چهارشنبه ۴ خرداد ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۷۰۷ - May 25, 2005
قاتل سابقه دار در آستانه اعدام
003102.jpg
گروه حوادث: مردي كه با ۱۷ سابقه كيفري مرتكب يك فقره قتل شده بود در انتظار اعدام به سر مي برد.
به گزارش خبرنگار ما، بيست و نهم ارديبهشت ماه سال ۸۲ جسد يك مرد ميانسال در يكي از خيابانهاي فرعي خيابان آزادي كشف شد. مقتول با شليك گلوله به قتل رسيده بود. جسد مذكور به دستور بازپرس كشيك ويژه قتل به پزشكي قانوني انتقال يافت. هويت مقتول مشخص نبود. ماموران دايره ۱۰ آگاهي تحقيقات پليسي خود براي شناسايي مقتول را آغاز كردند. بررسي ها ادامه داشت تا اينكه مردي به دادسراي امور جنايي تهران مراجعه كرد و اظهار داشت: «برادرم به نام مسعود چندي است با يك خودرو مسروقه و در دست داشتن يك قبضه سلاح كمري و چك هايي جعلي در شهر تهران تردد مي كند.» با بيان اين مطلب پليس وارد عمل شد. منزل مسعود تحت كنترل قرار گرفت و متهم طي يك عمليات پليسي دستگير شد. در منزل مسعود يك قبضه كلت كمري، خشاب، ۴ تير فشنگ و يك شاه كليد كشف شد.
متهم كه داراي ۱۷ سابقه كيفري بود و ۱۸ سال را در حبس گذرانده بود تحت بازجويي پليسي قرار گرفت. بررسي ها از مسعود منجر به كشف راز جنايت خيابان آزادي شد.مسعود به افسر پرونده گفت: «۱۰ سال را در زندان،به اتهام سرقت مسلحانه و مجروح كردن مامور پليس گذرانده بودم. وقتي از حبس آزاد شدم به تهران آمدم. يك سلاح كمري خريده و در شهر به دنبال طعمه خود گشتم تا اينكه در نهايت يك خودرو مسافركش توجه ام را جلب كرد. راننده مذكور قبول كرد كه مرا به خيابان شهرزيبا ببرد. در طول مسير وقتي به يك منطقه خلوت رسيديم، اسلحه ام را از جيب خارج كرده و از راننده خواستم تا خودرواش را ترك كند، ولي او دستور مرا عمل نكرد و من نيز او را كشتم، سپس جسدش را كنار خيابان رها كرده و سوار بر خودروي او متواري شدم.
بررسي قضايي اين پرونده جنايي بعد از صدور كيفر خواست از سوي دادسراي امور جنايي تهران در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان برگزار شد. در پايان جلسات رسيدگي قضات حكم قصاص نفس، سه سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق براي ارتكاب يك فقره قتل عمدي و يك سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق براي تهيه آلات قتل براي مسعود صادر كردند.
حكم از سوي شعبه ۳۳ ديوان عالي كشور تاييد و به اجراي احكام ارسال شد. در حال حاضر آخرين مراحل اجراي حكم اين متهم در دست بررسي است.

پرونده قاتل پسر ۱۲ساله به دادسرا ارجاع شد
003099.jpg
گروه حوادث:  نخستين جلسه محاكمه مردي كه به خاطر اختلاف با باجناقش، پسر وي را به قتل رسانده بود، در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان در حالي برگزار شد كه متهم به قتل، با ارائه دلايلي منكر هرگونه قتلي شد.
به گزارش خبرنگار ما، رضوانفر كه به عنوان نماينده دادستان- در دادگاه حضور داشت ضمن قرائت كيفر خواست گفت: اين حادثه يكي از جنايات ناگوار است كه اگر بگوييم يكي از مصاديق كودك آزاري است،اغراق نكرده ايم. در اين پرونده محرم علي (۲۷ ساله) فاقد سابقه كيفري متهم به قتل عمدي نوجوان۱۲ ساله اي به نام ميثم است.
اين پرونده داراي حال و هواي خاصي است. در ابتدا بحث فقدان ميثم در تاريخ ۳ ارديبهشت ماه سال ۸۳ مطرح شد. زماني كه كارآگاهان در حال بررسي پرونده فقداني پسر ۱۲ ساله بودند در تاريخ ۱۳ ارديبهشت ماه سال ۸۳ به مأموران كلانتري ۱۲ نسيم شهر اطلاع داده شد در توابع روستاي اسماعيل آباد جسدي در زير خاك دفن شده است و يكي از پاهاي جسد از خاك بيرون آمده است.
رضوانفر در ادامه گفت: مأموران به همراه بازپرس پرونده به محل حادثه رفتند و پس از خارج كردن جسد مشاهده كردند جسد متعلق به طفل ۱۲ ساله اي است. با فعاليت پاسگاه و دستور بازپرس پرونده، محرم علي كه شوهر خاله ميثم بوده به عنوان تنها مظنون پرونده شناسايي و دستگير شد.
سپس پدر و مادر مقتول در جايگاه قرار گرفتند و تقاضاي قصاص نفس (اعدام) متهم را مطرح كردند. پدر ميثم در حالي كه بغض گلويش را گرفته بود، گفت: شب حادثه، حدود ساعت ۸ شب بود كه ميثم براي گرفتن فيلم از ويدئوكلوپ از خانه بيرون رفت. آن شب باجناقم به همراه خانواده اش خانه ما مهمان بودند ولي خيلي دير آمدند. از طرفي تأخير ميثم در برگشتن به خانه باعث نگراني ما شد.
به طوري كه وقتي باجناقم به خانه مان آمد هر دو شروع به جستجو كرديم تا اين كه من به يك سري حركات و صحبت هاي باجناقم شك كردم. ضمن اين كه در دعوايي كه با خواهر زنم داشت به او گفته بود، من بچه را كشته ام. وقتي جسد ميثم حوالي خانه محرم علي پيدا شد به او شك كردم و موضوع را به مأموران گفتم. در ادامه جلسه محاكمه، محرم علي در جايگاه قرار گرفت و گفت: من قتل را قبول ندارم. دلايلي هم دارم كه اين كار را نكرده ام. شب حادثه من حدود ساعت ۵/۷ بعد از ظهر بود كه به مكانيكي رفته بودم و تا ساعت ۵/۹ شب كه به خانه باجناقم رفتم در آن جا بودم. شواهدي هم براي اثبات اين ادعا دارم.
قاضي از متهم خواست تا شواهد خود را بگويد و متهم ادامه داد: آقاي قاضي، حسن. الف شاهد من است. در اداره آگاهي آنقدر مرا كتك زدند كه من مجبور به اعتراف شدم. بازپرس پرونده نيز هرگز حرف مرا قبول نكرد. من با باجناقم خصومتي نداشتم كه بخواهم بچه اش را بكشم. ضمن اين كه هيچ سرقتي هم در كار نبود.متهم در ادامه در پاسخ به سؤال قاضي كه شما در كمال آرامش صحنه قتل را بازسازي كرده ايد گفت: تمامي آنها تحت فشار افسر پرونده و بازپرس بود.
در هنگام بازسازي صحنه به بازپرسم گفتم مرا كتك زده اند و همه اينها حرف هايي است كه افسر پرونده ام به من گفته است. من كسي را نكشته ام. اما بازپرس هيچ توجهي به حرف هايم نكرد و گفت اگر حرف زيادي بزنم مرا به اداره آگاهي مي فرستند. آقاي قاضي من حاضرم با بازپرس و افسر پرونده ام بابت ادعاهايي كه امروز در صورت سلامت كامل كرده ام، روبه رو شوم.
سپس وكيل متهم در جايگاه قرار گرفت و از پنج قاضي دادگاه، خواست تا درباره ادعاي موكلش مبني بر اين كه شاهدي براي خود دارد، تحقيق بيشتري صورت گيرد.
به اين ترتيب قاضي عزيزمحمدي و چهار قاضي مستشار بعد از ۲۰ دقيقه تنفس اعلام كردند پرونده داراي نواقص زيادي است، از جمله ادعايي كه متهم به قتل در صحن علني دادگاه مطرح كرده است. بنابر اين پرونده مجدداً  براي بازپرسي و بازجويي از شاهد متهم به قتل به دادسراي رباط كريم ارجاع خواهد شد تا پس از انجام تكميل تحقيقات و رفع نواقص اين مرد مجدداً محاكمه شود.

قصاص براي متهم رديف دوم
گروه حوادث: متهم رديف دوم پرونده قتل دلار فروشي كه قرباني سرقت شده بود از سوي قضات دادگاه كيفري استان به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، در اين پرونده مصطفي (۲۱ ساله) و اميرحسين (۲۴ ساله) متهم به قتل عمدي و سرقت اموال يك دلار فروش كه سلمان نام دارد، هستند. آنها به انگيزه سرقت دلار و پول وي را به كارگاه توليديشان واقع در خيابان منوچهري كشانده وبه قتل رساندند. آنها سپس جسد مرد دلار فروش را به بيابان هاي اطراف ورامين برده و به آتش كشيدند.
چندي قبل مصطفي به اتهام مشاركت در قتل عمدي به قصاص محكوم شده بود و صبح ديروز اميرحسين نيز به اتهام مشاركت در قتل عمدي به قصاص محكوم شد. حكم صادره كه از سوي قضات شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان صادر شده بود، براي تأييد به ديوان عالي كشور فرستاده شد.

پرونده ملوانان فراري در اطلاعات ناجا
گروه حوادث: يكي از ده ملوان ناپديد شده بنگلادشي بعد از ۹۴ ساعت غيبت، خود را به مأموران قضايي معرفي و راز باند قاچاق انسان را فاش كرد.
به گزارش خبرنگار ما عصر روز دوشنبه يكي از ملوانان بنگلادشي خود را به دادسراي ناحيه ۹ مستقر در فرودگاه مهرآباد تسليم كرد. اين ملوان به همراه نه تن از همكاران خود پنج روز قبل هتل محل اقامت خود را ترك كرده بودند. در پي بازنگشتن آنان به هتل، شركت كشتيراني كه آنها را براي كار بر روي كشتي به ايران منتقل كرده بود، پرونده فقداني را در دايره ۱۱ اداره آگاهي تشكيل داد.
اين ملوان در خصوص علت ناپديد شدن ساير ملوانان گفت: قبل از حركت به سوي ايران نقشه اي را طراحي كرديم مبني بر اين كه پس از استقرار در هتلي در تهران، محل را ترك كرده و با هماهنگي يك باند قاچاق انسان به تركيه گريخته و سپس وارد كشورهاي اروپايي شويم. وقتي به ايران رسيديم نقشه خود را عملي كرديم. باند قاچاق انساني كه با آنها در ارتباط بوديم در منطقه شهريار حضور داشتند. همگي به آنجا رفتيم تا مراحل بعدي سفر به تركيه را انجام دهيم ولي همسفرانم به دلايلي كه برايم نامعلوم است مرا ترك كردند.
مسئولين قضايي بعد از شنيدن ماجرا بلافاصله دستور دستگيري اعضاي باند قاچاق انسان را صادر كردند.
سه نفر از اعضاي اين باند طي عمليات پليسي دستگير شدند ولي هنوز اثري از ملوان هاي فراري بنگلادشي در دست نيست. اين پرونده صبح ديروز به دليل عدم صلاحيت دادسراي ناحيه ۹ به دادسراي امور جنايي تهران انتقال يافت تا بررسي هاي بعدي بر روي آنان زير نظر بازپرس حسيني در اطلاعات ناجا ادامه يابد.

زن مالباخته خود سارق شد
گروه حوادث: زني كه خودرواش يك سال قبل سرقت شده بود اقدام به سرقت خودرويي مشابه كرد.
به گزارش خبرنگار ما، مأموران گشت آگاهي عصر روز دوشنبه به يك خودرو مسافركش در مسير تهران- كرج مظنون شدند. پليس دستور توقف داد. زن راننده ايستاد تا پاسخگوي پليس باشد. پليس مدارك خودرو را از زن خواستار شدند. اما او سندي براي اثبات مالكيت خودروي پرايد نداشت.
استعلام صورت گرفت و معلوم شد خودرو پرايد سرقتي است. زن بازداشت شد و در تحقيقات به ربودن خودرو مذكور اعتراف كرد. وي در خصوص انگيزه خود گفت: «يكسال قبل خودرو پرايد مرا سارقان ربودند. انتظارم براي دستگيري سارقان بي نتيجه ماند. دو هفته پيش در حال قدم زدن در خيابان بودم كه اين خودرو توجهم را جلب كرد. تصميم گرفتم آن را بدزدم تا خرج زندگيم با مسافركشي دربيايد. بعد از اجراي تصميم خود تاكنون در مسير تهران- كرج مسافركشي مي كنم.»
پرونده اين زن زير نظر پيرگزي داديار اول دادسراي امور جنايي در دست بررسي است.

حادثه در جهان
كشف دختر زنده به گور
سي ان ان: پليس فلوريدا بدن نيمه جان دختر ۸ ساله  اي را كه زنده به گور شده بود، در حومه شهر پيدا كرده و با اقدامات به موقع پزشكي، وي از مرگ حتمي نجات يافت. خانواده اين دختر چند ساعت پيش از كشف جسد خبر مفقود شدن وي را به پليس داده بودند.
پليس به كمك دختربچه ،ميلاگرو كانينگهام ۱۷ ساله را به جرم ربودن وي و زنده به گور كردنش بازداشت كرد. نيروهاي پليس اين دختربچه را در حالي كه دست و پاهايش بسته شده و در سطل آشغالي زرد رنگ گذاشته شده و سپس دفن شده بود پيدا كرد. يكي از مأموراني كه زمان كشف اين دختربچه در محل حاضر بوده است در اين خصوص مي گويد: سطل آشغال زرد رنگي توجه همه ما را به خود جلب كرده بود. زماني كه نزديك شده و خاكها را از روي آن كنار زديم با دست كوچكي روبه رو شديم كه متعلق به قرباني بود. ضارب وي قطعاً تصور كرده بود كه قرباني اش مدتها پيش فوت كرده است اما اين دختربچه با مرگ جنگيده بود. ما بلافاصله وي را به نزديك ترين بيمارستان منتقل كرديم.
از جمله اتهامات وي در حال حاضر آدم ربايي، تلاش براي قتل، تعرض به دختر زير۱۲ سال و حبس وي است. در صورتي كه دادستاني بتواند تمامي اتهامات فوق را اثبات كند متهم به حبس ابد محكوم خواهد شد. متهم در اولين لحظه بازجويي به تمامي اتهامات فوق اعتراف كرد. اولين جلسه تفهيم اتهامات ضارب نيز اواسط هفته آينده خواهد بود. به گفته مأمور تحقيق پرونده، ضارب به همراه مادربزرگ قرباني در يك منزل زندگي مي كرده است و روز حادثه پس از آن كه قرباني براي ديدن مادر بزرگش به منزل وي مي آيد در راه بازگشت مفقود مي شود. ضارب پس از زنده به گور كردن قرباني خود اطلاعات نادرستي در خصوص ربايندگان وي به پليس مي دهد. البته از آنجا كه نيروهاي پليس متوجه ضد و نقيض گويي هاي وي مي شوند او را همچنان در بازداشت نگاه مي دارند.يكي از مأموران اف بي آي كه هنگام كشف بدن نيمه جان قرباني در صحنه بوده است در اين خصوص مي گويد: زماني كه وي را صدا مي كرديم او هيچ جوابي نمي داد. تصور كرديم كه دير رسيده ايم و وي فوت كرده است اما پس از مدتي يكي از نيروهاي ما متوجه حركت يكي از انگشتان وي شده و او را به بيمارستان منتقل كرديم. متهم حتي تصور اين را هم نمي كرده است كه ما وي را زنده پيدا كنيم.

كيف جيبي قاتل را لو داد
گروه حوادث: عامل قتل دلال ميوه كه جسدش مقابل در شماره ۳ ميدان تره بار تهران پيدا شده بود، يك روز پس از وقوع جنايت دستگير شد.
كارآگاهان پس از كشف جسد در نخستين بررسي هاي خود از جيب لباس مقتول يك كيف جيبي پيدا كردند كه مدارك آن متعلق به فردي به نام داريوش (۱۸ ساله) بود. به اين ترتيب محل زندگي داريوش در سه راه شريعتي شناسايي شد. محل زندگي او تحت مراقبت قرار گرفت و داريوش كه احتمال مي رفت از وقوع قتل خبر داشته باشد، در يك عمليات ضربتي دستگير شد.وي در نخستين بازجويي ها بلافاصله به قتل مرتضي اعتراف كرد و در خصوص انگيزه قتل به بازپرس حسيني گفت: مدت كوتاهي بود كه با مرتضي آشنا شده بودم. او دلال ميوه و اهل شهرستان ... بود. روز حادثه از من خواست تا به خانه اش بروم. وقتي به آن جا رفتم از من خواست تا با او ترياك بكشم اما من گوش نكردم. او نظر سوء به من داشت به همين خاطر از دست او عصباني شدم و در دفاع از خود او را با
چاقو زدم.
برپايه اين گزارش، متهم هم اكنون با قرار وثيقه روانه زندان شد تا تحقيقات تكميلي در خصوص پرونده صورت گيرد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |