در گزارش سازمان توسعه و همكاري اقتصادي اروپا اعلام شد:
اقتصاد آلمان مبتلا به بيماري سوء آموزش
|
|
سازمان «توسعه و همكاري اقتصادي» (OECD) در گزارشي تحت عنوان «وضعيت آموزشي سال ۲۰۰۳ در يك نگاه» اعلام كرد در سال ۲۰۰۱ تنها ۱۹ درصد دانشجويان آلمان با شركت در آزمون جامع پاياني و موفقيت در آن به تحصيلات خود خاتمه بخشيده اند و اين درحالي است كه ميانگين فارغ التحصيلان كشورهاي عضو OECD در سال مذكور، ۳۱ درصد بوده است. براساس اين گزارش در سال ۲۰۰۱ استراليا با ۴۲ درصد فارغ التحصيل، بلژيك با ۴۱ درصد و زلاندنو با ۴۰ درصد به ترتيب جايگاه اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند. همچنين در سال ۱۹۹۸ ، ۲۸ درصد كل دانشجويان آلمان را وروديهاي جديد تشكيل مي دادند، كه اين رقم در سال ۲۰۰۱ به ميزان ۳۲ درصد افزايش يافته است.
كارشناسان معتقدند كمبود فارغ التحصيلان در آلمان و سوءآموزش در اين كشور بر روي رشد اقتصادي كشور مذكور تأثير منفي خواهد گذاشت. «آندرياس اشلايشر» كارشناس OECD معتقد است طي ۱۰ سال گذشته وضعيت آموزشي آلمان به گونه اي بوده است كه عملاً كمكي به رشد ظرفيتهاي توليدي اين كشور نكرده است.
با توجه به تعداد جمعيت كل كشور، ميزان فارغ التحصيلان دانشگاه هاي آلمان طي ۲۰ سال گذشته افزايش خاصي نيافته است و اين در حالي است كه كشورهاي ديگر در اين حوزه از رشد قابل توجهي برخوردار بوده اند. گزارش حاضر حاكي از آن است كه بهبود وضعيت تحصيلي در كشورهاي عضو اين سازمان طي دهه ۹۰ موجب افزايش ظرفيتهاي توليدي آنها شده و ميانگين نرخ رشد اعضاء OCED طي دهه ۹۰ ، ۳۲/۰ درصد بوده است و اين در حالي است كه نرخ رشد آلمان در زمان مذكور تنها ۰۱/۰ درصد گزارش شده است.
«ظرفيتهاي كارآفريني آلمان پايين تر از حد ميانگين OECD بوده و اين امر موجب مي شود تا درصد شاغلان مردم آلمان كاهش يابد و اين كشور در عمل از نظر رشد توليد خالص سرانه داخلي در ميان ۲۶ كشور عضو اين سازمان در جايگاه بيست و سوم قرار بگيرد.» ضمناً آلمان هزينه هاي زيادي را صرف امور آموزشي و تحصيلي نمي كند. در سال ۲۰۰۰ تنها ۳/۵ درصد كل توليد خالص داخلي صرف اين امور گشته اند و اين درحالي است كه ميانگين اعضاء OECD ۵/۵ درصد مي باشد. همچنين لازم به ذكر است كه در فاصله زماني بين سالهاي ۲۰۰۰-۱۹۹۵، بودجه ساخت و ساز تأسيسات آموزشي آلمان تنها با رشدي معادل ۵ درصد مواجه بوده است و در اين زمينه فقط كشورهاي جمهوري چك، نروژ و اسلواكي مبالغ كمتري را صرف امور ساخت و ساز تأسيسات آموزشي كرده اند.
تنها نكته مثبت ارزيابي شده سيستم آموزشي آلمان در گزارش سازمان توسعه و همكاري اقتصادي(OECD)، افزايش چهار درصدي دانشجويان ورودي جديد در سال ۲۰۰۱ (درمقايسه با سال ۱۹۹۸) است .پيش بيني مي شود در سال ۲۰۰۲ حدود ۳۵ درصد كل دانشجويان آلمان را دانشجويان ورودي جديد تشكيل داده باشند. از همين رو مقامات آلمان اميدوارند طي سالهاي آينده به ميزان فارغ التحصيلان دانشگاه هاي اين كشور افزوده شود.
كاستي هاي آموزشي
در يك ارزيابي كارشناسانه بايد گفت يكي از دلايل مهم كاستي هاي موجود نظام آموزشي كشور آلمان تا حدود زيادي مربوط به سياستگذاري هاي اين كشور در دهه هاي ۸۰ و ۹۰ مي باشد. در آن زمان دولت فدرال آلمان از افزايش بيش از حد تعداد فارغ التحصيلان دانشگاهي هراس داشت و از همين رو سعي مي نمود تا از طرق گوناگون فارغ التحصيلان آموزش متوسطه را از ورود به دانشگاه و ادامه تحصيلات عاليه منصرف كند. اين امر موجب شد تا ظرفيتهاي پذيرش دانشجوي دانشگاه هاي آلمان يا اصلاً رشد نكرده و يا رشد ناچيزي داشته باشد و عواقب اين كمبودها اكنون مشخص شده است. در حال حاضر، جامعه آلمان با كمبود كارشناس كامپيوتر، پزشك، مهندس و شيميدان مواجه گشته است.
البته آلمان تنها با كمبود نيروي متخصص مواجه نيست، بلكه مشكل مهم ديگر در اين كشور پايين بودن كيفيت آموزشي در برخي از مدارس عالي اين كشور است. اكنون آلمان از حيث وضعيت آموزشي در حالت ركود به سر مي برد و اين در حالي است كه ساير كشورهاي صنعتي در حال رشد مي باشند.
بابك خدادادي
|