گروه حوادث: مرد جواني كه متهم به قتل پسر ۱۹ ساله اي بود صبح ديروز پس از حضور در دادگاه به دفاع از خود پرداخت.
به گزارش خبرنگار ما، اين جلسه كه در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان و به رياست قاضي ياورزاده و چهار مستشارش به نام هاي زارع، شريفي، تقي زاده و كوه كمره اي برگزار شد، محمدرضا (۲۵ ساله) متهم است كه در يك درگيري با ايراد جرح با چاقو باعث مرگ پسر ۱۹ ساله اي به نام حميدرضا تيماچي شده است.
در ابتداي جلسه محاكمه، رضوانفر نماينده دادستان با قرائت كيفرخواست كه در تاريخ ۲۰/۴/۸۳ صادر شده بود، اظهار داشت: موضوع كيفرخواست در خصوص قتل عمدي حميدرضا در تاريخ ۱۱/۳/۸۳ است كه در اين رابطه محمدرضا (متهم رديف اول) و شيرين و شراره (متهم رديف دوم و سوم) دستگير و تحت بازجويي قرار گرفتند. محمدرضا متهم به مباشرت در قتل عمدي و شيرين و شراره به اتهام رابطه نامشروع با متهم و مقتول مي باشند.
نماينده دادستان در خصوص شرح ماجرا گفت: روز حادثه به كلانتري ۱۳۴ قدس يك مورد درگيري در خيابان مهستان اطلاع داده شد و عوامل انتظامي در محل حاضر شدند و با جسد بي جان جواني روبه رو شدند كه ظاهراً غرق در خون بود و گمانه زني اول مبني بر اين بود كه پسر جوان با اصابت شيء برنده و نوك تيز به ناحيه گردن جان باخته است.
بازپرس ويژه قتل با حضور در صحنه دستورات لازم را صادر كرد و شناسايي هويت مقتول و شناسايي اولياي دم و عامل جنايت را در دستور كار ويژه خود قرار داد. بنابراين با بهره گيري از اطلاعات شاهدان خودرو متهم رديف اول شناسايي و در تاريخ ۱۲/۳/۸۳ دستگير شد. اظهارات اوليه متهم مبني بر اين بود كه مقتول به سرعت به طرف وي حمله كرده و او هم چاقوي خود را كه در جيبش بود درآورده و در حالت دفاع جلوي خود گرفته است كه يك دفعه خون از كتف او سرازير شد و من در حالي كه ديدم جوان بر روي زمين افتاده است، سوار ماشينم شدم و فرار كردم، سپس چاقو را كنار خيابان انداختم.
وي در ادامه گفت: از متهم رديف سوم نيز تحقيق شد و وي گفت: حميد از ماشين پياده شد و محمد را به شدت كتك زد و من در يك لحظه ديدم كه حميد بر روي زمين افتاده است.
در صفحات ديگر پرونده بحث مربوط به رابطه نامشروع متهم رديف دوم و سوم با مقتول بيان شده است. همچنين پزشكي قانوني پس از انجام تحقيقات تكميلي علت تامه مرگ را اصابت شيء برنده به ناحيه گردن بيان كرد. نكته ديگر كه قابل ذكر است اولياي دم مطابق مفاد ۲۲۷ تا۲۳۰ قانون مجازات اسلامي درخواست قصاص نفس (اعدام) را از مرجع قانوني دارند.
در ادامه پدر و مادر مقتول پس از حضور در جايگاه ضمن طرح شكايت خود از دادگاه خواهان قصاص براي عامل جنايت در ملأ عام شدند.
همچنين قاضي از مادر مقتول پرسيد پسر شما با متهم آشنايي قبلي داشت يا خير؟ مادر مقتول در جواب گفت: هيچ آشنايي نداشتند. فقط پسرم چندين مرتبه از من خواسته بود تا به ملاقات دختري كه شراره نام داشت برود كه من با آن مخالفت كرده بودم.
در ادامه متهم به قتل در جايگاه ايستاد و گفت: من محمدرضا (۲۵ ساله) هستم و فاقد سابقه كيفري.
قاضي: حسب مفاد كيفرخواست شما متهم به قتل عمدي حميدرضا در خيابان مهستان در اثر ايراد جرح با چاقو و رابطه نامشروع با شراره هستيد؛ چه دفاعي داريد؟
متهم: حادثه اصلاً عمدي نبود: قتل را قبول دارم. اصلاً فكر نمي كردم چاقو از قلافش خارج شده و او در اثر ضربه جان باخته باشد.
قاضي: چه طور با شراره آشنا شدي؟
متهم: در سال ۸۰ با او در استراليا آشنا شدم و قرار ازدواج گذاشتيم بعد از يك ماه از ازدواجمان وي به ايران بازگشت و عليه من درخواست طلاق كرد و در تاريخ ۶/۱۲/۸۲ از يكديگر جدا شديم اما بعد از طلاق حدود سه هفته با يكديگر رابطه داشتيم.
قاضي: درباره روز حادثه بگوييد؟
متهم: روز حادثه ساعت ۱۱ ظهر به شراره تلفن كردم. او جواب نداد احتمال دادم در خواب باشد. ساعت ۳ دوباره به او تلفن كردم كه گفت: به همراه يكي از دوستانش در شهرك غرب در حال خريد است. بنابراين با هم قرار ملاقاتي گذاشتيم. بعد از گذشت مدت زمان كوتاهي از خانه بيرون آمدم و پس از گشتي، در خيابان ايران زمين، ناگهان شراره را ديدم كه به همراه شيرين (دوستش) و برادرزاده اش سوار خودرو پرايدي در حال تردد بودند، كنار آنها رفتم و شراره با ديدن من به سرعت خودرواش افزود. من بغل وي گرفتم و او به داخل خيابان مهستان پيچيد. من هم پشت سر او رفتم. ناگهان متوجه شدم كه شراره با پسري كه سرنشين يك خودرو پرايد بود در حال صحبت كردن بود. از آنجايي كه گفت وگوي آنها طولاني شد با خودرو سمند به طرفشان رفتم و پسر جوان ناگهان مانع ايستادن من شد و به سرعت از خودرو اش پياده شد و به طرف من دويد.
|
|
متهم در ادامه گفت: وي طوري طرفم آمد كه من حتي فرصت پيدا نكردم تا از خودروام پياده شوم و بين در و ماشين گير كردم. او با مشت به صورت من مي كوبيد و من براي دفاع از خودم يك لحظه چاقو را در آوردم تا تنها او را تهديد كنم. اما اصلاً فكر نمي كردم كه باعث مرگ او شود.
قاضي: نوع طلاق شما با شراره چه بود؟
متهم: نوع طلاق طوري بود كه مي توانستيم رجوع كنيم.
قاضي: چه الفاظي بين شما و مقتول رد و بدل شد؟
متهم: نمي دانم. در آن لحظه فقط قصد دفاع از خودم را داشتم.
قاضي: شما چاقو را از غلاف درآوردي؟
متهم: نه اصلاً اين كار را نكردم.
قاضي: شما اگر قصد كشتن حميدرضا را نداشتي چرا از صحنه فرار كردي؟
متهم: نمي دانم. تنها چيزي كه در آن لحظه به فكرم رسيد فرار بود.
قاضي: موقعي كه فرار كردي شراره با تو بود؟
متهم: خير.
قاضي: شما در درگيري زخمي هم شدي؟
متهم: نه فقط زير صورتم كبود شد.
قاضي: با مقتول گلاويز هم شدي؟
متهم: نه فقط در دفاع از مشت هايش چاقو را در آوردم.
قاضي: چند ضربه به مقتول زدي؟
متهم: نمي دانم.
قاضي: شما فوران خون را ديدي؟
متهم: بله.
قاضي: در اثر ضربه شما مقتول زخمي شده بود؟
متهم: بله.
در ادامه جلسه محاكمه وكيل متهم به قتل ضمن اشاره به نواقص موجود در پرونده از قاضي خواست تا تحقيقات تكميلي درباره پرونده صورت گيرد و نماينده دادستان از متهم رديف سوم (شراره) خواست تا به اين سؤال كه چطور امكان دارد در يك ساعت مشخص هم متهم كه شما با وي رابطه دوستي داشته و هم مقتول در يك نقطه جمع شوند پاسخ دهد؟
شراره هم كه در اين پرونده متهم رديف سوم بود گفت: نقشه قبلي در كار نبود. همسر سابقم مي خواست مرا ببيند.
در ادامه رضوانفر (نماينده دادستان) از دادگاه خواست از آن جايي كه جواب شراره او را قانع نكرده است اتهام معاونت را برايش در نظر بگيرد. همچنين وي در مورد اين كه متهم مدعي است كارد را از غلاف خارج نكرده بررسي بيشتري صورت گيرد چرا كه اين احتمال بسيار قوي است و مي بايستي در آن زمان پزشكي قانوني مشخص مي كرد كه داخل غلاف چاقو هم خون وجود داشته يا خير.
در پايان قاضي ياورزاده اعلام كرد به خاطر حساسيت پرونده، جلسه دوم محاكمه صبح روز سه شنبه ساعت ۹ صبح در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان برگزار خواهد شد.