شنبه ۴ شهريور ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۶۸ - Aug 26, 2006
به منظور معرفي جاذبه هاي گردشگري كندوان
نخستين جشنواره طبيعت گردي و ورزشي برگزار مي شود
آرش نهاوندي
اولين جشنواره طبيعت گردي، اكوتوريستي و ورزشي كندوان به منظور معرفي توانمندي هاي محيطي و اكولوژيك اين منطقه به گردشگران، برگزار مي شود.
معرفي گونه هاي حيات وحش منطقه سهند و كندوان، نمايش عكس هايي از طبيعت و حيات وحش منطقه، ارائه اخبار و اطلاعات گردشگري زيست محيطي، بررسي اثرات و پيامدهاي توسعه گردشگري زيست محيطي و گردشگري روستايي و پخش فيلم ها و بروشورهاي آموزشي، از جمله برنامه هاي اداره محيط زيست آذربايجان شرقي در جشنواره كندوان است.
منصور صفرزاده- مدير روابط عمومي اداره كل محيط زيست آذربايجان شرقي- مي گويد: مسئولان محيط زيست استان قصد دارند با شركت در اين جشنواره پنج روزه، قابليت هاي محيطي اين منطقه را به نمايش بگذارند تا زمينه اي شود براي ارتقاي منطقه شكار ممنوع سهند به منطقه محافظت شده.در همين چارچوب، كار ساخت اولين هتل صخره اي ايران، شهريورماه در روستاي كندوان آغاز مي شود.
ساخت اين هتل از خردادماه ۱۳۸۵ در دستور كار قرار گرفت و قرار است عمليات اجرايي آن از نيمه دوم شهريورماه آغاز شود.
مهدي جهانگيري- مدير عامل شركت توسعه گردشگري ايران- درباره اين مركز اقامتي گفت: هتل صخره اي كندوان احتمالاً دومين هتل صخره اي جهان است و نمونه ديگر آن در تركيه موجود است.او افزود: مالك اين هتل، شركت توسعه گردشگري ايران است و براي ساخت آن از سرمايه هاي داخلي استفاده شده است.
جهانگيري در مورد مراحل ساخت اين هتل گفت: دو ماه پيش در سفري كه به همراه قائم مقام سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به تبريز داشتيم، متوجه شديم كه اين سازمان مالك تعدادي خانه صخره اي در روستاي كندوان است. در همان زمان تصميم گرفتيم كه اين خانه ها را به هتل تبديل كنيم. پس از آن، گروهي از مشاوران و كارشناسان شركت توسعه گردشگري به كندوان سفر كردند و طرح نهايي هتل آماده شد.
كندوان
اهميت كندوان به عنوان يكي از زيباترين و منحصربه فردترين روستاهاي صخره اي جهان، شرحي از آن روستا را ضروري مي سازد.
كران هاي مخروطي شكل و دوك مانند دامنه كوه هاي سهند كه يكي از بهترين مناظر طبيعي سرزمين ايران را به تصوير درمي آورد، روستاي كندوان يا در اصطلاح محلي، كندوجان را در دل خود جاي داده است. كندوان با اشكال و بافت هاي معماري باستاني، از جمله نمونه هاي منحصربه فرد بناهاي صخره اي در جهان است كه در نزديكي شهر تبريز در دامنه كوه هاي سهند واقع است.
سهند به خاطر برف و باران فراوان، سرچشمه رودهاي متعددي است كه يا جنگل هاي داخلي را مشروب مي كند يا به درياچه اروميه مي ريزد. آب و هواي خوش اين منطقه نيز سبب حاصلخيزي خاك اطراف روستاست. مرغوب ترين كشتزارهاي كندوان در مقابل روستا، بر دشتي مرتفع و زيبا قرار دارد. دره شمالي جنوبي كندوان، يكي از خوش آب وهواترين و زيباترين نقاط كوهستاني ايران محسوب مي شود كه علاوه بر نهر نسبتاً بزرگ، داراي چشمه هاي آب معدني است.
خصوصيات معماري بومي روستاي كندوان
معماري صخره اي، حاكي از صحنه هاي مبارزه و جدال انسان با طبيعت و درخدمت گرفتن صخره هاي طبيعت است. در معماري معمولي، به وسيله مصالح ساختماني از قبيل گچ، آهك و خشت، هيأت اصلي بنا را به وجود مي آورند در حالي كه در معماري صخره اي، فضاي مورد نظر، درون توده سنگ ايجاد مي شود. معماري صخره اي از نظر شكل و طبيعت صخره ها به دو گونه تقسيم مي شود:
۱ - درون صخره هاي عظيم و مجزا از يكديگر، فضاهاي مستقل و يكپارچه خلق شده كه به يك واحد مسكوني يا حتي واحدي عمومي تعلق مي گيرد. نماي خارجي اينگونه بناها را مي توان حجاري و تزيين كرد. در اين بناها به راحتي مي توان پنجره و نورگير تعبيه كرد. معابد هندي و قسمت عمده اي از معماري صخره اي منطقه گورمه حاجي رو و كاپادوكيه در تركيه و همچنين معماري صخره اي كندوان آذربايجان، در رديف نمونه هاي مشخص اين نوع معماري قرار مي گيرند.
۲ - درون صخره ها، كوه ها و تپه ها فضاهايي ايجاد مي شود كه در آن صرفاً فضاي داخلي به عنوان تقريبا يك حفره وسيع و بزرگ مطرح شده است. در اينجا نماي خارجي، تقريبا مفهومي نداشته و پنجره يا نورگيري نيز در آن نمي توان تعبيه كرد. نمونه مهم اينگونه از معماري را مي توان در روستاي سيمند استان كرمان مشاهده كرد.
معماري صخره اي روستاي كندوان در ارتباط با كران هاي طبيعي و مناظر اطراف، جهاني از زيبايي آفريده است. بر اثر فعل و انفعالات آتشفشاني كوه هاي سهند، منظري در يكي از خوش آب وهواترين نقاط ايران ايجاد شده كه بيشتر به خواب و خيال مي ماند.
از دهانه هاي آتشفشان سهند طي هزاران سال مواد مذاب بيرون مي جهيده است و اين گدازه ها طي قرون متمادي روي هم انباشته و به تدريج روي آنها پوسته اي از سنگ توفك ايجاد شده است. توده ها و گدازه هاي مذاب آتشفشاني به وسيله باد و بوران و برف و باران به شكل كران درآمده است. به تدريج قسمت سخت كران ها ريخته و قسمت هاي سخت تر، باقي مانده است.
شكل خارق العاده و خاص كندوان، در واقع انسان را به سوي خود كشيد. اين مورد (روستاي كندوان) احتمالا مورد حمله مغولان واقع شده كه مردم روستاهاي اطراف(براي نجات جان خود) از موقعيت طبيعي كران ها استفاده كرده و به تدريج درون كران ها را خالي كرده و در آنجا ساكن شده اند تا بدين ترتيب هم از گزند بيگانگان در امان بمانند و هم در قبال گرماي طاقت فرسا و سرماي زمستان، خود را حفظ كنند. شيارهاي متعدد در روستا كه توسط آب رودهاي طبيعي ايجاد شده، كران ها را از يكديگر جدا كرده و شكل طبيعي كوچه هاي روستا را ايجاد كرده است.
روي برخي از شيارها، پله هايي از چوب ساخته اند كه كراني را به كران ديگر مربوط مي كند.روستاي كندوان داراي مسجد، حمام، مدرسه و آسياب است و كران مسجد، يكي از بزرگ ترين كران هاي روستا را تشكيل داده است.به دليل شكل مخروطي، اغلب كران ها از داخل با هم ارتباط ندارند. كران ها عموما دو طبقه دارند. البته در برخي از موارد سه و حتي چهار طبقه نيز در آنها ايجاد كرده اند.
ارتباط طبقات بالايي كران ها با خارج، از طريق پلكان بسيار زيبايي از بدنه خود كران تامين شده است. طبقه همكف، اكثرا اصطبل بوده، طبقات دوم، سوم و چهارم، مسكوني است و در بعضي موارد از طبقه چهارم به عنوان انبار نيز استفاده كرده اند.

چشم انداز
013296.jpg
كندوان يكي از سه روستاي صخره اي جهان است. معماري اين روستا و جاري بودن زندگي مردم در بافت قديمي آن، يك استثنا به حساب مي آيد. چرا كه ديگر در تركيه و آمريكا كسي در كاپادوكپه و داكوتا - نمونه هايي ديگر از روستاهاي صخره اي در جهان- زندگي نمي كند. كندوان روستايي است بنا شده در دل صخره و تنها سازه اين دهكده را سنگ ها تشكيل مي دهند.خانه ها هرمي شكل هستند و براي دام ها نيز حفره هايي در سنگ ها تعبيه شده است.
چشمه آب معدني كندوان نيز يكي از جاذبه هاي اين روستاي ۶ هزار ساله محسوب مي شود. آب اين روستا با كمترين درصد سنگيني براي بيماران كليوي بسيار مفيد است.

ساماندهي جنگل نشينان
013287.jpg
گروه شهري - طرح ساماندهي جنگل نشينان استان گلستان اجرا مي شود.
در حالي كه همواره مسئولان سازمان جنگل ها و مراتع، يكي از مشكلات عمده صيانت از جنگل را وجود دام در اين عرصه ذكر مي كنند، علي برزين- مسئول واحد ساماندهي و خروج دام از جنگل منابع طبيعي گلستان- از ساماندهي ۴۶ خانوار جنگل نشين در استان گلستان خبر داد. وي گفت: «در جريان ساماندهي جنگل نشينان، ۲۰ خانوار با اعتباري بالغ بر دوميليارد ريال از محل اعتبارات طرح ملي صيانت از جنگل هاي شمال و مابقي از محل اعتبارات استاني، ساماندهي مي شوند».به گفته وي، همچنين پنج واحد از جايگاه هاي نگهداري دام و ۱۰۸ هكتار از مستثنيات اراضي محاط در جنگل براي توسعه و پكپارچه سازي جنگل ها خريداري مي شود.
برزين ادامه داد: «اين عمليات از محل پروژه هاي ملي طرح صيانت از جنگل هاي شمال كشور با اعتباري بالغ بر چهارميليارد و ۷۵۰ميليون ريال براي حفظ، احيا، توسعه و جلوگيري از تخريب جنگل هاي استان انجام خواهد شد».

شناورهاي مدرن بين قشم ـ بندرعباس
013290.jpg
خبرگزاري ميراث فرهنگي: فعاليت ۲ شناور مدرن در مسير دريايي قشم ـ بندرعباس همزمان با پنجمين جشنواره تابستاني قشم آغاز شد.
«محمدرضا روشندلي»، مدير پروژه ساخت ۲ شناور مسافري گفت: اين دو شناور كه با همكاري متخصصان ايراني مراحل طراحي، ساخت و كنترل را گذرانده، ظرفيت ۸۰ مسافر را دارد.وي ادامه داد: براي نخستين بار در كشور از سوي بخش خصوصي شناورهاي مسافري با سيستم رانش از نوع واترجت ساخته شده كه در اين سيستم شناور با سرعت بيشتر و مطمئن تري حركت مي كند.روشندلي با اشاره به تجهيزات به كار رفته در اين شناورها تصريح كرد: اين تجهيزات شامل موقعيت ياب ماهواره اي GPS، رادار، نقشه هاي الكترونيكي دريايي، عمق ياب، سيستم مدار بسته كنترل و تجهيزات ايمني كامل براي رفاه مسافران است.وي اظهار داشت: ساخت اين ۲ شناور علاوه بر ارزآوري براي كشور با هزينه ۷۰ درصد ارزان تر از نوع مشابه خارجي ساخته شده است.روشندلي در خصوص ايمني اين شناورها گفت: هر شناور از كف تا عرشه از فوم پر شده، همچنين داراي ۵ يدك بادي با ظرفيت ۴۰ نفر است كه در مواقع لزوم ايمني مسافران را تأمين كند.

نگاه دوم
پيري زودرس كوه ها
عباس محمدي*
شنيده بوديم كه «كوه ها هميشه هستند...» و اين را آموزگاران ما- آنگاه كه مثلاً در بعدازظهر يك روز نيمه ابري، در شوق رسيدن به قله و بي پرواي شرايط، مي خواستيم راه بالا را پي بگيريم- مي گفتند: «فرصت هست! بگذار براي آينده».
اما به راستي آينده اي هست؟! دوستي در يادكرد دوستان ازدست شده، نوشته است كه همه مي روند و كوه مي ماند با دل سنگي اش. من اما دل نگران رفتن كوه هستم و خود هنوز به پيري نرسيده، فرتوت شدن كوه هايي را كه با آنها- يا به خيال آنها- زندگي كرده ام، ديدم! آنگاه كه در گوشه شمال غربي اين غول شهر، پس از جست وجوي بسيار، چارديواري كوچكي براي خود فراهم كردم، دلخوش بودم به چشم انداز توچال و رگه هاي برفش كه خداخدا مي كردم، ديرتر آب شوند! اما تيغ بي ترحم تنگ چشمان بر سينه معشوق من، دلخوشي را از من ربود و ديدم كه كوه از پا افتاد؛ از جور راه ها و بناها. و آدميان پابرجا هستند. تا آنجا كه ساختمان هايي، يك به يك نظرگاه مرا به توچال بستند و من  ماندم و آن چارديواري محقر بي افق. سينه بستر علم  كوه، ريزش آغاز كرد؛ بسي بيشتر از آنچه در جواني ديده بودم و يخ هاي چندهزارساله اش ذوب شدند و اين نشان پيرشدن زودرس آن كوه خارا بود در پي گرم شدن زمين كه ما آدميان سبب ساز آن بوديم. در دامن علم كوه، سنگبري آغاز شد و ريشه آن كوه سترگ را زدند و تخت سليمان را بي حرمت كردند.بر چهره دماوند، خال هاي درشت و خاكستري سالخوردگي نقش بست؛ نه به مقياس عمر چندين هزارساله كوه بلكه در همين چند سال كه ما تماشاگر كوه بلند بوديم و در پي راهي شدن بولدوزرهاي معدن به چمن زارهاي سبزقرقه و لاله زارهاي خومه.
ارس هاي لواسان به نيمه عمر نرسيده، از كوه فرو افتادند تا تازه به دوران رسيدگان زراندوز، ساختمان هاي خود را برپا كنند. راه پازن  هاي گرسنه و تشنه را بر چمن زار كنار جاجرود بستند و سنگچين ويلاها حريم رود را بدل به مجراي پساب و زباله ساخت.بر كمرگاه البرز زخم كاري زدند و كوه جنگل پوش را عريان و به خاكداني هراس انگيز بدل ساختند تا مرگ كوه و جنگل را ببينيم و گشوده شدن شاهراهي ديگر به سوي شمال كوچك مان كه ديگر نه چل تكه اي از همه گونه رنگ سبز، بلكه شبكه اي از ديوارها و جاده هاي خاكستري و بازار مكاره اي با همه نوع سقف هاي زرد و قرمز و سياه است.
بر زاگرس عظيم نيز همين گونه ستم رفت و توده توده آن، كمر خم كرد در طرح هاي انتقال آب و نفت و گاز و...؛ آزمون و خطاهاي مكرر.
بارز در آسياب دندان و سم هزاران هزار دام فرسوده شد و بر آن «جزيره» كوهستاني سبز جنوب شرق كشور، خاكستر پيري نشست تا آنگاه روزنامه نگار جواني كه شكوه آن كوه ها را نديده است، از «كشف» انسان هاي غارنشين در آنجا بگويد و نداند كه اين انسان ها، بازماندگان قومي گردن فراز هستند و اينك در تداوم بهره كشي بي رحمانه از طبيعت، به غار فقر رانده شده اند.
همه كوه هاي ما كه در مقياس زمين شناختي جوان بودند، چه زود در برابر چشمان ما و در زمانه كوتاهي كه عمر ماست- و لحظه اي بيش نيست- پير شدند و فرسوده... .
نگرانم؛ دل نگران ازدست شدن كوه هامان كه «واحه ها»ي اين سرزمين خشك اند.
* مدير گروه ديده بان كوهستان انجمن كوه نوردان ايران

زادبوم
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |