شنبه ۳ آبان ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۲۰۵ - Oct. 25,2003
افكار عمومي و امنيت ملي
000152.jpg
محمد اسماعيل اميني
اشاره : امروزه مقبوليت و مشروعيت حكومت ها نزد مردم كشورها و حتي نزد همسايگان آنها به يكي از مؤلفه هاي مهم در حفظ بقاي يك نظام سياسي تبديل شده است. تجربه سرنگوني نظام هاي سياسي در كشورهاي داراي رژيم هاي توتاليتر (تجربه روماني) و به سطح آمدن خواست ها و احساسات پنهان افكار عمومي توده ها در مواقع مناسب و فعليت يافتن احساسات و افكار بالقوه (مورد فروپاشي يوگسلاوي پس از رژيم ژنرال تيتو و چند پاره شدن اين كشور) همگي گوياي تبديل افكار عمومي به يكي از مؤلفه هاي بنيادين در حوزه بقا يا براندازي رژيم سياسي هستند.
رابطه امنيت ملي و افكار عمومي در عصر ارتباطات
همان گونه كه در عرصه نظامي شاهد انقلاب عظيمي در سيستم ها و تاكتيك ها بوده ايم، در عرصه ارتباطات نيز انقلاب عظيمي به وقوع پيوسته است. در گذشته، مردم اطلاعات ناچيزي از اتفاقات و رويدادهاي كشور خود و ديگر نقاط جهان داشتند ومدت زمان كسب و انتشار عمومي خبر به شيوه هاي سابق بسيار زمان مي برد. اكنون اين وضع، هم از نظر شكل و هم ماهيت، متحول شده است. اين تحول از ۱۵۰ سال پيش آغاز شده و با پيشرفت روزافزون فناوري شتاب شگفت آوري به خود گرفته است. اكنون همزمان با وقوع حادثه يا مدت كمي پس از وقوع آن اطلاعات مربوط به آن منتشر مي شود و در دسترس مصرف كنندگان قرار مي گيرد. اين سهولت دسترسي، مزايا و تبعات خاص خود را بر امنيت ملي و اداره امور دارد.
خير
بلي
ميزان اعتماد
۳۱
۶۹
تأمين امنيت ملي و بهبود آن
۶۱
۳۹
تأمين نيازهاي اجتماعي و بهبود آن
وارن استروبل(۱) در مقاله خود با عنوان «تأثير سي.ان.ان»(۲)، (۱۹۹۲) مي گويد، در حالي كه تلويزيون در آغاز، تأثير چندان عظيمي بر تصميم گيري ها نداشت و در ظاهر نيز الزامي براي اين تأثيرگذاري ديده نمي شد، اما شواهد بسيار زيادي وجود داردكه گوياي تأثير عظيم رسانه ها و تلويزيون بر شكل گيري تصميمات و سياست ها هستند. ديگر نمي توان به تحولات و مشكلات مربوط به نقاط ديگر بي توجه بود. البته بهره برداري از رسانه ها براي پيشبرد مقاصد تبليغاتي در حوزه هاي مختلف سياسي، نظامي و نفس كار تبليغي و يا جنگ رواني نيز غيرقابل انكار است. طبيعي است كه اين بهره برداري در راستاي منافع متنوع كاربران صورت مي گيرد و عملكرد رسانه ها در نظام هاي مختلف با قواعد و اصول خاصي نظارت و كنترل مي شود. با اين همه، موتور محركه مردم، افكار و باورهاي آنان است و كليد جهت دهي و سرعت حركت اين موتور به ميزان زيادي در اختيار و تحت تأثير رسانه ها قرار دارد. از همين رو، وسعت مسئوليت هاي يك كشور در عرصه داخلي و خارجي و نياز ناشي از اين وسعت براي كنترل و هدايت افكار عمومي در حوزه هاي مختلف، به ضرورت ايجاد يك شبكه رسانه اي عظيم دامن مي زند. ضمن آنكه توانايي براي ايجاد اين شبكه و تحمل بازتاب ها و نتايج ناخواسته حاصل از انتشار اخبار و اطلاعات به وضعيت زيرساخت نظام و عوامل مختلف باز مي گردد.
فقدان زيرساخت سيستمي در حوزه هاي ارتقاي سطح مشروعيت و نبود بسترسازي براي مشاركت مردمي از عواملي است كه باعث مي شود رسانه ها در بسياري از كشورها بخصوص جهان سوم همراه با مشكلات و محدوديت هاي فراواني به حيات و كار خود ادامه دهند. همين توقف رشد، خود باعث قرباني شدن كشورهاي مزبور در برابر فعاليت هاي گسترده شبكه  هاي خارجي مي شود و در يك استنتاج منطقي، امنيت ملي كشورها با آسيب پذيري فراواني روبه رو مي گردد. از همين رو، چاره كار كشورهاي مزبور در نكوهش يكسره و يكسويه اين وضع نيست، بلكه اگر بپذيريم كه امنيت ملي اكنون تابع مستقيمي از وضعيت افكار عمومي در حوزه «رضايتي- نارضايتي» و «واكنش در مواقع بحراني» است، لذا بايد گام هاي سريعي در حوزه ترميم ايجاد زيرساخت رسانه اي مقبول و غيرتحميلي برداشته شود و توازن بازار بي رقيب رسانه هاي صوتي- تصويري غربي در كشورهاي جهان سوم با ايجاد رقباي بومي تغيير يابد. شبكه الجزيره قطر نمونه بسيار بارزي از چشم انداز موفق يك رسانه بي طرف در نزد كشورهاي جهان سوم و به ويژه خاورميانه است. تغيير اين موازنه نقش قابل توجهي در تأمين امنيت ملي در حوزه هاي كلان ايفا مي كند.
افكار عمومي و حوزه هاي مختلف
امنيت ملي
اگر امنيت ملي يك كشور را محصول كاركردي حوزه هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، سياسي، نظامي، امنيتي و فرهنگي بدانيم، طبيعي است كه افكار عمومي در هر يك از حوزه هاي مربوطه سير حركتي متفاوتي خواهد داشت. مجموعه عوامل فوق، در صورت همسو بودن مطلق يا نسبي برآيندها، مي تواند وضعيت اعتماد افكار عمومي را نسبت به حاكميت مشخص سازد. كم يا زياد بودن شكاف دولت- ملت به نگاه افكار عمومي و ساير مؤلفه هاي نرم افزاري و سخت افزاري در اين حوزه ها بستگي دارد. در هر كشوري، بسته به وضعيت خاص و نوع تهديداتي كه موجوديت نظام را تهديد مي كنند، برخي حوزه ها از سايرين مهم تر هستند و تأمل در آنها شايان توجه و تعمق بيشتري است. به عنوان مثال، در اسرائيل، مؤلفه امنيت و در اراضي فلسطيني، مؤلفه ايجاد يك تماميت مستقل، مهم ترين منابع تأثيرگذار بر افكار عمومي و امنيت ملي هستند. در يك مثال ديگر، ايالات متحده آمريكا را پس از وقايع تروريستي ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در نظر بگيريد.
از فرداي حوادث ياد شده، امنيت در برابر حملات مشابه، به مهم ترين اولويت نزد افكار عمومي اين كشور تبديل شد و رويكرد نظامي واشنگتن در برابر افغانستان و ساير حوزه هاي جغرافيايي براساس پشتيباني افكار عمومي صورت گرفت.
نكته حياتي ديگري كه در اين خصوص بايد مد نظر قرار داد، اين است كه تعيين اولويت هاي ضروري در يك دسته از عوامل تأثيرگذار بر امنيت ملي و افزايش شاخص هاي افكار عمومي و افكارسنجي در آن حوزه، به معناي افزايش يا كاهش در ساير حوزه ها نيست. به عنوان مثال، يك نظرسنجي انجام شده توسط شبكه تلويزيوني اي بي سي در پانزدهم ژانويه سال ۲۰۰۱ در آمريكا نشان دادكه با وجود افزايش قابل توجه اعتماد افكار عمومي آمريكا به دولت بوش براي تأمين امنيت ملي (۶۸ درصد)، در بي اعتمادي افكار عمومي نسبت به اين دولت براي اداره و بهبود وضعيت كشور در ساير حوزه ها (از جمله مسائل اجتماعي)، نسبت به قبل از حوادث ۱۱ سپتامبر تغيير چنداني رخ نداده است. (نگاه كنيد به جدول شماره ۱)
حال براي اثبات فرضيه مطرح شده درخصوص تغيير نيافتن نگاه افكار عمومي به برخي حوزه ها در شرايط تغيير يافته، به نتايج جدول دوم نگاه كنيد كه در بهار ۲۰۰۰ به دست آمده است. اين نظرسنجي كار مشترك شبكه اي بي سي و روزنامه واشنگتن پست بود. در اين نظرسنجي نيز دو درصد حاشيه خطا در نظر گرفته شده است.
نكته بنيادين در رابطه افكار عمومي و امنيت ملي كه در بحث اعتماد به دولت تجلي مي يابد، آن است كه وضعيت زندگي و نگاه جهاني به دولت يك كشور، در نگاه افكار عمومي تأثير بسزايي دارد. البته نگرش مردم به موفقيت يك دولت در پيشبرد اهداف و موفقيت ها و شكست ها، تابع مستقيمي از نگرش سياسي افراد و وابستگي هاي حزبي آنان است. در مثال ديگري كه به دليل حساسيت فضاي كنوني جهاني و زنده بودن مثال، از ايالات متحده ارائه مي كنيم، بهتر مي توان به تأثير وابستگي حزبي و گرايش هاي سياسي موجود در نزد افكار عمومي بر اعتماد و اطمينان به دولت مستقر (جمهوريخواه) پي برد. (جدول شماره ۳)
مستقل ها
دموكرات ها
جمهوريخواهان
ميزان اطمينان و اعتماد به دولت
۷۲
۶۲
۸۰
در تأمين و پرداختن به مسائل امنيت ملي
۳۷
۳۲
۴۸
در تأمين و پرداختن به مسائل اجتماعي
* توضيح: نظرسنجي ها از ميان ۱۰۲۳ نفر آمريكايي و به شيوه تلفني و تصادفي انجام شده است.
نكته بسيار مهم در حوزه رابطه افكار عمومي و امنيت ملي آن است كه جلب توجه افكار عمومي نيازمند توجه به اين اصل است كه انتقال ساده پيام و ايجاد تصويري شفاف و قابل فهم بسيار ضروري است. افكارعمومي از چيزي كه آن را نمي فهمد حمايت نمي كند، از اين رو نبايد بيننده و شنونده را تحت بمباران يكنواخت سوژه هاي خبري يكسان قرار داد. اين اصل خود زيرمجموعه اصل ديگري قرار دارد. اصل مزبور آن است كه در فضاي كنوني ارتباطاتي و جهاني، تأمين امنيت ملي يك موجوديت مستقل و تابع مستقيم وضعيت افكار عمومي است. براساس همين اصل، ايجاد ارتباط ميان حاكميت و افكار عمومي و به دنبال آن مطلع نگاه داشتن افكار عمومي ضرورتي غيرقابل چشم پوشي است و اين امر نمي تواند تابع يك سليقه يكدست و از پيش تعيين شده باشد. بر همين اساس است كه مي توان از مهم ترين منبع تأمين امنيت ملي، يعني حمايت افكار عمومي بهره جست.(۳)
نيازي به بررسي عمقي اين نكته نيست كه رسانه ها به عنوان پلي ميان حاكميت و افكار عمومي عمل مي كنند؛ هرچند اگر رويه استقلالي رسانه ها در اولويت باشد، وابستگي آنها به افكار عمومي بيشتر است.
به هر حال،انتقال بازخوردها به سياستگذاران و ارائه تصويري از نيات و اقدامات سياستمداران كار اصلي رسانه ها در ايفاي نقش پل اطلاع رساني است. ايفاي اين نقش به پيدايش تصويرهاي ابتدايي در نزد افكار عمومي منجر مي شود كه با گذشت زمان در قالب رفتار فردي و جمعي شكل گرفته و درمقام جبهه افكار عمومي در برابر دولت و سياست ها ظهور مي كند. درخصوص تأثير افكار عمومي بر شكل گيري سياست ها از جمله سياست خارجي نيز نكات فراواني وجود دارد كه پرداختن به آنها از حوصله اين نوشتار خارج است، اما در اين خصوص سه نكته يا پرسش اصلي مطرح مي شود:
۱- نقش افكار عمومي در طراحي سياست  ها چه بايد باشد؟
۲- ماهيت و طبيعت افكار عمومي در حوزه سياست ها- از جمله سياست خارجي- چيست؟
خير
بلي
نظر مردم
۷۰
۳۰
آيا به درستي و توانمندي دولت واشنگتن در اداره امور باور داريد؟
۶۰
۴۰
آيا دولت در بهبود وضعيت اجتماعي و حوزه هاي مربوطه موفق است؟
۳- «تأثير» بر جاي مانده كدام است؟
صاحبنظراني نظير اسنو و وبراون(۴) پاسخگويي به سه پرسش فوق را براي ادامه بحث ضروري مي دانند. اگر بحث سياست خارجي، سياست داخلي و به عبارت كلي تر بحث منافع ملي، امنيت ملي، نحوه تشخيص مؤلفه ها و ضرورت ها را در فضاي خاص جهان مبتني بر انقلاب ارتباطاتي و تحولات بنيادين ايجاد شده در حوزه موازنه قدرت و نفوذ مورد بررسي قرار دهيم، بايد به پديده فضاي جهاني رسانه اي نيز توجه كنيم كه خود محصول انقلاب ارتباطاتي است. در اين مسير، هرگونه مطالعه و بحثي بايد قبل از هرچيز بر محور «تأثيرشناسي رسانه اي» استوار باشد. لذا اين پرسش مطرح مي شود كه آيا رسانه ها به افكار عمومي مي گويند تا درباره چه چيزي فكر كنند يا اينكه تفكرات از پيش قالب بندي شده و شكل گرفته را به اذهان آنان منتقل مي كنند؟ اين محور خود بر بحث تأثير شناسي و مطالعه بازتاب عملكرد در حوزه افكار عمومي استوار مي شود.(۵)

پي نوشت ها:
1- Warren Strobel
2- زCNN effectز
۳- براي مطالعه بيشتر رجوع كنيد به:
Larry D. Tarbet, زNational Security And American Public Opinionز, USMC, CSC 1989
4- Snow and Brown
۵- براي مطالعه بيشتر رجوع كنيد به:
Livingston, Steven, زClarifying The CNN Effect: An Examniation of Media Effects According to Type of MilitaryInterventionز,Joan Shorenstein Center, JFK School of Government, Harvard University. Junc 1997.

انديشه
اجتماعي
اقتصادي
آموزشي
خارجي
سياسي
شهر
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري ضميمه
بازارچه همشهري
همشهري دانشجو
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهر   |   شهري   |  
|  علمي فرهنگي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |