پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۸۳۰ - Oct 20, 2005
دو كودك آزاري در مشهد
بلقيس هفت ماهه هم اكنون در بيمارستان بستري است و فاطمه پنج ساله صبح روز سه شنبه جان باخت
005520.jpg
گروه حوادث: هم زماني دو كودك آزاري در شهر مشهد، بار ديگر كودك آزاري و مسائل ناشي از آن را در صدر اخبار قرار داد.
بلقيس هفت ماهه هم اكنون در بيمارستان بستري است و فاطمه پنج ساله صبح روز سه شنبه جان باخت.
بلقيس قرباني خشم پدر
به گزارش خبرنگار ما، زن ۱۶ ساله با چهره اي رنگ پريده در حاليكه صورتش از شدت گريه سرخ شده بود و كودك ۷ ماهه را در آغوش داشت، وارد بيمارستان امدادي مشهد شد. سراسيمه بود با گامهايي سريع وارد اورژانس بيمارستان شد. صدايش مي لرزيد. پزشكان به سختي متوجه حرفهايش مي شدند كه زن، كودك بي حال خود را بر روي دستان پزشكان گذاشت و ملتمسانه از آنان خواست تا فرزندش را از مرگ نجات دهند.
كودك ۷ ماهه بلقيس نام داشت كه پلكهاي چشمان زيبايش از شدت درد و گريه بر روي هم قرار گرفته و رنگ از صورت اين كودك رفته بود.
به سرعت پزشكان اعصاب بيمارستان، بلقيس را مورد معاينه قرار دادند و تشخيص دادند كه كودك دچار ورم مغزي شده است. بلافاصله تلاش پزشكي براي نجات جان بلقيس آغاز شد.
مادر ۱۶ ساله اين كودك در توضيح چگونگي وقوع اين حادثه گفت: همسر ۱۸ ساله ام كه معتاد نيز هست، طاقت شنيدن صداي گريه بلقيس را ندارد. امروز وقتي براي چند دقيقه آن دو را تنها گذاشتم ناگهان همسرم به سوي بلقيس كه از شدت گرسنگي گريه سر داده بود، حمله كرد و براي آرام كردن صداي فرزند ۷ ماهه ام سر او را چندين بار محكم بر زمين كوبيد وقتي وارد اتاق شدم همسرم همچنان در حال تنبيه كردن بلقيس بود به سوي او دويدم و كودكم را از دستانش خارج كردم. بلقيس چشمانش را باز نمي كرد. همسرم با تصور اينكه بلقيس را كشته است از خانه گريخت.
درمان ويژه براي بهبود وضعيت جسمي بلقيس صورت گرفت. پزشك معالج وي در حال حاضر معتقد است كه اوضاع جسمي اين كودك ۷ ماهه نامساعد است.
پدر بلقيس كه فرزندش را تا سرحد مرگ تنبيه كرده، اكنون متواري است.
فاطمه، قرباني خشم مادر
عصر روز پنجشنبه گذشته فاطمه پنج ساله را به بيمارستان فارابي مشهد انتقال دادند. چهره اش از شدت درد آنقدر سفيد شده بود كه در نگاه اول بيننده تصور مي كرد آن دختربچه زيبا مرده است.
پزشكان فاطمه را مورد معاينه قرار دادند. بدن اين كودك از چند نقطه به شدت كبود شده و ضرباتي كه بر پيكر اين دختر ۵ ساله وارد شده بود، منجر به قطع نخاع او شده بود.
امكانات لازم براي نجات جان فاطمه در بيمارستان فارابي وجود نداشت او را به بيمارستان امدادي مشهد انتقال دادند. ولي در نهايت صبح روز سه شنبه فاطمه به خاطر شدت جراحات وارده جان باخت.
در تحقيقاتي كه از خانواده فاطمه براي روشن شدن وقوع اين حادثه انجام گرفت، معلوم شد مادر فاطمه از شب ادراري او عصباني شده و بعد از آنكه او را به شدت كتك زده بود، كودك را از پله ها پرتاب كرده كه منجر به قطع نخاع دختربچه بي گناه شد.
مادر فاطمه اكنون با شكايت مدعي العموم روانه زندان وكيل آباد مشهد شده است و آزمايشات پزشكي قانوني بيانگر جنون اين مادر نبوده است.

آخرين اطلاعات پرونده خيابان دلگشا
005382.jpg
مصطفي ـمقتول
گروه حوادث: با انجام كالبدشكافي بر جسد مقتول حادثه دلگشا و ۱۲ دستور قضايي بازپرس ويژه قتل، پرونده وارد مرحله جديدي شد.
به گزارش خبرنگار ما، بر طبق اظهارات محمد مصطفايي يكي از دو وكيل پرونده مرگ مصطفي ۲۳ ساله روز گذشته قرار بود پزشكي قانوني نتيجه آزمايشات خود را اعلام كند كه متاسفانه آزمايشات به نتيجه لازم خود نرسيد و اعلام نهايي به بعد موكول شد.
مصطفايي در ادامه افزود: پليس در شرايطي مي تواند از سلاح استفاده كند كه ضرورت ايجاب كند و ديگر اينكه متهم با سلاحي سرد يا گرم به او حمله ور شود كه در اين پرونده مقتول از هيچ سلاحي استفاده نكرده است.
دومين دليل استفاده از سلاح به جهت دفاع از خود در برابر يك يا چند نفر است در صورتي كه امكان دفاع شخصي وجود نداشته باشد، ولي در اين مورد حمله اي از سوي مقتول به ضارب صورت نگرفته است.
سوم اينكه مامور مشاهده كند يك يا چند نفر مورد حمله واقع شده اند و يا براي دستگيري سارق، يا اشخاصي كه مرتكب ترور، تخريب و انفجار شده اند و در حال فرار هستند دست به اسلحه شود كه در اين پرونده شرايط اينچنيني نيز وجود نداشته است. وي در خصوص آخرين اخبار اين پرونده گفت: قرار است مواجهه حضوري بين گواهان و ضارب صورت گيرد. آخرين دستوري كه بازپرس هنرمند بر روي اين پرونده صادر كرده است اين بود كه پس از اعلام نظر پزشكي قانوني بلافاصله بازسازي صحنه جرم صورت گيرد. پرونده تا امروز در دادسراي امور جنايي تهران است و ظاهرا عامل اين حادثه از جمله ضابطان دادگستري بوده و حادثه از جرايم عمومي محسوب مي شود بنابراين بازپرس هنرمند صلاحيت رسيدگي به پرونده را دارد.
وكيل پرونده اضافه كرد: متاسفانه تنها ۵۰ روز از تاريخ تحويل اسلحه به متهم مي گذشت و گويا وي تسلط كافي بر اسلحه خود نداشته است.
بازپرس هنرمند روز گذشته در مورد اين پرونده به خبرنگار ما گفت: ۱۲ دستور قضايي براي تحقيق بر روي اين پرونده صادر شده است. سه كارشناس قضايي شامل يك كارشناس زن و دو مرد بررسي هاي خود را آغاز كرده اند.
محسن _ ع ۲۹ ساله ستوان دوم كه ضارب اين حادثه محسوب مي شود اكنون با دستور قضايي در بازداشت بسر مي برد.
بازپرس هنرمند در ادامه گفت: ضارب با اعلام مركز فوريتهاي پليسي در خصوص مسروقه  بودن خودرو وارد عمل شده بود و در نهايت درگيري دو طرف به مرگ مصطفي انجاميده است.
هنرمند در مورد اينكه مصطفايي و دولو وكلاي مصطفي اعلام كرده اند كه اعلام به مركز فوريتهاي پليسي از سوي مردي به نام جعفري در خصوص روزه خواري متوفي بوده است و ماموران كلانتري ۱۳۲ كه محسن _ ع ستوان دوم آن مركز بود وارد عمل شده است اعلام بي اطلاعي كرده و گفت: وكلا براي دفاع خود از موكلين حرفهايي مي زنند كه شايد مستند نباشد ولي در هر صورت همه جوانب پرونده بررسي خواهد شد.
بازپرس پرونده در مورد كشف مقداري كراك (مواد مخدر) از خودروي مصطفي گفت: به من گفته اند كراك كشف شده است ولي به رؤيت بنده نرسيده است.

دو بار اعدام و ۱۵ سال حبس مجازات عاملان قتل در فشم
گروه حوادث: قاضي شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان زوجي را كه دو پسر جوان را با شليك گلوله در روستاي زايگان به قتل رسانده بودند، محكوم به قصاص و حبس كرد.
به گزارش خبرنگار ما، در اين پرونده احمد (۲۴ ساله) متهم است كه با همكاري زنش به نام الهه، دو جوان به نامهاي مسعود و مجيد را با شگردي خاص به اطراف فشم كشانده و با شليك گلوله در كنار رودخانه زايگان آنها را به انگيزه انتقامجويي به قتل رسانده بودند.
متهمان اين پرونده كه زوج جواني هستند، يك روز بعد از كشف جسد دو جوان توسط ماموران اداره آگاهي تهران دستگير شدند. آنها پس از دستگيري بلافاصله به قتل اعتراف كردند.
اين زوج پس از بازسازي صحنه، با قرار بازداشت روانه زندان شدند و پس از صدور كيفرخواست در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان به رياست قاضي عزيز محمدي محاكمه شدند.
احمد كه به اتهام مباشرت در قتل عمدي دوجوان محاكمه شد در دفاع از خود گفت: مدتي بود كه متوجه شده بودم همسرم با مسعود ارتباط دارد. وقتي از اين ماجرا مطمئن شدم خانه ام را عوض كردم. اما مسعود دست بردار نبود تا اينكه نقشه قتل او را طراحي كردم شب حادثه از همسرم خواستم تا به او تلفن بزند و او را به بهانه اي به فشم بكشاند. همسرم تلفن زد و او پس از ساعتي به تهرانپارس آمد. همگي به ويلاي دايي ام رفتيم اما چون آن جا كسي بود به اطراف رودخانه رفتيم. اول مجيد را به بهانه جمع آوري چوب بردم. همين كه از ماشين پياده شد اسلحه را پشت سرش گذاشتم تا هر چه درباره رابطه همسرم با مسعود مي داند به من بگويد. اما او اظهار بي اطلاعي كرد. همين امر باعث شد تا من از پشت سر به او شليك كنم. سپس مسعود را در فاصله يك كيلومتري مجيد با شليك گلوله به قفسه سينه اش به قتل رساندم.
در طول برگزاري جلسه محاكمه، الهه نيز به اتهام معاونت در قتل عمدي دو جوان محاكمه شد و به دفاع از خود پرداخت. صبح ديروز پنج قاضي دادگاه، اقدام به صدور حكم كردند. در اين پرونده احمد به اتهام دو فقره قتل عمدي به دو بار قصاص و الهه به اتهام معاونت در قتل به تحمل ۱۵ سال زندان محكوم شد. حكم صادره براي تاييد به ديوان عالي كشور فرستاده شد.

اعدام براي پسر قاتل
گروه حوادث: حكم اعدام پسري كه مادرش را كشته بود تأييد شد. به گزارش خبرنگار ما، اواسط سال گذشته وقوع قتل يك زن ميانسال به اطلاع پليس آگاهي تهران رسيد. قرباني با ضربات چاقو به قتل رسيده بود. جسد اين زن به پزشكي قانوني انتقال يافت. در تحقيقات اوليه معلوم شد مقتوله چند سال قبل از همسر اول خود جدا شده و با مرد ديگري ازدواج كرده بود .
پسر مقتوله به عنوان اولين مظنون ارتكاب جنايت بازداشت شد و در نهايت اين پسر كه سام نام داشت به قتل مادرش با انگيزه اختلاف قبلي اعتراف كرد.
بررسي قضايي بر روي اين پرونده در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان برگزار شد.
دو دختر مقتوله كه حاصل ازدواج دوم او بودند، اعدام سام را خواستار شدند. حكم اعدام صادر شد و بعد از ارسال به ديوان عالي كشور از سوي شعبه ۲۷ تأييد شد.

مديران مسئول دو نشريه محاكمه شدند
005391.jpg
گروه حوادث: صبح ديروز محاكمه مديران مسئولان دو نشريه در شعبه ۷۶ دادگاه كيفري استان، با حضور مدير مسئولان نشريات و ۱۳ تن از اعضاي هيأت منصفه برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ما، اين جلسه به رياست قاضي صارمي و دو قاضي عالي رتبه ساعت ۳۰/۹ صبح شروع به كار كرد. در ابتداي جلسه رسيدگي به اتهامات نشريه اكنون، ميراحمدي به عنوان نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و اتهام اردلان عطاپور را چاپ تصاوير خلاف عفت عمومي و استفاده ابزاري از افراد در تصاوير خواند و گفت: شما در يك شماره از مجله تصاوير خانم هايي را چاپ كرده ايد كه بدون حجاب بوده اند كه اين امر خلاف شرع و قانون اسلامي است. بنابراين با توجه به اينكه قرار مجرميت براي مدير مسئول وي صادر شده است، درخواست صدور حكم قاضي را دارم.
در ادامه مدير مسئول نشريه اكنون در جايگاه قرار گرفت و با اشاره به اينكه مدت يك سال است كه نشريه توقيف شده است گفت: تصاويري كه در نشريه چاپ شده در نشريات ديگر، فيلم ها و حتي در سر در سينماها و در جامعه وجود دارد. فيلم هايي كه از همين تصاوير استفاده و حتي در جشنواره ها شركت مي كنند و جايزه مي گيرند. اردلان عطاپور ادامه داد: اين نشريه در عرصه فعاليت خود كه موسيقي، فيلم و سينماست، كار مي كند. اينكه گفته شود كه از تصاوير چند بازيگر استفاده ابزاري شده اين گونه نيست. زيرا نشريه كاملاً تخصصي است و هيچ گاه قصد گرفتن تيراژ را نداشته است.
در ادامه جلسه رسيدگي، قاضي صارمي آخرين دفاع را از مدير مسئول اين نشريه اخذ كرد و ختم رسيدگي به اين پرونده را اعلام كرد.اما محاكمه مديرمسئول دنياي جوان به لحاظ اينكه وي در جلسه حضور نداشت به روز ديگري موكول شد.
بعد از دقايقي نماينده دادستان مجدداً در جايگاه قرار گرفت و كيفرخواست مربوط به مدير مسئول نشريه دامپزشك را بيان كرد و گفت: ايشان متهم به توهين به فردي به نام فرهاد نيكو سعيدي است كه طي مقاله اي اين توهين را انجام داده است. بنابراين با توجه به طرح شكايت شاكي درخواست رسيدگي را دارم.
سپس شاكي پرونده، كه خود را كارمند نمونه اعلام كرد گفت: اين مرد بدون اينكه مرا ديده باشد يا كوچكترين شناختي نسبت به من داشته باشد به نوشتن يادداشت پرداخته است. او خيلي راحت اسم مرا آورده است و عنوان كرده من كارمند علوم پايه با ظاهري فريبنده تاكنون با فروش مقدار زيادي دارو ميلياردها تومان پول دريافت كرده ام.
در حالي كه اين نوشته ها اصلاً صحت ندارد. اين مقاله باعث شده است كه ديگر هيچ كس حرف مرا باور نكند. چاپ اين مقاله در پرفروش ترين مجله تخصصي تنش بسيار زيادي را براي خانواده ام ايجاد كرده است.
در ادامه، به خاطر عدم حضور سيدجاويد آل داوود مدير مسئول اين نشريه اين دادگاه به جلسه ديگري موكول شد.
سپس جلسه رسيدگي به محاكمه نشريه فضيلت خانواده به خاطر عدم حضور مدير مسئول و دو وكيلش تجديد شد و بعد از آن مجله هنر زندگي به اتهام چاپ تصاويري خلاف عفت عمومي در شماره ۱۶ نشريه محاكمه شد.
صديقه طالعي در دفاع از نشريه خود ضمن قبول اتهام وارده بيان داشت: يك بار درخصوص اين پرونده، محكوم به پرداخت ۱۵۰ هزار تومان شدم. اما با اعتراض به پرونده، تبرئه شدم.
وي در آخرين دفاع گفت: من تنها يك درددل دارم آن هم استفاده از كلمه خلاف عفت عمومي است. شايد اشتباهي از سوي اين نشريه اتفاق افتاده باشد اما اين يك جمله سنگين است. به خاطر چاپ فقط يك عكس اين اتهام اصلاً درست نيست.
قاضي صارمي ضمن تذكر به صديقه طالعي بيان داشت اين ايراد به قانونگذار است و ما تنها مجري قانون هستيم.
برپايه اين گزارش، قاضي صارمي و دو قاضي عالي رتبه، ختم جلسه دادگاه را اعلام كردند.سپس اعضاي هيئت منصفه وارد شور شدند و مدير مسئول نشريه اكنون را مجرم شناختند و مديرمسئول نشريه هنر زندگي را مجرم ندانستند. همچنين هيئت منصفه مديرمسئول نشريه اكنون را مستحق تخفيف تشخيص نداد. حكم اين نشريات در فرجه قانوني صادر مي شود.

ناقوس مرگ براي عامل جنايت در كهريزك
گروه حوادث: حكم قصاص عامل جنايت در كهريزك از سوي ديوان عالي كشور تأييد شد.
به گزارش خبرنگار ما، در تاريخ ۱۲ آبان سال ۸۲ وقوع يك فقره قتل به مأموران كلانتري كهريزك اطلاع داده شد. پس از حضور مأموران در صحنه حادثه مشخص شد جسد متعلق به باقر است كه در پي درگيري با فردي به نام غلامرضا مقابل مغازه اش با ضربات چاقو به قتل رسيده است. پس از انتقال جسد به پزشكي قانوني، ارزيابي هاي مقدماتي براي شناسايي متهم به قتل آغاز شد و با دستگيري غلامرضا وي به قتل اعتراف كرد.
متهم كه تنها انگيزه خود از وقوع جنايت را اختلافات قبلي با باقر عنوان كرد پس از محاكمه از سوي قاضي شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان به قصاص محكوم شد. اين حكم چندي قبل از سوي ديوان عالي كشور مورد تأييد قرار گرفت.

متهم به قتل درخواست بخشش كرد
005388.jpg
گروه حوادث: مرد جواني كه در پي درگيري با دوستش او را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود، ضمن قبول اتهام قتل عمدي از دادگاه درخواست بخشش كرد.
به گزارش خبرنگار ما، متهم اين پرونده اميرعلي نام دارد، وي در تاريخ ۲ خرداد سال ۸۴ در شهرستان كرج مرتكب قتل دوستش يدالله (۴۳ ساله) شده است.
صبح ديروز اميرعلي با حضور پنج قاضي دادگاه كيفري استان و اولياي دم به دفاع از خود پرداخت. در ابتداي جلسه محاكمه دلداري نماينده دادستان با اشاره به اتهام وارده به امير علي درخواست صدور حكم مقتضي را كرد.
سپس متهم در جايگاه قرار گرفت و ضمن قبول اتهام وارده گفت: من با يدالله رفيق بودم. چند سال بود كه همديگر را مي شناختيم شب حادثه هر دو اينقدر مواد مصرف كرده بوديم كه گيج شده بوديم. تصميم داشتم بخوابم. همين كه چراغ را خاموش كردم، يدالله كليد چراغ را زد. به او گفتم مي خواهم بخوابم دوباره چراغ را خاموش كردم و او مجدداً روشن كرد. چندين مرتبه اين كار تكرار شد. عصباني شدم. در خانه را باز كردم و او را بيرون فرستادم لحظاتي گذشت او شروع به در زدن كرد و مي خواست داخل بيايد. در را باز كردم وقتي دوباره قصد خوابيدن داشتم، يدالله چراغ را روشن كرد. عصباني شدم با هم درگير شديم من از شدت ناراحتي به آشپزخانه رفتم و چاقو را در داخل سبد ديدم. آن را برداشتم. تنها قصد ترساندن او را داشتم كه ناگهان چاقو به شاهرگ وي خورد و او جان باخت.
او در آخرين دفاع گفت: من قصد كشتن او را نداشتم. سالها من و او با هم كار كرديم در غم و شادي با هم بوديم. حالا هم درخواست بخشش دارم.
در ادامه ياورزاده كه خود از قضات بازنشسته و عالي رتبه در دادگاه كيفري استان بود، به عنوان وكيل تسخيري متهم به قتل در جايگاه قرار گرفت و پس از ابراز همدردي با خانواده مقتول، با طرح لايحه اي از موكلش دفاع كرد.
بر پايه اين گزارش، قرار است حكم درخصوص پرونده ظرف مدت قانوني صادر شود.

كلاهبردار ميلياردي را شناسايي كنيد
005385.jpg
گروه حوادث: فردي كه اقدام به تاسيس قرض الحسنه خانگي در مناطق مختلف شهرستان اهواز كرده بود، با كمك اعضاي باند خود پس از اختلاس ۱۰۰ميليارد تومان متواري و اكنون تحت تعقيب پليس است.
شخصي به نام علي .ع ساكن خوزستان به همراه پنج تن ديگر از اعضاي باند به نام هاي سيد عامرالدين ط، سيد حسن م، سيد كريم م، سيد مصطفي م، جبار ص با داير كردن قرض الحسنه خانگي در مناطق مختلف شهرستان اهواز مبلغ ۱۰۰ ميليارد تومان را از مردم اين شهرستان كلاهبرداري و سپس همگي متواري شده اند. شگرد اين كلاهبرداران به اين گونه است كه اعضاي اين باند از طريق اين شيوه سودجويانه و نيز كسب اعتماد مردم،در ازاي دريافت پول از مردم، خارج از سيستم بانكي دو برابر سود به آنها پرداخت مي كردند.
بنابراين اين گزارش، پليس خوزستان موفق شد يكي از كلاهبرداران به نام سيدحسن- م را دستگير كند و در حال حاضر در تعقيب ديگر اعضاي اين باند مي باشد.
مركز اطلاعات جنايي معاونت آگاهي ناجا از كليه شهروندان خواست در صورت مشاهده اين فرد سريعاً با پليس ۱۱۰ تماس بگيرند.

كودكان  قرباني
چشمان سياهش را دوخته است به سقف. بلقيس  هفت ماهه، حالا نور را تشخيص مي دهد. او ديروز مي خنديد، گريه مي كرد. دستهاي كوچكش را تكان مي داد. دستهايي كه حالا آرام گرفته اند. او هنوز هفت ماهه است. او آغوش مادر را گرم ترين نقطه جهان مي داند و آغوش پدر را امن ترين اما، حالا چشمان سياهش به سقف دوخته شده است.
سال هاست كه انجمن هاي متفاوت حقوق كودك با سرسختي تلاش مي كنند شايد راهي براي احقاق حقوق اين قشر از جامعه پيدا كنند. برقراري تلفن كودك يار، برگزاري سمينارهاي مختلف، تلاش هاي حقوقي و قضايي متعدد. اما هيچ يك از اين موارد سبب نشده آمار كودك آزاري در جامعه كاهش يابد.
نسرين ستوده، وكيل پايه يك دادگستري و فعال حقوق كودك مي گويد: مهم ترين عاملي كه حركت فرهنگي مبارزه با كودك آزاري را در ايران كند كرده، عدم توجه مسئولين به انتظار اجتماعي جهت تغيير قوانين مربوط به كودك آزاري است. در حالي كه جامعه انتظار دارد كودكي كه در اولين و آخرين پناهگاه خود مورد آزار قرار مي گيرد، مورد مجازات شديدتري قرار گيرد،اما متاسفانه براساس ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامي پدر يا جد پدري كه فرزند خود را بكشد، قصاص نمي شود و به پرداخت ديه قتل به ورثه مقتول و تعزير محكوم خواهد شد.
در جامعه اي كه قانون به قتل كودك توسط پدر چنين نگاه كرده است، طبيعي است كه انتظار اجتماعي براي تغيير فرهنگ جامعه بعيد و دور است.
وي در خصوص صغر سن پدر و مادر دختر هفت ماهه، گفت: طبق كنوانسيون حقوق كودك، سن كودكي تا پايان ۱۸ سالگي اعلام شده است. درخواست همه گروه هاي فعال در مورد كودكان اين است كه سن قانوني همه فعاليت هاي اجتماعي و خانوادگي فرد پايان ۱۸ سالگي محسوب شود. اما به موجب قوانين، هر فعاليت اجتماعي يك سطح سني خاص خود را دارد. براي معاملات مالي، فرد بايد ۱۸ سال تمام داشته باشد. در عين حال يك فرد ۱۶ ساله مي تواند اقدام به شركت در راي گيري كند. در همين حال قانون، سن قانوني ازدواج را براي دختران ۱۳ سال و براي پسران ۱۵ سال تمام قمري دانسته است، در حالي كه مشخصاً دختر و پسر در اين سن به بلوغي كه قادر به نگهداري و رتق وفتق امور مربوط به يك زندگي مشترك و خصوصاً نگهداري كودك باشند ، نرسيده اند.
من معتقدم مادر اين كودك نيز خود يك قرباني محسوب مي شود، زيرا بيش از آن كه به بلوغ فكري براي كنترل نحوه برخورد با كودكش رسيده باشد، بچه دار شده است. در اين شرايط طبيعي است كه ما شاهد چنين فجايعي باشيم.

زنان، ظالم يا قرباني
دو كودك قرباني كودك آزاري شدند و دو مادر به عنوان متهمان اين جنايت در مظان اتهام قرار دارند. هرچند مقامات رسمي آمار زنان زنداني را تنها ۵ درصد كل زندانيان اعلام كرده اند اما به نظر مي رسد شاهد رشد آمار زنان مجرم هستيم.
فرهاد رستم شيرازي حقوقدان و وكيل دادگستري با بيان اين كه جنسيت در ماهيت جرايم و مجازات ها تأثيري ندارد تصريح كرد: گرچه مسئوليت كيفري زنان به واسطه سن پايين تر بلوغ زودتر از مردان رخ مي دهد اما در تعريف و ارتكاب جرم تفاوتي ميان آنها وجود ندارد. محدوديت عمل زنان به واسطه جنس و ظرفيت بدني و ارتباط عمومي كمتر سبب ارتكاب جرايم كمتري شده است .
اين حقوقدان با بيان اين كه اصل بر انجام نشدن جرم توسط زنان است و انجام فعل مجرمانه براي زنان استثناست تأكيد كرد: زنان در «شروع به جرم» كنترل بيشتري بر خود دارند، لذا زماني عامدانه به جرم يا جنايتي اقدام مي كنند كه از لحاظ روحي و فكري آمادگي كامل داشته باشند .
وي در خصوص افزايش ارتكاب جرم در ميان زنان تصريح كرد : نمي توان هر افزايشي را بدون آمار دقيق و مستدل قبول كرد؛ چرا كه جرم و جنايت نيز متناسب با ميزان جمعيت افزايش يافته و مشكلات اقتصادي - اجتماعي و فقدان احساس امنيت آن را تشديد مي كند.
عليرضا آذربايجاني حقوقدان و وكيل دادگستري نيز با بيان اين كه تفاوت در ميزان جرايم زنان و مردان امري مشهود است تصريح كرد : عوامل متعددي از جمله ويژگي هاي شخصي ، روحي و رواني در كاهش برخي جرايم زنان نقش دارند. در حقيقت، برخي جرايم و بزهكاري ها چون نزاع هاي دسته جمعي و ايراد صدمات بدني انتساب كمتري به زنان دارند .
وي دلايل رشد پرخاشگري و عصبانيت در ميان زنان را متفاوت دانست و تصريح كرد : در برخي انسان ها يك احساس نارضايتي دروني از اجتماع وجود دارد و زنان نيز مستثني از اين اصل نيستند. همچنان كه تغيير در رفتارهاي خانوادگي؛ ديدن صحنه هاي خشن و خشونت بار در فيلم ها ، احساس زنان در مقايسه حقوق خود با ديگران و برداشت اين تفسير كه از حقوق كمتري نسبت به مردان بهره مند شده اند، سبب بروز پرخاشگري و تغيير رفتار در آنها شده است.

۲۰ سال حبس براي قاتل
آسوشيتد پرس : دادگاه عالي ايالت مينه سوتا در آخرين جلسه رسيدگي به اتهامات مردي كه متهم به قتل زني ۲۱ ساله در سال گذشته است ، وي را به بيست سال حبس محكوم كرد . پليس جنازه زن فوق را يك سال پس از مرگش در گودالي پيدا كرد .
ويليام مايرس ۲۷ ساله روز گذشته در حالي كه هنوز به گناه خود اعتراف نكرده بود از سوي دادگاه به بيست سال حبس محكوم شد . قاضي در دادگاه گفت كه اتهامات متهم از حدي از شفافيت برخوردار بوده است كه بتوان بدون اعتراف متهم نيز حكم را صادر كرد . به گفته شاهدان عيني مقتوله آخرين بار در سي ام اكتبر سال ۲۰۰۲ در حالي كه در حال خروج از يك بار بود ديده شده است .
پليس جنازه وي را يك سال بعد از اين حادثه در حالي كه در گودال باغ پدر بزرگ قاتل چال شده بود پيدا كرد .
مايرس كه از كمر به پايين فلج است در حال حاضر در بيمارستان بوده و تحت شديد تدابير امنيتي قرار دارد .

جار و جنجال مراسم ازدواج زوج برزيلي در مالزي
خبرگزاري فرانسه: با حضور تعدادي شرور در يك مراسم عروسي در مالزي، مراسم ازدواج يك زوج برزيلي با جار و جنجال پايان پذيرفت. يك زوج برزيلي كه با هزار اميد و آرزو مراسم ازدواجشان را در مالزي اجرا مي كردند با حضور چند فرد شرور و بپاشدن جار و جنجال در مراسم شان پايان دادند.
بسياري از مهمانان اين جشن از استراليا، برزيل، كانادا، اروپا، ژاپن و سنگاپور آمده بودند. در حالي كه مهمانان مشغول شادي و اجراي مراسم بودند چند نفر كه از سوي هيچ يك از طرفين به مهماني دعوت نشده بودند، وارد مجلس شده و همه چيز را به هم ريختند.افراد شرور سپس مهمانان را تهديد كرده و درگيري بين آنها شروع شد.تعدادي از مهمانان مصدوم شده و به بيمارستان انتقال يافتند. برخي نيز با نابسامان ديدن اوضاع، پا به فرار گذاشتند و مهماني را ترك كردند. پليس در اين رابطه ۴ نفر را دستگير و تحت بازجويي قرار داده است.

برادر عروس پاكستاني، متعرض به خواهرش را كشت
روزنامه ميرور: برادر يك نوعروس پاكستاني همراه دوستش مردي را كه به عروس تعرض كرده بود با ۴۰ ضربه شمشير تكه تكه كرد.
بنابراين گزارش دو مرد به نام واسيم افسر و نيسارخان مرد ديگري به نام احمد بشير را با ۴۰ ضربه شمشير كشتند.
بشير به خواهر افسر كه لباس عروسي به تن داشت تعرض كرده و قصد داشت فرار كند كه با اين دو مرد روبرو شد. اين حادثه در سال ۱۹۹۶ اتفاق افتاد اما پرونده آنها همچنان در دست پيگيري است. افسر و نيسارخان متهم به قتل هستند ولي آنان اين اتهام را رد كرده و گفته اند براي دفاع از آبروي خواهر خود اقدام به اين كار كرده اند. هنوز حكمي در رابطه با اين پرونده صادر نشده است.

دستگيري اعضاي باند بزرگ هرزه نگاري كودكان در يونان
شين هوا: پليس يونان ديروز اعلام كرد باند بزرگ هرزه نگاري از كودكان را شناسايي و پنج نفر از اعضاي آن را دستگير كرده است.
به گفته نيروهاي امنيتي يونان اين افراد شامل يك وكيل، دو استاد دانشگاه، يك مهندس نقشه كش ساختمان و يك تاجر بودند.پليس يونان اعلام كرد علاوه بر اين افراد كه از اعضاي اصلي باند بودند سه دختر دبيرستاني كه اهل مناطق لاريسا، الاسونا و آتن بودند نيز با اين گروه در رسيدن به اهداف شومشان همكاري مي كردند.
به نظر مي رسد اين گروه كارش را از سال ۲۰۰۴ آغاز كرده و تاكنون با ساختن تصاوير مستهجن از كودكان به اهداف شومشان دست يافته اند.
گفتني است، اين افراد در حال حاضر در بازداشت هستند اما ميزان مجازاتشان مشخص نيست.

دانش آموز ۱۴ساله انگليسي معلم رياضي خود را
مورد هدف گلوله قرار داد
روزنامه ميرور: يك دانش آموز ۱۴ساله انگليسي شب گذشته به اتهام شليك گلوله به سوي معلم رياضي خود به نام كلوين بومن در مدرسه اي در نيويورك بازداشت شد. براساس اين گزارش، اين دانش آموز به دلايل نامعلومي، معلم رياضي خود را با يك اسلحه غيرمؤثر مورد هدف گلوله قرار داد و سپس توسط پليس دستگير شد. پليس نيز پس از حضور در محل حادثه و كشف سلاح، وي را به بازداشتگاه انتقال داد.شايان ذكر است، متهم ۱۴ساله به زودي براي تفهيم اتهام به دادگاه مي رود.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |