گروه اجتماعي- عباس اسدي: با افزايش شمار تلفات جاده اي و تشديد تصادفات رانندگي در طي دو هفته گذشته در كشور تيم كارشناسي و مطالعاتي متشكل از نخبگان، استادان دانشگاه و آگاهان روزآمد حمل و نقل كشوري با مديريت معاونت حمل و نقل ناجا آغاز به كار كرد.
سردار محمد رويانيان معاون راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي در گفت وگو با همشهري همچنين از احتمال محدوديت هاي تردد در برخي از معابر و جاده هاي حادثه خيز كشور خبر داد و گفت: گرچه طي چند سال گذشته تيم هاي كارشناسي نقاط حادثه خيز جاده هاي كشور را شناسايي و براي ترميم آن فرياد زده اند اما متأسفانه روند بهسازي و ترميم به كندي پيش رفته تا جايي كه متأسفانه طي ۱۵ روز گذشته، ۲۰ درصد حوادث جاده اي و شمار تصادفات رانندگي افزايش يافته است.
معاون راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي به واسطه ريزش هاي جوّي طي فصل زمستان و آسيب پذيري جاده ها روند تصادفات را رو به رشد اعلام كرد و گفت: اگر تدبير جدي و فوريتي براي از ميان برداشتن عوامل بروز سوانح جاده اي انديشيده نشود و يك اراده و حميّت ملي پشت ماجرا قرار نگيرد، بايد همچنان شاهد روند روزافزون حوادث جاده اي باشيم.
وي از انديشمندان، نخبگان، دلسوزان و صاحبان تجربه خواست پيش از آن كه شمار قربانيان جاده اي، خانواده ها و شهروندان اين مرز و بوم را به گرفتاري و اندوه دچار سازد چاره اي بينديشند و فارغ از اين كه به حوزه عملياتي آن ها ارتباط دارد يا ندارد وارد ميدان شوند كه گستره حوادث جاده اي فقير و غني و مدير و كارمند و دارا و ندار نمي شناسد و به تدريج و در صورت ماندگاري، دامن همه را خواهد گرفت.سردار رويانيان با اشاره به اين كه متأسفانه ۷۰ درصد سهم حوادث جاده اي متعلق به عوامل انساني است، تقويت فرهنگ ترافيك، آموزش رانندگان و اتخاذ قوانين و تدابير سخت گيرانه را از مواردي دانست كه مي تواند نقش عامل اصلي را به حداقل برساند.
وي با اشاره به اين كه به رغم دستور رئيس جمهور مبني بر اختصاص ۲۰ ميليارد تومان به راهنمايي و رانندگي براي كنترل حوادث جاده اي تنها پنج ميليارد تومان از اين مبلغ به راهنمايي و رانندگي پرداخت شده است گفت: اين ميزان اعتبار پرداخت شده تنها مي تواند تيم هاي گشتي پليس  راه، دوربين هاي كنترل سرعت، خريد كانكس و كنترل ناوگان مسافربري را پوشش دهد.وي همچنين افزود: صرف نظر از نقش و كاركرد عوامل انساني در كاهش تصادفات جاده اي و به ميدان آمدن همكاري هاي بين بخشي ميان سازمان هاي درگير در تصادفات جاده اي براي تحقق آنچه رئيس جمهور براي سال ۸۵ پيش بيني كرده است به ۱۵۷ ميليارد تومان اعتبار نياز داريم.سردار رويانيان بار ديگر با تأكيد بر اين كه متهم نخست حوادث رانندگي متأسفانه شهروندان هستند خاطرنشان كرد: افزايش سفر با خودرو شخصي بروز حوادث را به ميزان قابل توجهي افزايش مي دهد و رانندگان بايد بپذيرند كه رانندگي در جاده تفاوت ماهوي با رانندگي در معابر شهري دارد اما در اين زمينه متأسفانه آموزش كافي به رانندگان داده نشده است.
سردار رويانيان شكل گيري يك نهضت براي كاهش دادن قربانيان حوادث جاده اي را يك ضرورت دانست و گفت: تعامل و همكاري دستگاه ها، آشنايي مردم به قوانين راهنمايي و رانندگي، مسئوليت شناسي رانندگاني در پايبندي به قوانين، مرمت و بهسازي جاده ها و نوسازي حمل و نقل جاده اي هركدام به سهم خود مي تواند از شمار ۲۶ هزار نفري كشته ها در جاده ها و شهرها كم كند.
وي درباره طرح زمستاني معاونت حمل و نقل ناجا گفت: طرح زمستاني در استان هاي برف گير كشور از چندي پيش آغاز شده، پايگاه ها و پاسگاه هاي موقت طرح زمستاني در استان هاي برف گير استقرار يافته اند، تيم هاي نظارتي در گردنه هاي برف گير حضور دارند و تعامل با راهداري ها نيز افزايش يافته است اما آنچه مي تواند همه اين تلاش ها را به سرانجام برساند همكاري، همراهي و همفكري شهروندان در تعامل با پليس است.
معاون حمل و نقل نيروي انتظامي با اشاره به شمار نقاط حادثه خيز جاده هاي كشور گفت: در كشور حدود دوهزار نقطه حادثه خيز شناسايي شده است، اما اين كه چه قدر بيش از اين تعداد است بايد شناسايي و براي رفع و از ميان برداشتن آن اقدام شود. برخي از اين نقاط حادثه خيز در دستور كار وزارت راه قرار دارد تا به تدريج حذف و يا تعديل شود. اما اين كار زمان زيادي مي برد چرا كه در موارد زيادي نياز به ايجاد راه ها و معبرهاي جديد، گذرهاي مختلف، آسفالت، زيرسازي و در مواردي غيرهم سطح كردن برخي از تقاطع ها دارد. اين نقاط حادثه خيز زماني به حداقل مي رسد كه هزينه و اعتبار آن به سرعت در اختيار مجري قرار گيرد. مجريان رفع اين نقاط از كمبود بودجه مي نالند، آن ها تا دست به كار مي شوند تا از يك نقطه رفع خطر كنند، زمستان مي رسد و تا بهار مي آيد و فصل كار، دوباره بايد منتظر بنشينند تا بودجه و اعتبار سال جاري برسد كه بسيار با تأخير به دست آن ها مي رسد. به همين خاطر سرعت لازم در رفع نقاط حادثه خيز در كشور وجود ندارد. البته اميدواريم با دستور صريح و تأكيد رئيس جمهور، رفع اين نقاط با سرعت به انجام رسد.

* مهر: عضو هيات امناي بنياد بين المللي غدير از معرفي هاشمي ثمره به عنوان نماينده رئيس جمهور در اين بنياد خبر داد.
*ايسنا: محسن آرمين معتقد است كه اگر ايده روسيه مبني بر انجام فرآيند غني سازي در خاك آن كشور باشد، متضمن صرف نظر كردن از حقي ملي است كه كسي نمي تواند آن را بپذيرد.
*ايرنا: رئيس  سازمان  بازرسي  كل  كشور از شناسايي  و معرفي  ۵۴ نقطه  آسيب  در حوزه  مفاسد اقتصادي  در كشور خبر داد.از رئيس  سازمان  بازرسي  كل  كشور سوال  شد، آيا در ميان  اين  پرونده  ها، پرونده  تخلف  كلان  وجود دارد كه  براي  عموم  اعلام  شود، نيازي  در پاسخ  گفت : در حال  حاضر چنين  پرونده اي  در نظر بنده  نيست .
*مهر:سرپرست مجتمع قضايي اطفال معتقد است: حضور قضات زن در تمامي جلسات دادگاه خانواده مي تواند در روند رسيدگي مطلوب به پرونده ها بسيار تاثيرگذار باشد.
ربابه قادري افزود: با توجه به اينكه جلسه دادگاه خانواده با حضور زن و مرد تشكيل مي شود بنابر اين مصلحت است به منظور رعايت عدالت يك قاضي زن نيز در دادگاه حضور پيدا كند.

گروه اجتماعي : شيوع موج جديد آنفلوآنزاي مرغي در تركيه آماده باش نيروهاي بهداشتي در استان هاي غربي ايران كه در همسايگي اين كشور قرار دارند را موجب شده است.بنا بر گزارش هاي رسيده از استان آذربايجان غربي كليه عوامل بهداشتي و بيمارستان ها در شهرهاي اروميه، ماكو و پلدشت به حالت آماده باش درآمده اند.
اين گزارش همچنين حاكي است از سوي وزارت بهداشت افراد و گروه هاي در معرض خطر در استان هاي غربي كشور در مقابل اين بيماري واكسينه شده اند.
از سوي ديگر مرزهاي ايران با تركيه در استان هاي غربي كشور به شدت از سوي نيروهاي بهداشتي كنترل و ورود هرگونه طيور از اين كشور به ايران ممنوع شده است. اما هنوز منعي براي سفر به تركيه جز سفرهاي يك روزه وجود ندارد.
در پي اعلام خبر شيوع بيماري آنفلوانزاي پرندگان در تركيه و ابراز نگراني از شيوع اين بيماري در كشور، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي با صدور اطلاعيه  اي اعلام كرد: تاكنون هيچ موردي از آنفلوآنزاي پرندگان در كشور مشاهده نشده است.در اين اطلاعيه با اعلام اين كه كليه نيروهاي بهداشت و درمان در استان آذربايجان غربي در حالت آماده  باش كامل بسر مي  برند، آمده است: تاكنون ۲ هزار و ۷۰۰ دوز واكسن آنفلوآنزاي انساني براي گروه  هاي در معرض خطر در منطقه آذربايجان غربي تزريق شده است.
در ادامه اين اطلاعيه، با اعلام اين مطلب كه ورود هرگونه مرغ زنده و تخم  مرغ از تركيه به كشور ممنوع است، خاطرنشان شده است: خريد و فروش مرغ زنده در شهرهاي ماكو، پلدشت و اروميه ممنوع است.
براساس اين اطلاعيه، لغو ترددهاي يك روزه از تركيه به كشور و آموزش كليه كاركنان سازمان دامپزشكي و حفاظت محيط زيست از ديگر اقداماتي است كه تاكنون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي انجام داده است.وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي از كليه هموطنان خواسته است تا از سفرهاي غيرضروري به كشور تركيه پرهيز كنند و در صورت مواجهه با هرگونه مشكلات تنفسي سريعا به مراكز درماني مراجعه كنند.
رئيس كميسيون بهداشت و درمان مجلس هفتم، نيز اعلام كرده است: كميسيون در حال بررسي است تا امكان توليد واكسن آنفلوآنزاي مرغي در ايران فراهم شده و در كوتاه مدت اين واكسن را از برخي كشورها خريداري كنيم.بنا بر اين گزارش، اميدوار رضايي، نماينده مسجد سليمان در جمع خبرنگاران پارلماني، گفت: تاكنون هيچ مورد ابتلا به آنفلوآنزاي مرغي در ايران مشاهده نشده است.
از سوي ديگر گزارش سايت فارسي بي.بي.سي از تركيه حاكي است كمال اونال، فرماندار آنكارا اعلام كرده كه دو كودك و يك بزرگسال در اين شهر به بيماري آنفلوآنزاي مرغي مبتلا شده اند.از يك هفته قبل تاكنون سه كودك متعلق به يك خانواده در شهر دوبايزيد، واقع در منطقه وان تركيه دراثر ابتلا به آنفلوآنزاي مرغي فوت كرده اند. فاصله آنكارا با اين منطقه نزديك به هزار كيلومتر است.در حال حاضر گروهي از كارشناسان سازمان جهاني بهداشت عازم اين منطقه شده اند تا تحقيقات بيشتري در اين باره انجام دهند.

* انتشار اخبار مختلف و متضاد در ميان مردم استان ها درباره تاريخ سفر استان هايي كه قرار است هيأت وزيران در آينده به آنها سفر كند، تبعات منفي را در ميان مردم آن منطقه داشته است. در همين راستا احسان جهانديده، مديركل دفتر امور رسانه هاي رياست جمهوري در نامه اي به روزنامه ها و خبرگزاري ها خواسته است تنها پس از اعلام رسمي دفتر رئيس جمهور درباره مقصد و تاريخ سفر استاني نسبت به انتشار خبر آن اقدام شود.
* هفته گذشته با كاهش جدي دما در كابل، يكي از افراد حاضر در صف كنسولگري ايران در اين شهر كه براي اخذ ويزا منتظر بود بر اثر شدت سرما جان خود را از دست داد.
* نحوه اهداء هديه دولت به خبرنگاران، اعتراض برخي از خبرنگاران را به دنبال داشته است. در همين راستا عماد افروغ رئيس كميسيون فرهنگي مجلس اظهار داشته در جلسه اي با حضور صفار هرندي، اين موضوع را پي گيري خواهم كرد.
* ايهود اولمرت، تزيپي ليوني، بنيامين نتانياهو، شيمون پرز، شائول موفاز، امير پرتز و يا سيلوان شالوم از گزينه هاي احتمالي جايگزين براي آريل شارون مي باشند.
*بازتاب: پس از آن كه مقاله نويس هاي «سيا» در كتاب خيالي خود، از ارائه نقشه بمب اتم به ايران خبر دادند، اين بار انگليسي ها از آزاد كردن محموله يك شركت صنعتي كه براي شفاف سازي سراميك كاربرد دارد، به عنوان ارسال مواد راديواكتيويته به ايران ياد كردند.
*خدمت: پروازي بودن چند استاندار، سبب اعتراض شديد رئيس جمهور شده است. رئيس جمهور به اين استانداران تا پايان دي ماه فرصت داده است تا خانواده هايشان را به محل مأموريتشان ببرند. استاندار فارس، خوزستان، گيلان و آذربايجان غربي به عنوان استانداران پروازي نام برده مي شوند.
* شنيده ها حاكي از آن است كه آقاي علي اصغر كارانديش كه از دوستان صميمي آقاي علي جنتي است قرار است در چند روز آينده مديركل انتخابات وزارت كشور شود.
* نشريه وحدت، چاپ اروميه در آخرين شماره خود به شدت به مسائل اختلاف برانگيز پرداخته است. ۳ صفحه از ۸ صفحه اين نشريه به زبان آذري منتشر مي شود. مديرمسئول اين نشريه م.ع نماينده اروميه در مجلس هفتم است.
* مهر: يكي از جاسوسان اعزامي موساد در تور امنيتي سربازان گمنام امام زمان (عج) گرفتار گرديد. اين در حالي است كه بر اساس اخبار رسيده، مديران ارشد سازمان جاسوسي اسرائيل دستگيري وي را ضربه اي هولناك بر پيكره اين سازمان اطلاعاتي عنوان كرده اند.
* برخي از اسناد به دست آمده توسط يك دستگاه نظارتي نشان مي دهد كه يك سفارت غربي در تهران با حمايت از يك جريان سياسي - تبليغاتي خط اختلاف بين قوا، تحريك اصناف و اقوام، تخريب اعتماد مردم نسبت به توانمندي دولت، تلاش در جهت تخريب وجهه مردمي رئيس جمهور و ترويج چهره اي خرافه گو از مسئولان را در رسانه ها تشويق و تشديد مي كند.
* گزارش هاي يك نهاد نظارتي از وضعيت نابسامان بهداشتي مردم بشاگرد حكايت دارد. بر اساس اين گزارش، در شش ماه اول امسال ۱۵۵۲ نفر از مردم محروم اين منطقه به دليل كمبود اعتبارات دولتي و فقر بهداشتي، به مالاريا مبتلا گرديده اند.

گروه حوادث- مهديه مصطفايي: صبح ديروز به اتهامات مديرمسئول دو نشريه «ايران مهر» و شرق با حضور سه قاضي عالي رتبه،هيات منصفه در شعبه  ۷۶ دادگاه كيفري استان تهران به صورت علني رسيدگي شد. به گزارش همشهري، در ابتداي جلسه عيسي حاتمي، مدير مسئول «ايران مهر» مورد محاكمه قرار گرفت .با ختم رسيدگي به پرونده نشريه ايران مهر،از سوي قاضي صارمي ، به اتهامات مدير مسئول روزنامه شرق رسيدگي شد.احمد پورنجار، نماينده  حقوقي شهرداري تهران در ارايه  شكايت خود از مديرمسئول شرق عنوان كرد: بر اساس قرارداد في مابين شهرداري منطقه يك و يك شركت پيمانكاري، اجراي عمليات عمراني و روكش آسفالت ها در محدوده  منطقه يك شهرداري تهران به پيمانكار واگذار شده بود كه بر اثر برخورد يك خانم جوان با غلطكي كه براي روكش آسفالت در اين منطقه واقع شده بود، متاسفانه اين شهروند در حين انتقال به بيمارستان به خاطر پارگي طحال درگذشت كه اين واقعه باعث تاسف و تاثر شهرداري شد اما روزنامه  شرق در اين باره مطلبي تهيه و تنظيم كرده بود و تيتري را براي خبر تهيه كرده تحت عنوان اين كه «مرگ زن جوان زير چرخ هاي غلطك شهرداري» كه به هيچ وجه واقعيت نداشت. در ادامه  اين جلسه، مهدي كوچك زاده، نماينده  مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي به عنوان يكي ديگر از شاكيان مديرمسئول شرق در توضيح شكايت خود عنوان كرد: دادگاه مطبوعات، دادگاهي است براي رسيدگي به لغزش هاي مطبوعات و جناياتي كه عليه قلم مي شود. وي تاكيد كرد: در جمهوري اسلامي هيچ كس به جرم قلم زدن و نشر حقايق محاكمه نمي شود. قلم مقدس است و هركس در حق موجود مقدس خيانت كند، مستوجب عقوبت شديدتري است؛ چون خطر قلم بيش از مسلسل است. شركت عمران سازه شهر از ديگر شاكيان روزنامه  شرق كه در جلسه  دادگاه حضور نيافته بود، بر اساس متن شكايتي كه به دادگاه ارايه كرده بود، از خبري تحت عنوان «دادگاه انبوه سازان شفق برگزار شد» به اتهام نشر اكاذيب و توهين و افترا از مديرمسئول شرق شكايت كرده بود. مديرمسئول روزنامه  شرق، در دفاع از شكايت مطرح شده از سوي شهرداري تهران با بيان اين كه من به هيچ وجه نفهميدم شكايت مطرح شده در اين باره چه بوده و عيب كار ما كجا بوده است، خاطرنشان كرد: اتفاقي كه شرق درباره  آن نوشته بود يعني مرگ يك خانم در اثر برخورد با غلطك اتفاقي بود كه در واقعيت افتاده بود و هيچ تعمدي نيز در اين مساله و انتشار آن در كار نبوده است . وي در دفاع از شكايت مطرح شده از سوي مهدي كوچك زاده عنوان كرد: بعد از اعتراض اين نماينده  مجلس شوراي اسلامي به اين مطلب، ما متن شكايت او را كار كرديم؛ البته چون اين شكايت بعد از بسته شدن صفحات روزنامه و ارسال آن براي چاپ به دست ما رسيد، امكان چاپ تمام آن را نداشتيم اما بعدا هم جوابيه  تندي از سوي آقاي كوچك زاده دريافت كرديم كه عين آن جوابيه را چاپ كرديم و به نظر ما داستان تمام شده بود. وي درباره  شكايت شركت عمران سازه شهر عنوان كرد: در مرحله  بازپرسي قرار بود به صورت گفت وگو مشكل ايجاد شده را فيمابين خود حل كنيم كه من به آدرسي كه از اين شركت گرفته بودم مراجعه كردم اما متاسفانه كسي را پيدا نكردم كه با او صحبت كنم و عدم حضور اين شركت در جلسه  امروز دادگاه نيز نشان مي دهد كه مساله اي وجود داشته است. وي در دفاع از مطلبي تحت عنوان تشكيل ستاد جنگ رواني عليه دولت كه مورد شكايت مدعي العموم قرار گرفته بود، عنوان كرد: اين مطلب را سخنگوي دولت وقت در يك جلسه  كاملا رسمي ذكر كرده بودند و نه تنها ما بلكه تمام روزنامه ها و خبرگزاري ها آن را منتشر كردند و در اين باره نه از سوي سخنگوي دولت [سابق] توضيحي خواسته شد و نه اين كه اين موضوع تكذيب شد و سئوال است كه چرا ما به خاطر انعكاس اين خبر به دادگاه كشيده شويم؟ در بخشي از كيفرخواست صادره از سوي دادسراي عمومي و انقلاب تهران به تصوير حشره كشي كه به روي آن نوشته شده بود «استصوابي» ، انتقاد و مورد شكايت قرار گرفته بود كه رحمانيان در توضيح اين مطلب، اظهار داشت: ضمن آن كه مي پذيرم در انتشار اين مطلب غفلتي صورت گرفته است اما معتقدم توهيني به شوراي نگهبان نشده است.
رحمانيان در بيان آخرين دفاع از خود عنوان كرد: درباره  انتشار نامه  نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به مقام معظم رهبري بايد بگويم كه ما كل اين نامه را منتشر نكرديم كه به خاطر همان بخشي كه منتشر كرديم سيزده روز توقيف شديم.
هيات  منصفه  مطبوعات ، مدير مسئول  نشريه  ايران  مهر را درمورد اتهامات ،مجرم  شناخت  و مستحق  تخفيف  در مجازات  ندانست .هيات  منصفه  همچنين، مدير مسئول  روزنامه  شرق  را در خصوص  اتهام  نشر اكاذيب  و اهانت  به  شوراي نگهبان ، موضوع  شكايت  مدعي العموم ، متهم  را مجرم ،اما مستحق  برخورداري  از تخفيف  در مجازات  دانست .

شده است تنها و خسته و زخمي در پسكوچه هاي شهري دنبال پناه بگردي؟!
آن شب هوا سرد بود، خيلي سرد. خسته و بي رمق، پاكشان از كوچه ها مي گذشتم تا خود را به مدرسه حقاني برسانم. جاي ديگري را نداشتم كه شب را آن جا بيتوته كنم. نه همشهري، نه خويش و قومي. جوان بودم، طلبه جواني از شيراز. ساعتي به نيمه شب نمانده بود. خيابان ها و معابر شهر قم، از جمعيت خالي شده بود. به جاي آن همه هياهو و فرياد و خروش، در ميدان هاي اصلي، كفش و عبا و عمامه و وسايلي ديگر ريخته شده بود. باد هوهوكشان تن سرد خود را بر سياهي خيابان ها مي ساييد و مي گذشت. پس از ساعت ها درگيري و اغتشاش، سكوت وهمناكي بر شهر افتاده بود. با تني خرد و دردناك راه افتادم تا به حجره ام بروم. نظاميان مسلح در ميدان ها و جاهاي مختلف ايستاده بودند و هيچ كس قادر نبود از نزديكشان عبور كند. حكومت نظامي ناگفته اي برقرار شده بود. براي آن ها هر عملي مجاز بود. چنانچه تا آن ساعت هم آنچه از سبعيت در چنته داشتند، اعمال كرده بودند. خواستم از زيرگذر خان به مدرسه بروم كه سربازان مسلح را در ميدان آستانه، روبه روي خود ديدم. برگشتم و تصميم گرفتم از كوچه اي كه به خيابان چهار مردان منتهي مي شد، عبور كنم، اما در آن خيابان هم قواي نظامي مستقر بود. راهم را كج كردم تا از كوچه ارگ بروم، اما در خيابان ارم و سه راه موزه نيز قواي پليس و گارد حضور داشت. فكر كردم شايد بتوانم از چهارراه بيمارستان (ميدان شهدا) بروم، ولي از چهارراه تا پل حجتيه مملو از نيروهاي شهرباني و نظامي بود. ديگر هيچ راهي به نظرم نمي رسيد. بازگشتم، خسته و تنها و سرگردان، از كوچه اي به كوچه ديگر مي رفتم. همچنان كه سر در گريبان راه مي رفتم، صحنه هاي جنگ و گريز، از مقابل نظرم گذر مي كرد. يكي دو جاي لباسم پاره شده بود و محل اصابت باتوم درد مي كرد. زني گريان در آستانه خانه اش چشم به راه ايستاده بود؛ در انتظار پسرش و يا همسرش. در كوچه اي ديگر، از خانه اي صداي گريه و شيون مي آمد. نمي دانستم تا كي مي توانم حيران و بي هدف بگردم. سرما بدنم را به رعشه درآورد. بر سكوي جلوي خانه اي نشستم. به ساعتم نگاه كردم، تا ساعتي ديگر شب نوزدهم دي ماه سپري مي شد. بعد از شهادت حاج مصطفي خميني، در سخنرانيها و مجالسي كه به مناسبت هفتم و چهلم او برگزار شد، شركت كرده بودم. حضور مأمورها و ساواكي ها را مي ديدم، اما باورم نمي شد، اينطور وحشيانه مردم بي سلاح را به گلوله ببندند. شهادت حاج مصطفي باعث شده بود، اسم آقاي خميني كه هيچوقت در مجالس درس و جمع مردم و طلبه ها به طور مستقيم برده نمي شد، از حصار كنايه و سكوت بيرون بيايد. نام امام خميني، مانند عطري در دل هاي مردم جاي گرفته بود و بر زبانشان جاري مي شد. همين امر موجب خشم دربار شد. به ياد مقاله روزنامه اطلاعات افتادم. دو روز پيش، روز شنبه هفده دي ماه، وقتي اين مقاله را كه سراپا دروغ و پلشتي بود و به بهانه روز بانوان و سالروز كشف حجاب، چاپ شده بود خواندم، دلم از اهانت هايي كه به امام خميني شده بود، به درد آمد. روزنامه دست به دست و مطالب سخيف آن دهان به دهان گشت و موجي از خشم و نفرت ايجاد كرد. نويسنده مقاله، رشيدي مطلق، چه كسي مي توانست باشد، جز شاه و درباريانش؟ بعد از آن، حوادث پشت سر هم و چنان به سرعت رخ داد كه گذشت زمان را در آن دو روز، حس نكردم. تجمع طلبه ها و بازاريان، اجتماع مراجع و علما، تظاهرات، اعتراض، حمله نيروهاي نظامي و جنگ و گريز، با هر تظاهرات و با هر يورش ساواك و پليس شاه، انگار رهبري امام خميني بر دل مردم مستحكم تر مي شد. اعلاميه هاي امام كه از تبعيدگاه او به دستمان مي رسيد، شهامت و مسير مبارزه را يادمان مي داد. سخنان او برايم راهنما و ستودني بود. در اعلاميه ها اثري از مذاكره و راهنمايي و تهديد نبود، او بر سر اجراي قانون اساسي با دربار چانه نمي زد. بلكه محكم و استوار مي گفت «شاه بايد برود» .هدف او ايجاد حكومت اسلامي بود. امري كه تحقق آن در باور بسياري نمي گنجيد. كساني كه عمل به تكليف شرعي امر به معروف و نهي از منكر و با انجام اصلاحاتي، در چارچوب حكومت استبدادي شاه، كافي مي دانستند. ولي امام معتقد بود برترين و فوري ترين عمل به امر به معروف و نهي از منكر كه مي توانست كشور را نجات دهد، تنها ساقط كردن حكومت شاه و برقراري نظام عدل اسلامي است. سال ها بعد هرگاه به آن روز مي انديشيدم، حس مي كردم گويي حوادث به گونه اي درپي هم چيده شده بود تا وقوع انقلاب را بارور كند. حتي آن مقاله موهن كه موجب كشتار مردم و طلبه هاي شهر قم شد. برگزاري چهلم شهداي روز نوزدهم دي قم در شهرهاي ديگر، موجب قيامهايي ديگر و شهدا و چهلم هاي ديگر شد. خون هاي مقدسي كه زنجيروار به هم پيوست تا در روز بيست ودوم بهمن سال بعد، حكومت شاه را ريشه كن كند. آن شب، با وجود خستگي و دردي كه داشتم، درحالي كه روي سكوي خانه اي در خود جمع شده بودم، نمي توانستم به سال بعد و سال ها بعد بينديشم، تنها انديشه ام عمل به تكليفي بود كه با تمام وجود باورش كرده بودم. سرما و ضعف، تنم را لرزاند و به يادم آورد كه از صبح چيزي نخورده ام. پلك هايم داشت سنگين مي شد كه فشار دستي را بر شانه ام حس كردم. وحشت زده از جا پريدم به گمان اين كه مأموري تعقيبم كرده و مي خواهد دستگيرم كند. اما دوست و همدرسم سيدمرتضي را در مقابلم ديدم و از ديدنش غرق شادي شدم. با هم حوادث آن روز را مرور كرديم. او آماري از شهدا و زخمي ها گفت و من هر لحظه بيشتر به عظمت حركت آن روز پي مي بردم. سيدمرتضي هم مانند من نتوانسته بود خود را به مدرسه برساند. با پيشنهاد او، خودمان را به درب مغازه اي كه داشت تعطيل مي كرد رسانديم. پس از مقدمه چيني، با خجالت وضع خود را به صاحب مغازه گفتيم. او بي درنگ از ما استقبال كرد و ما را به خانه اش برد. بعد از پذيرايي مفصل، تا نزديك صبح به گفت و شنيد گذرانديم. روز بعد فهميدم كه خيلي ها مانند من نتوانسته بودند خود را به خانه هايشان برسانند.
مردم با رويي گشاده و با جان و دل در خانه هاي خود، از آنان پذيرايي كرده بودند. سال بعد حوالي همان ايام روزنامه اطلاعات، با خط درشت، عنوان «شاه رفت» را در صفحه اول چاپ كرد. آن مقاله، حماسه اي ماندگار از مردمي عزت مند آفريد. آن روز تا هميشه در تاريخ زندگي خواهد كرد و روايت خود را باز خواهد گفت.