جمعه ۱۷ بهمن ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۰۴
هنر
Friday.htm

همه چيز درباره نوزدهمين جشنواره موسيقي فجر
چون مي گذرد غمي نيست
001326.jpg
نوزدهمين جشنواره  موسيقي فجر از ۱۶ تا ۲۴ بهمن با حضور برگزيدگان گروه  هاي داخلي، منتخبان جشنواره  هاي ذكر ذاكرين، آييني و مقا مي  كار خود را آغاز خواهد كرد.
در كنار گروه  هاي داخلي هشت گروه از هفت كشور خارجي در جشنواره حضور مي يابند.
ارمنستان، ايتاليا، روسيه، اوكراين، چين، آلمان و ايرلند كشور هاي خارجي شركت كننده در بخش بين المللي جشنواره امسال هستند. ضمناً اقليت  هاي مذهبي، كليمي  ها، آشوري  ها و ايراني  ها براي اجرا در نوزدهمين جشنواره موسيقي فجر اعلام آمادگي كردند. از اقليت  هاي كليمي  گروه موسيقي سنتي و از جامعه ارامنه و آشوري گروه  هاي كر و كلاسيك در جشنواره حضور خواهند داشت.
گروه  هاي سنتي از تهران و شهرستان  ها و بخش جوان با حضور گروه  هاي پاپ در سه شاخه كلاسيك، ايراني و پاپ از ديگر گروه  هاي حاضر در اين جشنواره هستند. تالار وحدت، رودكي، فرهنگسراي بهمن، خانه  هنرمندان و احتمالاً فرهنگسراي انديشه اماكن فرهنگي هستند كه شاهد اجراي گروه  هاي حاضر در جشنواره خواهند بود. بخش  هاي پژوهش و موسيقي مقا مي  در خانه هنرمندان برگزار خواهد شد، همچنين مسئولان جشنواره نيز در انتخاب و معرفي موسيقيداناني كه فعاليت  هاي خوبي را در زمينه موسيقي فيلم و معرفي موسيقي در خارج از كشور داشته اند تاكيد دارند.
در جشنواره نوزدهم يك برنامه نيز اختصاص به يادبود شادروان مليك اصلانيان دارد. ضمناً تقدير از پيشكسوتان موسيقي از ديگر برنامه  هاي طرح ريزي شده در اختتاميه جشنواره (۲۴ بهمن) است. در مجموع تعداد ۶۲ گروه از تهران و شهرستان  ها متقاضي حضور در جشنواره بودند كه از اين تعداد ۱۴ گروه ويژه بانوان بوده كه در طول ساليان گذشته برنامه داشتند. با توجه به محدوديت امكانات و فضا مقرر شد تا كار هاي جديد و كيفي در جشنواره ارايه شود.
امسال علاوه بر حضور گروه  هاي سرشناس و حرفه اي در جشنواره مثل اركستر هاي سمفونيك و ملي، گروه شمس، گروه كر فرهنگسراي بهمن، گروه وزيري و ... امسال گروه  هايي مثل اركستر بزرگ پارس با دو گروه به سرپرستي ناصر و مسعود نظر در جشنواره حضور دارند. شروع جشنواره نوزدهم با موسيقي مقا مي است كه شانزده بهمن ماه در كرمان برگزار مي شود بايد همچنين به كنسرت محمد نوري در تهران و كرمان اشاره كرد.
پژوهشگران برجسته اي چون منصور نريمان (بررسي جايگاه بربط و شيوه  هاي نوازندگي در موسيقي ايراني) احمد استاد ابراهيمي  (موسيقي آوازي)، دكتر سرير (موسيقي پاپ و جوانان) و ايرج نعيمايي (تعامل مذهب و موسيقي ايراني) در جشنواره حضور خواهند داشت.
001329.jpg

اما جشنواره موسيقي مقامي  كه قرار بود در كرمان برگزار شود به دليل حادثه  تاسف بار بم به تعويق افتاد. اين جشنواره با تغييرات محتوايي همزمان با موسيقي فجر از ۱۷ تا ۱۹ برگزار مي شود. ابتدا مسئولان موسيقي در فكر عدم برگزاري اين جشنواره در سال جاري بودند اما با توجه به اين كه اگر اين جشنواره برگزار نشود براي برگزاري آن فاصله  زيادي مي افتد لذا جشنواره با تغييرات محتوايي در كرمان برگزار خواهد شد.
در روز اول برنامه  سوگ، آوا كه قطعه اي در موسيقي مقا مي  براي ايام عزاداري است اجرا مي شود. همچنين مقام چمري از منطقه كرمانشاه، موسيقي غريبي از كرمان و فهرج، مقام ا... مزار از خراسان و شروه خواني از بوشهر ديگر قطعات متناسب با حزن و اندوه هستند كه در جشنواره كرمان برگزار مي شود.
روز هاي دوم و سوم نيز از موسيقي مقا مي  استفاده خواهد شد تا از محنت مردم كاسته شده و قطعات به نوعي همراهي با مردم مصيبت ديده بم باشد. محمد نوري نيز روز گذشته برنامه اي مستقل از جشنواره براي تجديد روحيه  مردم كرمان اجرا كرد. در جشنواره امسال و در بخش موسيقي مقا مي  حدود ۲۰ گروه حضور خواهند داشت.
در نوزدهمين جشنواره  موسيقي فجر گروه  ها با هم رقابت نخواهند داشت اما طبق برنامه  هاي طرح شده از تعدادي از موسيقيدانان و فعالان اين عرصه هنري در مراسم اختتاميه تقدير خواهد شد.
چنگ زرين براي بهترين  ها
برگزيدگان نوزدهمين جشنواره  بين المللي موسيقي فجر چنگ زرين دريافت مي كنند. بهترين گروه  هاي موسيقي شركت كننده در جشنواره موسيقي فجر توسط هيات انتخاب برگزيده خواهند شد تا علاوه بر دريافت لوح تقدير كه به همه گروه  هاي شركت كننده اهدا  مي شود، چنگ زرين جشنواره نوزدهم موسيقي فجر را نيز دريافت كنند. از آن جا كه جشنواره موسيقي فجر، غير رقابتي است، لذا هيات انتخاب به جاي هيات داوري، كار گزينش بهترين اجرا هاي گروه  هاي شركت كننده در جشنواره فجر امسال را به عهده دارد.
اين هيات كه در حكمي  از سوي دكتر حسن رياحي دبير نوزدهمين جشنواره بين المللي موسيقي فجر، انتخاب شد ه اند، شامل آقايان دكتر سيمون  آيوازيان، داريوش پيرنياكان، داوود گنجه اي، فريدون ناصري و خانم ارفه عطرائي مي شوند.
001332.jpg

اين هيات علاوه بر گزينش بهترين گروه  هاي شركت كننده در جشنواره امسال، كار انتخاب پيشكسوتان و استادان موسيقي كشور را براي معرفي و تجليل در آيين پاياني جشنواره نوزدهم به عهده دارد. هيات انتخاب، موظف است تا بهترين  هاي موسيقي ايران در يك سال گذشته را معرفي كند. افرادي كه در طول سال ۱۳۸۲ در زمينه  هاي موسيقي مرد مي ( پاپ) كلاسيك (ايراني و غربي)، آهنگسازي موسيقي فيلم و ... آثار بديع، زنده به ياد ماندني و جاودانه هاي خلق كرد ه اند به همراه گروه  هاي فعال موسيقي آقايان، بانوان و بانوان پيشكسوت و نيز ناشران و پژوهشگران آثار موسيقي در زمره افراد شاخصي خواهند بود كه هيات انتخاب در آيين پاياني جشنواره امسال از آنها تجليل خواهد كرد.
بخش ويژه بانوان
امسال هم مثل چند سال گذشته بخش ويژه موسيقي بانوان از جمله برنامه  هاي جشنواره نوزدهم خواهد بود.
گروه موسيقي بانوان پريشاد به سرپرستي و خوانندگي پروانه حاجي غلامحسين در جشنواره شركت خواهد كرد. اين گروه ۱۲ نفره قطعات قديمي  را با تنظيم پروانه حاجي غلامحسين در ماهور، اصفهان و چهارگاه اجرا   مي كند. اين آثار از كار هاي استادان بزرگ موسيقي ايران است. اين سومين سالي است كه اين گروه به صورت منظم در جشنواره حضور پيدا  مي كند. اما در جشنواره نوزدهم گروه ياران به همراه خاطره پروانه حضور نخواهد داشت. از آن جا كه پروانه فقط با افليا پرتو برنامه اجرا مي كند و او هم در سفر است، اين گروه با اين كه قطعات جديدي را چون بي او چه سازم و مناجات را كه در مايه  هاي شوشتري براي جشنواره ساخته شده بود، آماده داشت ولي در جشنواره حضور نخواهد داشت.
كامكار ها براي اولين بار در جشنواره
براي اولين بار گروه موسيقي كامكار ها در جشنواره موسيقي فجر شركت  مي كنند. اين گروه به سرپرستي هوشنگ كامكار امسال با قطعات جديد فارسي و كردي در جشنواره حضور خواهد داشت. چهار تصنيف جديد فارسي با اشعاري از مولانا، حافظ و پيام بهتاش و هفت قطعه فولكلور كردي كه به تازگي تنظيم شده اند توسط اين گروه در جشنواره اجرا خواهد شد. همچنين در خلال اين تصانيف تكنوازي و گروه نوازي هم گنجانده شده است. آهنگسازي و تنظيم تمامي  قطعات بر عهده هوشنگ كامكار بوده و ارسلان كامكار نيز در اين كار او را همراهي كرده است.
گروه كامكار ها هفته اول فروردين ماه را در سوئد خواهند بود. آنها سپس در جشنواره هنر ايران كه از سوي سازمان فرهنگي آلمان برگزار مي شود و امسال در برلين خواهد بود، يك شب را به اجراي برنامه  مي پردازند. پس از آن در انگليس با اركستر سمفونيتا لندن قطعات تركيبي با موسيقي مدرن را با آثاري از لوچيانو بريو  مي  اجرا  مي كنند. آنها در انگليس نيز با مايكل نيمن ديدار مي كنند و احتمالاً قطعاتي را تمرين خواهند كرد.
گروه وزيري و كيوان ساكت
001323.jpg

در جشنواره نوزدهم كيوان ساكت با گروه وزيري به اجراي قطعات جديد   مي پردازد. تما مي  قطعات از ساخته  هاي كيوان ساكت و جديد هستند كه در دستگاه  هاي شور، نوا، چهارگاه و ماهور به همراه اركستر ۳۰ نفره اجرا  مي شوند. در اين اركستر نغمه غلامي، علي بيات و غلامرضا رضايي براي اركستر  مي خوانند.
در قسمت اول كه به موسيقي بي كلام اختصاص دارد، همنوازي پيانو، ويولن و تار اجرا  مي شود و بخش دوم به موسيقي با كلام اختصاص خواهد داشت.
مختاباد به همراه اركستر ملي
عبدا لحسين مختاباد، خواننده موسيقي ايراني، در نوزدهمين جشنواره موسيقي فجر قطعاتي را اجرا خواهد كرد.
اركستر ملي ايران با همراهي مختاباد برخي قطعات جديد را در طول جشنواره موسيقي فجر، به روي سن خواهد برد.
تعداد كل قطعات اجرايي اركستر ملي در جشنواره موسيقي فجر، بين ۱۲ تا ۱۵ قطعه پيش بيني شده است.
قطعات مزبور توسط هنرمنداني چون محمد ساعد، خوش ضمير و مختاباد تنظيم شد ه اند. اركستر ملي براي ارايه اين آثار در بهترين كيفيت چندي است كه تمرينات خود را آغاز كرده است. عليرضا قرباني نيز در اركستر ملي به عنوان خواننده حضور خواهد داشت.
اركستر سمفونيك تهران و سمفوني دماوند
اركستر سمفونيك تهران، سمفوني دماوند ساخته «شاهين فرهت» را در جشنواره موسيقي امسال اجرا  مي كند.
اين اركستر كه به رهبري ايرج صهبايي در جشنواره امسال حضور پيدا  مي كند، قطعاتي را براي اولين بار  مي نوازد. دماوند از جمله اين قطعات است كه روايت يك صعود ذهني است كه قرار بود پيش از اين اجرا شود.
اين اركستر روز۱۲ بهمن ماه امسال در مراسم افتتاح فرودگاه امام خميني به اجراي قطعاتي در آن محل پرداخت. اين قطعات شامل قطعه جمهوري اسلامي  ايران و قطعاتي ايراني در حال و هواي دهه فجر انقلاب بود. رهبري اين اجرا نيز به عهده ايرج صهبايي است.
استقبال از پيش فروش بليت ها
بليت هاي نوزدهمين جشنواره بين المللي موسيقي فجر، از ۱۱ بهمن ماه پيش فروش و علاقه مندان و دوستداران موسيقي سنتي، كلاسيك و مرد مي (پاپ) براي تهيه بليت برنامه هاي جشنواره موسيقي فجر از صبح روز شنبه به گيشه بليت فروشي تالار وحدت تهران، مركز موسيقي بتهوون و مراكزي كه از طريق مركزي موسيقي بتهوون اعلام  مي شود مراجعه كردند و بليت مورد نظر خود را تهيه  كردند. گويا پيش فروش بليت هاي نوزدهمين جشنواره بين المللي فجر با استقبال درخورتوجه دوستداران موسيقي، دانشجويان و جوانان علاقه مند به موسيقي ايراني و خارجي مواجه شد به طوري كه با گذشت سه روز از اجراي طرح پيش فروش بليت هاي جشنواره موسيقي فجر، نيمي 
از بليت هاي
در نظر گرفته شده به فروش رفت.
كدام گروه، چه زماني، كجا
برنامه اجرا هاي گروه هاي ايراني و خارجي در جشنواره موسيقي به شرح زير است: شانزدهم بهمن ماه گروه هاي خنيا، فرهنگ شريف و پارس از ساعت ۱۷ تا ۲۱ در تالار وحدت اجراي برنامه خواهند داشت. گروه كر مركز موسيقي و اركستر جاويدان نيز از ساعت ۱۸ تا ۲۰ در سالن رودكي برنامه دارند. همچنين گروه شمس ساعت ۲۰ در فرهنگسراي بهمن، نواي بختياري ساعت ۲۰ در مجموعه آزادي و اقليت  هاي مذهبي ساعت ۱۸ در فرهنگسراي نياوران اجراي برنامه خواهند داشت. در اولين روز از برگزاري جشنواره موسيقي فجر دكتر محمد سرير ساعت ۱۷ در سالن بتهوون خانه هنرمندان موسيقي پاپ و جوانان را در بخش پژوهشي مورد ارزيابي قرار خواهد داد. منتخبان جشنواره موسيقي جوان نيز ساعت ۱۹ در همين سالن اجراي برنامه دارند. برپايه  اين گزارش ۱۷ بهمن ماه گروه هاي پري رخ، اركستر ملي آذربايجان و گروه شمس در تالار وحدت اجراي برنامه خواهند داشت.
همچنين گروه  هاي مشتاق و اركستر مجلسي جوانان ساعت  هاي ۱۸ و ۲۰ در سالن رودكي اجراي برنامه دارند.
گروه دالقا ساعت ۲۰ در مجموعه آزادي، گروه محلي گلشن ساعت ۲۰ در فرهنگسراي بهمن و آلمان و ايتاليا ساعت ۱۸ در فرهنگسراي نياوران اجراي برنامه خواهند داشت.
در اين روز دكتر اميراشرف آريانپور نيز در بخش پژوهش به آموزش موسيقي در ايران خواهد پرداخت. منتخبان جشنواره موسيقي جوان ساعت ۱۹ در اين روز نيز اجراي برنامه خواهند داشت. سومين روز از جشنواره موسيقي (۱۸ بهمن ماه) در بخش پژوهش شاهد سخنراني احمد ابراهيمي  درباره  ويژگي هاي آواز ايراني در سالن بتهوون خواهد بود. به گزارش ايسنا، همچنين گروه هاي آلمان و ايتاليا و گروه وزيري به ترتيب ساعت  هاي ۱۹ و ۲۱ در تالار وحدت به روي سن خواهند رفت. در سالن رودكي نيز گروه هاي ماهريز و ثابت در ساعت  هاي ۱۸ و ۲۰ اجراي برنامه  مي كنند.
001338.jpg

گروه دالقا ساعت ۲۰ در فرهنگسراي بهمن، اركستر ملي آذربايجان ساعت ۲۰ در مجموعه آزادي، گروه  هاي ژينو، تنبور بيستون و محلي گلشن و صحراروشن ساعت  هاي ۱۸ و ۲۰ در فرهنگسراي نياوران از ديگر برنامه  هاي روز سوم جشنواره هستند.
نوزدهم بهمن ماه نيز در بخش بانوان گروه هاي كلاسيك (فريبا اسدي) و آريا دخت (افسانه رحماني) ساعت ۱۷ در تالار وحدت اجرا دارند. گروه موسيقي فولكلور روسيه ساعت ۱۹ و اجراي محمد نوري ساعت ۲۱ از ديگر برنامه  هاي تالار وحدت هستند.
سالن رودكي نيز ساعت  هاي ۱۸ و ۲۰ شاهد هنرنمايي گروه هاي سرلك و اركستر موسيقي نو خواهد بود. همچنين گروه فاخته به سرپرستي رضا موسوي زاده ساعت ۲۰ در فرهنگسراي بهمن و كوبان نيز در اين همين ساعت در مجموعه آزادي اجراي برنامه خواهند داشت. برنامه  هاي بخش بين المللي اين روز به اجراي گروه  هاي هلند و روماني در نياوران و از گروه هاي داخلي به ژينو و تنبور بيستون اختصاص دارد. ۲۰ بهمن برنامه  هاي تالار وحدت در ساعت ۱۷ به گروه نغمه، ساعت ۱۹ هلند و روماني و ساعت ۲۱ به همخواني كامكار ها اختصاص يافته است. گروه هاي كر فرهنگسراي بهمن و اركستر زهي هگمتانه هم در سالن رودكي اجراي برنامه خواهند داشت. گروه گلبانگ ساعت ۲۰ در فرهنگسراي بهمن و گروه هاي تربت جام، آوا و آواي دل نيز راس همين ساعت در مجموعه آزادي برنامه دارند. فرهنگسراي نياوران نيز شاهد اجراي گروه روسيه در ساعت ۱۸ و مهرگان ماهور در ساعت ۲۰ خواهد بود.
۲۱ بهمن ماه تالار وحدت برنامه اي نخواهد داشت اما اقليت  هاي مذهبي ساعت ۲۰ در سالن رودكي اجرا دارند. گروه عاشيق  هاي آذربايجان و ليمر بوشهر در ساعت ۲۰ در مجموعه  هاي بهمن و آزادي اجرا دارند. در اين روز منصور نريمان (پژوهشگر پيشكسوت موسيقي) درباره تاريخچه و جايگاه عود در موسيقي ايراني در خانه  هنرمندان سخنراني خواهد داشت. پس از سخنراني وي در ساعت ۱۹ اركستر اوستا به سرپرستي آرش اوستاييان قطعاتي را اجرا خواهد كرد.
در ۲۲ بهمن ماه نيز گروه  هاي لاله، اوكراين و موسيقي ارف در ساعت  هاي ۱۷، ۱۹ و ۲۱ قطعاتي را اجرا  مي كنند. سالن رودكي هم به تماشاي اجراي گروه  هاي هم آوا و جوان در ساعت  هاي ۱۸ و ۲۰  مي نشيند. عاشيق  هاي آذربايجان و گروه نهفت راس ساعت ۲۰ در مجموعه آزادي و نياوران اجراي برنامه دارند. در اين روز از جشنواره، دكتر فريد عمران تحولات موسيقي در قرن ۲۰ را مورد ارزيابي قرار داده و سپس گروه آواي لرستان قطعاتي را در خانه  هنرمندان اجرا  مي كند.
۲۳ بهمن ماه اركستر مجلسي بانوان فارس و اركستر هاي سمفونيك تهران و ملي در تالار وحدت اجراي برنامه دارند. گروه  هاي كر هم آواز و اركستر بزرگ جوانان در سالن رودكي قطعاتي را اجرا  مي كنند. ليمر بوشهر در فرهنگسراي بهمن، كامكار ها در مجموعه آزادي، اوكراين، تاجيكستان و گروه ثابت هم در فرهنگسراي نياوران اجراي برنامه دارند.
ايرج نعيمايي مديرعامل انجمن موسيقي نيز در اين روز از جشنواره موسيقي فجر با موضوع تعامل مذهب و موسيقي در خانه  هنرمندان سخنراني خواهد داشت. برپايه اين گزارش مراسم اختتاميه نوزدهمين جشنواره موسيقي فجر جمعه ۲۴ بهمن ماه با حضور جمعي از هنرمندان، پيشكسوتان موسيقي و مديران حوزه  هاي هنري در تالار وحدت برگزار خواهد شد.

يادداشت
برش هاي كوتاه
001335.jpg
اميدا... داد
۱ - پيش داوري درباره فيلم هاي جشنواره لذت بخش است. گاهي بيشتر از تماشاي فيلم، اين كه مثلاً فلان فيلم اين جوري شده و فلاني فيلم خوبي ساخته و ديگري به اين دليل نمي رسد و...
سال هاست كه عادت كرده ايم با مجموعه اي از اطلاعات فرامتنمان درباره فيلم ها پيش داوري كنيم. اما از پيش داوري لذت بخش تر وقتي است كه فيلمي فراتر از سطح انتظار باشد. گاهي هم توقع زيادي از فيلمي كار را سخت مي كند.
به هرحال با شروع جشنواره و نمايش فيلم ها رفته رفته پيش داوري جايش را به داوري مي دهد. اگرچه پيش داوري ها تمامي ندارد و از همين حالا هم مي شود درباره فيلم هاي جشنواره بيست و سوم قضاوت كرد.
۲ - از تفاوت هاي جشنواره بيست و دوم نسبت به دوره هاي گذشته مي توان به كاهش بخش هاي جنبي اشاره كرد. يعني امسال از بزرگداشت حميده خيرآبادي و جري گرينبرگ و ريشارد ديندو و همشهري كين و چاپلين خبري نيست، بعضي ها دليل عدم نمايش همشهري كين را آسيب ديدن نسخه هاي فيلم عنوان مي كنند و اميدوار هستند با مرمت فيلم نمايش آن به روال بيست و يك دوره قبل ادامه يابد.
طبق شنيده ها پاراجانف هم از بيخ گوشمان گذشت. ظاهراً قرار بود امسال فيلم هاي او را براي چندمين بار نشانمان دهند. همچنين مي توانيم خوشحال باشيم كه عراق صنعت سينماي فعالي ندارد وگرنه احتمالاً چشم انداز سينماي عراق هم از بخش هاي امسال جشنواره بود.
۳ - وقتي فيلم هاي بخش مسابقه سينماي ايران اعلام شد عده اي از انتخاب شكلات و چند فيلم ديگر متعجب شدند. اما شكلات نمونه يك پيش داوري موفق است.
افشين شركت در فيلم تازه اش به ما نشان مي دهد كه امين حيايي چقدر پسر خوبي است و اگر كسي خودش را به ماشين او بكوبد مي تواند تا آخر عمر در خوشبختي كامل زندگي كند. همچنين مادر امين حيايي كه زن مهربان و دلسوزي است كلي به آدم مي رسد، فك وفاميل آدم هم مي توانند هر روز با ماشين حيايي هر جا دلشان خواست بروند. ضمناً امين حيايي كه خيلي هم جوان نجيب و چشم پاكي است هيچ وقت نمي فهمد كه شما سرش كلاه گذاشته ايد و اگر هم بفهمد وسط خيابان شما را بغل كرده و بوس مي كند. او خيلي خوب است. اين كه چرا اسم فيلم شكلات است هم به كسي مربوط نمي شود.
۴- اگر كسي هم مرثيه اي براي يك رويا را دوست داشته باشد و هم بانوي ارديبهشت را احتمالاً فيلمي مي سازد به نام شمعي در باد.
فيلمي درباره چند جوان بي تربيت كه دايم قرص مي خورند و آمپول مي زنند و آخر هم دوتايشان به سزاي اعمال پليدشان مي رسند و يكي شان هم بالاخره متحول مي شود. ريتم كند، زمان طولاني، شخصيت هاي متعدد و اندكي شاعرانگي اضافي تحمل فيلم را در غياب آن سه جوان بي تربيت سخت مي كند. بازي شهاب حسيني و حضور كوتاه سيروس ابراهيم زاده فوق العاده است. صحنه هاي سه نفره مصرف هم ديدني است. همچنين بالاخره در شمعي در باد يك مهماني واقعي جوانانه را روي پرده مي بينيم. مهماني جوانان بي تربيت فيلم خيلي شبيه مهماني هاي جوانان شهر ماست.
۵ - يك مجري خوشحال، چند وله كامپيوتري و اظهارنظرهاي آدم هاي دسته چندم سينما درباره جشنواره و معضلات سينماي ايران قسمت هاي مختلف ويژه برنامه شبكه تهران براي جشنواره بيست و دوم را تشكيل مي دهد.
۶ - پيشنهاد ويژه: اگر از صف هاي طولاني دوئل و باج خور و سربازان جمعه خسته شديد سري هم به سينما فلسطين و عصر جديد (محل نمايش فيلم هاي كوتاه و مستند) بزنيد. تماشاي اين فيلم ها حداقل حسنش اين است كه شايد در جشنواره بعدي كارگردانان جديد نام هاي آشناتري برايتان باشند.

هفت از هفت
جواد قادري
به سلامتي و ميمنت جشنواره بيست و دوم فجر آغاز كه شد هيچ، بلكه به نيمه هاي راه نيز رسيده است. واقعاً خوش به حالمان با اين جشنواره. فيلم ها يكي از يكي ديدني تر (؟!) ماشاا... . همه چيز هم مرتب و منظم است، بدون آن كه تارمويي وارد درز آن شود. اما جشنواره امسال در مقايسه با جشنواره سال گذشته چندين تغيير و تحول را دارا بوده است. مثلاً ...
امسال استقبال از فيلم ها در مقايسه با سال گذشته به طرز چشمگيري بيشتر بوده است. اگر از جلوي سينماهاي نمايش دهنده فيلم هاي جشنواره رد شده باشيد حتماً با صف هاي ايجاد شده مقابل آنها مواجه شد ه ايد. خوشبختانه امسال همه جور فيلم براي همه نوع سليقه در جشنواره موجود است. سليقه مخاطبان هم دچار تنوع شده و براي فيلم هايي كه حتي به ذهن هم خطور نمي كند كه برايشان صف ايجاد شود، مدت ها جلوي سينماها در انتظار مي مانند. خب اين وضعيت يعني فيلم ها بهتره شده اند؟ مردم بد سليقه شده اند؟ اگر راستش را بخواهيد بايد بگوييم تقريباً هيچكدام! فقط يك جشنواره در مقايسه با چند سال گذشته فراگيرتر شده است همين.
قبل از آغاز جشنواره تعداد زيادي از تهيه كنندگان نسبت به تعداد زياد دفعات نمايشي فيلم ها در جريان جشنواره اعتراض كردند. حتي كار به جايي رسيد كه يكي از تهيه كنندگان اعلام كرد فيلمش را به همين دليل (تعداد زياد نوبت هاي نمايش) به جشنواره نخواهد داد و اين فيلم در جشنواره حضور نخواهد داشت. در اين ميان هركس اظهار نظري مي كرد و چيزي مي گفت. به نظر مي رسيد بالاخره امسال از طرف مسئولان چاره اي براي اين مسئله انديشيده مي شود، كه اگر اينگونه نشود تهيه كنندگان مانع نمايش فيلمشان در جشنواره خواهند شد. اما با آغاز جشنواره و مشخص شدن تعداد سينماها و سالن هاي نمايش فيلم ها مشخص شد باز هم همان آش است و همان كاسه. دفعات نمايش فيلم ها تغيير كه نكرده بود هيچ بلكه نمايش هاي جنبي (مانند نمايش براي كاركنان وزارت نفت و ...) هم به مجموعه اضافه شده بود. نكته جالب اين كه فيلم آن تهيه كننده اي كه ابتدا نمي خواست اثرش در جشنواره باشد و سپس گفته بود شرط حضور فيلمش فقط چندنمايش محدود است، بيشترين تعداد نمايش در جشنواره نصيبش شد. اين هم از كرامات جشنواره فجر است. ضمناً فراموش نكنيد حرف مرد هيچ وقت يكي نيست. باور نمي كنيد؟
امسال يكي از بي نظم ترين دوره هاي جشنواره فجر را پشت سر مي گذاريم فيلم ها به طور مداوم در حال جابه جايي هستند و زمان  نمايش شان تغيير مي كند، به نظر مي رسيد با برداشته  شدن شرط دريافت پروانه نمايش در ازاي نمايش در جشنواره ديگر عجله اي براي رساندن فيلم ها در كار نباشد و بالطبع برنامه هاي از پيش تعيين شده تغيير نكنند اما كماكان فيلم ها در موعد مقرر حاضر نمي شوند و غافلگيري ها با مراجعه به سينماها ادامه دارد. گفته مي شود اين مسئله براي هيجان تماشاگران بسيار لازم است و اگر همه چيز سرجاي خود باشد كه نمي شود! (چرا)
معلوم نيست چرا براي مسئولان برگزار كننده جشنواره، اينقدر كميت مهم است و آن را به كيفيت ترجيح مي دهند. در حالي كه مي شد جشنواره را با تعداد كمتري فيلم در عوض با كيفيت بالاتر برگزار كرد، اما فيلم هايي براي شركت در بخشي مانند مسابقه انتخاب شده اند كه انسان انگشت به دهان مي ماند. از قديم گفته اند فيلم كمتر زندگي بهتر!
يكي از فيلم هاي پرهزينه امسال كه تاكنون بسيار آرام و ساكت (حداقل در بخش خارجي و خبري) بوده است طي اين مدت سر و صداي زيادي به پا كرده. البته نه خود فيلم (كه اگر اينگونه بود حرفي نبود) بلكه فيلم بي حاشيه ديروز تبديل به فيلم باحاشيه اي شده است. اين فيلم پرهزينه (كه مداوم پرهزينه بودن آن تكذيب مي شود) ابتدا صاحب پيدا مي كند، بعد كارگردان مي گويد اگر فيلمم در بخش... نباشد فيلم را به جشنواره نمي دهم، بعد نمايش آن در سينماهايي كه سيستم دالبي ندارند لغو مي شود، بعد ...
تا امروز چند فيلم در جشنواره ديده ايد؟ چند ثانيه، دقيقه و ساعت براي به دست آوردن بليت منتظر مانده ايد؟ اگر تاكنون كاري نكرده ايد بشتابيد كه غفلت موجب پشيماني است، چرا؟

تاريخ و فلسفه در كارتون
001515.jpg

وعده ملاقات در بلويل
The Triplets of Belleville
كارگردان و نويسنده: سيلوان شومه
تدوين: شانتال كوليبر برونر
مدير انيميشن: ژان ــ كريستف لي
موسيقي: بنوا شره

امسال روي هم رفته سال بسيار خوبي براي فيلم هاي انيميشن محسوب مي شود. پس از «در جست وجوي نيمو»، كه يكي از بهترين فيلم هاي سال بود و سكانس «منشا اورن ـ  ايشي» در «بيل را بكش»، «سه قلوهاي بلويل» از نوپردازي و بدعت غريبي برخوردار است. سيلوان شومه، كارگردان فيلم كه ساكن مونتريال است، با «سه قلوهاي بلويل» فضاي شگفت نامتعارفي را مي آفريند كه در عين جاذبه تحيرآورش، بسيار تلخ و سياه است. به جز يكي دو جمله كوتاه، در اين فيلم اصلاً ديالوگ وجود ندارد و حس روايت غالباً از طريق تاثيرات صدايي، (پارس كردن يك سگ، صداي قطار، حشر و نشر غوك ها، و آواز زنجره ها به ما منتقل مي شود)، شومه همچنين از موسيقي به شكل بديعي استفاده مي كند و آوازهاي بي معني من درآوردي را جاي جاي در كنار موسيقي معنوي و متعالي باخ قرار مي دهد. فيلم در حقيقت با آواز سه قلوهاي بلويل در يك دستگاه قديمي تلويزيوني سياه و سفيد آغاز مي شود.
اين پيش درآمد عميقاً در نوستالژي غوطه ور است و به دوراني جان مي بخشد كه ديگر از كف رفته است. دوران لذت طلبي و سرخوشي اروپايي كه غرق در انحطاط، هنوز ناقوس مرگ آرمان هاي خود را با جنگ جهاني اول به صدا در نياورده بود. اين اروپاي پيش از تي. اس. اليوت و «سرزمين بي حاصل» است، كه با وجودي كه در روند انحطاط گام برمي دارد، هنوز از سرنوشت شوم خود آگاه نيست و به همين دليل است كه چارچوب روايتي كه خود را مي بلعد به استعاره غالب فيلم تبديل مي شود. اين شگرد بورخسي مشخصه«Mulholland Drive» فيلم خارق العاده ديويد لينچ نيز هست كه در آن داستان در فرم و قالب خود ـ ويرانگري بازگو مي شود كه همچون «رواني»
001503.jpg

هيچكاك در نيمه راه سر بر مي گرداند و خود را منهدم مي سازد. از  اين زاويه، پيش درآمد سه قلوهاي بلويل بسيار بااهميت است.
در پيش درآمد، در حالي كه سه قلوها گرم آواز خود هستند، جوزفين بيكر و فرد آستر، ستارگان مشهور دوران طلايي موزيكال به روي صحنه مي آيند. اما هنرآفريني آنها در هنگامه اي از فراز و نشيب هاي پرتلاطم و چرخش هاي غريب در نيمه راه درهم مي شكند و همچون هيولايي از درون خود هنرمند سر بر مي آورد و به جان او مي افتد. اين جا، در مفهومي بورخسي، روايتگري و بازنمايي به معنايي خودكشي است؛ آفرينش هنري در جوهر خود نطفه مرگش را شكل مي دهد. شايد اين پارادوكس نيچه اي بي معني به نظر بيايد، اما در حالي كه مردان
هيجان زده كنترل خود را از دست مي دهند و به جوزفين بيكر حمله ور مي شوند، كفش هاي فرد آستر از پاهاي او بيرون مي آيند و عملاً او را مي بلعند. بدين سان، پيش درآمد سه قلوهاي بلويل كاملاً در سنت ساخت شكني فرانسوي ژاك دريدا است.
001521.jpg

برخلاف غريو و هياهوي  اين پيش درآمد، بقيه فيلم تا تقريباً سكانس پاياني آن در نوعي حس رخوت و ركود فرو مي رود كه در حقيقت بن بستي معنوي را پديدار مي سازد، گرايشي كه همچنين مشخصه فيلم هاي برسون و جوهر تفكر فلسفي ژان پل سارتر در نمايشنامه اي همچون «ديوار» است. رنگ هاي آرام و تسليم شده و پاييزي فيلم نيز  اين حس را هرچه بيشتر تقويت مي كنند. از هنگام پيش درآمد تاكنون سال ها گذشته است و ما حالا در عصر شارل دوگل و فاشيسم فرهنگي او هستيم. با وجودي كه هيچ چيز به طور مستقيم گفته نمي شود، دوگل بر همه چيز سايه انداخته و حالا، به جاي آواز سه قلوهاي بلويل، تصوير اوست كه بر صحنه تلويزيون سلطه مي افكند.
همچنين، چهره هاي بدون چانه و دماغ هاي بزرگ اغلب شخصيت هاي فيلم،  آينه وار صورت دوگل را در ذهن تداعي مي كند. در يك كلام، اين عصر سقوط آرمان هاي انقلاب فرانسه است و نبض راكد و آرام زندگي هنوز با وقايع ماه مي  ۱۹۶۸ منفجر نشده است.
داستان سه قلوهاي بلويل حول رابطه ميان مادام سوزا و چامپيون، نوه او و سگ فربه كميك و در عين حال تراژيكي به نام برونو مي گردد كه شايد بايد از او به عنوان كنجكاوي برانگيزترين پديده سينمايي سال نام برد. چامپيون كودك يتيمي  است كه اندوه از دست دادن والدينش او را در ياس رخوتناكي فرو برده است. مادام سوزا، كه يكي از پاهايش از پاي ديگرش كوتاه تر است و كفش هاي «طبي» مي پوشد، سعي مي كند با هداياي مختلف، از جمله يك قطار اسباب بازي و ريل هايش و توله سگي به نام برونو، كودك سرخورده را به سر شوق بياورد. بالاخره مادام سوزا دوچرخه اي را به چامپيون هديه مي دهد، هديه اي كه مركز ثقل نمادين فيلم مي شود.
001518.jpg

سال ها مي گذرد و تحت نظارت بي وقفه مادام سوزا، چامپيون به يك قهرمان دوچرخه سواري مبدل مي شود. اما طي رقابت هاي تور دو فرانس، اعضاي مافياي فرانسه چامپيون و دو دوچرخه سوار ديگر را مي ربايند تا روي آنها در قمارخانه هاي مخفي خود شرط بندي كنند. قضيه از  اين قرار است كه  اين دوچرخه سوارها بايد با دوچرخه هايي كه بر روي سكويي نصب شده اند در مقابل صحنه سينمايي كه با تكنيك «تابش از پشت» جاده هاي پيچ در پيچي را نشان مي دهد ركاب بزنند تا همديگر را از ميدان به در كنند و برنده شوند. آنهايي كه خسته مي شوند يا مسابقه را مي بازند درجا توسط مافيا كشته مي شوند. پس مادام سوزا، به همراه برونو و سه قلوهاي بلويل كه حالا پيرزن هاي ژوليده اي شده اند، درصدد نجات چامپيون برمي آيند.
به نظر مي آيد كه همه شخصيت هاي سه قلوهاي بلويل در كودكي دچار صدمه روحي شده اند به جز چامپيون كه حزن، بي علاقگي و فقدان اشتياقش ريشه در مرگ پدر و مادرش دارد. دم برونو هنگامي  كه توله اي بيش نيست زير قطار اسباب بازي مي ماند، حادثه اي كه تا پايان او را دچار نوعي رابطه عقده وار با قطارها مي كند. او كه دقيقاً مي داند قطارها چه ساعتي از مقابل پنجره خانه مي گذرند، با شتاب خود را به آن جا مي رساند تا به مسافراني كه در حال تردد هستند پارس كند. برونو حتي در روياهايش خواب قطار مي بيند، اما  اين جا اوست كه سوار قطار است و مسافران هستند كه از پنجره پارس مي كنند.
روياي برونو به راحتي مي تواند به عنوان نوعي «صاعقه تكرار» فرويدي تعبير شود كه برونو را از موضع مفعول (چيزي كه كنش بر آن انجام مي شود) به موضع فاعل (انجام دهنده كنش) ارتقا مي دهد. در هر حال، آنچه كه در روياهاي برونو مهم است يك حس حركت دايمي است. چامپيون نيز، علي رغم سكون خود، قهرمان دوچرخه سواري است، پديده اي كه تنها در «حركت» معنا مي يابد. از  اين رو، چامپيون شايد نمادي از «پارادوكس» ذهنيت فرانسوي در دوران دوگل است كه در عين اسارت در شتاب تكنولوژيك، دچار نوعي خلسه روحي و اجتماعي شده است.
001524.jpg
از راست به چپ: شانتال كوليبر برونر، سيلوان شومه، ژان - كريستف لي

اين همان دوگانگي حاكم بر تفكر غربي است كه از دكارت به  اين طرف گريبانش را گرفته است، دوگانگي ميان ذهن و ماده كه به ويژه در تريلوژي ساموئل بكت، «مالوي»، «مالون مي ميرد» و «نام نبردني» تجلي گويايي مي يابد. مالوي، به عنوان مثال، شخصيت زهوار در رفته اي است كه در ابتدا با عصا، سپس با دوچرخه و بعد روي صندلي چرخدار از  اين سو به آن سو مي رود. اگر به درستي به ياد بياورم، كنت برك در جايي شخصيت هاي بكت را «سنتارهاي دكارتي» خوانده است. بالاتنه سنتارها در اساطير يوناني انسان بود و پايين تنه آنها اسب.  اين كم و بيش همان دوگانگي است كه ذهن ديويد كروننبرگ را نيز به خود مشغول كرده است، ذهني كه در آن ماشين به پاره اي از موجوديت انسان و امتداد آنها تبديل شده است. شايد به همين دليل است كه اعضاي مافيا همگي به شكل مستطيل هستند؛ اشكال هندسي كه بعد غيرانساني و ماشيني مضاعفي به آنها مي دهد. در حقيقت به هنگام تعقيب و گريز پاياني فيلم، در حالي كه  اين آدم هاي مستطيل نما يكي يكي متلاشي و از ميدان خارج مي شوند، به نظر مي رسد آنها به شكل ارگانيكي امتدادي از اتومبيل هاي سيتروئن خود باشند. بر همين منوال چامپيون و برونو امتدادي از قطار و دوچرخه هستند و مادام سوزا امتدادي از كفش «طبي» خود.
در صحنه پاياني سه قلوهاي بلويل، در حالي كه چامپيون با كمك مادام سوزا و همدستانش با ركاب زدن پياپي با درهم كوبيدن ديوار ساختمان قمارخانه مخفي، سكويي را كه دوچرخه اش بر آن نصب شده و در جلويش صحنه سينمايي است به خيابان مي راند. كاراكترها به عنوان انيميشن در خياباني ركاب مي زنند كه خود نيز انيميشن است و در مقابلشان نيز بر صحنه سينما خيابان تو در تويي است كه هر چند «تصويري واقعي» در انيميشن است، در امتداد پايان ناپذير خود چيزي جز توهم در دل توهم نيست.  اين جاست كه فليني، وودي آلن و ژان ـ لوك گدار از خلال  اين شگرد فاصله گذارانه در سه قلوهاي بلويل با هم ملاقات مي كنند.
اين فيلم در جشنواره فيلم فجر در بخش جشنواره جشنواره ها به نمايش درمي آيد. علاقه مندان فيلم هاي پيشرو انيميشن اين فرصت را از دست ندهند.

سينماي جهان
001512.jpg
يك جسم بيمار
«راسل كرو» هنرپيشه مطرح فيلم هاي «يك ذهن زيبا»، «گلادياتور» و «ارباب و فرمانده: طرف دور دنيا» به هنگام انجام يكي از صحنه هاي فيلم «مرد سيندرلا» روانه بيمارستان شد.
اين هنرپيشه درصدد بود يكي از صحنه هاي مربوط به مبارزات بوكس اين فيلم را احيا كند كه آسيب ديد و راهي بيمارستان شد.
شركت فيلمسازي يونيورسال پيكچرز با اعلام مطلب فوق گفت: پس از درمان هايي كه بر روي اين هنرپيشه انجام شد پزشكان به سرعت جراحي بر روي شانه آسيب ديده اش را آغاز كردند. با توجه به مصدوميت كرو توليد فيلم با يك وقفه يكماهه همراه مي شود.
001509.jpg
ران هاوارد، با اسكارهايي كه به خاطر فيلم «يك ذهن زيبا» به دست آورد

فيلم مرد سيندرلا داستان زندگي «جيم برادوك» قهرمان مطرح بوكس جهان را روايت مي كند كه به سال ۱۹۳۵ در يك مسابقه دشوار، حريف نامدارش «مكس باير» را مغلوب كرد و به شهرت جهاني دست يافت.
«اكيوا گولدزمن» كار نگارش فيلمنامه و «برايان گريزر» تهيه فيلم را برعهده دارد. اين در شرايطي است كه «ران هاوارد»، خالق فيلم هاي يك ذهن زيبا و گمشده در مقام كارگردان اين اثر به فعاليت مي پردازد.
خبرها حاكي از اين است كه شركت هاي فيلمسازي «ميرامكس» و «يونيورسال پيكچرز» از «رنه زلوگر» بازيگر فيلم هاي «من، خودم، آيرين» و «شيكاگو» دعوت كرده اند كه در اين فيلم نقش همسر «برادوك» را بازي كند. اين شركت ها توافق كردند كه در ازاي حضور زلوگر در فيلم هاي «خاطرات بريجيت جونز» و مرد سيندرلا دستمزدي بالغ بر ۲۱ ميليون دلار به وي بپردازند. شركت فيلمسازي يونيورسال توزيع فيلم را در داخل آمريكا بر عهده دارد. اين در شرايطي است كه شركت فيلمسازي ميرامكس توزيع خارج از كشور را در دست دارد.
نامزدهاي تمشك زرين
001506.jpg

در حالي كه به  زودي نامزدهاي اسكار امسال اعلام مي شود، بدترين هاي سال گذشته نيز جايزه مخصوص خودشان را خواهند داشت.
از نامزدهاي مشخص شده براي عنوان بدترين فيلم، يكي هم شكست سينمايي زوج تازه از هم جدا شده بن افلك و جنيفر لوپز، «جيلي» است كه در نه رشته كانديداي دريافت تمشك زرين اعلام شده. «جيلي» نامزد بدترين فيلم، بدترين بازيگر مرد و بدترين بازيگر زن شده است. نامزدهاي ديگر عنوان «بدترين فيلم سال» عبارتند از: «فرشتگان چارلي ۲»، «كنكان واقعي»، «گربه در كلاه»، «از جاستين به كلي».

سينماي ايران
تمركز زدايي سينمايي
حسين ياغچي
شايد برگزار كنندگان دوره اول جشنواره فيلم فجر در زماني كه تصميم به برگزاري آن گرفتند خبر نداشتند كه اين مراسم در چند سال بعد، تبديل به مهم ترين مجمع هنري ايران خواهد شد. دوره هاي آغازين جشنواره با سردي و عدم استقبال نسبي تماشاگران مواجه بود. مثلاً يكي از بازيگران خاطره اي را تعريف مي كند مبني بر اين كه در دومين جشنواره فيلم فجر علاوه بر اين كه نامزد دريافت بهترين هنرپيشه نقش دوم بود، به كسب اين جايزه هم نايل آمده است، حال آن كه نه از نامزدي و نه از برنده شدنش هيچ اطلاعي نداشته است. در زماني كه شركت كنندگان در جشنواره از چگونگي برگزاري آن بي اطلاع بوده اند مشخص است كه ميزان استقبال مردم هم در چه رده اي قرار داشته است. البته بايد توجه داشت كه دليل عدم استقبال از دوره هاي آغازين جشنواره فجر بيش از آن كه به نحوه برگزاري آن ارتباط داشته باشد،  به شرايط حاكم بر جامعه ايران در آن زمان مربوط مي شده كه توضيح آن بيشتر در حوزه جامعه شناسي مي گنجد تا سينما.
اما با اين حال در يك تحليل كلي مي توان اينگونه گفت كه جامعه اي كه در تب و تاب انقلاب اسلامي سال ۵۷ خود بوده و به باز آفريني ارزش هاي خاص آن انقلاب علاقه  نشان مي داده، سينما در نظرش در درجه چندم اهميت قرار داشته است. با همه اينها، جشنواره در شروع فصل جديد تاريخ سينماي ايران نقش بسزايي ايفا كرده است. اگر بخواهيم مبدايي براي سينماي پس از انقلاب در نظر بگيريم بايد نخستين جشنواره بين المللي فيلم فجر را انتخاب كنيم. چه، در اين زمان سينما شكل سازمان يافته اي به خود گرفت و اهداف و برنامه هاي مسئولان درباره سينما نمود عيني و عملي يافت. در سال هاي قبل از برگزاري جشنواره نشانه هاي توليد فصل جديد سينماي ايران در فيلم ها احساس مي شد، ولي همان طور كه اشاره شد اين موضوع به طور نظام مندي وجود نداشت. شايد بتوان مهم ترين دليل برگزاري جشنواره فجر را در همين نكته دانست.
در واقع مسئولان فقط به خاطر اعلام شروع دوران جديد سينمايي به برگزاري جشنواره همت گماردند و بنابراين چندان در قيد و بند ابعاد عمومي و اجتماعي آن نبودند. چه اين اعلام شما به منظور اطلاع سينماگران صورت گرفت و ساير اقشار جامعه نيازي به اطلاع از آن نداشتند.
به تدريج از نيمه دوم دهه ۱۳۶۰، جشنواره فيلم فجر از حالت محدود خارج شد و گام به عرصه تاثيرگذاري اجتماعي گذاشت. در اين دوران در سال هاي پاياني جنگ تحميلي قرار داشتيم و نياز به حضور پديده هاي جديد اجتماعي در جامعه احساس مي شد. جشنواره فجر يكي از همين پديده ها بود. به تدريج صف هاي طويلي كه در سال هاي بعد جزو امور عادي قلمداد شد، در جلوي سر در سينماهاي برگزاركننده جشنواره شكل گرفت و جشنواره فيلم فجر اين بار حضور خود در عرصه اجتماع را اعلام كرد. البته اين اعلام به معني خداحافظي از اعلام قبلي (برنامه هاي جديد در عرصه سينما) نبود بلكه در كنار آن قرار داشت. همزمان با اقبال عمومي از جشنواره فجر، برگزاري آن در نزد مسئولان ابعاد جديدتري به خود گرفت و كم كم به يكي از بنيادهاي سياستگذاري در امر سينما تبديل شد.
تا پيش از اين هم از طرح برخي موضوعات درفيلم ها از طريق اهداي جوايز به آنها حمايت مي شد اما در اين دوران چنين رويه اي، آشكارتر شد تا جايي كه مي شد از بيانيه پاياني هيات داوران به مثابه سياست هاي سال بعد معاونت سينمايي ياد كرد.
علت اين كه در سال هاي نخست جشنواره،
آنچنان كه بايد و شايد موضوع اعلام حمايت هاي دولت از برخي فيلم ها از طريق اهداي جايزه به آنها جدي گرفته نمي شد اين بود كه در آن زمان طيف هاي مختلف فيلمسازان هنوز در عرصه سينماي بعد از انقلاب حضور نداشتند و در سال هاي پس از آن بود كه در هر كدام از فيلم هاي جشنواره، نظرات و ديدگاه هاي مختلف و متمايزي مطرح شد كه البته قضاوت دولت را براي انتخاب يكي از اين ديدگاه ها اجتناب ناپذير مي ساخت. روند مذكور تا نيمه اول دهه هفتاد هم ادامه داشت. در اين دوران جشنواره فيلم فجر چه از سوي تماشاگران و چه از سوي دولت بسيار جدي گرفته مي شد و هر كدام از اين دو گروه به نحوي از برگزاري باشكوه آن حمايت مي  كردند در آن سال ها فيلم ها مميزي چنداني براي پخش در جشنواره دريافت نمي كردند و اين خود يكي از دلايل استقبال عظيم جوانان از فيلم هاي حاضر در جشنواره بود. در صف هاي طويل چه بسيار گروه هاي هنري كه تشكيل نمي شد و شايد اينگونه بتوان گفت كه طي آن سال ها بسياري از علاقه مندان جدي سينما يكديگر را باز شناختند و از اين ميان عده اي در صدد تشكيل مجامعي براي حضور حرفه اي در عرصه سينما برآمدند.
اما به نظر مي رسد كه در چند ساله اخير تب جشنواره به نسبت دوره هاي قبل تر فروكش كرده است. دلايلي چند بر اين موضوع مترتب است كه كاري به آنها نداريم. آنچه مهم مي نمايد اين است كه اتفاق مذكور بيش از آن كه حاوي بار منفي باشد نكات مثبتي در پي دارد. در جامعه اي كه همگان بر لزوم تمركززدايي تاكيد مي كنند بايد كاهش استقبال از جشنواره فجر را به فال نيك گرفت. چه اين نشان مي دهد كه جامعه، مجامع و گردهمايي هاي هنري ديگري را هم در خود ايجاد كرده و تنها به برگزاري جشنواره فجر وابسته نيست. اگر تمركز زدايي در ساير عرصه ها به كندي صورت مي  گيرد، در عرصه فرهنگ و هنر پيشرفت هاي خوبي را از سرگذرانده و افق هاي اميد بخشي را پديد آورده است.

|  ادبيات  |   ايران  |   تكنيك  |   جامعه  |   داستان  |   دهكده جهاني  |
|  عكس  |   علم  |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |