شنبه ۳ آبان ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۲۰۵ - Oct. 25,2003
نگرشي بر يك دهه برج سازي در تهران
پيامدهاي بصري بلند مرتبه سازي
000150.jpg
اشاره:ساختار بصري هر شهر، اگرچه ظاهراً سطحي ترين لايه تشكيل دهنده و عام ترين حيطه دربرگيرنده ساختار فضايي- فعاليتي آن شهر است ولي، از سوي ديگر، قابل رويت ترين وجه تبلور كالبدي روابط اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي حاكم در درون اجتماع ساكن در آن شهر مي باشد، كه تعاملات يا تعارضات و ساماندهي ها يا نابساماني هاي موجود در بطن جامعه را به ملموس ترين شكل در معرض ديدگان مسلح به دانش و بينش در زمينه اندر كنش جامعه و فضا تجلي مي بخشد.
از اين روي بي نظمي ها و ناهنجاري هاي منعكس در كالبد هر شهر، نشان از نابساماني هاي موجود در فرآيند توسعه و نارسايي هاي نظام مديريتي آن شهر دارد، كه اين ناهنجاري هاي كالبدي به نوبه خود، مي توانند تداوم بخش يا تشديد كننده نارسايي هاي موجود در نظام فعاليتي و يا به وجود آورنده ناهنجاري هاي فعاليتي جديد باشند.
بدين جهت كنكاش در ويژگي هاي بصري ساختار كالبدي- فضايي شهر و تلاش در ساماندهي آن از وجوه مهم نظارت بر توسعه شهري محسوب مي شود.
ساختمان هاي مرتفع مؤثرترين، متمايزترين و در عين حال متنوع ترين نقش ها را در قياس با ساير عناصر و اجزاء تشكيل دهنده ساختار فضايي- كالبدي شهرها، در شكل دهي به ماهيت، كيفيت و موجوديت بصري فضاها، مناظر و نشانه هاي شهري و با توجه به وجوه گوناگون ادراكي، احساسي، روان شناختي، زيبايي شناختي، هويتي و عملكردي مرتبط با برداشت هاي ذهني افراد از محيط شهري ايفا مي نمايند.
اين تمايز و تنوع در قدرت تأثير بصري بناهاي مرتفع، ناشي از دارا بودن توأماً حداقل هشت مشخصه و قابليت متفاوت و متناقض با بارهاي مثبت و منفي، در رابطه با ايجاد، حفظ يا حذف مناظر و كيفيت يا كميت دسترسي بصري به نشانه هاي شهري است، كه هر كدام از اين قابليت ها، روش هاي نظارت متناسب با ماهيت و تأثيرات ويژه خود را مي طلبد.
در نظام هاي توسعه يافته، كارآمد و منسجم در زمينه هاي برنامه ريزي، طراحي شهري و نظارت بر توسعه، هدف از اقدامات، سياست ها و ضوابط، تلاش در جهت  جلوگيري يا كاهش تا حد امكان از وقوع تأثيرات منفي از يك سوي و تشويق و نظارت بر نحوه و كيفيت وقوع تأثيرات مثبت از سوي ديگر است؛ و در تجربه ساخت و سازهاي دهه اخير در مناطق شمالي تهران، در غياب نظارت مؤثر بر مكان يابي و كيفيت طراحي يا تأثيرات منفي محيطي (از جمله تأثيرات بصري) احداث ساختمان هاي بلند، طبعاً كثرت و شدت وقوع قابليت ها و تأثيرات منفي، قابل قياس با تأثيرات مثبت در اين زمينه نمي باشد، زيرا كه مكانيزم بازار طبيعتاً به خودي خود ملزم به داشتن هيچ گونه لزوم، نياز، تمايل يا حتي آگاهي لازم در زمينه كاهش تأثيرات منفي احتمالي ناشي از احداث بناهاي مرتفع نمي باشد.
در مواردي نيز كه تأثيرات مثبتي واقع گرديده اگر نه از روي تصادف، اين امر يا به خاطر تلاقي با منافع سازندگان يا مالكين و يا به واسطه مهارت هاي طراحي معمارصورت گرفته است . حتي در اين شرايط نيز طبعاً حوزه عمل معمارمتخصص، محدود به طراحي يك بناي دلپذير و جالب توجه به نحوي انتزاعي (از نظر معماري و نه لزوماً طراحي شهري)و احتمالاً يك نشانه شهري با ارزش مي گردد و در مورد كنترل تأثيرات منفي يا مثبت ديگر، بدون اعمال نظارت توسط مراجع مسئول، نه كاري از دست وي ساخته است و نه وجدان حرفه اي او مي طلبد، چرا كه مسئوليت شغلي او فراهم آوردن بنايي با توجه به حداكثر ممكن حق توسعه مالك و در جهت خواسته ها و منافع وي است و نه دلمشغولي  در زمينه تأثيرات بنا بر ساختار بصري شهر.
تمايل به احداث ساختمان هاي مرتفع به دليل جذابيت اقتصادي و نماديني كه براي مالكين اراضي و صاحبان سرمايه دارد، در صورت عدم اعمال محدوديت هاي توسعه از طريق روش هاي كنترلي و ضوابط، مي تواند مستقيماً باعث انهدام و حذف فيزيكي مناظر، نشانه ها، مكان ها، فضاهاي باز و ويژگي هاي محيطي و محلي مانند باغات يا ابنيه قديمي با ارزش و يا اراضي در برگيرنده ساير ارزش هاي بصري و محيطي گردد.
اين وضعيت به ويژه در تهران به واسطه فشار حاصل از نيروهاي متعدد عامل توسعه شهري، ابعاد وسيع تري به خود گرفت. بر كسي پوشيده نيست كه در بحبوحه ساخت و ساز بناهاي مرتفع و برج هاي مسكوني در مناطق شمالي تهران در دهه گذشته، در غياب هر گونه نظارت لازم و در سايه قابليت خريد تراكم مازاد، مناظر، نشانه ها و ويژگي هاي محيطي، اجتماعي و فرهنگي گوناگوني مانند بناها و فضاهاي باارزش تاريخي و فرهنگي مورد تعرض و تخريب قرار گرفته، كه از آن ميان باغ ها و منازل حياط دار قديمي و جديد از نظر كثرت وقوع به عنوان بزرگ ترين قربانيان فرآيند توسعه شهري در اين دوره محسوب مي گردند. اين در حالي است كه اجراي روش هاي حتي سنتي منطقه بندي كاربري و تراكمي كه در كشورهاي توسعه يافته، داراي سابقه ۸۰ ساله است به سهولت مي تواند از اين امر جلوگيري نمايد، ولي اين روش ها هيچ گاه به صورت رايج و منطقي آن در ايران اجرا نشده و حتي در قالب طرح هاي توسعه بررسي، شناسايي يا پيشنهاد نگرديده است.
در جوامع توسعه يافته، علاوه بر منطقه بندي كاربري و تراكم، از روش هاي منطقه بندي انطباقي، شناور، يا روش هاي نوين ديگر با توجه به ماهيت و نحوه قرارگيري اراضي با ارزش و قابل حفظ موجود در بافت شهري، روش انتقال حق توسعه (به منظور عدم تضييع حق مالكين اراضي قابل حفظ از طريق انتقال حق توسعه آنان به مناطق رو به توسعه شهر و در نتيجه حفاظت از ارزش هاي موجود در اراضي مورد نظر با جلوگيري از انهدام و ساخت آنان)اعمال مي شود وبا تنظيم منطقي و اجراي مؤثر طرح هاي توسعه در جهت حفظ عرضه متناسبي از انواع ساختمان هاي مسكوني در مناطق تراكمي گوناگون و به طور كل روش هاي گوناگون نظارت بر كيفيت توسعه شهري از جمله از طريق اعمال بررسي صلاحديدي با حضور اهالي محل و كارشناسان در جهت ارزيابي تأثيرات محيطي توسعه هاي شهري خاص بهره گيري مي گردد.
انسداد دسترسي بصري موجود به نشانه هاي شهري
جنبه هاي بصري و كيفيت مناظر موجود در شهر كه دربرگيرنده نشانه هاي شهري (مكان ها، بناها، فضاها و اراضي طبيعي و ويژگي هاي محلي با ارزش) مي باشند، از عناصر مهم بافت و ساختار فضايي هر شهر هستند، كه اگرچه تمام ارزش هاي موجود در آنها را نمي توان با شاخص هاي كمي سنجيد ولي، معيارهاي كيفي متعددي را در زمينه ارزيابي تأثيرات كه بر كيفيت تجربه زندگي در شهر و احساس رضايت شهروندان دارند مي توان بر شمرد.
اين ارزش ها بسته به كيفيت منظره يا ماهيت نشانه شهري و نحوه قرارگيري آن در سطح شهر و يا نقشي كه در بافت و ساختار فضايي شهر ايفاء مي نمايند، هم مي توانند داراي ويژگي هاي نمادين و احساسي و هم خصوصيات حقيقي و عملكردي باشند. علاوه بر جنبه هاي زيبايي شناختي و دلپذيربودن بهره گيري بصري از مناظر كه يكي از واضح ترين ارزش هاي آنها است، يكي از مشخص ترين ارزش هاي مناظر و نشانه هاي شهري، قابليت هويت بخشي به بافت و فضاي محلات و مناطق و يا كل شهر است. اين خصوصيت باعث برداشت ذهني مشخص توسط افراد از مكان يا محله  اي كه نشانه شهري در آن واقع گرديده و يا حداقل در معرض ديد نزديك آن قرار دارد، به عنوان مكاني متمايز و متفاوت با ساير فضاهاي شهري مي گردد.
هر چه اين برداشت ذهني مشخص  تر باشد، مي تواند ايجاد ارتباط احساسي فرد با ساختار فضايي شهر را بيشتر تسهيل نمايد. هويت مكاني، ارتباط نزديكي با هويت شخصي برقرار نموده و احساس تعلق به محله يا منطقه اي را كه شخص در آن زندگي مي كند، تقويت مي كند كه اين امر خود باعث همكاري هاي بيشتر فردي و اجتماعي شخص در حفظ كيفيت محيط زيست خود مي گردد.
كوين لينچ نظريه پرداز صاحب نام معتقد است، نشانه ها و مناظر و عناصر فيزيكي تشكيل دهنده هر محله اي را، كه در واقع علايم محيطي آن محل محسوب مي شود، به واسطه نقش نماديني كه در ايجاد ارتباط بين ساكنين محل ايفاء مي نمايند، مي بايد يك معيار اجتماعي به شمار آورد. هر چه وضوح و خوانايي اين علايم بيشتر بوده و در ارتباط مستقيم تري با عملكردهاي جامعه باشند و ريشه در مكان و زمان فعاليت هاي جاري داشته باشند، ارتباط اجتماعي قوي تري به وجود مي آورند.
خصوصيت هويت بخشي نشانه هاي شهري از سوي ديگر، دربرگيرنده ويژگي هاي عملكردي مشخصي نيز مي باشد از جمله، دسترسي بصري به اين نشانه ها منجر به ثبت خاطره آنها در ذهن و در نتيجه كمك به نقش بستن شفاف تر ساختار فضايي شهر در ذهن شهروندان و سهولت رجوع ذهني مكرر به اين نشانه ها در صورت نياز در هنگام جابه جايي در سطح شهر مي گردد. بديهي است كه هر چه شهر توسعه بيشتري مي يابد، ويژگي هاي فوق بر اهميت نشانه ها و مناظر پرارزش در رابطه با كيفيت زندگي شهري مي افزايند.
صنعت توريسم كه بعد اقتصادي آن شاخص هايي كمي در جهت ارزيابي لزوم حفاظت از مناظر و نشانه هاي شهري و ايجاد دسترسي بصري به آنها به دست مي دهد، در واقع به صورت مستقيم يا غيرمستقيم بر پايه درك تمام ويژگي هاي فوق استوار است.
به عنوان نمونه طرح توسعه شهر سانفرانسيسكو كه يكي از زيباترين شهرهاي جهان به شمار مي رود، با درك مفاهيم فوق، تأكيد فراواني بر محافظت از مناظر و نشانه هاي شهري دارد. معيارهاي مطلوب منعكس در اين طرح در زمينه حفظ محورهاي ديد به مناظر از يك طرف بر جنبه هاي زيباشناختي مناظر دلپذير و از طرف ديگر بر اهميت ويژه آنها در شكل دهي انگاره هاي ادراكي افراد در رابطه با قرارگيري در فضاهاي شهري متكي است .
ساختمان هاي مرتفع مي توانند از طريق انسداد زوايا و گستره هاي ديد، قابليت دسترسي بصري به مناظر و نشانه هاي طبيعي يا مصنوع را در سطح شهر به طرز قابل ملاحظه اي كاهش داده و يا به كلي از بين ببرند.
در تهران طبعاً با توجه به عدم اعمال نظارت موثر در اين زمينه، موارد نامطلوب بي شماري رخ داده كه وضعيت نابساماني به لحاظ ساختار بصري- فضايي- كالبدي شهر به وجود آورده است. صرف نظر از مناظر و نشانه هاي شهري با اهميت كه دسترسي بصري به آ نها از نقاط گوناگون شهر مسدود گرديده، يكي از قربانيان ساخت و ساز بناهاي مرتفع، مهمترين عنصر پرارزش، دلپذير و نمادين ساختار طبيعي شهر كه به وضوح از ارزش والايي در زمينه مناظر و هويت طبيعي شهر برخوردار است يعني سلسله كوه هاي البرز، مي باشد كه كيفيت ارزش هاي بصري آن به طور روزافزوني به واسطه توسعه ناهماهنگ اينگونه ساختمان ها با ابعاد و اشكال گوناگون به شدت خدشه دار گرديده و در حال تنزل است. انسداد دسترسي بصري به مناظر كوه البرز در حدي است كه در بعضي مناطق و از بعضي زوايا استتار كامل دامنه هاي پايين تر كوهستاني را موجب گرديده و در موارد ديگر، تنها شيارهايي از منظر كوه از ميان بناهاي ناهمگون قابل رويت مي باشد.
اين در حالي است كه مسئله حفاظت از مناظر و نشانه هاي شهري در كشورهاي توسعه يافته، از ملاحظات اساسي در برنامه ريزي ها، طراحي شهري و سياست هاي نظارت بر امر توسعه بناهاي مرتفع است و در اين راستا، از روشهاي گوناگوني بهره  مي گيرند كه قابليت بهره گيري براي شهرهاي ايران را داشته و دارند.
در كشور آمريكا، مسئله حفاظت از مناظر و نشانه هاي شهري هم در رابطه با منظره هاي مهم طبيعي مانند كوهستان ها، رودخانه ها و سواحل دريا و هم در رابطه با ساختمان ها و نشانه هاي باارزش مصنوع،  به عنوان بخشي از قوانين ايالتي حفاظت از محيط زيست شكل گرفت. به عنوان نمونه لايحه مديريت جداره ساحلي شهرها در ايالت واشنگتن در سال ۱۹۷۱ كه شامل ملاحظاتي در مورد حفظ ديد عمومي به سواحل مي گرديد، از طريق محدود نمودن ارتفاع ساختمان ها در برخي از خيابان هايي كه منتهي به سواحل دريا مي گرديدند و يا در نزديكي ساحل واقع گرديده بودند زمينه اجراي اين قوانين را فراهم كرد.
ادامه دارد
دكتر بهرام عبدالله خان گرجي

شهر
اجتماعي
اقتصادي
آموزشي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري ضميمه
بازارچه همشهري
همشهري دانشجو
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهر   |   شهري   |  
|  علمي فرهنگي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |