صحبت شيطان
مجموعه داستان
به انتخاب آلفرد هيچكاك
ترجمه كيميا بالازاده
ناشر: اميركبير
آلفرد هيچكاك در طول دوران حياتش، علاوه بر اين كه فيلمساز خوبي بوده و در آن به كمال رسيده، «ستاره» بسيار بااستعدادي هم لقب گرفته است. مثلاً يكي از استعدادهاي او اين بوده كه در صحنه هاي ابتدايي فيلم هايش حضوري گذرا داشته است يا مثلاً از ميان داستان هايي كه مي خواند، بهترين ها را گزينش مي كرده و شايد از اين جهت باعث رساندن اين داستان ها به اوج بوده است.
در كتاب «صحبت شيطان» هم با مجموعه ديگري از داستان هاي منتخب هيچكاك، مواجهيم كه البته بسيار شبيه فضاي فيلم هايي است كه او در سينما ساخته است.
در بخشي از داستان وارث قتل كه نوشته «ادليسي» است چنين مي خوانيم:
«... در اتاق نشيمن مبلماني ارزانقيمت و مطابق روز قرار داشت. وانمود كردم كه در حال آزمايش گوشي به كمك اپراتور هستم. قطعات گوشي را از هم باز كردم و با وجود آن كه او حركاتم را زيرنظر داشت، فرستنده ظريفي را كه با خود آورده بودم جدا كردم. مطمئن بودم نمي داند چه چيزي است. اين نوع فرستنده ها خيلي كوچكند، يك بار يكي از آنها را در زيتوني پلاستيكي گذاشتم و آن را در نوشيدني انداختم. بدين ترتيب دويست پا آن سوتر توانستم به مكالمات داخل بار گوش كنم. چند لحظه بعد، وقتي كارم تمام شد بوق تلفن را امتحان كردم و به خانم ولز گفتم: قطعات جديدي در آن كار گذاشتم كه توليد اشكال نكند. تلفن شما بسيار خوب كار مي كند، متشكرم خانم.»
درباره كشتن
آدمكش كور
نويسنده: مارگارت آت وود
ترجمه: شهين آسايش
ناشر: ققنوس
چاپ: ۱۳۸۲
مارگات آت وود، نويسنده پرطرفدار كانادايي با نوشتن رمان «آدمكش كور» موفق به كسب جايزه مهم «بوكر» در سال ۲۰۰۰ شده است. آت وود در رمان ها و داستان هاي كوتاهي كه نگاشته بيش از همه به موضوع روان شناسي قاتلان علاقه نشان داده و ساختار داستاني آثارش را بر همين اساس، سامان بخشيده است.
در بخشي از رمان آمده است:
«فقط يك عكس از او دارد. عكس را در يك پاكت قهوه اي كه رويش نوشته «بريده روزنامه ها» گذاشته است و آن را در ميان صفحات گياهان ماندگار براي باغ سنگي كه كس ديگري نمي خواندش پنهان كرده است. عكس را با دقت حفظ كرده است، چون تقريباً تنها چيزي كه از او دارد؛ يك عكس سياه و سفيد است كه با يكي از آن دوربين هاي جعبه اي دست و پا گير قبل از جنگ گرفته شده؛ دوربيني كه دهانه آكاردئوني شكل دارد، با فلاش كار مي كند و جعبه خوش ساخت و چرمي اش با بندها و قلاب هاي پيچيده اي كه دارد به پوزه بند شبيه است. عكس آن دو را، آن زن و مرد را در پيك نيك نشان مي دهد، پشت عكس كلمه پيك نيك با مداد نوشته شده است ـ بدون اشاره به نام زن يا مرد ـ لازم نيست نام آنها را بنويسد، نامشان را مي داند.»
هنر آت وود در آن است كه مي تواند علي رغم برخورداري اغلب داستان هايش از موضوع و مضمون واحد، در تمام داستان هايش جذابيتي جداگانه ايجاد كند و به اين طريق خوانندگان را به خواندن داستان هايش علاقه مند كند.