امير طالباني
مقدمه اي بر مشكلات فناوري اطلاعات
وIT در كشور
مانوئل كاستلز نويسنده كتاب درباره عصر اطلاعات معتقد است اگر در گذشته از طريق بازوي كار و كار مكانيكي در كارخانه ها و ... موتورها حركت داشتند امروز از طريق اطلاعاتي كه به وسيله اينترنت مبادله مي شود اين كارها انجام مي شود و دنيا امروز از راه اطلاعات مي تواند پيشرفت كند. در سال ۱۹۹۲ ال گور معاون كلينتون براي اولين بار اصطلاح بزرگراه هاي اطلاعاتي را به كار برد و برنامه ملي ايجاد بزرگراه هاي اطلاعاتي و زير ساخت هاي اطلاعاتي را مطرح كرد. به دنبال آن در سال ۱۹۹۴ در اولين كنفرانس اتحاديه بين المللي ارتباطات از راه دور ITU يك سياست پنج اصلي در اين راستا مطرح شد. اين پنج اصل عبارتند از:
۱- استفاده از بخش خصوصي به جاي دولت.
۲- رقابت موسسات گوناگون خصوصي با يكديگر كه با آزاد گذاشتن نرخ ها اين رقابت ايجاد مي شود.
۳- ايجاد نهادهايي براي نظام دهي ارتباطات در تمامي كشورها كه دولت ها به طور مستقيم در آن دخالت نداشته و بتوانند مطابق مصالح مملكت تصميم گيري كنند.
۴- نظارت دولت بر بخش هاي خصوصي به طور غير مستقيم.
۵- آماده سازي براي استفاده عمومي از اطلاعات كه سرويس همگاني ناميده مي شود.
نظر به اهميت فناوري اطلاعات و IT در فرهنگ، اقتصاد و ديگر جوانب ملل و كشورها به پاره اي از دلايل عدم رشد اين صنعت در كشور اشاره مي شود.
الف) فرد گرايي در جامعه
در دو قرن اخير كار گروهي در هند نهادينه شده ولي هنوز ما از فردگرايي منفي رنج مي بريم اين مشكل كه ريشه فرهنگي دارد از بحث IT خارج بوده و در ساير حوزه ها نيز وجود دارد. در اين زمينه جامعه شناسان و دانشمندان متخصص در امر توسعه بايد ريشه و راه حل اين مشكل را بيابند، البته نبايد انتظار داشت كه يك شبه بر اين مشكل فرهنگي فايق شويم.
هر چند نمي توان منكر وجود ضعف هاي فرهنگي شد ولي در مجموع بايد ضعف ها و قدرت ها را با هم ببينيم. به عنوان مثال جوان بودن جمعيت كشور ما يكي از نقطه هاي قوت ما است چون صنعت IT يك صنعت جوان گرا است.
بر اساس آمار، ۹۹ درصد از دست اندركاران حوزه IT در هند زير ۲۰ سال سن دارند. از سوي ديگر متوسط بهره هوشي جوانان ايراني كه وارد دانشگاه مي شوند بالاتر از ميانگين بهره هوشي جوانان كشورهاي پيشرفته است.
بنابراين بايد به جاي توجه تنها به ضعف ها به مجموعه قوت ها و ضعف ها بپردازيم. در اين صورت خواهيم ديد كه مي توانيم به خوبي جايگاه مناسبي را در بازارهاي جهاني اين صنعت كسب كنيم.
ب) شناخت نادرست از اينترنت
در كشور ما بسياري از توانمندي ها و ابعاد واقعي فناوري اطلاعات در كل و اينترنت به عنوان نماد مشخصي از آن به درستي شناخته نشده است.
طبق آمار بيش از ۸۲ درصد سايت هاي اينترنتي تجاري، ۷ درصد آموزشي، ۲/۱ درصد
ضد اخلاقي، ۸/۰ درصد مذهبي و كمتر از اين مقدار مربرط به نشريات و خبر و باقي آن به قسمت هاي دولتي، سايت هاي شخصي و غيره مربوط است. اما همه توجه ما در كشور به بخش هاي غير اقتصادي اينترنت معطوف شده است. اين در حالي است كه يكي از مشكلات اساسي كشور مشكل بيكاري است و از راه توسعه اقتصاد اينترنتي مي توان آن را حل كرد.
البته وجود دغدغه هاي امنيتي و فرهنگي در مديريت عالي كشور قابل درك است و ساير كشورها نيز داراي چنين دغدغه هايي هستند. با اطمينان مي توان گفت كه چنين نگراني هايي در كشورهاي توسعه يافته نيز كمتر از كشور ما نيست. ايران نخستين و يا تنها كشوري نيست كه در اين زمنيه نگراني دارد، ولي در ساير كشورها هرگز وجود چنين نگراني هايي باعث كند شدن روند توسعه اينترنت نشده و در كشور ما نيز نبايد وجود اين دغدغه ها منجر به تصميماتي شود كه حركت و رشد اينترنت را كه لازمه توسعه كشور است، كند نمايد.
راه حل هاي عملي كشورهاي پيشرفته اين است كه با حفظ مصالح امنيتي و فرهنگي كشور خود، كاربرد اينترنت را نيز به سرعت رشد و توسعه مي دهند.
ج) مشخص نبودن مرجع مستقلي
به عنوان متولي IT
از آنجا كه IT مقوله اي فرا بخشي است هيچ يك از نهادهاي موجود به تنهايي صلاحيت تصميم گيري و تكفل اين امور را ندارند. براي هدايت اصولي IT در كشور بايد وزارتخانه IT تشكيل شود. اما متاسفانه در كشور ما نبود يك دستگاه متكفل مشخص كه عهده دار برنامه ريزي براي توسعه IT در كشور باشد موجب شده كار تصميم گيري در مورد توسعه اين صنعت به صورت موازي در چند نهاد و شورا انجام شود. اين روش باعث دوباره كاري شده و از همه جهات زيان آور است.
به عنوان مثال هند در اواخر دهه قبل از ميلادي با توجه به مشكلات ارزي خود به اين نتيجه رسيد كه بايد در صنايع ارزآور و اشتغالزاي IT سرمايه گذاري كند. در اين راستا وزارتخانه IT تاسيس شد و به سياستگذاري در زمينه توسعه IT پرداخت و فعاليت در اين حوزه را به بخش خصوصي واگذار كرد و ضمن ايجاد پياپي پارك هاي IT شركت هاي مستقر در اين پارك ها را تا سال ۲۰۰۸ از ماليات معاف كرده و حتي به بازاريابي رايگان در جهت قدرتمند شدن اين شركت هاي خصوصي پرداخته است. دولت هند با ايجاد پارك هاي IT زمينه اي را فراهم كرد تا مردم عادي و كم درآمد نيز بتوانند به راحتي و با صرف هزينه كم به كسب و كار در اين زمينه بپردازند. در عين حال موسسه غير دولتي اتحاديه ملي شركت هاي نرم افزاري هند با همكاري يك شركت مشاور آمريكايي طرح توسعه IT در افق زماني ده ساله را تهيه كرد. در اين برنامه دستيابي به ۸۵ ميليارد دلار توليد و ۵۰ ميليارد دلار صادرات نرم افزار تا سال ۲۰۰۸ به عنوان يك هدف اصلي پيش بيني شده است. دستيابي به اين هدف عملاً در چهار سال اول برنامه موفق بوده و به عنوان نمونه در سال ۲۰۰۱ درآمد هندي ها از اين نوع صادرات به ۱۰ ميليارد دلار رسيده كه با رقم پيش بيني شده در برنامه تطابق داشته و انتظار دستيابي به ۸۵ ميليارد دلار در پايان برنامه منطقي به نظر مي رسد.
|
|
د) واقف نبودن به اهميت IT
و ندادن ارزش كافي به آن
البته اين روزها اقدامات مثبتي در زمينه IT صورت گرفته. از جمله طرح توسعه كاربردي فناوري اطلاعات، دستور رييس محترم قوه قضاييه در تشكيل كميته مبارزه با جرايم اينترنتي و رايانه، مصاحبه اخير رياست جمهوري در اهميت فناوري اطلاعات، توجه سازمان مديريت و برنامه ريزي، و به خصوص بخشنامه اخير وزارت آموزش و پرورش در آموزش معلمين در زمينه IT در حال انجام است كه قابل قدرداني است. اما توجه داشته باشيم كه همه اين اقدامات در مقابل آنچه بايد انجام شود بسيار كوچك است. به عنوان مثال هزينه انجام پروژه شهر اينترنتي دبي كه فقط مجموعه اي از چهار ساختمان بزرگ و تجهيزات پيشرفته است چهار برابر بودجه پيشنهادي براي طرح «تكفا» است! كه قرار است مشكل فناوري اطلاعات كشور ۶۵ ميليوني را حل كند! (با احتساب ۱۲۵ ميليارد تومان بودجه در نظر گرفته شده براي طرح تكفا، سرانه نزديك به دو هزار تومان به ازاي هر نفر ايراني در طرح تكفا در نظر گرفته شده است.)
در واقع بزرگ ترين مانع توسعه IT در كشور ما و در حال حاضر، مانع ذهني است. حتي تحريم هاي آمريكا مانع اصلي توسعه IT در كشور ما نيست. اگر تصميم گيرندگان با مزايا و توانمندي هاي اين صنعت و تاثيرات آن بر اشتغال و صادرات آشنا شوند، به طور مسلم در امر توسعه آن تلاش خواهند كرد. به عنوان مثال در آمريكا براي توسعه فرهنگي IT در ميان مسئولان به هر نماينده مجلس يك كامپيوتر «نوت بوك» داده شده تا از سودمندي آن كاملاً آگاهي يابند.