|
|
|
|
|
در اصفهان
نوجوان باهوش، سارقان مسلح را به دام انداخت
گروه حوادث- مردان مسلح نقابدار، هنگامي كه با هدف سرقت به خانه يك خانواده اصفهاني رفتند، نمي دانستند پسر زيرك خانواده پليس را در جريان قرار داده است.
آغاز ماجراي هولناك
به گزارش همشهري، شامگاه اول مرداد، ساكنان يك خانه مسكوني در كوي امام خميني(ره) اصفهان در حال استراحت در خانه شان بودند كه صداي زنگ خانه آنها به صدا درآمد با شنيدن صداي زنگ در، پدر خانواده بدون آنكه از اتفاق شومي كه در انتظار وي و خانواده اش بود اطلاعي داشته باشد، در را باز كرد.اما به محض بازشدن در، وي در كمال ناباوري با سه مرد نقابدار روبه رو شد كه مسلح به كلاشينكف بودند. پدر خانواده همين كه خواست از ورود افراد مسلح به خانه اش جلوگيري كند، با تهديد مردان خشن روبه رو شده و مجبور به سكوت شد. مردان مسلح كه به زور وارد خانه شده بودند، پس از بستن دست، پا و دهان اعضاي خانواده قصد سرقت از آن جا را داشتند. بنابراين شروع به جستجو در تمامي اطاقهاي خانه كردند.
در همان لحظات اوليه ورود مردان مسلح، پسر ۱۳ ساله خانواده به نام امير با تيزهوشي و زيركي به دور از چشم سارقان مسلح خود را زير يكي از مبل هاي خانه كشاند و در آنجا پنهان شد. مادر اميد كه شاهد چنين صحنه اي بود، از غفلت مردان نقابدار استفاده كرد و گوشي تلفن همراهش را بدون اينكه سارقان متوجه شوند با پايش به زير مبل هول داد.
اميد نيز پس از برداشتن موبايل، با مركز تلفن فوريت هاي پليس ۱۱۰ تماس گرفت و به طور خلاصه و با صداي آرام از گروگانگيري خانه شان خبر داد اما به خاطر اضطراب زياد و صداي آهسته، پلاك خانه به درستي به مأموران اطلاع داده نشد.
عمليات دستگيري در كمتر از چهار ساعت
با اعلام خبر گروگانگيري، ماموران كلانتري ۱۶ اصفهان شروع به گشت زني در محدوده حادثه كردند اما چون نتوانستند پلاك خانه را پيدا كنند محدوده ها را تحت كنترل قرار دادند.
تا اينكه يكي از افسران پليس متوجه حضور يك مرد داخل خودرويي شده و به او مشكوك شد. بنابراين وي بازداشت و به كلانتري انتقال يافت. اين مرد مظنون در حالي تحت بازجويي مقدماتي قرار گرفت كه سارقان در آن لحظات پس از سرقت يك گوشي تلفن همراه، سه ميليون تومان پول و طلاجات، با يافتن اميد كه در زيرمبل ها پنهان شده بود وي را گروگان گرفته و از محل متواري شده بودند.
صاحبخانه پس از رفتن سارقان مسلح، توانست دست، پا و دهان خود را باز كند و ماجرا را به پليس اطلاع دهد. ماموران در بررسي هاي اوليه متوجه شدند نقابداران مسلح پس از گروگانگيري پسر ۱۳ ساله خانواده از آنها درخواست ۱۰۰ ميليون تومان پول كرده اند. بنابراين به خاطر حساسيت موضوع، از آنجايي كه احتمال مي رفت فرد مظنون دستگيرشده با سارقان نقابدار رابطه داشته باشد، تحت بازجويي هاي تخصصي قرار گرفت. راننده در ابتدا منكر دخالت در سرقت و آدم ربايي شد، اما سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت:من راننده سارقان مسلح بودم و آنها هم اكنون در مخفيگاهشان مخفي شده اند.
ماموران با شنيدن اظهارات راننده جوان با دستور قضايي و انتظامي به سرپرستي سرگرد حسين زاده و معاون آگاهي اصفهان براي شناسايي مخفيگاه سارقان، به مخفيگاه آنها رفتند. آنها پس از شناسايي مخفيگاه مردان نقابدار، منطقه را تحت كنترل نامحسوس قرار داده و زماني كه از حضور گروگانگيران در داخل مخفيگاهشان مطمئن شدند در يك عمليات ضربتي ساعت ۳۰/۴ بامداد وارد خانه شده و سه سارق نقابدار به نام هاي مجيد، اصغر و حسين را دستگير كردند. اما در همان هنگام، يكي از همدستان آنها به نام مهدي با هدف فرار از دست مأموران، شروع به دويدن كرد كه با عمليات
تعقيب و گريز و تيراندازي، وي نيز دستگير شد.
اين گزارش حاكي است، بلافاصله پس از دستگيري متهمان با دستور سردار صدرالسادات - فرمانده پليس اصفهان - نوجوان ۱۳ساله تحويل خانواده اش شد و مردان نقابدار براي تكميل تحقيقات و بررسي سوابق آنها به اداره آگاهي اين شهرستان انتقال يافتند.
|
|
|
دستگيري اعضاي شبكه زاپاس دزدها
گروه حوادث- اعضاي يك شبكه سرقت زاپاس هاي خودرو در غرب تهران با تلاش كارآگاهان پايگاه يكم پليس به دام افتادند.
به گزارش همشهري، سرهنگ سلطاني معاونت اداره آگاهي تهران بزرگ روز گذشته در خصوص دستگيري يك سارق حرفه اي به همشهري گفت: اواسط خردادماه فردي به كلانتري نياوران مراجعه كرد و مدعي شد سارقان، زاپاس خودرو پرايدش را شبانه بعد از شكستن قفل صندوق عقب خودرو ربوده اند.
مأموران كلانتري شميرانات بعد از بررسي شكايت فرد مذكور پرونده را براي انجام تحقيقات بيشتر به پايگاه يكم آگاهي ارجاع دادند. كارآگاهان آن مركز با بررسي اوراق پرونده متوجه شدند چند نفر از اهالي محل مدعي شده اند در ساعات وقوع سرقت مردي را كه سوار بر يك خودرو پيكان بود در محل مشاهده كردند كه بعد از خروج از خودرواش به طرز مشكوكي اطراف خودرو پرايد مالباخته قرار داشت.
اين افراد با ارائه چند رقم از پلاك خودرو پيكان اولين كمك مثبت را براي دستگيري متهم انجام دادند.
مأموران تجسس آگاهي با بررسي شماره هاي پلاك توانستند خودرو موردنظر را شناسايي كنند. بنابراين با اعلام شماره پلاك به تمامي واحدهاي گشت، خودرو مورد نظر در غرب تهران شناسايي و متوقف شد. راننده خودرو به نام رضا در جريان بازجويي ها به ۳۰۰ فقره سرقت زاپاس و تخريب صندوق عقب خودروها با همدستي دو نفر به نام هاي روح الله و حسين اعتراف كرد.
با اظهارات متهم اصلي پرونده، همدستان وي دستگير و آنها نيز به شركت در ۱۷۵ فقره سرقت لاستيك اعتراف كردند.
سرهنگ سلطاني افزود: اين افراد فعاليت خود را از ساعت ۱۱ شب تا ۷ صبح در منطقه شميرانات و غرب تهران انجام مي دادند. وي در پايان گفت: هر فردي كه در اين مدت بدين طريق مورد سرقت قرار گرفته است به پايگاه يكم اداره آگاهي مراجعه كند.
|
|
|
مي خواستم طراح صنعتي شوم، جاعل شدم
|
|
|
|
|
|
گروه حوادث - آزاده مختاري: جوان جاعلي كه اسناد و مدارك ارگانهاي رسمي كشور را جعل كرده بود با تلاش مأموران كلانتري ۱۵۱ يافت آباد دستگير شد.
اواسط تيرماه مأموران كلانتري ۱۵۱ يافت آباد از اين منابع اطلاعاتي خود متوجه شدند مرد ۳۵ ساله اي در داخل خانه پدري اش در جنوب تهران فعاليت هاي مجرمانه اي را مرتكب مي شود. تيم تجسس كلانتري يافت آباد زير نظر سروان نعمتي تحقيقات خود بر روي موضوع را آغاز كردند و در نهايت بعد از جمع آوري اطلاعات لازم و مطمئن شدن از اصل ماجرا عمليات دستگيري را آغاز كردند.
و به اين ترتيب، مرد جوان صبح روز گذشته در منزل پدري اش توسط پليس غافلگير شد.
اين متهم وقتي خود را در محاصره پليس ديد عنوان كرد كه تاكنون مرتكب هيچ گونه جرمي نشده است و سعي در گمراه كردن پليس داشت ولي بازرسي از منزل متهم و كشف اسناد و مدارك جعلي كه توسط وي جعل شده بود هيچ راهي براي انكار باقي نگذاشت.
اعترافات ضد و نقيض متهم در كلانتري ۱۵۱
جوان متهم بعد از انتقال به كلانتري ۱۵۱ توسط تيم تجسس مورد بازجويي دقيق قرار گرفت. اين متهم كه فكر مي كرد بسيار زيرك است درحالي كه منكر ارتكاب جرم جعل بود، و در توضيح اسناد و مدارك و وسايل جعل كشف شده از منزلش گفت: «من مرتكب جعل نشده ام. اين وسايل هركدام به تنهايي وسيله مجرمانه اي نيست شما آنها را كنار هم قرارداده ايد و اتهام واهي به من وارد مي كنيد.»
سرهنگ غلامرضا نديري رئيس كلانتري ۱۵۱ درخصوص اين پرونده و تلاش تيم تجسس آن كلانتري به همشهري گفت: «اين متهم در حالي منكر ارتكاب جرم جعل اسناد است كه از منزل وي تعداد زيادي اسناد دولتي متعلق به مجلس شوراي اسلامي، قوه قضائيه،گواهي نامه هاي جعلي خودرو و موتورسيكلت، چك پول جعلي، دفترچه هاي حساب در گردش، اسناد املاك، مهرهاي دست ساز متعلق به ارگانهاي مختلف كشور، وسايل و ابزار جعل اسناد كشف شده است.
سرهنگ نديري گفت: «تا اين مرحله تحقيقات ابتدايي از اين متهم صورت گرفته است و مطمئناً با انجام بررسي هاي تكميلي تمامي جرايم ارتكابي اين متهم كه معتاد به مواد مخدر نيز است كشف خواهد شد.»
وي در خاتمه گفت:« اين متهم رايانه اي را كه به وسيله آن اقدام به جعل اسناد مي كرد يك ماه قبل طبق ادعاي خود به فروش رسانده است. ولي در هر حال، پليس تحقيقات خود بر روي اين متهم و امكان وجود همدست در ارتكاب جرايم وي را در دستور كار خود قرار داده است.»
گفتگو با متهم
چرا مرتكب اين جرم شدي؟
ماجراجويي و تفريح.
چقدر از اسناد و مدارك جعل شده را به فروش رسانده اي؟
من جاعل نيستم، اين يك تهمت است، يكي از آشنايانمان از من كينه به دل دارد و بي دليل به من اتهام واهي زده است و پليس هم به اشتباه مرا دستگير كرده است.
از منزل شما مقادير زيادي اسناد جعلي به دست آمده است. با اين حال، باز مدعي هستي كه جاعل نيستي؟
منكر ساختن مهرهاي مراكز دولتي و يا جعل اسناد نيستم ولي من اين اسناد را درست نمي كردم كه به فروش برسانم، براي تفريح بود. چند وقت قبل نيز متوجه شدم كارم نوعي جرم استنباط مي شود براي همين تمام اين اسناد را جمع آوري كرده و از خانه بيرون انداختم ولي تصور مي كنم همان آشنايي كه با من اختلاف داشت اين اسناد را از داخل زباله هاي خيابان برداشته و پس از آن كه در يك فرصت مناسب در انباري منزل جاسازي كرده پليس را در جريان قرار داده است!
تحصيلاتت چقدر است؟
ديپلم رياضي فيزيك دارم. عاشق كامپيوتر بودم. شايد به عشق كامپيوتر بود كه به فكر جعل اسناد و مدارك افتادم.
چرا ادامه تحصيل ندادي؟
ضريب هوشي بالايي دارم. هميشه دوست داشتم طراحي صنعتي بخوانم. در سال هايي كه من بايد در كنكور شركت مي كردم اين رشته در كشور ما در سطح آماتور بود، به همين دليل، وارد دانشگاه نشدم.
|
|
|
حادثه در شهر
آيا كسي به او كمك مي كند؟
آزاده مختاري
عكس ها: مسعود خامسي پور
|
|
|
|
ديدن اينهمه تفاوت خيلي سخت است. باور اين صحنه در شمال تهران شايد خيلي دشوار باشد. اينهمه بي تفاوتي نسبت به هم ميهن از ايرانيان بعيد به نظر مي رسد. اما اين بار گويي چشمهايمان بر روي اين هموطن بي پناه بسته مانده است!
زن با دختران جوانش در گوشه اي از پايتخت، در يك خيابان پرتردد بالاي شهر يكماه است كه آواره و بي يار باقي مانده است. او قانون نمي داند، نمي داند به كجا بايد صدايش را برساند. نمي داند چه كسي مسئول آوارگي اوست. نمي داند چه كسي قادر به كمك رساني به او و دخترانش در گوشه خيابان است. نمي داند چه كسي مي تواند او و دخترانش را از كابوس هاي شبانه آوارگي و بي پناهي رهايي بخشد.
تمام وسايل زندگي اش بر روي آسفالت خيابان، در حجم كمي از خاك وطنش جمع شده است ولي سقفي نيست تا اثاثيه يك عمر زحمت و سرايداري او و همسرش را از گرما و تا چندي ديگر از سرما نجات بخشد تا هر روز سارقان قسمتي از آن را نبرند . ديگر حتي اشك هم در چشمان او باقي نمانده است.
نمي دانم در تمام اين ۳۰ روز گذر از اين خيابان چرا او را نديدم. شايد ديگران و مسئولين نيز مانند ما مملو از افكار و دغدغه هاي روزانه بي توجه از كنارشان گذشته اند.
واقعا چه كسي بايد پناهي باشد براي وحشت بي پناهي اين زن تنها و دو دختر نوجوانش. او نمي داند چگونه بايد پاسخگوي فرزندانش باشد. او را بعد از ۳۲ سال سرايداري از محل زندگي اش با هزار وعده و وعيد بيرون كرده اند، تا در زمين هزارمتري كه او و همسر مريض حالش سالها نگهباني اش را برعهده داشتند برجي ساخته شود محكم و زيبا تا من و شما در آن به راحتي و آرامش زندگي كنيم و او همچنان آواره در كنار برج هاي سر به فلك كشيده در خيابان باقي بماند درمانده از تمام بي پاسخي ها.
او با خيلي از آنهايي كه براي كمك گرفتن به هر دري مي زنند و خودشان را به هر خفتي مي اندازند فرق دارد، او آنقدر غرور و عزت دارد تا دست كمك به سوي كسي دراز نكند، فقط مي خواهد سرپناهي داشته باشد و تا هنگام روشن شدن سرنوشتش در آنجا سر كند، اما از آن مهم تر، خواسته او از مسئولان قضايي است كه او را در پرونده حقوقي اي كه براي گرفتن حقش از مسئولان محلي كه در آنجا سرايداري مي كرده به او كمك كنند. مي گويد خودم با همه سختي ها مي سازم، اما دو دختر جوانم را چه كنم شب ها اينجا در كنار پارك آنها امنيت ندارند.
|
|
|