ايرنا:سومين  جشنواره  فيلم ، عكس  و فيلمنامه  رضوي  كه  از ۱۹ آذرماه  در شهرهاي  مشهد، بيرجند و بجنورد جريان  داشت  طي  مراسمي  پايان  يافت .
مشاور هنري  رئيس  جمهور در اين  مراسم  كه  در مشهد برپا شد گفت : اين جشنواره  ما را به  ياد ائمه (ع ) مي اندازد لذا اميدواريم  بتوانيم  در اين دولت  شاهد بالندگي  چنين  فعاليتهايي  باشيم .
جواد شمقدري  افزود: حضور حضرت  امام  رضا(ع ) در دارالخلافه  مامون  پر ازچالش  و لحظات  سينمايي  است  كه  بايد مورد توجه  قرار گيرد.
در اين  مراسم  فيلم  «سرود ناتمام » كار مهدي  شاكري  به  عنوان  اثر برگزيده جشنواره  فيلم  رضوي  معرفي  شد.
در بخش  فيلم  تجربي  جشنواره  نيز تنديس  بلورين  و لوح  تقدير به  نماهنگ  «ابر و آفتاب » ساخته  هادي  فرازي ، پويانمايي  «وقت  پرواز» ساخته  سيد محمدهاشمي  و برترين  فيلم  مستند با نام  «سقف  آسمان»  ساخته  وحيد چاووشي  تعلق  گرفت .
در بخش  فيلم  حرفه اي  هيات  داوران  هيچ  نماهنگ  و پويانمايي  را شايسته دريافت  جايزه  تشخيص  نداد اما رتبه  سوم  فيلم  مستند به  فيلم  «در وادي  عشق»  ساخته  عباس  يارعلي  تعلق  گرفت .
همچنين  جايزه  رتبه  دوم  فيلم  مستند به  فيلم  «بركت»  از مهدي  دستمالچيان  تعلق  گرفت .
جايزه  رتبه  نخست  اين  بخش  هم  به  فيلم  «سرود ناتمام » ساخته  مهدي  شاكري  تعلق  گرفت .
در بخش  داستاني  نيز هيات  داوران  هيچ  فيلمي  را حايز رتبه  نخست  و دوم  تشخيص  نداد اما جايزه  رتبه  سوم  اين  بخش  به  فيلم  «زاير» ساخته  روح الله حجازي  تعلق  گرفت .
همچنين  جايزه  ويژه  شهرداري  مشهد با عنوان  شهروند نمونه  به  فتح الله قاسمي  كه  بخشهايي  از زندگي  او در فيلم  «سرود ناتمام»به  تصوير كشيده  شده  بود تعلق  گرفت .
جايزه  ويژه  مخاطبان  سومين  جشنواره  فيلم ، عكس  و فيلمنامه  رضوي  نيز به  فيلم  «سقف  آسمان»  ساخته  وحيد چاووشي اهدا شد .
فيلم «خادمين حرم» آماده نمايش شد
مجيد مجيدي، كارگردان سينماي ايران، فيلم مستند سي دقيقه اي با موضوع خادمين حرم حضرت امام رضا( ع ) را آماده نمايش مي كند.
به گزارش ايسنا، تدوين اين فيلم مستند توسط سهراب خسروي به پايان رسيده و محمدرضادلپاك كار صداگذاري آن را آغاز كرده است.
مجيدي پيش از اين گفته بود: احتمالا اين مستند براي نمايش درروز تولد امام رضا(ع) در نظر گرفته شده و چون اين مستند به آستان قدس رضوي اهدا شده آنها درباره چگونگي نمايش آن تصميم مي گيرند.
آدمهاي مختلفي از استاد دانشگاه گرفته تا افرادي ديگر در ميان خادمان حرم امام رضا(ع) وجود دارند كه اين براي مجيدي بسيار جالب بوده است.
تدوين اين فيلم با نظارت خودمجيدي به صورت همزمان با فيلمبرداري آغاز شده بود.
مجيدي فيلمبرداري اين فيلم مستند را در سه قسمت انجام داده بود.
اول دي ماه كتاب هاي برگزيده رضوي معرفي مي شوند
نخستين جشنواره سراسري انتخاب كتاب سال رضوي، روز اول دي ماه سال جاري با حضور مؤلفان، محققان، شاعران و كوشندگان ادبيات ديني و مذهبي در مشهد مقدس برگزار خواهد شد. حميدهنرجو، سرگروه داوري بخش شعر و مشاور علمي اين جشنواره در گفت و گويي با همشهري، داوران اين جشنواره را به اين شرح اعلام كرد: راضيه تجار، محمد ميركياني (سرگروه بخش داوري داستان)، محسن پرويز، اميرحسين فردي، عرفان نظر آهاري، رضا اسماعيلي و حميد هنر (سرگروه داوري شعر).
وي اعلام كرد: اين جشنواره ملي كه براي نخستين بار برگزار مي شود، گروه سني جوانان و آثار تأليفي، شعري و تحقيقي آنان را با موضوع زندگي و شخصيت والاي امام رضا (ع)، هشتمين امام و پيشواي مسلمانان جهان مد نظر قرار داده است. سرگروه بخش شعر جشنواره در ادامه به مراحل مختلف داوري اشاره كرد و گفت: داوري در سه مرحله انجام شد كه مرحله اول برعهده شاعران و نويسندگان بومي بوده و مرحله دوم و سوم را هيأت داوري هفت نفره اي متشكل از شاعران و نويسندگان معاصر برعهده دارند.
وي هدف اصلي جشنواره را شناخت و معرفي بهترين آثار منتشرشده درباره امام رضا (ع) براي جوانان و نوجوانان عنوان كرد.
برترين هاي «كبوتر حرم»
معرفي شدند
نخستين جشنواره داستان هاي كوتاه ديني با عنوان «كبوتر حرم» با معرفي نفرات برتر به كار خود پايان داد.
در بيانيه هيأت داوران اين جشنواره آمده است: در نخستين جشنواره داستان هاي كوتاه ديني علاوه بر معيارهاي محتوايي و تكنيكي سه اصل ارتباط بيشتر موضوع داستان ها با موضوع جشنواره زبان و ساختار داستان و پيوند آن با محتوا و توانايي داستان در برقراري ارتباط با مخاطب و انتقال مفاهيم و احساسات روحاني و معنوي مورد نظر قرار گرفته است.
بر اين اساس، داستان هاي «كبوترانه مي خواهمت» نوشته آمنه منتظمي، ضياء از كرج و «سرود باران» از كامران شرفشاهي عناوين اول و دوم را كسب كردند. همچنين آثار «سپيدبال» نوشته اعظم ايراني و «وعده» اثر طيبه رئيسي مشتركاً سوم شدند.

گروه ادب و هنر: شهرام ناظري كه اين روزها به اتفاق فرزندش در سالني ۳۵۰۰ نفري در آمريكا كنسرت مي دهد، تازه ترين آلبوم خود را نيز با عنوان «لوليان» به بازار موسيقي عرضه كرده است.
اين اثر همانند ديگر كار ناظري با گروه دستان و حميد متبسم، تجربه هاي وي در تلفيق ريتميك آواهاي بدون شعر در موسيقي آوازي و تصانيف است. آثار گروه دستان از فضايي ريتميك، با توجه به ساختار موسيقي سنتي بهره مي برد و اين گروه پنج نفره كه همگي آنها در غرب زندگي مي كنند در كنار گروه استاد شجريان نقشي جدي در معرفي موسيقي سنتي ايران به جهانيان داشته اند.
گروه دستان تابستان سال گذشته نيز اجرايي در ايران داشتند و همزمان اثري را نيز با خوانندگي صديق تعريف ضبط كرده اند كه هنوز سرمايه گذاري براي خريد و عرضه عمومي اين اثر پيدا نشده است.
درگروه دستان، سعيد فرج پوري (كمانچه)، حسين بهروزي نيا (بربط) پژمان حدادي (تنبك)، بهنام ساماني (دف و دايره) و حميد متبسم (تار و سه تار) مي نوازند.

فاطمه معتمدآريا بازيگر سينماي  ايران ، بهترين  بازيگر زن  در پنجمين  فستيوال  كارا فيلم  در شهر بندري  كراچي  پاكستان  انتخاب  شد.به  گزارش  ايرنا، پنجمين  فستيوال  كارا فيلم  با حضور ۱۵۰ فيلم  از كشورهاي  ايران ، پاكستان ، هند، پاكستان ، انگلستان ، فرانسه ، آلمان ، اسپانيا و ديگر كشورها به  مدت  ۱۰ روز در شهر كراچي  برگزار شد.فيلم  گيلانه  با بازيگري  معتمدآريا در اين  فستيوال  در بخش  مسابقه شركت  داشت . معتمد آريا هديه  خود را از ارتشبد پرويز مشرف  رئيس  جمهوري  پاكستان دريافت  كرد.
در آيين  دريافت  لوح  برترين هاي  اين  فستيوال ، وزير اطلاع رساني  و تبليغات دولت  فدرال ، مقامهاي  محلي ، برگزاركنندگان  و ميهمانان  حضور داشتند.
فيلم  گيلانه  در شهر بندري  كراچي  در حال  اكران  است .

تا چشم كار مي كرد بيابان بود. در جاده خاكي بدنبال يافتن توتستان به راه افتاديم. دقايقي بعد از دور درختهاي توتستان را يافتيم. كه در آن دل كوير زيبائي خاصي به آنجا داده بود، نسيم در ميان شاخه هاي درختان مي وزيد. در باغ باز بود. بوي نعنا كنار جويبار فضا را عطرآگين كرده بود. درختهاي سيب و گيلاس و آلبالو و همچنين تاكستان انگور در باغ خودنمائي مي كرد. نگاهي به اطراف انداختم تا كسي را ببينم، نوشته اي بر روي ديوار دو اطاق كنار باغ توجهم را جلب كرد. بر روي ديوار نوشته شده بود: دزد محترم به خودتان زحمت ندهيد داخل اطاق چيزي براي بردن پيدا نمي شود اگر واقعاً محتاج هستيد با شماره تلفن زير تماس بگيريد، بنده در خدمتتان هستم هر كمكي كه از دستم بربيايد برايتان انجام خواهم داد. لبخندي زديم و به راه ادامه داديم. صداي زمزمه دعايي از دور توجه ما را جلب كرد. جلوتر رفتيم و صدا لحظه به لحظه وضوح بيشتري پيدا مي كرد. سه نفر در كنار جويبار ايستاده و مشغول خواندن زيارت امين ا... بودند، زيارت كه تمام شد صلوات فرستادند، ما هم با آنها صلوات فرستاديم. از صداي صلوات ما متوجه حضور ما شدند، برگشتند و به ما خوشامد گفتند. دو كارگر در كنار بوته هاي سير مشغول كار شدند و پيرمرد با لبي خندان به استقبال ما آمد، ما را به چاي دعوت كرد، در كنار جويبار نشستيم سيني چاي را به گروه تعارف كرد. من استكان چاي را كه برداشتم بدون معطلي سئوال كردم: «... آقاي حسيني كفش شما را ياد چي مي اندازه؟»
لبخندي زد و گفت: «خب كفش براي پياده روي خيلي خوبه ،كفش براي كار، براي اينكه پا راحت باشد خيلي خوبه» و مرتب لبخندي مي زد.
انگار منظور مرا فهميده بود ولي نمي خواست بصراحت بگويد: گفتم: «خب اينا كه خيلي معموليه، ديگه شما رو ياد چي مي اندازه؟» كمي به فكر فرو رفت سرش را پائين انداخت و انگشت دستش را به روي زمين به حركت در آورد قطره اي اشك از گونه اش سرازير شد و با لهجه شيرين مشهدي گفت: «كفش  مورو ياد زيارت مي اندازه ياد زائر آقا امام رضا(ع) يياد كفشداري حرم آقا مي اندازه» . گفتم «براي چي؟» گفت: «خب مو كفشدار زائر آقا هستم.» پرسيدم چند ساله؟ گفت ۱۴ ساله كه آقا به من اين توفيق رو داده كه خادم زائرش باشم. پيرمرد حال خوبي داشت. گفتم براي ما تعريف كن كار اصلي شما چيه و هفته اي چند روز براي كفشداري حرم ميري؟ گفت، كارمو كه معلومه كشاورزم، هفته اي يكبار ۱۲ ساعت براي كفشداري ميرم. اصلا به عشق كفشداري آقا، هفته ها و ماهها و سالهارو مي گذرونم به عشق آقا كشاورزي مي كنم، اين باغ رو كه مي بيني همش به عشق آقا امام رضا(ع) است مخصوصا اين بوته هاي انگور، آخه آقا انگور خيلي دوست داشتند، موقع محصول انگور بخش زيادي از آنها رو براي زائرين آقا مي برم. توتستان تو جاده رو كه به طول سه كيلومتر همه رو خودم كاشتم وقف آقا امام رضا(ع) كردم. اصلا من زندگي مي كنم به عشق آقا و بعد سرش را دوباره پائين انداخت. در همان دقايق اوليه كه كنار او قرار گرفتيم كاملا اين عشق در چهره و كلام او موج مي زد، همه وجود او عشق امام رضا بود.به سختي حرف مي زد مدام بايد از او سئوال مي كردم تا كلمه اي حرف از او بيرون بيايد. گفتم از كفشداري برايم بگو، از زائرين، از اينكه كفشهاي زائر را مي گيري چه احساسي داري، اگر كفش تميز يا كثيف و غبارگرفته و مندرس باشد تا كفشي كه تميز است، چه رابطه اي با آنها داري آيا در طول سال برايت اين كار عادي نشده؟ نفس عميقي كشيد و گفت. هر بار كه به كفشداري ميرم انگار كه بار اول اومدم مثل همه زائرهاي آقا كه از راه دور اومدن براي زيارت آقا ما براي گرفتن كفش زائر در كفشداري حرم با دوستان رقابت مي كنيم. هر چقدر كه كفش بيشتر مي گيريم خوشحال تر و راضي تر هستيم.
هر چقدر هم كه كفش مندرس تر و غبارگرفته تر باشد نزد ما عزيزتره. البته كفشهاي نو و تميز هم براي ما عزيزه ، ولي كفشهاي غبارگرفته براي ما لذت بيشتري داره. آخه اون كفشها از راه دور اومدن .بيشتر هم كشاورزها هستن .سنتي هم بين اهل دل هست كه چند كيلومتر به مشهد مقدس مانده از اتوبوس پياده ميشن و مسير ۵ تا ۱۰ كيلومتر ،بعضي وقتها اگر هوا مناسب باشد تا ۳۰ كيلومتر زائر به احترام آقا پياده طي مسير مي كند تا به حرم برسد، اونوقت اون كفشها براي ما از ارزش و منزلت خاصي برخورداره، با لبخندي توأم با حس غريبي مي گفت:كفش اين زائر پياده كشاورز رو با دستمال پاك كني خيلي قيمت داره، بعد غبار اون كفش و جمع مي كنيم آخه اون غبار خيلي مقدسه. مي گفت: حاصل همه عمر من و سرمايه زندگي من ۲ كيلو خاك غبار كفش زائر آقا امام رضا(ع) است. با تعجب گفتم خب اين خاك رو مي خواي چيكار كني؟ لبخندي زد و گفت اون خاك رو توي پلاستيك در صندوقچه خونه گذاشتم و وصيت كردم كه روزي كه سفر به جهان اصلي كردم اون خاك رو داخل قبر من پهن كننده و بدن مرا بر روي آن خاك قرار بدن. مي گفت. فصل زمستان رو خيلي دوست دارم چون عمدتا كفش زائر خيس و گِليه. رونق كار كفشداري تو زمستونه. بعضي وقتها دلم مي خواد فرصت داشته باشيم تا بتونم همه كفشها رو قشنگ خشك و تميز كنم، وقتي زائر از زيارت آقا برمي گرده كفش خوب و مرتب تحويلش بدم، وقتي رضايت رو تو چهره زائر آقا مي بينم. همه وجودم پر از عشق ميشه، البته در يك كلام كار كفشداري حرم آقا كار عشق و همه آرزوي من اينه كه در طي اين سالها يه روزي كفش آقا امام زمان(عج) بدست من رسيده باشد. دوباره چشمانش از اشك پر مي شود، بغض گلويش را مي گيرد و ديگر قادر به ادامه سخن نيست.

پايدار در معيارهاي ملي
هدايت الله بهبودي
هر پديده اي كه از جنبه  گروهي يا سليقه اي خارج شود و شكل و شمايل ملي به خود بگيرد، ارج و قرب مي يابد. يعني بايد بيابد. روزنامه همشهري براي من سالهاست كه سر و شكل يك روزنامه ملي را دارد. با اين كه در اسم از آن شهرداري است، و در اين دو سه سال اخير دو سه بار دست به دست شده، اما معيارهاي ملي اش با وجود سليقه هاي موسمي وزيده بر آن، پايدار مانده است.
