ايسنا: محمدرضا سنگري كه امسال داوري و دبيري علمي انتخاب كتاب سال دفاع مقدس را بر عهده داشت، معتقد است كه تيم داوران «كتاب سال» بايد مشخص و معرفي شوند.
وي كه درباره معرفي و اعلام نشدن نام داوران كتاب سال گفت وگو مي كرد، با اعلام اين كه امسال و سال هاي گذشته، از داوران كتاب سال نبوده است، توضيح داد: همان طور كه ما در كتاب سال دفاع مقدس داوران را خيلي شفاف معرفي كرديم، بهتر است در كتاب سال هم اين اتفاق بيفتد؛ چون كوشش بر اين است تا مخاطب يا كسي كه اثرش نقد و بررسي شده، دليل انتخاب شدن يا نشدن را بداند؛ تا بعدا براي كساني كه مي توانند اثرآفرين باشند، خط داده و مشخص شود كه قصد و هدف از انتخاب كتاب سال چه بوده است.
اگر قصد اين است كه كتاب ها را ارتقا و به نويسندگان جهت بدهيم، بايد حتما شيوه داوري، معيارها و نگاه هاي داوران مطرح شود.
او با اشاره به اين كه از نحوه انتخاب در حوزه شعر و ادبيات داستاني در اين رويداد اطلاع چنداني ندارد، اظهار داشت: شما به عنوان كساني كه در رسانه مشغول هستيد، مي توانيد معيارها و داوران را از آنها طلب كنيد؛ تا آن وقت بتوان اين تحليل را داشت كه اصلا مقصد چيست و چرا داريم دست به انتخاب كتاب مي زنيم؟ يا مي خواهيد به نويسندگي و به نويسندگان در جامعه جهت بدهيد؛ يعني بگوييد با توجه به نياز اجتماعي به خلق چه آثاري فكر كنند، يا اين كه يك كتاب شاخص و برجسته، بايد كدام مشخصه ها را داشته باشد.

نمايي از فيلم «همه خواب بودند»
گروه ادب و هنر:فيلم هاي برگزيده  سازمان ها، تماشاگران و نهادهاي  حاضر در جشنواره  بين المللي  فيلم  فجر ديروز در مراسمي  ويژه  معرفي  شدند.
در اين  مراسم جوايز موسسه  فرهنگي  گل  آقا، وزارت  آموزش  و پرورش ، انجمن  مديران  توليدسينماي  ايران  ( دو جايزه )، وزارت  كار و اموراجتماعي  و انجمن  منتقدان  و نويسندگان  سينمايي  به  ترتيب  به  شاهد احمد لوكارگردان  فيلم  چند مي گيري  گريه  كني ، فريدون  حسن پور براي  فيلم  وقتي  همه  خواب  بودند، اردشيرايران  نژاد براي  فيلم  شاهزاده  ايراني ، فاطمه  ابوالقاسمي براي  فيلم وقتي  همه  خواب  بودند، پرويز شهبازي  براي  نگارش  فيلم  نامه  به  آهستگي  و اصغر فرهادي  براي  فيلم  چهارشنبه  سوري  تعلق  گرفت .
نمايي از فيلم « زاگرس»
مركز ملي  فرش  ايران  جوايز خود را به  خسرو معصومي براي  فيلم  جايي  در دوردست ، فرهاد آهي  طراحي  صحنه  فيلم  شهر آشوب  و ابراهيم  حقيقي  طراح پوستر جشنواره  فجر اهدا كرد.
جوايز شركت  توانير به  مونا زندي  براي  فيلم  عصر جمعه ، ستاد ويژه  توسعه  فناوري  نانو به  محمد علي  نجفي  براي  ساخت  فيلم  زاگرس ، سازمان  بهزيستي به  نقش  آفريني  درخشان  عزت الله  انتظامي در فيلم  ستاره  مي شود، جشنواره روستا به  فريدون  حسن پور براي  فيلم  وقتي  همه  خواب  بودند، ستاد احياي  امربه  معروف  و نهي  از منكر به  مازيار ميري  كارگردان  فيلم  به  آهستگي  تعلق گرفت .
همچنين  بنياد شهيد و امورايثارگران  جوايزه  خود را به  انسيه  شاه حسيني  كارگردان  فيلم  شب  بخير فرمانده ، محمد نوري  زاد سازنده  فيلم  شاهزاده ايراني  و ابراهيم  حاتمي كيا نويسنده  و كارگردان  فيلم  بنام  پدر اهدا كرد.
قوه  قضائيه  نيز جايزه  خود را به  حميد رحمانيان  براي  فيلم  دم  صبح  و دفتر آموزش  و فرهنگ  پيشگيري  از آسيب هاي  اجتماعي  جايزه  خود را به  فيلم تقاطع  ساخته  ابوالحسن  داوودي  داد.
تماشاگران چهارشنبه سوري را برگزيدند
فيلم  سينمايي  چهارشنبه  سوري  ساخته  اصغر فرهادي  به  عنوان  اثر برگزيده تماشاگران  جشنواره  فجر معرفي  شد.
مديرعامل  خانه  سينما در آيين  اختتاميه  بخش  جنبي  جشنواره اعلام  كرد كه  براساس  نظرسنجي  انجام  شده  از مخاطبان  اين  جشنواره ، چهارشنبه سوري  به  عنوان  اثر برگزيده  تماشاگران  انتخاب  شده  است .
اين  فيلم  با ميانگين  احتساب  بيش  از ۷۵ درصد بيشترين  آراي  تماشاگران  جشنواره  فجر را به  خود اختصاص  داد.
نظرسنجي  جشنواره  فيلم  فجر توسط خانه  سينما در بخش هاي  مسابقه  سينماي ايران ، بين الملل ، معناگرا و آسيا انجام  شده  است .
چهارشنبه  سوري  كه  دربخش  مسابقه  سينما حضور يافت ، تصويرگر مشكلات  و روابط مخدوش  خانواده هاي  امروز شهري  است .
هديه  تهراني ، ترانه  عليدوستي ، حميد فرخ  نژاد، پانته آ بهرام ، سحردولتشاهي  و هومن  سيدي  در چهارشنبه  سوري  به  ايفاي  نقش  پرداختند.
فيلم  جديد فرهادي  بخشي  از جوايز بخش  اصلي  جشنواره  فجر را به  خود اختصاص داد.

زندگي بالا و پايين دارد، تلخ و شيرين دارد، سياه و سفيد دارد اما «زندگي» است و همه لحظاتش را دوست داريم. اين لحظه ها خاطرات ماندگار ما را مي سازند. بياييد در خاطرات هم سهيم شويم و در لبخند شادماني همراه هم باشيم. خاطرات كوتاه و طنزآميز و خواندني خود از زندگي روزمره را با دوستان خود در ميان بگذاريد. روزنامه همشهري در ستون جديد خاطرات شيرين شما را منتشر خواهد كرد.
22056738 Telfax:
Email: Editorial@Hamshahri.org
تهران _ صندوق پستي: ۵۴۴۶/۱۹۳۹۵

*پايان جشنواره در شيراز _ جشنواره فيلم فجر كه همزمان با تهران در شيراز برپا بود، طي مراسمي به كار خود پايان داد. در اين مراسم انيميشن هفت رنگ كه از توليدات مركز فارس است به نمايش درآمد و مدال طلاي يونيكا نيز به انجمن سينماي جوان شيراز اهدا شد.
* درخشش جوانان فيلمساز _ فيلمسازان انجمن سينماي جوانان ايران با كسب ۴ سيمرغ بلورين، دوجايزه ويژه داوران و يك ديپلم افتخار در جشنواره امسال درخشش چشمگيري داشتند. مونا زندي، اميد بنكدار، كيوان عليمحمدي و شاهد احمدلو از فيلمسازان انجمن موفق به دريافت سيمرغ بلورين جشنواره شدند.
* هزار و يك شب- محمدرضا مرعشي پور گفت: تازه ترين ترجمه از «هزار و يك شب» را كه در حدود هشت جلد و دوهزار و پانصد صفحه خواهد شد، توسط نشر «قصه» منتشر مي كنم.
* آتشي و امرايي- اسدالله امرايي گفت: در اواخر عمر زنده ياد «منوچهر آتشي» با او مجموعه اي از اشعار «سيلويا پلات» را ترجمه كرديم كه چاپ آن در هاله اي از ابهام است.
*مشاور فرهنگي هنري _ سيدعبدالحسين مختاباد، به عنوان مشاور فرهنگي، هنري سازمان فني حرفه اي كشور منصوب شد.در اين حكم كه از سوي كردان، رئيس سازمان داده شده آمده است: به جهت تقويت بنيانهاي فرهنگي، هنري سازمان فني و حرفه اي، شما را به اين سمت منصوب مي كنم.
*اشعار مشيري _ مجموعه اي از شعرهاي فريدون مشيري به زبان انگليسي ترجمه مي شود.اين ترجمه از مجموعه «بازتاب نفس صبح دمان» اين شاعر كه حدود ۱۲ مجموعه شعري او را دربرمي گيرد، توسط مهدي افشار در حال انجام است.

دشمن
كسي مژده آورد پيش انوشيروان عادل. شنيدم كه فلان دشمن ترا خداي عزوجل برداشت. گفت: هيچ شنيدي كه مرا بگذاشت؟
اگر بمرد عدو جاي شادماني نيست
كه زندگاني ما نيز، جاوداني نيست
گلستان سعدي

خروج خارجي ها
به دنبال بروز حوادث ضدآمريكايي و ترس از احتمال بروز آشوب به هنگام ورود امام خميني به ايران، دولت آمريكا به كليه مقامات دولتي اين كشور كه حضورشان در ايران ضرورت نداشت دستور خروج داد و از ساير آمريكاييان نيز خواست كشور را ترك كنند. همچنين علاوه بر ناامني، كمبود سوخت منازل، بد شدن شرايط زندگي و متوقف شدن تقريبا همه فعاليت هاي تجاري، ازجمله علل ترك ايران توسط آمريكاييان به شمار مي رفت. اكثر خارج شدگان از اتباع كشورهاي آمريكايي و اروپايي تشكيل مي شدند كه در اين روز در حدود ۱۰ هزار آمريكايي با چندين هواپيماي نظامي، ايران را ترك كردند. در ادامه اين روند، تا روز چهاردهم بهمن، سي و پنج هزار نفر از آمريكاييان مقيم ايران به كشورشان بازگشتند.
استقبال از امام
آخرين رژه نمايشي نيروهاي مسلح رژيم شاه، به منظور مرعوب كردن مردم مسلمان ايران، در خيابان هاي تهران انجام شد. در جريان اين رژه، بسياري از نظاميان بدنه ارتش با ملت مسلمان و انقلابي ايران، دست اتحاد و همبستگي دادند و به جريان مبارزه با رژيم رو به زوال شاه پيوستند. از سوي ديگر خبرگزاري ها اعلام كردند كه حضرت امام خميني(ره)، ساعت ۳۰/۳ دقيقه بامداد به وقت تهران از پاريس به سوي ايران پرواز خواهد كرد و در ساعت ۳۰/۹ دقيقه صبح دوازدهم بهمن به تهران خواهد رسيد. با اعلام اين خبر، مردم مسلمان ايران براي استقبال از رهبر محبوب خود به خيابان ها ريختند.

ايسنا: جشنواره طنز تهران كه از سوي سازمان فرهنگي - هنري شهرداري تهران و با همكاري فرهنگسراي بهمن برگزار شده بود، عصر روز يكشنبه به كار خود پايان داد.
مراسم اختتاميه اين جشنواره، با حضور صادق كرميار - مدير خانه ادبيات سازمان فرهنگي و هنري شهرداري - حجت الاسلام مظفري و چهره هاي طنزپردازي ازجمله داريوش كاردان، عليرضا خمسه، محسن اشتياقي و كيومرث منشي زاده برگزار شد.
كرميار در اين مراسم گفت: پيشنهاد برگزاري جشنواره طنز تهران، اولين برنامه دفتر طنز سازمان فرهنگي - هنري شهرداري تهران بود كه با استقبال خوبي در تهران و شهرستان ها روبه رو شد. دبير علمي جشنواره نيز گفت: طنز، بيان واقعيت هاي تلخ به زبان شيرين است و بيان واقعي از شهر كه مجموعه اي خشك، پرالتهاب، جدي، قانونمند و در عين حال آشفته و همراه با مشكلات است، چيزي جز سوهان اعصاب بودن را به دست نمي دهد.
ابوالفضل زرويي نصرآباد افزود: در آداب الحسه آمده است، طنز زندگي را راحت تر مي كند و هدف ما نيز از اين جشنواره قلقلك دادن ذهن طنزپردازان و تحريك آن ها نسبت به مسائل شهري است، چرا كه در طول دهه هاي اخير، ذهن  آنها آن قدر درگير مسائل سياسي بوده كه از مقوله اجتماعي طنز غافل شده اند. در ادامه، كيومرث منشي زاده گفت: بين طنز و شعر تأثيري متقابل است و بهترين طنز، شعرگونه و عالي ترين نوع شعر، طنز گونه آن است، زيرا معمولاً شعرهاي طنزآلود در ذهن مي مانند.
در اين مراسم از گل آقا، به عنوان آقاي طنز ايران ياد و به شرح زندگي و اقدام هاي وي پرداخته شد. همچنين شاعران برگزيده جشنواره، شعرهاي خود را خواندند.

* از امروز روزنامه  را در ۳۲ صفحه مطالعه مي كنيد. فقط شماره صفحه ها امروز منظم نيست كه از فردا درست مي شود.
* يكي از صفحه هايي كه به شكل روزانه خواهيم داشت صفحه «گالري» يا نمايشگاه است. براي عرضه آثار هنرمندان در رشته هاي مختلف تجسمي و نقاشي و خوشنويسي و كاريكاتور و ... و مخصوصا عكس كه احتمالا بيشتر از بقيه موضوعات در اين صفحه حضور خواهد داشت. از همه دوستان هنرمند براي همراهي اين صفحه جديد دعوت مي كنيم.
* ديروز يك جلسه ديگر براي طراحي جديد گرافيك روزنامه داشتيم با آقاي حسين خسروجردي كه لوگوي زيباي همشهري كار ايشان است و گرچه در سالهاي اخير با همشهري ارتباط نزديكي نداشته، اما صحبت هاي ديروزش نشان مي داد كه همچنان حرفهاي شنيدني فراوان دارد.
* خانم محترمي هم طي يك تماس تلفني اظهار داشته اند: «من كارمند وزارت ارشاد هستم. وقتي مطلب آقاي ملكيان را خواندم بسيار مسرور شدم چون احساس كردم در اداره اي كار مي كنم كه يكي از مديرانش براي حرف زدن بي تكلف با خوانندگان پيشقدم شده است. من از پرسنل معاونت پارلماني نيستم اما خواستم به اين ترتيب از معاون محترم امور مجلس تشكر كنم.»
* آخرين جلسه برنامه «فرصت دوستي» در موزه امام علي عليه السلام فردا برگزار مي شود و ديگر حتي از همين دو ساعت در هفته هم خبري نيست و فقط همشهري خواهد ماند و بس... البته مي دانم اشتباه دارم مي كنم... دليلش را شايد فردا به تفصيل بنويسم.
* نمي دانم قبلا راجع به وضع آشفته بازيهاي رايانه اي يا ويديويي چيزي نوشتم يا نه (فكر مي كنم توي همشهري نبود) به هرحال آنان كه كمي بيشتر از استاندارد نامطلوب هوش و حواس و توجه و هوشياري در اين مملكت سر و گوششان مي جنبد مي فهمند كه چه اوضاع به هم ريخته اي داريم. در روزگاري كه بچه هاي همه ما بيش از فيلم ديدن و كتاب خواندن و حتي توي كوچه گشتن دارند پاي مانيتور وقت صرف مي كنند كمتر از هر موضوعي براي سياستگذاري و برنامه ريزي و توجه به اين موضوع هزينه مي كنيم. ميليونها نوجوان و جوان مملكت را به امان خدا رها كرده ايم و صدور مجوز گيم نت را كه البته كسي هم برايش چندان اصراري ندارد! به صنف فروشندگان لوازم ورزشي! سپرده ايم و آن وقت يكهو براي يك كتاب كه كل تيراژش هزار نسخه است و از آن هزار نسخه پانصد نسخه توي انبار است و چهارصد نسخه توي قفسه هاي كتابفروشي ها خاك مي خورد و آخرش صد نسخه به فروش رفته و از آن صد نسخه فقط بيست نسخه آن را نصفه و نيمه مطالعه كرده اند و ... راهپيمايي به راه مي اندازيم و خيابان به هم مي ريزيم و اعلاميه مي دهيم و بيانيه صادر مي كنيم و ... حالا اين همه را گفتم براي اينكه مژده بدهم بالاخره چند جوان فهميده و آشنا به اين مقوله جمع شده اند و انجمني درست كرده اند براي معرفي بازيهاي رايانه اي و اطلاع رساني درخصوص هر يك از اين محصولات مهم و جدي فرهنگي ... بدون درگيرشدن به شعار و تعارف و كاملا با نگاه علمي و حرفه اي و اگر خدا بخواهد ستون جديد معرفي اين بازيها را در روزهاي آينده در همشهري شروع خواهند كرد.
* اينقدر بازار ستون جديد راه انداختن در روزنامه داغ شده كه پريشب پسرم مي گفت: بابا ستون داستان هم داريد؟ گفتم: فعلا نه، گفت: مي خواهيد داشته باشيد؟ سرم را از روي كاغذ و روزنامه برداشتم و گفتم: چطور: گفت: خوب... (تازه يادم افتاد كه پارسال توي يكي از مسابقات داستان نويسي آموزش و پرورش اول شده و رتبه آورده) گفتم: تو مي خواهي بنويسي؟ با ترديد نگاه كرد، گفتم: توي همشهري كه نمي شود، گفت: مثلا دوچرخه... براي تشويق او گفتم: خوب حالا نمونه مطلبت را بده ببينم. با خنده گفت: بايد يك كمي اصرار كنيد!
ببين تو را به خدا كار به كجا كشيده است... از خنده و شوخي كه گذشت گفتم: درست است امروز حال و روز مطبوعات مملكت ما همين شده كه مي بيني ولي قاعده و اصل كار اين بوده و هست و خواهد بود كه كالمنيست ها (Columnist) در هر روزنامه اي از دنيا سرمايه روزنامه و حرفه اي ترين آدمهاي مجموعه  اند كه بعد از سالها تجربه و كار حرفه اي آنقدر قابليت پيدا كرده اند كه روزنامه يك ستون ثابت را در اختيار آنها قرار دهد و نامشان و ذوق و سليقه شان آنقدر براي روزنامه ارزش دارد كه (البته اين بخش را ديگر براي او مثال نزدم) شأن و جايگاه آنها مثل موقعيت امثال لري كينگ و اپراه وينفري در تاك شوهاي تلويزيوني معروف دنياست. چي شد كه سر اين درد دل باز شد!
* راستي، تا يادم نرفته از دوستاني كه از محبت و همراهي شان در اين دو سه روز ياد نكرده ام تشكر كنم. آقايان و خانم ها: اكبر عليزاده اعتمادي، علي شهرياري، سعيد كريمي، مهرداد جاور، چاووشي زاده (قم)، رسول سروي، حامد رحيم زينالي، فرامرز يارايي شهميرزادي، مهرداد پارسايي _ محمد تبريزي (تبريز)
* در ضمن آقاي محمدمهدي هادي عزيز، قضيه اين طور نيست.
* پاسخ سئوال آقاي نارنجيان را هم بعدا مي دهم...
* يك نامه تند و خيلي داغ هم درباره «ستون اول» رسيده كه نمي دانم برايتان بخوانم يا نه؟! مي ترسم متهم شوم به ... حالا بگذاريد شايد فردا نامه را نقل كردم.
* حسين آقاي فرهمند والا، والاّ گرفتاري و پيري و فراموشي است...!