مينا شهني
سرانه نشر كتاب در كشور تاسف بار است. حجم روزنامه هاي منتشر شده نسبت به جمعيت ۷۰ ميليوني كشور ناچيز است. تيراژ سه هزارتايي براي كتابها آن هم در چاپ اول اصلاً خبر خوبي نيست. همه اين داده ها دست به دست هم مي دهند تا به يك نتيجه غمناك برسيم، اين كه ملت ما كتاب نمي خوانند.
سبد خريد خانوار جايي براي كتاب در كنار گوشت و لوبيا و سبزي خوردن و شير و پنير ندارد. شكلات مهم تر از كتاب است. هر هفته شكلات مي خوريم بدون آن كه يك صفحه كتاب درست و حسابي خوانده باشيم.
اما در همين آشفته بازار كساد كتاب، كتابهايي گل مي كنند به چاپ سوم و چهارم و هشتم مي رسند و هي مي فروشند اصلاً نقل محفل مي شوند و همه جاي شهر حرف از همين كتابهاي خوش اقبال است. اين اتفاق همين آخري ها براي كتاب خانم پيرزاد افتاد. همه آدم هايي كه اهل كتاب خواندن بودند، حتي آنهايي كه در سال يك كتاب مي خوانند اما ژست كتاب خواندن به خود مي گيرند، كتاب خانم پيرزاد را خوانده اند و نشانه هايش را در ميان زندگي خود و اطرافيانشان جست وجو مي كنند و آخر سر هم فكر مي كنند: «چراغ ها را من خاموش مي كنم». قبل تر از آن اين ماجراي مهم براي برخي كتابهاي تاريخي ـ سياسي اتفاق افتاده بود. خاطرات همسر شاه مخلوع يا مثلاً خاطرات آيت الله خلخالي نيز با نوستالژي مردم درهم آميخت و دچار فروش سرسام آوري شد و بازار هر لحظه منتظر و ملتهب همين كتابها بود.
تن تن هم يكي از همين خوش اقبال ها بود. هري پاتر هم يكي ديگر، اولي به دليل احساس نزديكي نسل جوان ۲۰ تا ۳۰ ساله فروش بي سابقه اي داشت و دومي ظاهراً به دليل بديع بودن داستان نوجواني كه محبوب قلب نوجوانان جهان شد، دليل ديگري كه مي توان براي فروش هري پاتر نام برد، استقبال بي نظيري بود كه در سراسر دنيا از اين سري كتابها به عمل آمد، فروش خوب هري پاتر در ساير كشورها سبب شد تا نوجوانان ما با كنجكاوي به ترتيب انتشار اين داستان جالب را بخرند و بخوانند.
اما اين اتفاق ها هرچند سال يك بار در بازار نشر كتاب روي مي دهد و اين شوك ها را نمي توان به حساب بالا رفتن سطح كتابخواني مردم گذاشت.
گلايه هاي اهالي كتاب از نويسنده و مترجم گرفته تا ناشر و كتابفروش هميشه پابرجاست كه ملت ما كتابخوان نيستند و بازار نشر خراب است.
عادت هاي خوب
امروز آدم هايي كه اهل كتاب خواندن و به اصطلاح مطالعه اند احساس خوبي دارند تا آن جا كه بعضي بادي به غبغب مي اندازند و از آخرين كتابي كه خوانده اند حرف مي زنند يا موضوع بحث را هر طور شده به كتاب و كتابخواني مي كشانند تا برتري شان را ثابت كنند.
خواندن كتاب اگر با هدف بالا بردن سطح آگاهي فكري و احساس لذت باشد به عادتي تبديل مي شود كه در سراسر عمر مردم را رها نمي كند و اگر ملتي به مطالعه عادت كنند كتاب يكي از پررونق ترين بازارها را در كشورشان خواهد داشت. پي ريزي براي عادت به مطالعه به زمان كودكي برمي گردد. تشويق كودكان به مطالعه سبب مي شود تا آنها در بزرگسالي نيز از دستيابي به كتابهاي جديد لذت ببرند هرچند انتخاب كتابهاي مناسب براي كودكان از اهميت ويژه اي برخوردار است. كتابهاي خوب براي كودكان يكي از بزرگترين مشغله هاي زيربنايي است كه امروز ادبيات داستاني ما با آن سروكار دارد.
مثلاً يك نويسنده، سايرين را به كتاب سازي براي كودكان متهم مي كند و تاكيد دارد كه اين كار، كتاب سازي، به ويژه در سال هاي اخير سير صعودي چشمگيري پيدا كرده و همين ماجرا بازار را از كتابهاي رنگارنگ «تك قصه اي» پر كرده است.
محمد ميركياني معتقد است كه بايد براي كودكان و نوجوانان مجموعه هاي قصه منتشر و روانه بازار كرد و با ذكر اين دليل كه كتابهاي تك قصه اي در جذب مخاطب كودك و نوجوان، ناتوانند بر نظرش پافشاري مي كند.
اين نويسنده در گفت وگو با خبرگزاري مهر مي گويد: «يقيناً همه قصه ها و داستان هايي كه براي بچه ها نوشته مي شوند، قابليت و ظرفيت كتاب شدن را ندارند، اين قصه ها و داستان ها بايد در كنار چند داستان و قصه ديگر در يك كتاب منتشر شوند، اما عده اي از ناشران و نويسندگان، بنا به دلايلي اين موضوع مهم را ناديده مي گيرند و به انتشار كتابهاي «تك قصه اي» مبادرت مي ورزند كه در نتيجه، هم كتاب به علت گران بودن، در دسترس مخاطب قرار نمي گيرد و هم خود داستان اصولاً خوانده نمي شود.»
در هر حال بخش زيادي از گناه بي علاقگي كودكان به مطالعه كتاب را مي توان به گردن نويسندگان يا كتاب سازاني انداخت كه محصولات قابل قبولي را روانه بازار نمي كنند. همين ماجرا سبب مي شود كه جذابيت كتاب نزد كودكان رنگ ببازد و كودكان ميل به مطالعه را از دست بدهند. هرچند با انداختن توپ به زمين حريف، نويسنده، مشكلي حل نمي شود.
كمبود جذابيت در كتابهاي كودكان سبب مي شود تا آنها مدت زمان اندكي را گاهي به تشويق خانواده و يا به خواست مربيان و معلمان خود به مطالعه اختصاص دهند. زمان اندكي كه در لابه لاي زمان بازي و درس كم كم از بين مي رود و گم مي شود فكر مي كنيد كودكان دبستاني ما در طول شبانه روز ۲۴ ساعتي چند دقيقه مطالعه غيردرسي، داستاني، دارند.
اصلاً فكر مي كنيد كودكان ما مقوله اي به نام مطالعه غيردرسي را در ميان برنامه هاي روزانه شان گنجانده اند؟
يك پژوهش كه به وسيله موسسه فرهنگي
منادي تربيت انجام شده نشان مي دهد كه دانش آموزان روزانه ۸/۱ ساعت مطالعه غيردرسي دارند. هرچند نتيجه اين پژوهش بسيار اميدواركننده است و ما با پذيرفتن و باور كردن آن مي توانيم اميدوار باشيم كه در سال هاي نه چندان دور، حداكثر ۱۰ سال آينده، با گروهي از جوانان روبه رو مي شويم كه در طول روز بخش نسبتاً زيادي را به مطالعه اختصاص مي دهند. اما شواهد موجود نشان مي دهد كه باور كردن زمان ۸/۱ ساعتي براي مطالعات غيردرسي دانش آموزان سخت به نظر مي رسد. هنگامي كه اكثر متخصصان كتاب كودك معتقدند كتابهاي مفيد به اندازه كافي در بازار كتاب كودك به چشم نمي خورد ما چگونه مي توانيم تصور كنيم كه دانش آموزان ما روزي ۸/۱ ساعت مطالعه غيردرسي دارند؟ كدام نمونه آماري به ما مي گويد كه دانش آموزان نزديك دو ساعت مطالعه غيردرسي در روز دارند؟
بيماري توزيع كتاب
بسياري از كتابها به يمن توزيع و پخش يكپارچه و به بركت اطلاع رساني از راه رسانه هاي نوشتاري بخت اين را دارند كه به مخاطب معرفي شوند حال آن كه تعدادي از كتابها كه درخور توجه نيز هستند به دليل افتادن در موانع چرخه بيمار توزيع بي نصيب از معرفي مطبوعاتي در گوشه انبارهاي كشور خاك مي خورند.
تحولات شاخص هاي كمي بخش فرهنگ و هنر(۱۳۸۱ - ۱۳۶۷)
۱۳۸۱
|
۱۳۸۰
|
۱۳۷۹
|
۱۳۷۸
|
۱۳۷۴
|
۱۳۷۳
|
۱۳۷۲
|
۱۳۶۸
|
۱۳۶۷
|
واحد شاخص
|
شاخص / سال
|
رديف
|
۳۴۵۶۰
|
۳۱۶۶۰
|
۲۳۳۰۵
|
۲۰۶۴۲
|
۱۱۸۳۱
|
۱۰۵۴۲
|
۹۲۳۴
|
۷۷۹۴
|
۳۷۳۴
|
عنوان
|
عناوين كتابهاي منتشر شده
|
۱
|
۱۶۷۵۰۰
|
۱۶۲۶۷۳
|
۱۱۷۷۸۱
|
۱۰۵۶۸۵
|
۶۱۰۰۷
|
۵۸۱۰۹
|
۶۱۰۰۰
|
۵۵۴۵۳
|
۳۴۲۰۹
|
هزار نسخه
|
شمارگان كتابهاي منتشر شده
|
۲
|
۱۵۷۴
|
۱۵۰۲
|
۱۳۸۱
|
۱۳۰۴
|
۸۹۷
|
۷۵۱
|
۶۴۷
|
۵۱۱
|
۴۸۶
|
باب
|
تعداد كتابخانه هاي عمومي
|
۳
|
۴۲۹۵۲
|
۴۰۶۹۰
|
۳۷۴۶۲
|
۳۴۷۶۵
|
۳۱۰۶۸
|
۱۶۱۱۰
|
۹۵۰۰
|
۶۵۰۰
|
۶۰۰۰
|
هزار نفر
|
تعداد مراجعان به كتابخانه هاي عمومي
|
۴
|
۱۱۸۱۶۹۹
|
۱۰۷۲۸۱۷
|
۱۲۹۸۴۹۲
|
۱۲۳۳۵۴۵
|
۷۱۱۱۸۰
|
۶۴۶۹۵۱
|
۷۷۲۰۶۱
|
۲۴۰۲۰۱
|
-
|
نفر
|
تعداد اعضاي كتابخانه هاي عمومي
|
۵
|
۲۱۳۸
|
۱۶۹۳
|
۱۳۱۵
|
۱۴۹۱
|
۶۶۲
|
۵۵۴
|
۴۴۰
|
-
|
-
|
عنوان
|
تعداد عناوين نشريات
|
۶
|
|
كتابها پس از انتشار معمولاً با مشكل توزيع روبه رو مي شوند. برخي شركت ها به طور حرفه اي كار پخش كتاب را در ميان كتابفروشي هاي تمام كشور انجام مي دهند از قوانين خاص حرفه خود پيروي مي كنند. صرفنظر از اين كه بسياري از ناشران قدرتمند، خود داراي شركت پخش كتاب مي شوند، شركت هاي پخش كتاب نيز هستند و كتابهايشان را توزيع مي كنند ساير ناشران دست به دامان شركت هاي پخش كتاب مي شوند، شركت هاي پخش كتاب نيز با گرفتن درصدي از مبلغ پشت جلد كتاب كار پخش كتاب را برعهده مي گيرند، اما در اين ميان كتابهايي كه توسط ناشران تازه كار و يا ناشراني كه چندان اميدي به فروش كتابهايشان نيست منتشر مي شوند از آينده خوبي برخوردار نيستند، اگر يك ناشر صاحبنام كتابي را منتشر كند تمامي شركت هاي پخش كتاب خواهان خريد و پخش كتاب مذكور مي شوند اما هرگاه كتابي با كيفيت متوسط و يا حتي خوب توسط ناشري گمنام يا بدتر از آن به وسيله خود نويسنده منتشر شود كمتر شركت پخش كتابي حاضر است توزيع آن را به عهده بگيرد و همين ماجرا سبب مي شود آن كتاب از چرخه توزيع و فروش حذف شود و مخاطب از دسترسي به آن ناموفق باشد. اين بلا بر سر بسياري از كتابها به ويژه كتابهاي پژوهشي مي آيد، حكايت ناشران دولتي اما حكايت ديگري است. اين ناشران در چرخه اقتصادي نياز چنداني به سودرساني و بازگشت سرمايه نمي بينند از همين رو در پخش و فروش كتاب انرژي چنداني صرف نمي كنند، كتابهاي ناشران دولتي را با دردسرهاي زيادي مي توانيد از طريق ناشر خريداري كنيد. چرا كه در زمينه معرفي و توزيع، اين ناشران بسيار كند عمل مي كنند. وزارت ارشاد به عنوان يكي از متوليان نشر و پخش كتاب هنوز براي توزيع گسترده كتابهايش مشكلات بزرگي را يدك مي كشد هرچند در ميان عنوان هاي منتشر شده اش شما مي توانيد كتابهاي جالب توجهي نيز بيابيد اما براي خريد اين كتاب حتماً به تكاپوي زيادي نياز داريد. با اين كه ناشران دولتي از امكانات و توانايي بالايي براي پخش كتاب برخوردارند.
مخاطب بدون كتاب
گروهي از مردم ذائقه متوسطي دارند آنها نه داستان هاي تودرتو و هزار پيچ مي خوانند و نه داستان هاي مبتذل و پيش پا افتاده. اين گروه بيشترين خريداران كتاب را تشكيل مي دهند و پتانسيل همين گروه سبب مي شود تا برخي كتابها به چاپ هشتم برسد. اما بزرگترين مشكل خوانندگان متوسط همان مشكلي است كه قشر متوسط جامعه نيز دارند.
مخاطبان متوسط كتاب معمولاً كتابهاي مناسبي براي مطالعه نمي يابند. آنها عادت دارند حداقل هر دو هفته يك بار سري به كتابفروشي نزديك محل زندگي يا كارشان بزنند و با پرسه در ميان عناوين جديد، خوراكي براي هفته خود پيدا كنند معمولاً دست خالي برمي گردند. كتابهاي متوسط چنداني در بازار كتاب ما وجود ندارد. تكرار يك تجربه موفق به وسيله نويسنده يا يك مترجم نمي تواند پاسخگوي اشتهاي اين گروه باشد.
در ميان عنوان هاي جديد تاليف و ترجمه معمولاً كمتر خوراكي براي اين خوانندگان پيدا مي شود اين گروه حوصله خواندن كتابهاي سخت را ندارند و در عين حال نيز از خواندن برخي از كتابها بدشان مي آيد.
ما براي اين نوع مخاطب كه بيشترين خريد كتاب را در سال انجام مي دهد كتاب قابل قبولي نداريم او مي خواهد هر دوهفته يك كتاب جديد نه چندان قطور بخواند و از خواندنش لذت ببرد اما نويسندگان ما براي اين مخاطب توليد چنداني ندارند كه هم بتواند ذائقه اش را راضي كند و هم با ميل و رضايت بهايش را بپردازد تا چرخه صنعت نشر روان تر بچرخد و از كمك هاي مالي دولت بي نياز شود. درواقع بي توجهي به مخاطب متوسط كه پشتوانه مهمي براي صنعت نشر كشور محسوب مي شود عمده ترين مشكل امروزي صنعت نشر و پخش كتاب است.
دوازدهمين هفته كتاب
فردا دوازدهمين هفته كتاب كشور شروع مي شود. در حالي كه تجربه ۱۱ دوره قبل را پشت سر گذاشته ايم، برگزاري هفته كتاب با برپايي نمايشگاه هاي فروش و عرضه مستقيم كتاب در مراكز استان ها و شهرهاي تابعه و روستاها از مهم ترين برنامه هاي هفته كتاب است.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي مي گويد: «كتاب بايد به سپهر انديشه تبديل شود، چرا كه از طريق كتاب مي توان به بسياري از حوزه ها همانند هنر، سينما، صنعت و اقتصاد وارد شد.»
هفته كتاب امسال اما هفت روز نيست بلكه از ۳۰ آبان تا ۹ آذرماه ادامه دارد. تبليغات عام كتابخواني از مهم ترين فعاليت هاي معاونت امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است.