جمعه ۱۹ تير ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۴۳۲
index
رئيس جمهور جديد عراق
در تضاد با صدام
004680.jpg
صورت و هيكل گرد الياور او را مردي دوست داشتني كرده است صورت ملايم او با چهره خشن صدام حسين كاملاًُ در تضاد است
سهيلا قاسمي
غازي الياور در دفتر خود و زير سايه كاخ كنگره بغداد در حالي كه هنوز هيجان زده به  نظر مي رسد نخستين روزهاي حاكميت را در دهانش مزه مزه مي كند او كه به شيوه سنتي از سر تا پا سفيد پوشيده مي گويد: «اين انتصاب گامي در جهت ساخت عراقي نو است.» وقتي پل برمر، حاكم آمريكايي، ۴۸ ساعت پيش از زمان موعود حكم رياست جمهوري او را تسليم كرد، الياور حس عجيبي داشت «وقتي ورقه را در دستانم گرفتم حس كردم چيزي مثل پروانه در ته قلبم مي لرزد. به ناگهان معني قدرت را حس كردم. در اين لحظه عجله داشتم حكم را به قاضي مدحت المحمود بدهم. صدام حسين با افراط گري هايش كشور را تضعيف كرد. ما باور داريم كه در عراق فعلي قدرت بسيار متفاوت است و دموكراسي وجود دارد.» او اين عبارات را به زبان انگليسي بيان مي كند. تسلط او به اين زبان فوق العاده است.
غازي الياور ۴۶ ساله، رئيس جمهور جديد دولت موقت عراق، نه حزب سياسي دارد و نه ارتش چريكي. خواننده آثار ماكياول و استيون كوي (نويسنده كتاب پرفروش هفت عادت افراد بسيار تاثير گذار) است و البته بايد اعتراف كرد كه پيش از هر چيز رئيسي موفق به شمار مي رود. در سال ۱۹۷۴ زماني كه براي اولين بار عراق را ترك كرد هدفش ورود به دانشكده نفت و معادن ظهران در عربستان سعودي بود. پس از آن مطالعات خود در زمينه مهندسي را در دانشگاه جورج واشنگتن ايالات متحده ادامه داد و سپس دوباره به عربستان بازگشت تا مديريت يك شركت ارتباطي را برعهده گيرد. اما آنطور كه خودش مي گويد سياست هميشه در خونش بوده است.
به گفته او در قبيله اش شمّر كه بزرگترين قبيله در عراق به شمار مي رود و شيعه و سني آن جا در كنار هم به سر مي برند، كليدهاي اصلي براي توانايي حضور در داخل يك دولت به او آموزش داده شده است. غازي الياور تعريف مي كند كه «صداقت، شرافت، اخلاقيات و به خصوص ديپلماسي» را در آن جا فرا گرفته است. مي گويد كه از والدينش نيز صبر و احترام گذاشتن به ديگران را فرا گرفته است: «من سني هستم و در موصل به دنيا آمده ام. اما خانواده ام همواره با كردها روابطي فوق العاده داشتند. وقتي خيلي جوان بودم مادرم سالي يك بار مرا به زيارت اماكن مقدس شيعيان در نجف و كربلا مي برد. به مسجد سني هاي بغداد هم زياد مي رفتيم. گاهي هم به كليساي مريم باكره سر مي زديم.»
قبيله شمّر نزديك به سه ميليون جمعيت دارد و از جنوب، از شبه جزيره عربستان آغاز شده، سوريه را در برمي گيرد و در شمال نيز تا عراق پيش مي رود. در راس اين قبيله عموي غازي يعني شيخ  محسن الياور، مردي با اصالت و با ايمان قرار دارد. وقتي صدام حسين در سال ۱۹۹۰ كويت را اشغال كرد، شيخ محسن تصميم گرفت عراق را ترك كند تا به اين ترتيب اعتراض خود را نشان دهد. پس از سقوط رژيم بعث عراق در آوريل ۲۰۰۳ بلافاصله به كشور بازگشت. اين پيرمرد بلافاصله از غازي الياور خواست كه به او بپيوندد. چند ماه پس از آن بود كه مهندس الياور به شوراي انتقالي پيوست. روز اول ژوئن ماه پيش او خودش را براي پست رياست جمهوري دولت جديد پيشنهاد كرد.
بديهي است كه غازي الياور مستقيماً توسط مردم انتخاب نشده است. او نيز يكي از همان كساني به شمار مي رود كه از تبعيدي طولاني بازگشته اند. مدت فعاليت او هفت ماه يعني تا پايان ژانويه خواهد بود و پس از آن انتخابات دموكراتيك برگزار خواهد شد. جعفر صاحب، روحاني اي كه در مسجد شيعيان امام كاظم در شمال بغداد فعاليت مي كند معتقد است: «از ميان ۲۵ عضو سابق شوراي دولتي، او تنها كسي بود كه عرب عراقي واقعي به شمار مي رفت.»
و چنين ادامه مي دهد: «او با همه قوم ها و مذاهب  راحت كنار مي آيد. ماه آوريل گذشته نيز به دليل مشاركت در مذاكرات فلوجه احترام همگان را به خود جلب كرد.»
عادل واحد مشعل معتقد است: «روابط قبيله اي او موجب قدرتش شده است او مردي است كه عميقاً ريشه در فرهنگ عراق دارد و اين مسئله براي مردم ما كه از سياستمداراني كه جز شناسنامه هيچ چيزشان عراقي نبود خسته شده اند، واقعاً نكته مهمي به شمار مي رود حبيب الخوزي، عضو سابق شوراي حكومت انتقالي غازي الياور را «مردي جوان و پر انرژي» مي داند و مي گويد: «صورت و هيكل گردش او را مردي دوست داشتني كرده است. صورت ملايم او با چهره خشن صدام حسين كاملاًُ در تضاد است.»
با اين حال وظايفي كه به دوش او است بسيار سنگين است. الياور مي گويد: «ما بايد با پرونده امنيتي قطوري روبه رو شويم و براي معضل بيكاري هم راهي پيدا كنيم.»
روابط كاري او با نخست وزيرش اياد علاوي خيلي خوب به نظر مي رسد. در مورد احتمال وقوع جنگ داخلي در ميان اقوام مختلف عراقي مي گويد: «اين افسانه به واقعيت بدل نخواهد شد به جاي آن بايد با تروريسم كه همانند طاعون است مبارزه كرد.» نكته ديگر باقي ماندن نيروهاي آمريكايي در عراق است. «بايد واقع بين بود. ماموريت آنها نمي تواند امروز يا فردا به پايان برسد. به علاوه نيروهاي جديد عراقي نيز به زمان نياز دارند تا بر امور مسلط شوند. قرار است كشورهاي عضو ناتو آموزش اين سربازان جديد عراقي را به عهده بگيرند. الياور اين نكته را نيز مثبت مي داند: «به اين ترتيب به تعادل مي رسيم و مي توانيم روابطمان با كشورهاي مختلف را بهبود ببخشيم. با فرانسه و همه كشورهايي كه به حقوق بشر مي پردازند نيز روابط خوبي خواهيم داشت.» البته قرار نيست از هيچ كشوري درخواست نيرو شود. غازي الياور در برابر انتقاداتي كه ممكن است از سوي مردم عراق صورت گيرد تدبيري اتخاذ كرده و قرار است در شبكه تلويزيوني محلي العراقيه، به طور هفتگي در برنامه اي يك ساعته تحت عنوان «ديدار با رئيس جمهور» حضور داشته باشد.
منبع:فيگارو

ديوار مرگ
004671.jpg
هيولاي جدا كننده اسرائيلي ها شرق بيت المقدس را مي شكافد و به دو نيم مي كند. اين حصار همسايگان فلسطيني را از هم جدا مي كند، كارگران را از محل كارشان، بچه ها را از مدرسه هايشان و كشاورزان را از زمين هايشان دور مي كند. در بعضي مناطق قطعه هاي بتني هشت متري فلسطينيان را از شهر آبا و اجداديشان جدا مي كند. دادگاه عالي اسرائيل ادعاي دولت اين كشور را مبني بر اين كه ايجاد اين ديوار براي دفاع اسرائيلي ها در برابر حملات فلسطيني ها ضروررت دارد پذيرفته است. اما هفته گذشته، قضات اسرائيلي حكم دادند كه مسير بخش هايي از ديوار به دليل وارد كردن زيان به ساكنان محلي و نقض حقوق آنان بايد تغيير كند. با تمام اين حرف ها بيشتر كارگراني كه در حال ساخت ديوار هستند، فلسطيني اند.
كارگران خيلي اهل حرف زدن نيستند. روسايشان به آنها گفته اند كه با خبرنگاران صحبت نكنند. نگهبان هايي كه مسئوليت پيش گيري از اقدامات خرابكارانه را دارند، در عين حال از نزديك شدن روزنامه نگاران نيز جلوگيري مي كنند. اما بالاخره راهي مي يابم تا با چند نفر از كارگران صحبت كنم. آنها روي تپه اي ماسه اي در سايه ماشين حفاري شان نشسته اند و ناهار مي خورند.
يكي از آنها مي گويد: «هيچ كداممان از ساخت اين ديوار خوشحال نيستيم، ولي اين كار را براي سير كردن شكم بچه هايمان انجام مي دهيم. چهار سال كارگر يك كارخانه بوديم ولي اخراجمان كردند و ديگر درآمدي نداشتيم. اين تنها شغلي است كه توانستيم در اين اوضاع گير بياوريم. كمي  دورتر از جاده سكوتي مرگبار بر محلي كه پيش از اين تقاطعي شلوغ و پر رفت و آمد بوده سايه افكنده است. «حسن ماوي» تلاش مي كند تا كسب و كارش را در سايه ديوار حايل ادامه دهد. او از زمان ساخت ديوار ۹۰ درصد درآمدش را از دست داده است و از دست كساني كه در ساخت آن شركت دارند، عصباني است.مي گويد: «اين ديوار فلسطيني ها را از فلسطيني ها جدا مي كند. كساني كه در ساخت آن شركت مي كنند، نفرت را در ميان برادران دامن مي زنند.» اما زماني كه گفته مي شود آنها به اجبار و براي خانواده هايشان دست به اين كار زده اند لحن او نرم تر مي شود و مي گويد: « بله، گاهي آدم ها كارهايي مي كنند كه اعتقادي به آن ندارند چون موقعيت آنها را مجبور مي كند.»

فشار اقتصادي
پس از حدود چهار سال درگيري، مناطق اشغالي دچار بحران اقتصادي بي سابقه اي شده است. دو سوم از فلسطيني ها با درآمدي معادل دو دلار در روز يا كمتر زير خط فقر زندگي مي كنند. تنها دليل آن هم سياست هاي سخت گيرانه اسرائيلي هاست. آنها نه تنها فلسطيني ها را از كار كردن در مناطق اشغالي محروم كرده اند ، بلكه با استقرار موانع جاده اي و پست هاي بازرسي ارتباط مردم را نيز به حداقل ممكن رسانده اند. دولت اسرائيل مي گويد اين اقدامات براي جلو گيري از حملات مبارزان فلسطيني ضروري است. به گفته «آري آرنون» اقتصاددان اسرائيلي هدف ديگري نيز با اين كار ها دنبال مي شود. او مي گويد: «اسرائيلي ها به زبان نمي آورند، اما اين اقدامات بخشي از فشاري است كه اسرائيلي ها براي متقاعد كردن فلسطيني ها به متوقف كردن قيامشان، به آنها وارد مي كنند. اين اقدامات بر اساس اين اصل احمقانه اما مشهور انجام مي شود كه وقتي جمعي را تحت فشار اقتصادي قرار دهي، آن جمع بالاخره كساني كه ديگران را تحريك مي كنند، متقاعد به تسليم مي كند. ولي اين نكته در نظر گرفته نمي شود كه انجام اين حملات با اجماع طرف هاي فلسطيني و به منظور تغيير موقعيت سياسي صورت مي گيرد.» او ادامه مي دهد: «وقتي اسرائيلي ها براي ساختن ديوار حايل به دنبال كارگر مي گردند، در واقع به دنبال كارگران ارزان مي گردند. آنها مي بينند كه در بخش فلسطيني مي توانند كارگران بسيار ارزانقيمت پيدا كنند. پس به سراغشان مي روند. اين ابتكارشان بسيار تحريك كننده است. زيرا اين كارگران دارند ديوار هاي زندان خودشان را مي سازند، ديوار هاي حصري تازه و اين كنايه اي تلخ در خود دارد.»

تلاش براي بقا
فلسطيني ها به ساخت ديوار حايل اعتراض مي كنند نه فقط به اين دليل كه اين ديوار زندگي آنها را بيش از پيش دشوار كرده است، بلكه هر روز زمين هاي بيشتر و بيشتري از آنها توقيف مي شود و در اختيار اسرائيلي ها قرار مي گيرد. بخش اعظم ديوار روي مناطقي ساخته مي شود كه اسرائيلي ها در سال ۱۹۶۷ اشغال كرده اند، نه در مرزي كه سازمان ملل بين اسرائيل و نوار غزه تعريف كرده است.
تظاهرات و اعتراضات محلي تاكنون نتيجه چنداني نداشته است. حكم «مفتي اكرم صبري» يكي از رهبران مذهبي بيت المقدس در منع مشاركت كارگران فلسطيني در ساخت ديوار حايل نيز به همين ترتيب. وقتي به محل ساخت ديوار برمي گردي بي نتيجه بودن اين احكام كاملاً به نظر مي آيد. يكي از كارگران مي گويد: «اكرم صبري تصور درستي از وضعيت جاري ندارد. اگر من اين جا كار نكنم چه كسي بچه هايم را سير مي كند؟ او بهتر است به جاي منبع درآمد ما راجع به چيز هاي ديگري صحبت كند.»
فلسطيني ها به ديوار حايل به عنوان بزرگترين مانع بر سر راه دولت مستقل فلسطين مي نگرند. اما كارگران پس از خوردن ناهارشان سر كارهايشان باز مي گردند. تلاش براي بقا، دست كم براي آنها، پيش از نبرد براي آزادي معنا پيدا مي كند.
باربارا پلت
ترجمه: رضا كاشاني

خبر
تلفن همراه و دموكراسي
004686.jpg

سال ۲۰۰۰ تنها ۳۲ درصد جوانان ۱۸ تا ۲۴ ساله آمريكايي در انتخابات رياست جمهوري اين كشور شركت كردند. اين رقم بسيار پايين است، اما با كمك سلاح جديد تبليغاتي يعني تلفن همراه در ماه نوامبر امسال وضعيت تغيير زيادي خواهد كرد. ۷۰ درصد اين جمعيت
۲۴ ميليوني مجهز به اين تلفن ها هستند.
هدف تبليغاتي بر اين پايه بنا شده كه ابتدا پيام هاي كوتاهي (SMS) براي تشويق جوانان به ثبت نام در ليست انتخاباتي تا لحظه آخر فرستاده مي شود و بعد تا لحظه آخر به ثبت نام كنندگان يادآوري مي شود كه بايد راي دهند اين روزها تلفن همراه به عنوان وسيله اي براي تبليغات تجاري مورد سوء استفاده شركت هاي مختلف نيز قرار مي گيرد.به هرحال هنوز معلوم نيست اين تكنولوژي به نفع بوش خواهد بود يا به نفع رقيب اصلي اش جان كري. پيش بيني اين مسئله آن هم در شرايطي كه كارشناسان پيش بيني مي كنند فقط ۵۰ درصد مردم پاي صندوق هاي راي خواهند رفت كار سختي است.

رقيب جان كري معاونش خواهد شد
جان كري، نامزد حزب دمكرات در انتخابات رياست جمهوري آمريكا ، جان ادواردز سناتور ايالت كاروليناي شمالي را به عنوان نامزد پست معاونت رياست جمهوري انتخاب كرد.
خبرگزاري فرانسه با درج اين خبر نوشت كه شبكه هاي تلويزيوني آمريكا اعلام كردند كه جان كري نام معاون آينده خود را در نشستي در پنسيلوانيا به طور رسمي اعلام خواهد كرد.
سناتور جان ادواردز ۵۱ ساله پسر يك وكيل ميليونر است. او رقيب كري براي تعيين نامزد دموكراتها در انتخابات رياست جمهوري آمريكا بود اما پس از اينكه نتوانست آراي لازم را بدست آورد، به نفع وي كنار رفت. انتخابات رياست جمهوري آمريكا قرار است در روز دوم نوامبر ( ۱۲ آبان) آغاز شود.
004677.jpg

راي دادن در حال خواب آلودگي
شعبه هاي راي گيري در اندونزي كه دوشنبه اين هفته براي انتخابات رياست جمهوري تدارك ديده بودند بسيار ديرتر از موقع مقرر گشوده شدند، چرا كه شب پيش از  آن بازي فينال يورو ۲۰۰۴ در جريان بود. اين بازي ساعت سه صبح به وقت محلي در اين منطقه آغاز شد بسياري از مسئولان شعبه ها كه تا صبح بيدار بودند نتوانستند به موقع برنامه را تماشا كنند. مگاواتي سوكارنو پوتري رئيس جمهور كشور نيز در كنار چندين تن از وزرايش به تماشاي بازي مشغول بود. او نيز وقتي پاي صندوق حاضر شد بسيار خسته و خواب آلود به نظر مي رسيد. روزنامه محلي «كوران تمپو» در اين باره نوشت: «اگر قرار است كانديداي بدي انتخاب كنيد همان بهتر كه در خواب راي دهيد.»

شما هم عربي حرف مي زنيد
004683.jpg

پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ جوانان بيش از پيش به آموختن زبان عربي علاقه نشان مي دهند. تعداد دانشجويان آمريكايي كه زبان عربي مي خوانند در سال ۲۰۰۲ درست دو برابر دانشجويان در سال ۱۹۹۸ شده است. دليل اين امر بسيار ساده است. با آموختن اين زبان مي توان به راحتي كار پيدا كرد. دولت تاكنون ۶۰ فرد مسلط به زبان عربي در استخدام داشت اما هم اكنون بيش از صدها تن با آموختن زبان بن لادن قادر به يافتن كار خواهند بود. حتي در استخدام راننده تاكسي يا شيريني فروش ها هم دانستن اين زبان اولويت است. ارتش و سازمان هاي اطلاعاتي هم نياز مبرمي به چنين افرادي دارند.
علاوه بر اين قرار است در ماه اوت، در آتلانتا اولين مدرسه ابتدايي دولتي كه آموزش زبان عربي در آن اجباري است، افتتاح شود. مسئولان مدرسه تاكيد كرده اند كه حداكثر ۲۵ درصد دانش آموزان اين مدرسه از كشورهاي عرب زبان خواهند بود.

يادداشت
دور باطل بي اعتمادي و خشونت
004674.jpg
ترجمه: نيره محمودي
«مستر؛ از ما عكس بگير!» اين جمله اي است كه هنوز هم ساكنان كربلا، بغداد، بصره و حيلا با ديدن من مي گويند. وقتي به عكس هايي كه سال گذشته از عراق گرفته ام نگاه مي كنم، چهره هاي بشاش و خندان بيشتري را مي بينم. اين درحالي است كه چهره مردم عراق در عكس هاي جديد بسيار متفاوت است.
در يكي از كافه هاي بصره دو ملوان در كنارم نشستند تا از وضعيت زندگي خود پس از تهاجم آمريكا به عراق سخن بگويند. يكي از آنها با نام «ابوجاسم» گفت: «ما انگليس را دوست داريم.» من سرم را تكان دادم و تصور كردم كه وي براي خوشايند من چنين حرفي زده است. اما او گفت: «نه نه ما واقعاً انگليس را دوست داريم.» او كيفش را بيرون آورد و عكسي را كه زير جلد پلاستيكي آن، جايي كه معمولاً افراد عكس هايي از خانواده خود را نگه مي دارند، به من نشان داد. آن عكس «ديويد بكام» بود.
گويي از آن عصر دل انگيز و بشاش در آن كافه در بصره سال هاي زيادي مي گذرد و انگار آن جا دنيايي ديگر بوده است. اكنون كه از اشغال عراق ماهها مي گذرد، اين احساس به عراقي ها دست داده است كه آزادي شان پايمال شده و درهم ريخته است.
نيروهاي ائتلاف در اين كشور به مردمي كه آنها را از بند رها كرده اند، اعتماد ندارند. به ويژه آمريكايي ها كه اكنون پشت  سيم هاي خاردار قرار گرفته اند و با سلاح هاي خودكارشان به سوي جمعيت و عابران بي آزاري كه به آنها چشم مي دوزند، نشانه مي روند. سربازان آمريكايي اكنون به مردمي كه احترام يكي از ضروري ترين لوازم زندگي شان است، بي واهمه و به زبان انگليسي دستور مي دهند.
در شهر حيلا، يكي از پر شيعه ترين شهرهاي عراق كه براي سرنگوني صدام شادماني غيرقابل وصفي داشتند، فارص و رياض از جمله كساني بودند كه در اين شادماني شركت كرده و با تجمع در اطراف جاده بغداد به نيروهاي ائتلاف در حال ورود به شهرشان خوش آمد گفتند. اما دو روز بعد زماني كه فارص و رياض از همان جاده در حال عبور بودند به يك پست ايست بازرسي نيروهاي ائتلاف نزديك شدند. اين دو تصور كردند كه نظاميان خارجي به آنها اجازه عبور داده اند، بنابراين به راهشان ادامه دادند. در همين زمان بود كه نيروهاي ائتلاف به سويشان شليك كردند. فارص كشته شد و يك گلوله نيز به سر رياض اصابت كرده و موجب نابينا شدن او شد. وقتي اتومبيل آنها را ديدم، محل اصابت ۱۹ گلوله را مشاهده كردم. به خانه رياض رفتم. دو دختر وارد اتاق شدند وقتي از رياض پرسيدم كه آيا آنها دخترانش هستند، با گريه پاسخ داد: «نمي دانم، نمي توانم آنها را ببينم.»
اينها حكايت از اين داشتند كه نيروهاي ائتلاف اشتباهات بزرگي را مرتكب شده اند. بسياري از دوستان عراقي ام اين موضوع را تاييد مي كردند. دكتر «حسين شهرستاني» نيز از جمله آنهاست. او يك فيزيكدان اتمي است كه به دليل سرپيچي از دستورات صدام ۱۲ سال را در زندان ابوغريب سپري كرده بود. او گفت اولين اشتباهي كه آمريكايي ها در عراق مرتكب شدند، عدم اعتماد به مردم عراق بود. او معتقد بود: «آمريكايي ها هر عراقي را يك دشمن بالقوه مي دانستند.» شهرستاني افزود كه پيامد اين رفتار توهين آميز خشم مردم عراق در مقابل نيروهاي ائتلاف بود. اين وضعيت موجب بروز خشونت هايي شد كه اكنون به واقعه اي هميشگي تبديل شده است. او گفت اكنون بزرگترين خطري كه وجود دارد اتحاد فزاينده ميان القاعده و نيروهاي منظم و سازمان يافته حزب بعث صدام حسين است.
اكنون دو ناكامي مستمر وجود دارد كه دوستان عراقي من عميقاً از آن در عذاب هستند. آنها هنوز هم نمي توانند عصرها كه هوا كمي خنك تر مي شود، در خيابان هاي پايتخت كشورشان قدم بزنند. زيرا بمبگذاران انتحاري، آدم ربايان و جنايتكاران هنوز در اين شهر پرسه مي زنند. از همه مهم تر اين كه نمي توانند قبول كنند كه ثروتمندترين و قدرتمندترين كشورهاي جهان اكنون ۱۵ ماه است كه در عراق هستند ولي باز هم برق قطع مي شود. عراقي ها براي دومين سال پياپي مجبور هستند كه دماي ۵۵ درجه سانتيگراد در روز را تحمل كنند.
سال گذشته هنگامي كه خشونت ها به اوج خود رسيده بود، يكي از معترضان به من گفت كه شما بايد كاري كنيد كه هرچه سريع تر اوضاع در عراق بهتر شود، زيرا در هواي گرم ما عصباني تر مي شويم و هواي گرم، گرم ترين و شديدترين واكنش ها را در پي خواهد داشت.
برگرفته از گزارش هاگ سايكس
خبرنگار بي بي سي

جهان
هفته
پنجره
داستان
چهره ها
سينما
ديدار
حوادث
ماشين
ورزش
هنر
|  هفته   |  جهان  |  پنجره  |  داستان  |  چهره ها  |  سينما  |  ديدار  |  حوادث   |
|  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |