با ابتكار يك ايراني در تهيه ، تنظيم و نشر اخبار علمي:
اينشتين دنباله درآورد
اينشتين وقتي هنوز دنباله نداشت در هيچ اثر علمي و غير علمي اعم از كتاب، مجله، روزنامه، اينترنت و ... هيچ اثري از چنين معمايي وجود ندارد
ياوه، پيچ وخم هاي شگفت آوري دارد
حاشيه نشينان علم، خود را گاليله هايي مي پندارند كه دليرانه با جزميات علم معاصر به نبرد برخاسته اند و انقلاب علمي به پا كرده اند
|
|
گروه دانش و فن آوري: اخبار ساعت 22:30، شبكه دوم سيما: كشف راز معماي مدال هاي اتمي آلبرت اينشتين، آن هم پس از نيم قرن، بهت و حيرت دانشمندان را برانگيخت. بهاره كمالي سروستاني، 25 ساله و دانش آموخته رشته مديريت بازرگاني كه تحقيق در زمينه علم شيمي را به خاطر علاقه پيگيري مي كند، پس از سه سال تلاش پيگير موفق شد مدال هاي اتمي مدنظر اينشتين را طراحي و توجيه كند. آلبرت اينشتين مدال هاي اتمي را به عنوان بنيادي ترين ذرات اتمي كه در شيمي پايه نيز به عنوان نگه دارنده چهار ذره اصلي اتم محسوب مي شود توجيه و بسياري از خواص اين ذرات را تشريح و همچنين كاربردهاي آن را پيشگويي كرد. اينشتين در سال 1948 بر اين باور بود كه چون قدرت انرژي اتمي مهار نشده است، براي مهار شدن انرژي هسته اي نياز به شناسايي ذارت نگه دارنده هسته اتم است. او معتقد بود مي شود با مهار كردن انرژي هسته اي ماشين هاي پرنده اي طراحي كرد كه در ارتفاع 30 متري سطح زمين بتوانند پرواز كنند. روزنامه ديلي نيوز چاپ آمريكا، با انتشار مقاله بهاره كمالي سروستاني در تاريخ دهم نوامبر (نوزدهم آبان ماه) نوشته است: دانشمندان آمريكايي كه سال هاست درباره مدال هاي اتمي تحقيق كرده اند از اين كشف به عنوان بزرگ ترين تحول قرن بيست و يكم و از خانم بهاره كمالي سروستاني به عنوان ستاره دنباله دار ذهن اينشتين در ايران، ياد كرده اند.
تحليلش كن
حالا مي خواهيم با اجازه دوستانمان در بخش هاي مختلف تهيه و تنظيم خبر در شبكه هاي گوناگون داخلي به تفسير جملات بالا بپردازيم تا ذهن خواننده ناآگاه به اهميت موضوع روشن شود.
معماي 50 ساله
كشف راز معماي مدال هاي اتمي اينشتين، آن هم پس از نيم قرن .
اين جمله كاملا واضح است. ظاهرا آلبرت اينشتين نيم قرن پيش يك معما طراحي كرده و حالا پس از 50 سال از طرح آن، راز آن گشوده شده و معما حل شده. خب مبارك است. اما معما چه بوده؟ مدال هاي اتمي اينشتين معمايي كه نه تنها در هيچ كدام از كتاب ها و مقاله هاي اينشتين حرفي از آن زده نشده، بلكه حتي هيچ دانشمندي هم سخني يا حتي كلمه اي از آن نگفته و در هيچ جا، هيچ مجله، هيچ كتاب، هيچ دايره المعارفي، هيچ… خبري و ردي از آن نيست. پس اين معما از كجا آمده؟
اصل خبر را از شيراز فرستاده بودند و شايد چون در لهجه شيرازي مدار به فتح ميم گاهي مدار به كسر ميم تلفظ مي شود، شايد دوستان تهراني، در هنگام تحرير خبر، آن را اشتباها مدال شنيده اند. باز هم از مدارهاي اتمي اينشتين در هيچ جا ذكري نشده نه مقاله، نه كتاب نه اينترنت و نه… شايد اين لغت مدل بوده و بعد مدال شده. اما وقتي صداي دقيق فرد حل كننده معما را مي شنويم مطمئن مي شويم كه حداقل مدل نبوده.
نكته ديگر اين كه آلبرت اينشتين دقيقا 50 سال پيش و در 76 سالگي مرد. خيلي خوب است كه يك پيرمرد 76 ساله در آخرين روزهاي عمرش معماي بزرگ قرن را طرح كرده و در حال انجام كار فكري و علمي بوده است.
كاش اينشتين مديريت بازرگاني مي خواند
...، 25 ساله و دانش آموخته رشته مديريت بازرگاني كه تحقيق در زمينه علم شيمي را به خاطر علاقه پيگيري مي كند، پس از 3 سال تلاش پيگير موفق شد...
اين هم جمله بسيار جالبي است كه جاي تأمل بسيار دارد. به خصوص اگر كمي آشنايي با علوم روز داشته باشيد مي دانيد كه اين روزها نظريه هاي علمي را نه تنها يك نفر و دو نفر بلكه يك تيم تحقيقاتي بزرگ كه بعضا از پژوهشگران چندين دانشگاه تشكيل شده به انجام مي رسانند. در پژوهش هاي نظري از اين دست گاهي چند پروفسور تعداد زيادي پژوهشگر فوق دكترا و جماعت بسيار بيشتري از دانشجويان دكتري با هم كار مي كنند تا اين كه سرانجام به نتيجه برسند. كافي است به مقالات چاپ شده در مجله هاي معتبر علمي مراجعه كنيد و اسامي نويسندگان را زير عنوان مقاله ببينيد.
حتي بعضي از پژوهش ها ممكن است چندين سال و حتي چندين دهه طول بكشد. مثل همين نظريه وحدت نيروها كه اينشتين آن را مطرح كرد و نتوانست به نتيجه برساند. واينبرگ، عبدالسلام و گلاشو در دهه 60 و 70 تنها نيروهاي الكتريكي و هسته اي ضعيف را و بعد از آن پوليتزر و ديگران در دهه 80 نيروي هسته اي قوي را با آن ها يكي كردند. بعد از گذشت 70 سال از شروع حل مسأله، و گذشت ميليون ها نفر ـ ساعت كار هنوز در حل اساسي ترين قسمت مسأله يعني نيروي گرانش مانده ايم. جالب اين است كه اگر بخواهيم كوچك ترين قدمي براي پيشبرد تحقيقات در راستاي نيل به اين هدف برداريم بايد حداقل 8 تا 10 سال تحصيلات پيشرفته دانشگاهي در اين زمينه را طي كنيم تا تازه بفهميم بقيه در نيروي هسته اي ضعيف يا هسته اي قوي چه كرده اند يا داخل هسته اتم چه مي گذرد. تازه مساله اصلا ربطي هم به شيمي ندارد. گويا تقسيم بندي علوم هم جابه جا شده و چون اسم اتم در اين خبر ذكر شده، گمان اين رفته كه پس مربوط به علم شيمي است. اي كاش اينشتين و بسيار از بزرگان سال ها عمرشان را صرف مطالعه فيزيك نمي كردند و مديريت بازرگاني مي خواندند شايد مسائل اساسي فيزيك به جاي 50 سال و 100 سال، در عرض 2 يا 3 سال و با كار يك نفره حل مي شد.
مدل غيراستاندارد ذرات بنيادي
اينشتين مدال هاي اتمي را به عنوان بنيادي ترين ذارت اتمي كه به عنوان نگه دارنده چهار ذره اصلي اتم محسوب مي شوند توجيه كرد…
در مدل استاندارد ذرات بنيادي، اين ذرات به دو دسته اصلي تقسيم مي شوند، يكي فرميون ها كه آمار فرمي ـ ديراك بر آن ها حاكم است و از اصل طرد پائولي تبعيت مي كنند و تشكيل دهنده ماده هستند و ديگري بوزون ها كه آمار اينشتين بر آن ها حاكم است و حامل نيروهاي چهارگانه طبيعت هستند. فرميون ها خودشان دو دسته اند كوارك ها و لپتون ها كه بر حسب جرمشان طبقه بندي مي شوند. اتم ها در حالت طبيعي از پروتون و نوترون در هسته و الكترون ها كه در اطراف هسته قرار دارند تشكيل شده اند. پروتون ها و نوترون ها از كوارك تشكيل شده اند.اتم ها هم از برهمكنش الكترومغناطيسي پروتون ها در هسته (با بار مثبت) و الكترون ها در اطراف آن (با بار منفي) تشكيل مي شوند. در برهم كنش هاي الكترومغناطيسي هم، فوتون ها حامل نيرو هستند و الكترون ها را در كار هسته نگه مي دارند. اين ها همه واضح و روشن است و نه تنها سال هاست كه كشف شده بلكه به خاطر آن ها جايزه نوبل هم داده اند كه آخرين آن ها جايزه نوبل سال 2004 به پوليتزر و ديگران بود.
اينشتين حواس پرت
در سال 1948، اينشتين بر اين باور بود كه چون قدرت انرژي اتمي مهار نشده است...
افسوس، اينشتين كه در سال 1942 به روزولت نامه نوشته بود كه بمب اتمي بهتر است ساخته شود چون از تمام تحقيقات فرمي و زيلارد در دانشگاه شيكاگو باخبر بوده، چطور نمي دانسته كه فرمي توانسته پيش از آن قدرت انرژي اتمي را مهار و كنترل كند. واقعا او بعد از 6 سال همه قضيه بمب اتم را فراموش كرده بود، عجيب است. اما عجيب تر اين كه با وجود آن كه كتاب ها و آثار اينشتين اكثرا منتشر شده، اما اين باور او پيش از اعلام از تلويزيون در جاي ديگري ديده يا شنيده نشده بود.
اينشتين در اوج آسمان ها
اينشتين معتقد بود مي شود با مهار انرژي هسته اي ماشين هاي پرنده اي طراحي كرد كه در ارتفاع 30 متري زمين بتوانند پرواز كنند.
در زمان اينشتين ماشين هايي بود كه با مهار انرژي الكترومغناطيسي (واكنش هاي گرمايي كه در موتور بنزيني احتراق داخلي انجام مي شود) تا 3000 متر هم پرواز مي كردند يعني همان هواپيما. ديگر چه برسد به انرژي هسته اي كه اينشتين بيشتر از هر كس ديگري از قدرت آن مطلع بود. 30 متر!
روزنامه روزنامه
روزنامه ديلي نيوز چاپ آمريكا...
خواننده آگاه به زبان انگليسي مي داند كه ديلي يا ديلي نيوز يعني همان روزنامه يعني يكي خواسته اسم روزنامه اش را بگذارد روزنامه . خب ايرادي ندارد. اما هر چه در اينترنت جست وجو مي كنيد، اثري از روزنامه روزنامه نمي يابيد. قوي ترين موتور هاي جست وجوي اينترنتي هم نزديك ترين اسمي را كه پيدا مي كنند، LA DailyNews و
Ny DailyNews است كه به ترتيب يعني روزنامه لس آنجلس و روزنامه نيويورك. ما كه چيزي از اين روزنامه روزنامه پيدا نكرديم كه شبيه لوگو روزنامه اي باشد كه در تلويزيون ديديم.
همه خوابند
انتشار مقاله اي در دهم نوامبر (نوزدهم آبان ماه)...
در حالي كه اين مقاله در دهم نوامبر در روزنامه معتبر روزنامه يا همان ديلي نيوز چاپ شده، در هيچ جاي ديگري خبري از آن نيست. نه از مجله هاي بسيار معتبر علمي و نه از مجله هاي ISI و نه حتي از مجله هاي علمي عامه كه خودم شخصا در دو ماه اخير اكثر آن ها مثل New Scientist، Focus، Nature، American Scientific و... را دقيق ورق زده ام، بيچاره اين مقامات علمي كشور كه اين همه سفارش مي كنند كه فقط مقالات چاپ شده در مجله هاي فهرست ISI پذيرفته است، اما بزرگ ترين معماي قرن را نه در يك مجله ISI و نه حتي در يك مجله علمي عامه فهم هم نمي توان يافت و بايد براي پيدا كردن آن سراغ روزنامه روزنامه رفت.
در پايان از همه علاقه مندان به علم و پيشرفت علمي كشور مي خواهيم كه نام و نام خانوادگي ستاره دنباله ذهن اينشتين در ايران را با هر املايي كه خواستند، در اينترنت جست و جو كنند تا اگر چيزي از ستاره شهير تازه طلوع كرده آسمان دانش شرق يافتند، ما را هم بي نصيب نگذارند چون ما كه چيزي پيدا نكرديم. نقطه شروع هم مي تواند همان جايي باشد كه ادعا كردند كه صحت مقاله را پذيرفته يعني انجمن شيمي آمريكا با آدرس اينترنتي:www.acs.org
|