گروه ادب و هنر: درحالي كه دفترچه سياستهاي جشنواره موسيقي فجرسال گذشته، از يك ماه مانده به شروع جشنواره در اختيار رسانه ها قرار گرفته بود،  امسال و تاسه روز مانده به شروع جشنواره موسيقي فجر هنوز مشخص نيست كه اجراهاي جشنواره با حضور چه گروههايي به انجام مي رسد.گزارش همشهري حاكيست كه به جز بخش پژوهش كه چند روز قبل در ميزگردي با حضور چهره هاي شناخته شده موسيقي، و نه پژوهش موسيقايي، برگزار شد، كنفرانس اصلي خبري قرار است فردا برگزار شود. اين تأخير از تكميل شدن دير هنگام جدول برنامه ها خبر مي دهد كه با توجه به شكل گيري دبير خانه اين جشنواره در روزهاي مياني آذر ماه چنين تأخيري امري پذيرفتني است. به نظر مي رسد همانند سالهاي گذشته گروههاي اركستري شناخته شده اي چون، اركستر ملي به رهبري فرهاد فخرالديني، اركستر سمفونيك تهران به رهبري لوريس چكناوريان، اركستر موسيقي نو به رهبري عليرضا مشايخي، در اين جشنواره هم به اجراي برنامه بپردازند. در اركستر ملي البته خواننده هميشگي اش، عليرضا قرباني، غايب خواهد بود و به جاي وي سينا سرلك و نيز فاضل جمشيدي خواهند خواند. ضمن آنكه قرباني خود با گروه خورشيد، به سرپرستي و آهنگسازي مجيد درخشاني در اين جشنواره به اجراي برنامه مي پردازد. گروهي كه پرحجم ترين آنسامبل موسيقي سنتي تا به امروز را به خود اختصاص داده است. درميان چهره هاي شناخته شده موسيقي سنتي بايد از حسام الدين سراج و نيز عبدالحسين مختاباد و كيوان ساكت، داريوش پير نياكان و حميد رضا نوربخش و چند چهره ديگر ياد كرد كه در چند سال اخير پاي ثابت جشنواره موسيقي فجر بوده اند. دبيري اين جشنواره به مانند دو دوره گذشته بر عهده دكتر حسن رياحي است، چهره اي كه بسياري از اهل موسيقي گمان مي كردند با دبيري وي اتفاقي مبارك در جشنواره موسيقي فجر رخ خواهد داد، اما جشنواره هاي ۱۹ و ۲۰ نشان داد كه سازنده سرود جمهوري اسلامي، نتوانسته انتظارات اهل موسيقي را برآورده سازد و نشان دهد كه در دو جشنواره پيشين در پي دستيابي به چه اهدافي بوده است و دراين جشنواره چه هدفهايي را دنبال مي كند.در جشنواره امسال موسيقي فجر ۱۳۰ گروه تقاضاي شركت در جشنواره را داشتند كه با توجه به بودجه جشنواره، پيش بيني مي شود، نيمي از اين گروهها توفيق حضور در جشنواره امسال را نيابند. جشنواره امسال بخش ويژه اي هم دارد كه به بزرگداشت استاد مؤذن زاده اردبيلي اختصاص دارد.

ايسنا: سيزدهمين دوره جايزه جهاني كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در دو حوزه مطالعات اسلامي و مطالعات ايراني هم زمان با دهه مبارك فجر، بهمن ماه سال جاري در تهران برگزار مي شود.
بنا بر اين گزارش، شناسايي و معرفي آثار برتر در حوزه هاي مطالعات اسلامي و ايراني منتشرشده در كشورهاي خارجي و تجليل و تكريم از پديدآورندگان اين آثار، از اهداف جايزه جهاني كتاب سال ايران است.
همچنين امسال نيز هيات داوران متشكل از استادان حوزه و دانشگاه به همراهي جمعي از صاحب نظران فرهنگي در رشته هاي مختلف، برترين آثار سال ۲۰۰۴ ميلادي را شناسايي و مورد ارزيابي قرار داده اند كه در مرحله اول، ۸۳۰ اثر به زبان هاي انگليسي، فرانسوي، ايتاليايي، روسي، عربي، تايي، يوناني، ژاپني و چك انتخاب شد و سپس از ميان اين تعداد برترين آثار به مرحله نهايي راه يافتند.

گروه ادب و هنر: بليت هاي بيست و چهارمين جشنواره بين المللي فيلم فجر از بيستم تا بيست و ششم دي ماه سال جاري پيش فروش مي شود.
به گزارش روابط عمومي جشنواره فيلم فجر، هنرمندان، نمايندگان رسانه هاي گروهي، دانشجويان، و نمايندگان وزارتخانه ها ،نهادها و سازمان ها مي توانند در روزهاي تعيين شده به سينما فلسطين مراجعه كنند.بر پايه اين گزارش روز سه شنبه بيستم دي ماه از ساعت ۹ تا ۱۶ به هنرمندان و دست اندركاران سينما (با ارائه كارت صنفي) اختصاص يافته است.
همچنين روز چهارشنبه بيست و يكم دي ماه از ساعت ۱۰ تا ۱۷ نيز به نمايندگان رسانه هاي جمعي و مطبوعات اختصاص دارد.
دانشجويان مي توانند روزهاي پنج شنبه بيست و دوم و شنبه بيست و چهارم دي ماه جاري از ساعت ۸ تا ۱۶ به سينما فلسطين مراجعه كرده و با ارائه كارت دانشجويي بليت هاي مورد نظر خود را با ۲۰ درصد تخفيف خريداري كنند.
روزهاي يكشنبه بيست و پنجم دي ماه از ساعت ۹ تا ۱۶ و دوشنبه بيست و ششم دي ماه از ساعت ۹ تا ۱۴ نيز براي نمايندگان وزارتخانه ها، نهادها، ارگان ها و سازمان هاي مختلف (با ارائه معرفي نامه معتبر) در نظر گرفته شده است.همچنين همزمان با پيش فروش بليت جشنواره ،نشريه شماره صفر اين رويداد با بخش هايي چون جدول برنامه ها، مروري بر بخش هاي مختلف، معرفي داوران و هيات هاي انتخاب، معرفي سينماها، نحوه پيش فروش، نظرگاه مدير جشنواره، معرفي مراسم افتتاحيه و بزرگداشت ها، عرضه مي شود.بيست و چهارمين جشنواره فيلم فجر از ۳۰ دي تا ۱۰ بهمن در تهران برگزار مي شود.

گروه ادب و هنر: مراسم تشييع جنازه شاعر بزرگ ترك زبان مرادعلي قريشي متخلص به قافلانتي ديروز برگزار شد و وي در گلزار شهداي يافت آباد تهران آرام گرفت.
به گزارش همشهري، مرادعلي قريشي كه به هنگام مرگ ۷۲ سال داشت، از شاعران مردمي و معروف آذربايجاني بود كه بر روي بسياري از اشعار و ترانه هاي وي عاشيق ها و آهنگسازان محلي، موسيقي ساخته بودند. وي زندگي بسيار ساده اي داشت و با كارگري روزگار مي گذراند ولي در تمامي محافل و انجمن هاي هنري، از جايگاه خاصي برخوردار بود، به  طوري كه علاوه بر عضويت در انجمن ادبي ساهر در تهران، در بسياري از انجمن هاي ادبي ديگر نيز شركت مي كرد. از قافلانتي سه اثر مستقل كه شامل اشعار وي است، در سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي منتشر شده است. همچنين آثار وي، تقريباً در تمامي مطبوعات تركي ۲۷ سال اخير چاپ شده است.
در مراسم تشييع پيكر اين شاعر، ده ها تن از شاعران و نويسندگان آذربايجاني حاضر بودند. مراسم ختم قافلانتي، فردا، از ساعت ۲ تا ۴ عصر در مسجد اميرالمؤمنين يافت آباد (خيابان ميرهاشمي) برگزار خواهد شد.

حكايتي از حضرت آدم عليه السلام
در خبر آمده است كه آدم(ع) روزي نشسته بود، از فرزندان فرزندان وي، طفلي پاي بر پهلوي آدم(ع) نهاد و چون نردبان برآن برآمد و بر كتف وي نشست و به زير مي آمد يكي گفت: يا آدم! اين طفل بازي مي كند و تو نگه مي كني. گفت: هيچ نمي يارم گفت كه من در پيش يك حركت بكردم ملك بهشت در سر آن كردم و مي ترسم كه اگر سخني گويم وبال من شود.
حكايات تاريخي _ محمودبن احمد طوسي

ايسنا: يك عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي از افزايش قابل توجه بودجه بخش فرهنگي مرتبط با وزارت ارشاد در لايحه دولت خبر داد.
اميررضا خادم نماينده مردم تهران افزود: با رايزني ها و صحبت هاي صورت گرفته با سازمان مديريت و برنامه ريزي، بخش فرهنگي مرتبط با وزارت ارشاد در بودجه ۸۵ رشد قابل توجهي دارد كه سينما و تئاتر هم در اين بودجه لحاظ شده است.
اين نماينده مجلس هم چنين ابراز اميدواري كرد تا با جلساتي كه با مسئولين وزارت ارشاد خواهند داشت، نگاه مهربانه تري به بخش سينما و تئاتر در بودجه ۸۵ داشته باشند.

اعتراض به كشف حجاب
در پي توطئه استعمار در مبارزه با فرهنگ غني  اسلام، عاملان استعمار در كشورهاي اسلامي، همزمان اقدام به اعمال مشابهي نمودند. «امان الله خان» در افغانستان، «مصطفي كمال آتاتورك» در تركيه و «رضاخان پهلوي» در ايران ماموريت يافتند با مظاهر اسلام مخالفت و مبارزه كنند. استعمارگران دريافته بودند كه مستقيماً نمي توانند مسئله كشف حجاب را مطرح كنند لذا بهتر ديدند ابتدا از تغيير لباس مردان شروع كنند زيرا اين كار دو نتيجه داشت. اول اين كه ذهن و روح جامعه را نسبت به تغييرات عمده كه جزو آداب و رسوم اجتماعي به شمار مي رفت آماده سازد و دوم اين كه، نحوه عكس العمل اقشار مختلف مردم را بسنجد. دراين راستا رضاشاه با مطرح كردن تغيير لباس و كلاه اروپايي (شاپو)و متحدالشكل كردن لباس مردان ،اقدام به تغيير لباس اسلامي و كشف حجاب بانوان نمود. وي اين عمل شنيع را از خانواده خويش آغاز كرد و سپس به كل جامعه سرايت داد. نخستين گروهي كه به اين كاروان ضداسلامي پيوست، خانواده وزيران و دست اندركاران نظام استبدادي بودند. در نهايت علي رغم مخالفت هاي فراوان مردم مسلمان و علما و نيز وقوع حادثه خونين مسجد گوهرشاد مشهد در اعتراض به كشف حجاب، رضاخان در هفدهم دي ماه ۱۳۱۴ ش، در جشن فارغ التحصيلي دانشسراي مقدماتي دختران در تهران، قانون كشف حجاب زنان را به طور آشكار آغاز نمود و خود به اتفاق همسر و دخترش كه بدون حجاب بودند در اين جشن شركت كرد.
ماموران رضاخان در راستاي اجراي اين قانون، شب و روز در كوچه ها و خيابان ها گشت مي زدند و هر جا زن باحجابي را مي يافتند با خشونت با او برخورد نموده، چادرش را برمي داشتند و مردان را مجبور مي كردند تا زن هايشان را سر برهنه به خيابان ها و مجالس ببرند. با اين همه، عده زيادي از زنان مسلمان، با به جان خريدن همه خطرات و تحقيرها، تا پايان حكومت رضاخان و پس از آن حاضر به ترك حجاب خود نشدند و با مقاومت، افتخار نسل هاي آينده شدند.

* اولاً ضمن تشكر از جناب عجم و بقيه دوستاني كه مرا به اندازه دقايقي وقت گذاشتن و مطلب نوشتن و نامه فرستادن قابل مي دانند تأكيد مي كنم نوشته هاي ارزشمند تان نه تنها به بايگاني و سطل زباله نمي رود بلكه پيام لطف و محبت همه شما را به حكم وظيفه و ادب بر چشم مي گذارم و به دقت مورد توجه قرار مي دهم.
* ديگر اينكه در پاسخ بزرگواراني كه همشهري را از خود مي دانند و پس از سالها همراهي نسبت به اين روزنامه تعلق خاطر و دلبستگي دارند و مي پرسند براي همشهري چه بايد بكنيم؟ عرض كنم روزنامه تنها دو توقع مهم از شما دارد: نخست اينكه نسبت به خطاها و اشكال هايش بي تفاوت نمانيد و مطمئن باشيد تماس تلفني و پيام و نامه شما قطعاً بر فعاليت همكاران ما در بخش هاي مختلف تاثير دارد و دوم اينكه در معرفي روزنامه به دوستان و همكاران و بستگان خود ترديد نكنيد.
تيراژ روزنامه تنها با افزايش فروش آن بالا مي رود و شمارگان يك روزنامه، شاخص بسيار مهم و قابل اعتنايي است. هر يك از ما به عنوان يك ايراني بايد نسبت به اين شاخص حساس باشيم. سزاوار نيست در كشوري با هفتاد ميليون جمعيت بالاترين تيراژ مطبوعاتش سيصد هزار نسخه باشد. درست است اعلام تيراژ در مطبوعات مرسوم نيست و تيراژ را به درست يا غلط ناموس و راز روزنامه مي دانند و معمولاً اعداد و ارقام نادرست را اعلام مي كنند و ... ولي اگر من خوانندگان را محرم روزنامه مي دانم و صادقانه نه از روي شعار و تعارف اين ادعا رامي كنم نبايد اين واقعيت را از آنها پنهان كنم. آري، پرتيراژ ترين روزنامه كشور ما يعني همين همشهري خودتان سيصدهزار نسخه تيراژ دارد. گرچه اميدواريم با انتشار سراسري آن در سطح كشور ،افزايش جدي پيدا كند اما به هر حال اين واقعيت امروز ماست و تلخ تر آنكه مجموع تيراژ بسياري از روزنامه هاي سراسري كشور روي هم به همين رقم نمي رسد.اين در حالي است كه در زمان انقلاب و هنگامي كه ايران سي ميليون جمعيت داشت تيراژ يك روزنامه صبح كشور همين اندازه بود.
اين درد و واقعيت تلخ را بايد با تاسف پذيرفت كه با اين همه شعار گسترش اطلاع رساني و توسعه فرهنگي و افزايش سطح سواد و... در كشور ميزان فروش كتاب و مطبوعات نسبت به استانداردهاي جهاني فاجعه آميز است.
سخن از همشهري نيست. توصيه به خريد روزنامه ها و مطبوعات چه همشهري و چه ساير روزنامه هاي ارزشمندي كه هر روز منتشر مي شوند امر به معروف است. اين يك وظيفه ملي است. چه براي شما و چه براي ما. بايد همه دست به دست هم دهند كه اين شاخص به عنوان سمبل و نماد ميزان مصرف محصولات فرهنگي بهبود جدي پيدا كند.
هر نسخه روزنامه همشهري هر روز چيزي بيش از دويست تومان هزينه دارد و به مدد آگهي هاي خود مي تواند با پنجاه تومان به شما تقديم شود. هر يك نسخه به يك خانواده تعلق دارد. هر روز كه خانواده شما همشهري را از كيوسك نمي گيرند در واقع صدوپنجاه تومان بلكه بيشتر يارانه فرهنگي خود را تحويل نگرفته اند. نمي خواهم شعارهاي بزرگ و دست نيافتني بدهم اين طور هم فكر نمي كنم كه با روزنامه همشهري قرار است همه مشكلات عالم را حل كنيم... اما اين يك واقعيت است كه يك ايراني نمي تواند افتخار كند كه پرتيراژ ترين روزنامه فارسي زبان دنيا در سيصدهزار نسخه منتشر مي شود.
در دنيايي كه تيراژ آساهي شيمبون ها و يواس اي تودي ها و گاردين ها و تايمزها چند ميليوني است و در روزگاري كه كشورهايي با دوميليون جمعيت چندين روزنامه با تيراژ هاي چند صدهزار نسخه اي دارند حداقل كاري كه مي شود كرد اين است كه براي توسعه فرهنگي يك گام كوچك برداريم، اين قدم را جز با همكاري شما نمي توان برداشت، هرچه همراهي شما جدي تر باشد كيفيت روزنامه نيز افزايش جدي تري خواهد داشت، فراموش نكنيد سهم هر خانواده ايراني يك نسخه روزنامه همشهري است.
* متاسفانه دوست و همكار عزيزمان ابوالفضل زرويي به خاطر بيماري پدر بزرگوارش امروز شرايط ارائه ستون زيبا و خواندني خود را نداشت.
از خداوند مي خواهيم همين امروز ،دعاي شما سلامت و عافيت را به اين بيمار برگرداند و با هم از فردا «اصل مطلب» را دوباره تعقيب كنيم.
* از دوستان عزيز آقاي مصطفي رحيمي (از املش) دكتر محمد مراد بيات (دبيركل سازمان متخصصان ايران) نيز تشكر مي كنم كه ما را با همراهي خود دلگرم مي كنند.
* سركار خانم مريم عزيزي هم، ما و شما را براي درددل صميمانه خود قابل دانسته اند. ايشان كه از جانبازان بمباران هاي زمان جنگ تحميلي هستند خانواده و عزيزان خود را در آغاز جنگ از دست داده اند و در غربت و تنهايي سال ها را به آوارگي و سختي گذرانده اند. اكنون كه با موفقيت در رشته حقوق تحصيل كرده اند در يك موضوع ابتدايي اشتغال همسر خود با مشكلي قانوني روبه رو هستند كه به دليل توقف تصويب قانون هرچه به مسئولان مراجعه كرده اند پاسخي نگرفته اند.
اين داستان را به زودي در صفحه خوانندگان كه تا چندي ديگر به راه مي افتد خواهيد خواند. مطمئن هستم مسئولان خدمتگزار و دلسوز با اطلاع از ماجرا براي انجام وظيفه خود خواهند كوشيد.
هرچه باشد براي آرامش دل خودمان هم خيلي شعار مي دهيم كه ما وامدار و مديون مردم هستيم. مخصوصاً كساني كه خانواده و زندگي خود را در مقابل آسايش ما از دست داده اند و خود را فدا كرده اند كه ايران اسلامي سربلند و سرافراز بماند.
* راستش اين حرف ها را كه مي زنيم بلافاصله وضع برخي از جانبازان و آزادگان جلوي چشممان مي آيد.
راستي اگر اين حرف ها درست است چرا هنوز بعضي از جانبازان و ايثارگران ما  وضعي دارند كه هيچكس حتي باور نمي كند؟
* در اين باره حرفي نمي زنم تا فردا. دليلش را بعداً عرض مي كنم.