سه شنبه ۶ تير ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۲۰ - Jun 27, 2006
والدين و نگراني تماشاي تلويزيون
طاهره سراجيان مارالان
003576.jpg
تلويزيون به عنوان يك وسيله آموزشي كارآمد در مواقعي نيز مي تواند به عنوان يك كالاي فرهنگي مضر محسوب  شود، چرا كه در اين وضعيت، ديگر نه به عنوان ابزار آموزشي، بلكه به عنوان عامل مؤثر در افزايش وزن، تنبلي مضاعف و ناهنجاري رفتاري در كودكان بروز مي كند. مطلبي در زمينه نگراني والدين در زمينه تماشاي تلويزيون توسط كودكان تهيه شده كه در پي مي آوريم:

حجم وسيعي از پيمايش ها نشان مي دهد كه والدين، نگران محتواي خشن و ناهنجاري  برنامه هاي تلويزيون هستند، اگرچه اين نگراني در مورد برخي از آنها تنها در اين زمينه گسترش يافته كه دلواپس ميزان اوقاتي باشند كه كودكان آنها جلوي تلويزيون سپري مي كنند. يك دليل براي عدم نگراني، اين مسأله است كه شايد والدين برآورد كمتري از ميزان تماشاي فرزندان خود داشته باشند.
برادي گرينبرگ دريافت هنگامي كه از والدين و كودكان درباره ميزان اوقات تماشاي تلويزيون پرسش شد، برآورد كودكان درباره ميزان تماشاي تلويزيون، دو برابر برآوردي بود كه مادران از آنها داشتند. مشاهداتي وجود دارد كه مادرها در مقايسه با پاسخ كودكان به ، نظم بيشتر، ميزان تماشاي بيشتر فرزندان و علاقه كودك به تماشاي آگهي هاي تلويزيون را گزارش مي كنند.
همچنين مداركي وجود دارد كه نشان مي دهد ممكن است مادرها از ميزان پاسخ كودكان خود با محتواي تلويزيون آگاه نباشند. كودكان در مقايسه با مادرهاي خود، مستعد پذيرش ناهنجاري ها و خشونت بيشتري از مجموعه برنامه هاي مشابه هستند. به علاوه گزارش مادرها از واكنش مبتني بر ناهنجاري و ترس كودكان نسبت به برنامه هاي ترسناك و فيلم هاي سينمايي تلويزيون، خيلي كمتر از حد واقعي است.
برخي از نتايج تحقيقات حاكي از اين است كه ميزان تأثير والدين بر نحوه تماشاي تلويزيون در كودكان را مورد ترديد قرار مي دهد. در پيمايشي اساسي، از والديني كه فرزندان زير ۱۵سال در خانه داشتند پرسش شده بود: «آيا قاعده اي در خانه حاكم است كه تعيين كند كودكان چه وقت و چه برنامه هايي را از تلويزيون تماشا كنند؟» . ۴۱درصد از پرسش شوندگان اظهار كردند كه از قانون خاصي تبعيت مي كنند، ۳۱درصد ديگر گفتند كه هيچ گونه قانوني در اين ارتباط ندارند و ۶درصد نيز اظهار كردند كه تلاش مي كنند تماشاي كودكان خود را كنترل كنند، اما نگفتند كه تا آن زمان از قانون خاصي پيروي كرده  اند يا خير. در ميان قواعد ذكر شده حاكم بر تماشاي تلويزيون در منزل، قواعد مربوط به ساعات اجازه تماشاي تلويزيون كودكان، وظايف آنها، مانند انجام تكاليف مدرسه يا كارهاي روزمره هنگام تماشاي برنامه هاي ديگر، تلويزيون مطرح بود.در اين نظرسنجي مادرها ۳۱درصد و پدرها ۲۹درصد (تقريباً  به يك اندازه) قوانين حاكم بر شرايط تماشاي تلويزيون را ذكر كردند، درحالي كه مادرها (۳۸درصد) بيشتر از پدرها (۳۰درصد) از راهنمايي و ارشاد كودكان براي ديدن برنامه ها سخن گفتند.
به طور كلي رابطه كمي بين مضرات تماشاي تلويزيون و كنترل هاي آنها وجود داشت. پيمايش جديدتر روي كودكان گروه هاي سني ۵-۶ ساله، ۱۱-۱۲ ساله و ۱۵-۱۶ ساله و والدين آنها ادامه يافت. هنگام طرح  پرسش ها ۲۷درصد از گروه سني ۱۱ تا ۱۲ساله ها پاسخ دادند كه والدين آنها هرگز از تماشاي تلويزيون شكايتي نمي كنند.
زماني هم كه شكايتي صورت مي گرفت، اين شكايات معمولاً  در ميان يكي از سه مقوله تماشاي بسيار زياد، بسيار دير و نوع برنامه ها جاي مي گرفت. زماني كه به طور مستقيم از آنها پرسيده شد كه «آيا والدين آنها هيچ گونه كنترلي بر تماشاي تلويزيون آنها اعمال مي كنند يا نه؟» ، بيش از يك نفر از سه نفر گروه سني ۱۱ تا ۱۲ ساله ها و همچنين ۱۵ الي ۱۶ ساله ها احساس مي كردند كه در سال هاي اخير با محدوديت ناچيزي روبه رو بوده اند. مادران كوچك ترين گروه سني كودكان گفتند كه شكل كنترلي كه اغلب از آن براي كنترل بچه هاي كم سن و سال خود استفاده مي كنند، نظارت بر انتخاب نوع برنامه هايي است كه مي بينند. مادران دخترها، كنترل بيشتري را در مقايسه با مادران پسرها گزارش كردند. گزارش بسيار كمي مبني بر استفاده از تلويزيون براي مشغول كردن يا نگه داشتن كودكان در منزل دريافت شد.
تماشاي تلويزيون و سلامتي كودكان
طبق گزارشي كه در شماره ۱۷ مجله لانست سال ۲۰۰۴ منتشر شده، ميزان تماشاي تلويزيون در دوران كودكي و نوجواني به طور مستقيم با خطر افزايش سطح كلسترول خون، سيگاركشيدن، عدم تناسب بدني و اضافه وزن در دوران ميانسالي ارتباط دارد.
به باور دكتر رابرت جي هانكوكس و همكارانش در دانشگاه otago در نيوزيلند هر چند گزارش هاي قبلي، ارتباط بين تماشاي تلويزيون در كودكي و اثرات زيانبار سلامتي را نشان مي دهد، اما تاكنون هيچ مطالعه اي به صورت طولي بر اثرات آن روي تندرستي دوران ميانسالي تماشاگران انجام نشده است.هزار فرد غيرمنتخب كه در اوايل دهه ۱۹۷۰ ميلادي متولد شده بودند، در اين مطالعه مورد بررسي قرار گرفتند و تا سن ۲۶سالگي در فواصل منظم پيگيري شدند. ارزيابي تماشاي تلويزيون در اين افراد با انجام گفت وگوهايي در سن هاي ۵- ۷- ۹-۱۱-۱۳-۱۵ و۲۱ انجام شد.
بررسي هاي ميداني نشان داد كه تماشاي تلويزيون در سنين ۵ تا ۱۵سالگي، خطر بالابودن كلسترول خون، سيگار كشيدن، عدم تناسب بدني  و اضافه وزن در دوران ميانسالي را افزايش مي دهد. نتايج حاصله محققان حاكي از آن است كه تماشاي بيش از ۲ساعت تلويزيون در روز طي دوران كودكي و نوجواني باعث مي شود كه در سن ۲۶سالگي، فرد ۱۷درصد اضافه وزن، ۱۵درصد عدم تناسب بدني، ۱۵درصد كلسترول بالا و ۱۷درصد استعمال سيگار را در پي خواهد داشت.
به باور همان محققان، نتايج به دست آمده نشان مي دهد كه تماشاي زياد تلويزيون در دوران كودكي مي تواند تبعات زيانباري بر تندرستي آنهادر دوران ميانسالي داشته باشد. به همين دليل ما با انجمن طب اطفال آمريكا موافقيم كه والدين بايد زمان تماشاي تلويزيون كودكان خود را به ۱ تا ۲ ساعت در روز محدود كنند و حتي زمان كمتر از ۱ ساعت مي تواند براي آنان مفيدتر باشد.
ديويد. اس.لودويگ و استيون. ال.گورت ميكر از دانشگاه پزشكي هاروارد بوستون نيز معتقدند: يك توجه محتمل براي چنين يافته هايي اين است كه تغذيه و ديگر عادات مربوط به سبك زندگي تحت تأثير تلويزيون در دوران كودكي مي تواند تا دوران ميانسالي ادامه يابد.

روزنامه نگاري
نمونه اي از شيوه نامه هاي اخلاق آنلاين
همشهري آنلاين _ ترجمه اميد پارسانژاد: (شيوه نامه اخلاق آنلاين انجمن آمريكايي سردبيران مجلات)
«اعتبار» براي موفقيت هر رسانه ديجيتالي كه عنصر تحريري دارد ضروري است. كاربران يك سايت بايد به اخبار و اطلاعاتي كه دريافت مي كنند اعتماد كنند، درست همانطور كه در مورد رسانه هاي غير آنلاين صادق است. استفاده از لينك ها و ساير امكانات تكنولوژيك مي تواند تجربه مخاطبان را غني كند، اما تميز ميان محتواي تحريري و اطلاعات تبليغاتي كه بابت آنها پول پرداخت شده است بايد به روشني ممكن باشد.
بنابراين ما رعايت معيارهاي زير را توصيه مي كنيم:
۱- صفحه اصلي هر وب سايت و تمام صفحات فرعي آن بايد نام ناشر و عنوان (لوگو) سايت را به وضوح نمايش دهد تا روشن باشد چه كسي محتواي سايت را اداره مي كند.
۲- تمايز ميان مطالب تحريري با آگهي ها و مطالبي كه حاميان مالي سايت ارائه كرده اند، بايد در تمامي صفحات سايت روشن باشد.
۳- لينك هاي درون متني كه در مندرجات تحريري سايت، از جمله در طرح هاي گرافيكي، مشاهده مي شود بايد با صلاحديد سردبير باشد. اگر بابت لينك ها به عنوان آگهي پول دريافت شده است، موضوع بايد به اطلاع كاربر برسد.
۴- آگهي هاي ويژه يا رپرتاژآگهي ها بايد به روشني مشخص شوند.
۵- سردبير يا اداره كننده سايت، براي حفظ اعتبار عنوان خود، نبايد اجازه دهد مطالبش در يك سايت تبليغاتي بدون توضيح استفاده شود.
۶- موضوع دريافت حق العمل بابت تجارت الكترونيك يا درآمدهاي وابسته به آن بايد در يك صفحه توضيحي به اطلاع كاربران برسد، آنها بايد اطمينان پيدا كنند كه محتواي سايت معتبر است و تحت نفوذ منافع اقتصادي قرار ندارد. البته لازم نيست جزئيات درآمدها منتشر شود، اما بايد به كاربراني كه در مورد روابط مخفيانه تجاري نگرانند، اطمينان داد.
۷- آگهي دهندگان يا شركاي تجارت الكترونيك نبايد در موتور جستجو ارجحيت داده شوند، همچنين مقايسه قيمت ها يا مقايسه ساير امكانات در مطالب تحريري كه تحت عنوان سايت ارائه مي شود، درست نيست. سايت نبايد از حيثيت خود براي آگهي دهنده مايه بگذارد.
۸- وب سايت بايد از حريم خصوصي كاربران حفاظت كند. اگر سايت قصد داشت اطلاعاتي درباره كاربرانش جمع آوري كند _چه اين اطلاعات در اختيار طرف سوم قرار گيرد چه نگيرد- بايد ورود به اين فرايند را به اختيار كاربر بگذارد. سايت بايد به عنوان بخشي از «سياست حريم خصوصي» خود (privacy policy) استفاده از كلوچه ها  (cookies) و ساير روش هاي جمع آوري اطلاعات را توضيح دهد و روشن كند قصدش از جمع آوري اطلاعات چيست. منافع بالقوه  افزايش سطح دسترسي و امكان شخصي سازي سايت بايد براي كاربران توضيح داده شود.

مرور كتاب
دنياي اسرارآميز كودكان
003543.jpg
نويسنده: دكتر لارنس. ئي- شپير/ مترجمان: دكتر پرويز بيرجندي- پرويز مصلي نژاد/ ناشر: مؤسسه خيريه آموزشي فرهنگي شهيد مهدوي/ ۴۱۰ صفحه، وزيري/ ۴۵۰۰ تومان.
با استناد به تحقيقات روان شناسي، تنها حدود ۱۰درصد ارتباط عاطفي ما با كلام منتقل مي شود، ۹۰درصد باقيمانده از طريق رفتارهايي چون حركات بدن، ارتباط چشمي، وضعيت جسماني، بلند و كوتاهي صدا و مسائلي از اين قبيل شكل مي گيرد كه همزمان با توليد كلام بيان مي شود.
كودك از بدو تولد، با ارتباط غيركلامي شروع به صحبت با ما مي كند و ما بدون توجه به آن، به او پاسخ مي دهيم. اما حتي وقتي كه كودك شروع به توليد كلمات و جملات مي كند، زبان سري او همچنان اساس ارتباط او را تشكيل مي دهد. والديني كه اين زبان سري را مي شناسند با اطمينان بيشتري به نيازهاي فرزندان پاسخ مي دهند و آنها را در مراحل مختلف زندگي هدايت مي كنند. آنها مي توانند تشخيص دهند كه چه موقع فرزندشان راست مي گويد و يا اينكه چه موقع از گفتن حقيقت طفره مي رود و چنانچه فرزندشان تحت فشار رواني و عاطفي باشد اما نتواند اين فشار را بيان كند، چنين پدر و مادراني به راحتي اين امر را تشخيص مي دهند. آنها همچنين از اين زبان سري  براي ايجاد  آرامش خاطر و برقراري يك پيوند مستحكم با فرزندشان استفاده مي كنند. در فصل اول اين كتاب، روش هاي فهم زبان سري كودكان بيان و نحوه پاسخگويي مطلوب به نيازهاي عاطفي آنها آموزش داده شده است.
در فصل دوم، نحوه بازي با كودك و اينكه چگونه بازي، هوش عاطفي كودك را افزايش مي دهد، شرح داده شده است. فصل سوم اختصاص به آموزش فنون داستان گويي دارد. در فصل چهارم، فنوني درباره غلبه بر آسيب هاي روحي ارائه شده است. در فصل پنجم نيز والدين با فنوني آشنا مي شوند كه بر موفقيت اجتماعي فرزندشان تأثير دارد و به او در ايجاد روابط موفق در هر مرحله از زندگي كمك خواهد كرد. همچنين در اين كتاب تمرين ها و فعاليت هايي در اين زمينه پيشنهاد شده است.

نكته
آموزش در خواب
003540.jpg
هنگامي كه كودكان به يك سالگي گام مي نهند، قادر مي شوند، بسياري از آواها و حتي واژگان ساده را تشخيص دهند. «ماري كور» عضو هيأت علمي دانشگاه «توركو» واقع در فنلاند فكر كرد كه نكند سرعت پيشرفت آنها در فراگيري بدين سبب باشد كه در خواب نيز همچون بيداري، زبان ياد مي گيرند.
او و همتايانش به منظور آزمودن نظريه ياد شده، چند روز روي ۴۵ نوزاد به بررسي پرداختند به اين ترتيب كه براي همه نوزادان به مدت يك ساعت، صداي چند حرف مصوت زبان فنلاندي را پخش كردند. يكي از اين مصوتها، صداي «او» دارد. ديگري «اي» و مصوت مرزي سوم- كه خاص فنلاندي و زبانهاي مشابه است- صدايي بين اين دو را داراست. نوار مغزي نوزادان پيش و پس از يك ساعت آشكار ساخت كه نوزادان ياد شده نمي توانند اين صداها را از يكديگر تميز دهند.
آنگاه پانزده تن از اين نوزادان با مادرانشان به منزل برگشتند، ولي بقيه را به دو گروه تقسيم كردند تا در خواب مورد بررسي قرار گيرند. براي گروهي در تمام ساعات خواب شبانه شان اين سه مصوت را پخش كردند، در صورتي كه دسته ديگر به ساير مصوت ها گوش كردند كه تشخيص آنها از هم ساده ترست.
وقتي صبح و باز شب آزمايش كردند، در نوزاداني كه تمام شب آن مصوت مرزي دشوار را شنيده بودند، يك رشته فعاليت امواج مغزي مشاهده شد كه مي نماياند اكنون قادرند اين صداي جديد را تشخيص دهند. حتي موقعي كه زيروبم اين صوت را تغيير مي دادند، باز هم آنان قادر به شناسايي آن بودند. در حالي كه هيچ يك از ساير نوزادان كوچك ترين توجهي به اين مصوت مرزي نداشتند.
خانم «كور» نمي داند كه نوزادان چه سان در شب چيز ياد مي گيرند، ولي گمان مي كند كه اين توانايي ويژه احتمالاً نشان مي دهد كه نوزادان برخلاف بزرگسالان به هنگام خواب، قشر خاكستري مغزشان را «متوقف» نمي سازند.وي مي افزايد كه: «احتمالاً اين مهارت در طي نخستين سال زندگي تدريجاً از ميان مي رود، از اين رو فكر نكنيد كه بزرگسالان نيز قادرند با نهادن يك نوار آموزش زبان فرانسه زير بالش شان، مصوتهاي دشوار فرانسه را فرا گيرند.»
اگر چه امكان دارد نشود براي بزرگسالان اقدامي صورت داد، ولي دانشمند فنلاندي اميدوار است كه بتواند با كاربرد ساعات خواب به نوزاداني كه بنا به دلايل ساختزادي (ژنتيكي) در معرض خطر ابتلا به اختلالات زباني قرار دارند، ياري كند تا كاستي شان جبران شود.
منبع: نيوساينتيست
مترجم: ا. اميرديواني

فرهنگ و آموزش
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |