مرجعيت، مقاومت و سياست ورزي
پس از چند هفته درگيري شديد و مقاومت شهر ولايت، اينك بحران نجف فروكش مي كند اما نه آنگونه كه آمريكا، انگليس و برخي از اعضاي دولت موقت عراق طراحي كرده بودند؛ بلكه در حالتي كه خواست «ملت عراق» محقق مي شود و نيروهاي اشغالگر از پاي نهادن در اين شهر مقدس بازمي مانند، و شيعه «اقتدار» خويش را بازمي يابد، و والايي جايگاه مرجعيت شيعه بر همگان عيان مي شود.
همه به ياد داريم كه نيروهاي اشغالگر و بخش هايي از دولت موقت عراق با سوءاستفاده از عدم حضور آيت الله سيستاني در شهر نجف بر آن بودند كه اين شهر مقدس را به طور نظامي اشغال كنند و آنگاه نظرات خود را درمورد چگونگي اداره شهر و همچنين آينده سپاه المهدي - طرح ضرورت انحلال آن -بر همه شيعيان از جمله مرجعيت تحميل كنند و بدين ترتيب درگيري آغاز شد. نيروهاي اشغالگر و دولت موقت كه پيروزي خود را حتمي مي ديدند به هيچ وجه راه حل مسالمت آميز را نمي پذيرفتند. راه حل مسالمت آميز از نگاه آنان تسليم بي قيد و شرط مقاومان شهر نجف بود.يك لشكر از نيروهاي ويژه آمريكا با پشتيباني نيروي هوايي، هوانيروز و تانك و زرهپوش برآن بودند كه تجربه خود در به زانو درآوردن ارتش صدام آن هم فقط در چند روزي كه نياز انتقال از مرزهاي جنوبي تا قلب عراق بود را تكرار كنند. اما اين بار ۱۲ روز طول كشيد تا فقط بخش هايي از شهر نجف را اشغال كنند و آنگاه دو هفته ديگر در پشت در هاي منطقه قديمي شهر و حرم مطهر حضرت امير(ع) باقي ماندند تا ناكامي را تجربه كنند. تا جايي كه روز پنجشنبه ۵/۶/۸۳ جرج بوش رئيس جمهور آمريكا براي نخستين بار ناگزير شد در مصاحبه خود با روزنامه نيويورك تايمز اعتراف كند كه «در محاسبه اوضاع عراق دچار اشتباه شده است.»
ديگر شكست خورده اين ميدان برخي از اعضاي دولت موقت عراق بودند كه مي كوشيدند تا تجربه صدام در سركوب ملت مظلوم عراق را تكرار كنند. حازم شعلان وزير دفاع اين دولت هر از چندي در صحنه ظاهر مي شد تا مهلت سه ساعته خود به مقاومان شهر نجف را تكرار كند. تهديدهاي توخالي اين وزير بيچاره يادآور نمايش هاي سعيد الصحاف آخرين وزير تبليغات صدام است. اگر صحاف در اين نمايش چنان هنرمند مي نمود كه از سوي برخي كانال هاي تلويزيوني به كار دعوت شد، اما جناب شعلان چنان غيرحرفه اي در صحنه حاضر مي شد كه حتي فراموش مي كرد با لباس غيرنظامي نبايد سلام نظامي بدهد. فردي چنين كم توان كه عملا به مهره اي سوخته تبديل گرديد، بعيد است كه در آينده حتي بتواند نامزد مجري برنامه هاي تلويزيوني شود.در اينجا و با شكست آمريكا و متحدان عراقي اش بار ديگر مرجعيت به صحنه آمد تا پويايي «شيعه» براي مقابله با چالش در هر زمان را به نمايش درآورد و نشان دهد كه نماد وحدت و دژ تسخيرناپذيري است كه به هنگام دشواري، همه شيعيان از هر گرايش و فكري را در بر خود دارد و ضمن بسيج توده ها، اهرم هاي قدرت شيعه را در اختيار مي گيرد تا آنها را در مسير تحقق اهداف اسلامي به حركت درآورد. اقدامات اخير آيت الله سيستاني همچون چند اقدام قبلي ايشان نشان داد كه مرجعيت شيعه افزون بر آن كه يك مقام والاي مذهبي و برآمده از بطن عقيده انتظار است، نهادي است كه همواره نياز تاريخي مظلوميت شيعه در يافتن پناهي در برابر همه ظالمان و آناني كه حقوق شيعه را ناديده مي انگاشتند برآورده سازد.و اينك مرجعيتي كه بالذاته و در همه سرفصل هاي مهم تاريخ از حله تا نجف و از نجف تا قم به طور مستقيم در سياست دخالت مي كرده و آن را بخشي از وظايف خود مي دانسته به صحنه آمده است و اينجا برخي از پيشگوييها و تحليلهاي روشنفكران سكولار مآب داخلي نيز كه در پي تفكيك مصنوعي نگره هاي بنيادين اعتقادي شيعه در دو مكتب نجف و قم بودند غلط از آب درآمد.مراجع شيعه براساس بينش اسلامي ناب خود همواره چنين بوده اند، نه آنگونه كه برخي در بيان آرزوهاي خويش مدعي آنند و بر اين اساس به گونه اي كاملا انتزاعي به دسته بندي مراجع و حوزه هاي ديني مي پردازند، بي آن كه از سير تطور انديشه در اين حوزه ها مطلع باشند. ديگر برنده اين ميدان سپاه المهدي بود كه پس از مقاومت چندهفته اي در برابر نيروهاي اشغالگر و ارائه تصوير شكست ناپذير از خود اينك با شجاعت و شهامت تمام با مرجعيت شيعه همراه مي شود و اداره شهر نجف را به وي وامي گذارد. آري پليس عراق تحت حمايت مرجعيت به نجف آمده است. پس ناگزير بايد در چارچوب سياست هاي آن عمل كند نه در راستاي خواست اشغالگران. سپاه المهدي منحل نشده و صرفا براي عبور از بحران نيروهايش در نجف سلاح خود را كنار گذاشته اند و حتي از تسليم آن به دولت موقت و ارتش عراقي در اختيار آمريكا نيز خودداري كرده اند.هرچند كه اين دوره از درگيري ها به سود مردم عراق پايان يافت، ليكن نبرد ميان اين ملت و اشغالگران طولاني است. مسير پرافت و خيزي كه فرجامش سربلندي اين ملت مسلمان و شيعيان دلير خواهد بود.
|