ما هنوز از رويارويي هاي قبيله اي در امر كشور داري رنج مي بريم و نيز در حوزه فرهنگ. هنر رفقاي جديد راه يافته به اتاق مديرمسئولي و سردبيري همشهري آن است كه همچنان پرچم معيارهاي ملي را برافراشته نگه دارند. روزنامه زمين خورده، كم نداريم. آرزو مي كنم صفحات مياني جان تازه تري بگيرد و غير از جذابيت آگهي هاي جاخوش كرده در نيم تاي پايين، آن بالا هم ميزبان خوبي براي چشمان خوانندگان خود باشد.

حمله به بيمارستان در مشهد
با فرارسيدن محرم سال ۱۳۵۷ ش و اوج گيري نهضت اسلامي و در زماني كه راهپيمايي هاي ميليوني و سراسري مردم، تمام كشور را فرا گرفته بود، طرفداران رژيم شاهنشاهي با حمايت چماقداران و عوامل مزدور ساواك در بسياري از شهرها به مقابله با مردم پرداختند. اين حركات به ويژه بعد از تظاهرات ميليوني تاسوعا و عاشوراي حسيني آن سال نمود بيشتري پيدا كرد. در ۲۳ آذر ،۱۳۵۷ عوامل ساواك با حمايت نيروهاي انتظامي، وارد بيمارستان امام رضا (ع) در شهر مشهد مقدس شدند. آ نان در ابتدا با سرنيزه و چماق، به اتومبيل هاي پزشكان بيمارستان آسيب وارد كرده، سپس با تيراندازي وارد بخش اصلي بيمارستان شدند. آنها بدون توجه به بيماران بستري، هرچه را در سر راه خود ديدند شكستند كه در جريان اين حمله تعدادي از بيماران نيز از ترس دچار حمله قلبي شدند. همچنين در اين حمله دو كودك از شدت جراحات جان سپردند و هجده نوزاد نيز زخمي شدند. با انتشار اين خبر، مردم مشهد خود را به بيمارستان رساندند و زد و خورد بين مردم و نيروهاي ساواكي آغاز شد. پس از اين حمله، اعضاي نظام پزشكي در محكوميت اين تهاجم، ضمن انتشار اعلاميه اي، تعطيلي كليه بيمارستان هاي شخصي و مطب را اعلام نموده و در محل بيمارستان تحصن كردند.
روز جهاني كودك و تلويزيون
امروزه وسايل ارتباط جمعي، نقش مهم و تعيين كننده اي در روابط بين جوامع و گروه هاي موجود در آنها دارند و به ميزان زيادي در هدايت و جهت دهي افكار عمومي سهيم هستند. در اين ميان، تلويزيون به عنوان رسانه اي ديداري و شنيداري، با حضور بلامنازع خود در خانه ها، بيشترين تاثير را روي خانواده ها به ويژه كودكان و نوجوانان مي گذارد. با ورود تلويزيون به خانه، خانواده بعد جديدي يافته، آن را از محلي صرفا براي استراحت، صرف غذا و... خارج كرده و به سازماني تبديل نموده كه مي توان در آن آموخت، جهان را تماشا كرد و نيازهاي فرهنگي را برآورده ساخت. افزايش  آگاهي كودكان در زمينه هاي گوناگون، تشويق كودكان به كارهاي خوب با نمايش دادن مهرباني، سخاوت و...، گسترش برنامه هاي آموزشي، ايجاد دوستي و محبت، ترويج و آموزش ارزش هاي اجتماعي و ديني، معرفي روش هاي دوست يابي و حفظ دوستي، ايجاد حس مسئوليت در كودكان، جلوگيري از رفتار خودخواهانه كودكان با به تصويركشيدن رفتارهاي جامعه گرايانه و غيره، ازجمله كاركردهاي مثبت تلويزيون است كه همه روزه درحال انجام آن مي باشد. در كنار اين موارد مثبت، كاركردهاي منفي اين رسانه همگاني نيز در خور تامل و تفكر است. روز جهاني كودك و تلويزيون، تلاشي است براي پيونددادن مثبت بين كودكان جهان با اين جعبه جادويي و زمينه اي براي ارتباط بيشتر اين دو با هم. مسئولان و تهيه كنندگان تلويزيون، هميشه بايد درنظر داشته باشند كه برنامه هايي كه ويژه كودكان ساخته مي شود، به صورت الگو در بين مخاطبان طرح خواهد شد و ممكن است تاثيرات فراواني برجاي نهد. از اين رو، كوشش درجهت تاثير مثبت نهادن در كودكان با ساخت برنامه هاي آموزنده، امري ضروري و اجتناب ناپذير است.

نخستين نشست تشكيل بنياد مرتضي مميز براي تببين اهداف و استراتژي برگزار شد. به گزارش ايسنا، بنياد مميز كه بر مبناي وصيت پير گرافيك ايران در حال تشكيل است تا ۱۵ دي ماه سال جاري هم زمان با چهلمين روز درگذشت استاد و پايه گذار گرافيك دانشگاهي ايران، اهداف، اصول و استراتژي كلي خود را تبيين و اعلام خواهد كرد.
بر اساس وصيت مرتضي مميز، افسانه مميز، شاپور منوچهري، آيدين آغداشلو، عباس كيارستمي، ابراهيم حقيقي، مصطفي اسداللهي و امرالله فرهادي هيات امناي اين بنياد را تشكيل داده اند. در حال حاضر از سوي منوچهري - وكيل خانوادگي مميز - مراحل قانوني ثبت بنياد يادشده در حال پي گيري است. فرهادي در اين باره توضيح داد: فراخواني براي آثار پراكنده  استاد مميز داده خواهد شد و از آن جا كه وي هميشه كارها، آثار، يادداشت ها و غيره را به دقت آرشيو مي كرد، اكنون۶۰ تا۷۰ درصد كارها انجام شده و محفوظ است.

شهردار تهران گفت : قرارداد مشاركت شهرداري تهران در بازسازي سينما آزادي با سازمان تبليغات اسلامي به زودي منعقد مي شود.
محمدباقر قاليباف در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان با بيان اين مطلب افزود: يكي از توافقاتي كه با سازمان تبليغات اسلامي و شهرداري تهران انجام شده، بحث بازسازي سينما آزادي است.
وي با بيان اين كه اميدواريم تا قبل از پايان سال توافق نامه منعقد شود، افزود: اكنون كارشناسان هر دو سازمان در حال بررسي پيش نويس قرارداد هستند كه بعد از امضاي توافق نامه كار اجرايي بازسازي آغاز مي شود.شهردار تهران به ركود توسعه سينماهاي تهران اشاره كرد و افزود: شهرداري تهران سعي كرده است تا با دادن لايحه اي به شوراي اسلامي شهر تهران بخش خصوصي را با دادن مزايا در ساخت مكان هاي فرهنگي و سينما فعال كند.
قاليباف گفت: امتيازها بنا به مناطق مختلف متفاوت است و هركسي چند سالن سينما به متراژهاي مختلف ايجاد كند مي تواند درصدي از متراژ را به بخش تجاري اختصاص دهد.
سينما آزادي كه در خيابان شهيد بهشتي واقع است در سال ۱۳۷۶ به دليل سانحه آتش سوزي تخريب شد.

جمله اي توي مشق خط، الگوست:
«ادب مرد، به ز دولت اوست»
گفته ايضا حكيم نامي روم:
بي ادب، شد ز لطف حق، محروم
اگر آرام يا جلب باشد
بچه بايد كه با ادب باشد
نرود مطلقا كنار اجاق
نكند ورجه ورجه دور اتاق
نكند ظهر، با سعيد و امير
توي سوراخ قفل مردم، قير
نشكند فيلتر «مسنجر» را
قفل رمز و كد «رسيور» را
پيش مادر _ پدر، شب از كلكي
نزند خويش را به خواب، الكي!
بچه با ادب، زپرتي نيست
تنبل و بي حيا و قرتي نيست
بچه وقتي كه با ادب باشد
توي قندان نمك نمي پاشد
نخورد هيچ، بي هماهنگي
چك و پس گردني و اردنگي
توي قنداقه تا زمان بلوغ
نكند خانه را شلوغ و پلوغ
بي خود و بي جهت نمي خندد
نخ به پاي مگس نمي بندد
موقع صرف شام و وقت ناهار
ساكت و بي صداست چون ديوار
نرود مثل خرس «كوآلا»
از سر و كول مادرش بالا
مي زند بعد جوك، فقط لبخند
نكند خنده با صداي بلند
گرچه محبوب و نازنين و تك است
بچه با ادب چه بي نمك است!