ماني خورشيدي
«طي تحقيقي كه در زمينه اولويت هاي ويژگي هاي شخصيتي پسر و دختر در دانشكده هاي مختلف انجام داده ايم، متوجه شديم دانشجويان علوم انساني و به خصوص روان شناسي زيبايي دختر را اولويت سوم خود قرار دادند. در صورتي كه همين معيار براي دانشجويان پزشكي اولويت اول بود كه البته اين معيار ثابت نيست و در شرايط محيطي و زماني و تعاملاتي افراد با ديگران تغيير مي كند.»
دكتر شكوه نوابي نژاد سال گذشته در همايش آسيب شناسي روابط دختر و پسر با بيان اين واقعيت تاكيد كرد كه جوانان بايد معيارهاي ازدواج را در ذهن خود صادقانه اولويت بندي كنند و سپس همسرشان را انتخاب كنند. اين روزها مشكلات خانوادگي زوج هاي جوان سبب شده است تا برخي كارشناسان به ريشه يابي علل اين مشكلات بپردازند. يكي از ريشه هايي كه به تازگي مورد توجه قرار گرفته است، نداشتن يك الگوي شفاف و روشن از همسر ايده آل است.
همسرگزيني
تا سال ها پيش خانواده ها مسئوليت مستقيم انتخاب همسر براي فرزندانشان را به دوش مي كشيدند. خواستگاري هاي سنتي و معيارهايي كاملاً خانوادگي در اين مجالس سبب شده بود تا جوانان فقط منتظر باشند تا پدر يا مادر همسر
آينده شان را معرفي كند.
بيشتر ما قصه مادربزرگ هايي را شنيده ايم كه «تا پاي سفره عقد» همسرشان را نديده بودند. اين قصه ها را مادربزرگ با آهي از ته دل تعريف مي كرد و اگر كمي احساس امنيت مي كرد، شايد قصه پرغصه دلدادگي اش را به يكي از جوانان فاميل هم برايمان مي گفت و از دست تقدير گله مي كرد كه نتوانسته با فرد دلخواهش ازدواج كند.
همين خواسته ها سبب شد كه اين روش رفته رفته منسوخ شود. هرچند هنوز هم در گوشه و كنار كشورمان پسرها و دخترها را براي هم «نشان» مي كنند و هنوز رسم «ناف بران» به قوت خود باقي است. اما به هرحال از سر ميل يا به اجبار خانواده ها مسئوليت انتخاب همسر را برعهده جوانان گذاشته اند.
حالا كه مسئوليت به گردن جوانان افتاد آنها علاوه بر اعمال نظر و سليقه در صورت بروز مشكل با همسرشان نيز مسئولند.
شايد اين جمله عجيب را شنيده باشيد كه «شما انتخاب كرديد» اين جمله رامعمولاً هنگام درگيري ميان زوج ها مردان با فرياد به پدر و مادرشان مي گويند و زنان در زاري هايشان به مادر يادآوري مي كنند.
به نظر مي رسد جوان امروز ـ به ويژه اگر در آستانه ازدواج باشد ـ راه مشكلي را تا انتخاب يك همسر خوب و تشكيل يك زندگي موفق پيش رو دارد.
ويژگي هاي همسر خوب
وقتي از خانواده هاي جوان مي پرسيم «ويژگي يك همسر خوب چيست؟» با فهرستي بلند بالا و پرتكلف روبه رو مي شويم. اما از جوانان مجرد كه سؤال مي كنيم اولين عكس العمل مشتركشان خنده اي از سر بي خيالي است.
نيما با خنده اي شيطنت آميز مي گويد: «به نظرم بهتره يك پدر پولدار پير داشته باشد.»
علي نگاه عاقل اندر سفيهي مي اندازد و مي گويد: «كي مي خواد ازدواج كنه؟»
مينو شانه بالا مي اندازد و زمزمه مي كند «من اصلاً قيد ازدواج را زده ام.» اما در پژوهش هاي انجام شده پول، زيبايي و تحصيلات در دسته مهم ترين معيارهاي جوانان قرار مي گيرند.
آنچه از نظر مشاوران خانواده ضروري به نظر مي رسد اولويت بندي معيارهاي انتخاب همسر است.
در هر حال جوان امروز زيربار حرف پدر و مادر نمي رود و انتخابش را خودش انجام مي دهد. تنها كاري كه مي توان براي اين گروه انجام داد راهنمايي و مشاوره دادن به آنهاست.
لجبازي خانواده ها
جوانان مي خواهند همسرشان را به تنهايي انتخاب كنند. خانواده ها هرچند به روشني با اين پديده نو مخالفت نمي كنند اما به نوعي ازدواج هايي را كه مورد نظرشان نيست، مختل مي كنند.
احمد پسر ۲۸ ساله اي كه تصميم گرفته بود با دختري ۳۳ ساله ازدواج كند با مخالفت شديد خانواده اش روبه رو شد. خانواده انتخاب او را به «صلاحش» نمي دانستند و به همين دليل سعي در سنگ اندازي و مخالفت هاي غيرعلني كردند. با اصرار احمد اين ازدواج سر گرفت اما قهر و بدرفتاري پدر و مادر تا سال ها ادامه داشت، حالا پنج سال از آن ازدواج گذشته و بالاخره خانواده احمد «سر مهر» آمدند اما سختي هاي سال هاي ابتدايي ازدواج هرگز فراموش نشده است. در واقع اين درگيري ها به نوعي كشمكش ميان خانواده ها منجر مي شود.
نوشين وقتي تصميم گرفت با علي ازدواج كند ۲۰ سال داشت. وقتي از روز ديدارش با خانواده علي حرف مي زند اشك در چشمانش جمع مي شود و مي گويد: «اينقدر سؤال هاي عجيب از من پرسيدند كه شوكه شدم» هرچند خانواده علي هم سال بعد به راحتي عروسشان را پذيرفتند اما كدورت ميان آنها با عروس هرگز برطرف نشد.
دكتر غفاري ـ روان شناس ـ معتقد است كه «پدر و مادرها» معمولاً پذيرش كافي براي عروس يا داماد را در خود ندارند. آنها با صلاحديد خود، سعي دارند قيم مآبانه با فرزندان برخورد كنند و همين سبب مي شود كه ميان انتخاب فرزندان و انتخاب خانواده اختلاف نظرهاي زيادي به وجود آيد.
او تاكيد مي كند كه: «آنچه مانع از حل اختلاف ميان خانواده و جوان براي انتخاب همسر مي شود عدم ارايه معيارها و دلايل كافي از سوي جوانان براي انتخاب همسر است.»
درواقع وقتي جوانان معيارهاي شفافي براي انتخاب خود ندارند خانواده ها انتخاب آنها را احساسي و به دور از منطق دانسته، با آن مخالفت مي كنند.
از زبان آمار
در پژوهشي كه توسط سازمان ملي جوانان انجام شد پرسش هايي نيز پيرامون «هويت همسرگزيني» از مخاطبان جوان پرسيده شد.
آنها در پاسخ به «تا به حال به طور جدي درباره انتخاب همسر فكر نكرده ام و نمي دانم چه همسري برايم متناسب است.» ۷/۵۷ درصد موافق و ۳/۴۲ درصد مخالف بودند. يعني نيمي از جوانان ما هرگز به معيارهايي براي انتخاب همسر فكر نكرده اند.
جالب است بدانيد كه ۶۶ درصد از اين جوانان گفته اند «با بررسي هايي كه كرده ام اكنون مي دانم چه نوع همسري براي من خوب است.» و ۶/۵۷ درصد نيز گفته اند: «در حال حاضر مشغول بررسي هستم تا ببينم چه همسري برايم مناسب است.»
اما همين جوانان با آن كه معيارهاي ثابت و دقيقي ندارند معتقدند كه در انتخاب همسر نبايد نظر بزرگترها را قبول كرد. در واقع تنها ۳/۱۹ درصد جوانان حاضرند نظر بزرگترها را قبول كنند، اما
۷/۸۰ درصد آنها تمايلي به قبول نظر بزرگترها ندارند. جالب است بدانيد ۲/۴۵ درصد آنها معتقدند بهتر است با روش هاي سنتي ازدواج كرده و ۸/۵۴ درصد مخالفند.
عرف و سنت
دكتر احمد احمدي ـ عضو هيات علمي دانشگاه اصفهان ـ معتقد است: «انتخاب همسر معمولاً براساس عرف و سنت و با توجه به معيارهاي قابل قبول طرفين صورت مي گيرد و اين معيارها اغلب وضعيت ظاهري، خانوادگي، اجتماعي، شرايط اقتصادي، ميزان تحصيلات، قابليت هاي ارتباطي و عقايد ديني است.
او مي گويد: «آدميان براساس ويژگي هاي شخصيتي خود رفتار مي كنند و براي تشكيل يك زندگي مثبت و كارآمد همسران بايد مشتركات شخصيتي داشته باشند.»
دكتر قاسم زاده ـ روان شناس و متخصص زوج درماني ـ مي گويد: «با فرض اين كه دختر و پسر جوان همديگر را انتخاب كرده اند، خانواده ها بهتر است شش ماه به آنان فرصت بدهند تا يكديگر را به درستي بشناسند. در اين مدت جوانان با روحيات يكديگر آشنا مي شوند و مي توانند با قاطعيت براي زندگي با يكديگر تصميم بگيرند.»
در واقع اين مشاور معتقد است كه حتي با داشتن معيارهاي شفاف و روشن بايد فرصت كافي داشته باشند تا با وجوه پنهان شخصيت يكديگر آشنا بشوند و پس از آن اين ويژگي ها را با معيارهاي از پيش تعيين شده مقايسه كنند.