|
|
|
|
|
|
|
|
برگزاري همايش خبرنگاران و نويسندگان مطبوعاتي دفاع مقدس
صفار هرندي: پاسداري از ارزش هاي
فرهنگي رويكردي استراتژيك است
|
|
صادق اسدي: همايش مجمع خبرنگاران و نويسندگان مطبوعاتي دفاع مقدس با پيام محمد حسين صفار هرندي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در ساري برگزار شد.
در اين پيام آمده است: «در دنياي پرفتنه امروز كه عصر انفجار اطلاعات لقب گرفته است و در زمانه اي كه مرزهاي جغرافيايي معنا و مفهوم پيشين خود را در ساختار جديدي از معرفت و تحول مبنائي در حيات بشري، رفته رفته از دست مي دهند، و اقتدار ملي هر كشوري در بعد فرهنگي آن جلوه و ظهور مي يابد، پاسداري از ارزشهاي فرهنگي رويكردي واقع بينانه و استراتژيك خواهد بود.»
«هرندي» در ادامه پيام خود خطاب به خبرنگاران و نويسندگان مطبوعاتي دفاع مقدس آورده است:
«حماسه هشت سال دفاع مقدس، برگ زريني از تاريخ پرافتخار ملت بزرگ ايران است كه در شكل گيري آن، آحاد ملت سهم بسزائي داشته اند. در اين دفاع قهرمانانه مرد و زن، پير و جوان نقش اساسي و بي بديلي را ايفا كرده اند، و شهرها و روستاهاي كوچك و بزرگ هر يك به فراخور توان در شكل گيري اين تابلوي افتخار آميز سهيم بوده اند.اميد است اين اجتماع عزيز فرهنگي بتواند با هنر زيباي نويسندگي و پردازش موضوعات مربوط به ايام مقاومت و پايداري، ماندگاري آن دوران را در ساحت فرهنگي جامعه ما تضمين نمايد».
در اين همايش كه براي افتتاح مجمع خبرنگاران و نويسندگان مطبوعاتي دفاع مقدس در استان مازندران و قدرداني از خانواده هاي شهداي خبرنگار تشكيل شده بود سردار شاليكار فرمانده ارشد سپاه استان، رسالت اصحاب رسانه و قلم مخصوصا خبرنگاران دفاع مقدس را كاري زينبي توصيف كرد و گفت: اگر نويسندگان بتوانند واقعيات دفاع مقدس را آنگونه كه اتفاق افتاده ثبت و تبيين نمايند مي توانند بزرگ ترين عامل بازدارنده تهاجم غرب براي هميشه تاريخ براي اسلام و ايران اسلامي باشند.
سردار شاليكار گفت: اگر بتوانيد آنگونه كه شهداي ما بودند و دفاع مقدس را رقم زدند ثبت كنيد يقينا قلم شما شهيدپرور خواهد شد و اگر شهيد پرور شد افضل است از دما شهدا و شما مسير بسيار سنگيني را در پيش گرفته ايد كه انشاءالله بتوانيد زينب گونه آن را به پايان برسانيد.
همچنين سردار پاسدار داود غياثي راد با اشاره به ضرورت به روز كردن اطلاع رساني در حوزه دفاع مقدس و گسترش صنايع فرهنگي مرتبط با اين مقوله اظهار داشت: در عصر اطلاعات كه موشك، خمپاره و توپ به فركانس و تباتر و امواج ماهواره ها تبديل شده است نويسندگان و خبرنگاران تا ۱۰ سال آينده حتما شاهد خلق واژه و يونيت جديدي به نام توليدات صنايع فرهنگي خواهند بود.
معاون روابط عمومي و تبليغات بنياد حفظ آثار با اشاره به صفحات دفاع مقدس كه تحت عنوان فرهنگ پايداري، جبهه و جنگ، فرهنگ ماندگار و غيره در مطبوعات چاپ مي شود اظهار داشت: ورق به ورق تاريخ دفاع مقدس بايد اطلاع رساني شود و الان نيز موقع نوشتن و ثبت آن بوده و در اين مسير بايستي توليدات به روزي داشته باشيم.
وي حلقه مفقود شده دوران دفاع مقدس را اثر بخشي دفاع مقدس دانست و افزود: از جمله اثربخشي منابع انساني در عمليات والفجر ۸ به ظهور رسيد كه مي تواند موضوع ۲۰ الي ۳۰ پايان نامه در مقطع كارشناسي ارشد و دكترا در دانشگاهها باشد.
در خاتمه مراسم از خانواده هاي شهدا و فعالان عرصه فرهنگ استان مازندران قدرداني و لوح تقدير به آنان اهداء شد.
همچنين در پايان اين برنامه خبرنگاران و نويسندگان مطبوعاتي دفاع مقدس به ديدار خانواده خبرنگار و عكاس شهيد محمدحسين قريب (خبرنگار ايسنا) كه در سانحه سقوط هواپيمايي ۱۳۰-C به شهادت رسيد به شهرستان نكا رفتند.
|
|
|
گشت و گذاري در موزه خانگي شهيد اميد آزاديخواه
موزه اي براي پسرم
|
|
علي شيرودي : در هر گوشه از سرزمين اسلامي ما عطر شهادت پراكنده است و در كوي و برزن شهرهايمان هيچ خانواده اي نيست كه با اين مسئله بيگانه باشد.
آقاي نجف آزاديخواه پدر گرانقدر شهيد اميد آزاديخواه از جمله مروجين فرهنگ شهيد و شهادت است. ابتكار ايشان، ما را بر آن داشت تا ديداري از منزل اين شهيد بزرگوار داشته باشيم. تابلوي آبي رنگي كه بر سر در منزل نصب شده است، توجهمان را جلب مي كند «بيت شهيد اميد آزاديخواه» پدر شهيد به گرمي از ما استقبال مي كند.
هر تازه واردي به محض ورود به منزل شهيد احساس مي كند كه در موزه شهدا گام مي نهد، چرا كه طهارت و پاكي سراسر فضا را گرفته است. منزلي كه به همت پدر بزرگوار شهيد به صورت موزه اي از آثار هنري در باب شهيد و شهادت مبدل شده است.به حياط منزل نگاه مي كنيم. جاي جاي آن را تصاويري با مضمون حماسه كربلا و شهداي شاخص پوشانده است.
صحنه صحنه كربلاست، امام حسين(ع) به نماز ايستاده است، پشت سر ايشان ياران با وفايشان و امام راحل و فرزند برومندش به نماز ايستاده اند كه زينت بخش اين محفل است. در يك سو شهداي كربلا برخاك افتاده اند و پيكر شهيد اميد آزاديخواه نيز در ميان شهداي كربلا به چشم مي خورد. بر سر در يكي از تاقها جمله «آرامگاه شهيد اميد آزاديخواه» نقش بسته است.
زماني كه وارد اتاق مي شويم نمايي از ماكت سنگ مزار شهيد كه مزين به جمله «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» توجه همگان را به خود جلب مي نمايد.بالاي اين ماكت، تصوير پيكر مطهر شهيد در حالي كه لبخند مي زند، قرار گرفته است.
هركجا كه نگاه مي كني، يادگاري از شهيد به چشم مي خورد، كارنامه هاي تحصيلي، قرآن، كيف جيبي، لباس، تقويم، صابون، سوزن و نخ، دستخط و مكاتبات ايشان.بر ديوار ديگري، نماي بهشت شهدا ترسيم شده كه پيكر مطهر آنان با تابوتهاي مزين به پرچم جمهوري اسلامي توسط فرشتگان به سوي پروردگار روان است و در همه اين احوال حضرت امام خميني(ره) ناظر بر شهداست و بر آنان مي گريد. تصاوير بنيانگذار جمهوري اسلامي و مقام معظم رهبري كه توسط هنرمندي توانا با سياه قلم كشيده شده، بر ديوار اتاقها نصب شده كه نظر هر بيننده اي را به خود جلب مي كند.
پدر عاشق، شيفته، دلسوخته و رهرو صديق تنها فرزند ذكورش كه در سال ۶۷ به شهادت رسيد، دو سال بعد از شهادت فرزند گرانقدرش منزل خود را به موزه اي از آثار شهيد تبديل مي كند.در اين راستا بنياد شهيد انقلاب اسلامي نيز گاهي به مدد او برمي خيزد و در ترسيم و تكميل تصاوير او را ياري مي دهد.
وقتي از او انگيزه اين كارش را مي پرسم، لبخندي مي زند و مي گويد: احساس مي كنم غبار فراموشي ياد و خاطره شهدا را فرا خواهد گرفت. بر خود وظيفه مي دانم به عنوان خانواده شهيد، نگذارم ارزشهاي پاك و مقدس شهيدان به فراموشي سپرده شود.
به بركت اين اقدام، هر ساله مراسمي نظير دعاي ندبه، دعاي كميل، زيارت عاشورا و مراسم ويژه ايام محرم الحرام، نوحه خواني و مديحه سرايي در اين خانه برگزار مي شود. او مي گويد: ما نبايد بگذاريم خون شهدا پايمال شود؛ چرا كه شهيد داراي جايگاهي والاست و به خاطر حراست از مرز و بوم و نابودي دشمنان اسلام با ايثار جان خود، استقلال و آزادي را برايمان به ارمغان آورد. شهيد راه را به ما نشان داد و ما بايد راه آنان را ادامه دهيم.
نجف زاده مي گويد: اگر باغباني گلي را پرورش مي دهد، اميد دارد كه روزي به بار نشيند. «اميد» من هم بار داد و به بار نشست. من عاشق اميد بودم و الان هم به عشق اميد زنده ام.
اميد تحولي عظيم در من بوجود آورد و مرا دگرگون ساخت، همه اين حركتها كه مي بينيد به خاطر عشق به فرزندم و زنده نگه داشتن ياد و خاطره همه شهداست. پدر شهيد راجع به پاسداري از ارزشهاي اسلامي مي گويد: ارزشهايي كه به واسطه نظام جمهوري اسلامي ايران نصيب ملت شده و جامعه را متحول ساخته است، به خاطر اين خونهايي است كه ريخته شده است و ما بايد شأن و منزلت شهدا را پاس بداريم و اين را بدانيم كه تمامي اين دستاوردها به بهايي گران به دست آمده و قدر آن همه ايثارگري ها و فداكاري ها را بايد دانست.
|
|
|
روايت اينترنتي سربازان از جنگ
|
|
وقتي صحبت از پوشش جنگ در تلويزيون مي شود، معمولا به جنگ ويتنام به عنوان نخستين نمونه اشاره مي شود. اما جنگ افغانستان و پس از آن، عراق به عنوان نخستين جنگي شناخته خواهد شد كه در وبلاگها روايت مي شود.
نسل تازه اي از سربازان وبلاگ نويس در آمريكا كه به «ميل بلاگر» ها يا وبلاگ نويسهاي نظامي شهرت دارند، پنجره تازه اي را به جنگاوري امروزي باز مي كند و گونه جديدي از ادبيات دوران جنگ پديد مي آورد. با وجود اين، برخي از وبلاگ نويس هاي خط مقدم بيم آن دارند كه دوران طلايي وبلاگ نويسي نظامي، همين حالا هم به سر آمده باشد، زيرا مقامات نظامي اعمال فشار بر نوشتار بي قيدوبند آنلاين را آغاز كرده اند.
طلوع عصر وبلاگ نويسي نظامي
به گفته مت، نويسنده وبلاگ «بلك فايو» ، نخستين وبلاگهاي نظامي در اواخر سال ۲۰۰۲ پديدار شدند. «شاهين خاكستري» ، يكي از سربازان ارتش كه در حال حاضر مامور به خدمت در آلمان است و به صورت ناشناس وبلاگ «مادويل گازت» را مي نويسد، اصطلاح «ميل بلاگ» را كه تركيبي از واژه هاي «ميليتاري» (نظامي) و وبلاگ است براي اشاره به وبلاگ نويسان نظامي ابداع كرد و شروع به برقراري تماس با ساير ارتشي هايي كرد كه وبلاگ مي نوشتند.
شاهين خاكستري در اواخر سال ۲۰۰۲ نظر دادن پاي نوشته هاي وبلاگها را شروع كرد و سپس زماني كه فهميد نوشتن يك وبلاگ تا چه حد ساده است، «مادويل گازت» را راه انداخت.
او گفت: «ساليان سال من شاهد بوده ام كه ديگران» به نمايندگي از سربازان «سخن گفته اند يا تصميم گرفته اند كه در اين زمينه چه صدايي مي بايست شنيده شود.» او به همين دليل خواست تا افكار خود را به عنوان انديشه هاي «يك ارتشي در ايامي جالب، زماني كه مقدمات جنگ در عراق فراهم مي شود» منتشر كند. او وبلاگ نويسان نظامي را در حلقه اي اينترنتي گرد آورده است كه حدود چهارصد وبلاگ نظامي فعال را به هم پيوند مي زند.
او گفت: «بسياري، وبلاگ مي نويسند تا دوستان و بستگانشان را از حال و روز خود در ميدان جنگ باخبر نگه دارند. برخي ديگر اين كار را براي بيان تاملات خود انجام مي دهند و ديگران صرفا نويسندگان خوبي هستند كه به دنبال محلي براي بيان انديشه ها و احساسات خود هستند.»
«سي جي گراهام» نيز در سال گذشته تصميم گرفت تا خاطرات جنگي خود را كه در عراق گردآوري مي كرد، روي اينترنت منتشر كند.وي هنگامي كه در حال نبرد در عراق بود تصميم گرفت تا خاطراتش را ثبت كند زيرا او با خواندن خاطرات پدربزرگش از جنگ جهاني دوم بزرگ شده بود.
سي جي گراهام زماني كه در عراق حضور داشت، وبلاگ نمي نوشت. واحد نظامي او كه راه خود را به سوي شمال عراق مي گشود، به اينترنت دسترسي نداشت.او گفت: «من فرصتش را هم نداشتم چون اگر خيلي شانس مي آوردم مي توانستم كمتر از ۱۸ ساعت در روز كار كنم. هر فرصتي كه باقي مي ماند صرف غذا خوردن و خوابيدن مي شد.»
با وجود اين، او نوشته هايي آكنده از جزئيات را در لپ تاپش نوشت و ذخيره كرد و سپس تصميم گرفت تا پس از بازگشت، اين نوشته ها را در وبلاگي منتشر كند.«برايان كندي» ، مشهور به هاودي يكي از تفنگداران نيروي دريايي است و دو سال در عراق به عنوان خلبان هلي كوپترهاي رزمي سوپر كبرا AH _ ۱W خدمت كرده است. او و خلبان همقطارش، هرل پس از آنكه از طريق هيو هويت، مفسر و وبلاگ نويس محافظه كار، اطلاعاتي درباره وبلاگها به دست آوردند، تصميم گرفتند كه در جريان ماموريت اخير خود در منطقه، وبلاگي بنويسند. او گفت: «هرچه بيشتر مي نويسم، احساس گناه و اضطراب كمتري دارم.» او حتي درباره ماجراي طلاقش كه هنگام بازگشت از عراق در ماه ژوئيه رخ داد هم نوشته است.
فشار بر ارتباطات
وبلاگ نويسي نظامي، منشأ برخي از گيراترين نوشته ها درباره جنگ شده است.
برخي وبلاگ نويسان نظامي همچون جيسون كريستوفر هارتلي، نويسنده «صرفا يك سرباز ديگر» ، و كالبي بازل، نويسنده «جنگ من: اوقات مرده در عراق» در حال حاضر نوشتن كتابهايي را بر مبناي وبلاگها و خاطراتشان از ايامي كه در عراق گذرانده اند، آغاز كرده اند.
حاصل اين وبلاگها، غالبا ديدگاهي فيلترنشده و سانسور نشده است كه از سوي خود سربازاني كه در خط مقدم حضور دارند روايت مي شود و نه از نگاه خبرنگاراني كه با گروههاي رزمي همراه شده اند يا نشستهاي خبري كه در پشت جبهه برپا مي شوند.
وبلاگ نويسي همچنين به تنبيه انضباطي برخي از وبلاگ نويسان به دليل انتشار اطلاعات حساس يا نقض مقررات نظامي در وبلاگهايشان منجر شده است. شاهين خاكستري به همقطاران «ميل بلاگ» نويس خود توصيه مي كند كه هنگام نوشتن هر يادداشت به اين نكته فكر كنند كه نوشته آنها از سوي مادرانشان، رئيس ستاد مشترك ارتش و اسامه بن لادن چگونه برداشت خواهد شد. او گفت: «هركسي نمي تواند با داشتن چنين بار مسئوليتي بردوش خود، به كيبورد دست بزند.» شمار بسيار اندكي از وبلاگ نويسان از نوشتن باز داشته شده اند اما به گفته شاهين خاكستري، شمار بيشتري از وبلاگ نويسان نظامي صرفا به دليل دغدغه هاي امنيتي درباره عمليات جنگي، دست از وبلاگ نويسي برداشته اند. برايان كندي ابراز اميدواري مي كند كه كاركنان نيروهاي مسلح اجازه يابند تا براي حفظ ارتباط با خانواده و دوستانشان به وبلاگ نويسي ادامه دهند. اما او اضافه مي كند:«من مي توانم بفهمم كه ارتش نياز خواهد داشت كه دست كم اطلاعات را« نظم و نسق»بدهد.»
منبع: بي.بي.سي به كوشش محمد كريمي
|
|
|
شقايق هاي گمنام
در جبهه آزادگان
هر لحظه عشق ذوفنون دارد هواي ديگري
بر خيل جانبازان زند هر دم صلاي ديگري
آن نائي غيبي دمد در ناي هستي دم به دم
دارد دم جان پرورش هر دم نواي ديگري
خواندي حديث نينوا وان عشق و ايمان و صفا
در پهنه ايران نگر در نينواي ديگري
شد در مناي طف اگر ذبح عظيمي جلوه گر
اكنون درين سامان نگر ذبح و مناي ديگري
در جبهه آزادگان باشد كرت باري گذر
بيني كمال عشق را در كربلاي ديگري
عشق و فضيلت را ببين نور حقيقت را ببين
شور شهادت را ببين با جلوه هاي ديگري
اي سرخ رويان چون شفق وي دل سپيدان چون فلق
بر جانتان از سوي حق بادا ثناي ديگري
محمود شاهرخي (جذبه)
تفسير
نام خدا را بر زبان تقرير مي كرد
تن را نشان نيزه و شمشير مي كرد
اشك تمناي سكينه وقت رفتن
بر قلب او كار هزاران تير مي كرد
زخم فراوان بر تنش اما به حسرت
بر حالت اهل حرم تدبير مي كرد
از هرم غيرت سوخت مغز استخوانش
وقتي كه دشمن خيمه را تسخير مي كرد
با خون خود از حلق عطشان بريده
آيات سرخ عشق را تفسير مي كرد
سيدعباسي صدرالديني
هرم عطش
بند بند تو در واژه ايثار شكفت
صد چو منصور ز سوداي تو بردار شكفت
پرده در پرده نهان بود معماي حيات
تا گل زخم تو در عرصه پيكار شكفت
اي شهيدي كه بر معراج سنان باغ بيت
طور سينا شد و از گرمي گفتار شكفت
اي كه با هرم در اثر شوق حضور
گل رخسار تو در لحظه ديدار شكفت
تير شرمنده شد از خنده آن غنچه سرخ
كه سر دست تو با حلق شرربار شكفت
من و توصيف تو اي مظهر آيات خدا
واژه اي بود كه در پرده ي پندار شكفت
سيدعباسي صدرالديني
عشق و جنون
با غزل انتظار، پيش خدا رفت
داغ به دل، بي قرار، پيش خدا رفت
گرچه خزان زد كتاب زندگي اش را
باورقي از بهار پيش خدا رفت
درد دلش را زمانه درك نمي كرد
با سخن بي شمار، پيش خدا رفت
يار در اين روزگار، هيچ نبودش
دل زده از اين ديار، پيش خدا رفت
عشق و جنون از ازل نصيب دلش بود
عاشق و ديوانه وار، پيش خدا رفت
پاي جنون را نمي توان به زمين بست
با پايي استوار پيش خدا رفت
درد جدايي فقط براي بشر نيست
تا نفس پاك يار، پيش خدا رفت
گرچه در آن جا نياز نيست كه باشد
صندلي چرخ دار، پيش خدا رفت
فرشاد فرصت صفايي - كرمانشاه
|
|
|
لحظه ماندگار
عكس ارديبهشت ماه سال ۶۰ در محل سپاه اراك هنگام اعزام به كردستان قبل از عمليات فتح شياكوه برداشته شده است.
نفرات جلو از راست: سردار شهيد غلامرضا رضايي _ سردار شهيد مجتبي پژمان.
نفرات عقب از چپ: سردار شهيد كاوه نبيري فرمانده تيپ يكم لشگر ۱۷ علي ابن ابيطالب (۴) _ دانشجوي شهيد ناصر فخرزاده- آقاي ميرزايي (كارمند شركت هپكو اراك) _ آقاي نبيري (برادر شهيد كاوه نبيري) _ آقاي حسن بيگي
عكس از: سردار رحماني
|
|
|
لايه هاي پنهان جنگ
ارسال بمب هاي خوشه اي
آمريكا به پيشنهاد ويليام كيسي (رئيس وقت سيا) تحويل بمب هاي خوشه اي به عراق را در اولويت قرار داد، زيرا اين سلاح را مناسب ترين و كارآمدترين سلاح براي درهم شكستن امواج انساني مدافعان ايراني مي دانست.
به اعتقاد او اين بمب ها مي توانست به يك قدرت تصاعدي واقعي و موثر عليه قواي ايراني تبديل شود. در واقع اين بمب ها از لحاظ تكنيكي جزو سلاح هاي متعارف محسوب مي شوند اما در ميدان نبرد همانند سلاح هاي نامتعارفي چون سلاح هاي شيميايي مي توانند موجب كشتار وسيعي شوند. چنانچه اين بمب ها درست عمل كنند مي توانند در وسعتي به اندازه ۱۰ برابر زمين فوتبال هر كسي را كشته يا مجروح سازند. عملا اين بمب ها چرخ گوشت هاي هوايي هستند و هر چيزي را در سر راه خود خرد مي كنند.
آلن فريدمن (محقق و نويسنده آمريكائي)- دعاوي ايران
|
|
|
مطبوعات جنگ
انتشار شماره تازه ياد ماندگار
|
|
پنجمين شماره «ياد ماندگار» نشريه تخصصي ادب و هنر پايداري ويژه دي و بهمن ۱۳۸۴ منتشر شد.
ياد ماندگار در اين شماره گفتگويي با پروفسور رابرت فوريسون استاد سابق كرسي تاريخ در دانشگاه سوربن فرانسه طلايه دار افشاي افسانه هولوكاست با مقدمه اي از حسين بهزاد به چاپ رسانده است كه حاوي اطلاعات تازه اي درباره قصه هولوكاست است.
سخنراني منتشر نشده اي از شهيد همت در جمع رزمندگان لشكر ۲۷ پس از خاتمه عمليات والفجر ،۴ يادي از شهيد عمران پستي فرمانده گردان حبيب لشكر ۲۷ با عنوان «دوشكا خفه كن» و گفت وگو با مادر گرامي سردار شهيد غلامعلي پيچك از ديگر مطالب اين شماره ياد ماندگار است.
در صفحات ديگر ياد ماندگار همچنين مي خوانيم: تاريخ موسيقي جنگ نداريم (طرح يك بحث پژوهشي) اينجا كجاست؟ (به قلم حسين بهزاد) گفت وگو با مازيار بيژني (كاريكاتوريست) روايتي مستند از زندگي سرلشكر خلبان شهيد حسين خلعتبري مصاحبه ماهنامه فرانسوي لومگازين با سيد حسن نصرالله با عنوان هر مردي گذشته اي دارد _ نامه هاي شهيد راشل كوري با عنوان من الان در وسط يك نسل كشي هستم! _ خطبه بسيج از زنده ياد محمدرضا آقاسي.
امام مخالف ادامه جنگ نبود، عنوان ناگفته هايي از دريادار علي شمخاني و مصاحبه اي با امير قلعه نوعي با عنوان غيرت يعني حسين فهميده و مطالب متنوع ديگر پنجمين شماره ياد ماندگار را تشكيل داده است. صاحب امتياز ياد ماندگار، فرهنگسراي پايداري، مدير مسئول آن احسان محمدحسني و به سردبيري حسين بهزاد است.
|
|
|