سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۲۶ - Nov 7, 2006
گفت وگو با بيژن امكانيان،بازيگر فيلم تقاطع
سينما، يك پازل مينياتوري است
سارا برومند
000192.jpg
بيژن امكانيان در دوره اي كه رويكرد به ستاره سازي در سينما چندان مقبول شمرده نمي شد، به بازيگري محبوب و شناخته شده بدل شد. امكانيان سال هاي سال، نقش جوان اول را در فيلم هاي ايراني بازي كرد. وقتي سينما در نيمه دوم دهه هفتاد تغييرات گسترده اي را تجربه كرد، امكانيان هم به فراموشي سپرده شد. او پس از 6 سال غيبت با سربازهاي جمعه به سينما بازگشت و از توانايي هاي تازه اي خبر داد. تقاطع اين تجربه موفق را تداوم بخشيد. به طوري كه او تنديس بهترين بازيگر نقش مكمل را به خاطرش از جشن خانه سينما دريافت كرد.
امكانيان اين حضور قابل قبول را مديون فيلم نامه و كارگرداني خوب تقاطع مي داند. خودش مي گويد: فضاي مساعد اين كار باعث شد تا بالاخره ديده شود.
***
*شما در دوراني بازيگري را تجربه كرديد كه ستاره سازي به نوعي تقبيح مي شد و در سينماي ايران ستاره اي بدان معنا نداشتيم. در چنين وضعيتي، حضور شما به عنوان يك بازيگر محبوب و شناخته شده، مردم را جذب سينما مي كرد. هر چند كه نام سوپراستار براي بازيگراني چون شما در آن دوران به كار برده نمي شد، ولي در سينماي بي ستاره آن دوران، شما ستاره محسوب مي شديد.
- در واقع من از معدود بازيگراني بودم كه پس از انقلاب در عرصه سينماي حرفه اي اين توفيق را داشتم كه فيلم هاي پرمخاطب و پرفروشي داشته باشم. اگر اين جايگاه را تحت هر عنواني بشناسيم؛ ستاره، سوپراستار يا جوان اول فيلم، حقيقتاً  من به دنبال چنين عناويني نبودم.
طبيعي است چنين موقعيت هايي به خصوص در فيلم هاي سناتور و گل هاي داوودي حاصل تلاش و كوشش خودم بود و در آن دوران، تبليغات، ماهواره و روزنامه هاي رنگارنگ نبود تا به چهره كردن بازيگر بپردازد و بازيگر صرفاً  با فيلمش شناخته مي شد.
* در اوايل دهه 70 سينما دچار تحول شد و كسي كه توانسته بود در دوره ركود سينما يك چهره شناخته شده باشد، جايش در ميان فيلم هاي خاص آن دوران خالي بود. اين عدم حضور چه علتي داشت؟
- اين اتفاق از اواسط دهه 70 و آمدن دولت جديد و سياست هاي متفاوت اين دولت پيش آمده و در مرحله اول باعث تحول فيلم نامه ها شد و با سعه صدر به فيلم نامه ها نگريسته شد و اين باعث آمدن موج فيلم نامه هايي شد كه با عنوان فيلم نامه هاي دختر- پسري مطرح شد. طبيعي است كه در اين فضا جايي براي من نبود بويژه اينكه آخرين فيلم من خفاش در سال 76 فيلم موفقي نبود. عملاً  مي شود گفت من نيز به عنوان بازيگر تجاري اين سينما كنار رفتم و اين را توفيقي اجباري دانستم. متوجه شدم كه الان موج جديدي آمده است. وقوف پيدا كردم كه كارگرداناني كه مي خواهند فيلم هاي هنري، متفاوت  بسازند، نگران هستند كه با استفاده از بازيگري كه پيشينه حضور در فيلم هاي تجاري را دارد، در نتيجه كارشان خللي ايجاد كند. با ديدن اينكه قابليت هايم ناديده گرفته مي شود، سكوت اختيار كردم. در عين اينكه در سال پيشنهاد هاي زيادي هم داشتم كه نقش هاي اصلي هم در ميان آنها بود، ولي با خواندن فيلم نامه ها ترجيح مي دادم آنها را كار نكنم.
* حضور متفاوت در سربازهاي جمعه فصل تازه اي در فعاليت هاي شما رقم زد. چه شد در فيلم كيميايي بازي كرديد؟
- من در عين اينكه خودم را كنار كشيده بودم ولي همچنان تمرين هاي بدني و نرمش هايم را داشتم. روي صدايم كار مي كردم. در واقع دغدغه بازيگري را رها نكرده بودم. چون اعتقاد داشتم و دارم كه اتفاقي وارد سينما نشده ام كه با يك اتفاق از اين عرصه كنار زده شوم. در همان دوران سربازهاي جمعه ، پيشنهادهايي داشتم ولي با وجود اينكه چه به لحاظ اقتصادي و چه به لحاظ روحي رواني نياز به حضور در مقابل دوربين داشتم، ترجيح دادم آنها را كار نكنم. اصلاً  هم از رد كردن اين پيشنهادها پشيمان نيستم. وقتي آقاي كيميايي بازي در سربازهاي جمعه را پيشنهاد كرد، آن را به خاطر شخص ايشان كه فيلمساز مقتدر و صاحب سبكي است و در زمينه كار با بازيگر يد طولايي هم دارد، پذيرفتم. من بدون اينكه فيلم نامه را بخوانم و حتي بدون بستن قرارداد، كار را شروع كردم. بعد از 6 سال دوري از سينما، مقابل دوربين كيميايي ايستادم و اين، قدري نگرانم مي كرد.با همان اولين نماهايي كه بازي كردم، با بازخوردي كه از كيميايي و بقيه عوامل ديدم، اعتماد به نفسم را پيدا كردم. ديدم اين صبر و انتظار 6 ساله بيهوده نبوده. آن هم با همه ناباور بودن من به اينكه نقش كوتاه ديده شود. من در فيلم هايي چون گل هاي داوودي و سناتور نقش اصلي بازي كرده بودم و جز تشويق هاي لفظي، بازخوردي نديده بودم ولي نقش كوتاه من در سربازهاي جمعه   در جشنواره فجر ديده شد و من نامزد دريافت سيمرغ بلورين هم شدم؛ اتفاق خوبي كه پيش زمينه مناسبي براي نقش هاي بهتر در فيلم هاي بعدي ام شد.
* به تقاطع بپردازيم نقش تان در تقاطع يكي از به يادماندني ترين نقش ها نه در ميان نقش هايي كه خودتان ايفا كرده ايد بلكه در ميان نقش هاي به يادماندني سينماي ايران خواهد بود. فكر مي كنيد چه شد كه حميد اسدي چنين جايگاهي يافت؟
- بخش مهمي از آن به پايگاه و جايگاه اصلي كار يعني فيلم نامه باز مي گردد. فيلم نامه به درستي نوشته شده بود. شخصيت پردازي خوبي داشت و سبك و سياق پرداخت آن در ارتباط با خانواده هايي كه ظاهراً هيچ ارتباطي با يكديگر ندارند اما تلاقي هاي ظريفي دارند، متفاوت از ديگر كارها بود و اين پرداخت يك ظرافت و دقت نظري را در فيلم نامه مي طلبيد كه واقعاً در فيلم نامه اتفاق افتاده بود. اين اولين جرقه بود كه من ايمان بياورم كه فيلم نامه بسيار در روند فيلم سازي مهم است. هر چند كه از گذشته اين اعتقاد را داشتم. فيلم نامه اي با اين ساختار نشان مي داد كه من مي توانم در اين فيلم و در جريان آن كمك كنم و كاراكتر را دريابم و درك كنم و تلاشم معنا دهد و به بار بنشيند. من از ابتدا حميد اسدي را يك كاراكتر زنده مي ديدم؛ كاراكتري كه مي توانستم حسش كنم؛شخصيتي كه ما به ازاي بيرون دارد و در نتيجه قابل باور است. پس از آن گروه خيلي خوب تقاطع به توفيق من كمك كرد به خصوص حضور كارگردان كه مي دانست چنين فيلم نامه اي را چگونه بايد تصوير كند. باعث شد كه فيلم ديده شود و آدم هايش نيز قابل باور شدند. اگر مجموعه تقاطع خوب درنمي آمد من اگر درخشان ترين بازي دنيا را مي كردم هرگز با چنين برخوردهاي ارزشمندي از سوي اهالي مطبوعات روبه رو نمي شدم و اين را بايد اعتراف كنم كه من يك شبه در تقاطع متولد نشدم اما تلاش ها، كوشش ها و تجربيات من در فيلمي قوي و رهبري مناسب ثمر داد و اگر من در كار ضعيفي حاضر مي شدم بعيد بود چنين جايگاهي بيابم چنانچه در فيلم هاي ديگرم با همه زمزمه ها و تأييد هاي اطرافيان به دليل كاستي هاي فيلم نقش من ديده نمي شد.
براي اين كه سينما يك پازل ظريف است؛ پازلي مينياتوري كه بايد هادي اين جريان نسبت به چيدمان آن از مرحله فيلم نامه تا مراحل نهايي نسبت به كار آگاه باشد.
* يكي از سكانس  هاي درخشان فيلم و بازي شما، سكانس بيمارستان است، جايي كه دكتر خبر از دست رفتن جنين را به حميد اسدي مي دهد و به نوعي پرده هاي ابهام كنار زده مي شود. عكس العمل شما بسيار باورپذير و طبيعي است. كوچكترين لغزشي مي توانست اين سكانس را باسمه اي كند. اين موقعيت در لحظه اتفاق افتاد يا پيش از آن به چگونگي آن انديشيده بوديد؟
- اين سكانس جزو سكانس  هاي مهم فيلم است. در واقع نقطه اوج فيلم است و جالب اين است كه اولين سكانسي كه من از حميد اسدي بازي كردم اين سكانس بود. به دليل اين كه من هنوز هيچ چيزي از اين شخصيت را بازي نكرده بودم يك دفعه پرتاب شدم به اين بخش و حميد اسدي را اين گونه شروع كردم. من در بازيگري به اين معتقد هستم كه بازيگر بايد در دل نقش حل شود و خودش را شبيه نقش كند و اين چيزي  است كه من آموخته ام و آن مكتب اگزيستانسياليستي در تئاتر و شيوه گرايي در سينماست كه طبيعتاً در كارهاي خوب و فيلم نامه هاي جدي جواب مي دهد و در فيلم هاي سطحي، كاربردي ندارد زيرا بازيگر هر چقدر هم كه سعي كند اجزاي ديگر فيلم ، كار را خراب مي كند و واقعيت اين است كه تقاطع ساختار خوبي را داشت و من نيز مشكلي نداشتم. با تمركز بالايي آن صحنه را شروع كردم و توانستم از عهده آن بربيايم.
* حميد اسدي اولين نقشي است كه در جايگاه پدر قرار گرفته ايد. از تجربه چنين جايگاهي چه احساسي داشتيد و چرا تاكنون چنين نقشي را ايفا نكرده  بوديد؟
- حس خوبي كه من نسبت به پدر بودن اين آدم داشتم ناشي از خوب پرداخت شدن نقش و روابطش با دخترش بود كه من را بيشتر ترغيب مي كرد و متفاوت بودن نقشي كه تا به حال بازي نكرده بودم برايم ارزشمند بود. به خصوص نقش هايي كه پيش از آن بازي كرده بودم مانند غروب شد بيا نقش مهندسي را بازي  كردم كه زن و بچه  دارد. به همين خاطر نقشم در تقاطع به لحاظ ميانسالي و نزديك به سن خود من، تازگي نداشت. آنچه تازگي داشت فيلم نامه و شخصيت پردازي خوب اين فيلم و فيلم نامه بود كه تازه تر و متفاوت  تلاش مي كرد و نقشي بود كه در برابر دخترش كه از نسل ديگري است قرار مي گرفت؛ دو آدم با دو دنياي متفاوت كه برايم جذابيت نقش را دو چندان مي كند و جايگاهم در فيلم به نحوي است كه گويي نسل خودم را در برابر نسل جوان نمايندگي مي كنم.

نگاه
خاصيت ميانسالي
گروه ادب و هنر- سال ها پيش وقتي يك بازيگر ميانسال كه اغلب در فيلم هاي تجاري بازي مي كرد، حضور متفاوتي را در يك فيلم خاص تجربه كرد، خيلي ها شگفت زده شدند. در مصاحبه اي از اين بازيگر سؤال شد كه چنين استعدادي در اين سال ها كجا بوده است؟ و او پاسخ داد: قابليتي كه شما از آن ياد مي كنيد در اين لحظه به وجود نيامده ولي هر كس كه تا امروز سراغم مي آمد از من همان تيپ آشنايي كه در گيشه جواب داده بود را طلب مي كرد. من دلم مي خواست كه نقش متفاوت بازي كنم ولي فرصت اين كار به من داده نمي شد .
اين بازيگر در سال هاي بعد همچنان به ايفاي نقش هاي متفاوت ادامه داد و حالا ديگر كسي او را بازيگر سينماي تجاري نمي داند.
در سينماي جهان يك نمونه شاخص در اين زمينه وجود دارد. شون كانري در سال هاي جواني به عنوان بازيگر جيمز باند به شهرت رسيد. اين بازيگر اسكاتلندي هنوز هم مهم ترين پليس سينمايي تاريخ سينما به شمار مي آيد. كانري كه در تيپ جيمز باند، يك بازيگر گيشه اي به شمار مي رفت، وقتي پا به سن گذاشت، امكان بازي در نقش هايي متفاوت را يافت؛ نقش هايي كه نشان از انعطاف او در بازي داشت.
در سينماي ايران هم خيلي ها بوده اند كه قابليت هايشان دير كشف شد. پرويز پرستويي به عنوان يكي از برجسته ترين بازيگران سينماي پس از انقلاب، نزديك به يك دهه در نقش هاي كم اهميت بازي كرد تا اينكه با آدم برفي استعدادش نمايان شد.همچنان كه جمشيد هاشم پور سال ها فقط عاملي براي جذب مخاطب به سينماها بود. او تيپ زينال بندري در فيلم تاراج را حداقل در 10 فيلم تكرار كرد در حالي كه بعدها با پرده آخر ، هيوا ، مزرعه پدري و... نشان داد كه بازيگر بسيار مستعدي است؛ بازيگري كه در نقش هاي تكراري كه سينماي تجاري برايش رقم مي زد محدود مانده بود؛اتفاقي كه در مورد بيژن امكانيان هم به نوعي رخ داد.
امكانيان از اولين بازيگران سينماي پس از انقلاب است كه به شهرت و محبوبيت رسيد. در سال هايي كه جوان ها چندان امكان حضور در سينما نداشتند، او ستاره بي رقيب فيلم هاي جوانانه بود. معمولاً هم نقش جوانان احساساتي را ايفا مي كرد. بيش از پانزده سال امكانيان نقش جوان ها را بازي كرد؛ نقش هايي كه از سن واقعي خودشان هم چند سالي كوچكتر بودند.
امكانيان در چنين نقش هايي كليشه و در مدتي كاملاً فيد شد. با حضور نسل تازه اي از جوانان در عرصه بازيگري، امكانيان ديگر نمي توانست مرد هميشه جوان سينماي ايران باشد؛ اتفاقي كه در نهايت به سود اين بازيگر رقم خورد. اتفاق اول با سربازهاي جمعه   كيميايي رخ داد و حالا تقاطع نشان مي دهد كه امكانيان در ميانسالي استعدادش شكوفا شده است.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |