دوران كودكي را هم با آرزوي پرواز سپري كرد. سال ۱۳۶۱ محمدنيما شجاعي، دانش آموز كلاس اول دبستان شهيد فكوري نيروي هوايي تهران بود. از همان سال ها عشق پرواز و كاوش فضا رهايش نكرد و امروز در ۲۸ سالگي با درجه دكترا عضو هيات علمي دانشكده هوافضا و مشغول تدريس به دانشجويان اين رشته است. وقتي از او مي خواهم پرونده علمي اش را با ما مرور كند، با مكثي كوتاه به سال ۱۳۷۲ باز مي گردد. زماني كه تحصيل در رشته مهندسي مكانيك را در دانشگاه تهران جنوب آغاز كرد و تنها يك سال بعد و در ۱۹ سالگي به عضويت انجمن مهندسان مكانيك ايران درآمد. مي گويد: جزو اولين كساني بودم كه به عضويت انجمن درآمدم و به عنوان نماينده انجمن هم انتخاب شدم. دوره فوق ليسانس با رتبه دو وارد رشته هوافضا شد و با رتبه يك از اين دوره فارغ التحصيل شد و بلافاصله تحصيل در دوره دكترا را آغازكرد و در آزمون دكتراي تخصصي هم توانست با رتبه نخست جواز ورود بگيرد.تجربه هاي علمي و پروازهايش را از زبان خود او بخوانيد:
جناب دكتر شجاعي شما خلبان هم هستيد؟
در درجه اول بيشترين سابقه پروازي من در مهندسي پرواز است. من همزمان با دوره فوق ليسانس يك ليسانسA-8p از هواپيمايي كشور گرفتم كه آن هم مشتمل بر تعمير و نگهداري هواپيماست. بعد از آن در امتحانات مهندسي پرواز شركت كردم كه پس از طي دوره هاي ويژه آن مدرك مهندسي پرواز هم گرفتم و سپس روي هواپيماي توپولف كار كردم كه نزديك به دو هزار ساعت سابقه پرواز دارم و موازي با اين دوره كار خلباني را هم شروع كردم كه هنوز كامل نشده است.
پس شما لذت پرواز را كاملاً مي توانيد حس كنيد. لذت پرواز براي كسي كه هم مهندسي هوافضا داشته باشد و هم پرواز را تجربه كند چقدر است؟
دقيقاً مانند كسي است كه در مورد ماشين اطلاعات داشته باشد و بخواهد رانندگي كند. اگر اين قضيه را گسترش بدهيم به پرواز مي رسيم. اگر كسي در زمينه هوافضا تحصيلكرده باشد هنگام پرواز دقيقاً درگير حس هايي مي شود كه زمان طراحي به آنها فكر مي كرد و حتماً بسيار لذت بخش تر خواهد بود.دو چيز لذت بخش ترين چيزها در زندگي است كه دومي اش پرواز است ولي اولي اش فرود است چون هر فرودي با فرود ديگر فرق مي كند، با هر فرودي يك تجربه جديد به دست مي آيد. به طور كل هر لحظه اي از پرواز يك تجربه است و مي شود گفت كه نقطه عطفي است بين تصميم گيري صحيح و تصميم گيري دقيق. چون موقع طراحي مي توان صدها بار اشتباه كرد و اشتباهات را تصحيح كرد ولي پرواز اينطور نيست. چون اشتباهات در پرواز قابل جبران است.
شما به عنوان عضوي از گروه پرواز مي توانيد راجع به فاصله گروه پروازي (خلباني) ايران با ساير كشورها توضيح دهيد؟
به جرات مي توانم بگويم كه بهترين خلبانان دنيا از آن ماست. به اين دليل كه حتي خيلي از شركت هاي خارجي به خلبانان خود براي پرواز به ايران حق ماموريت مضاعف پرداخت مي كنند؛ چون دستگاه ها و وسايل موجود در ايران دقيق نيست. تنها چيزي كه باعث مي شود پروازهاي داخلي به صورت امن انجام شود تجربه خلبانان ايراني (كادر پروازي) است.
آيا مي توان مشكلات اقتصادي پروازهاي ايران را به تحريم اقتصادي ايران نسبت داد؟
نمي توان همه عقب ماندگي اين صنعت را به گردن تحريم اقتصادي ايران انداخت چرا كه همه ماها مقصريم ما هميشه به فكر خريداري از ساير كشورها هستيم در صورتي كه ما مي بايست خيلي پيش تر از اينها به اين فكر مي بوديم تا از اين قضيه بي نياز مي شديم. فقط به اين مسئله افتخار كرديم كه ابوعلي سينا و خيام و ... داريم ولي فراموش كرديم كه حالا هم بايد چنين دانشمنداني داشته باشيم. اميدواريم كه با تاسيس چند رشته هوافضا كه در اين چند سال اخيرصورت گرفته اين گام ها زودتر برداشته شود.
صنعت هوافضاي ايران را چگونه مي بينيد؟
خيلي جوان. البته در زمينه موشك پيشرفت هاي خوبي داريم.
چرا ايران در رشته موشك پيشرفته تر از هواپيماست؟
بعد از هشت سال جنگ تحميلي صنايع دفاع ايران بسيار كارآزموده شد و به نقطه اي رسيد كه قابل ستايش است چون حركتي را كه نيروهاي نظامي ايران شروع كردند حركتي است برپايه علم، تلاش و روحيه بسيجي كه اين بار بسيج علمي را شروع كردند. اما چون هنوز به صورت تمام و كمال پي به نياز صنعت هواپيماسازي نبرده ايم در اين زمينه اقدام نمي كنيم. ما موشك مي سازيم تا از خودمان دفاع كنيم ولي نياز هواپيماسازي درك نشده است. براي مثال هواپيماي ايران ۱۴۰ به صورت مونتاژ در ايران ساخته مي شود كه همان آنتونوف ۱۴۰ است. البته شروع بسيار خوبي است ولي جوان است چون كمبود متخصص وجود دارد يعني اگر سال ها هم متخصص هوافضا تربيت شوند باز هم در اين زمينه كم هستند. بايد به آنها اجازه اشتباه كردن داد. در تمام دنيا به همين صورت عمل مي شود بسياري از ماهواره ها عمل نكردند يا بسياري هواپيماهايي كه با هزينه هاي بسيار زياد طراحي و ساخته شدند. چون مورد قبول نبودند فقط يك مدل از آنها ساخته شد و آنها را به موزه هاي هوايي فرستادند.
كشورهاي دنيا هزينه هاي بسيار زيادي را براي صنعت هوافضا مي كنند. بودجه ايران را براي اين صنعت چگونه مي بينيد؟
در مقام مقايسه بودجه هزينه هاي تحقيقاتي در اين رشته بايد گفت بودجه ما تقريباً صفر است كه ظاهراً اين مسئله در ايران مختص به هوافضا نيست و همه رشته ها اين مشكل را دارند.
با توجه به اين كه اين صنعت براي استقلال هر كشوري بسيار مهم است و همه كشورها به اين موضوع اهميت مي دهند (حتي بيشتر از بقيه شاخه هاي نظامي) و در ايران اين مسئله تقريباً صفر است چه پيشنهادي به عنوان يك مقام آگاه براي مسئولان داريد؟ بحث خصوصي سازي را در اين صنعت چگونه مي بينيد؟
ظاهراً سياست ها بر مبناي خصوصي سازي است ولي حركت به خصوصي ديده نمي شود. خيلي از كشورها پروازهاي شخصي دارند و حتي فرودگاه هاي خصوصي وجود دارد البته در ايران چند شركت خصوصي در اين زمينه فعاليت مي كنند ولي خيلي كم است.
آيا امكانات راداري ايران براي پاسخگويي به پروازي هاي شخصي مكفي است؟
وقتي در يك كشور بخواهد تحولاتي در اين زمينه صورت بگيرد و تعداد هواپيماها زياد شود مطمئناً در كنار آن نياز به يك سلسه تحولات است يعني گسترش چند بعدي كه اين امر خودش هم باعث اشتغالزايي و هم باعث جذب سرمايه و هم باعث انجام شدن كارها به روش آسان تر است. يعني مي توان با اين كار تهران را از تمركز امور خارج كرد.
با توجه به تحريم ايران از سوي آمريكا و متمايل شدن ساير كشورها از قبيل روسيه و چين، آيا كاركردن با اين كشورها به نفع ايران است؟
هواپيماهاي روسي در ايران به خصوص توپولوف ۱۵۴ كه خودم با آنها كار كردم ۳۰۰هزار ساعت پرواز موفق دارند. اين هواپيماها در ايران به طور متوسط هشت بار فرود مي آيند چون فاصله زماني شهرهاي ايران كم است و توپولوف در اين مورد واقعاً خوب جواب داده و در مقايسه با هواپيماهاي غربي بهتر عمل مي كند. هواپيماهاي بسيار خوبي اند و بسياربسيار ارزانند يعني اگر بخواهيم بوئينگ ۷۴۷ را با توپولوف مقايسه كنيم تفاوت قيمتي بوئينگ ۱۵ تا ۱۶ برابر توپولوف است. ولي تنها فرق آنها از نظر داخل اتاق و چيزهاي ظريفكاري است تنها اشكال توپولوف مصرف سوخت بالاي اين هواپيماست.
با توجه به بودجه ايران پيشرفت در اين زمينه را چگونه مي بينيد؟
با توجه به اين كه بودجه تقريباً صفر است پيشرفت خارق العاده است.
صنعت هوايي ايران پيشرفته تر است يا فضا؟
البته در صنعت هوا شروع به كار كرده ايم (موشك و مونتاژ و...) البته شروع به كار ماهواره زهره خيلي خوب بود ولي وقتي بودجه اي موجود نيست انتظاري هم نمي توان داشت.
چرا هوافضا در ايران شناخته شده نيست؟ چرا اين رشته در ايران دانشجويان كمي مي گيرد؟
اگر بازار كار اين رشته باز باشد قطعاً پيشرفت هم خواهيم داشت صرفاً با علاقه نمي توان سير شد. فارغ التحصيلان اين رشته مشكل كار دارند. يعني كار همراه با تحقيق با خيال آسوده از نظر مالي. كار در ايران وجود ندارد.
چگونه مي توان اين رشته را به كودكان، نوجوانان و جوانان شناساند؟
معمولاً وقتي از يك بچه پرسيده مي شود مي خواهي چكاره شوي مي گويد ۱ـ خلبان ۲ـ مهندس ۳ـ دكتر. يعني عموماً يكي از اين سه شغل را دوست دارند چون آينده آنها را مي بينند آينده دكتر را مي بينند آينده خلبان را مي بينند آنها مي توانند تشخيص دهند كه اين شغل ها مورد احترامند و محبوبيت اجتماعي آنها را مي بينند. ولي وقتي از يك جوان ۱۸-۱۷ ساله پرسيده مي شود مي خواهي چكاره شوي، مي گويد: شغل آزاد و اين دقيقاً به خاطر شرايط جامعه است. براي مثال وقتي در نمايشگاه كتاب فقط تعداد محدودي كتاب هوافضا عرضه مي شود نمي توان انتظار داشت دانشجويان دلسرد نشوند. وقتي دانشجويان استادان خود را مي بينند كه هنوز با مشكل مالي مواجهند و هر چه درآمد دارند صرف خريد كتاب مي شود چگونه دلسرد نشوند؟
به عنوان يك ايراني كه كشورش را دوست دارد از هوافضاي ايران چه انتظاري داريد؟
من دوست دارم با دانشجويان صحبت كنم و بگويم كه كساني كه الان دانشجوي اين رشته اند به عنوان نوك پيكان هستند و بايد فرهنگ هوافضاي ايران را بسازند و وقتي راجع به اين رشته صحبت مي كنند با افتخار صحبت كنند به همه بفهمانند كه هوافضا نقطه عطف همه مهندسي هاست چون بهترين نتايج ساير رشته ها در اين رشته استفاده مي شود.
و اما حرف آخر؟
از استادان خودم تشكر مي كنم و بايد بگويم كه خودم را واقعاً در حد صفر مي بينم از پدر و مادرم تشكر مي كنم و از استادان محترمم مثل دكتر طيبي، دكتر سلطاني، دكتر عباسپور، و دكتر غفوريان تشكر كنم. تشكر ويژه از كاپيتان عبداللهي فر مي كنم كه واقعاً ايشان در دنيا ناياب هستند و ركوردار پرواز ايران هستند با بيش از ۳۶هزار ساعت پروازي. چنين شخصي واقعاً گوهري در صنعت هوانوردي ما هستند و هنوز فعاليت دارند و همچنان تلاش مي كنند.