پنجشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۸۴ - Sep 14, 2006
حوادث
Front Page

يك ماه پس از آزادي از زندان
عشق سرعت بار ديگر دختر را به سرقت وا داشت
سارا يك ماه قبل دوران حبس خود به اتهام سرقت را به پايان رسانده و از زندان آزاد شده بود
016779.jpg
گروه حوادث- آزاده مختاري: سارا سارق شناخته شده خودروهاي مدل بالا براي پنجمين بار دستگير شد.
دختر جوان و عشق به سرعت
شانزدهم شهريور پسر جواني سراسيمه به مركز انتظامي در غرب تهران مراجعه كرد و با صدايي مضطرب به پليس اعلام كرد كه خودرو پژو 405 مشكي رنگش توسط دختر جواني ربوده شده است. شاكي در توضيح نحوه سرقت خودرو به پليس گفت: چندي پيش با دختر 21 ساله اي به نام سارا دوست شدم. روز حادثه سارا طي يك تماس تلفني از من خواست براي ملاقات با او به شهرك غرب (قدس) بروم، وقتي به محل قرار رفتم. سارا سوار خودرو شد، اما لحظه اي بعد او از من خواست برايش يك بطري آب بخرم من كه از نقشه او اطلاعي نداشتم، خودرو را روشن رها كرده و به سوي سوپر ماركت حركت كردم كه ناگهان متوجه شدم دختر جوان پشت فرمان نشست و به سرعت دور شد.
ردپاي سارا در سرقت خودرو
با شكايت اين جوان و با توضيحاتي كه وي در اين باره داد، كارآگاهان پليس اين فرضيه را مطرح كردند كه ممكن است خودروي اين پسر جوان نيز توسط سارا، دختر سابقه داري كه به همين شيوه اقدام به سرقت مي كند،ربوده شده باشد، اين فرضيه هنگامي قوت گرفت كه كارآگاهان با بررسي فايل هاي مربوط به متهمان دريافتند سارا چند هفته قبل بعد از پايان دوره محكوميت خود در خصوص سرقت خودرو از زندان آزاد شده است. اما از آنجايي كه سارا پاتوق خاصي نداشت و اكثر اوقات را در خودروهاي سرقتي به سرمي برد، دستگيري او با پيچيدگي روبه رو بود، به اين ترتيب در نخستين مرحله در حالي كه ماموران گشت پليس بررسي خود براي شناسايي خودرو مسروقه را آغاز كرده بودند، عصر روز 21 شهريور پليس متوجه درگيري چند پسر با يك دختر جوان در خيابان گلستان پنجم شد. از آنجايي كه به نظر مي رسيد پسران جوان قصد مزاحمت براي دختر را داشتند، پليس به سرعت وارد عمل شد ولي پسران جوان با مشاهده پليس متواري شدند. در حالي كه تصور مي شد دختر جوان با ديدن پليس خوشحال شود، وي سعي كرد با نشستن پشت فرمان خودرواش از محل به سرعت بگريزد اما در همين هنگام شماره خودرو پژو 405 دختر جوان توجه پليس را جلب كرد. استعلام صورت گرفته مشخص كرد خودرو سرقتي بوده و به اين ترتيب دختر جوان قبل از آنكه قادر به فرار از محل باشد دستگير شد.
در تحقيقات اوليه از اين دختر جوان مشخص شد كه گمانه زني هاي پليس درست بوده و وي سارا، دختر جواني است كه پليس قبلا احتمال داده بود سرقت خودرو پژو 405 در بلوار دريا از سوي او انجام شده باشد. برپايه اين گزارش، در بازجويي هاي صورت گرفته از سارا مشخص شد كه پسران جوان فراري از دوستان شاكي بوده اند كه با مشاهده سارا كه سوار خودرو دوستشان در غرب تهران در حال تردد بود قصد بازداشت او و انتقالش به پليس را داشتند كه با حضور پليس به دليلي نامعلوم متواري شدند. به اين ترتيب سارا روز گذشته براي سومين بار به اتهام سرقت خودروهاي مدل بالاي پسران جوان در برابر قريشي زاده داديار دادسراي امور جنايي تهران قرار گرفت.
زندان هم سارا را ادب نكرد
بازپرس قريشي زاده در خصوص اين پرونده به همشهري گفت: سارا يكماه قبل دوران حبس خود به اتهام سرقت را به پايان رسانده و از زندان آزاد شده بود ولي متأسفانه وي در كمتر از يكماه بار ديگر مرتكب جرم مشابه اي شده است. اين دختر كه مدعي است عاشق سرعت و اتومبيلراني است با طرح دوستي با پسران جوان در يك فرصت مناسب اقدام به ربودن خودرو آنان مي كند و به دليل نداشتن مكاني براي اقامت از خودروهاي مسروقه به عنوان سرپناه خود استفاده كرده و هر بار بعد از مدتي بازداشت شده و روانه زندان مي شود. اين دختر 21 ساله در مدت دو سال گذشته دو مورد سرقت خودرو پرايد با همين روش را در پرونده خود دارد. سارا در مراحل قبلي تحقيق به پليس گفته بود كه با پدرش در خانه اي كوچك در حوالي تهران زندگي مي كرده است. ولي به دليل علاقه شديد به اتومبيل و سرعت در رانندگي از خانه فراري شده و اقدام به سرقت خودروهاي پسران تهراني با ترفند خاص خود مي كند.

در زندان رجايي شهر
متهم به قتل به قتل رسيد
گروه حوادث- سارق جواني كه به اتهام قتل و سرقت مسلحانه و دهها فقره سرقت و كيف قاپي روانه زندان شده بود، در نزاع خونين در زندان رجايي شهر به قتل رسيد.
به گزارش همشهري، اين مرد
30 ساله به نام اصغر معروف به اصغر خارجي از اواخر سال 79 در حالي تحت تعقيب پليس آگاهي تهران قرار گرفت كه پرونده هاي مشابه و متعددي مبني بر سرقت مقرون به آزار، سرقت هاي مسلحانه و كيف قاپي به اداره آگاهي تهران ارجاع شده بود. ماموران با انجام چهره نگاري از متهم پس از 3 ماه تلاش توانستند وي را در مخفيگاهش دستگير كنند.
وي در جريان بازجويي ها به بيش از 30 فقره سرقت مقرون به آزار و شش سرقت مسلحانه اعتراف كرد. اما در حالي كه سارق حرفه اي دوران محكوميتش را در زندان مي گذراند پس از مدتي به سه فقره قتل اعتراف كرد و مدعي شد دراين جنايت ها چند نفر از اعضاي باند نيز با او همدست بوده اند اما پس از گذشت مدتي وي منكر اعترافات خود شد.
با گذشت مدتها از اعتراف و انكار بعدي متهم چندي قبل فردي به نام حسن در زندان مشهد مدعي شد اصغر به همراه سه تن ديگر صاحب طلافروشي ونوس در خيابان نبرد را هنگام سرقت از مغازه اش به قتل رسانده اند. بنابراين پرونده اين ماجرا براي رسيدگي مجدد و بازجويي از اصغر خارجي به شعبه 1156 مجتمع قضايي بعثت ارسال شد. قاضي الهي زاده پس از اخذ اظهارات حسن دستور تحقيق را در اين خصوص صادر كرد.
اما در حالي كه تحقيقات دراين زمينه ادامه داشت وي در نزاعي مرگبار در زندان به دست يك زنداني ديگر به قتل رسيد.
صبح ديروز قاضي پرونده، درخصوص اين متهم زنداني گفت: اصغر خارجي اوايل هفته جاري در پي يك درگيري در زندان رجايي شهر مجروح شد كه پس از انتقال به بيمارستان لقمان جان باخت.

قتل و خودكشي پايان عضويت در گلدكوئيست
ايسنا: فعاليت كوتاه جوان 25 ساله در شركت هرمي گلدكوئيست با ماجراي قتل و خودكشي دو نفر از دوستان و اقوام او پايان يافت.
ماجراي تلخ اين سناريوي غمبار زماني آغاز شد كه كامران پس از مدتها بيكاري با اين اميد كه مي تواند از اين راه پول خوبي به دست بياورد به عضويت گلدكوئيست درآمد و فعاليت خود را آغاز كرد.
هنوز سه ماه نگذشته بود كه كامران براي تكميل زيرگروهش به سراغ خاله اش پروين رفت تا او نيز به اين شركت هرمي بپيوندد. پروين نيز بدون اطلاع همسرش عضو گلدكوئيست شد و از كامران خواست طوري رفتار كند كه شوهرش رضا، پي به اين ماجرا نبرد چرا كه او با عضويت در اين شركتها مخالف است. پس از گذشت مدت زماني، كامران براي تكميل زيرگروه خود، اين بار به سراغ دوست قديمي اش جلال رفت و سرانجام پس از وسوسه كردن وي، جلال را نيز متقاعد كرد به عنوان زيرشاخه چپ او عضو شركت شود.
با تكميل مجموعه سه نفره كامران ، پروين و جلال ، اين سه تن با يكديگر جلسات متعددي جهت گسترش كار مي گذاشتند و اين جلسات ادامه داشت تا اين كه رضا، همسر پروين و برادر او به نام محمود به تدريج به رفت و آمدهاي وي مشكوك شدند.
محمود و رضا در حالي كه از ماجراي جلسات گلدكوئيست اطلاعي نداشتند، با هدف رفع سوءظن، قرار ملاقاتي با كامران و جلال گذاشتند. غروب گرم يك روز تابستاني، در بلوار كشاورز شهرستان اصفهان، هر چهار مرد در جلسه حاضر شدند، اما لحظاتي پس از ورود آنها به شدت با يكديگر درگير شدند.
در حالي كه نزاع شدت گرفته بود يكي از دوستان كامران به نام حامد كه 19 سال بيشتر نداشت، به طرفداري از كامران وارد معركه شد اما پس از گذشت دقايقي با ضربات چاقوي محمود به شدت مجروح شده و با بي نتيجه ماندن تلاش ها براي نجات وي جان باخت.در حالي كه بررسي ها در اين باره ادامه داشت يك روز پس از حادثه جسد مرد ضارب نيز در منطقه فلاورجان كشف شد.
در نامه اي كه كنار جسد او پيدا شد نوشته شده بود پس از اين كه فهميدم پسر جوان را در درگيري به قتل رسانده ام، نتوانستم سنگيني حادثه را تحمل كنم، پس تنها راه پيش رويم خودكشي بود .

شناسايي مرد بدل انداز در زندان اوين
016776.jpg
گروه حوادث- كارآگاهان پليس بعد از يكسال تلاش براي شناسايي مخفيگاه يك مرد بدل انداز، رد او را در زندان اوين شناسايي كردند.
تابستان گذشته دو زن در برابر بازپرس توكلي قرار گرفتند. هر دوي آنها مدعي بودند در حالي كه به عنوان مسافر سوار يك خودرو به ظاهر مسافركش شده بودند فريب راننده ميانسال آن را خورده و طلاجات خود را به مردي كه خارجي صحبت مي كرد، در قبال دريافت مبلغ اندكي يورو داده اند.
يكي از شاكيان در توضيح ماجرا به بازپرس پنجم دادسراي امور جنايي تهران گفت: 18 مرداد ماه، از خيابان پاسداران به سمت سيدخندان سوار يك خودرو پيكان طوسي رنگ شدم.
راننده در طول مسير با مردي كه كنار صندلي  راننده جاي گرفته بود شروع به صحبت كرد از حرفهاي آنها چيزي نمي فهميدم، اما متوجه شدم مرد راننده دستبند طلاي خود را به مرد خارجي داده و در عوض آن مبلغي پول تحويل گرفت، او لحظاتي بعد رو به من كرد و گفت: اين مرد طلاجات ايراني را به مبلغ بسيار مناسبي خريداري مي كند اگر طلاجاتي داريد به او بفروشيد، سود زيادي در اين معامله خواهيد كرد.
او در ادامه گفت: اين مرد اهل تركيه است و براي خريد طلاجات به ايران آمده است، اما از آنجا كه قيمت آن را به خوبي نمي داند مي توان مبلغ زيادي در قبال طلا از وي گرفت، در ابتدا به حرفهاي او توجهي نكردم. اما وي با زبان بازي فريبم داد و من تمام طلاجاتم كه شامل 8 قطعه طلا به ارزش بيش از سه ميليون تومان بود را در اختيارش قرار دادم و در عوض آن چند اسكناس خارجي از مرد خارجي تحويل گرفتم كه راننده مي گفت ميليونها تومان ارزش دارد، اما هنگامي كه آنها را به صرافي بردم متوجه شدم كه ارزش اسكناس ها كلا 3 هزار تومان است!
شاكي دوم نيز به بازپرس توكلي گفت: اواسط مردادماه سال گذشته از خيابان دكتر فاطمي به مقصد بلوار كشاورز سوار خودرو پيكان طوسي رنگ شدم.
اين زن نيز با طرح شكايتي مشابه گفت:  با چرب زباني راننده كلاهبردار طلاجات خود به ارزش يك ميليون و 200 هزار تومان را در قبال چند اسكناس يورو به ارزش 5 هزار تومان به مرد بدل انداز تحويل دادم.
بررسي بر روي شكايات اين دو زن از تابستان گذشته زير نظر بازپرس توكلي توسط پليس ادامه داشت تا اينكه تحقيقات نشان داد مردي با مشخصات اين مرد بدل انداز در زندان اوين با محكوميت مالي به سرمي برد، به اين ترتيب بازپرس دستور احضار اين متهم را كه ايراني است و به دروغ خود را اهل تركيه معرفي مي كرده است، صادر كرد.
روز گذشته اين متهم، در برابر بازپرس توكلي قرار گرفت و منكر ارتكاب اتهام بدل اندازي شد. اين در حاليست كه دو شاكي او را در ميان چند متهم ديگر به خوبي شناسايي كردند. تحقيقات بر روي اين پرونده در شعبه پنجم دادسراي امور جنايي ادامه دارد.

|   اجتماعي    |    ادب و هنر    |    اقتصادي    |    دانش فناوري    |    بـورس    |    زادبوم    |
|   حوادث    |    بين الملل    |    سياسي    |    شهر تماشا    |    سلامت    |    شهري    |
|   علمي فرهنگي    |    ورزش    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |