نويسندگان و ناشراني كه به معرفي كتاب خود در ستون خواندني ها تمايل دارند مي توانند يك نسخه از اثر خود را به نشاني خيابان آفريقا، بلوار گلشهر، مركز خريد آي تك، طبقه چهارم،بخش داستان ارسال كنند.
با جوانان امروز
پاگرد
نويسنده: محمدحسن شهسواري
ناشر: افق
«پاگرد» نخستين رمان محمدحسن شهسواري است كه در آن در قالب داستاني پركشش به تحولات اجتماعي روز توجه شده است. اين كتاب در ۲۸۸ صفحه با قيمت ۲۹۰۰ تومان به چاپ رسيده كه مي توانيد آن را از كتابفروشي هاي معتبر تهيه كنيد.
در بخشي از اين رمان مي خوانيم:
«هواي خوبي است آقاي دكتر، نه؟ فقط در همين وقت سال است كه اينطور هوايي داريم. بيشتر آقادكترها هم بدشان نمي آيد بعدازظهرها اين جا بيرون روستا قدم بزنند. معلوم است كه همين وقت سال و گرنه بيشتر وقت ها كه «شن باد» دين آدم را بر باد مي دهد. چطور؟ مگر چيزي درباره بشكه ها نشنيده ايد؟ خوب مردم حق دارند جوابتان را ندهند. آنها از هر چي كه ربطي به دكتر مشفق داشته باشد چيزي نمي گويند. مي دانيد معدن در اين مورد چيزي نگفته. يعني نگفته چيزي نگوييد، اما مردم همين كه احساس كنند معدن از كاري خوشش نمي آيد زبانشان را در دهانشان نگه مي دارند. دنبالم بياييد آقاي دكتر. كنار آب انبار هوا خنك تر است. جدي مي گوييد؟! تعجب مي كنم تمام آقا دكترهايي كه اين جا آمده بودند اين را در كتابهاي درسي شان ديده بودند. تو بهداري كتابش را داريم. خوب اگر راستش را بخواهيد آبادي ما بعد از معدن به همين كرم ها معروف است. حتي يك بار چند دكتر ژاپني آمدند تحقيق. البته هيچ كس تا زمان دكتر مشفق برايم توضيح نداد حكايت اينها چيست. يكي از خوبي هاي دكتر مشفق اين بود كه همه را داخل آدم حساب مي كرد.»
اولين و آخرين توصيف كننده
كتاب عجايب
نويسنده: شروود اندرسون
ترجمه: روحي افسر
ناشر: نيلوفر
به تازگي نشر نيلوفر كتابي از شروود اندرسون را به چاپ رسانده است كه داستان هاي كوتاه اين نويسنده تاثيرگذار را در برمي گيرد. شروود اندرسون در دهه هاي آغازين قرن بيستم الهام بخش نويسندگان بزرگي نظير ويليام فاكنر و ارنست همينگوي بوده است و تا به امروز هم نويسندگان مختلفي از تاثير او بر آثارشان سخن گفته اند.
ملكوم كاولي در مقاله اي كه در انتهاي اين كتاب به چاپ رسيده درباره اندرسون مي نويسد:
«وقتي بعد از سال ها مجدداً داستان هاي شروود اندرسون را مي خوانيم با مجموعه اي به شدت ناهمگون مواجه مي شويم هرچند از دريافتن اين كه بهترين كارهاي او همچنان تازه و با طراوت هستند خوشحال مي شويم. كتاب هاي بسياري از نويسندگان بعد از اندرسون (او متولد ۱۸۷۶ است) كه در دوره خود سر و صداي زيادي به پا كرده بودند، امروزه در ميان كالسكه هاي بدون اسب موزه هنري فورد و در دهكده گرنيفيلد جاي گرفته است. اندرسون نيز وقتي در ۱۹۱۹ واينز برگ اوهايو را منتشر كرد سر و صداي زيادي به پا شد. منتقدان نسل گذشته لب به ملامتش گشودند، منتقدان جوان تر تحسينش كردند، او را مرد آن زمانه متحول ناميدند، با اين حال او توانسته بود در اين اثر و ديگر آثارش تا حدي وراي زمان بماند. لحظاتي از زندگي آمريكاييان وجود دارد كه اندرسون اولين و آخرين توصيف كننده آنها بوده است.»
دومين رمان تابوكي با ترجمه حبيبي
شب هاي هند
نويسنده: آنتونيو تابوكي
ترجمه: سروش حبيبي
ناشر: چشمه
كتابخوانان ايراني، چند سالي است كه با نام آنتونيو تابوكي، نويسنده متفاوت ايتاليايي آشنا هستند. چه پيش از اين سروش حبيبي رمان ميدان ايتاليا را ترجمه كرده بود كه تجديد چاپ آن نشان از استقبال اقشار كتابخوان از اين كتاب داشت. در رمان شب هاي هفدهم با همان عناصر خاص داستان هاي تابوكي روبه رو هستيم كه به طور قطع ايجاز هنرمندانه يكي از آن موارد است.
در بخشي از فصل دوم كتاب مي خوانيم:
«لبخندي زد با حالتي كه حكايت از تقصير و شرمندگي مي كرد. دندان هايش بسيار سفيد بود، با سوراخي در رديف بالا. زير لب گفت: بايگاني... ناگهان آثار خشونت و تنشي در چهره اش پيدا شد. نگاهي جدي و مي شود گفت تحقيرآميز به من انداخت و با لحن خشكي گفت: اين جا يك بيمارستان است در بمبئي. بهتر است معيارهاي اروپايي تان را كنار بگذاريد. اين معيارها اين جا يك تجمل آزارنده اند.
من چيزي نگفتم او هم ساكت ماند. جعبه سيگاري كاهباف از جيب روپوش سفيدش بيرون آورد و سيگاري از آن برداشت. روي ديوار پشت ميزش ساعت آونگ دار بزرگي بود كه سرساعت هفت ايستاده بود. نگاهم به آن افتاد و او به فكرم پي برد. گفت: خيلي وقت است كه از كار افتاده هيچ مي دانيد كه الان نصف شب است؟»