شنبه ۱۶ دي ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۷۶ - Jan 6, 2007
روايتي سينمايي از زندگي و مرگ
يك درام ماورايي
مريم درستاني
عكس: مسعود اشتري
009156.jpg
وقتي فرزاد مؤتمن بعد از فيلم تحسين شده شب هاي روشن ، فيلم تجاري باج خور را مقابل دوربين برد، به نظر مي رسيد كه او بيش از هر چيز در انديشه تثبيت جايگاه خود به عنوان فيلمسازي حرفه اي است. هر چند بعد از باج خور ، مؤتمن چند استارت ناموفق براي كليد زدن چهارمين ساخته بلندش داشت. در سال هاي اخير رسانه ها بارها خبر از كليد خوردن فيلم تازه مؤتمن را دادند و هر بار به دليلي اين اتفاق رخ نداد. جعبه موسيقي هم يكي از اين پروژه ها بود كه با يك سال تأخير سرانجام مقابل دوربين رفت تا طلسم فيلم نساختن مؤتمن هم شكسته شود.
جعبه موسيقي كه براساس فيلمنامه اي از مسعود احمديان ساخته مي شود يك درام ماورايي است كه عوامل سازنده اش مي كوشند آن را به بيست و پنجمين جشنواره فيلم فجر برسانند.
تغيير زاويه دوربين
جعبه موسيقي يك درام ماورايي است كه قرار است محور اصلي اش مرگ باشد. فرزاد مؤتمن به همراه گروهش در بيمارستان بيماريهاي خاص در حوالي ميدان فردوسي مشغول فيلمبرداري يكي از سكانس هاي فيلم هستند. نيكي كريمي پس از فيلم باج خور براي دومين بار با مؤتمن همكاري مي كند. رامبد جوان، جمشيد گرگين، مرتضي احمدي، شاهرخ فروتنيان و نوجوان خردسالي به نام ارسلان قاسمي ديگر بازيگران جعبه موسيقي هستند. نمي دانم كجاي داستان هستم و در دل چه اتفاقي رسيده ام. شاهرخ فروتنيان كه به تدريج تبديل به بازيگر فيلم هاي خاص شده در جعبه موسيقي گويا نقش حساسي را بر عهده دارد. او پشت ميزي نشسته و خودكاري را در دست دارد. روبه روي او هم دو نفر نشسته اند كه يكي دكتر است و ديگري هم مريض. تراولينگ كوچكي دور ميز چيده شده است.
علي لقماني پشت دوربين ايستاده است. او كه در سوابقش فيلمبرداري آثاري چون اشك سرما ، عروس آتش و گفت وگو با سايه به چشم مي خورد، در مورد شكل بصري پلان هاي اين سكانس با مؤتمن صحبت مي كند.
فرزاد مؤتمن در برگه هاي دكوپاژي كه در دست دارد، همه جزئياتي كه قرار است مقابل دوربين اتفاق بيفتد را مشخص كرده است. يكي از نماها به سرعت فيلمبرداري مي شود و بعد زاويه دوربين تغيير مي كند. در كنار مؤتمن، دستيارانش در تلاش اند تا پلان بعدي ضبط شود. بهروز شعيبي (برنامه ريز و دستيار اول كارگردان)، محمد حمزه اي(دستيار كارگردان) و سميرا برادري(منشي صحنه) همگي در زمينه ساخت فيلم كوتاه تجربياتي دارند.مؤتمن به دقت بر تغيير زاويه دوربين نظارت مي كند.
درباره مرگ
در فاصله ضبط دو پلان فرصتي پيش مي آيد تا با مؤتمن در خصوص فيلم صحبت كنم. او در مورد داستان جعبه موسيقي مي گويد: اين فيلم ماجراي پسربچه اي است كه با يك فرشته آشنا مي شود، كار اين فرشته كمك به آدم ها در هنگام مرگ است. در واقع مي توان گفت كه او به نوعي فرشته مرگ است.
مؤتمن جعبه موسيقي را يك درام ماورايي مي خواند و مي گويد: فكر مي كنم هر فيلمسازي دوست دارد درباره مرگ فيلم بسازد. به قول وودي آلن هر كسي كه سنش  بيش از 35 سال باشد و مرگ دغدغه  اصلي اش نباشد، يك احمق است. اين فيلمساز در ادامه به نكته جالب توجهي اشاره مي كند: نويسنده فيلمنامه جعبه موسيقي ، به خوبي توانسته  از احاديث و روايت هاي مذهبي و شيعي ما استفاده  كند، بدون اين كه شعاري به نظر برسد. به اين شكل كه تصور مي كنم وقتي تماشاگر از سالن سينما بيرون بيايد، متوجه مي شود كه برخي از قسمت هاي فيلم شبيه بعضي از احاديثي است كه راجع به حضرت محمد(ص) گفته شده است .
او مي افزايد: برخي از فيلمسازان سينماي هنري ما وقتي به سراغ مفاهيم ديني و معنوي مي روند بيشتر به المان هاي مسيحيت نزديك مي شوند، در حالي كه من در جعبه موسيقي تلاش مي كنم فيلم را با توجه به المان هاي اسلامي و فرهنگ تشيع بسازم.
مؤتمن در پايان صحبت هايش به نكته جالب توجهي اشاره مي كند: اخيرا باب شده كه در فيلم هاي سينمايي و تلويزيوني، خدا و كلا مفاهيم معنوي و ديني را در اطراف روستاها و طبيعت مي بينيم، چنان كه انگار شهرها از مظاهر خدايي خالي است ولي در جعبه موسيقي معجزه در بطن جامعه صنعتي و در ميان آدم هاي باسواد و باهوش رخ مي دهد. در واقع، در اين فيلم، مظاهر پروردگار را در دل همين جامعه شهري معاصر، جستجو كرده ايم .
مرگ از دريچه اي تازه
جعبه موسيقي از اواخر آبان ماه فيلمبرداري اش آغاز شده است. هر چند نگارش فيلمنامه آن از مدت ها پيش شروع شده بود. محمد خزايي تهيه كننده فيلم درباره مراحل نگارش فيلم نامه مي گويد:  بعد از پشت پرده مه در بهمن 83 فيلمنامه اين كار به دست من رسيد. ارديبهشت 84 تصميم قطعي براي توليد آن گرفتم و از ميان كانديداهايي كه براي ساخت در نظر داشتيم در نهايت فرزاد مؤتمن را مناسب ترين شخص براي كارگرداني اين فيلمنامه دانستيم. خزاعي به مفاهيم ديني اين كار اشاره كرده و مي گويد: اين نگاه جديد براي من جذاب بود. به خصوص اين كه احساس كردم در اين فيلمنامه از زاويه اي تازه به بحث رجعت، دنياي پس از مرگ و بحث ظهور امام زمان(عج) نگريسته شده است.
آن سوي مه
در ميان صحبت هاي خزاعي، مؤتمن كات مي دهد. پيام فروتن(طراح صحنه و لباس) و محمدقومي(طراح گريم) اكورد لباس و گريم بازيگران را چك مي كنند. مهرنوش هاشمي همسر فرزاد مؤتمن كه در كارهاي قبلي او منشي صحنه بود، اين بار به عنوان تصويربر داري پشت صحنه مشغول كار است. مرتضي متولي(مدير توليد) در حالي كه ماسك سفيدي به صورت زده در راهروهاي بيمارستان حضور دارد و با گروه تداركات صحبت مي كند.
اصغر  پورهاجريان مسئول جلوه هاي ويژه فيلم، درباره ويژگي هاي كارش در جعبه موسيقي مي گويد: اين كه جعبه موسيقي يك اثر ماورايي است باعث نشده تا جلوه هاي ويژه خيلي عجيب و غريبي در كار داشته باشيم. در جلوه هاي ويژه اين فيلم هم مه و فضاهاي باراني داريم، اما سعي نكرديم كه مه را از طريق دود بنزين و بخار توليد كنيم، در فضاي واقعي قرار گرفته و مي كوشيم تا جلوه هاي ويژه فيلم هم باورپذير باشد و همه نزديك به جنس قصه ها.
كاملاً جدي
رامبد جوان يكي از بازيگران اصلي جعبه موسيقي است. جوان كه بيشتر به عنوان بازيگر نقش هاي كمدي شهرت يافته در جعبه موسيقي نقشي كاملاً  جدي را برعهده دارد. او در اين باره مي گويد: اصلاً  هيچ نقشي شبيه نقش ديگر نيست. من در جعبه موسيقي يك نقش كاملاً  جدي و متفاوت را برعهده دارم. درست مثل نسل جادويي كار ايرج كريمي كه در آنجا هم نقش كاراكتري جدي را بازي كردم. او درباره همكاري اش با مؤتمن مي گويد: او فيلمساز خوبي است. به نظرم دانش  زيادي در زمينه سينما دارد و آن قدر زياد فيلم ديده كه به او حسودي ام مي شود. جوان در جعبه موسيقي نقش يك فرشته را بازي مي كند.
يك نقش مادرانه
نيكي كريمي كه براي دومين بار مقابل دوربين مؤتمن قرار گرفته است، سابقه آشنايي اش با اين فيلمساز به سالهايي باز مي گردد كه مؤتمن در حيطه سينماي مستند فعاليت مي كرد و هنوز فيلم بلند سينمايي نساخته بود.كريمي مي گويد: با اين پيش زمينه، من از سالهاي نسبتاً  دور با مؤتمن و سليقه اش در سينما آشنا بودم. او نقش كوتاهي را در جعبه موسيقي برعهده دارد. او در اين باره مي گويد: من تنها در سه سكانس فيلم بازي دارم و دليل اين كه حاضر شدم در يك نقش كوتاه بازي كنم، حضور مؤتمن در اين پروژه است.
كريمي در خصوص نقشش مي گويد: من در اين كار، نقش يك مادر را برعهده دارم. مادري كه اسم خاصي ندارد. شخصي كه مرده است ولي پسرش مي تواند او را ببيند. كريمي ويژگي هاي اين نقش مادرانه را متفاوت از ديگر نقش هاي اين چنيني در سينماي ايران خواند. او تنها يك سكانس از بازي اش در جعبه موسيقي باقي مانده و اين روزها مشغول بازي در فيلم زن دوم به كارگرداني سيروس الوند است.
فضاي غيرواقعي
سكانس هاي مربوط به شاهرخ فروتنيان شروع شده است. جاي تراولينگ و دوربين علي لقماني تغيير يافته است و فضاي گرم داخل مطب دكتر بيشتر توي صورت مي زند. صدابردار گوشه اي از اتاق نشسته. طراح گريم داخل اتاق گريم است و دستيارانش فعاليت دارند. علي لقماني با ضرباهنگ دست  كارگردان، صحنه هاي فيلم را به ثبت مي رساند. كار او سخت است و دقت فراواني مي خواهد، اما حتماً به سختي فيلمبرداري فيلم اشك سرما نيست. او در حال كشيدن نقشه فيلمبرداري خودش چنين توضيح مي دهد: نور را بر اساس طرح انجام مي دهيم. دوربين بالاست و اين طرف به مقدار 26* 2 است و ما قبل از اجرا بر اساس طرح نوري كه داريم، فضايمان را تعيين مي كنيم و بعد از اين كه روتوش ها انجام شد، تغييرات صورت مي گيرد . فيملبردار جعبه موسيقي درباره ويژگي هاي اين كار گفت: هر كاري ويژگي خودش را دارد اما در فيلم هايي كه فضاي ماورايي حاكم است، فيلم مي تواند فضاي واقعي يا غيرواقعي هم داشته باشد. به همين خاطر با صحبت هايي كه با كارگردان و نويسنده صورت گرفت، به آنجا رسيديم كه فضاي غيرواقعي از لحاظ بصري در فيلم ايجاد نكنيم و در بستر واقعيت و زندگي با ظاهر طبيعي، فضا را پيش ببريم. حال ممكن است در اين فضاي طبيعي باران هم بيايد و صدايي هم باشد يا در اتاقي باشيد كه چراغش خاموش باشد و فقط از پنجره نوري به داخل آمده باشد . لقماني درباره اين كه آيا نورپردازي خاصي براي جعبه موسيقي در نظر گرفته است، گفت: قرار است فضاهايي كه ديده مي شود در زندگي طبيعي باشد؛ البته در صحنه هايي كه قرار است ويژگي  خاصي داشته باشد. سعي كرديم به لحاظ رواني، اين حس در تصوير باشد و منتقل شود؛ يعني بيننده را به سمت غيرواقعي بودن نمي كشاند .
گروه فيلمبرداري جعبه موسيقي براي اين كه نور روز را از دست ندهند به صورت فشرده اي كار مي كنند. آنها بالاخره به بهانه صرف ناهار استراحتي كوتاه مي كنند. مي خواستم بعد از اين كه از بيمارستان خارج مي شوم، اولين كسي را كه مي بينم از او سؤال كنم. راستي شما فكر مي كنيد دنياي پس از مرگ چگونه دنيايي است؟ يا مرگ چگونه مقوله اي است؟ شخصي از اطراف به صدا درآمد و گفت: مرگ در نزديكي شماست؛ آن را دريابيد.

پرسوناژ
درباره فرزاد مؤتمن
سينماگر خودآگاه
سعيد مروتي
009153.jpg
فرزاد مؤتمن كه اين روزها در حال ساخت چهارمين ساخته بلندش است، در دسته بندي كارگردانان سينماي ايران جزو فيلمسازان جريان خاص قرار گرفته است؛ فيلمسازاني كه با دغدغه  اي روشنفكرانه به سينما آمده اند. مؤتمن چه با پيشينه اش در سينماي مستند، چه با ارادتي كه نشان داده به ژان لوگ گدار فيلمساز پيشرو فرانسوي دارد و چه با فيلم هاي بلندي كه ساخته، خود را در مقام فيلمسازي روشنفكر نمايانده است.
هفت پرده اولين ساخته مؤتمن كه تنها در جشنواره نوزدهم فجر به نمايش درآمد و تا امروز امكان اكران عمومي نيافته است، هنوز هم تجربه اي تكرارنشده در سينماي ايران به شمار مي آيد. در سينمايي كه تعدادي از سينماگران برجسته اش به واسطه غريزي فيلم ساختن جايگاهي مرتفع يافته اند، مؤتمن سينماگري است كه با خودآگاهي فيلم مي سازد. اين با خود آگاهي فيلم ساختن را مي شود در نمابه نماي هفت پرده مشاهده كرد؛ يك تجربه شايد بتوان گفت افراطي در فرم كه البته داراي پس زمينه اجتماعي هم هست، با انبوهي از ارجاعات به تاريخ سينما و نمونه هاي شاخص اش كه البته تعداد كساني كه توانستند آنها را دريابند زياد نبود.
شب هاي روشن را مي توان حاصل قدر نديدن هفت پرده دانست؛ يك عاشقانه آرام كه توجه طيف قابل توجهي از علاقه مندان جدي سينما را به خود جلب كرد. جالب اين كه هفت پرده در جدول فيلم هاي محبوب تماشاگران جشنواره از آخر دوم شده بود و دو سال بعد شب هاي روشن فيلم محبوب تماشاگران جشنواره بيست ويكم بود. هفت پرده و شب هاي روشن گرچه از خاستگاه مشتركي نشأت گرفته بودند ولي به لحاظ ساختار، تفاوت هاي عمده اي با يكديگر داشتند. اين تفاوت ها شايد به اين دليل كه هفت پرده اساسا به درستي ديده نشده بود، چندان مورد تاكيد قرار نگرفت. وقتي مؤتمن براي تثبيت جايگاهش در سينماي حرفه اي، فيلم باج خور را كارگرداني كرد، اين كه او در هر فيلمش مسيري تازه را پي مي گيرد، بيشتر به چشم آمد. جعبه موسيقي چهارمين فيلم بلند مؤتمن هم گويي در فضايي متفاوت از كارهاي قبلي او ساخته مي شود؛ يك درام ماورايي كه بار ديگر نشان مي دهد مؤتمن علاقه اي به تكرار مضامين و مولفه هاي فيلم هاي قبلي اش ندارد. چيزي كه بتوان آن را فصل مشترك تمام ساخته هاي در ظاهر بي ربط اين فيلمساز دانست، احتمالا سرماي حاكم بر تمام فيلم هاست و اين كه آدم ها تعمدا با لحني سرد صحبت مي كنند؛ سبكي كه در باج خور جواب نداد و بايد ديد در جعبه موسيقي چه كاركردي مي يابد.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
سلامت
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   داخلي   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |