گروه حوادث: مردي كه در پي رابطه پنهاني، با اجراي يك نقشه مردي را به قتل رسانده بود، در زندان خورين به دار مجازات آويخته شد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار ويژه پليس پاكدشت قرار گرفت كه صبح ۲۸ اسفند ماه سال ۸۱ فريادهاي يك زن به نام نسرين توجه همسايگان را به خود جلب كرد. زماني كه همسايه ها از فريادهاي اين زن به كوچه آمدند متوجه شدند كه همسرش با ضربات چاقو از سوي فرد ناشناسي به قتل رسيده است. موضوع بلافاصله به پليس اطلاع داده شد و پس از حضور مأموران در منطقه پارچين (محل حادثه) تحقيقات مقدماتي آغاز شد.
در ابتدا هويت مقتول به نام رضا. م آشكار شد و مشخص گرديد كه وي در اثر ضربات متعدد چاقو به قفسه سينه و شكم جان باخته است. سپس همسر وي كه تنها شاهد حادثه بود تحت بازجويي قرار گرفت.
اين زن در نخستين بازجويي ها عنوان كرد، شب گذشته فردي با همسرم تلفني صحبت كرد و قرار شد صبح امروز او را ملاقات كند. اما آن مرد كه من او را به هيچ وجه نمي شناختم ديشب به در خانه مان آمد و همسرم او را به عنوان مهمان پذيرفت.
اين زن در ادامه بازجويي ها و برگزاري جلسات محاكمه اش گفته بود: شب گذشته مرد ناشناس در خانه ما خوابيد و صبح ناگهان با صداي همسرم كه كمك مي خواست بيدار شدم همين كه از اتاق بيرون آمدم شوهرم رضا را ديدم كه غرق درخون بود و روي زمين افتاده بود. آن مرد ناشناس نيز از خانه ام بيرون رفته بود.
مأموران پس از شنيدن اظهارات نسرين بررسي هاي خود را براي شناسايي مرد ناشناس آغاز كردند. آنان در تحقيقات مقدماتي از طريق چند تن از همسايه ها متوجه شدند كه ظاهراً زن جوان از چندي قبل با مردي رابطه داشته و اين مرد به خانه آنها رفت و آمد داشته است.
بنابراين، اين فرضيه كه مقتول قرباني يك رابطه پنهاني شده باشد قوت گرفت. از طرفي كارآگاهان نسرين را تحت تعقيب و مراقبت قرار دادند و دريافتند كه وي با فردي تماس تلفني داشته است بنابراين مرد جوان از طريق رديابي هاي تلفن شناسايي و در يك عمليات ضربتي دستگير شد.
اين مرد كه محسن. ش نام داشت پس از دستگيري به قتل رضا. م با همدستي نسرين اعتراف كرد. وي گفت: مدتي بود كه با نسرين آشنا شده بودم و با يكديگر رابطه پنهاني داشتيم تا اينكه نقشه قتل رضا را طراحي كرديم و نيمه شب قبل از حادثه با كمك نسرين وارد خانه شدم. سحرگاه بود كه در يك فرصت مناسب با همكاري نسرين، رضا را به قتل رسانديم و همگي جريانات بعد از آن صحنه سازي از سوي نسرين بود.
كارآگاهان با توجه به اظهارات مرد جوان، نسرين را دستگير كردند وي نيز در بازجويي ها به مشاركت در قتل همسرش اعتراف كرد و پس از برگزاري جلسات محاكمه، قاضي پرونده محسن را به اتهام يك فقره قتل عمدي به قصاص نفس (اعدام) و نسرين را به اتهام مشاركت در قتل به تحمل ۱۵ سال زندان محكوم كرد.
بر پايه اين گزارش، پس از تأييد حكم سحرگاه دوشنبه گذشته، محسن در زندان خورين به دار مجازات آويخته شد.

مهر: اولين جلسه بازپرسي كريميان - بازپرس جانباز شهيد محمد رجبي ثاني- صبح ديروز در دادگاه ويژه روحانيت برگزار شد.
منيژه محمدي وكيل خانواده جانباز شهيد محمد رجبي ثاني در گفتگوي اختصاصي با خبرنگار گروه دفاع مقدس برگزاري جلسه بازپرسي كريميان - بازپرس شهيد رجبي ثاني در شعبه ۲رسالت گفت: ديروز سه شنبه ساعت ۹ و۳۰ جلسه بازجويي در مجتمع ويژه روحانيت شعبه اول دادياري برگزار شد كه من به اتفاق قيم فرزندان شهيد رجبي ثاني در اين شعبه حاضر شدم.
با توجه به اينكه اين مجتمع داراي سلسه مراتبي است و با محاكم عمومي متفاوت است، براي ورود به اين مركز بايد با دادياري هماهنگي شود و پس از تأييد، اجازه ورود به داخل محوطه داده مي شود.
وي در ادامه افزود: داديار پرونده در ابتدا به من اجازه ورود ندادند و فقط گفتند قيم فرزندان شهيد رجبي ثاني در اتاق ايشان حضور پيدا كنند و چنانچه لازم شد مرا نيز به اتاقشان راه خواهند داد كه من به اين مسئله معترض شدم. چرا كه قيم فرزندان شهيد بعد از به شهادت رسيدن پدرشان درگير مسائل شده است و از حوادثي كه در زمان دستگيري و بازپرسي در شعبه ۲ رسالت كه توسط آقاي كريميان صورت گرفته و مسائل پيش آمده بي اطلاع هستند و با اين توضيح، تماس مجدد گرفتند و جناب داديار اجازه ورود مرا نيز به محوطه دادند. پس از آن به اتاق داديار جناب آقاي زرندي رفتيم كه آقاي كريميان هم آنجا حضور داشتند.
وكيل خانواده شهيد رجبي ثاني افزود: در ادامه آقاي داديار اظهارات مرا به عنوان مطلع استماع كردند. در مجموع بايد بگويم آقاي زرندي - داديار پرونده - به عنوان قاضي مسئولانه با قضايا برخورد مي كردند و برخوردهايشان با ما هم محترمانه بود.
وي ادامه داد: در ادامه از من خواستند تا اظهاراتم را به عنوان مطلع به صورت مكتوب ارائه كنم، كه بنده در ۴ صفحه به مقوله دفاع پرداخته و ضمن بيان يكسري موارد، نقد موادي از قانون مجازات اسلامي و قانون آئين دادرسي كيفري را نوشتم و در انتها ديدگاه اين خانواده كه همانا اعمال مجازات قانوني است را تقاضا كردم و يك نسخه فتوكپي مداركي كه مستند سخنانم بود را ارائه نمودم.
محمدي تصريح كرد: يكي از مواردي كه به صورت شفاهي و هم مكتوب تقاضا كردم اين بود كه عمده درگيري ها و مسائل را همسر شهيد رجبي ثاني با آقاي كريميان(بازپرس) داشته لذا بايد اظهارات ايشان نيز استماع شود. همچنين تقاضا كردم قرار استماع شهادت افراد ديگري كه شهيد رجبي ثاني را از كلانتري تا دادسرا و از دادسرا تا كلانتري همراهي كرده اند و يكي از آنان در كنار جانباز شهيد رجبي ثاني حضور داشته و حتي در شعبه ۲رسالت در كنارش بوده است و شاهدي براي تمام گفته ها و اظهارات آقاي كريميان است، نيز صادر شود و جناب داديار استقبال كردند و گفتند حتما اظهارات خانم مليحه خدمتخواه همسر شهيد رجبي ثاني و هم شهودي كه در آن مقطع حضور داشتند و جانباز را همراهي مي كردند را استماع خواهند كرد و نهايتا در ساعت ۱۱ و۳۰ بعد از تقديم ۴ صفحه لايحه و استماع درخواست من، جلسه به پايان رسيد.
منيژه محمدي اين جلسه را پايان بازپرسي ها ندانست و تأكيد كرد: اين پرونده با اين جلسه به پايان نرسيده و در آنجا آقاي كريميان نه صحبتي در حضور من و نه در حضور قيم فرزندان شهيد كردند و فقط براي استماع حضور داشتند و اين مرحله، مرحله بازپرسي بوده كه تنها براي استماع اظهارات تشكيل شده است و اگر تخلفي را آقاي كريميان مرتكب نشده باشد قرار منع تعقيب صادر مي شود و در غير اين صورت كيفرخواست صادر مي شود و پرونده براي رسيدگي به دادگاه فرستاده مي شود.

گروه حوادث: پسري كه صبح ديروز به اتهام قتل مادرش در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه شد، با صدور حكم از سوي پنج قاضي اين شعبه با توجه به رضايت اولياي دم از لحاظ جنبه عمومي به ۱۰ سال زندان محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، اين جلسه محاكمه كه در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان به رياست قاضي حجت الاسلام حسيني كوه كمره اي و چهار مستشارش برگزار شد. در ابتداي جلسه محاكمه خاكي- نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و گفت: در اين پرونده پسري به نام علي متهم است كه در اول مهرماه سال ۸۲ مادرش را به قتل رسانده است. بدين شرح كه روز حادثه، در پي درگيري كه علي با پدرش پيدا مي كند با او گلاويز مي شود و زماني كه چاقويي را برمي دارد ناگهان مادرش كه مهين نام داشت براي جدا كردن آنها وارد دعوا مي شود.
در همان لحظه علي، با چاقو ضربه اي را به سينه مادرش وارد مي كند و قبل از اينكه پيكر خونين مهين به بيمارستان انتقال يابد، جان سپرد.
خاكي در ادامه افزود: پس از اطلاع موضوع به بازپرس ويژه قتل علي ساعتي بعد در محل حادثه دستگير شد. اين پسر در بازجويي هاي مقدماتي به قتل مادرش اعتراف كرد. اين در حالي است كه ۶ ماه قبل از وقوع اين حادثه نيز علي درپي درگيري كه با برادرش جواد پيدا مي كند او را نيز با يك ضربه چاقو به قتل رسانده است كه درآن پرونده با رضايت اولياي دم علي آزاد شد. هم اكنون با توجه به اعتراف صريح متهم درخواست صدور حكم قانوني را در خصوص متهم دارد.
در ادامه جلسه محاكمه اولياي دم مهين كه برادر وخواهرش به اضافه فرزندانش بودند در جايگاه قرار گرفتند و درخصوص قتل مهين اعلام رضايت كردند. سپس علي در جايگاه قرار گرفت و در آخرين دفاع خود، خطاب به قاضي پرونده گفت: من قصد كشتن مادرم را نداشتم. اين يك حادثه بود. من و پدرم با هم درگير شده بوديم كه ناگهان مادرم براي جدا كردن ما وارد دعوا شد و اين اتفاق افتاد.
در پايان جلسه محاكمه، قاضي كوه كمره اي پس از شنيدن اظهارات متهم،  ختم دادرسي را اعلام كرد و عصر ديروز به همراه چهار مستشارش، با توجه به رضايت اولياي دم علي را از لحاظ جنبه عمومي جرم به تحمل ۱۰ سال زندان محكوم كردند. حكم صادره براي تأييد به ديوان عالي كشور فرستاده شد.

گروه حوادث: پرونده، قتل صاحب يك توليدي پوشاك با صدور كيفرخواست از سوي نماينده دادستان به دادگاه كيفري استان ارسال خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما، در اين پرونده زني به نام ليلا متهم است كه با همدستي يك مرد ۳۰ ساله همسرش را با شليك گلوله در نظام آباد به قتل رسانده است.
به گفته ليلا متهم رديف دوم پرونده ماجرا از اين جا آغاز شد: از مدت ها قبل زماني كه هنوز با همسرم ازدواج نكرده بودم، خواستگاري داشتم كه يك پسر ۲۷ ساله بود. او عاشق من شده بود و مي خواست حتما ازدواج كند. اما او شرايط مناسبي براي ازدواج نداشت و من به خواست خانواده ام با همسرم ازدواج كردم. در اين مدت، پسر جوان دست از سر من برنداشت تا اينكه حدود يك سال قبل مرا تهديد به مرگ كرد. از آن جايي كه او مرا سايه به سايه تعقيب مي كرد و احتمال داشت هر بلايي به سرم بياورد تصميم گرفتم تا با او طرح دوستي بريزم همين باعث شد تا رابطه ما با يكديگر بيشتر شود و در اين ميان به يكديگر علاقمند شويم حدود يك سال از رابطه پنهاني ما مي گذشت تا اينكه شوهرم از ماجرا اطلاع پيدا كرد اما چون مطمئن نبود، تنها مرا اذيت مي كرد.
يك روز درپي اختلافات خانوادگي، در ملاقاتي كه با خواستگار سابقم داشتم با او نقشه قتل همسرم را طراحي كرديم.
قرار شد صبح روز حادثه، وي به در خانه ما بيايد و پس از زدن يك زنگ، زماني كه همسرم در را باز كرد، با شليك يك گلوله به سرش او را به قتل برسانيم كه همين اتفاق هم افتاد.
بر پايه اين گزارش، با دستگيري خواستار جوان و بازجويي هاي تكميلي صبح ديروز كيفر خواست پرونده از سوي رضوانفر نماينده دادستان صادر شد و قرار است پرونده براي تعيين وقت رسيدگي به شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان ارسال شود .

گروه حوادث: مرد جواني كه با شكايت يك تكنيسين داروخانه به اتهام سرقت دستگير شده بود ادعاهايي را بيان كرد كه با اثبات آنان شاكي نيز در نقش متهم قرار خواهد گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، اوايل هفته جاري مردي كه تكنيسين يكي از داروخانه هاي تهران بود به يكي از مراكز انتظامي مراجعه كرد و اظهار داشت ساعت ۱۲ ظهر روز يكشنبه يك زن جوان وارد داروخانه شد و مقاديري لوازم آرايش درخواست كرد. بعد از تحويل اجناس مورد نظر زن، مشتري به سوي صندوق داروخانه رفت ولي قبل از آن كه پولي پرداخت شود دو مرد جوان وارد داروخانه شدند و با تهديد اسلحه وجوهات داخل صندوق و اجناس خريداري شده توسط زن را برداشته و همراه همان زن خريدار فراري شدند.مأموران انتظامي بعد از چند مرحله عمليات پليسي موفق شدند يكي از دو مرد جوان سارق را دستگير كنند.در تحقيقات بعدي معلوم شد دو مرد سارق با همديگر برادر بوده و زن خريدار نيز خواهر آنان بوده است.متهم بازداشت شده در پاسخ به سئوالات افسر پرونده گفت: «چند روز قبل از وقوع حادثه خواهرمان كه به اتهام اعتياد در زندان بود از حبس آزاد شد، آن روز وقتي خانه را ترك كرد ما به دليل اين كه دوباره دچار اعتياد نشود دنبالش رفتيم تا مراقب او باشيم. خواهرمان وارد داروخانه شد ولي ما هرچقدر عجله كرديم خارج نشد، حدود يك ساعت گذشته بود كه وارد داروخانه شديم و مشاهده كرديم كه خواهرمان در حال ناهار خوردن با شاكي است، از ديدن اين صحنه عصباني شده و شاكي را مورد ضرب و شتم قرارداديم.»با بيان ادعاهاي اين متهم تحقيقات پليس همچنان ادامه دارد تا حقيقت ماجرا كشف شود. اين درحاليست كه جست وجو براي دستگيري دو متهم فراري ديگر پرونده همچنان در دستور كار پليس قرار دارد.

گروه حوادث: صبح ديروز پيرمردي نابينا به دلايل نامعلوم در اثر سقوط از بلندي جان سپرد.به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۵/۹ صبح ديروز، از طريق ساكنان خيابان امام خميني، كوچه پاليزبان به مركز فوريت هاي پليسي اطلاع داده شد كه فردي در اين منطقه اقدام به خودكشي كرده است. بلافاصله مأموران كلانتري مربوطه در محل حادثه حضور يافتند و با پيكر خونين پيرمردي روبه رو شدند.آنان در بررسي مقدماتي و بازجويي از شاهدان حادثه متوجه شدند پيرمرد محمد نام دارد و به دلايل نامعلوم خود را از طبقه چهارم به پايين پرتاب كرده است. اين مرد سالخورده ظاهراً  از كارمندان شهرداري بوده و به گفته همسايگان نابينا بوده است.
بر پايه اين گزارش، با اطلاع بازپرس ويژه قتل، دستورات لازم براي انتقال جسد به پزشكي قانوني صادر شده است.

دستگيري عامل هرزه نگاري از دختران زير ۵ سال
در استراليا دستگير شد
يك هرزه نگار اينترنتي كه هزاران عكس مستهجن از كودكان را روي رايانه شخصي خود ذخيره كرده بود به پرداخت جريمه محكوم شد.
به گزارش روزنامه «ديلي تلگراف» ، يك مرد ۲۴ ساله استراليايي به جرم هرزه نگاري اينترنتي از كودكان و نگهداري آنها روي رايانه شخصي خود در منزلش واقع در «برسيبال» محكوم به پرداخت هفت هزار و ۵۰۰ دلار جريمه نقدي شد.
بنابراين گزارش، در بازرسي از منزل «كريستوفر آلن پول» واقع درغرب «برسيبال» ۵ هزار عكس و تصوير مستهجن از كودكان كه اغلب دختران زير ۵ سال بودند روي كامپيوتر شخصي وي كشف شد.
دادگاه «مگستريت» كه در نهم فوريه در شهر برسيبال تشكيل شد، «پول» را به پرداخت هفت هزار و ۵۰۰ دلار جريمه محكوم كرد. ابتدا قرار بود «پول» به حبس محكوم شود اما بنا به گفته دادگاه، «پول» از كرده خود پشيمان بوده و اولين بار بود كه مرتكب چنين جرم شده است، لذا دادگاه با رأي به پرداخت جريمه مقرر كرد «پول» مبلغ را طي ۱۲ ماه پرداخت كند.
قتل نوزاد شيرخواره اسكاتلندي به دست مادرش
يك زن جوان اسكاتلندي به اتهام قتل نوزادش ديروز صبح به دادگاه احضار شد. به گزارش روزنامه «اسكاتسمن» ، «برلي وست» ۱۹ ساله كه در منطقه بندري «بنفشايد» اسكاتلند در كنار خانواده چهار نفره اش زندگي مي كند، صبح ديروز به اتهام مرگ نوزاد شيرخواره اش به دادگاه احضار شد.
اين مادر جوان كه در يك خانواده مرفه زندگي مي كند، بارداري خود را از پدر و مادرش مخفي نگه داشته بود و دوستانش نيز از اين موضوع مطلع نبودند.
شايان ذكر است، پليس جسد اين نوزاد را در پشت حياط خانه اين مادر جوان پيدا كرده است. در بازجويي هاي اوليه او اين موضوع را انكار كرده است.
يك فيل در «اوگاندا» جهانگرد ۲۸ ساله اي را كشت
فيلي در يكي از پارك هاي سياحتي «اوگاندا» ديروز با حمله به يك جهانگرد ۲۸ ساله، او را از پاي درآورد. به گزارش خبرگزاري «رويتر» ، فيلي در پارك ملي «مورچيسان» كه يكي از بزرگترين پارك هاي سياحتي «اوگاندا» به شمار مي رود ، ديروز با حمله به يك جهانگرد ۲۸ ساله كه كودك هشت ساله اي را در آغوش داشت، او را با ضربات عاج و خرطوم خود از پاي درآورد.
اين جهانگرد به همراه يك كودك هشت ساله و عده اي از دوستان خود در حال بازديد از اين پارك بود كه حين نزديك شدن به فيل، مورد حمله او قرار گرفت.
اين مرد پس از درگير شدن با فيل، پسر بچه را از آغوش خود رها كرد و او را نجات داد.در اين هنگام نگهبان پارك شاهد حادثه بود، ولي متأسفانه قادر به نجات جان قرباني نشد. وي مي گويد: اين مرد با نزديك شدن زياد به حيوان باعث ترس و عكس العمل شديد او شده است.
گفتني است، مسئولان اين پارك كه هر ساله پذيراي هزاران جهانگرد براي ديدن فيل هاي موجود در آن هستند، همواره به بازديدكنندگان در اين مورد هشدار
مي دهند، ولي اين بار در يك لحظه غفلت چنين حادثه تلخي رقم خورد.

ايسنا: حادثه  انفجار يك شيء  نامعلوم در مقابل مسجد زينب(س) ايلام پنج كشته و ۲۰ مجروح بر جاي گذاشت.
يك كارشناس استانداري ايلام با اعلام خبر در اين باره گفت: بر اساس گزارشي كه از فرمانداري دريافت شده، اين شيء ساعت ۳۰ و۲۰ سه شنبه  شب در خيابان كوثر، ضلع شرقي مسجد حضرت زينب(س) مقابل مسجد منفجر شده اما هنوز اطلاعي از جزئيات در دست نيست. وي افزود: بر اساس گزارش رسيده در حالي كه تعدادي از نوجوانان مشغول بازي فوتبال در مقابل مسجد واقع در خيابان كوثر بودند، از شيء منفجر شده به عنوان دروازه استفاده كرده اند و بعد از آن يكي از همان افراد شيء را پرتاب كرده كه منفجر شده است.
به گفته وي گزارش تكميلي هنوز به استانداري نرسيده و متعاقباً اعلام مي شود.
برخي گزارشها نيز حاكيست كه شيء ياد شده از بقاياي مواد منفجره در زمان جنگ باشد. سازمان پزشكي قانوني كشور نيز شمار كشته شدگان حادثه را ۵ و مجروحان را ۲۳ تن اعلام كرد. اين سازمان اعلام كرد: كار مداواي مجروحان در بيمارستان هاي شهرستان ايلام در حال انجام است.
طبق آمار سازمان پزشكي قانوني همگي فوت شدگان مرد و در بين مجروحان حادثه، ۵ زن و ۸ كودك زير ۱۵ سال به چشم مي خورد. سازمان پزشكي قانوني اسامي فوت شدگان را «اميد چراغي» فرزند سليمان ۱۵ ساله، «محمدامين گهرسودي» فرزند علي ۱۱ ساله ، «رضا ملكي» فرزند حسين۱۲ ساله ، «جعفر زرگوشي» فرزند شنبه ۶۱ ساله ، «منصور فرامرزي» فرزند خدايار ۱۵ ساله اعلام كرد.

گروه حوادث: قاتلي كه از سوي خانواده اولياء دم بخشيده شده و از اعدام رهايي يافته بود ۶۰ روز قبل از آزادي در زندان كشته شد.
به گزارش خبرنگار ما، چهاردهم مرداد ماه سال ۸۱ ساعت ۹ و ۵ دقيقه صبح مأموران نيروي انتظامي كلانتري ۱۴۴ تهرانپارس از وقوع جنايتي در يكي از منازل مسكوني واقع در حوزه استحفاظي خود مطلع شدند.مقتول روح الله نام داشت كه در منزل عموي خود با ضربه چاقو به قتل رسيده بود. بعد از حضور قاضي كشيك ويژه قتل در صحنه و بررسي پليس توسط مأموران دايره آگاهي مركز، جسد روح الله به پزشكي قانوني انتقال يافت.
بعد از گذشت ۲۴ ساعت از وقوع جنايت كارآگاهان دايره ۱۰ موفق شدند فرهاد پسر عموي مقتول را به اتهام قتل عمدي روح الله بازداشت كنند.
فرهاد در جريان بازجويي پليس به طور صريح به قتل روح الله اعتراف كرد و در خصوص انگيزه ارتكاب اين جنايت گفت:  «شب قبل از حادثه، روح الله به عنوان مهمان به خانه ما آمد و شب نيز نزد ما ماند. صبح از او خواستم كه با هم بيرون برويم ولي روح الله حاضر به ترك خانه ما نبود و بر سر همين موضوع با هم درگير شديم و من او را كشتم.
پرونده اين جنايت در دادگاه امور جنايي تهران برگزار شد و در نهايت حكم قصاص نفس براي متهم صادر شد. حكم در ديوان عالي كشور نيز تأييد و به اجراي احكام ارسال شده بود كه اولياء دم رضايت خود را از فرهاد به دادگاه تقديم كردند.
پس از آن فرهاد كه از جنبه عمومي جرم به سه سال حبس محكوم بود دوران زندان خود را مي گذراند ولي روز سي ام فروردين در حالي كه تنها دو ماه به پايان حبس او باقي مانده بود در زندان با يكي ديگر از متهمان به قتل درگير شد و در پي اين دعوا فرهاد توسط هم بندي خود كشته شد. موضوع براي بررسي بيشتر تحويل مراجع قضايي شد.

گروه حوادث: مرگ مشكوك يك مرد جوان احتمال يك جنايت را در ذهن مأموران پليس شكل داد.
به گزارش خبرنگار ما، ۲۸ فروردين ماه سال جاري مردي با مركز اورژانس تماس گرفت و بيان داشت كه مرد جواني در منزلش دچار وخامت وضعيت جسمي شده است. پزشكان وقتي بر بالين بيمار حاضر شدند در اولين معاينه متوجه فوت وي در چند ساعت قبل از اطلاع رساني به اورژانس شدند. مرگ مرد جوان به نظر پزشكان مشكوك بود. مراتب به اطلاع  پليس رسيد. جسد متوفي كه با لباس خانه در منزل يك پيرمرد واقع در منطقه تهرانپارس جان سپرده بود به پزشكي قانوني انتقال يافت تا علت مرگ وي مشخص شود. پيرمرد در تحقيقات اوليه به مأموران پليس گفت: «مرد جوان را نمي شناسم. روز قبل از مرگش به دليل اينكه در خانه كارگر مي خواستم او را كه براي كار سر چهار راه نشسته بود به خانه آوردم».
سخنان پيرمرد از اين لحاظ كه از مرگ پسر حداقل ۸ ساعت مي گذشت و ديگر اينكه كارگر خانه شب در منزل صاحب ملك چه مي كرده است از نظر پليس پر از ضد و نقيض بود.
در حال حاضر پيرمرد مذكور در اداره آگاهي تحت بازجويي قرار دارد. بررسي بيشتر در اين خصوص زير نظر بازپرس اصغرزاده ادامه خواهد يافت.

گروه حوادث: پسري كه خود متهم به كلاهبرداري است و ناپديد شده است موجب شده كه زني ميانسال به اتهام قتل وي در اداره  آگاهي تحت بازجويي قرار گيرد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي پيش مردي به يكي از مراكز نيروي انتظامي مراجعه كرد و اظهارداشت:  پسر ۲۴ ساله ام به نام وحيد چندي پيش با يك زن كه چند سال از او بزرگتر بود از تهران خارج شده و از آن پس ديگر هيچ خبري از او نداريم. پرونده تحت بررسي پليس قرار گرفت. ماموران آگاهي زني را كه پدر وحيد ادعا مي كرد پسرش با او از تهران خارج شده است براي بازجويي به اداره آ گاهي انتقال دادند. زن در مراحل تحقيق به افسر پرونده گفت: وحيد در ابتدا به عنوان خواستگار دخترم خود را به ما معرفي كرد و سپس با همين روش موفق شد اعتماد مرا جلب كند تا حدي كه اسناد و مدارك پمپ بنزيني را كه ارزش يك ميليارد تومان داشت و بعد از مرگ همسرم به من ارث رسيده بود از من گرفت تا پمپ بنزين را برايم بفروشد ولي در مدت زماني كه اين اسناد و مدارك در دست وحيد بود تمامي اين مدارك و اسناد را به نام خود كرده و ناپديد شد.
ماموران پس از شنيدن ادعاهاي اين زن به جست وجو براي يافتن وحيد پرداختند. بعد از مدتي خودرو زانتيا كه وحيد سوار بر آن تهران را ترك كرده بود در يكي از شهرهاي شمالي كشور كشف شد. ولي اثري از پسر گم شده نبود. در تحقيقات بعدي معلوم شد خودرو زانتيا نيز با روش كلاهبرداري خريداري شده است به صورتي كه فروشنده به ماموران گفت: پسري جوان با پرداخت ۱۳ ميليون وجه نقد اوليه براي خريد اين خودرو را از من تحويل گرفت و قبل از پرداخت مابقي پول ناپديد شد.
درحال حاضر با اينكه زن بازداشت شده اعلام مي دارد كه تحت كلاهبرداري از سوي وحيد قرار گرفته است ولي ماموران آ گاهي او را به اتهام ارتكاب قتل احتمالي وحيد تحت بازجويي قرار داده اند.
بررسي هاي بيشتر در اين خصوص در دايره ۱۰ آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.

پليس: چهار نفر كه اوايل هفته جاري ، دختر نوجواني را در شهرستان قم ربوده بودند، روز گذشته در يكي از استان هاي همجوار به دام افتادند.
فردي اوايل هفته جاري با مراجعه به اداره آگاهي شهرستان قم به ماموران گفت: اوايل اين هفته در پي مفقود شدن دختر ۱۴ ساله ام، همه جا را براي يافتنش پيگيري كردم اما هيچ اثري از او نبود تا اين كه فرد ناشناسي به منزلمان تلفن كرد و گفت كه بايد سي ميليون تومان بپردازيم.
ماموران با شنيدن اظهارات شاكي، تحقيقات گسترده اي را براي شناسايي و دستگيري آدم ربا آغاز كردند و در اولين مرحله از تحقيقات خود تلفن منزل شاكي را تحت كنترل درآوردند تا از اين طريق رد پايي از متهمان به دست آورند.
روز بعد، پس از تماس آدم ربا با خانواده دختر ربوده شده ، ماموران موفق شدند با رديابي تلفن، مخفيگاه آدم ربايان را در يكي از استان هاي مجاور شهرستان قم به دست آورند. با به دست آمدن اين اطلاعات ، اكيپي از ماموران زبده اداره آگاهي قم پس از اخذ مجوز قضايي به استان مورد نظر رفتند.
ماموران با انجام فعاليت هاي فني - پليسي توانستند مخفيگاه متهمان را به طرز نامحسوس تحت كنترل درآورند و روز گذشته با رعايت جوانب احتياط وارد مخفيگاه آدم ربايان شدند و طي عمليات ضربتي توانستند ضمن آزادي گروگان ، چهار نفر را در اين رابطه دستگير كنند.گفتني است، رسيدگي به پرونده آدم ربايان ادامه دارد.

در پي درج خبري در روز پنج شنبه مورخه ۲۵/۱/۸۴ با عنوان آدم ربايي و آزار و اذيت جنسي دختران در محدوده مسعوديه ومسگرآباد، نمابري از سوي شوراي اسلامي و معتمدين منطقه ارسال شده مبني بر اينكه حادثه هيچ ارتباطي با مسگرآباد نداشته و اين اتفاق در محله اي به نام «پشت تپه» واقع در ضلع جنوبي مسعوديه رخ داده است كه بدين طريق تصحيح مي شود.

گروه حوادث: قاتلي كه مرتكب قتل دوستش شده بود با قرار وثيقه ۵۰ ميليون توماني آزاد شد.
به گزارش خبرنگار ما سي ام تيرماه سال ۷۹ در ميدان شهداي تهران يك نزاع دسته جمعي رخ داد كه در پي آن يكي از طرفين دعوا به نام ناصر به قتل رسيد. بعد از چند روز مأموران اداره آگاهي مرتضي يكي از دوستان مقتول را كه از سوي پدرش به عنوان قاتل به افسر پرونده معرفي شده بود براي انجام بازجويي به دايره ۱۰ آگاهي انتقال دادند.
در مراحل بازجويي پليسي مرتضي به قتل عمدي ناصر اعتراف كرد. بدين ترتيب جلسات دادگاهي اين متهم در دادسراي امور جنايي تهران برگزار شد و حكم اعدام مرتضي صادر شد.
مرتضي بعد از تأييد اجراي حكم در انتظار اعدام بود كه خانواده اش موفق به گرفتن رضايت از اولياء دم شدند. بدين ترتيب قاتل از اعدام نجات يافت. ولي مرتضي از جنبه عمومي به ۳ سال حبس محكوم شده بود كه با پرداخت قرار وثيقه ۵۰ ميليون اوايل هفته جاري آزاد شد.

گروه حوادث: وكيل مسئولان ورزشگاه آزادي نسبت به اعلام ۲۰ درصدي تقصير مسئولان ورزشگاه آزادي اعتراض خواهد كرد.
غلام علي رياحي وكيل مسئول ورزشگاه آزادي در گفت وگو با خبرنگار ما گفت: بنابر اظهارات خلبان بالگرد، ايشان از سروان خانلري كه در محوطه ورزشگاه حضور داشته دستور مي گرفته و محلي را كه خارج از محوطه و پد هلي كوپتر انتخاب شده، به موجب دستور فرماندهي بوده است.
وي گفت: طبق مقررات براي حفاظت از هلي كوپتر نظامي، حضور چهار محافظ مسلح الزامي است.
در اين ميان مانع ۶۴ متري با ارتفاع ۱۲۰ كه براي كنترل جمعيت هنگام ورود به ورزشگاه در محل در خروجي جنوب غربي ورزشگاه قرار گرفته بود،  عملا نقش محافظ هلي كوپتر را بر عهده داشت و به نوعي از برداشتن مانع خودداري مي شد زيرا براي منحرف كردن ازدحام جمعيت به سمت در هفت متري وجودش ضروري بود. وي در مورد دلايل مقصر شناخته شدن ۲۰ درصدي مسئول ورزشگاه، آزادي گفت: در منتهي اليه جنوبي مسير خروجي، دري اضطراري براي ارتباط بخش هاي مختلف ورزشگاه وجود داشت كه در مقابل آن مانعي به ارتفاع ۴۰ سانتي متر قرار داشت. نيروي انتظامي به منظور كنترل شديد تماشاچيان هنگام ورود، براي ورود تماشاگران اين در را انتخاب كرده بود كه چون جمعيت به صورت تدريجي وارد مي شدند، جوابگو بود ولي هنگام خروج براي جمعيتي در حدود ۴۰ هزار نفر كه بايد از اين محل به خارج هدايت شوند، معبر مناسبي نبود، ضمن اين كه يك بلندي پلكان مانند كه جزء سازه هاي طراحي شده ورزشگاه و مربوط به پيست دوچرخه سواري است در مقابل وجود داشته كه عبور روان و آسان جمعيت را امكان پذير نمي كرد و اصولا نمي بايست با وجود معبر ۶۴ متري كه عملا به علت فرود ناهماهنگ هلي كوپتر قابل عبورومرور نبود، از اين محل، استفاده مي شد.
از سوي ديگر چراغ هاي ورزشگاه به دليل ارتفاع زيادي كه دارند حتي اگر با نيمي از قدرت خود روشنايي توليد كنند مي توانند تمام محوطه را كاملا روشن كنند. اما آنچه سبب شده كه جمعيت قادر به تشخيص موانع مقابل پاي خود نباشد تغيير مسير خروج آنها و تنگ شدن مسير از ۶۴ متر به ۷ متر بوده و نه كم بودن ميزان روشنايي.
رياحي در پاسخ به اين سئوال كه چرا هلي كوپتر به موقع از محل فرود خود خارج نشده گفت: حسب اعلام خلبان طبق مقررات نظامي وقتي آفتاب غروب كند هلي كوپتر حق پرواز ندارد. در عين حال سيستم ارتباطي هلي كوپتر و مركز پرواز خراب شده بود و در نتيجه سه روز بعد هلي كوپتر از محل برخاست.
وي در توضيح اين نكته كه چرا هلي كوپتر در اين محل فرود آمده بود گفت: طبق محتويات پرونده،  اين فرود با دستور رئيس يگان هوايي نيروي انتظامي صورت گرفته است. اما هنوز علت اين كه چرا با وجود باند ويژه فرود هلي كوپتر در ورزشگاه، اين محل براي فرود هلي كوپتر در نظر گرفته شده بود، مشخص نشده است. به همين جهت كارشناسان منتخب بازپرسي در نظريه نهايي خود ۴۰ درصد از سهم ۸۰ درصدي نيروي انتظامي را به فرود ناهماهنگ هلي كوپتر در محل نامناسب اختصاص داده اند و من نمي دانم با توجه به اين نظر، مقام قضايي چه اقدامي نسبت به مسأله خواهد كرد.