لادن نصيري، مهندس محيط زيست
اشاره: ترافيك سنگين تهران در هفته هاي اخير، آلودگي روزافزون هواي پايتخت و تاثيرات ناگوار آن بر سلامتي شهروندان، به صورت يكي از مهم ترين مشكلات اين شهر بزرگ نمايان شده است. اكنون ديگر مسلم شده است كه از بين رفتن بخش وسيعي از طبيعت سبز تهران بر اثر ساخت وساز بي رويه، گسترش بي رويه شهر و افزايش سفرهاي درون شهري و مهم تر از همه افزايش بي رويه تعداد خودروها و موتورسيكلت ها در تهران در افزايش انواع بيماري ها به خصوص بيماري هاي قلبي و ريوي تاثير مستقيم دارد. بخشي نگري به جاي كلان نگري در برنامه هاي شهر تهران يكي از عوامل مهم به وجود آمدن اين مشكلات است. صنايع خودروسازي، تنها توليد بيشتر و تزريق آن به شهرها را مدنظر دارند و بيشترين تعداد خودروها نيز جذب تهران مي شوند، شهري كه به شدت از آلودگي هوا رنج مي برد. در اين حال هنوز برنامه منسجمي براي تبديل به احسن خودروهاي فرسوده و همچنين جلوگيري قطعي از توليد خودروهاي آلاينده و غيراستاندارد به اجرا در نيامده است. شيوع بيماري هاي فصلي در دو هفته گذشته در شهري كه بسياري از روزها با سكون، وارونگي دما و آلودگي شديد هوا روبه روست بسيار طبيعي به نظر مي رسد، اما هشداري است براي مسئولان كه تهران را دريابند.
طبق ماده ۵ قانون حفاظت از منابع زنده و غيرزنده طبيعي مصوب ۱۳۵۷ قانون اساسي كشور، حفاظت از منابع ملي، حيات وحش و غيره به عهده سازمان حفاظت محيط زيست است كه در تقسيم بندي هاي مختلف اين قانون و تبصره هاي آن، برگزيدن راهكارهاي لازم براي نجات حيات وحش، پرندگان مهاجر و غيره از وظايف قانوني آن سازمان است.
اين ماده قانوني در حالي كه بارها در سمينارها و مقالات مختلف تكرار شده است اما روند نگران كننده تخريب محيط زيست همچنان ادامه دارد.
تخريب جنگل و مرتع با شدت ۵۰ مترمربع در ثانيه، تخريب اراضي زراعي و باغي، فرسايش خاك با شدت ۳۲ تن در ثانيه وضعيت مخاطره آميزي را براي محيط زيست و ظرفيت توليدي كشور ايجاد كرده است و تمامي اين خبرها نشان دهنده آن است كه علي رغم تلاش هاي مستمري كه طي ساليان گذشته در جهت رسيدن به اهداف سازمان هاي مسئول حفاظت محيط زيست و منابع طبيعي صورت گرفته است، در بسياري از موارد به دليل نبود مديريت صحيح و يا وجود برخي قوانين و بوروكراسي هاي داخل سازمان ها و روند كند مراسلات، شاهد از بين رفتن بسياري از منابع و ذخاير كشور عزيزمان هستيم. به عنوان مثال آيا جايز است با توجه به ميانگين بارندگي سالانه به ميزان ۲۵۰ ميلي متر و واقع شدن ايران در منطقه نيمه خشك، ۷۰ درصد آب حاصل از نزولات جوي كشور به علت عدم مديريت منابع آب سطحي هدر رود.(۱) چه وقت زمان آن فرامي رسد كه شيوه هاي اصولي در جهت رفع اين مشكل اتخاذ گردد.
در خصوص آلودگي هوا نيز همچون ساير عرصه هاي محيط زيست، اوضاع بحراني و نامطلوب است چنانكه طبق آخرين آمار هر شهروند تهراني روزانه ۲۰ تا ۲۵ گرم مواد آلاينده استنشاق مي كند.(۲) در راستاي اين خبر، خبر ديگري مبني بر افزايش توليد خودرو در سال آينده از ۷۵۰ هزار به يك ميليون دستگاه منتشر مي شود كه اين سؤال را به وجود مي آورد در تهراني كه ۲ تا ۲/۲ ميليون دستگاه خودرو وجود دارد و آلودگي هوا و ترافيك چنين بيداد مي كند.
|
|
اين افزايش توليد بدون رفع نواقص خودرو و ارايه راهكارهاي عملي جهت كاهش آلودگي هوا و كاستن بار ترافيكي چه پيامدهايي مي تواند داشته باشد. آيا آمار وحشتناك و هولناك چندين برابر شدن بيماري هاي ريوي و قلبي نمي تواند گواه وخامت هواي تهران باشد. آيا تنها كافيست كه روز يا روزهايي در سال را به عنوان روز هواي پاك يا زمين پاك و ... بناميم و تنها در اين روزها به آگاه سازي و ارايه برنامه هاي آموزشي و نمادين بپردازيم. آيا ما تنها چندين روز در سال شاهد آلودگي هوا و ساير تخريب هاي گسترده زيست محيطي هستيم كه تنها چند روز در سال (تعداد آنها به حد انگشتان دست هم نمي رسد؟!!...) برنامه هاي آموزشي آن هم نه در سطح گسترده ارايه مي شود.
در خصوص گنجاندن مطالب آموزش هاي زيست محيطي در كتب درسي و آشنا كردن كودكان با محيط زيست و علاقه مند كردن آنها به طبيعت و حيات وحش بارها و بارها مطالبي را از زبان مسئولان شنيده ايم ولي آيا شاهد برنامه ريزي جهت اجرا نيز بوده ايم؟
برداشت بي رويه چوب از جنگل ها، تخريب درختان و افزايش عرصه زمين هاي زراعي، تخريب باغات و ساخت و سازهاي شهرها، آلودگي هواي شهرهاي بزرگ كه روزبه روز شهرهاي كوچك نيز به اين گستره مي پيوندند بدون اين كه لااقل شاهد يك برنامه ريزي مدون در جهت رفع آلودگي باشيم، ساخت سدهاي متعدد بدون مطالعه و برنامه ريزي، برداشت بي رويه شن و ماسه از حريم رودخانه ها، رهاسازي ميليون ها ليتر فاضلاب شهري و روستايي به منابع آبي، مخلوط شدن زه آب كشاورزي حاوي مقادير زياد سموم شيميايي به آب هاي طبيعي، شكار بي رويه در سطح كشور به ويژه از طرف افراد فرصت طلب و سودجو و در نهايت وضعيت دلخراش و نابسامان حفاظت اكثر مناطق چهارگانه تحت حفاظت سازمان حفاظت محيط زيست، همه و همه از مثال هايي است كه دل هر انسان ميهن دوستي را مي آزارد.
بدانيم بهبود وضعيت محيط زيست كشور و رهايي از انواع آلودگي ها مستلزم تلاش شبانه روز و مستمر همه مسئولان و دلسوزان محيط زيست است. پس بياييم با برنامه ريزي عملي و تخصيص سرمايه و نيروي انساني متخصص جهت حفظ طبيعت ايران زمين، طبيعتي كه بدان هجوم برده ايم بكوشيم.
به اميد احياي مجدد و هميشگي طبيعت سرزمينمان.
پي نوشت ها:
۱ـ همشهري مورخ ۱۸ آبان ۱۳۸۲
۲ـ همشهري مورخ ۱۷ آبان ۱۳۸۲