به دستور رئيس قوه قضاييه يك قاضي ويژه براي رسيدگي به كلا هبرداري يك ميلياردو۳۰۰ ميليون توماني تعيين شد
ساختماني كه تا پيش از اين نمايندگان كميسيون  هاي حقوق بشر اروپايي در آن در مورد رعايت موارد حقوق بشر در ايران به بحث مي  نشستند از هفته پيش محل ملاقات هاي مردمي هاشمي شاهرودي شد.

وز چهارشنبه 63 نفر از كساني كه در روند رسيدگي به پرونده قضائيشان با مشكل برخورد كرده بودند توانستند به اين ساختمان جديد وارد شوند.
خيابان شريعتي شلوغتر از شلوغترين ساعاتش بود. جمعيت در زير سايه درختان چنار نشسته بودند.
كوچه باغ سيماني را كه از بالاي ديوارهايش درختان چنار سرك كشيده اند با دو بار چك شدن طي كردم.
ساختمان جلسه كميسيون حقوق بشر اتحاديه اروپا با روساي قوه قضائيه با ديوارهاي كوتاه و ميله هاي بلند از بقيه ساختمان ها جدا شده است. ديوارها را تازه گچ زده اند و وقتي تكيه مي دهي تمام لباست گچي مي  شود. به همان سبك قديم صندلي چيده اند و حاج آقا حرف دل مردم را مي  شنود.
(رعا( با آن روسري بنفشش چشم از كار عجيب! من و ديگران برنمي دارد. كنار مادر رعا زني چادر عرب به سر نشسته است به سختي فارسي مي  فهمد و صحبت مي  كند ولي مي  گويد، براي شوهرش از اهواز آمده است. حكم شوهرش را نشانم مي  دهد. براي 6 گرم هروئين كه زن از آن به نام(دوا( ياد مي  كند به 12 سال زندان و 5 ميليون تومان جريمه نقدي محكوم شده است.
حكيمه ادامه مي  دهد: با 8 تا بچه نمي  دانم چه كار بكنم.
مي پرسم مگر چند سالت است. كمي فكر مي  كند و بعد مي  گويد 23 سال. غيرقابل باور بودن تعداد بچه اش را خود از نگاهم مي  فهمد و مي  گويد: يك هوو هم دارم. او 5 تا بچه دارد و من سه تا. از روز حادثه مي  گويد كه ساعت 3 بعداز ظهر به خانه اش در اهواز ريخته اند و شوهرش را برده اند. از خرجي خانه مي  گويد كه ماهي 10 هزار تومان توسط كميته امداد تامين مي  شود و از اينكه مجبور است براي امرار معاش همه اش در خانه پدرش باشد. او خالكوبي آبي رنگي را در پيشاني و چانه اش دارد و چشماني به رنگ كهر. هر چه مي  پرسم قبل از جواب دادن مي  گويد:(ها(.
زن، مسافري است از عراق كه براي آزادي شوهرش به اينجا آمده.حكيمه برايم ترجمه مي  كند او چه مي  گويد. وقتي از او مي  پرسم شوهرش در كجا زنداني است، مي  گويد: عراق. چند باري تكرار كرد و تا متوجه شدم كه او منظورش اراك هست.
۹ سال پيش شوهرش از عراق وارد ايران شد و در مرز دستگير. در اراك به جرم ورود غيرقانوني به كشور زنداني شد. مادر رعا مي  گويد جرم شوهرم سياسي است. در واقع او فكر مي  كند عبور از مرز جرمي سياسي است.
حالا ديگر سخت است در شهر جنگ زده بصره دو دختر 8 و 10 ساله را به تنهايي نگه  دارد. او مي  گويد: تازه فهميده كه شوهرش در ايران زنداني است. او پس از سه روز خيابان خوابي توانسته بود در رديف آخر صندلي هاي سالن ملاقات هاي مردمي هاشمي شاهرودي به انتظار بنشيند.
در سالن ، نگاه هاي متعجب اجازه نمي  دهد گچ و خاك نشسته بر پيراهنت را بتكاني. بيرون از سالن خبر انتصاب آيت الله محمد محمدي گيلاني به عنوان مشاور عالي رياست قوه قضائيه به دستم مي  رسد. پيش از اين او رياست ديوان عالي كشور را بر عهده داشت.
بيرون محوطه جمعيت بيشتري در زير چنارهاي ساختمان قديمي معاونت بين الملل قوه قضائيه نشسته اند.
۱۰۰ نفر از 450 نفر شاكي يك پرونده كلاهبرداري، نماينده خود را به سالن  ملاقات هاي مردمي رئيس قوه قضائيه فرستاده اند.
غلامرضا محمدي در اين پرونده متهم به كلاهبرداري يك ميليارد و 300 ميليون تومان است. او از هر كدام از اين افراد 3-2 ميليون تومان براي ساخت خانه اي در حوالي ملارد كرج گرفته بود. دو سال پيش شاكيان مال باخته او را در شهرداري ملارد پيدا مي  كنند و به ماموران كلانتري تحويل مي  دهند. شعبه 1035 مجتمع قدوسي وثيقه اي يك ميليارد و 600 ميليون توماني براي او در نظر مي  گيرد و او به خاطر عدم توان مالي براي پرداخت آن تا تشكيل دادگاه به زندان مي  افتد. سه ماه پيش او با گذاشتن يك سند تقلبي به جاي وثيقه آزاد مي  شود و ديگر كسي خبردار نمي   شود كه چه كسي اين سند را تهيه كرده و چه كسي درستي آن را تاييد.به دستور رئيس قوه قضائيه يك قاضي ويژه براي رسيدگي به كلا هبرداري يك ميلياردو۳۰۰ ميليون توماني تعيين شد .
امروز هم 63 نفر به پرونده شان رسيدگي شد و خيلي ها اميدوار از در آهني ساختمان جديد خارج شدند. بايد ديد آيا اين تعداد در هفته هاي ديگر افزايش خواهد يافت.

حدود ساعت 7 بعد از ظهر بود. سعيد بعد از كار روزانه خود را آماده مي كرد تا به خانه برود. ناگهان تلفن به صدا درآمد و منشي شركت سعيد را صدا زد. وقتي سعيد صباحي زاده گوشي تلفن را گرفت، صداي دخترك 8 ساله اش را شنيد كه از بابا مي خواست هرچه زودتر به خانه بيايد. او به پدرش گفت: بابا امشب تولد مامانه، زودتر بيا مي خوايم براش تولد بگيريم، اما راستي بابا، مامان نمي دونه ها.(
سعيد با لبخندي كه بر چهره اش نقش بست تمام خستگي روزانه را فراموش كرد و بعد از گپي كوتاه با دخترك 8 ساله اش كلاه ايمني خود را بر سر گذاشت و بعد از خداحافظي از همكارانش به طرف خانه راه افتاد.
در طول راه، چندين بار نگه داشت تا بتواند هديه مناسبي را براي همسرش بخرد، اما هيچ چيز به نظرش نمي رسيد. سعي كرد هرچه زودتر به خانه اش در پيشواي ورامين برسد تا از سر كوچه شاخه گلي براي همسرش خريداري كند. وارد اتوبان آزادگان شد، با سرعتي مطمئن در حال حركت بود و تنها به شب به يادماندني كه در پيش روي داشت فكر مي كرد.
ناگهان حس غريبي به وي غلبه كرد. حسي كه معنايش را نمي فهميد. همچنان گاز مي داد و در كمربندي اتوبان آزادگان حوالي 200 متري پل جاده ساوه مي رفت. در يك لحظه همه چيز به هم ريخت. راننده يك خودرو ناشناس به شدت با سعيد كه راكب موتورسيكلت بود برخورد كرد. همه چيز در يك لحظه سياه شد. سعيد تصوير كودك 8 ساله و همسرش كه در انتظار وي بودند را جلوي چشمانش مي ديد. اما ديگر همه چيز داشت تمام مي شد. كاروان مرگ به استقبال سعيد آمده بود. چشمانش تيره و تار شد. همه چيز غبار آلود بود. سعيد درحالي چشمانش را بست هرگز كسي نفهميد راننده ناشناس چه كسي بود؛ راننده اي كه اگر يك ذره وجدان داشت هرگز نمي گذاشت سعيد به خاطر شدت جراحت و خونريزي در گوشه كمربندي اتوبان جان سپارد. وقتي پيكري بي جان موتورسوار جوان توسط خودروهاي عبوري به بيمارستان انتقال يافت، پزشكان اعلام كردند اگر وي بلافاصله بعد از تصادف به بيمارستان انتقال مي يافت، اميدي براي زنده مانش وي وجود داشت.
از 24 مردادماه امسال تاكنون كودك 8 ساله در انتظار ورود پدر به خانه، بهانه گيري مي كند و همسر سعيد در غم از دست دادن تنها مونس زندگيش مشكي بر تن دارد. برادر سعيد طي تماس تلفني كه با روزنامه داشت از اين حادثه دلخراش صحبت كرد و تنها درخواستش اين بود: هركس كه شاهد اين تصادف بوده يا اطلاعاتي از راننده فراري دارد با ما تماس بگيرد. شايد با پيداشدن راننده فراري، يا معرفي وي به ماموران انتظامي، خانواده سعيد به آرامش روحي و جسمي دست يابند.

سياه خوفناك( دستگير شد
سرهنگ كشفي معاون جنايي آگاهي تهران پنج شنبه گذشته ضمن اشاره به دستگيري دو نفر از اعضاي باند موسوم به …سيا خوفناك” از برخورد قاطع پليس با كيف قاپان حرفه اي خبر داد.
در پي شكايات مكررمردم مناطقي ازغرب تهران و دريافت گزارش هايي مبني بر سلب آسايش اهالي اين محلات توسط عده اي از اراذل و اوباش و ارتكاب جرايم مختلفي توسط آنان، ستاد ويژه اي در پليس آگاهي تهران براي بررسي و رسيدگي به اين موضوع تشكيل شد.
ماموران در بررسي هاي نامحسوس خود دريافتند كه فردي به نام” سيامك . ط” معروف به” سيا خوفناك …با تشكيل باندي مركب ازاراذل و اوباش در مناطق غرب تهران اقدام به ارتكاب سازماندهي شده جرايمي چون كيف قاپي و زورگيري مي كنند. با توجه به اين كه در سال هاي اخير مبارزه با كيف قاپي يه عنوان يكي از اولويت هاي اساسي پليس آگاهي تهران مطرح بوده است عوامل اين ستاد ويژه پس از چندين ماه تلاش شبانه روزي وجمع آوري اطلاعات لازم ، موفق شدند 25 نفر از اعضاي اين باند از جمله سيامك طاهري را شناسايي و دستگير كنند. اعضاي اين شبكه پس ازدستگيري به انجام بيش از 100فقره كيف قاپي و شرارت به صورت باندي اعتراف كردند واز آنان مبالغي به ارزش 8 ميليارد ريال به دست آمد.
سرهنگ كشفي با بيان مطالب فوق ضمن اشاره به ابعاد گسترده فعاليت اين شبكه كيف قاپان حرفه اي، از دستگيري دو نفر از اعضاي اصلي اين باند كه با ترفندهاي مختلف بارها از دست پليس گريخته بودند خبر د اد.
وي گفت : پس از دستگيري سيامك و اعضاي ديگر اين باند،” داود بچه” و سياوش (برادر سيامك. ط) كه از سركرد گان اين شبكه بودند با ترفند هاي مختلف موفق به فرار از دست ماموران شدند.اين دو نفر براي گمراه كردن ماموران ما سرخط هايي از خود به جا گذاشته بودند كه نشان مي داد آنان از كشور خارج شده و در مالزي به سر مي برند به طوري كه تمام دوستان وآشنايانشان نيز مدعي بودند آنان به خارج رفته اند. كشفي ادامه داد: با تمام اين تفاسير ماموران ما به تحقيقات خود در اين زمينه ادامه داده و چندي پيش موفق شدند رد … داود بچه … را درمحله” سعادتآباد” تهران پيدا كنند و پس از انجام چندين روز تعقيب و مراقبت، او را با يك زن خياباني دستگير كنند.
معاون جنايي آگاهي تهران در اين خصوص افزود: داود بچه پس از دستگيري اعتراف مي كند كه سياوش برخلاف شواهد موجود به خارج نرفته است و پس از دستگيري برادرش سيامك چند خانه مجردي امن در تهران تهيه كرده وبا تغيير چهره و احتياط كامل در حال فعاليت است. به گفته سرهنگ كشفي با توجه به اهميت جرايم ارتكابي سياوش، ماموران ستاد ويژه به تحقيقات خود ادامه داده و نهايتا در مي يابند كه سياوش روزبيست و يكم مردادماه با يكي از دوستانش به نام …منوچهر” كه از توزيع كنندگان مواد مخدر در شمال غرب تهران است دريكي از خانه هاي امن واقع در جنت آباد تهران قرار ملاقات گذاشته اند.
…سيد جواد كشفي” در اين باره مي گويد: هنگامي كه داود متوجه حضور ماموران مي شود به آنها حمله كرده و يكي از آنان را مصدوم مي كند وزماني كه قصد فرار از محل را داشت توسط ماموران مورد هدف قرار مي گيرد. اهالي محل نيز كه متوجه سر و صدا شده اند با تجمع در خيابان از ماموران تشكر كرده و اظهار داشته اند كه ساختمان مورد نظر به يك محل فساد تبديل شده بود. …سياوش” تا كنون به انجام بيش از 100 فقره كيف قاپي و شرارت به همراه ديگر اعضاي باند اعتراف كرده است.
كشفي در پايان با اشاره به اختيارات و مصوبات قانوني پليس كه از سوي قانون گذار براي مقابله با كيف قاپي پيش بيني شده است، گفت: با اين اختيارات از اين پس كيف قاپ ها و سارقان حرفه اي در صورت مقاومت يا فرار هدف گلوله ماموران قرار خواهند گرفت.

صد كيلومتر كه از غرب شيراز فاصله بگيريد به مشكل 30 هزار نفر طلبكار صندوق قرض الحسنه مي رسيد. صندوق قرض الحسنه روستاي(شهداي رودبال( واقع در شهرستان سپيدان استان فارس به زودي ورشكسته مي شود.
حمايت برخي مسوولان از صندوق،  اعتماد عمومي به اين صندوق و استقبال كم نظير شهروندان موجب سپرده گذاري ميلياردي در اين صندوق طي اين مدت شد، طوري كه نه تنها بسياري از شهروندان شهرستان سپيدان، بلكه از ساير شهرستان هاي فارس و شيراز و حتي از برخي مناطق ديگر كشور، مردم در اين صندوق سپرده گذاري كردند و متقاضي دريافت وام شدند.
شرايط دريافت وام در اين صندوق قبل از برخورد با بحران به گونه اي بود كه در ازاي يك دوره انتظار چهارماهه يا كمتر، صندوق سه برابر موجودي با بهره يك درصد وام پرداخت مي كرد.
اين شرايط تا قبل از سال 83 ادامه داشت و بسياري از شهروندان توانستند از اين صندوق وام هايي تا سقف 150 ميليون ريال دريافت كنند تا اينكه حساب هاي صندوق مسدود شد.
سرپرست صندوق شهداي رودبال سپيدان مي گويد: تا قبل از اينكه بخشنامه بانك مركزي مبني بر مسدودشدن حساب هاي صندوق به بانك ها ابلاغ شود، كار عادي خود را انجام مي داديم و پاسخگوي همه متقاضيان بوديم.
اين صندوق تاكنون بيش از 900 ميليارد ريال وام پرداخت كرده كه اين ميزان وام طي يكسال به 16 هزار و 300 متقاضي وام، پرداخت شده است.
اعطاي وام ها براي حل مشكل مسكن زوج هاي جوان، تامين جهيزيه، درمان بيماران نيازمند، آزادي زندانيان، تامين ديات زندانيان بدهكار و رفع نيازهاي ضروري خانوارهاي نيازمند صورت گرفته است.
در ماه هاي گذشته بارها برخي از سپرده گذاران با مراجعه به صندوق واقع در شهرستان سپيدان و تجمع جلوي صندوق، خواستار بازپس گيري سپرده هاي خود شده بودند. اين موضوع موجب شده تا مسوولان حساسيت بيشتري روي كار اين صندوق از خود نشان دهند.
از اين رو تاكنون چندين بار سرپرست صندوق قرض الحسنه شهداي رودبال با مسوولان ملاقات داشته و اين مسوولان حساسيت كار را به وي گوشزد كرده و توضيحات او را شنيده اند.
برخي منابع از تشكيل كميته اي زيرنظر دستگاه قضائي استان فارس براي رسيدگي به حساب هاي صندوق و پرداخت سپرده هاي مردمي سخن مي گويند.
گفته مي شود اين كميته احتمالا با عضويت دو نفر از دادگاه ويژه روحانيت و دادگستري و يك نماينده از صندوق تشكيل خواهد شد تا به حساب هاي آن رسيدگي كند. آمار غيررسمي حاكي است صندوق قرض الحسنه شهداي رودبال بين 60 تا 65 ميليارد تومان به بيش از 30 هزار نفر بدهكار است و سپرده اين افراد به اميد دريافت وام به حساب صندوق واريز شده است.
رئيس كل دادگستري استان فارس پيشتر كه بانك ها نسبت به مسدود كردن حساب هاي بانكي صندوق اقدام كرده بودند، واكنش نشان داده و اعلام كرده بود كه اين كار بانك ها غيرقانوني است. حسينعلي اميري مي گويد: بانك هاي استان فارس بايد با اين صندوق نيز مانند ساير مشتريان خود برخورد كنند و اين حق صندوق قرض الحسنه شهداي رودبال است كه تا زماني كه فعاليت قانوني دارد از خدمات بانكي استفاده كند. اميري با بيان اينكه محروم كردن صندوق قرض الحسنه شهداي رودبال از خدمات بانكي، محروم كردن يك شخصيت حقوقي از حق شهروندي است، مي افزايد: تنها مدعي العموم است كه مي تواند در شرايطي حق شهروندي را براي شخصيت هاي حقوقي و حقيقي محدود سازد و در قانون به بانك ها اين اختيار داده نشده است. برخي خبرها حكايت از آن دارد كه در روزهاي اخير، بيش از 10 هزار نفر از سپرده گذاران صندوق، عليه سرپرست صندوق در مراجع قضائي اقامه دعوي كرده اند.
عبدالله شاه حسني مي گويد: اين صندوق طي دو سال 950 ميليارد ريال از سپرده هاي مردمي را دريافت كرده كه درمقابل اين سپرده ها وام اعطا كرده اما به علت بروز مشكلات مالي و اقتصادي در آن، قادر به پرداخت بقيه تعهدات نيست. وي اظهار داشت: صندوق يادشده از سال گذشته مجوز رسمي فعاليت داشته اما به علت پرداخت وام هاي كلان با مشكلات مالي و اقتصادي مواجه شده و به زودي ورشكستگي آن اعلام مي شود. كميته تسويه، زيرنظر دستگاه قضائي استان به دادخواست هاي ارجاع شده به مراجع قضائي براساس نوبت رسيدگي مي كند.

مردي در شهر متز يك روز، حسابي از كوچك بودن خانه اش عصباني شد و با كلنگ ديوار بين خانه خودش و همسايه را تخريب كرد. او كه ديگر صاحب خانه اي بزرگ و دلباز شده بود شروع كرد به آشپزي در خانه قبلي همسايه و قلمروي تسخيرشده خودش. وقتي همسايه از سر كار به منزل برگشت و ديد كه اين مرد در حال آشپزي است، بسيار شوكه شد. همسايه از مرد خواست تا به خانه اش بازگردد و ديوار را تعمير كند اما مرد امتناع كرد. درنتيجه همسايه با پليس تماس گرفت.
ماموران آمدند و از او خواستند كه ملك همسايه را ترك كند، اما او گفت: اينجا مال من است!! اين مرد در ادامه گفت وگويش با پليس گفت كه از فراعنه مصر است و قبل از اينجا در اهرام زندگي مي كرده است. ماموران پليس دستور انتقال او را به بيمارستان رواني صادر كردند.
صرف امور خيريه شود
در بسياري از مسابقات تلويزيوني پيش از آغاز رقابت از شركت كنندگان پرسيده مي شود كه اگر برنده جايزه اي مثلا پانصد هزار توماني شديد چكار مي كنيد و آنها به قاطعيت مي گويند اين مبلغ را صرف امور خيريه مي كنند. ما كه بخيل نيستيم ولي همه خوب مي دانيم كه برخي افراد بلافاصله پس از ديدن صد هزار تومان اسكناس رنگ عوض مي كنند چه برسد به بيشتر از اينها. بگذريم، مردي در آلمان در مسابقه بخت آزمايي شركت كرد. او شش رقم انتخاب كرد اما از خوب حادثه! اين 6 رقم همان جواب مسابقه بود.
اين مرد 50 ساله برنده 901 ميليون يورو (بيش از 900 ميليارد تومان) شد. هنگامي كه مسوول مسابقه از او پرسيد كه با اين پول چه كار مي كنيد، گفت به دست آوردن ثروت زيادي به صورت ناگهاني مقدمه انجام كار باارزش تري است. او 6 ميليون يورو از پول هاي خود را به افراد نيازمند آلمان هديه كرد.
خردسالي كه ماشين دايي اش را نابود كرد
پسري 5 ساله اهل سنت لوييز مانند بسياري ديگر از مردان كوچك، عاشق رانندگي است.
يك روز دايي او براي ديدن مادرش به آنها سر زد. پسرك همه چيز را مساعد ديد تا سوار كاديلاك دايي شود. وقتي در ماشين نشست، ديد كه سوئيچ ماشين بر روي آن است. پسرك ماشين را روشن كرد و به حركت افتاد. مادر او كه اين صحنه را ديد سريع سوار ماشين شد و به تعقيب فرزندش پرداخت.
مادر، كوچولو را مجبور كرد كه در گوشه اي توقف كند اما پسرك كه انگار با مفهومي به نام ترمز كردن آشنايي نداشت با نرده خانه اي تصادف كرد. مادر او بلافاصله به پليس زنگ زد، داستان را تعريف كرد و مسووليت كارهاي پسرش را برعهده گرفت. او به جرم بي توجهي به فرزندش جريمه شد. پسرك ازاينكه احتمال داشت به زندان برود بسيار ترسيد ولي به خاطر گذشت ماموران پليس در خانه باقي ماند.

خانه در آتش مي سوخت. همسايه ها هراسان به راه پله دويده بودند. همه نگران بودند. ماموران آتش نشاني در كمترين مدت ممكن خود را به محل رساندند. با تلاش آنان شعله آتش خاموش شد. يك جسد كشف شد. جسدي كه در سه لايه نايلون، ملافه و پتو پيچيده شده بود. جسد متعلق به يك مرد بود، يك مرد مسن كه نشانه هاي ضربات چاقو نيز بر بدنش نمايان بود. در آن خانه يك قتل به وقوع پيوسته بود. عامل يا عاملان جنايت متواري شده بودند. همسايه ها به ماموران آگاهي كه همراه بازپرس اصغرزاده به محل آمده بودند، گفتند:(مقتول مردي 67 ساله بود كه با همسر 34 ساله خود در اين خانه زندگي مي كرد.( زن متواري شده بود و اولين سوءظن ها به سوي وي كشيده مي شد. وضعيت خانه نشان دهنده اين مطلب بود كه قبل از وقوع جنايت ميهماني در خانه بوده است.
تحقيقات پليسي آغاز شد. ماموران آگاهي به دنبال مخفيگاه زن مقتول كه شك زيادي به وي داشتند هركجا را كه امكان اختفاي وي وجود داشت تحت بررسي قرار دادند.
سرنخ در شهرستان قائمشهر پيدا شد. زن مذكور تحت يك عمليات پليسي بازداشت شد و در مراحل اوليه تحقيق به قتل همسرش با همدستي يك مرد جوان به نام بهنام كه يك هفته قبل از وقوع جنايت با وي آشنا شده بود اعتراف كرد.
چهارشنبه گذشته بهنام نيز در شهرستان قم دستگير شد. بهنام به ماموران دايره 10 آگاهي گفت: يك هفته قبل از جنايت با زن مقتول آشنا شدم. او به عنوان مسافر سوار خودروام شد. از همان روز يك رابطه دوستانه بين ما شكل گرفت. من نمي دانستم كه او شوهردارد به من گفته بود با پدر پيرش زندگي مي كند و پدرش نيز او را بسيار آزار مي دهد. زن از من خواست در كشتن پدرش به او كمك كنم. روز حادثه به خانه متهم رفتم. شوهرش نبود. يك ساعت بعد در باز شد و همسرش وارد خانه شد. من در كمد پنهان شدم. زن وقتي همسرش خوابيد با چاقو به او حمله كرد و يك ضربه در سينه اش وارد كرد. من از داخل كمد بيرون آمدم با فشار يك روسري او را خفه كردم. بعد از اينكه از مرگ وي مطمئن شديم، من خانه را ترك كرده و زن در كنار جنازه همسرش تنها ماند. به خانه خاله ام رفتم. شب هنگام درحاليكه يك گالن بنزين در دستم بود به محل جنايت بازگشتم، جسد را آتش زديم و به سرعت سوار بر خودرو پيكان مقتول شده و فرار كرديم.
دو متهم مذكور به اتهام قتل عمد و رابطه نامشروع با حكم بازپرس اصغرزاده روانه بازداشتگاه شدند. تحقيقات بيشتر در اين خصوص ادامه دارد.

۱۴۳ اسلحه غيرمجاز ضبط شد
طي يك ماه گذشته از 2 شهرستان خوزستان و لرستان 143 قبضه اسلحه غيرمجاز كشف و ضبط شده است.
سرهنگ پاسدار(حسن اسدمسجدي( مسوول معاونت اجتماعي و ارشاد فرماندهي انتظامي خوزستان پنج شنبه گذشته در اين خصوص گفت: اسلحه هاي مكشوفه شامل 67 كلت كمري از نوع استار است كه از 4 قاچاقچي اسلحه در آبادان به دست آمده است.
سرهنگ(حسين آقايي راد( جانشين فرماندهي نيروي انتظامي لرستان در مورد كشف 86 قبضه سلاح در شهرستان لرستان گفت: در پي تعامل با پليس و اعتماد سازي در اثر تبليغات و اطلاع رساني اين تعداد اسلحه در سطح شهرهاي لرستان كشف و ضبط شد. در همين رابطه نيز 8 نفر قاچاقچي فروش اسلحه غيرمجاز دستگير و به همراه تشكيل پرونده تحويل مقامات قضائي لرستان شدند. براساس آمار موجود طي سال گذشته 971 قبضه انواع اسلحه گرم در لرستان كشف شده است.
خودكشي در راه پله  
بازنشستگي خيلي ها را افسرده مي كند. اما هركس براي اين دوره يك كاري را در پيش مي گيرد تا از اين شرايط خارج شود. مرد ميانسال 51 ساله كه به تازگي بازنشسته شده است، آخرين راه ممكن را انتخاب مي كند.
او به بهانه كاري به پشت بام رفت و چند ساعتي از خالي بودن جايش گذشته بود كه زنش به دنبالش رفت. او خود را در خرپشته حلق آويز كرده بود.
بازپرس هنرمند، در صحنه حاضر شد و به تحقيق در مورد مرگ در خرپشته پرداخت. خانواده متوفي مدعي شدند كه او بيماري افسردگي داشته است.
جاعلان اسكناس به دام افتادند
ماموران اطلاعات سپاه غرب تهران بعد از انجام يكسري تحقيقات موفق به شناسايي دو پسر 16 و 20 ساله شدند كه اقدام به نشر و پخش اسكناس هاي جعلي كرده بودند.
با شناسايي 2 متهم مذكور، عمليات دستگيري آنان آغاز شد. بعد از چند روز عمليات محافظتي متهمان بازداشت شدند. هر 2 متهم در بازجويي ها بيان كردند اسكناس هاي جعلي را از يك شركت خدمات رايانه اي خريداري كرده اند.
برپايه اين گزارش، جستجو براي يافتن مخفيگاه متهم متواري و پرونده در حالي ادامه دارد كه هم اكنون تيم ويژه اي از كارآگاهان اداره آگاهي در حال شناسايي افرادي هستند كه در كار جعل اسكناس فعاليت مي كنند .
دستگيري اعضاي باند سرقت خودرو
اعضاي شبكه سارقان خودرو دستگير شدند.
مركز اطلاع رساني معاونت اجتماعي و ارشاد فرماندهي انتظامي استان تهران گزارش داد كه شبكه سارقان اتومبيل در شهرستان كرج شناسايي و دستگير شدند.
هدايت اين شبكه را فردي به نام (مازيار -ر( بر عهده داشت. او كه فردي سابقه دار است، تاكنون علاوه بر سرقت خودرو اقدام به جعل اسناد و كلاهبرداري نيز كرده است.
ماموران پليس در هنگام شناسايي و دستگيري اين افراد يك پرايد مسروقه را نيز كشف كردند. پليس علاوه بر دستگيري مازيار، سه نفر از همدستان او را دستگير كردند. تحقيقات براي پيدا كردن خودروهاي مسروقه همچنان ادامه دارد.