي افزايد: تهران كلان شهري است كه ۵۲ درصد فعاليت هاي صنعتي و۴۰ درصد آموزش عالي را در خود جاي داده است.
خوش چهره ضمن توصيه به برنامه ريزان و سياستگذاران براي ايجاد و ترغيب كارآفريني به عنوان يك متغير بحران ملي مي گويد: زمينه هاي كارآفريني بايد سنجيده و كارشناسانه باشد، در غير اين صورت با ايجاد زمينه هاي كارآفريني نامطلوب، نابساماني و مهاجرت بي رويه، سوغات ديگري براي شهرها خواهد بود.
علي اكبر سياحي معاون اداره كل آموزش فني و حرفه اي استان تهران نيز با تأكيد بر اهميت آموزش نيروي كار و تأثير آن بر اشتغال زايي مي گويد: يكي از مراكزي كه مي تواند در اشتغال زايي و كارآفريني افراد موثر باشد، آموزش هاي فني و حرفه اي است كه در ارتباط با مهارت هاي انساني نقش اساسي دارد.
وي با اشاره به اهداف مربوط به توسعه و ارتقاء كيفي و توسعه مشاركت بخش خصوصي و مردمي در آموزش هاي فني حرفه اي مي گويد: در سطح استان تهران ۲ حوزه دولتي و خصوصي در زمينه آموزش فعال هستند. در بخش دولتي ۲۳ مركز ثابت و در بخش خصوصي نيز ۴ هزار مركز آموزشي وجود دارد كه در مجموع سالانه حدود ۳۹۰ هزار نفر، از اين آموزشگاهها فارغ التحصيل مي شوند.
سياحي در عين حال مي گويد: در سطح جهاني ۶۱ هزار حرفه و شغل آموزش داده مي شود ولي در ايران اين رقم شامل ۷۰۰ رشته فني و حرفه اي است كه در نظر داريم آن را به ۲۰۰۰ رشته افزايش دهيم.
از سوي ديگر، حسين سليماني مسئول اشتغال زايي بهزيستي استان تهران نيز با اشاره به مشكل اشتغال افراد معلول مي گويد: يكي از دغدغه هاي سازمان بهزيستي، مشكلات افراد معلول است كه متاسفانه از حقوق شهروندي و قانوني لازم برخوردار نيستند.وي مي افزايد: سازمان فني و حرفه اي كشور شبكه گسترده اي را در زمينه آموزش افراد عادي تدارك ديده است ولي براي افراد معلول امكانات درحد صفر و ناچيز مي باشد. به گفته مسئول اشتغال زايي بهزيستي استان تهران، طبق آمارهاي موجود، نرخ بيكاري براي افراد معلول ۲ برابر افراد عادي است و در بحث آموزش نيز اين تفاوت ها وجود دارد.
وي مي افزايد: با اينكه قانون الزام به كارگيري حداقل ۳ درصد از افراد معلول به تصويب رسيد، ولي در مقابل آن متاسفانه قانون منع استخدام اين افراد در دستگاههاي دولتي و غيردولتي وجود دارد.
از سوي ديگر، مديركل زندان هاي استان تهران، بسياري از معضلات كنوني جامعه را ناشي از عملكرد ناموفق و تنگ نظرانه دستگاه هاي اجرايي مي داند و مي افزايد: در سطح دستگاههاي دولتي امكانات بالقوه اي وجود دارد كه به دلايل مختلف آنها را در اختيار ديگران نمي گذارند و با تنگ نظري امكانات را بلوكه كرده اند.
محمد گل كلشمي عضو ستاد اشتغال وزارت صنايع و معادن نيز بهره برداري از طرح هاي در دست اجرا را در ايجاد اشتغال موثر مي داند و مي گويد: هم اكنون ۱۰ هزار طرح در كل كشور در حال اجراست كه ۴ تا ۵ سال آينده به نتيجه خواهد رسيد و با اجراي اين طرح ها حدود ۷۰ تا ۸۰ هزار فرصت شغلي در سطح كشور ايجاد خواهد شد.
وي افزايد: تصويب قانون نوسازي و بازسازي صنايع كوچك و بزرگ تحول عظيمي را در بخش صنعت و معدن به وجود مي آورد و علاوه بر آن در سال جاري ۵۰ هزار فرصت شغلي در بخش صنايع كوچك ايجاد خواهد شد.
كلشمي با اشاره به اينكه طرح كارورزي و جذب فارغ التحصيلان جوان در كارخانه ها در دستور كار قرار دارد مي گويد: سال گذشته بيش از ۳۹۰۰ نفر از فارغ التحصيلان جذب كارخانه ها شده اند و تربيت پيمان كاري هاي عمومي از ديگر طرح هاي اشتغال زايي وزارت صنايع مي باشد.
گفتني است در سطح تهران امكانات بالقوه اي اعم از فرهنگي، آموزشي و مالي وجود دارد كه با سوق دادن آنها به سمت اشتغال مي توان گام هاي مناسبي را در اين زمينه برداشت.
براي نمونه هم اكنون فضاهاي خالي در گوشه و كنار شهر وجود دارد كه مي توان با در نظر گرفتن يك سري كاربري هاي مورد نياز و قايل شدن تسهيلات تشويقي از سوي شهرداري، بانكها و ساير سازمان هاي ذيربط زمينه اشتغال شماري از جوانان را در قالب تعاوني هاي توليدي، خدماتي و يا فرهنگي و اجتماعي فراهم ساخت و تا حدودي معضل بيكاري را كاهش داد.
با اين حال، ايجاد اشتغال و رفع بيكاري چندان آسان نيست و كارشناسان نيز راه حل آن را در گرو عزم ملي، سرمايه گذاري بخش خصوصي، به كارگيري منابع داخلي و خارجي، ايجاد امنيت اقتصادي، سوق دادن سرمايه ها به سمت توليد، آموزش نيروي كار و... مي دانند.

موانع كارآمدي شوراها در ايران
دكتر محمدمحسن حميدي استاديار علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي مشهد
016922.jpg
شكل گيري رفتارها، نهادها و نمودهاي فرهنگي تازه، به مساعد بودن شرايط تاريخي هر كشور بستگي دارد. همچنان كه هر گياهي با هر خاكي، سازگاري پيدا نمي كند، هر نهاد، رفتار و شاخصه فرهنگي نيز در ميان مردمي كه شرايط تاريخي آنها همخوان با اين امور نبوده است، رشد نمي يابد.
موانع مشاركتي در فرهنگ سياسي ايران
بي اعتمادي، سايه سنگين خويش را تقريباً بر سراسر مناسبات سياسي- اجتماعي تاريخ ايران گسترده است. خاستگاه هاي پيدايش و گسترش روحيه بي اعتمادي در ميان ايرانيان، گونه گون است و از آن جمله مي توان نبود امنيت مادي و رواني، استيلاي حكومت هاي خودكامه و رواج «بله قربان گويي »و «بادمجان دورقاب چيني» و فدا كردن ديگران براي در امان ماندن خود يا رسيدن به منافع مادي و مناصب دنيوي را برشمرد. دوچهرگي نيز مي تواند از علل بي اعتمادي و در زمره پيامدهاي آن شمار آيد، نگاهي به ضرب المثل هاي ايرانٍي، نشان مي دهد كه گويي مناسبات اجتماعي را بايد به پايين ترين سطح آن كاهش داد. ضرب المثل هايي مانند «با مردم زمانه سلامي و والسلام» و يا «تا گفته  اي غلام توام مي فروشنت» از اين دست مي باشد.
اعتماد، بنيان و پيش شرط اساسي هر گونه تعامل اجتماعي سالم مانند همكاري، رقابت، همزيستي، مشاركت و تلاش براي بهروزي اجتماع است. در فضايي كه بي اعتمادي بر آن حكم فرماست، همكنشي اجتماعي با بحران جدي روبه رو خواهد بود.
يك جلوه اين بي اعتمادي، آن است كه مشاركت و امور نيازمند مشاركت، در تاريخ ما متروك و نكوهيده شده و ريشه ندوانيده است. نمود اين روحيه را مي توان در مثل هايي چون، «اگر شريك خوب بود، خدا شريك مي داشت» و يا «كشور آباد نگردد به دو شاه- بشكند از دو سپهدار سپاه» مي توان ديد. كوتاه سخن اينكه زمينه هاي مشاركت در فرهنگ سياسي ايران، چندان بارور نبوده و همين امر سبب شده تا نهادهاي مشاركت همچون انجمن، شورا، تشكل و حزب در جامعه ما ريشه نداوند.
يك مانع عمده ديگر بر سر راه تقويت نهادها ونهادينه شدن امور در تاريخ ما، برتري يافتن روابط شخصي بر مناسبات نهادي بوده است. اين امر، مي تواند دلايل چندي داشته باشد، از جمله اين كه: ايراني در عالم واقع ديده است كه چند و چون امور در نهادها و دستگاه هاي حكومتي، اداري و قضايي به اشخاصي بستگي دارد كه در آن نهادها نفوذ دارند. اين امر البته در همه جاي عالم اكنون نيز كمابيش وجود دارد، ولي نكته تعيين كننده آن است كه نتوان يك روند روشن، ثابت و كارآمد و برخوردار از بيطرفي براي نهادها قائل شد. به هر حال، اعتماد رواني به نهادها در ذهنيت و فرهنگ سياسي ايران، جاي چنداني نداشته و اين گونه است كه اگر هم نهادي كارآمد در مقطعي پيدا شده است، ايراني آن را «دولت مستعجل» و «آفتاب لب بام» انگاشته است كه پس از چند صباحي باز همان رويه گذشته جريان خواهد يافت و همگان خواهند ديد كه: «آب بر كرت اول است.»
يك عنصر ديگر كه تجربه تاريخي آن را در فرهنگ سياسي ما وارد كرده است، نااميدي از بهبود اوضاع و اصلاح امور است. نابساماني و نبود امنيت سبب شده است كه ايراني، يا روندي مقدر را براي امور جامعه تصور كند يا آن كه پيچيدگي اوضاع را آن گونه بيابد كه اصلاح آن در توان افراد نباشد و به اين نتيجه برسد كه: «زه كردن اين كمان بسي دشوار است.» بنابر اين در چنين زمينه ذهني، هر نهادي مانند تشكل هاي مدني و شوراها كه رويكرد بهبود امور را دنبال نمايد، جز در مناطق با استقبال مردم روبه رو نخواهد شد. نه اين كه مردم در پي اصلاح نباشند و نه آن كه اين گونه نهادها را نپسندند، بلكه بيشتر به اين دليل كه احتمال زيادي نمي دهند كه به توفيق و كارآمدي برسند. به ديگر سخن، مي توان گفت كه شكست پياپي حركتهاي اصلاح گرايانه، پذيرش و مشاركت در تجربه هاي تازه را براي ايراني دشوارتر ساخته است. ايراني البته هرازگاهي براي بهبود اوضاع به پا خاسته، ولي دوباره بر اثر شكست تجربه ها بر جاي خويش نشسته است. اين حركت حركتي پيوسته،  دنباله دار و فراگير نبوده است.
برخي عوامل مقطعي ناكارآمدي شوراها در دوره نخست
به هر حال، در همين ذهنيت و فرهنگ، شوراهاي اسلامي براي نخستين بار با استقبال خوبي از جانب مردم روبه رو شد. ولي آمار داوطلبان نامزدي انتخابات شوراها در نوبت دوم، از كاهش چشمگير استقبال از اين انتخابات حكايت مي كند. آنگونه كه وزارت كشور، تعداد داوطلبان نخستين دوره را ۳۳۳ هزار نفر و دومين دوره را، ۲۲۴ هزار نفر (با كاهش ۸۰ هزار نفر) گزارش كرده است. از اين رو، در پي جويي علل اين كاهش استقبال، بايد به تجربه دوره نخستين نيز برگشت و برخي دلايل ناكارآمدي شوراها در ايران را در اين حوزه نيز جستجو نمود.
بازتاب رسانه اي
مسائل شوراي شهر تهران
تجربه شوراها و عملكرد آنها در دوره نخست را البته بايد با بررسي عملكرد شوراهاي سراسر كشور به نقد گذاشت ولي از ديدگاه روانشناختي، بايد گفت كه: انسانها بنا به اصل «مشت، نمونه خروار»، مصداق هايي را كه از هر چيز در ديد آنها قرار مي گيرد، پايه ارزيابي و داوري پيرامون كليت آن موضوع قرار مي دهند. شوراي شهر تهران از اهميت ويژه اي در مناسبات سياسي- اجتماعي ايران به دليل شوراي پايتخت بودن برخوردار بوده و قرار داشتن در مركز فعاليت هاي رسانه اي نيز سبب شد تا مسائل آن از سوي رسانه ها، بيشتر پيگيري شده و بازتاب پيدا كند. افزون بر بودجه و امكانات و حوزه گسترده اي كه شهرداري تهران زير پوشش دارد، مسائلي نيز كه درخلال اين دوره از فعاليت شوراي تهران بروز كرد، اين موضوع را كه در افكار عمومي، شوراهاي ديگر نيز مانند اين شورا پنداشته شود، قوت بخشيد.
يك طيف از مسائلي كه در افكار عمومي ذهنيت منفي نسبت به شوراها پديد آورد، منازعه هاي كشدار اعضاي شورا بر سر تعيين شهردار بود. پس از آنكه بالاخره شهردار تعيين شد،  دوباره از سوي همان شورا بر كنار شد و پس از مدتي بحث و منازعه، باز شهردار تازه اي انتخاب گرديد،  ولي بار ديگر همان طيف از مسائل تكرار شد. هرچند نفس اين امر كه با نهادي مردمي چرخش مسئوليت ها و نخبگان انجام پذيرد امري ميمون است؛ ولي بي ثباتي و ناكارآمدي و وقفه اي كه از قبل اين امر در اداره امور بروز كرد، افكار عمومي را بدبين ساخت. علاوه بر اين مقاومتهاي دو شهردار يادشده تا مدتي دربرابر تصميم شورا و اعلام نظر اعضاي آن مبني بر بركناري آنها، نوعي حالت «شاخ و شانه كشيدن» را تداعي كرد و در كنار اظهارنظر برخي اعضا مبني بر اينكه مثلاً مافياي زمين و مسكن باعث وقفه در كار شورا و انحلال آن گشته است؛ بر اين رويكرد افزود كه: شورايي در قد و اندازه شوراي شهر تهران كه پس از آن همه اميد و آرزو به عنوان برجسته ترين شورا با بيشترين امكانات فعال شده، نيز نتوانست كاري از پيش ببرد. آنچه خود به عنوان يكي از سرچشمه هاي ناكارآمدي شوراي شهر تهران عمل كرد، دسته بندي اعضاي شورا در دو طيف بود كه در اذهان به جاي يك اختلاف سليقه، تضاد منافع را تداعي نمود و اينكه هر طيف از آنها در پي آنست كه به منافع يك طيف سياسي و اقتصادي خاصي جامه عمل بپوشاند. همچنين خبرهايي در رسانه ها آمد كه اعضاي شوراي تهران نيز دفتر و دستك و خودرو و مزاياي آنچناني دارند. مسئله انحلال شوراي تهران نيز سرانجام ناخوشايند نهادهاي مدني را يك بار ديگر در افكار عمومي زنده كرد. قانون اساسي انحلال شوراها را جز در صورت «انحراف از وظايف قانوني» منع كرده است. انحلال شورا آن هم در آستانه برگزاري انتخابات دومين دوره و در هنگامي كه مدتها در عمل، شورا تعطيل بوده و انحلال آن نه تأثيري در روند امور شهرداري دارد و نه بازتاب مناسبي، روند اين امور را تسريع كرد. در كنار بازتاب رسانه اي گسترده مسائل شوراي شهر تهران،  مسائل ديگر شوراها شايد يكي به اين دليل كه خبر دندانگيري براي اصحاب رسانه ها نداشت، به فراموشي سپرده شد،  يا بازتاب مناسبي پيدا نكرد.
كمبود اختيارات
براي اداره امور محلي
يكي از موضوعاتي كه مي بايست در دوره هاي آينده كار شوراها، بدان توجه شود، تفويض اختيارات بيشتر به شوراهاست،  آنگونه كه به سوي نوعي اداره محلي چشمگير يا حكومت محلي حركت كنيم. از اين ديدگاه، شوراها به نهاد قانون گذاري و نظارتي كوچكي بدل خواهند شد كه دستگاههاي اداري و نهادهاي محلي در چارچوب ضوابط طراحي شده و با نظارت آنها عمل خواهند كرد. در وضعيت كنوني اختيارات شوراها محدود به اداره امور شهرداري هاست. اين امر براي دوره نخست شايد مناسب باشد، زيرا چنانچه تجربه نخست، كاستي هاي زيادي داشت، زيانهاي آن به علت گستره محدودتر، كمتر مي بود ولي براي دوره هاي بعد تفويض اختيارات بيشتر مي تواند از يك سو اهميت اين نهاد را در افكار عمومي بيشتر نموده و بر دامنه مشاركت آنها و درنتيجه استواري و مشروعيت نظام بيافزايد و از سوي ديگر تجربيات سياستگذاري در مقياس كوچكتر را ممكن سازد تا اگر موفق از كار درآمدند در جاهاي ديگر و در سطح ملي الگوبرداري شوند. اين امر جاي پايي براي دستيابي سياستمداران به مقامات ملي فراهم مي سازد و نيز مي تواند پايگاه سياسي براي احزابي باشد كه در سطح ملي ناكام مانده اند. با كاستن از تمركز قدرت مركزي، يك بعد مكاني نيز به تفكيك قوايي كه در قانون اساسي مقرر شده است،مي افزايد.

شوراها
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
آموزشي
انديشه
خارجي
سخنگاه آزاد
سياسي
شهر
شهري
علمي فرهنگي
معلولين
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
يادداشت
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري ضميمه
بازارچه همشهري
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |  
|  شوراها   |   شهر   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   معلولين   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |  
|  يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |