جمعه ۱۴ آذر ۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۲۴۴
كودك
Friday.htm

خجالتي ها
005818.jpg

كودكان خجالتي دوست دارند
به عنوان خجالتي، سرسنگين
و بي استعداد تلقي شوند. آنها
تمايل به احساس تنهايي دارند
و از عزت نفس پاييني برخوردارند
بزرگسالان خجالتي خواهان
شبكه هاي اجتماعي كوچك تري
هستند و از حمايت اجتماع
شبكه هاي خود كمتر از
ديگران احساس
رضايت مي كنند
كودكان خجالتي اغلب همراه با علاقه آشكار به مشاهده ديگران، تمايلي به صحبت كردن يا پيوستن به ديگران از خود نشان نمي دهند. براي مثال كودكان خجالتي ممكن است در حضور افراد ناآشنا ساكت باشند، حتي وقتي با آنها صحبت مي شود ساكت باقي مي مانند. كودكان خجالتي ممكن است از وارد شدن به موقعيت ناآشنا مثل كلاس درس بدون همراهي كردن يكي از والدين، امتناع كنند. اين كودكان ممكن است از شركت در فعاليت هاي ورزشي و رقص خودداري كنند، آنها ممكن است وقتي كه افراد پيرامونشان ناآشنا هستند، فقط به زمين نگاه كنند و همچنين نهايت تلاششان را مي كنند تا از جلب توجه كردن اجتناب كنند: بابا، سوت نزن، مردم ما را نگاه مي كنند!
كودكان خجالتي دوست دارند كه با افراد ناآشنا ارتباط برقرار كنند ولي به علت ترسشان نمي توانند. مشكل ديگر زماني وجود دارد كه كودك صرفاً ترجيح مي دهد كه تنها باشد. (آسندورف، ۱۹۹۳) اين كودكان كه نادر و كم هستند، علاقه بسيار كم و يا عدم علاقه به حضور ديگران و هيجان كم و يا عدم هيجان را در برخورد كردن با ديگران نشان مي دهند.
چرا خجالتي
علت هاي كمرويي آن طور كه بايد و شايد اثبات نشده است تا قاطعانه اظهارات بيان شده را توجيه كند. با اين وجود كارشناسان موارد زير را به عنوان علل احتمالي كمرويي مي شناسند:
005826.jpg

الف) استعداد يا آمادگي ژني يك فرد براي كمرويي
ب) عدم وجود علاقه و محبت لازم بين والدين و كودك
ج) فراگيري ضعيف مهارت هاي اجتماعي
د) مسخره كردن يا مورد انتقاد قراردادن زياد و بي رحمانه يك كودك توسط والدين، خواهر، برادرها و ديگران (آسندورف، ۱۹۹۳؛ سنسون، پدلام، كن، پراير و ابركلايد، ۱۹۹۶).
جنبه هاي مثبت كمرويي
كودكان خجالتي به طور قابل ملاحظه اي كمتر از بقيه كودكان درگير بدرفتاري اجتماعي مي شوند. (سنسون و همكاران، ۱۹۹۶). اين احتمالاً بدين دليل رخ مي دهد كه كودكان خجالتي بسيار نگران اين هستند كه ديگران درباره آنها چه فكري مي كنند.
جنبه هاي منفي كمرويي
نظر كارشناسان در مورد اين كه آيا كمرويي دوران كودكي بعدها منجر به مشكلات بهداشت رواني مي شود يا نه، متفاوت است. در هر حال، مشكلات عملي و عاطفي ايجاد شده توسط كمرويي آشكار و واضح است. از نقطه نظر عملي، كودكان خجالتي كمتر شيوه ها و مهارت هاي اجتماعي را كسب مي كنند و كمتر دوستي هايشان توسعه مي يابد. آنان تمايل به اجتناب از فعاليت هايي مانند ورزش، نمايش، تئاتر، بحث و مذاكره دارند تا اين كه آنها را مورد توجه قرار دهند.
كودكان خجالتي دوست دارند به عنوان خجالتي، سرسنگين و بي استعداد تلقي شوند و آنها تمايل به احساس تنهايي دارند و از عزت نفس پاييني برخوردارند (جونز و كارپنتر،  ۱۹۸۶) بزرگسالان خجالتي خواهان شبكه هاي اجتماعي كوچك تري هستند و از حمايت اجتماع شبكه هاي خود، كمتر از ديگران احساس رضايت مي كنند (جونز و كارپنتر، ۱۹۸۶).
از برچسب زدن به كودكان
به عنوان خجالتي پرهيز كنيد
گاهي اوقات والدين در حين گفت وگو با ديگران در حضور كودك مي گويند كه او خجالتي است. اشتباه بزرگ! كودكاني كه گفته مي شود خجالتي هستند، باور مي كنند كه خجالتي اند و بنابراين خجالتي هم رفتار مي كنند، بدون آن كه هيچ تلاشي براي تغيير بكنند. والدين عاقل هرگز برچسب منفي به كودكان خود نمي زنند.
به دليل آن كه رفتار خجالتي در كودكان بسيار آشكار و واضح است، كودكان ديگر و بزرگسالان اغلب با گفتن عباراتي مثل اوه، او خجالتي است. اين نكته را بيان مي كنند. والدين در مقابل اظهارات و گفته هاي ديگران مبني بر اين كه كودك «خجالتي است» چه كار  كنند؟ سعي كنند به شيوه دوستانه  و با يك لبخند مخالفت كنند و يك توجيه ديگري بدون برچسب گذاري ارايه دهند مثلاً  اين كه بعضي وقت ها كمي طول مي كشد تا او با ديگران گرم بگيرد.
وقتي كه كودك به علت كمرويي نتواند به سؤال شخص ديگري پاسخ دهد، والدين چه كاري بايد انجام دهند؟ راه حل هاي بسياري وجود دارد، يكي از آنها اين است كه كودك را تشويق به صحبت كنند. اگر نتوانستند، فقط از طريق گفت وگو پيش بروند.
پيشرفت كار را بسنجيد
داشتن يك هدف خوب و با ارزش، عملكردهاي گوناگون را بهبود مي بخشد. (لاك، ۱۹۹۶) مفيدترين اهداف، آنهايي هستند كه قابل اندازه گيري اند (كميت پذيرند)، دشوار و در عين حال معقول هستند و با مشكل فردي كه عملكرد يا رفتارش موردنظر است هماهنگ هستند. براي بسياري از كودكان خجالتي يك هدف معقول و دشوار اين است كه هر روز حداقل يك كلمه به يك فرد جديد بگويند. ساير اهداف مناسب ممكن است شامل صحبت كردن در مقابل همه كلاس، شركت كردن در بازي كودكان ديگر  (حتي بدون حرف زدن) يا پرسيدن يك سؤال از معلم باشد. والدين مي توانند كمك كنند كه كودكان پيشرفت خودشان را از طريق نصب كردن يك نمودار (جدول) در منزل كه يك ستاره يا يك لبخند را براي هر روزي كه كودك به هدف رسيده، نشان مي دهد، ببينند. كودكان معمولاً دوست دارند كه تعداد برچسب هاي خودشان را بالا ببرند.
الگويي براي رفتار اجتماعي تعيين كنيد
كودكان رفتارهاي مهم را از طريق مشاهده رفتار والدين و ديگران ياد مي گيرند. (بندورا، ۱۹۸۴) در واقع كودكان رفتار والدين را بيشتر به حساب مي آورند تا گفتار آنها را. والدين هرگز نبايد هركسي را به خانه شان دعوت كنند، پيام هاي تلفني را گوش دهند و هرگز نبايد با غريبه ها در مورد تمايل به داشتن كودكان خجالتي و غيراجتماعي صحبت كنند. والديني كه مي خواهند كودكانشان اجتماعي تر رفتار كنند، عاقلانه رفتار خود را كنترل مي كنند و در هر زمان ممكن در حضور كودك اجتماعي عمل مي كنند. آنچه كه بيشترين اهميت را دارد صحبت كردن با كودكان همسن كودك خود و پيوستن به آنها در بازي هايشان است. اگر كودك شما نخواهد كه صحبت كند و يا به آنها بپيوندد، نگران نشويد. شما و هر كاري كه شما با بچه ها مي كنيد و معمولاً پاسخ خوب بچه ها به عنوان الگويي است كه اجتماعي رفتار كردن را نشان مي دهد. همچنين شما به كودك خود نشان مي دهيد كه چگونه با ديگران ارتباط برقرار كند. اگر كودكتان از رفتار شما مضطرب شد (به علت خجالتش) همدلي نشان دهيد و به شيوه اي ماهرانه و طبق موازين اجتماعي ارتباط را خاتمه دهيد. اما اين نوع ارتباط را بارها و بارها تكرار كنيد و به تدريج مدت ارتباط ها را در طول روزها يا هفته ها افزايش دهيد.
كودكان را در معرض افراد ناآشنا قرار دهيد
كمرويي كودكان خجالتي با برقراري ارتباط بيشتر با افراد ناآشنا، سريع تر كاهش خواهد يافت. با اين وجود، مواجه سازي اگر به صورت تدريجي باشد بهترين كار را انجام خواهد داد (سارافينو، ۱۰۸۶، ص ۱۱۰)، در هر زمان ممكن اجازه دهيد كه كودك با موقعيت ها يا افراد درگير شود قبل از اين كه شما كودك را براي ارتباط تحت فشار قرار دهيد.كمك كنيد كه اعتماد به نفس كودك در يك موقعيت زماني جديد به صورت تدريجي افزايش يابد. موقعيت مي تواند يك فروشگاه مورد علاقه باشد كه كودك به صورت تدريجي شروع به دادن سفارش خود مي كند و همچنين مي تواند يك زمين بازي محلي باشد كه كودك سرانجام از كودكي كه اغلب او را ديده است، اسمش را مي پرسد. براي كودك خجالتي، ديدن مكرر موقعيت و در صورت امكان افراد خاص مهم است تا تدريجاً  بيشتر و اجتماعي تر عمل كند.
در صورت امكان، كودك را در معرض انواع بسياري از موقعيت ها و افراد قرار دهيد، با اطمينان، كودكان خجالتي را بيشتر در معرض كودكان كوچك تر قرار دهيد، بسياري از كودكان خجالتي در ارتباط برقرار كردن با كودكان كوچك تر اعتماد به نفس بيشتري نشان مي دهند. همچنين كودكان خجالتي را در منزل در معرض افراد جديدي كه دعوت كرده ايد، قرار دهيد زيرا منزل جايي است كه كودكان خجالتي بيشترين احساس اعتماد به نفس را دارند.
كودكان را ترغيب كنيد كه با ديگران ارتباط
برقرار كنند
كودكان خجالتي را به صحبت، پيوستن و ارتباط با ديگران در مواقعي كه احتمال دارد كودكان آن كار را انجام دهند، ترغيب كنيد. پافشاري هاي مشخص،  بهترين كار را مي كنند، مثلاً «به او اسمت را بگو» و يا اين كه «بگو خداحافظ» (مارتين و پي ير، ۱۹۹۶،  ص ۳۷). اگر كودك نخواهد به شخص چيزي بگويد، سعي كنيد او را وادار به دست دادن براي سلام يا خداحافظي كنيد. دست دادن قدمي است در مسير درست. يكي ديگر از شيوه هاي خوب، كه مي توان آن را سه وجهي كردن ناميد شامل اين است كه با كودك ديگري صحبت كنيد و سپس از كودكتان سؤال كنيد كه نظر او درباره چيزي كه مورد بحث است، چيست؟
مراقب باشيد كه كودك خجالتي را خيلي شديد تحت فشار قرار ندهيد زيرا ممكن است مقاومت بيشتري ايجاد كند. (هانيگ، ۱۹۸۷) به دنبال بهبودي تدريجي باشيد و بدانيد كه كودك بعضي روزها بهبودي نشان خواهد داد و بعضي روزها خير.
به رفتار اجتماعي كودكان پاداش دهيد
پاداش هاي مورد انتظار مي توانند به عنوان انگيزه هاي بسيار نيرومندي عمل كنند. (بندورا، ۱۹۸۶، ص ۲۲۹) هر وقت كه كودك خجالتي، اجتماعي عمل كرد او را تحسين كنيد. حتي پيشرفت هاي جزيي و كم اهميت را هم تحسين كنيد. اگر كودك به يك هدف روزانه معيني براي اجتماعي عمل كردن دست يافت، او را تحسين كنيد و با بعضي خوراكي هاي مخصوص، برچسب، يا فعاليت و سرگرمي از او تجليل كنيد. براي مثال والدين مي توانند رفتار جسورانه كودك را با ستاره هاي طلايي پاداش دهند.
رفتار اجتماعي ديگران را در حضور كودكان تعريف و تحسين كنيد
والدين با اظهارنظر قاطعانه بر روي رفتار اجتماعي ديگران مي توانند كمك كنند كه كودك خجالتي به ارزش اجتماعي رفتار كردن پي ببرد ضمن اين كه رفتارهاي خاصي را ياد مي گيرد. براي نمونه، يك مادر مي تواند به كودك خود بگويد: «من رفتار آن پسري را كه پيش ما آمد و اسممان را از ما پرسيد دوست دارم» و يا مي تواند مستقيماً كودك ديگري را در حضور كودك خجالتي تعريف و تحسين كند. اين اظهارنظرها موجب توجه مثبت كودك به رفتارهاي خاصي مي شود كه كودك مي تواند آنها را سرمشق قرار دهد. با اين وجود اظهاراتي مانند اين كه «چرا تو نمي تواني مثل او عمل كني؟»  را به كار نگيريد.
به كودكان كمك كنيد تا برقراري ارتباط با ديگران را تمرين كنند
اكثر كودكان خجالتي نمي دانند كه در بعضي موقعيت ها چه بگويند؟ مثلاً زماني كه كودك جديدي را ملاقات مي كنند. والدين مي توانند به كودك از طريق ترغيب كردن آنها به تمرين مهارت هاي اجتماعي، كمك كنند. يك شيوه موثر براي كمك به كودكان براي بهبود يا اصلاح يك مهارت اجتماعي ترغيب آنها به تمرين يا بازي نقش است. (ميلتنبرگر، ۱۹۹۷، ص ۲۳۶) والدين و كودكان مي توانند خارج از نقش هايشان يا خودشان عمل كنند يا از عروسك ها استفاده كنند.
به كودكان آموزش دهيد تا احساسات خود را بشناسند و آنها را به صورت كلامي بيان كنند
وقتي كودكان خجالتي احساسشان را بشناسند و درباره آنها صحبت كنند، مي توانند بهترين كنترل كننده احساسات خجالتي و ترسشان باشند. براي كمك به كودكان جهت افزايش اين مهارت ها، درباره احساسات خودتان در حضور كودكان صحبت كنيد. براي مثال بگوييد: «وقتي كه تو از آنجا بالا مي روي من احساس نگراني مي كنم.» يا اين كه «من وقتي به كودكان بي خانمان فكر مي كنم احساس ناراحتي مي كنم.» زماني كه كودكان درباره احساساتشان صحبت مي كنند آنها را تحسين كنيد. از پانتوميم و يا بازي هاي ديگري كه به آموزش كودكان براي شناختن و بيان كردن احساساتشان كمك مي كند، استفاده كنيد. (مالوف و اسكات، ۱۹۹۸)
اقدامات و تلاش هايتان را با ديگر بزرگسالان هماهنگ سازيد
اگر همه مراقبان و معلمان كودك، شيوه هاي ذكر شده در اين متن را به صورت مرتب و منظم به كار گيرند، اقدامات و تلاش ها براي كمك به اجتماعي تر شدن كودك، بهبودي بيشتري ايجاد خواهد كرد. اين افراد، به خصوص معلمان مي توانند مشاركت عمده اي در تلاش ها داشته باشند، صرفاً از طريق تحسين كردن كودك به رفتار اجتماعي بيشتر و كمك به كودك براي دوست شدن با كودكان ديگر در هر موقعيتي كه كودك وقت زيادي را در آنجا مي گذراند. (مثل مدرسه و يا مهدكودك) معلمان همچنان مي توانند كتاب هايي درباره كودكان خجالتي براي دانش آموزان بخوانند. در كمك گرفتن از اين افراد، متوجه باشيد كه آنها ممكن است در مورد چگونگي دستيابي به هدف، نگرش ها و عقايد خاص خودشان را داشته باشند تا آنجا كه ممكن است با آنها پيش برويد و آنها هم با شما همكاري مساعدي خواهند كرد.
005828.jpg

موقعيت هاي ويژه
يك كودك خجالتي كه حتي يك دوست در موقعيت جديد به دست مي آورد خيلي احساس راحت تري داشته و عاقبت بيشتر با كودكان ديگر ارتباط برقرار خواهد كرد. والدين و معلمان مي توانند فرايند ايجاد يك دوستي را تسهيل كنند، به اين طريق كه از دو كودك بخواهند كه امروز با هم بازي كنند يا با هم دوست باشند و بعد با هر دوي آنها درباره فعاليت ها و علايق مشتركشان صحبت كنند.
بزرگسالان همچنين مي توانند تكليفي به هر دو كودك بدهند كه با هم انجام دهند، مانند بيرون گذاشتن لوازم يا كامل كردن يك پازل با همديگر (هانيگ، ۱۹۸۷). يك كودك مشتاق و توانا را براي دوستي انتخاب كنيد نه كودكي را كه هم اكنون يك دوست صميمي در آن موقعيت دارد.
از مسخره كردن يا سربه سر گذاشتن كودكان خجالتي خودداري كنيد.
طرد اجتماعي و مسخره كردن مي تواند به ايجاد رفتار خجالتي كمك كند. بنابراين، كودك خود را مسخره نكنيد و اجازه ندهيد كسي اين كار را انجام دهد. در صورت لزوم، كودك خود را از حضور كودكاني كه او را مسخره يا طرد مي كنند دور كنيد. (آسندورف، ۱۹۹۳)
همچنين با كودكان خود صحبت كنيد با اين عبارت كه «شايد تكه چوب ها و سنگ ها استخوان هاي مرا بشكنند ولي اسامي و القاب هيچ صدمه اي به من نخواهند زد.» و مسخره شدن هاي خودتان را برايشان شرح دهيد. خودافشاگري شما كمك مي كند كه كودك، كمتر احساس بدي در مورد مسخره شدن كند.
درباره كمرويي بيشتر مطالعه كنيد و تدابير و شيوه هاي ديگري كه براي والدين و معلمان وجود دارد، بياموزيد.
هر مطلبي درباره كمرويي پيدا مي كنيد بخوانيد. ايده هاي جديد و مفيد زيادي را مي شود پيدا كرد كه براي كمك به كودك مي تواند مناسب و معقول باشد. براي اين كار مي توانيد از كتاب هاي موجود و يا اينترنت استفاده كنيد.

رنگين كمان
نسل  كودكان  يتيم  آفريقايي
005830.jpg

صندوق  حمايت  از كودكان  سازمان  ملل  (يونيسف )، در گزارش  تكان دهنده اي  اعلام  كرد كه  تاكنون  بيش  از ۱۱ ميليون  كودك  آفريقايي ، والدين  خود را بر اثر ابتلا  به  بيماري  ايدز از دست  داده اند كه  نيمي  از آنان  در سنين  ۱۰ تا ۱۴ سالگي  به سر مي برند.
يونيسف  در گزارش  «نسل  كودكان يتيم   آفريقايي» خود كه    در مقر سازمان  ملل  در نيويورك  منتشر شد، تاكيد كرد: در سه  كشور بوتسوانا، لسوتو و سوازيلند، ميزان  ابتلا  به  ايدز بيش  از آنچه  كه  تصور مي رفت
است و از ۳۰ درصد كل  جمعيت  تجاوز مي كند.
براساس  اين  گزارش ، در اين  سه  كشور به اضافه  زيمبابوه  بيش  از يك  نفر از هر پنج  كودك  تا سال  ۲۰۱۰ يتيم  خواهند شد و ۸۰ درصد از آنان  به دليل  بيماري  ايدز، پدر و مادر خود را از دست  خواهند داد.
گزارش  نسل  يتيم  كودكان  آفريقايي  حاكي  از آن  است  كه  حتي  بدون  ابتلاي  به  «اچ .آي .وي » (ويروس  ايدز) و بيماري  ايدز ميزان  از دست  دادن  والدين  در كشورهاي  آفريقاي  زيرصحرا بيشتر از ديگر نقاط  جهان  است .
005820.jpg

اين  گزارش  هشدار داده  است  كه  اين  رقم  سرسام آور، تازه  شروع  بحراني  از ايدز به شمار مي رود و وضعيت  وخيم  اين  بيماري  هنوز آغاز نشده  است .
يونيسف  افزود: بسياري  از كشورها شاهد افزايش  نسبت  خانوارهايي  هستند كه  توسط  زنان  و مادربزرگ ها اداره  مي شود، اين  خانوارها هم اكنون  به طور كلي  فقيرتر شده اند. همچنين  در بسياري  از كشورهاي  به شدت  آلوده  به ايدز در آفريقا، هيچ گونه  سياستي  براي  پاسخگويي  به  نيازهاي  كودكان  يتيم  وجود ندارد و آنان  را در برابر اچ .آي .وي  و بيماري  ايدز آسيب پذير كرده  است .
خانم  «كارول  بلامي»، مدير اجرايي  يونيسف  در اين  گزارش  با اشاره  به  اين كه  ۲۹ ميليون  آفريقايي  با بيماري  ايدز زندگي  مي كنند،يادآور شده  است  كه  تنها يك  درصد از آنان  داروهاي   طولاني كننده  عمر و يا درمان هايي  كه  در كشورهاي  ثروتمند قابل  دسترس  است  را دارا هستند.

۲۵۰۰۰۰۰ كودك مبتلا به ايدز
شبكه  دوم  تلويزيون  روسيه  درگزارشي  به  نقل  از
مقام هاي  پزشكي  اين  كشور گفت : روسيه  از نظر آهنگ  گسترش  بيماري  ايدز در جهان  در مكان  نخست  قرار دارد.
تلويزيون  مذكور افزود: تعداد مبتلايان  به  بيماري  ايدز در مقايسه  با سال  گذشته  ۳۰ هزار نفر افزايش  يافته  ولي  تعداد رسمي  ثبت  شده  ۸۱۷ نفر است .
اين  بيماري  به  ويژه  در ميان  جوان هاي  ۲۵ تا ۳۰ ساله  از رشد بالايي  برخوردار است . تعداد زنان  مبتلا به  ايدز كه  داراي  قابليت  بارداري  هستند نيز از ۲۴ درصد به  ۳۱ درصد افزايش  يافته  است . در زمان  حاضر در روسيه  حدود ۲۰۰ كودك  مبتلا به  ايدز وجود دارد و در ۱۵ سال  اخير ۶ هزار و ۳۰۲ كودك  از مادران  مبتلا به  ايدز در اين  كشور به  دنيا آمدند.
اين  تلويزيون  در ادامه  گزارش  خود به  نقل  از
لارنس  كالينگ ، نماينده  ويژه  دبيركل  سازمان  ملل  درامور ايدز گفت : ۲ ميليون  و ۵۰۰ هزار نفر از ۴۰ ميليون  انسان  مبتلا به  ايدز در كره  زمين  را كودكان  تشكيل  مي دهند. وي  با اشاره  به  مرگ  ۵۰۰ هزار كودك  در سال  ۲۰۰۲ بر اثر ابتلا به  بيماري  ايدز افزود: اين  بيماري  در سال  جاري  ميلادي  نيز موجب  مرگ  ۷۰۰ هزار كودك  شده  است  و قربانيان آن  سال  به  سال  درحال  افزايش  هستند.

اختلال بيش فعالي كودكان
تازه ترين  پژوهش ها نشان  مي دهد كه  اختلال 
بيش  فعالي  با بروز ناهنجاري  در قسمت هاي  مهم  قشر جلوي پيشاني  مغز مرتبط  است .
پزشكان  فرانسوي با انجام  اولين  تحقيق  بزرگ  براي  تهيه  نقشه  مناطق  مغزي  كه  با اختلال  بيش  فعالي  مرتبط  شناخته  شده  است، دريافتند قسمت  جلوي پيشاني  پشتي  و قسمت  قدامي  گيجگاهي  اين  قشر در كودكان  بيش  فعال ، كوچك تر از حد طبيعي  است . اما دو ناحيه  ديگر يعني  قشر گيجگاهي  خلفي  و قشر آهيانه اي  بزرگ ترند.
اين  قسمت ها، قسمت هايي  از مغز هستند كه  با هم  در ارتباطند و به  پردازش  حافظه  فعال ، شناخت  زمان  و جلوگيري  از حركات  غير طبيعي  و آني  كمك  مي كنند. اين  يافته ها بيانگر آن  است  كه  اين  شبكه  از مغز از نظر آناتومي  در كودكان  بيش  فعال  دچار اشكال  است .
در اين  مطالعه  مغز ۲۷ كودك  و نوجوان  با مغز ۴۶ نوجوان  سالم  مقايسه  شد. مطالعات  قبلي  نشان  داده  است  كه  حجم  مغز كودكان  مبتلا به  اين  نوع  اختلال 
۳ تا ۵ درصد كوچك تر از كودكان  طبيعي  است . اين  مطالعه  اولين  تحقيق  بزرگ  است  كه  در آن  از اسكنرهاي  ام .آر.آي  براي  بررسي  مغز استفاده  مي شود.
اختلال  بيش  فعالي ، يك  اختلال  عصبي  رواني  است  و كودكان  مبتلا به  اين  اختلال  در تمركز، حفظ  آرامش  و رعايت  نظم  مشكل  دارند و در نتيجه  در مدرسه  افت  تحصيلي  پيدا مي كنند. بين  ۳ تا ۶ درصد از
دانش  آموزان  در آمريكا به  اين  اختلال  مبتلا هستند.

كودكان ناسازگار
005824.jpg

روان شناسان پس از بررسي هايي كه در زمينه شخصيت افراد به عمل آورده اند، آنها را در دو دسته طبيعي و غيرطبيعي قرار مي دهند.
گروهي غير عادي، نابهنجار و ناسازگار كه از چنان تعادلي برخوردار نيستند و رفتارشان غير طبيعي است. اينان همان كساني هستند كه براي والدين و مربيان مسئله مي آفرينند و دشواري هايي براي زندگي پديد مي آورند و مورد بحث ما همين گروه از اطفال هستند.
ناسازگار كيست؟ در مورد اين سؤال كه ناسازگار كيست نظرات متفاوتي عرضه شده است ولي از جمع نظرات مي توان به اين نتيجه رسيد:
ناسازگار كسي است كه رفتارهاي گوناگون، غيرعادي و غير طبيعي، دشوار و مزاحم دارد. فردي انعطاف ناپذير، كه در شرايط گوناگون نمي تواند خود را با اعضاي جامعه و خانواده اش هماهنگ سازد. رفتار او به گونه اي است كه آشكارا از قبول مقررات اجتماعي سرباز مي زند، توقعات و معتقداتي دارد كه موافق با ارزش هاي مورد قبول نيست. عمل درست و واقع بينانه ندارد، در صدد ارزيابي از رفتار خود نيست كه بداند آيا درست يا نادرست است. در مواردي با ديگران دعوا مي كند آن چنان كه همه از او گله مند مي شوند و زماني از جمع مي گريزد و در گوشه اي منزوي مي شود يا حال او عادي نيست و در كل روحيه خوبي ندارد.
ملاك هاي ناسازگاري
در مورد ملاك و معيار ناسازگاري مواردي ذكر كرده اند كه هر كودك يك يا چند نمونه از آن را واجد است و بر اساس آن درباره اش داوري مي شود، برخي از اين معيارها عبارتند از:
-غير اجتماعي بودن به گونه اي كه معاشرتش گريزدهنده است.
-داشتن بدگماني نسبت به ديگران به صورتي كه خيال مي كند همه مي خواهند به او صدمه و آزار برسانند.
005822.jpg

-ترس از همه چيز، از اشخاص، اشيا و حيوانات.
-اصرار در رفتار نادرست به گونه اي كه اولياي خود را هم جبراً به قبول آن وادار كند.
-عدم قبول واقعيت هايي كه در دور و برش وجود دارد و يا جرياناتي كه او حتي آنها را لمس مي كند.
-وسواس و ترديدي خسته كننده به يكي از صورت ها و اشكالش.
-افسردگي، ناراحتي و ملامت كه ممكن است او را به انزوا بكشاند.

|  ادبيات  |   ايران  |   جامعه  |   داستان  |   رسانه  |   زمين  |
|  شهر  |   كودك  |   ورزش  |   هنر  |   صفحه آخر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |