پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۵۱ - Mar 3, 2005
اعدام در انتظار عاملان جنايت خيابان خوش
گروه حوادث: حكم اعدام دو پسر جوان كه مرتكب قتل عمدي يك زن ميانسال شده بودند پس از تأييد از سوي ديوان عالي كشور به اجراي احكام ارجاع داده شد.
به گزارش خبرنگار ما، حادثه در بيست و دوم اسفندماه سال ۷۹ رخ داد. پسر جواني بعد از گذشت چند روز بي خبري از مادرش بعد از پايان كار روزانه به منزل مادر خود كه به تنهايي در يك آپارتمان واقع در خيابان خوش زندگي مي كرد مراجعه كرد. تمام چراغ هاي خانه در آن ساعت خاموش بود. پسر زنگ در منزل را به صدا درآورد ولي كسي به وي پاسخ نگفت و نگران شد. با كليدي كه همراه داشت در را گشود .وقتي وارد خانه شد وضعيت بهم ريخته خانه توجه اش را جلب كرد. گويي ميهماناني در خانه بودند كه حال، خبري از آنان نبود. سكوت خانه دلهره بر دل پسر نشاند.
اول تصور كرد كه دزد به خانه مادرش وارد شده است. اتاق هاي منزل را مورد جستجو قرار داد. وسائل بهم خورده بود وقتي پسر در حمام خانه را گشود با صحنه اي روبه رو شد كه نفس كشيدن را برايش سخت كرد. نمي خواست باور كند كه جسدي كه روبه روي وي روي زمين قرار دارد متعلق به مادرش است. عامل يا عاملان جنايت دست ها، پاها و دهان مقتوله را بسته بودند. جسد سكينه ۵۰ ساله در اثر گذشت چند روز از وقوع جنايت متلاشي شده بود.
پسر با صدايي لرزان با مركز فوريت هاي پليسي۱۱۰ تماس گرفت و تمام اين ماجراي تلخ را براي مأموران انتظامي تعريف كرد. يك اكيپ از مأموران كلانتري خيابان خوش به محل جنايت اعزام شدند. بعد از انجام تحقيقات اوليه پليسي وقوع اين قتل به اطلاع قاضي محمد سلطان همتيار رسيد.
ساعتي بعد كارآگاهان دايره ۱۰ آگاهي به همراه مأموران اداره تشخيص هويت و قاضي همتيار بر بالين جسد حاضر بودند.
محل جنايت تحت بررسي كامل قرار گرفت. شرايط صحنه قتل نشانگر اين بود كه عامل يا عاملان جنايت بدون جبر و زور وارد خانه شدند و مقتوله نيز از آنان پذيرايي كرده بود.
جسد سكينه به پزشكي قانوني انتقال يافت تا علت اصلي مرگ وي مشخص شود. مأموران دايره ۱۰ آگاهي چند روز بعد از كشف جسد يكي از دوستان نزديك سكينه كه احتمال مطلع بودن از هويت ميهمانان سكينه را داشت مورد تحقيق قرار دادند.
آذر به افسر پرونده گفت: «چند روز قبل از جنايت سكينه به منطقه آوج شهرستان همدان سفر كرده بود كه در اين مسافرت با دو پسر جوان به نام هاي حميد و محمد آشنا شده بود. سكينه به من گفته بود كه اين دو پسر قبل از سال نو به تهران و نزد وي خواهند آمد و من احتمال مي دهم عاملان جنايت، اين دو پسر باشند.»
با روشن شدن اين مطلب جستجو براي شناسايي حميد و محمد و كشف مخفيگاه آنان آغاز شد.
طي يك عمليات پليسي دو مظنون به ارتكاب قتل مذكور شناسايي و دستگير شدند.
حميد ضمن اعتراف صريح به قتل سكينه با همدستي محمد در خصوص چگونگي ارتكاب اين جنايت به افسر پرونده گفت: «روز حادثه به همراه محمد از همدان به تهران آمديم، وقتي به خانه سكينه رسيديم او از ما استقبال كرد. بعد از گذشت ساعتي به همراه مقتوله ترياك مصرف كرديم. سكينه مرا به بهانه اي به سمت حمام خانه كشاند، در  آنجا بر سر مسئله اي با هم درگير شده و من سر او را محكم به ديوار كوبيدم، بيهوش شد و بر روي زمين افتاد. بي خيال از احتمال مرگ وي از حمام خارج شده و به همراه حميد، ناهاري كه سكينه آماده كرده بود را خورديم. سپس دست ها،  پاها و دهان سكينه را بسته و با اطمينان از اين كه او نمي تواند از حمام خارج شود، تمام طلاجات داخل خانه، ۱۰۰ هزار تومان وجه نقد موجود در آن منزل و مقاديري اجناس باارزش منزل را ربوده و متواري شديم. »
حميد نيز بعد از چند مرحله بازجويي پليسي به بزه انتسابي خود اعتراف كرد.
پرونده بعد از پايان يافتن تحقيقات پليسي در دايره ۱۰ آگاهي مركز به شعبه ۱۱۵۶ دادسراي امور جنايي تهران ارسال شد.
اولياي دم مقتوله در اولين جلسه دادگاه قصاص نفس عاملان اين جنايت را از قاضي همتيار خواستار شدند. بعد از پايان آخرين جلسه دادگاه، قاضي برپايه خواسته اولياي دم، شواهد مندرج در پرونده و اعتراف صريح متهمان به قتل سكينه هر كدام از آنان را به خاطر ارتكاب يك فقره قتل عمدي به اعدام و به دليل رابطه نامشروع به ۹۹ ضربه شلاق و از جنبه سرقت اموال مقتوله به ۷۴ ضربه شلاق و ۱۰ سال حبس محكوم كرد. حكم صادره در ديوان عالي كشور تأييد شد و روز گذشته به اجراي احكام ارجاع شد.

متهم در دادگاه:
قتل به خاطر مواد مخدر نبود
001656.jpg
گروه حوادث: مرد سابقه داري كه در پي اختلاف مالي در يك درگيري خياباني باعث مرگ جواني شده بود، صبح ديروز به دفاع از خود پرداخت.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۴۵/۱۰ را نشان مي داد. صداي زنجيرهايي كه به پاي متهم بسته شده بود و جوان ۲۴ ساله به سختي با آن راه مي رفت فضا را پر كرد. ناگهان زن ۵۴ ساله كه چهره برافروخته و گرياني داشت از جايش بلند شد و شروع به ناله و زاري كرد: «فرزندم را كشتي. مگر او با تو چه كار داشت كه اين بلا را به سرش آوردي!»
دقايقي بعد از اين جريان قاضي ياورزاده به همراه چهار مستشارش جلسه دادگاه را به رسميت شناختند و پسر جوان كه نجم الدين نام داشت به همراه وكيل مدافعش در رديف اول نشستند.
در ابتدا قاضي پرونده با چند تذكر قانوني از نماينده دادستان خواست تا به قرائت كيفرخواست بپردازد.
در حالي كه سكوت بر دادگاه حكم فرما بود رضوانفر گفت: مقارن ساعت يك بامداد ۷ اسفندماه سال ۸۲ به كلانتري ۱۲۸ تهران نو وقوع يك مورد نزاع گزارش داده شد. بلافاصله يگان انتظامي در محل حادثه واقع در خيابان نيروي هوايي فلكه مادر حضور يافتند اما متهم پرونده به همراه مرتضي (مجروح) به بيمارستان امام  حسين انتقال يافته بودند. به اين ترتيب مأموران تجسس كلانتري به بيمارستان رفتند اما در همان دقايق اوليه متوجه شدند تلاش پزشكان براي نجات مرتضي بي نتيجه مانده و وي به خاطر شدت خونريزي جان باخته است.
نماينده دادستان در ادامه افزود: در اين پرونده شش نفر ديگر به نامهاي اسماعيل، علي، ايوب، يوسف، جعفر و حسن حضور دارند كه جميعاً شهادت بر وقوع نزاع منجر به قتل را تأييد كرده اند. شهود منشاء آن را نزاع بر سر مواد مخدر عنوان كرده و گفته اند پس از درگيري متهم با كاردي كه داشته چند ضربه به مقتول وارد كرده و از محل متواري شده است.
نحوه دستگيري نجم الدين بدين طريق بود. پس از اينكه وي متواري مي شود از طريق مأموران با نيابت قضايي به آبادان رفته و ۳۰ فروردين ۸۳ زماني كه با تغيير نام به سيد رضا در هتل تهران مستقر شده بود، به دام افتاد. وي پس از تفهيم اتهام بازداشت موقت شد و به تهران انتقال يافت. هم اكنون با توجه به اعتراف صريح متهم، نظريه پزشكي قانوني كروكي حادثه، بازسازي صحنه و درخواست اولياي دم، خواهان صدور حكم قانوني هستم.
دستبند متهم را از دستش باز كردند، نور فلاش دوربين ها چشم نجم الدين را آزار داد. پشت جايگاه ايستاد و به سؤالات قاضي ياورزاده و چهار مستشارش پاسخ گفت.
من نجم الدين (۲۴ ساله) هستم. داراي سابقه كيفري و مجرد. قتل را قبول دارم شب حادثه به خانه برمي گشتم كه با جعفر روبه رو شدم. چندي قبل او مبلغي را از من گرفته بود و قرار بود سرموعد آن را به من بازگرداند اما درباره بدهي اش بدقولي كرده بود. شب حادثه سر اين موضوع با هم به مشاجره پرداختيم در آن هنگام بود كه مرتضي به طرفداري از جعفر آمد و با ما درگير شد. وقتي درگيري بالا گرفت من به آنها گفتم به ميدان مادر بروند. من پيش آنها خواهم رفت. بچه ها كه در محل بودند ما را از هم جدا كردند. بعد از چند دقيقه به خانه رفتم و با برداشتن دو چاقو كه يكي بسيار بزرگ بود به ميدان مادر رفتم. ديدم جعفر و مرتضي آن جا ايستاده اند. دوباره با جعفر صحبت مي كردم كه مرتضي از ماشينش پياده شد و شروع به فحاشي كرد. من چاقوي بزرگ را كه داشتم به طرفش پرتاب كردم. چاقو به زمين خورد و شكست. ناگهان مرتضي با ميله اي به طرفم حمله ور شد و گردنم را زير بغلش گرفت من هم چاقويي را كه داشتم از جيبم خارج كردم و چند ضربه به پايش وارد كردم.
متهم در پاسخ به قاضي گفت كه درگيري شان بر سر مواد مخدر نبود و افزود: من قتل را قبول دارم و خواهان بخشش از سوي اولياي دم هستم.
در ادامه جلسه دادگاه پدر مرتضي در جايگاه قرار گرفت و از دادگاه خواهان قصاص نفس (اعدام) براي متهم پرونده شد. همچنين وكيل مدافع وي به دفاع از موكلش پرداخت. سپس قاضي ختم جلسه رسيدگي را اعلام كرد و قرار است به زودي حكم در خصوص پرونده صادر شود.

وكيل خانواده قربانيان:
پرداخت ديه كودكان به خانواده ها را محرز مي دانيم
001659.jpg
001665.jpg
ايسنا: قائم مقام رييس كل دادگستري استان تهران روز گذشته در گفت وگويي با ايسنا درباره  نحوه  اجراي حكم متهم رديف اول پاكدشت با توجه به درخواست اعسار متهم و همچنين درخواست ديه  خانواده هاي مقتولان و پرداخت اين ديه از سوي دولت اعلام كرده بود: زماني كه كسي مرتكب قتل شود مخصوصاً غيرعمد و شبه عمد بايد ديه بپردازد، قانون تكليف را روشن كرده است و تصريح دارد اگر اعسار ثابت شود دولت و بيت المال، ديه را بپردازد، اما براي جنايت عمدي به اين شكل قانون تصريح دارد كه اولياي دم يا بايد قصاص بخواهند يا ديه، اگر قصاص بخواهند بايد قصاص شود و اگر ديه بخواهند در صورتي كه متهم ناتوان از پرداخت باشد جزو مواردي نيست كه دولت حتماً بايد ديه را بپردازد.
ميركوهي گفته بود: با رايزني هايي كه صورت گرفته است به خاطر صدماتي كه به اين خانواده ها وارد شده و بخشي از آن هم به دليل سهل انگاري  كه متوجه دستگاه هاي برقراري نظم و امنيت مردم و جامعه است، اگر از بودجه عمومي و دولتي پرداخت شود انصافاً حق آنهاست و بايد غير از بحث اعدام جاني كه قطعاً اعدام خواهد شد، به اولياي دم و آسيب ديده ها كمك شود تا بتوان لطمات و صدمات روحي و مشكلاتي كه براي اين افراد زحمتكش و آسيب پذير ايجاد شده را حل كرد.
دستگاه هاي دولتي مصمم هستند در حد ديه به آنها كمك كنند و دستگاه قضايي دنبال مي كند كه بتواند از طريق دولت ديه آنها را بگيرد، زيرا مشخص است كه متهم دارايي ندارد. در هر صورت متهم درخواست اعسار كرده است و اگر اعسار در دادگاه پذيرفته شود، حكم اعدام و قصاص اجرا مي شود؛ زيرا در حكم نوشته شده كه بايد اول ديه پرداخت شود و بعد قصاص و اعدام و به اين دليل ما در اجرا با مشكل مواجه شديم و بعد از اين كه اعسار در دادگاه صادر شود قطعاً تكليف پرداخت ديه جدا  شده و حكم قصاص اجرا مي شود، دولت و رييس جمهور متعهد شدند ديه را بپردازند و فكر مي كنم پرداخت هم خواهد شد.
بعد از گذشت ماه ها از وقوع جنايات پاكدشت و صدور راي براي متهمان اين پرونده و تأييد حكم دادگاه بدوي در ديوان عالي كشور، به نظر مي رسد اين پرونده به دليل درخواست خانواده ها براي پرداخت ديه و درخواست اعسار متهم در وضعيتي شبيه به كما به سر مي برد و توقفي در آن ايجاد شده است.
با توجه به اهميت پيشگيري از وقوع چنين جنايات هولناكي در كشورمان، بررسي و تحليل درباره  وقوع اين حوادث و همچنين بازخواني نحوه  رسيدگي به پرونده  پاكدشت ضروري به نظر مي رسد. به همين مناسبت سرويس فقه و حقوق خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با ترتيب دادن ميزگردي با حضور وكلاي مدافع خانواده  قربانيان حادثه و همچنين استفاده از نظرات وكيل تسخيري متهم رديف اول اين پرونده و ديدگاه رييس دادگاه هاي كيفري استان تهران، وضعيت فعلي پرونده  پاكدشت را مورد بررسي قرار داد.
نسرين ستوده، وكيل برخي از خانواده  قربانيان فاجعه  پاكدشت در اين ميزگرد با تشريح روند كلي اين پرونده گفت: بعد از صدور حكم از جانب شعبه  ۷۴ دادگاه كيفري استان كه بيجه را به اعدام و علي غلامپور را به ۱۵ سال حبس محكوم كرده بود، اعتراضي را روي راي صادره گذاشتيم ولي متأسفانه به استدلالات وكلاي خانواده ها در اين پرونده توجه نشد.
ستوده افزود: به دليل گستردگي ابعاد اجتماعي اين فاجعه، پرونده اي در دادگاه جنايي تهران در شعبه  ۱۱۵۴ تشكيل و به اتهام افسادفي الارض متهمان رسيدگي شد كه حكم اعدام براي هردو متهم صادر اما متأسفانه بعد از صدور حكم، اين دو حكم موازي هم به ديوان عالي كشور ارسال شد كه حكم ۱۵ سال حبس غلامپور تأييد و حكم مربوط به اعدام وي نقض و به دادگاه انقلاب ارسال شد.
ستوده افزود: شعبه  ۱۱۵۴ دادسراي جنايي تهران به استناد اين كه افساد في الارض جزو جرايم عمومي است با استناد به اين موضوع هيچ كدام از خانواده اولياي دم را دعوت نكرد و بنده هم از طريق ديگري مطلع شدم و به عنوان تماشاچي در اين جلسه حضور پيدا كردم.
وي با بيان اين كه بنا به دلايلي به حكم صادره در خصوص غلامپور معترض هستم، اظهار داشت: در اين پرونده به حساسيت اجتماعي پاسخ داده نشده و علي غلامپور داراي ۱۹ فقره سابقه  كيفري با جرم هايي چون لواط، رابطه  نامشروع، تخريب، سرقت، مواد مخدر و غيره بوده و بنابراين آن قدر خبره است كه مي داند در تمام مراحل بازجويي از نشان دادن محل دفن اجساد خودداري كرده و براي اين كه فشار را از روي خود بردارد به همه  جرايم خود اعتراف و بعد در دادگاه انكار كرده و دادگاه شعبه ۷۴ كيفري استان نيز وي را تبرئه كرده است.
ستوده در ادامه به كوتاهي ماموران انتظامي در رسيدگي به شكايات و يا درخواست هاي خانواده  قربانيان اشاره كرد و همچنين مسووليت مدني دولت را يادآور شد و اظهار داشت: استدلال ما براي پرداخت ديه به خانواده ها، كوتاهي ماموران انتظامي و همچنين دلايل و استدلالي است كه قاضي در راي پرونده  موسوم به هموفيلي ها به آن استناد كرده است. در اين پرونده با استناد به اينكه بيماران از يك نهاد دولتي خون تهيه مي كردند و متضرر شده اند به استناد ماده  ۱۱ قانون مسووليت مدني، حكم صادر شده بود.
وي گفت: از آن جا كه ديه، فقط واجد جنبه  كيفري نيست،  مسووليت مدني دولت در پرداخت ديه  كودكان به خانواده ها را محرز مي دانيم و اميدواريم كه در اين زمينه پاسخ مثبتي دريافت كنيم.
همچنين رييس دادگاه هاي كيفري استان اظهار داشت: حكم صادره درخصوص علي غلام پور، صرف اعتراف و انكار وي نبوده بلكه بر اساس مستندات و دلايلي كه در پرونده بود، صورت گرفته است.
ناصر سراج تصريح كرد: در خيلي از قتل ها، متهم حتي اعتراف هم نمي كند بلكه قاضي با استناد به دلايل و مستنداتي كه در پرونده هست حكم خود را صادر مي كند. وي افزود: اعتراف علي غلامپور مستند به دلايل نبود، زماني كه مي گفت «كنيز را كشته ام» وقتي مي پرسيديم به چه صورت و در كجا كشته است و جسد را كجا گذاشته است جوابي نداشت چون اين شخص داراي روحيه ي متزلزلي است و يك آدم بدبخت از نظر مادي و فرهنگي است، اعتراف كردن اصلا برايش مهم نيست و در پيش من نيز اعتراف كرده بود اما با دلايل پرونده، مستند نبود و همين الان هم اگر پيش اين شخص برويد بازهم اعتراف مي كند.
وي درخصوص كودكي از قربانيان حادثه كه در حالت كما بود و بعد فوت كرد، اظهار داشت: دادسراي پاكدشت بايد در اين مورد كيفرخواست صادر كند و بعد به دادگاه كيفري استان بفرستد كه ما اين پرونده را با پرونده ي اشخاصي كه در اين قضيه مجروح شده بودند و طول درمان قطعي نگرفته بودند، به دادسراي پاكدشت فرستاديم تا پس از تكميل و روشن شدن تكليف آنها براي ما بفرستد كه هنوز به ما فرستاده نشده است تا درخصوص آنها اقدام كنيم.

قصاص پس از ۱۰ سال رفاقت
001653.jpg
گروه حوادث: پسري كه به اتهام قتل دوستش محاكمه شده بود، به قصاص محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، اين پسر ۱۸ ساله كه رضا نام دارد در پي درگيري با دوستش رحمان وي را با ضربات چاقو در تاريخ ۲۰/۱۲/۸۲ در منطقه ملارد كرج به قتل رسانده است.
رضا كه رفاقت ۱۰ ساله با رحمان داشت پس از وقوع اين حادثه بلافاصله در محل حادثه توسط مأموران دستگير شد و بلافاصله به قتل اعتراف كرد. وي صبح روز سه شنبه در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه شد. رضا در جلسه محاكمه قتل را غيرعمدي عنوان كرد و گفت: از آن جايي كه مدتي داراي بيماري عصبي شده بودم رفاقت و رفت و آمدهايم را با دوستان و حتي مدرسه كمتر كرده بودم. اما رحمان به تصور اين كه من از وي دلخوري دارم چندين مرتبه با من درگير شد تا اين كه شب حادثه درگيري بالا گرفت و او را با چاقو به قتل رساندم.
برپايه اين گزارش، قاضي عزيزمحمدي و چهار مستشارش با توجه به اظهارات متهم به قتل وي را به قصاص نفس (اعدام) محكوم كرد. حكم صادره براي تأييد به ديوان عالي كشور ارسال شد.

خودزني با ۲۶ ضربه چاقو
گروه حوادث: با اعلام نظريه پزشكي قانوني در مورد بررسي بر روي جسد يك پسر جوان كه با ۲۶ ضربه چاقو جان سپرده بود تحقيقات پليس جنايي كشور متوقف شد.
به گزارش خبرنگار ما، اوايل هفته جاري اهالي يكي از محلات خيابان تهران نو با مركز ۱۱۰ تماس گرفته و خبر از كشف جسد يك مرد ناشناس در جوي آب كوچه خود دادند.
بك اكيپ پليسي براي بررسي ماوقع در محل حاضر شد. جسد متعلق به يك پسر جوان بود كه آثار چندين ضربه چاقو بر روي پاها، دستها و يك ضربه نيز در سينه اش وجود داشت.
مأموران در همان بررسي اوليه متوجه شدند كه هنوز حسي از زندگي در تن پسر وجود دارد، او را سريعاً به بيمارستان انتقال دادند ولي شدت جراحات آنقدر زياد بود كه وي بر روي تخت بيمارستان فوت كرد.
مراتب به اطلاع بازپرس اصغرزاده رسيد. جسد كه هويتش تا آن زمان به نام امير همايون مشخص شده بود به پزشكي قانوني انتقال يافت.
در تحقيقات تكميلي پليسي كه بر روي اين حادثه انجام گرفت اهالي محل مورد بازجويي قرار گرفتند.
همسايه ها كه تازه متوجه شده بودند متوفي يكي از همسايه هاي آنان بوده كه به تازگي به آن محل آمده بود به افسر رشيدي افسر اين پرونده گفتند: «با شنيدن افتادن يك جسم سنگين از ارتفاع بر روي زمين به كوچه آمديم، كه با جسد امير همايون مواجه شديم. اين پسر جوان شب حادثه در منزلش مهماني داشته و صداي موزيك در فضاي كوچه پيچيده بود.
مأموران دايره آگاهي تحقيقات پليسي خود از جنبه جنايي اين پرونده آغاز كردند ولي زماني طول نكشيد كه با مشخص شدن نظريه پزشكي قانوني بررسي هاي بيشتر پليسي متوقف شد. جنايتي رخ نداده بود. پزشكان علت مرگ امير همايون را مصرف مواد مخدر و از بي خود شدن متوفي و اقدام به خودزني وي با چاقو اعلام كردند كه امير همايون بعد از اين كه به شدت خود را با چاقو مورد ضرب و شتم قرار داده بود از طبقه سوم آپارتمانش سقوط كرد.
لازم به ذكر است ضربات وارده به بدن امير همايون شش ضربه چاقو به دست راست، ۷ ضربه به دست چپ، ۶ ضربه به پاي چپ، ۷ ضربه به پاي راست و يك ضربه چاقو به قفسه سينه بوده است.
بدين ترتيب پرونده مرگ اين پسر ۳۷ ساله مختومه اعلام شد.

خودكشي پرستار جوان
گروه حوادث: يك زن جوان باردار شامگاه روز سه شنبه اقدام به خودكشي كرد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۲۲ روز سه شنبه زنگ تلفن همراه حسيني بازپرس هفتم دادسراي امور جنايي تهران به صدا درآمد. در آن سوي خط ماموران كلانتري خيابان خوش خبر از خودكشي يك زن جوان در حوزه استحفاظي خود مي دادند.
در گزارش اعلام شده عنوان شده بود كه زن ۲۶ ساله اي به نام كتايون كه پرستار يكي از بيمارستان هاي شهر تهران بود، در حالي كه چند ماه از بارداري اش مي گذشت در نبود همسر خود در منزل اقدام به حلق آويز كردن خويش كرده بود.جسد اين زن توسط همسرش در خانه كشف شده بود. به دستور بازپرس حسيني جسد كتايون به پزشكي قانوني انتقال يافت تا علت تامه مرگ وي مشخص شود. بر پايه اين گزارش، كتايون بعد از ازدواج با همسرش دچار اختلافات خانوادگي شده و احتمال انگيزه ارتكاب اين خودكشي به دليل اختلافات خانوادگي وجود دارد. بررسي هاي بيشتر بر روي اين پرونده در دادسراي امور جنايي تهران و اداره آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.

حادثه در جهان
دومين روز دادگاه مايكل جكسون عصباني هستم
001662.jpg
سي.ان.ان: هيأت منصفه دادگاه رسيدگي به اتهامات مايكل جكسون روز گذشته در دومين جلسه رسمي دادگاه به تماشاي فيلمي پرداختند كه نقطه آغاز پرونده جنجالي اين سوپراستار آمريكايي است. در اين فيلم مايكل جكسون دست شاكي پرونده را گرفته و با وي درخصوص سوء استفاده جنسي استفاده با كودكان در ملك خصوصي اش صحبت مي كند.
اين فيلم كه عنوان «زندگي با مايكل جكسون» نام دارد، پس از سخنان وكيل مدافع وي در صحن علني دادگاه پخش شد. وكيل مدافع متهم در دادگاه ادعا كرد كه از آن جا كه دادستان نتوانسته است نمونه DNA شاكي را در منزل مايكل جكسون پيدا كند هيچ مدرك قانوني عليه وي جود ندارد. وكيل مدافع مايكل اين بار نيز وي را به عنوان شاهد فرانخواند.
دادستان در جلسه روز گذشته نيز مجدداً مايكل جكسون را متهم كرد كه به قرباني ۱۳ ساله خود الكل داده و پيش از سوءاستفاده جنسي از وي ،عكس هاي مستهجن به وي نشان داده است. وكيل مدافع مايكل جكسون در دادگاه پذيرفت كه موكلش از اين قبيل مجلات در خانه داشته اما هرگز اين مجلات را در اختيار كودكان و بخصوص قرباني قرار نداده است.
پيش از پخش اين فيلم، دادستان پرونده، روزنامه نگار سازنده اين نوار را به جايگاه فراخواند. مارتين بشير اين فيلم را در سال ۲۰۰۲ تهيه كرده و پس از پخش اين فيلم در سال ،۲۰۰۳ دادستان بلافاصله مايكل جكسون را با اتهام سوءاستفاده جنسي روبه رو كرد.
مايكل جكسون در طول پخش اين فيلم به آرامي گريست. وي در قسمتي از اين فيلم با نگاه به دوربين ادعا كرد كه كودكان دليل وي براي زندگي هستند. روز گذشته هنگام پخش اين فيلم، اعضاي هيأت منصفه و حاضران در دادگاه عكس العمل هاي متفاوتي از خود نشان دادند. برخي هنگامي كه مايكل جكسون سخنان مضحك بر زبان مي آورد آرام لبخند مي زدند، برخي نيز سر خود را به آرامي تكان مي دادند. در قسمتي از فيلم كه جكسون هنگام خروج از متن آهنگ «وقتي قلبت شكست لبخند بزن» را مي خواند عده اي از حضار با صداي بلند خنديدند.
در اين فيلم، مايكل جكسون با يادآوري خشونتي كه پدرش در دوران كودكي وي و برادرش عليه آنها اعمال مي كرده است، خاطره روزي را كه تازه پنج ساله شده بود تعريف كرد. وي در اين خصوص گفت: خوب آن روز را به ياد مي آورم كه مادرم پدرم را صدا مي زد و با التماس به وي مي گفت: جو، تو داري او را مي كشي. خواهش مي كنم بس كن.
در قسمتي از فيلم نيز شاكي پرونده روبه دوربين كرده و در خصوص مايكل جكسون مي گويد: او قلبي بسيار مهربان داشته و واقعاً كودكان را دوست دارد. زماني كه مايكل جكسون پس از پايان رسمي دادگاه قصد خروج از دادگاه را داشت با حضور خبرنگاران و روزنامه نگاراني روبه رو شد كه وي را به عنوان تيتر اول مقالات خود انتخاب كرده اند. زماني كه يكي از خبرنگاران از وي پرسيد: چه حسي داريد؟ مايكل ابتدا گفت: «خوب» سپس پيش از سوار شدن روبه خبرنگاران كرده و گفت: «عصباني هستم.»
قاتلان زنجيره اي به دنبال قدرتي خارق العاده
001650.jpg
سايت جنايي: به دنبال دستگيري قاتل زنجيره اي معروف به BTK در ايالت كانزاس ايالات متحده، روانشناسان و كارشناسان قضايي بار ديگر به تجزيه و تحليل علل رواني نهفته در اين قبيل افراد پرداختند.
به گفته برخي كارشناسان رواني، قاتلين زنجيره اي اغلب افرادي هستند كه تلاش مي كنند با توسل به خشونت و اعمال زور، به قدرتي خارق العاده در زندگي حرفه اي يا زندگي شخصي خود برسند.
جيمز آلن فاكس، جرم شناس و نويسنده كتاب «قاتلين حرفه اي» در اين خصوص مي گويد: قاتلان زنجيره اي مانند نمونه اي كه اخيراً شاهد آن بوديم غالباً افرادي هستند كه هيچ راه تعيين هويتي براي خود جز از طريق اعمال خشونت و زور باقي نگذاشته اند. افراد بسياري هستند كه شخصيتي قدرت طلب و خواهان حكمراني بر ديگران دارند، البته افراد بهنجار و طبيعي اين حس قدرت طلبي را از طريق كسب مقام در محيط هاي كاري ارضاء مي كنند. البته در خصوص قاتلين زنجيره اي وضعيت كاملاً متفاوت است چرا كه اين قبيل افراد در اكثر اوقات بازنده هستند. اين افراد در ذهن خود همواره احساس شكست مي كنند و هرگز نمي توانند به آنچه كه در ذهن خود دارند، دست يابند.
اريك ميكي- روانشناس و استاد دانشگاه در كاليفرنيا نيز در اين خصوص مي گويد: تقريباً تمامي قاتلين زنجيره اي يك وجهه مشترك دارند و آن هم حس قدرت طلبي و برتري جويي است. اين احساس اين تصور پوچ را در ذهن آن ها ايجاد مي كند كه افرادي داراي قدرت فراوان در جامعه هستند. البته وجوه مشترك فراوان ديگري نيز ميان اين افراد وجود دارد: گذشته اي نه چندان خوشايند، حس طرد شدن و تنهايي و آرزوي رسيدن به شهرت و جلب توجه.قاتل زنجيره اي معروف به BTK اولين بار در سال ۱۹۷۴ با به قتل رساندن يك زن و شوهر خود را با اين عنوان معرفي كرد. وي پس از غيبتي ۲۵ ساله مجدداً ماه مارس سال گذشته ظاهر شد.
اريك ميكي اعتقاد دارد كه ظهور مجدد BTK به اين معناست كه حس جلب توجه و قدرت طلبي مجدداً و پس از ۲۵ سال در وي ظهور كرده است. او مي خواهد بازي را دوباره آغاز كند البته اين بار با اين تفاوت كه به ميزان خطر احتمالي كاملاً آگاهي دارد.
البته در حال حاضر كارشناسان رواني در حال تحقيق بر روي اين مسأله هستند كه آيا قاتل زنجيره اي معروف به BTK با ظهور مجدد به دنبال جلب توجه بوده يا واقعاً قصد داشته اين بار با دستگيري، خود را به تمام كساني كه وي را فردي زبون مي دانستند، اثبات كند.
اريك ميكي در خصوص قاتلين زنجيره اي كه قربانيان خود را به فجيع ترين شكل ممكن مي كشند، مي گويد: اين افراد در بين ما هستند. آن ها از درون سياهي يا نقطه اي ناشناخته ظهور نمي كنند كه ما نتوانيم آن ها را بيابيم و دقيقاً به همين دليل است كه احساس امنيت و آرامش مي كنند.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |