سه شنبه ۲۱ شهريور ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۸۲ - Sep 12, 2006
فرهنگ و آموزش
Front Page

نگاهي به نقش آزمايشگاه در ايجاد حس كنجكاوي و پژوهشگري دردانش آموزان و دانشجويان
فراموش شده در مدارس
016233.jpg
تا چند روز ديگر، دگرباره گردونه تعليم و تربيت، آغاز به كار خواهد كرد و فعاليت هاي آموزشي دانش آموزان در مدرسه ها شروع خواهد شد.
يكي از مكان هاي آموزشي مهم در مدرسه ها آزمايشگاه است كه در چند سال اخير، به رغم تأكيدات فراوان دست اندركاران نظام آموزشي بر اهميت آن، مهجور مانده و روز به روز بر مهجوريت آن افزوده مي شود.
مؤلف يادداشت حاضر كه قريب سي وچند سال در دبيرستان هاي كشور تدريس داشته، علل اين مهجوريت و راه هاي برون رفت از آن را توضيح داده است.
يادگيري علوم تجربي (فيزيك، شيمي، زيست شناسي) نيازمند آزمايش هاي عملي و آزمايشگاه است. با انجام آزمايش است كه انگيزه خلاقيت، نوآوري و پرسشگري در دانش آموزان، بيدار و شكوفا مي شود. در آزمايشگاه است كه دانش آموزان نسبت به پديده هاي زيستي، كنجكاو و علاقه مند مي شوند و در نهايت، تفسير نتايج حاصل از آزمايش است كه موجب تقويت حس پژوهش و تحقيق در آنها مي گردد. با كمال تأسف، در مدارس ما اين مهم به  فراموشي سپرده شده و فارغ التحصيلان مدارس و دانشگاه هاي ما از پژوهش و تحقيق جدي گريزان اند.آموزش و پرورش ما ابتدايي ترين حق دانش آموزان در امر يادگيري علوم تجربي يعني مشاهده علمي را با دلايل گوناگون از آنها سلب كرده است.
با وجود تأليف فعاليت هاي آزمايشگاهي در كتاب هاي درسي دوره دبيرستان و پيش دانشگاهي توسط سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي، در مدارس، بهايي به آنها داده نمي شود! مدارس ما يا آزمايشگاه ندارند و يا اگر دارند، تجهيزات لازم را ندارند و اگر هر دو را دارند، ساعت آزمايشگاه در برنامه درسي گنجانده نشده و اگر هر سه را دارند، فاقد مربي علاقه مند به انجام آزمايشات هستند و اگر هر چهار مورد وجود دارد، در امتحانات نهايي و كنكور سراسري به اين مهم بها داده نمي شود و سؤالي از فعاليت هاي آزمايشگاهي طرح نمي گردد زيرا طراحان نيز خود به اين امر واقف اند كه در مدارس ما دانش آموزان با كلمه آزمايش و آزمايشگاه بيگانه اند.
بنابراين در آموزش و پرورش ما دانش آموز تنها مطالبي را به خاطر مي سپارد كه معلمش در امتحانات از او مي خواهد و معلم هم مطالبي را آموزش مي دهد كه در امتحانات نهايي يا كنكور سراسري مطرح مي شود. بدين ترتيب سؤالات كنكور سراسري الگوي تدريس مدرسان مي شود كه در آن اثري از آزمايش و آزمايشگاه وجود ندارد.
افزايش تيراژ سالانه كتاب هاي كمك آموزشي و نمونه سؤالات امتحانات نهايي و كنكور سراسري، بيانگر اين فاجعه است كه تنها نوع و نحوه طرح اين سؤالات به معلمان و دانش آموزان ما خط مي دهد و در اين ميان، برنامه درسي و محتواي كتاب هاي درسي، نقش چنداني در اين امر ندارد.
بررسي چند نمونه از اين گونه سؤالات، عمق فاجعه را بيشتر نشان مي دهد زيرا قسمت اعظم آنها از سطوح اوليه يادگيري فراتر نمي روند و بيشتر، حافظه را مي سنجند تا خلاقيت را. بدون اغراق، اين گونه سؤالات قاتل استعدادهاي دانش آموزان اند، زيرا ريشه  كنجكاوي و خلاقيت، نوآوري، تحقيق و پژوهش را در آنها مي خشكانند.
دانش آموز علوم تجربي كه بدون مشاهده حتي يك سلول در زير ميكروسكوپ- هرچند با رتبه بالا- از سد كنكور عبور مي كند، مسلماً در نهايت، يك محقق يا پژوهشگر نخواهد شد.
سؤالات كنكور سراسري ما متأسفانه از انتخاب دانش آموزان خلاق عاجزند و چه بسا دانش آموزان خلاق و نوآور را از راه يابي به دانشگاه ها محروم مي سازند.
به نظر مي رسد در نهايت بايد دست به دامن اداره كل سنجش و ارزشيابي آموزش و پرورش و همچنين سازمان سنجش و آموزش كشور شويم و از آنها عاجزانه طلب كنيم كه با طرح سؤالاتي از فعاليت هاي آزمايشگاهي، تحولي در روش تدريس و انجام آزمايشها توسط معلمان ايجاد كنند كه در صورت تحقق اين امر، مسلماً شاهد ظهور تغييرات زير در مدارس خواهيم بود.
* دانش آموزان و اولياي آنها خواستار انجام آزمايش ها توسط معلمانشان خواهند شد.
* معلمان براي ايجاد فضايي به نام آزمايشگاه يا تجهيز آن، به مديران مدارس فشار خواهند آورد.
* مديران مدارس ملزم به تجهيز آزمايشگاه و تعيين ساعت و مربي براي آن خواهندشد.
* دانش آموزان و اولياي آنها به مدارسي روي خواهند آورد كه آزمايشگاه مجهزتري داشته باشد.
* آموزشگاه هاي آزاد نيز به آزمايشگاه مجهز شده و در تبليغات خود جهت جذب داوطلبان بيشتر، به تجهيزات آزمايشگاهي خود تكيه خواهند كرد.
و در نهايت دانش آموزان خلاق، پژوهشگر و علاقه مند به تحقيق، وارد جامعه و دانشگاه خواهند شد.
* حسين حسين نژاد قندي؛ دبير بازنشسته زيست شناسي

ضرورت بهر ه گيري از شوراياري هاي محلي
برنامه ريزي يكي از اصول اساسي و اركان همه تشكيلات است، زيرا كليه فعاليت هاي آن سازمان را در مسير تحقق اهدافش قرار مي دهد. به عبارتي برنامه، نقشه از پيش تعيين شده انجام مراحل كار است كه توسط شوراي برنامه ريزي ساماندهي مي شود. لذا با توجه به فعاليت گسترده و اهداف تشكيلاتي وزارت آموزش و پرورش، لازم است برنامه سالانه و اهداف جزئي و مدنظر وزارت هر چه سريعتر به سازمان هاي شهرستان ها ابلاغ و سپس اولويت فعاليت ها به مناطق اعلام شود. زيرا ايام باقي مانده تا شروع سال تحصيلي، فرصت كم، اما بسيار مناسبي است كه تيم هاي برنامه ريزي مناطق و مدارس مي توانند با فراغت خاطر نسبت به برنامه ريزي فعاليت ها اقدام نمايند و سپس در واپسين روزهاي شهريور ماه نسبت به اطلاع رساني به كاركنان، والدين و دانش آموزان اقدام و سال تحصيلي را با دست پر آغاز كنند.
در طراحي برنامه سالانه آنچه از اهميت ويژه برخوردار است، تعيين شاخص هاي تربيتي و استفاده از آن در مدارس براي برنامه ريزي است. همچنين لازم است، بر شاخص هاي آموزشي تاكيد شود، چرا كه براي پيشبرد اهداف آموزشي، بايد از كانال فعاليت ها و حركت هاي تربيتي به هدف رسيد. همواره ثابت شده است در صورتي كه براي تحقق هدف ها، برنامه ريزي صورت گيرد و فعاليت ها همسو و هم جهت شود و با قوت نظارت و كنترل صورت گيرد، تحقق هدف به راحتي امكان پذير مي شود.
در برنامه ريزي با در نظر گرفتن اهداف مركزي و سازماني لازم است هر شهر و سپس هر منطقه و پس از آن هر محله براي تحقق اهداف به صورت محلي اقدام كنند و با توجه به جامعه شناسي محله نسبت به طراحي برنامه نيز اقدام نمايند. آنچه در مورد آموزش و پرورش لازم است لحاظ شود، در نظر گرفتن ميزان توفيق يا پيشرفت مدرسه است و سپس بالا بردن ميزان مشاركت والدين و جامعه محلي است كه در اين امر نقش قابل توجهي ايفا مي كنند. در اين مسير آموزش كاركنان نيز قابل توجه است و لازم است جايگاه خود را در برنامه حفظ كند. همچنين ميزان حضور شاگردان در مدرسه و مشاركت آنان در فعاليت ها بر ارتقاي سطح كيفي فعاليت ها و ارزش و ميزان كاربردي بودن برنامه مي افزايد. يكي ديگر از مواردي كه لازم است در طراحي برنامه سالانه در سطح مدرسه مورد توجه قرار گيرد، جو حاكم بر تدريس و مدرسه است. لذا توجه به جو كلاس و نحوه تدريس و كيفيت بخشي به آن، براي بالا بردن ميزان يادگيري دانش آموزان و وجود شادابي و نشاط در فضاي مدرسه و جلوگيري از ايجاد رخوت و سستي و عدم تحرك از موارد قابل توجه در برنامه ريزي هاست.
آنچه در برنامه ريزي اجراي طرح هاي ارائه شده قابل اهميت است، توجه به تامين مالي و تداركات لازم براي اجراست كه در مراحل برنامه ريزي حتما بايد منظور گرديده و مورد توجه واقع شود. در نظر گرفتن كلاس هاي اختياري براي دانش آموزان به عنوان يك شاخص مرتبط با فضاي آموزشي تلقي مي شود و براي تحقق اهداف مدرسه در موقعيت محلي خود بسيار حائز اهميت است و مدرسه و والدين را در راستاي برنامه ريزي براي پذيرش مسئوليت هاي محلي توسط دانش آموزان و رفع مشكلات احتمالي محله تجهيز مي كند.
بدين ترتيب هر چه بر تعداد دانش آموزان علاقه مند به شركت در كلاس هاي اختياري افزوده شود، بر نقش پذيري دانش آموزان در جامعه محلي افزوده شده است. اين امر در عين اينكه به طور مستقيم در حل مشكلات محلي موثر است، به طور غيرمستقيم نيز در رفع برخي معضلات نوجوانان در سطح شهر، مي تواند به صورت جدي تاثيرگذار باشد و در هويت بخشي به نوجوان و انديشيدن در مورد توانمندي هاي خود موثر واقع شود.
در اين ارتباط مي توان از شوراياري هاي محلي كه تحت نظارت شوراي شهر هستند نيز مدد گرفت و بدين وسيله نسبت به ايجاد گرايش و تقويت حس مسئوليت پذيري نوجوانان اقدام كرد و گامي در جهت بهبود وضعيت اجتماعي نوجوانان و كسب هويت شخصي آنان برداشت.
مسلماً اين امر به تنهايي از دست مدارس برنمي آيد بلكه نياز به تشكيلات منظمي دارد كه با همكاري ساير ارگان ها و اجراي كيفي امكان پذير است.
آريا دخت قمي

دستبرد اغنيا به فقرا
فرار مغزها يا رابين هودي وارونه
016230.jpg
گروه علمي فرهنگي- زماني، يك مقام سازمان ملل خروج مداوم كارگران ماهر و كارشناسان مستعد را از كشورهاي در حال توسعه به سوي كشورهاي توسعه يافته بيماري رابين هودي وارونه خواند، يعني دستبرد اغنيا به فقرا.
تازه ترين گزارش ساليانه صندوق جمعيت سازمان ملل كه هفته گذشته منتشر شد، خروج گسترده پرستاران، ماماها و پزشكان را از كشورهاي فقير به كشورهاي ثروتمند يكي از دشوارترين چالشهاي ناشي از مهاجرت بين المللي اعلام كرده است. بنابراين گزارش، زنان و مردان ماهر به طور فزاينده اي به مهاجرت به عنوان راهي براي بهبود زندگي خود و خانواده شان مي نگرند. اين درحالي است كه كشورهاي آنان با بحراني در عرصه بهداشت روبرو هستند كه در جهان معاصر بي سابقه است.
به گزارش اينترپرس نيوز، در گزارش وضعيت جمعيت جهان در سال 2006 كه توسط صندوق جمعيت سازمان ملل منتشر شده است، تصريح شده است كه اثر اين روند فرار مغزها به خصوص در شبكه هاي بهداشت كشورهاي در حال توسعه احساس مي شود كه از همين حالا در وضعيت شكننده اي قرار دارد.
ماريا خوزه الكالا نويسنده اصلي گزارش گفت: مشكل اين فرار مغزها آن است كه شبكه هاي بهداشتي در كشورهاي در حال توسعه كه با نيازهاي بهداشتي گسترده روبرو هستند، در حال فروپاشي است. خروج پزشكان و پرستاران اين وضعيت را تشديد مي كند . وي يادآوري كرد پرستاري يكي از معدود مشاغلي است كه امكان كار شرافتمندانه را با دستمزد شرافتمندانه به زنان مهاجر مي دهد، چون بيشتر زنان مهاجر در كارهاي سطح پائين و با دستمزد اندك كار مي كنند. پرستارها در كشورهاي خود شرايط كار نامساعدي دارند،  در حالي كه كشورهاي توسعه يافته به علت پرداخت دستمزد بالاتر، مقصد جذابي براي آنان هستند. براساس تحقيقي كه به تازگي در آفريقا انجام شد، قصد مهاجرت به خصوص در ميان پيراپزشكان زياد است كه ايدز بيشترين شيوع را دارد. در زيمبابوه، 68 درصد پرسش شوندگان چنين ميلي داشتند. اين نسبت در اوگاندا 28 درصد بود.
كميسيون جهاني مهاجرت بين الملل مي گويد تعداد پزشكان مالاويايي كه در منچستر در شمال انگلستان طبابت مي كنند، بيشتر از كل پزشكان مالاوي است. از زمان استقلال زامبيا 600 پزشك در كشور تربيت شده است كه فقط 50 نفر آن باقي مانده است.
سازمان بهداشت جهاني وجود حداقل 100 پرستار را به ازاي هر 000/100 نفر جمعيت ضروري مي داند. اما در بسياري كشورهاي فقير اين نسبت بسيار كمتر است. در جمهوري آفريقاي مركزي، ليبريا و اوگاندا، 10 نفر به ازاي هر۰۰۰‎/۱۰۰ نفر است. اما اين نسبت در كشورهايي مانند فنلاند و نروژ 2000 نفر به ازاي هر 000/100 نفر است.
الكالا معتقد است رسيدگي به معضل فرار مغزها نيازمند همكاري بين كشورهاي در حال توسعه و ثروتمند است. نخست، بايد اقداماتي براي بهبود شبكه هاي بهداشتي در كشورهاي فقير به عمل آيد، ازجمله با بهبود رضايت شغلي كاركنان بهداشت و حفظ آنان. دوم، كشورهاي ثروتمند بايد سرمايه گذاري بيشتري براي تربيت پرستار كافي به منظور رفع نيازهاي خود كنند. البته كشورهاي اهداكننده بايد تعهد خود را براي سرمايه گذاري در شبكه مراقبتهاي بهداشتي كشورهاي فقير انجام دهند.
انتشار گزارش تازه صندوق جمعيت سازمان ملل كه بر موضوع زنان و مهاجرت متمركز است، پيشاپيش نشست سازمان ملل براي بررسي توسعه و مهاجرت بين المللي صورت گرفت كه در تاريخ 23و 24 شهريور در نيويورك برگزار مي شود.
در سال 2005، شمار مهاجران بين المللي 191 ميليون نفر بود. از اين تعداد 95 ميليون نفر زن بودند. گزارش يادشده تصريح مي كند به رغم آنكه نيمي از مهاجران زن بود، حقوق و شرايط آنان ناديده گرفته مي شود. محدوديتهاي اعمال شده بر مهاجرت شامل موضوعاتي مي شود كه پيچيدگي زيادي دارد،  همچون ميزان پولهاي ارسالي به كشور، تبعيض هاي خارجي ستيزانه و خشونت در كشورهاي ميهمان. در سال 2005، ميزان پولهايي كه كارگران خارجي به كشورهايشان فرستادند، به حدود 232 ميليارد دلار بالغ شد. از اين مبلغ،  167 ميليارد دلار به كشورهاي در حال توسعه مي رود.

|   اجتماعي    |    ادب و هنر    |    اقتصادي    |    دانش فناوري    |    بـورس    |    زادبوم    |
|   حوادث    |    بين الملل    |    فرهنگ و آموزش    |    سياسي    |    شهر تماشا    |    سلامت    |
|   شهري    |    ورزش    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |