ايده ساختن فيلمي اپيزوديك با مشاركت چند فيلمساز بين المللي، ايده تازه اي نيست. پيش از اين نيز فيلم هايي چون ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ با مشاركت ۱۱ فيلمساز و ۱۰۰ سالگي سينما با مشاركت بيش از ۴۰ فيلمساز از سراسر جهان، پيرامون موضوعي واحد ساخته شده بود.
اينك موضوع اتحاد اروپا، دستمايه ۲۵ فيلمساز معتبر از كشورهاي عضو اتحاديه اروپا شده است تا هر يك، برداشت و ديدگاه شخصي خود را از زندگي در فضاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي جديد اروپا ارايه دهند.
نكته مهم اين است كه فيلمسازان، جز محدوديت زمان (هر قسمت پنج دقيقه) و بودجه هيچ محدوديتي از نظر انتخاب موضوع و شيوه پرداخت آن نداشتند. مهاجرت، پناهندگان، نهادهاي قانوني و رسمي، سنت ها و آداب ملي، مرزهاي جغرافيايي، قدرت و زندگي روزمره و عادي مردم، برخي از مهم ترين تم هايي است كه در فيلم هاي كوتاه اين فيلمسازان بازتاب يافته است.
اتحاديه كشورهاي اروپايي ( EU ) در ساليان اخير، يكي از بحث انگيزترين موضوع هاي سياسي در ميان سياستمداران، متفكران و رسانه هاي گروهي اروپا بوده است و مخالفان و موافقان زيادي داشته و دارد، اما علي رغم همه اين بحث ها و جنجال ها، اتحاد اروپا اكنون از ايده به واقعيت پيوسته است، اگرچه تفاوت هاي فرهنگي و ساختاري عظيمي بين كشورهاي عضو وجود دارد كه مي تواند اين واقعيت را متزلزل و خدشه دار سازد.
مرزهاي جغرافيايي محو، پول واحد تبديل و قوانين و مقررات مشترك اروپايي، جايگزين قوانين ملي مي شود اما اين تغييرات سبب ساز مشكلات بسياري نيز بوده كه مورد توجه فيلمسازان اين مجموعه قرار گرفته است؛ مسايلي چون هويت، ريشه هاي فرهنگي و قومي، غرور ملي و ميراث فرهنگي كه به شدت آسيب ديده و خواهند ديد و اين امري ناگزير است.
ويژگي مهم اين فيلم ها آن است كه در مورد پذيرش يا تكذيب اتحاديه اروپا موضع نمي گيرند بلكه هر يك از سازندگان، بسته به تجربه شخصي و شرايط كشوري كه در آن زندگي مي كنند، با اين موضوع مواجه شده و رويكرد هنري ويژه خود را از پديده اي به نام اروپا با تمام جلوه هاي آن ارايه كرده اند. اكثر فيلمسازان اين مجموعه جوان و فارغ التحصيل مدارس سينمايي اند و نخستين كارهاي مستند، كوتاه يا بلند داستانيشان در مجامع سينمايي بين المللي درخشيده است. در كنار آنها فيلمسازان قديمي تر وصاحب نامي چون پيتر گريناوي، يان تروئل و آكي كوريسماكي نيز قرار دارند.
نگاهي به چند فيلم اين مجموعه
بيكو / آكي كوريسماكي/ فنلاند
كوريسماكي در زمان محدود پنج دقيقه اي كه در اختيار داشته، تصويري مستند از روستايي كوچك در كوه هاي شمال پرتغال ارايه كرده است. دهكده اي كه بيشتر اهالي آن در جست وجوي رفاه و زندگي بهتر آن جا را ترك گفته و تنها اقليتي كوچك، متشكل از پيران و كودكان هنوز در آن جا باقي مانده اند.
كوريسماكي، مطرح ترين فيلمساز سينماي فنلاند است كه در ژانرهاي متفاوتي چون فيلم هاي جاده اي، فيلم نوار و موزيكال فيلم ساخته است. آخرين فيلمش، مرد بدون گذشته، اثري فراموش نشدني و زيبا در باره مردي است كه حافظه اش را بر اثر يك ضربه مغزي مهلك از دست مي دهد و هنگامي آن را باز مي يابد كه زندگي تازه اي را با زني ديگر آغاز كرده است.
پاريس در شب/ توني گاتليف/ فرانسه
فيلم با تصوير تكان دهنده اي از دو پسر و يك دختر جوان عرب شروع مي شود كه زير كاميوني كه با سرعت در دل شب به سمت پاريس در حركت است، مخفي شده اند. در نزديكي پاريس، كاميون قبل از ايستگاه بازرسي مي ايستد و راننده از آنها مي خواهد هرچه زودتر از آن منطقه دور شوند. يكي از پسران از آن دو جدا شده و خواهر و برادر، بيمار، تنها و بي پناه در خيابان هاي پاريس سرگردان مي مانند.
پاريس با نئون ها و انعكاس نور چراغ ها بر سطح رود سن در تصاوير سياه و سفيد توني گاتليف، درخشندگي و خيره كنندگي خاصي يافته كه با موقعيت تراژيك پسر و دختر عرب به شدت در تضاد است. فضاسازي و لحن تلخ فيلم، يادآور آثار درخشان رئاليسم شاعرانه فرانسوي (مارسل كارنه و رنه كلر) است.
جا براي همه/ كنستانتين گيا ناريس/ يونان
اين فيلم، روايت تازه اي از مهاجران درون قاره اي عرضه مي كند. شكستن مرزها، جا به جايي نيروي كار از يك كشور اروپايي به كشور ديگر و ايجاد يك هويت فرهنگي جديد.
فيلمساز با تمركز بر جامعه يونان، به انتقاد از سياست اتحاديه اروپا مي پردازد. او با استفاده از تكنيك split screen، پرده را به چند قسمت تقسيم كرده و در هر قسمت يكي از شهروندان اروپايي و غير اروپايي كه در يونان كار و زندگي مي كنند، احساسات و افكار خود را درباره اين كشور و اتحاديه اروپا بيان مي دارند.
مارس/ باربارا آلبرت/ايتاليا
|
۱
|
خانه من روي نوار ويدئو / كريستوس گئورگيو / قبرس
|
۲
|
تصويري از خود / استين كونينكس/ بلژيك
|
۳
|
بيكو / آكي كوريسماكي/ فنلاند
|
۴
|
Euroflot آروو آيهو/ استونيا
|
۵
|
پاريس در شب/ توني گاتليف/ فرانسه
|
۶
|
ترانه هاي قديمي شيطاني/ فتي آكين/ آلمان
|
۷
|
جا براي همه/ كنستانتين گيا ناريس/ يونان
|
۸
|
پرولوگ (درآمد) / بلاتار/ مجارستان
|
۹
|
دولت نامريي/ آيزلينگ والش/ ايرلند
|
۱۰
|
همه چيز روبه راه خواهد شد/ ليلا پاكالنينا/ لتوني
|
۱۱
|
آنا در مارگرا زندگي مي كند/ فرانچسكا كومنچيني/ ايتاليا
|
۱۲
|
اروپا / كريستوفر بو/ دانمارك
|
۱۳
|
همنوائي/ ساسا گدئون / جمهوري چك
|
۱۴
|
بچه ها چيزي از دست نمي دهند/ شاروناس بارتاس/ ليتواني
|
۱۵
|
مدرسه زبان/ اندي باوش / لوكزامبورگ
|
۱۶
|
جزيره / كنت شيكلونا / مالتا
|
۱۷
|
دوش اروپايي / پيتر گريناوي / بريتانيا
|
۱۸
|
كودكان ما / ميگوئل هرموسو/ اسپانيا
|
۱۹
|
منگوله هاي زرد / يان تروئل / سوئد
|
۲۰
|
Evropa داميان كوزول/ اسلووني
|
۲۱
|
معجزه / مارتين ساليك/ جمهوري اسلوواك
|
۲۲
|
چهارراه / مالگورزاتا ژومووسكا / لهستان
|
۲۳
|
جنگ (آب) سرد Cold Wa(te)r /ترزا ويلاورده/ پرتغال
|
۲۴
|
Euroquiz / تئوون گو / هلند
|
۲۵
|
|
پرولوگ (درآمد) / بلاتار/ مجارستان
صفي دراز از زنان و مردان گرسنه، فقير و بي خانمان در يكي از خيابان هاي بوداپست. دوربين آرام از روي آنها حركت مي كند و به پنجره بسته اي مي رسد كه آنها در مقابلش صف كشيده اند. پنجره باز مي شود و زن جواني در قاب آن ظاهر مي شود. آنگاه افراد، يكي يكي جلو رفته و زن به هر يك از آنان يك نوشيدني گرم به همراه دو عدد كيك مي دهد. تصويري از نابرابري اقتصادي و بي عدالتي اجتماعي در كشورهاي فقير عضو اتحاديه اروپا و چشم اندازي بدبينانه، تار و مبهم از آينده اين اتحاد.
بلاتار از ۱۶ سالگي فيلمسازي را شروع كرد و بعد جذب استوديوي فيلمسازي بلا بالاش، تئوريسين برجسته سينماي مجارستان و صاحب نظرياتي محكم درباره مونتاژ شد. در ۱۹۷۹ آشيانه خانوادگي را ساخت كه به طور آشكار تحت تاثير كارهاي جان كاساواتيس بود. فيلم مهم ديگر او، تانگوي شيطان (۱۹۹۴) يك كار ۴۳۵ دقيقه اي درخشان درباره پايان عصر كمونيسم است.
دولت نامريي/ آيزلينگ والش/ ايرلند
يكي از زيباترين قسمت هاي اين مجموعه كه با نگاهي به سنت تئاتري بكت پرداخت شده است: صحنه اي خالي با يك صندلي. جرارد مانيكس فلين، رمان نويس و نمايشنامه نويس برجسته و شاخص ايرلندي وارد مي شود و روي آن مي نشيند و شروع مي كند به بازگويي روايت تلخ و تكان دهنده اش از وضعيت پناهندگان در اروپاي امروز:
» آنها مي آيند، ولي هيچ كس به استقبالشان نمي آيد. تنها كساني كه از ديدن آنها شادمان مي شوند، قاچاقچيان انسان اند. دولتي نامريي در اروپا است كه از هزاران فرد بي نام، فاقد دولت و شهروندان فاقد حقوق شهروندي تشكيل شده است. پناهجويان. پناهندگان. آنها زنداني اند. آنها هيچ هويتي ندارند. آنها هيچ حقي ندارند. آنها هيچ آزادي ندارند.«
لابه لاي حرف هاي جرارد، تصاوير تكان دهنده اي از جسدهاي پناهندگان كه چون لاشه هاي گوشت يخ زده از قلاب هاي ماشين مخصوص حمل گوشت آويزانند، نشان داده مي شود.