گروه حوادث:  جواني كه متهم است در يك درگيري مردي را به قتل رسانده، صبح ديروز ضمن انكار قتل عمد، از دادگاه درخواست بخشش كرد.
به گزارش خبرنگار ما، رضا كه متهم ۲۰ ساله اين پرونده است، صبح ديروز پس از نقض حكم از سوي ديوان عالي كشور مجدداً در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان و با حضور پنج قاضي به دفاع از خود پرداخت.
در ابتداي جلسه محاكمه، دلداري _ نماينده دادستان- با اشاره به حادثه گفت: دراين پرونده، رضا متهم به مباشرت در قتل عمدي عباس و ايراد جرح با چاقو نسبت به عليرضا است. اين حادثه در تاريخ ۱۶ مرداد ماه سال ۸۲ در يك آپارتمان مسكوني در گوهردشت كرج اتفاق افتاد. بنابراين با توجه به مستندات و تحقيقات صورت گرفته، اقرار صريح متهم در مراحل بازپرسي، اتهام وارده محرز اعلام شده و تقاضاي صدور حكم قانوني را دارم. در ادامه وكيل اولياي دم با حضور در جايگاه ضمن درخواست قصاص عنوان كرد: در اين پرونده دو متهم ديگر به نام هاي وحيد و مهدي كه در دادسراي كرج به اتهام نزاع دسته جمعي در حال محاكمه هستند از افراد مهم در پرونده محسوب مي شوند. بنابراين تقاضا دارم، پرونده اتهامي آنها براي رسيدگي به اين شعبه ارجاع شود.
سپس رضا (متهم به قتل) ضمن رد اظهارات خود در زمان بازپرسي گفت: اتهامات را قبول ندارم. من كسي را نكشته ام. روز حادثه من به مغازه دوستم كه مدت ۱۰ سال است با او رفاقت داشتم به نام وحيد رفتم. پس از بستن مغازه من و وحيد به خانه خواهر وحيد رفتيم.
چند دقيقه از حضور ما در خانه مي گذشت كه وحيد گفت در خانه چيزي نداريم من براي خريد به مغازه مي روم. من هم تنها در خانه ماندم. نمي دانم چه اتفاقي افتاد كه ناگهان صداي فريادهاي وحيد را شنيدم كه از من كمك مي خواست. از خانه بيرون رفتم و داخل راه پله ها ديدم وحيد و برادرش در حالي كه هر دو چاقو داشتند با پسر جوان و مردي درگير هستند. همان لحظه ديدم كه مهدي يك ضربه چاقو به عباس (مقتول) زد و سپس وحيد هم از پشت سر ضربه اي به عليرضا وارد كرد. بعد از اين حادثه وحيد دست مرا كشيد و به همراه مهدي به پاركينگ رفتيم. سوار موتور شديم. همان لحظه وحيد چاقوي خوني را به دست من داد و گفت نمي تواند موتور را كنترل كند. من هم چاقو را به كمرم وصل كردم. بين راه مهدي از ما جدا شد. من و وحيد به خانه يكي ديگر از دوستان وي رفتيم. آن جا بود كه مهدي تماس گرفت و گفت به ميدان اصلي كرج برويم با ما كار دارد. بعد از عوض كردن لباس هايمان وقتي به آن جا رفتيم. مهدي و دوستش آمدند و با دادن مقداري پول به من گفتند چند روزي به شمال برويم تا معركه آرام شود. ما به طرف شمال راه افتاديم. در طول مسير در حال استراحت بوديم كه ديدم مهدي و دوستش با خودرو پژو آمدند. آنها گفتند ماجرا خاتمه يافته و براي برگرداندن ما آمده اند.
وي ادامه داد: همان موقع سوار پژو شديم و در حال برگشت بوديم كه مهدي ماجراي مرگ عباس را به ما گفت. من حالم بد شد. اصلاً فكر نمي كردم چنين اتفاقي افتاده باشد.در طول راه، وحيد ، مهدي و بهرام دائماً با من صحبت مي كردند و گفتند اگر قتل را گردن بگيرم ظرف دو ماه از اولياي دم رضايت مي گيرند. آنها مي گفتند اگر اين كار را بكنم به پدر و مادرم كمك مي كنند، برايشان ماشين و خانه مي خرند. ما وضع مالي خوبي نداشتيم. من هم باور كردم و قتل را گردن گرفتم.اما در اين مدت هيچ خبري از رفيق ۱۰ ساله ام نشد. زماني كه در حال بازجويي بودم چندين مرتبه پدر وحيد به ملاقاتم آمد و وعده هاي خوبي به من داد. در حالي كه در اين دو سال حتي يك بار هم براي گرفتن رضايت به خانه شاكي نرفته اند.
در ادامه جلسه محاكمه قاضي با اشاره به برخي اظهارات شاهدان گفت: شما خودت قتل را قبول كرده اي و يك بار هم گفته اي من ضربه اي را به عباس زدم خدا كند اتفاقي برايش نيفتد.
رضا(متهم) در طول جلسه محاكمه هيچ يك از اظهارات شاهدان را قبول نكرد و تنها خواست همسر مقتول را كه در زمان درگيري او را ديده به عنوان شاهد اظهار نظر كند.
بنابراين قاضي كوه كمره اي از همسر مقتول خواست تا مشاهدات خود را بيان كند. وي گفت: درگيري تنها به خاطر سنگ پراني مهدي به ساختمان شروع شد. در درگيري، من رضا را ديدم اما چاقويي نداشت. اين در حالي است كه عليرضا پسر مقتول در طول جلسه محاكمه مدعي شد كه رضا در آن زمان موهاي كاملاً كوتاهي داشت به طوري كه من در تمام مراحل بازجويي و تحقيق چون اسم او را نمي دانستم گفتم كسي كه در سرش چندين شكستگي داشت، پدرم را كشت. او را ديدم كه پدرم را كشت. او ضربه اي به شاهرگ پدرم زد و من براي كمك به او رفتم كه وحيد با چاقو ضربه اي به كتفم وارد كرد.
پس از ده دقيقه تنفس كه از سوي قاضي دادگاه اعلام شد. دو وكيل تعييني متهم به قتل در جايگاه قرار گرفتند و به دفاع از وي پرداختند.
بر پايه اين گزارش قرار است حكم پرونده با بررسي برخي ابهامات در پرونده طي مدت قانوني صادر شود.

گروه حوادث: سه پسر جوان كه با تهديد چاقو دختري را ربوده و وي را مورد تعرض قرار داده و طلاجاتش را ربوده بودند توسط پليسي آگاهي دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما، ظهر يكي از روزهاي هفته گذشته ميترا ۲۲ ساله در يكي از خيابان هاي فرعي حوالي ميدان قزوين تهران در حال قدم زدن بود كه ناگهان موتورسيكلتي با سه سرنشسن كنار وي متوقف شد. سرنشينان موتورسيكلت مرتضي ۲۱ ساله، داريوش ۱۷ ساله و علي ر ضا ۱۵ ساله نام داشتند. ميترا قبل از آن كه قادر باشد علت حضور اين پسران را در كنار خود متوجه شود يكي از آن سه پسر با چاقويي در دست به وي حمله ور شد و با تهديد او را به زور سوار موتورسيكلت كرد. ميترا به شدت ترسيده بود ولي چاقويي كه بر روي كمرش گذاشته شده بود او را مجبور به سكوت مي كرد. چند دقيقه بعد موتورسيكلت مقابل در يك منزل مسكوني در همان حوالي متوقف شد. دختر را به زور وارد خانه كردند و ساعتي بعد ميترا در يكي از اتاق ها كز كرده و گريه مي كرد. آن سه پسر طلاجات او به ارزش ۵۰۰ هزار تومان را ربوده و وي را مورد تعرض قرار داده بودند.
سه پسر ميترا را در خيابان رها كرده و متواري شدند. دختر جوان به دادسراي ناحيه ۱۱ مراجعه كرده و تمامي ماوقع را براي بازپرس پرونده تعريف كرد. دستور قضايي براي دستگيري عاملان اين حادثه تلخ صادر شد و مأموران پايگاه هشتم آگاهي وارد عمل شدند. عمليات ويژه پليس امنيت پايگاه هشتم آغاز شد و پس از دو روز متهمان بازداشت شدند.
در بازرسي بدني از مرتضي يك قطعه طلا كه متعلق به ميترا بود كشف و ضبط شد. مادر مرتضي در جريان تحقيقات به پليس گفت: «مابقي طلاجات را پسرم به من داد و تعدادي از آنان را به فروش رسانده ايم كه پولش را پس خواهيم داد.»
با اين كه طلاهاي مسروقه از متهمان كشف شده است آنان منكر ربودن دختر و تعرض به وي هستند.
تاكنون معلوم شده است كه مرتضي داراي سابقه در خصوص زورگيري و تجاوز به عنف است. بازجويي از متهمان مذكور كه دو نفر از آنان برادر هستند از روز گذشته در اداره يكم آگاهي مركز آغاز شده است تا در صورت وقوع جرايم مشابه تحقيقات لازم صورت گيرد.

سرهنگ حسين خوئيني ها، معاون اداره آگاهي مركز در مورد جرم زورگيري مي گويد: از نظر آسيب شناسي اجتماعي، اين دسته از سارقان عموماً از زنان به عنوان قرباني خود استفاده مي كنند. تأكيد ما به شهروندان اين است كه براي جابجايي خصوصاً در شب و در حاشيه شهر حتماً از وسائل نقليه عمومي استفاده كنند. در صورت استفاده از اتومبيل شخصي در زمان عبور از نقاط خلوت درهاي اتومبيل را قفل نگه دارند. وي تأكيد كرد: شهروندان سعي كنند اموال غيرضروري ارزشمند همراه خود نداشته باشند و در محل هاي خلوت مراقب افراد موتورسوار و مشكوك باشند. اگر به مورد خاصي مظنون شدند مشخصات فرد و شماره پلاك خودرو او را يادداشت كنند و به مراكز اطلاع رساني ۱۱۰ اطلاع دهند.
سرهنگ خوئيني ها در خصوص شيوه حفاظت از سالمندان گفت: بهتر است افراد سالخورده كه صبح هاي زود و ساعت ابتداي شب براي پياده روي يا خريد از منزل خارج مي شوند تنها نباشند و وسائل و وجوه ارزشمند و مبالغ كلان در اختيار آنان قرار نگيرد.
وي به كساني كه در حال تردد در پياده رو از تلفن همراه استفاده مي كنند توصيه كرد سمت ديوار در پياده رو قرار گيرند و در عبور از عرض خيابان نيز مراقب حركت موتورسيكلت ها باشند.
معاون اداره آگاهي مركز به زناني كه در سطح شهر تردد دارند توصيه كرد: بهتر است براي تردد در زمان هايي كه خيابان ها خلوت است از تاكسي تلفني استفاده كنيد زيرا هر چند اين قبيل سرويس ها هزينه بر هستند اما مطمئن تر و امن تر هستند. از سوي ديگر بسياري از زورگيران از خودرو سواري استفاده مي كنند و تظاهر مي كنند مسافركش هستند. در مواردي مشاهده شده كه باندهاي زورگيري از همكاران زن براي جلب اطمينان مسافران استفاده مي كنند. اما بعد از مسافتي همكار آنان از اتومبيل خارج شده و همدستانشان را براي زورگيري از زن مسافر تنها مي گذارند.
وي بااشاره به مسيرهاي منتهي به حاشيه شهر: انقلاب- آزادي، آزادي- صادقيه، امام حسين _ تهران پارس، رسالت- حكيميه از شهروندان خواست در اين مسيرها از خودروهاي متفرقه استفاده نكنند.
سرهنگ خوئيني ها تأكيد كرد: سارقان زورگير در اين محورها از خودروهاي سواري شخصي و حتي مدل بالا به عنوان مسافر كش استفاده مي كنند.
معاون اداره آگاهي مركز با اشاره به شيوه ديگري از سرقت و زورگيري گفت: توصيه من اين است كه شهروندان از نوشيدن هر گونه آشاميدني كه توسط افراد غريبه به آنها پيشنهاد مي شود خودداري كنند چرا كه اين شيوه براي بيهوش كردن فرد و سرقت اموال او به كار مي رود.
سرهنگ خوئيني ها با تأكيد بر اين كه هر گونه بازرسي اموال و اتومبيل بايد با ارائه مدرك معتبر از سوي افراد انجام شود، گفت: اخيراً مشاهده شده سارقيني با اتومبيل مدل بالا در ساعات روز و شب خصوصاً در خيابان هاي شمال شهر برخي از اتومبيل ها را متوقف كرده و با پوشش مأموران دولتي قصد بازرسي اموال و اتومبيل را دارند. اين افراد در حين بازرسي وسائل، وجوه نقد و لوازم با ارزش را به سرقت مي برند. تأكيد مي كنم در صورت برخورد با اين افراد حتماً كارت شناسايي بخواهند و احراز هويت كنند. در صورت عدم ارائه كارت معتبر حتماً مورد مشكوك را به شماره تماس ۱۱۰ اطلاع دهند تا واحدهاي انتظامي براي بررسي موضوع در محل حاضر شوند.
وي تصريح كرد: مركز آگاهي تهران و پليس تهران در جريان مأموريت كليه واحدهايي كه در سطح تهران به مأموريت اعزام مي شوند هستند. پس مواردي كه با مركز اطلاع رساني ۱۱۰ هماهنگ نباشند مي توانند مشكوك تلقي شوند و احراز هويت شوند.

آسوشيتد پرس: زني كه متهم به گرسنه نگاه داشتن چهار فرزند خوانده خود است روز گذشته با حضور در دادگاه و پاسخ به سئوالات قاضي اعتراف كرد كه عمدا به فرزندان خود مواد غذايي كم داده و آنها را گرسنه نگاه مي داشته است.
دادستان پرونده كه در توافق پيش از دادگاه با متهم بر سر اعتراف داوطلبانه توافق كرده بود اعلام كرد كه از قاضي دادگاه درخواست صدور حكم حبس هفت ساله را براي متهم كرده است.
ونسا جكسون ۵۰ ساله و همسر وي پس از آن كه پليس فرزندان وي را در شرايط نابسامان جسمي يافت، توسط پليس دستگير شدند. فرزندان وي هر كدام با توجه به سنشان بيش از ۲۰ كيلو گرم كمبود وزن داشتند.
به گفته بازپرس تحقيق پرونده ، تمامي فرزندان تحت تكلف اين خانواده از سوتغذيه شديد رنج مي بردند. البته تمامي آنها پس از سپرده شدن به بهزيستي مجددا وزن مورد نياز سن خود را به دست آوردند. دادگاه عالي جكسون و همسرش را با بيست و هشت مورد كودك آزاري و به خطر انداختن جان اين كودكان روبه رو كرده است. دادگاه اعلام كرده است كه تا پايان ماه آينده ميلادي وضعيت پرونده متهمان را مشخص خواهد كرد.

گروه حوادث: زني كه به اتهام قتل يك مرد جوان ۱۳، سال پيش متحمل حبس شده بود ديروز در آستانه دادگاهي ديگر اقرار كرد كه شوهرش عامل اين قتل بوده نه او !
«فاطمه» زني كه تيرماه سال ۱۳۷۲ به اتهام قتل يكي از خويشاوندان سببي خود به نام «مجيد» بازداشت و زنداني شده بود به دادگاه كيفري شهرري پا گذاشت و به صورت علني محاكمه شد.
اين زن بر اساس تشكيل پرونده جنايي در سال ۱۳۷۲ متهم است «مجيد» برادرشوهر خواهرش را كه مرتب به منزل او رفت و آمد داشته، با سم نباتي به قتل رسانده است . البته قاضي رسيدگي كننده وقت با توجه به فقدان دلايل كافي ، پرونده او را از مواد لوث قانوني تشخيص داد و به استناد مواد ۲۳۹ و ۲۴۸ قانون مجازات اسلامي با اجراي مراسم قسامه حكم بر مجرميت اين زن صادر كرد. اما اين حكم در خرداد ماه امسال به استناد ماده ۲ وظايف رييس قوه قضاييه، نقض و جهت رسيدگي به شعبه هم عرض سپرده شد.
در جلسه دادگاه فاطمه، اين زن پس از حضور در جايگاه متهم اقرار كرد كه شوهرش از او خواسته كه در بازجويي به قتل مجيد اعتراف كند. در حالي كه وي هرگز مرتكب اين جنايت نشده است.
وي با بيان اين كه دليلي براي قتل اين جوان نداشته گفت: جز خوبي از مجيد و خانواده او چيزي نديده ام. اما شوهرم از من خواست كه براي حفظ موقعيت و حقوق محل كار او به قتل اعتراف كنم. ضمن اين كه از من مي خواست كه بگويم «مجيد به قصد كشتن او ، سم تهيه كرده و از من خواسته بود كه در غذاي شوهرم بريزم اما من سم را به خود او خوراندم» !
اين زن ۵۶ ساله گفت: ۱۳ سال تمام شوهرم به دروغ مي گفت كه از زندان آزادت مي كنم. اما واقعيت اين بود كه من قاتل نبودم و او مي خواست خودش را خلاص كند. ماجرا اين بود كه ۱۳ سال پيش در مراسم وفات يكي از فاميل به امامزاده اي رفته بوديم اما شوهرم همراه ما نيامد. چند ساعت بعد وقتي او را در امامزاده ديدم و جوياي اين موضوع شدم گفت كه كاري برايش پيش آمده است. بعد به خانه برگشتيم ، اما خانه به هم ريخته بود و وجود ليوان و وسايل كثيف در آشپزخانه حاكي از وجود ۳ نفر در خانه بود .
متهم ادامه داد: وقتي از شوهرم جوياي اين آشفتگي شدم گفت كه به همراه برادرش «علي» و مجيد (مقتول) به خانه آمده بودند. اما فرداي همان روز برادر شوهرم تلفن زد و خطاب به من گفت «داغ مجيد را بر دلت گذاشتم... تو را هم مي كشم !» . خيلي ترسيدم و سراغ محل كار مجيد رفتم كه يكي از هم محلي ها گفت كه ديروز به خاطر مسموميت به بيمارستان منتقل شده است.
اين زن مدعي شد: زماني كه شوهرم براي پيگيري وضعيت مجيد كه خيلي به ما نزديك بود طفره مي رفت به چيزي شك نكردم. حتي زماني كه توسط برادر شوهرش تهديد شدم باز هم چيزي به كسي نگفتم تا به امروز! وي افزود: ماه قبل در جريان جلسه قبل دادگاه ، وقتي شوهرم فهميد كه مي خواهم حقيقت ماجرا را به قاضي اعتراف كنم از من خواست كه فرار كنم و چند روزي مرا به قم برد. با موبايلش اول با وكيل من تماس گرفت و به دروغ در حالي كه من كنار او در ماشين بودم گفت كه من فرار كرده ام و در جستجوي من است .
تلفن دوم او به برادر شوهرم علي بود. كسي كه شوهرم ۱۳ سال مدعي شده بود كه با او ارتباط ندارد و تازه آن وقت ترسيدم كه شايد مي خواهند بلايي سر من بياورند. پس با اصرار به پسرم زنگ زدم و به او موضوع را گفتم و پسرم هم حدس مرا تأييد كرد و خواست كه سريعاً خودم را به پليس معرفي كنم .
اين متهم به قتل خطاب به قاضي پرونده در تأييد ادعاي جديد خود حضور ۲ تن از ماموران پاسگاه و مددكار زندان كه شاهد آخرين تماس همسرش با او بوده اند را گواه خود خواند و گفت : شوهرم پس از اين كه من خودم را معرفي كردم با من تماس گرفت و خواست كه به هيچ عنوان اقرار نكنم و نام كسي را در بازجويي نياورم. والا در دادگاه مرا متهم به اعمال خلاف اخلاق خواهد كرد.
قاضي پس از پايان دفاعيات اين متهم «عليرضا . م» همسر او را به دادگاه احضار كرد.عليرضا كه توسط قاضي به «شركت در قتل با همكاري برادرش» متهم شد پاسخ داد: ادعاي فاطمه بي اساس است. من با برادرم ارتباطي ندارم و همسرم خود اقدام به فرار كرده بود.
قاضي در ادامه جلسه خطاب به خانواده مقتول گفت : من دلايل و صحبت هاي شما را مي دانم. اما با توجه به محتويات پرونده ممكن است ادعاي اين زن صحت داشته باشد. لذا اجازه دهيد مطالب پرونده دقيقاً بررسي و در جلسات آتي حكم نهايي صادر شود .در پايان اين جلسه قاضي به طور خصوصي سوالاتي از پسر كوچك فاطمه پرسيد كه او نيز صحت ادعاي مادرش را تأييد كرد .

گروه حوادث: بررسي هاي چهار ماهه پليس برروي يك پرونده جنايي با آزادي مظنون ارتكاب به قتل پايان يافت.
به گزارش خبرنگار ما، دوازدهم تيرماه سال جاري دختر جواني به نام سارا در خانه مجردي يك پسر جان سپرد. خبر مرگ اين دختر به اطلاع بازپرس كشيك ويژه قتل رسيد. تحقيقات پليسي آغاز شد .پسر صاحب خانه در خصوص چگونگي مرگ اين دختر به افسر پرونده گفت: «سارا مدتي قبل خانه پدرش را ترك كرده بود و من بعد از آشنايي با او به دليل اين كه متوجه شدم اين دختر مكاني براي زندگي ندارد او را به خانه مجردي ام آوردم. روز حادثه سارا در اثر تزريق مواد مخدر جان سپرد.»تحقيقات پليسي از پسر جوان چهار ماه تمام در اداره آگاهي ادامه يافت و بعد از گذشت اين مدت روز گذشته دستور آزادي اين پسر صادر شد.

گروه حوادث: دومين جلسه بازپرسي متهم حادثه خيابان دلگشا با حضور متهم، وكيل وي و وكيل اولياي دم در دادسراي امور جنايي تهران توسط بازپرس هنرمند انجام گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، روز گذشته دومين جلسه بازپرسي پرونده حادثه دلگشا در دادسراي امور جنايي تهران توسط بازپرس هنرمند انجام گرفت. در جلسه ديروز وكيل متهم كه از سوي ناجا براي وي تعيين شده است نيز در كنار محسن متهم اين پرونده حضور داشت.بازپرس هنرمند متهم را مورد تحقيقات قرار داد و در نهايت در پايان جلسه ديروز پرونده را بار ديگر براي انجام بررسي هاي تكميلي به بازرسي ناجا ارجاع داد.
روز گذشته سه زن و يك مرد كه از شاهدان صحنه حادثه بودند نيز در دادسراي امور جنايي حضور يافته و مشاهدات خود از صحنه اين حادثه را كه در پي آن سيدمصطفي با شليك پنج گلوله توسط محسن كشته شده بود براي بازپرس هنرمند بازگو كردند.
مصطفايي وكيل خانواده سيدمصطفي كه مدتي بود در خصوص اين پرونده سكوت كرده و اظهار نظري عنوان نمي كرد در گفت وگو با خبرنگار ما گفت: نيروي انتظامي داراي محبوبيت خاصي در بين افراد بوده و عملكرد آن در سالهاي اخير قابل تقدير است. بحث نيروي انتظامي به عنوان مرجعي كه حافظ نظم عمومي و ايجاد امنيت در بين افراد جامعه است را بايد از برخي مأموران خاطي آن جدا دانست. به عقيده من نيروي انتظامي تاكنون توانسته است وظايف خطير خود را به نحو احسن به انجام رساند.در پرونده قتل مرحوم سيدمصطفي يكي از مأموران نيروي انتظامي در تعقيب و گريزي پس از آن كه خودرو سيدمصطفي متوقف مي شود به سمت شاگرد خودرو رفته و از فاصله كمتر از يك متر گلوله هاي متعددي به بدن مقتول شليك مي كند. اين در حالي است كه ضارب مي توانسته براي دستگيري مقتول از اسپري اشك آوري كه به آن مجهز بوده استفاده كند. از طرفي اصابت اولين گلوله هرگونه خطر را از او منتفي مي ساخت و ديگر نيازي به شليك هاي بعدي نبود. بايد توجه داشته باشيم كه ارزش جان آدمي در تمام اديان الهي و تمدنهاي بشري از بالاترين ارزشها به شمار مي آيد. به نظر اينجانب اتهام متهم پرونده در به كارگيري سلاح به دليل آن كه خارج از ضوابط قانون نحوه به كارگيري سلاح توسط نيروي هاي مسلح در موارد ضروري است مستند به ماده ۱۶ قانون مذكور و ماده ۲۰۶ قانون مجازات اسلامي مصداق بارز قتل عمدي است.

گروه حوادث: تحقيقات پليسي در خصوص مرگ يك دختر جوان كه مقابل پارك چيتگر جان سپرد توسط پليس آگاهي تهران آغاز شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۲۲ روز شنبه مأموران كلانتري ۱۴۶ از وقوع مرگ يك دختر مقابل پارك چيتگر مطلع شدند. اكيپ پليس براي بررسي حادثه به محل اعزام شد. جسد متعلق به دختري مجهول الهويه بود كه بعد از تصادف با يك خودرو ۲۰۶ جان سپرده بود.راننده پژو ۲۰۶ به پليس گفت: «دختر با عجله و دوان دوان بدون توجه به حركت خودروها وارد اتوبان شد و من قبل از آن كه قادر به كم كردن سرعت خودرو باشم با او مواجه شده و متأسفانه اين حادثه تلخ رخ داد.»
شاهدان به پليس گفتند: «دختر در حال فرار كردن از دست سه پسر جوان بود كه در پارك چيتگر به دنبالش بودند و در نهايت خود را جلوي اين خودرو انداخته و جان سپرد. بعد از مرگ اين دختر سه پسر مذكور كه گويي قصد تعرض به او را داشتند از صحنه گريختند.»راننده پژو دستگير شد، تحقيقات از وي در اداره آگاهي ادامه دارد و مأموران در تلاش هستند تا سه پسر جوان را كه شاهدان، مدعي هستند در تعقيب دختر فوت شده بودند شناسايي كنند.

گروه حوادث: سركرده يك شبكه سرقت مسلحانه معروف به رحمان جادوگر با تلاش و پيگيري واحد عمليات پليس آگاهي تهران در اصفهان شناسايي و دستگير شد. به گزارش خبرنگار ما، ۱۱ عضو اين شبكه با هجوم خود به خانه هاي ويلايي در شمال تهران باعث به وجود آمدن موجي از وحشت و ناامني شده بودند.
رديابي اعضاي اين باند به دنبال اعلام شكايت يك پزشك سالخورده و همسرش در دستور كار پليس قرار گرفت. دكتر ۸۵ ساله در حالي كه وحشت زده بود با مأموران كلانتري ۱۰۱ تجريش تماس گرفت و آنها را در جريان حمله مسلحانه سارقان مسلح به خانه ويلايي اش قرار داد. با شكايت اين مرد و چهره نگاري از دزدان، عمليات پليسي براي دستگيري آنان آغاز شد تا اين كه يكي از آنان در خيابان شريعتي تهران شناسايي و بازداشت شد. وي پس از انتقال به پليس آگاهي اعتراف كرد با راهنمايي سرايدار سابق صاحب خانه ويلايي نقشه سرقت از آنجا را طراحي كرده است. با اعترافات متهم جوان، ساير همدستان وي در جنوب تهران شناسايي و دستگير شدند و با برگزاري جلسه محاكمه از سوي قاضي نوري، رئيس شعبه ۱۱۵۵ دادگاه جزايي تهران اعضاي اين باند را به تحمل ۱۵۰ سال حبس و قطع يد محكوم كرد.
سركرده اين باند كه رحمان جادوگر نام دارد، در مراحل بازجويي ها توانست با همكاري يك موتورسوار از چنگ مأموران فرار كند. از آن پس دستگيري وي توسط واحد عمليات اداره آگاهي آغاز شد تا اين كه وي در شهرستان اصفهان رديابي شد و با صدور نيابت قضايي،  مأموران به اين شهرستان عزيمت كردند و وي را در يك عمليات غافلگيرانه به دام انداختند. بر پايه اين گزارش، قرار است متهم پرونده پس از انتقال به تهران بازجويي شود.

گروه حوادث: مدير كل مبارزه با مفاسد اجتماعي معاونت اطلاعات ناجا گفت: شركتي به نام «لوح رايانه» كه گرين كارت تقلبي آمريكا صادر مي كرد شناسايي و پلمپ شد. سرهنگ «سيدعظيم حسيني» مدير كل مبارزه با مفاسد اجتماعي معاونت اطلاعات ناجا ضمن اعلام اين خبر اظهار داشت : متهمان اين شركت در ازاء گرفتن ۱۸ هزار تومان فرمهاي ثبت نام داراي آرم و پرچم آمريكا كه در آن مشخصات كامل و وضعيت تاهل و مالي متقاضي درخواست شده بود، در اختيار آنان قرار مي دادند.وي اضافه كرد: جاعلان به متقاضيان مي گفتند كه فرمهاي تكميل شده آنها را به آمريكا ارسال كرده و در اسرع وقت براي آنان گرين كارت خواهند فرستاد.سرهنگ حسيني تصريح كرد: افرادي كه از طريق اينترنت با اين شركت آشنا مي شدند از سنين و مشاغل مختلف بودند كه براي كاريابي در آمريكا ثبت نام مي كردند.مدير كل نظارت بر اماكن عمومي ناجا خاطر نشان كرد: در اين رابطه يك زن و دو مرد دستگير شدند كه تحقيقات بيشتر در اين زمينه ادامه دارد.

گروه حوادث: اعضاي يك باند تكثير و فروش نرم افزارهاي رايانه اي داراي شماره ثبت در تهران شناسايي و دستگير شدند.
در پي شكايت مديرعامل يكي از شركت هاي رايانه اي تهران مبني بر تكثير غيرمجاز نرم افزار ثبت شده اين شركت، با هماهنگي دستگاه قضايي اقدامات گسترده پليس آگاهي تهران براي شناسايي عاملان تكثير آغاز شد.
در ابتدا پليس فردي را كه مبادرت به خرده فروشي نرم افزارهاي غيرمجاز مي كرد دستگير كرد و با همكاري متهم، محل تكثير نرم افزارها در چند نقطه تهران شناسايي و اعضاي اصلي آن دستگير شدند.در بازرسي از منازل متهمان هزاران قطعه سي دي و پك چاپ شده براي بسته بندي نرم افزارهاي مختلف و يك ليست ۱۲ برگي حاوي نام صدها فقره نرم افزار كه توسط اعضاي اين باند آماده تكثير بود كشف شد. تحقيقات بيشتر در خصوص شناسايي ساير عوامل باند همچنان ادامه دارد.

فاكس نيوز: يك زن آمريكايي كه مقدار قابل توجهي الكل نوشيده بود با شير دادن به فرزندش موجب مرگ او شد.
ماجرا را از زبان مادر اين نوزاد چهار ماهه بشنويد: ۱۵ دقيقه اي از شير دادن به فرزندم نگذشته بود كه خوابم برد. بعد از حدود يك ساعت و نيم بيدار شدم و ديدم نوزادم با رنگ پريده در كنارم خوابيده است.ترسيدم وقتي خواستم او را بيدار كنم ديدم مرده است. ابتدا فكر مي كردم روي او افتادم و باعث خفگي او شدم اما نتيجه معاينات پزشكي نشان داد او در اثر مسموميت مرده است.
به گفته پزشكان آمريكايي اين زن با نوشيدن بيش از حد الكل و رعايت نكردن حد استاندارد آن باعث ورود تركيبات سمي به داخل شيرش شده است.
اين زن حداقل به ۲۹ سال حبس و پرداخت ۱۰۰ هزار دلار جريمه محكوم مي شود. گفتني است، او در حال حاضر با وثيقه هفت هزار دلاري آزاد است.

خبرگزاري استراليا: يك پسربچه هشت ساله استراليايي ديروز پس از سرقت از منزل يك پيرزن ۷۶ ساله تحت پيگرد پليس قرار گرفت.
براساس اين گزارش، سارق هشت ساله ديروز با همدستي يك نوجوان ۱۵ ساله به خانه پيرزن حمله كرد و پس از غافلگير كردن وي، اموالش را به سرقت برد.
به گفته پليس، اين دو سارق پس از به صدا درآوردن درخانه پيرزن به خانه او وارد شده و پس از مشاهده مقابله وي در جلوگيري از ورود آنها به خانه، او را به زمين كوفته و سپس اقدام به ربودن كيف پول و ساير اثاثيه منزلش نمودند. در همين حال پس از فرار سارقان، پليس با كمك همسايگان از موضوع مطلع و به محل اعزام شد و پيگيري موضوع را در دست گرفت.

آسوشيتد پرس :دادگاه عالي هوستون روز گذشته حكم نهايي يكي از دادگاههاي محلي مبني بر تبرئه مادري كه فرزندان خود را غرق كرده بود ، ملغي اعلام كرده و مدعي شد كه متهم بايد در دادگاه جديدي مورد محاكمه قرار گيرد.
دادستان دادگاه عالي اعلام كرد كه حكم جديد در دادگاهي با حضور اعضاي هيات منصفه جديد مورد بررسي قرار خواهد گرفت. در سال ۲۰۰۲ دادگاه محلي هوستون ، متهم را با وجود مداركي دال بر ارتكاب به قتل وي در حين جنون ، گناهكار تشخيص داد. در آن زمان متهم براي مرگ سه تن از پنج كودك خود محاكمه شد.
در ماه ژانويه يك دادگاه محلي ديگر حكم اعلام شده را ملغي اعلام كرده و مدعي شد كه در زمان ارتكاب قتل فوق ، دادگاه به دنبال پاره اي از مدارك مخدوش اقدام به صدور حكم نهايي كرده است.
دادستان ديوان عالي اعلام كرد كه در صورت تشكيل دادگاه جديد ؛ متهم مجددا گناهكار شناخته خواهد شد. وي در اين خصوص گفت : متهم در زمان ارتكاب قتل به خوبي بر عواقب جرم خود آگاهي داشته و به همين دليل نمي توان به هيچ وجه او را مجنون تشخيص داد. اين اظهارات در حالي صورت مي گرد كه وكيل پرونده تا كنون چندين بار مدعي شده است كه موكلش به بيماري شديد روحي مبتلا بوده و به همين دليل مدت ها در بيمارستان رواني بستري بوده است.
همسر متهم كه در تمام طول دادگاه در كنار همسرش نشسته و همواره از او دفاع كرده بود ، پس از آن كه از وي جدا مي شود نيز ادعا مي كند كه متهم نمي تواند به اتهام قتل عمد فرزندانش محاكمه شود و آن هم به اين دليل است كه وي بر اثر افسردگي شديد متوجه عواقب جرم خود نبوده است.
به گفته بازپرس تحقيق پرونده، متهم در بيستم ژانويه سال ۲۰۰۱ ، فرزندانش را سوار بر قايق كرده و پس از مدتي آنها را كه بين يك تا سه سال سن داشتند در آب انداخته و غرق مي كند. وي پس از اين اقدام با همسرش تماس گرفته و به وي اطلاع مي دهد كه تمامي فرزندانشان را به بهشت فرستاده است.