دوشنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۸۲ - Apr 25, 2005
زن صيغه اي متهم به قتل:
تهديد شدم تا سكوت كنم
000585.jpg
گروه حوادث: جلسه محاكمه يك زن صيغه اي كه با همدستي داماد و دخترش اقدام به قتل شوهرخود كرده بود، صبح ديروز در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ما، در اين پرونده، كبري(۴۰ ساله) و مصطفي(۳۵ ساله) هر دو متهم به قتل ابراهيم. غ هستند. مقتول كه دكتراي الكترونيك از كشور آمريكا را داشت، در تاريخ ۱۰ آذرماه سال ۸۲ توسط همسر صيغه اي خود به طرز فجيعي به قتل رسيد.
صبح ديروز در آخرين جلسه محاكمه اين زن و مرد، قريشي- نماينده دادستان- درخواست صدور حكم قانوني براي متهم كرد.
در ادامه جلسه محاكمه، برادر مقتول به عنوان وكيل فرزندان ابراهيم در جايگاه قرار گرفت و عنوان كرد: فرزندان برادرم در خارج از كشور زندگي مي كنند و با ارائه وكالت نامه اي درخواست قصاص نفس(اعدام) براي عاملان اين جنايت كرده اند.
وي درباره چگونگي اطلاع از وقوع حادثه در پاسخ به قاضي كوه كمره اي گفت: برادرم و اين زن چهار سال با هم زندگي مي كردند  كه متوجه شدم برادرم كبري را صيغه كرده است. چندين مرتبه او را ديده بودم و به برادرم گفته بودم او زن مناسبي نيست. بعد از مدتي به خاطر اختلافاتي كه بر سر ساخت و ساز با برادرم پيدا كردم مدتي با او رابطه نداشتم تا اين كه بعد از چند ماه، وقتي به موبايل برادرم زنگ زدم كبري جواب داد و گفت ما براي سفر به آلمان رفته ايم در صورتي كه در آن زمان برادرم به قتل رسيده بود. بعد از اين اتفاقات وقتي داماد و دختر كبري به اتهام قتل دستگير شدند، ماجرا را فهميدم. ضمن اين كه داماد كبري در چند جلسه بازجويي خود عنوان كرده بود كه چند سال پيش كبري نامادري خود را كشته است.
در ادامه جلسه دادگاه، مصطفي متهم رديف اول در جايگاه قرار گرفت و پس از تفهيم اتهام معاونت در قتل عمدي و جعل اسناد خطاب به قاضي گفت: من قتل عمدي را قبول ندارم. اوايل سال ۸۰ بود كه از طريق يكي از دوستان با خانواده مادرزنم آشنا شديم. پس از مدتي با دخترش ازدواج كردم. اما دو ماه از شروع زندگي مان نگذشته بود كه من به اتهام سرقت ۲ سال به زندان افتادم. بعد از دو سال وقتي بيرون آمدم متوجه شدم كبري(مادرزنم) براي ابراهيم(مقتول) صيغه شده  است. همچنين دريافتم ابراهيم به مادرزنم  گفته بود كه طلاق دخترش را بگيرد چرا كه من نمي توانم همسر شايسته اي براي او باشم. از همان موقع كينه اي از ابراهيم به دل گرفتم اما نه تا اين حد كه او را به قتل برسانم.متهم در ادامه گفت: رابطه ما ادامه داشت تا اين كه شب حادثه، مادرزنم به خانه ما تلفن زد و گفت به خانه اش برويم. وقتي به آن جارسيديم حدود ساعت ۱۰ شب بود. ابراهيم خوابيده بود، پرسيدم چرا ابراهيم خواب است، مادرزنم جواب داد، ابراهيم حالش خوب نيست. او به دليل سرطان استخوان داروهاي مسكن استفاده مي كند، به همين خاطر بيشتر اوقات خواب است. من متوجه شدم ماهواره خوب كار نمي كند و براي درست كردن آن به پشت بام رفتم تا آنتن آن را درست كنم. اما بعد از نيم ساعت وقتي پايين آمدم ديدم ابراهيم در حالي كه سياه و كبود است و سيمي دور گردنش پيچانده شده، بي رمق روي زمين افتاده است. هراسان موضوع را پرسيدم مادرزنم گفت: آمپول اشتباهي به او زده ام و مجبور شدم او را به قتل برسانم.
وي در ادامه افزود: آقاي قاضي! من در موقعيتي قرار گرفته بودم كه نمي دانستم چه كار كنم. مادرزنم گفت جسدش را داخل خانه دفن مي كنيم. سپس به چاه كن زنگ زد و مردي براي كندن چاه به خانه آمد. او بعد از كندن زمين و گرفتن پولش بيرون رفت. بعد ما جسد ابراهيم را در حالي كه داخل پتو پيچانده بوديم داخل زمين دفن كرديم. بعد از چند روز هم مادرزنم از آن خانه به خانه اي در ميرداماد نقل مكان كرد.
حدود ۴۵ روز بعد از جنايت يك روز كبري تلفن كرد و گفت احتمال دارد برادر ابراهيم به خانه وي برود و ماجراي قتل فاش شود، برنامه اي ترتيب دهيم تا جسد ابراهيم را به بيابان هاي اطراف ببريم. بنابر اين با خودرو مقتول به خانه اش برگشتيم و بعد از كندن زمين جسد نيمه متلاشي شده ابراهيم را داخل صندوق عقب گذاشتيم. سپس من و همسرم به طرف اتوبان افسريه حركت كرديم. بعد از طي مسافتي مأموران گشت اداره آگاهي كه در آن منطقه گشت زني مي كردند، خودرو را متوقف كردند. در همان موقع بود كه يكي از مأموران متوجه بوي تعفن شديد شد و موضوع مشكوك به نظر رسيد كه همان لحظه اقدام به گشتن خودرو كردند و جسد را در صندوق عقب پيدا كردند. متهم در ادامه توضيحاتش همچنان اتهام قتل عمدي را قبول نكرد و گفت: در زمان بازجويي ها تنها به خاطر اين كه پاي همسرم وارد قضيه نشود اتهام را قبول كردم.وي در ادامه در خصوص اتهام جعل اسناد گفت: من به اصرار مادرزنم تنها شناسنامه  مقتول را جعل كردم. او طلاق نامه اي از همسر قبلي ابراهيم داشت كه تمام اموال وي به نام آن زن شده بود. من با جعل شناسنامه توانسته بودم تمام اموال را به نام مادرزنم كنم.در ادامه جلسه دادگاه، وكيل متهم به قتل به دفاع از موكلش پرداخت. سپس كبري متهم رديف دوم به دفاع از خود پرداخت و گفت: من قتل را قبول ندارم. دامادم او را كشته است. زماني كه شب حادثه اين اتفاق افتاد، دامادم مرا تهديد به مرگ كرد و من در موقعيتي بودم كه توانايي شكايت به پليس را نداشتم. درباره نحوه قتل و حتي دفن كردن همسرم هيچ چيز نمي دانم.
در پايان جلسه محاكمه قاضي كوه كمره اي با اخذ آخرين دفاع از دو متهم پرونده، اعلام كرد حكم در خصوص پرونده به زودي صادر خواهد شد.

كودك ربايي توسط دختر جوان
گروه حوادث: دختر جواني كه متهم به دو فقره آدم ربايي كودك است، در دايره ۱۱ اداره آگاهي تحت بازجويي قرار دارد.
به گزارش خبرنگار ما، صبح روز گذشته دختري جوان بر روي صندلي شعبه بازپرس قندي زاده در دادسراي امور جنايي تهران نشست تا پاسخگوي سؤالاتي در مورد اتهام آدم ربايي خود باشد.
دختر جوان منكر ارتكاب جرم بود و به بازپرس مذكور گفت: «اين دو كودك را كه خانواده آنها ادعا مي كنند من قصد ربودنشان را داشتم، نمي شناسم و شكايت آنها بي مورد است زيرا من چند روز پيش از شهرستان تاكستان به تهران آمده بودم و هيچ انگيزه اي نيز براي ربودن اين دو كودك ندارم.»بازپرس قندي زاده بعد از شنيدن اظهارات متهم از سحر ۴ ساله و امير ۵ ساله كه نسبت فاميلي با يكديگر داشتند خواست تا مقابل صورت دختر جوان بايستند. دو كودك بعد از مشاهده چهره دختر جوان در پاسخ به سؤال بازپرس پرونده مبني بر اين كه آيا متهمه را مي شناسند يا خير گفتند: بله، اين دختر در پارك پيش ما آمد و قصد داشت برايمان خوردني بخرد به همين دليل ما هم همراهش رفتيم.
دو خانواده شاكي در مورد شكايت خود به بازپرس قندي زاده گفتند: «عصر روز شنبه فرزندانمان در پارك گلستانه در حال بازي كردن بودند كه ناگهان يكي از همبازي هايشان به سويمان آمد و از ربوده شدن آنان توسط يك زن جوان خبر داد.
در جست وجوي فرزندانمان تمام پارك را گشتيم ولي اثري از سحر و امير نبود، سراسيمه به خيابان دويديم و در نهايت حوالي خيابان جيحون متهمه را كه فرزندانمان همراهش بودند مشاهده كرديم. حال اين دختر مدعي است فرزندان ما را نمي شناسد، پس چگونه سحر و امير همراه او اين قدر از پارك فاصله گرفته بودند؟ اين دختر به حتم قصد ربودن فرزندان ما را داشت.»
متهمه به دستور بازپرس قندي زاده تحويل دايره ۱۱ اداره آگاهي مركز شد تا تحقيقات پليسي لازم از وي به عمل آيد.
بررسي بر روي اين پرونده ادامه خواهد يافت.

پرونده حادثه مهرآباد
به دادسراي فرودگاه رفت
000582.jpg
گروه حوادث: بازپرس اصغر زاده از انتقال پرونده سانحه هوايي هواپيماي ساها به مجتمع قضايي فرودگاه خبر داد.
سخنگوي قوه قضاييه با تاكيد بر پيگيري جدي حادثه فرودگاه مهرآباد در دستگاه قضايي گفت: از ابتداي وقوع اين حادثه، پرونده در دستگاه قضايي تشكيل شد و هم اكنون در مرحله تحقيقات و بررسي هاي اوليه است.
وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا در اين باره دستگاه قضايي شكايتي دريافت كرده است يا خير؟ با بيان اين احتمال كه ممكن است شكايتي در اين زمينه دريافت شده باشد، اعلام تعداد شكات احتمالي پرونده را به آينده موكول كرد.
سرنوشت «آرين راسخ مقدم» كودك چهار ساله اي كه در جريان سانحه هوايي هواپيماي «ساها» در فرودگاه مهرآباد، هنگام خروج از درب هواپيما از آغوش پدر به درون رودخانه كن سقوط كرده بود، با گذشت ۴ روز همچنان نامعلوم است.
مهندس سميعي، معاون عمليات سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني تهران درباره آخرين عمليات امدادرساني براي نجات اين كودك گفت: نيروهاي نجات سازمان آتش نشاني از زمان وقوع حادثه تا كنون در محل مستقر هستند. وي با بيان اين كه متأسفانه تا كنون هيچ اثري از كودك ناپديده شده پيدا نشده است، خاطرنشان كرد: به دليل گل آلود و فصلي بودن رودخانه كن امكان انجام عمليات نجات توسط غواص وجود ندارد.
معاون عمليات سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني تهران عنوان كرد: ميزان قابل توجهي از آب اين رودخانه توسط تجهيزات سنگين گرفته شده و مقداري از سطح آب آن پايين رفته است.
سميعي به وجود درياچه هايي در بخش جنوبي جاده قديم كرج اشاره كرد و گفت: به دليل وجود چند معدن در بخش جنوبي جاده قديم كرج چند رودخانه جهت شست  وشوي ماسه به صورت دست ساز ساخته شده  است. وي افزود: احتمال اين كه جريان آب اين كودك را به قسمت انتهايي درياچه هدايت كرده باشد بسيار زياد است.
از سوي ديگر، رضا جعفرزاده مدير روابط عمومي سازمان هواپيمايي كشوري نيز از استقرار چندين تيم گروه تجسس و امداد در محل حادثه خبر داد و افزود: با وجود تلاش فراوان امدادگران و گذشت چندين روز از وقوع حادثه تاكنون هيچ نشاني از «آرين» پيدا نشده است.

حمله شبانه به دندانپزشكان جوان
گروه حوادث: تحقيقات پليسي براي شناسايي دو مرد ناشناسي كه بامداد گذشته به اقامتگاه دو دختر دندانپزشك كه در روستايي حوالي شهرستان ساوه طرح خود را مي گذراندند، حمله كرده اند در اداره آگاهي اين شهرستان در دست بررسي است.
به گزارش خبرنگار ما، در اولين ساعات بامداد روز گذشته دو پزشك زن جوان به نام هاي مريم. ك و ليلا. ص در اتاق محل اقامت خود در حال استراحت بودند كه ناگهان صداي شكسته شدن شيشه اتاق، آنها را از خواب پراند. در فاصله اي اندك از آنان سرايدار و خانواده اش در حال استراحت بودند كه فريادهاي دو دختر جوان در گوششان پيچيد. سرايدار كه مسئوليت نگهباني از اين دو پزشك جوان كه طرح خود را در آن روستا مي گذراندند برعهده داشت. زماني به اقامتگاه پزشكان رسيد كه دو مردي كه به پزشكان حمله كرده بودند متواري شده و پزشكان هراسان و پريشان بودند.
دكتر رضايي مسئول مركز بهداشت ساوه در خصوص اين ماجرا گفت: «حمله اي به اقامتگاه دو پزشك صورت نگرفته است، تنها دو سارق كه قصد سرقت داشتند با شكستن شيشه محل اقامت اين دو پزشك به آنها حمله كردند كه با فريادهاي اين دو دختر متواري شدند.» وي توضيح داد:«به هيچ عنوان آزاري به پزشكان مذكور وارد نشده است و دو سارق با شنيدن صداي فريادهاي آنان متواري شدند. هم اكنون نيز پرونده در اداره آگاهي تحت بررسي است تا سارقان شناسايي و بازداشت شوند.»

حادثه در جهان
تأييد حكم تك تيرانداز آمريكايي
سي. ان .ان: دادگاه عالي ايالت ويرجينيا روز گذشته حكم اعدام تك تيرانداز آمريكايي، جان آلن محمد را تأييد كرد.
در اين حكم آمده است: در خصوص حادثه تك تيراندازي ها كه باعث از دست رفتن بسياري از شهروندانمان شد بايد اشد مجازات براي عوامل اين حادثه در نظر گرفته شود. بدين وسيله از آنجا كه بازگشت متهم به ميان جامعه بسيار خطرناك است حكم اعدام جان آلن محمد تأييد مي شود.
در جريان تك تيراندازي هايي كه در اكتبر سال ۲۰۰۲ در منطقه واشنگتن دي سي پيش آمده و آرامش را مختل كرده بود جمعاً ده نفر هدف قرار گرفتند كه جان آلن محمد به اتهام قتل عمد دو نفر از اين تعداد به اعدام محكوم شد. با اين وجود وكلاي مدافع جان آلن اعتقاد دارند كه از آن جا كه محمد در اين عمليات ها تنها نبوده و علاوه بر اين مشخص نيست كه درآن لحظه چه كسي ماشه را كشيده، نمي توان وي را به اعدام محكوم كرد.دادستان پرونده جان آلن محمد در طول جلسات دادگاه همواره ادعا كرده كه وي همدست ۱۷ ساله خود را شستشوي مغزي داده و به همين دليل عامل اصلي اين تك تيراندازي وي بوده است.
لي بويد مالوو كه زمان تك تيراندازي ها تنها ۱۷ سال سن داشته است، سال گذشته به جرم همكاري با جان آلن محمد به حبس ابد محكوم شد. دادستان دادگاه لي بويد در دادگاه ادعا كرده بود كه متهم به خوبي از عواقب اعمال خود با خبر بوده و هيچ تأثيري از جان آلن نگرفته بوده است.

كشف جسد دختر بچه ۹ ساله
سايت جنايي: پليس ايالت فلوريدا سرانجام پس از دو هفته مأموريت ويژه براي يافتن دختر بچه ۹ ساله اي كه نيمه شب از رختخوابش ربوده شده بود، جسد وي را پيدا كرد.
پليس جسد جسيكا لانسفورد ۹ ساله را كه در چند مايلي محل سكونت وي و در چند متري محل استقرار خانه سيار مظنون به قتل وي پيدا كرد.
به گفته مأمور تحقيق پرونده جسد جسيكا در حالي كه در پلاستيكي سياه رنگ پوشيده شده بود و برگ هاي سوخته اطراف آن را فرا گرفته بودند پيدا شد. مأمور تحقيق در اين خصوص گفت: لباسي كه بر تن جسيكا بود با لباسي كه والدينش ادعا مي كردند شب مفقود شدن بر تن داشته، متفاوت بوده است. طبق نظريه كالبد شكافي، قاتل پيش از به قتل رساندن جسيكا به كمك يك تكه سيم لخت دست هاي وي را محكم بسته بوده است.
طبق گزارش اوليه پزشكي قانوني، جسيكا پيش از دفن شدن زنده بوده و در حقيقت، علت اصلي فوت وي كمبود اكسيژن بوده است. پليس مظنون به قتل وي را كه سابقه دار نيز بوده، بازداشت كرده است. اواندر توي ۴۶ ساله تا كنون به صراحت به هيچ كدام از اتهامات وارده اعتراف نكرده است.
برخي از كارآگاهان درگير اين پرونده اعتقاد دارند كه جسيكا چند روز در منزل اواندر توي حبس بوده و سپس به قتل رسيده است. اواندر پس از به قتل رساندن جسيكا محل حادثه را ترك كرده و به جورجيا گريخته بود كه پليس وي را بازداشت كرد.

سانحه رانندگي در هند، ۲۳ كشته برجاي گذاشت
ايسنا: به دنبال واژگوني يك دستگاه خودرو در «مادهيا پرادش» هند كه ديروز به وقوع پيوست، ۲۳ تن كشته و ۳۷ نفر ديگر به شدت مجروح شدند.
اين سانحه حين دور زدن از يك پيچ و در نزديكي رودخانه «كاواري» روي داد.
قربانيان اين حادثه كه سرنشينان كاميون بودند و از زائران هندو محسوب مي شدند، ديروز براي انجام يك مراسم مذهبي «ماتورا» واقع در شمال هند، «آتار پرادش» را به مقصد «آمبا» در «مادهيا پرادش» ترك كردند كه دچار اين سرنوشت مرگبار شدند.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |