فرمانده نيروي انتظامي در گفت وگو با همشهري:
سال آينده تصوير جامعه از پليس تغيير مي كند
|
|
گروه حوادث- رويا كريمي مجد:هشت ماه پس از اينكه سكان هدايت نيروي انتظامي كشور به سردار سرتيپ پاسدار اسماعيل احمدي مقدم سپرده شده است، او در اولين گفت وگوي اختصاصي اش به روزنامه همشهري اعلام مي كند كه سال ۸۵ حضور پليس در كشور كمرنگ شده و تصوير پليسي جامعه تغيير خواهد كرد. اين گفت وگو را پيش رو داريد.
امنيت را چگونه معني مي كنيد؟
ناامني به معني به هم خوردن تعادل هاي ذهني است كه انسان ها با آن برخورد دارند. وجود امنيت به معني تعادل است و عدم تعادل به معني عدم امنيت. احساس امنيت نيز به عنوان موضوعي نسبي ممكن است از شهري به شهر ديگر تعريف متفاوتي داشته باشد. لذا انتظارات افراد از آنچه در محيط خود رخ مي دهد، شاخص امنيت است. اگر اين افراد برخلاف انتظار خود با حادثه اي نگران كننده رو به رو شوند، دچار ناامني شده اند.
ما فكر مي كنيم جرم همزاد بشر است زيرا شيطان همزاد بشر است. بنابراين در جوامع بشري جايي بدون جرم نداريم. پس ما نمي توانيم جامعه آرماني بدون جرم داشته باشيم. اما براي تنظيم فعاليت هاي خود، شاخص هايي را تعيين كرده ايم. بنا بر آن شاخص ها ،تعدادي از جرايم در تهران به عنوان نقطه تعادل تعيين شده است. اگر اين شاخص ها بهبود پيدا كرد، ما وضع امنيت را در حال بهبود مي دانيم و اگر اين شاخص ها افزايش يافت، متوجه وجود ناامني در جامعه مي شويم.
غير از شاخص هاي علمي، احساس امنيت مردم چقدر براي شما تعيين كننده است؟
بسيار مهم است ما، از طريق ،۱۱۰ ،۱۹۷ نظرسنجي ها و مراجعه به آراي نخبگان احساس امنيت مردم را بررسي مي كنيم.
آيا گزارشي مبني بر عدم رضايت مردم در طرح هاي تامين امنيت اجتماعي به شما رسيده است؟ زيرا به نظر مي رسد در كنار برخي از اراذل و اوباش، احساس عدم امنيت در بخشي از مردم نيز به وجود آمده است.
البته عمده تماس ها در مورد طرح امنيت اجتماعي، مطالبه مردم جهت تسري بيشتر اين طرح در محل هاي آنهاست. ما كاملاً شرح داده ايم كه به دنبال جرايمي مانند درگيري، دعوا و نزاع، مزاحمت براي نواميس، توزيع مواد مخدر، زنان خياباني، زورگيري و شرارت و تظاهرات مستانه هستيم. از روز اول هم سؤال شده كه آيا در اين دايره بدحجابي هم مطرح است؟ صراحتاً پاسخ داده ايم : خير. پرسيده شده: آيا به حريم خصوصي مردم كاري داريد؟ قاطعانه پاسخ داده ايم: اين طرح در حريم خصوصي مردم جايي ندارد.
حريم خصوصي يعني چه؟
جرم دو بخش خصوصي و عمومي دارد. زماني در ملاء عام جرمي...
جرم خصوصي و حريم خصوصي دو بحث متفاوتند؟
بله. زماني جرمي رخ مي دهد كه جرم خصوصي نيست. اما تحقيق و تفحص براي كشف جرم خصوصي در برنامه كار ما نيست. من بار ديگر تاكيد مي كنم كه بحث بازداشت دختر و پسرها اصلاً مصداق ندارد.
اين امر هم به مزاحمت براي نواميس بازمي گردد. تمام مواردي كه شما اشاره كرديد، كاملاً مشخص و واضح است جز مزاحمت براي نواميس. هر كسي مي تواند ادعا كند كه به دليل مزاحمت براي نواميس بازداشت شده است. آيا اين نوع از جرم حتماً به شاكي خصوصي نياز دارد؟
حتماً بازداشت صورت نمي گيرد. ما پليس را بر اقدامات ارشادي و فرهنگي تمركز داده ايم. من خودم كه به عنوان يك شهروند همراه خانواده ام بيرون مي روم، بارها شاهد اين امر بوده ام كه مخصوصاً در مراكز خريد، جواناني نه به قصد خريد و فروش روي پله ها، نرده ها و كنار خيابان ايستاده اند و فضاي ناامني را ايجاد كرده اند. ما پليس را موظف كرده ايم كه به اين افراد تذكر بدهد و از آنها بخواهد كه محل را ترك كنند. اگر آنها اصرار بر اين امر داشته باشند، آنگاه آنها را به كلانتري هدايت كرده و با خانواده هاي آنها تماس مي گيرند. در اين تماس در وهله اول اطلاع رساني به خانواده صورت مي گيرد و در مرحله دوم از آنها تعهد گرفته مي شود كه رفتارهاي فرزندشان را كنترل كنند. ما اين موارد را جرم نمي دانيم. زيرا جرم زدايي يكي از اهداف ماست. ما قصد نداريم تعداد مجرمان را افزايش دهيم.
من باز هم به بحث حريم خصوصي باز مي گردم، آيا داخل اتومبيل حريم خصوصي محسوب مي شود؟
حريم خصوصي است، جز ميزاني كه قانون براي بازرسي اجازه مي دهد. در نقاط ايست و بازرسي( دائم و موقت با مصوبه شوراي امنيت) اگر به موارد جرم بر بخوريم، قطعاً رسيدگي مي شود. اما اين اتفاق كه فردي را براي بازرسي اتومبيل پياده كنيم، در دايره كار ما نيست.
در اين ميان يك تناقض وجود دارد. در ماه هاي گذشته ما با حداقل سه مورد روبه رو شده ايم كه در پي مشكوك شدن نيروي انتظامي، اتومبيلي تحت تعقيب قرار گرفته و حتي براي متوقف كردن آن،كار به شليك گلوله و مجروح يا كشته شدن راننده و همراهانش كشيده شده، اما در نهايت اتهام آنها مصرف مشروبات الكلي عنوان شده است. اما همزمان گروه هايي مثل حسين روح زاده به راحتي اقدام به ربودن زنان و تعرض به آنها مي كنند بدون اينكه هيچ گشت پليسي به آنها مظنون شود. در اين موارد نيروي انتظامي كجاست؟
ممكن است يكي از اتومبيل هايي كه تحت تعقيب قرار مي گيرد، اتومبيل حسين روح زاده باشد. پليس به هر اتومبيل مشكوكي دستور ايست مي دهد. ما در محدوده ظن، كسي را متهم نمي كنيم. ما دستور ايست مي دهيم. او هم طبق قانون موظف است كه بايستد و بازرسي شود. اگر موردي وجود نداشت او ادامه مسير مي دهد، اما در غير اين صورت با راننده برخورد قضايي صورت مي گيرد.
آيا ماموران پليس به محض مشاهده يك فرد مشكوك مي توانند با استفاده از ابزار پيشرفته چهره او را با افراد تحت تعقيب مطابقت دهند؟
اين سيستم طراحي شده اما هنوز در سطح خودروهاي گشت گسترش نيافته است.
آيا نيروهاي پليس تحت آموزش هاي فني پيشرفته براي شناسايي مجرمان قرار گرفته اند؟
يك پليس در عمر حرفه اي خود با مسائلي مانوس مي شود. ما نيز سعي مي كنيم حس ششم پليس را كه در شناسايي اين افراد به او كمك مي كند، تقويت كنيم.
