شون پن
وقتي مي شنوي شون پن گفته كه هاليوود بزرگترين نهاد تخريب روياهاست چندان تعجب نمي كني. تقريباً در تمام روزهايي كه او در هاليوود زندگي كرده، اين مخالف خواني ها را هم انجام داده؛ او يك مخالف خوان بزرگ است.
هاليوود نشينان شايد تا پيش از اعدامي (قدم زدن مرد مرده) شون پن را چندان جدي نگرفته بودند. بازيگري كه كارش را از خرده نقش هايي در آثار معمولي و حتي رده B آغاز كرده بود و حالا در اعدامي، چنان مقابل سوزان ساراندون ايفاي نقش مي كرد كه خيلي ها فراموش كرده بودند او هيچ يك از المان هاي لازم براي حضور در سينماي آمريكا را جز بازيگري ندارد. او البته پيش تر هم يك بار خبرساز شده بود. وقتي با يكي از جنجالي ترين خواننده هاي دهه هشتاد ازداوج كرد. اما اين بار پن را نشريات زرد كه مهم ترين نشريات سينمايي جهان محسوب مي شوند روي جلد بردند. آن روزها و خيلي بعدتر دستمزد پن فراتر از پانصد هزاردلار نرفت ولي يك سري نقش آفريني زنجيره اي در كارهاي برتر نيمه دوم دهه نود سبب شد تا شون پن اوج بگيرد؛ چنان كه براي «من سام هستم» ۵ ميليون دلار دستمزد گرفت و نامزد دريافت اسكار هم شد.
حالا اما شون پن يك گام بالاتر رفته است؛ او اين روزها گلدن گلاب را برده هر چند حتي زحمت گرفتن جايزه را هم به خود نداده. كلينت ايستوود كارگردان «رود مرموز» بود كه روي سن، به جاي پن از حاضران قدرداني كرد. بازي پن در «رود مرموز» آنقدر خوب بوده كه نامزد اسكار هم شود و از حالا خيلي از كارشناسان او را بخت اول دريافت مجسمه طلايي اسكار در نيمه اسفندماه بدانند.
شون پن يكي از متفاوت ترين ستاره هاي سينماي آمريكاست. در اين مورد شكي وجود ندارد.
بيل موراي
شايد خيلي ها بيل موراي را با فيلمي چون فرشتگان چارلي و در نقش رابط چارلي با فرشته ها به ياد آورند اما ستاره ريز نقش انگليسي سال هاست كه بازي مي كند و در صحنه هاي كوچك و بزرگ مي درخشد. اين را وقتي مي شود فهميد كه به كارنامه بلند او دقت كنيم كارنامه اي كه نام هاي بزرگي در آن ديده مي شود هر چند موراي هميشه زير سايه نقش هاي بزرگتر و بازيگران بزرگتر بوده؛ او را در «ادورد» به ياد داريد؟
امسال اما براي موراي متفاوت تر از هميشه بوده او هر هفته با يكي از نشريات و رسانه هاي بزرگ قرار مصاحبه داشته، همه ستاره هايي را كه سال ها زير سايه شان بوده و حالا همپاي شان شده به تمسخر گرفته و اصلاً با خيلي هايشان زور آزمايي هم كرده است. همه اينها ثمره حضور موراي در فيلم پرسر و صداي سوفيا كاپولا بوده است. فيلمي با نام «گمشده در غربت».
فيلم كاپولا يك كمدي به شدت هوشمندانه است كه شنيده ها از داشتن مايه هايي از كارهاي وودي آلن در آن حكايت دارد. دختر بي استعداد فرانسيس نورد كاپولا در بازيگري پس از دو فيلم حالا نشان داده كه كارگرداني به شدت تواناست و بازي موراي در فيلم او چنان بوده كه يك بازيگر گمشده را به روي سن گلدن گلاب ببرد.
بيل موراي بازيگر خوبي است كه حالا در ميانسالي به جايي كه مي خواسته هم رسيده هر چند مي گويد: «وقتي مرا ستاره خطاب مي كنند خنده ام مي گيرد. براي ستاره بودن هيچ ظاهر مناسبي ندارم. حتي قد و قواره ام هم به يك ستاره نمي ماند. بيل موراي مگر مي تواند يك ستاره باشد؟»
چارليزترون
چارليز ترون چندسالي كوشيد تا از يك عروسك هاليوودي به يك بازيگر حرفه اي تبديل شود. تا همين يك سال پيش هم اگر از كسي مي پرسيدي ترون چگونه بازيگري است، مي گفت يك بازيگر از ميان صد بازيگر زني كه در فيلم هاي هاليوودي نقش هاي آسان را ايفا مي كنند و عمده دليل حضورشان هم زيبايي است. اما حالا او تنها با ايفاي يك نقش تبديل به بازيگري قدرتمند شده... اين بخش كوتاه از نوشته منتشر شده در تايم را بخوانيد تا به اين موضوع پي ببريد... «هيولا ثابت مي كند كه چارليز ترون ذاتاً بازيگر است. ايفاي نقش يك قاتل زنجيره اي كه به تازگي اعدام شده، در جاي خود يك جسارت است، چه رسد به اين كه بازيگري اين جسارت را تبديل به يك بلندپروازي كند.»
البته چارليز ترون در كارنامه اش نقش هايي خاص هم داشته؛ او در سال ۹۷ در «وكيل مدافع شيطان» مقابل آل پاچينو و كيانوريوز حتي براي لحظه اي هم كم نياورد و در فيلم ساده اي چون «نوامبر شيرين» هم نشان داده بود كه تا چه حد حرفه اي است. اما معمولاً در هاليوود همه چيز يكباره رقم مي خورد. چارليز ترون حالا يك بازيگر بزرگ است، نه يك ستاره.
از سوي ديگر براي اين بازيگر در گيشه هم امسال اتفاق هاي بزرگي افتاده؛ فيلم «كار ايتاليايي» او در گيشه فروشي صدميليوني داشت و پس از چند شكست پياپي او را در ميان بازيگران با فيلم هاي پرفروش هم قرار داد. هرچند او قبل تر از شكست هم گريخته بود... زماني كه بازي در «پرل هاربر» را به خاطر بازي در «نوامبر شيرين» رد كرده بود.
فرزند يك زندگي بحراني، حالا در هاليوود بازيگري است حرفه اي... آنقدر حرفه اي كه مي تواند از اين پس بهترين نقش هاي كارخانه روياسازي را انتخاب كند.
تيم رابينز
«هميشه از اجزاي يك نقش براي خودم چيزهايي را مي نويسم. در واقع نقش هايي را برمي گزينم كه پرسپكتيوي خاص دارند و از اين پرسپكتيو براي خودم نقشي را ترسيم مي كنم كه بايد اجرا شود. اينگونه اكثراً جواب گرفته ام.»
اين جمله هاي تيم رابينز درباره شيوه بازيگري اش است و وقتي اينگونه صحبت مي كند، بايد چهره هميشه آراسته اش هم در نظر گرفته شود. يك جنتلمن تمام عيار با ۱۹۴ سانتي متر قد و ظاهري كه هميشه جذاب است.
تيم رابينز را سال هاست كه مي شناسيم. از همان زماني كه او در رمانس هاي ابتداي دهه نود نقش عاشقان خوش رفتار و باوقار را بازي مي كرد اما در اين سال ها كم پيش آمده كه او كسي را غافلگير كند. اگر «جاده آرلينگتون» را ديده باشيد، اين شايد تنها موردي است كه رابينز در اين سال ها در آن درخشيده... هرچند موفقيت آن فيلم هم بيشتر براي فيلمنامه درخشان وغافلگيري فصل پاياني اش است تا بازي هاي بازيگرانش.
حالا اما تيم رابينز در «رود مرموز» كلينت استيوود درخشيده است. در نقشي خاص و پر پيچ و خم كه از رابينز كمي بعيد است. خيلي ها از زمان پيش توليد اعتقاد داشتند كه اين نقش شايسته راسل كرو است اما استيوود بر حضور رابينز تاكيد كرد و حال رابينز روي سن گلدن كلاب رفته و به نظر مي رسد براي اسكار هم مشكل چنداني ندارد. رابينز را از حالا بايد با چهره اي ديگر در نظر گرفت او يك بازيگر بزرگ است و البته كاملاً حرفه اي...