آيا آموزش پليس ايران در حد استانداردهاي جهاني است؟
برخي از كشورهاي خارجي كه درخواست بازديد از دانشگاههاي ما را دارند، با ديدن امكانات ما شگفت زده مي شوند. نه اين كه ما از آنها جلوتر باشيم، اما انتظار آنها از يك كشور جهان سومي كه تحت انواع تحريم قرار دارد، اين نيست. من فكر مي كنم نيروي انتظامي هم در كسب علم و هم در توليد آن جهش هاي بسيار مورد قبولي داشته است. اگر ما شاهد كنترل نسبي شاخص هاي جرم در جامعه هستيم، مرهون همين پشتوانه علمي هستيم. نيروي انتظامي در حال حاضر داراي هفت دانشكده و ۲۳۰ عضو هيات علمي است.
آيا اعضاي هيات علمي با علم روز پليسي جهان در ارتباط هستند يا فقط از علم توليد داخل استفاده مي كنند؟
مشخص است كه وقتي كشوري مسيري را طي كرده و به نتيجه رسيده، دليلي براي طي دوباره همان مسير وجود ندارد. البته ممكن است كه در بازديدهاي ما از امكانات ساير كشورها ،آنها آخرين دستاوردهاي خود را در اختيار ما قرار ندهند، اما ما در حال حاضر در سطح خوبي از دانش ساير كشورها استفاده مي كنيم. در عين حال سعي مي كنيم بخش عمده اي از اين دانش را بومي سازي كنيم. با تلفيق اين دانش با تجربه خود، فرهنگ كشور و دانش موجود نتيجه مناسبي را قابل استفاده مي كنيم. اصولا نگاه و آموزش هاي اجتماعي پليس خود از نتايج چنين عملكردي بوده است. نمونه مشخص آن هم پليس ۱۱۰ و يا تماس با شماره ۱۹۷ است.
هر چند آمار جرايم به شكل چشمگيري كاهش يافته اما اين موفقيت فقط در جرائم عليه اموال بوده و آمار جرائم عليه اشخاص با روند رو به رشدي رو به رو بوده است. علت اين امر را چه مي دانيد؟
اساسا طرح ارتقاي امنيت اجتماعي ناظر بر اين امر است. ما فكر مي كنيم اگر مجموعه طرح امنيت اجتماعي با حمايت خوب همه دستگاهها خصوصا دستگاه قضايي رو به رو باشد، در سال آينده با مهار اين نوع جرائم هم رو به رو مي شويم. شايد يكي از عوامل افزايش اين نوع جرائم، شتاب صنعتي شدن كشور و رشد نرخ مهاجرت است. متاسفانه ما شهرهايي داريم كه مجرم فرست است. در حالي كه آمار جرائم در آن شهرستان بسيار پايين است. بخش ديگر حاصل جواني جمعيت و انفجار انتظارات است. هر چه ميانگين سن در جامعه افزايش مي يابد، درصد وقوع جرائم كاهش مي يابد. بسياري از مجرمان كنوني ما مجرمان تازه كار هستند. از سوي ديگر ما مجرم خيلي سابقه دار نيز زياد نداريم. جنبه هاي اوباش گري و لمپنيزم ناشي از جواني جمعيت ماست. از سوي ديگر ماهواره ها الگوهاي جرم و جنايت و لمپنيزم را ارائه مي دهند. نيازهاي شهواني را به شدت افزايش مي دهند كه ظرفيت تامين آن به صورت قانوني وجود ندارد. تا حدي اينها طبيعي است. اما با افزايش سن جمعيت به نظر مي رسد تا حدي اين جرائم كاهش يابد.
لجبازي يكي از ويژگي هاي جوانان است. فكر نمي كنيد كه چهره پليسي حاكم بر شهرها به اين ويژگي دامن مي زند؟ جوانان حتي در رد شدن از خيابان با سرباز باتوم به دست رو به رومي شوند.
هميشه تدبير ما در برخورد با هيجان جوانان( در چهارشنبه سوري يا مسابقات فوتبال) اين است كه با درك شرايط و هيجانات، پليس اقدامات تحريك كننده انجام ندهد. به تناسب افزايش جمعيت اين اقدامات هم رو به كاهش است. در هر حال تيغ دو لبه است. ما بعضي اوقات مجبوريم پليس را وارد ميدان كنيم كه آن آسيب ها و ريزش ها را هم به دنبال خواهد داشت. بهترين شرايط اين است كه پليس ببيند نه اين كه ديده شود.
عكس: جواد گلزار
|
|
نقشه زن تبهكار براي قتل همسرش
گروه حوادث: متهمان پرونده قتل يك مرد اصفهاني كه با طرح نقشه قبلي از سوي همسرش به قتل رسيده بود، به زودي محاكمه خواهند شد.
به گزارش همشهري، رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار پليس جنايي اصفهان قرار گرفت كه ساعت ۲ بامداد اوايل ارديبهشت ماه امسال زماني كه ساكنان منطقه رهنان در حال استراحت بودند با فريادهاي زن جواني كه بسيار وحشتزده بود از خواب بيدار شدند. آنها زماني كه به داخل خيابان آمدند متوجه يك جنايت خونين در پي يك درگيري شدند. زن همسايه كه نصرت نام داشت از مردم كمك مي خواست. پيكر خونين و نيمه جان همسرش به نام حسين(۴۸ ساله) توسط همسايه ها به بيمارستان انتقال يافت، اما تلاش پزشكان براي نجات وي بي نتيجه ماند و وي در اثر شدت جراحات وارده جان باخت. با تشكيل پرونده قتل، همسر مقتول به عنوان تنها شاهد حادثه تحت بازجويي قرار گرفت.
وي گفت: ساعتي قبل زماني كه ما در خواب بوديم ناگهان پنج مرد ناشناس كه افغاني بودند، وارد خانه مان شدند و با شكستن شيشه ها و عربده كشي به طرف همسرم حمله ور شدند و با زخمي كردن وي و سرقت پول و طلاجاتمان از محل متواري شدند.
با اظهارات زن جوان، تلاش براي چهره نگاري و رديابي متهمان آغاز شد. قاضي جعفري- رئيس شعبه ۱۰۶ جزايي پس از بررسي محتويات پرونده متوجه شد كه تكه هاي شيشه شكسته شده، به جاي اين كه به داخل خانه بريزد به طرف بيرون شكسته شده است و اين موضوع احتمال درگيري مقتول با قاتلان را زياد كرد. با دستور قاضي پرونده نصرت (همسر مقتول) بازداشت شد و مجدداً تحت بازجويي قرار گرفت. وي نزد افسر اداره آگاهي به قتل همسرش با همدستي پنج مرد افغاني به نام هاي عباس. م، محمد. ع، صفدر الف، ميراحمد. ر و رحمان.ر اعتراف كرد.
وي گفت: رحمان و ميراحمد مدتي بود كه در محله ما مشغول به كار ساختماني بودند. پس از آشنايي ، با آنها رابطه برقرار كردم و به خاطر اين كه اين اواخر همسرم كمي متوجه ماجرا شده بود، نقشه قتل او را طراحي كرديم. شب حادثه حدود ساعت ۵/۱۲ بود. وقتي مطمئن شدم همسرم در خواب است از خانه بيرون رفتم و پس از دقايقي با باز گذاشتن در خانه، آنها وارد شدند. حدود ساعت ۲ نيمه شب بود متوجه سر و صداي حسين شدم. وقتي از اتاق خواب فرزندم بيرون آمدم ديدم رحمان و ميراحمد با همسرم درگير هستند و او را به پنجره اتاق كوبيدند. سپس صفدر و محمد به طرف او حمله ور شدند و او را با چاقو زدند. عباس هم كه كر و لال بود داخل حياط نشسته بود و صحنه را تماشا مي كرد، تا اين كه محمدرضا (فرزندم) از اتاق بيرون آمد. آنها به طرف وي حمله ور شدند. براي اين كه فرزندم شك نكند به طرفش دويدم و با التماس از آنها خواستم تا با فرزندم كاري نداشته باشند.چند دقيقه اي كه از متواري شدن مردان افغاني گذشت شروع به داد و فرياد كردم.
بر پايه اين گزارش، با دستگيري متهمان اين پرونده و تكميل تحقيقات، كيفرخواست در خصوص پرونده صادر شد و قرار است در وقت معين محاكمه شوند.
|
|
محاكمه مردي كه دوستش را سوزاند
گروه حوادث: مرد جواني كه به خاطر اختلافات مالي، دوستش را به قتل رسانده و جسدش را سوزانده بود، در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه شد. به گزارش همشهري، مأموران گشت اداره آگاهي كرج در روز ۱۱ بهمن ماه سال ۸۳ در حال گشت زني در اتوبان تهران- كرج بودند كه با جسد سوخته مرد جواني روبه رو شدند. بلافاصله موضوع به بازپرس ويژه قتل اطلاع داده شد و با انتقال جسد به پزشكي قانوني، تحقيقات براي شناسايي هويت مقتول كه ظاهراً با شليك گلوله به قتل رسيده و جسدش سوزانده شده بود، آغاز شد. در بررسي هاي مقدماتي، كارآگاهان جنايي كرج متوجه شدند كه چندي قبل يك زوج پير با مراجعه به اداره آگاهي مدعي شده بودند، پسر جوانشان به طور ناگهاني ناپديد شده است. با شناسايي جسد مرد جوان مشخص شد كه وي عليرضا نام دارد. در ادامه تحقيقات و رديابي پرينت تلفن همراه مقتول، كارآگاهان به فردي به نام مجيد كه از دوستان نزديك مقتول بود مظنون شدند و او را دستگير كردند. وي در بازجويي مقدماتي به قتل اعتراف كرد و تنها انگيزه خود را طلب ۵/۴ ميليون توماني عنوان كرد.
مجيد در اظهاراتش گفت: روز حادثه ما با يكديگر قرار ملاقات داشتيم وقتي عليرضا سوار ماشين شد به خاطر طلبي كه از من داشت درگير شديم او به روي من اسلحه كشيد و من توانستم اسلحه اش را بگيرم. ناگهان نفهميدم چه اتفاقي افتاد وقتي به خودم آمدم ديدم او را با گلوله كشته ام.مدت يك روز هم جسد داخل ماشين بود كه آن را اطراف اتوبان زير پلي رها كردم و از محل متواري شدم. اين مرد كه با صدور كيفرخواست صادره از سوي دادسراي كرج صبح ديروز در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه شد، پس از درخواست اولياي دم مبني بر قصاص نفس(اعدام) در دفاع از خود گفت: قتل را قبول دارم، اما از روي عمد نبود. ما تنها مشكلات مالي نداشتيم، چندين بار با او صحبت كرده بودم اما فايده اي نداشت.
بر پايه اين گزارش، با اعلام ختم جلسه دادگاه ،قرار است حكم ظرف مدت قانوني صادر شود.
|
|
مادربزرگ قاتل يا بيمار
سايت جنايي: گرتود ۶۸ساله از سوي دادستاني دادگاه عالي ايالت اوهايو به قتل نوه دختري خود محكوم شد. دادستان پرونده در خصوص نحوه وقوع اين جنايت در پرونده متهم نوشته است: گرتود كه از محل مخفي كردن كليدهاي منزل نوه خود آگاه بود روز حادثه به منزل مقتوله رفته و منتظر وي ماند. پس از آنكه آمانداي ۲۶ساله از كار به منزل بازگشت، ناگهان با مادربزرگ خود مواجه شد كه اسلحه اي را به سويش نشانه رفته است. گرتود بلافاصله پس از ورود نوه اش به منزل، چندين گلوله به سوي وي شليك كرد. وي پس از قتل نوه اش محل جنايت را ترك مي كند. چندي پس از اين حادثه، زماني كه همسر آماندا به منزل باز مي گردد، با جنازه غرق به خون همسرش كه در اتاق پذيرايي افتاده بوده روبه رو شده و بلافاصله با پليس تماس مي گيرد. وكيل مدافع متهم در دادگاه ادعا كرد كه موكلش از بيماري رواني شديدي رنج مي برد. اين در حالي است كه اعضاء خانواده گرتود از اين بيماري اظهار بي اطلاعي مي كنند. بازپرس تحقيق پرونده در خصوص نحوه بازداشت متهم نوشت: زماني كه گرتود از منزل مقتوله متواري شده، حين رانندگي با يك كاميون تصادف مي كند و در بيمارستان به گناه خود اعتراف مي كند. دادستان پرونده در حال حاضر وي را با اتهامات قتل، ورود غيرمجاز به منزل مقتوله و داشتن اسلحه گرم متهم كرده است.
|
|
سرقت ۲۱۷ هزار دلار به وسيله سارق شيك پوش درآمريكا
اس اف گيت: يك مرد آمريكايي درحالي كه پيراهن سفيد و كت و شلوار به تن داشت و مثل افراد ثروتمند كراوات زده و كلاه به سر گذاشته بود از يك جواهر فروشي اقدام به سرقت نمود.فروشندگان اين جواهر فروشي نحوه وقوع حادثه را چنين شرح دادند: اين مرد شيك پوش كه به نظر بسيار ثروتمند مي آمد در كمال خونسردي وارد جواهر فروشي شد به طوري كه به نظر مي رسيد قصد خريد دارد ما نيز با روي باز از او استقبال كرديم.وقتي انگشترهاي الماس نشان را براي او آورديم تا انتخاب كند از زير لباسش اسلحه اي بيرون آورد و ضمن تهديد ما خواست حلقه ها را برايش بپيچيم. به اين ترتيب او ۹۶ حلقه الماس نشان كه ارزش آنها ۲۱۷ هزار دلار تخمين زده مي شود را به سرقت برد و موفق شد به راحتي از جواهر فروشي فرار كند.
|
|
سقوط هواپيماي كوچك مرگ پدر و پسر استراليايي را رقم زد
استراليا: به دنبال سقوط يك هواپيماي كوچك در ويكتورياي استراليا ديروز مرد ۴۹ ساله استراليايي و پسر ۱۰ ساله اش جان باختند.
براساس اين گزارش، اين هواپيما كه از بروكن هيل به پرواز درآمده بود قصد داشت در فرودگاه ميلدورا به زمين بنشيند كه دچار حادثه شد. پليس ويكتوريا ضمن ابراز تأسف از وقوع اين حادثه اعلام كرد از آغاز سال جديد ميلادي پس از حادثه تصادف در يكي از جاده هاي شهر ويكتوريا و مرگ شش جوان ،اين حادثه دومين حاثه تلخي بود كه مردم منطقه را متأثر نمود. اين گزارش حاكي است، علت وقوع حادثه هنوز مشخص نيست و تحقيقات در اين رابطه ادامه دارد.
|
|
مادر قاتل در دادگاه
آسوشيتدپرس: پليس ايالت آلاباما روز گذشته موفق به دستگيري مادر ۱۸ساله اي شد كه براي پنهان كردن ماجراي بارداري خود، فرزند تازه متولد شده اش را خفه كرده بود. كريستياناي ۱۸ساله كه پليس از افشاي نام كامل وي به دليل سن متهم خودداري كرده است، در خصوص انگيزه خود از ارتكاب اين جنايت گفت: «۷ماه پيش كه متوجه بارداري ام شدم، قصد داشتم فرزندم را سقط كنم، اما به دليل علاقه اي كه به وي داشتم از اين كار سرباز زدم و او را تا لحظه تولدش نگاه داشتم. پس از تولد ديويد بود كه تازه متوجه شدم امكان نگهداري از وي وجود ندارد؛ به همين دليل يك ساعت پس از تولدش وي را به حمام برده و با يك حوله خفه كردم. جنازه وي را نيز در نزديك ترين سطل آشغال انداختم. پليس، تحقيقات گسترده اي را براي يافتن پدر ديويد و امكان ارتباط وي با اين قتل آغاز كرده است. دادستان پرونده در دادگاه با مطرح كردن اتهام قتل عليه كريستانا، خواهان اشد مجازات براي وي شد.
|