نگاهي به فرآيند فراگيري- آموزش با تمركز بر نياز دانش آموزان
فراگيري، ستاره اي پنج سو
|
|
دانش آموزان به دليل توانايي ها و ضعف هاي ويژه خود، ناخواسته شيوه آموزش شان را برمي گزينند و فقط زماني به آموزش و پرورش پاسخ مي دهند كه به زبان دلخواهشان با آنها سخن گفته شود.
فرآيند تجزيه و تحليل و به خاطر سپردن آموزه ها نيز در آنها متفاوت است و هر يك به شيوه خاص خود مسائل را تجزيه و تحليل كرده و به ذهن مي سپارند. از اين رو شناسايي شيوه فراگيري دانش آموزان بايد مقدم بر انتخاب شيوه آموزش بوده و آموزش بر اساس نحوه فراگيري دانش آموزان انتخاب شود؛ كه در غير اين صورت فرآيند فراگيري- آموزش عقيم خواهد ماند. آنچه در پي مي خوانيم نگاهي است به شيوه فراگيري- آموزش دانش آموزان و راهكارهاي لازم جهت شناسايي فرآيند آموزش- فراگيري.
پژوهش ها نشان مي دهد هر دانش آموز به شيوه اي متفاوت از همسالان و همكلاسي هايش اطلاعات و نكات را دريافت مي كند كه اين مسئله به عنوان ويژگي براي هر فرد محسوب مي شود؛ ويژگي اي كه گاه معضلي جدي در آموزش و پرورش محسوب شده و والدين و اوليا مدرسه را در برخورد با دانش آموز و آموزش و پرورش او سردرگم مي كند.بگذاريد با مثالي ساده بحث را بيشتر بشكافيم؛ اگر شيوه فراگيري دانش آموزي بصري يا ديداري باشد و والدين و آموزگار بخواهند به شيوه زباني نكات درسي را به او آموخته يا با او رفتار كنند، دانش آموز نه تنها نكته اي نمي آموزد، بلكه از آموزش نيز دلزده خواهد شد.
ناآگاهي از نحوه رفتار با دانش آموزان و به طور خاص رفتار آموزشي يكي از اصلي ترين دلايل دلزدگي دانش آموزان از درس و تحصيل و در نهايت ترك تحصيل است. به عبارتي پژوهشگران بسياري از دانش آموزان را قرباني نگاه يا روش هاي نادرست آموزشي و يك سونگري متوليان آموزش مي دانند و معتقدند عدم شناخت عامل اصلي شكست هاي آموزشي- پرورشي است.
فراگيري فرآيندي چند سويه
پژوهشگران شاخص ترين شيوه هاي آموزش يا دقيق بگوييم فراگيري و يا فرآيند آموزش- فراگيري دانش آموزان را به 3 روش اصلي شامل: برقراري ارتباط يا فراگيري بصري يا ديداري برقراري ارتباط يا فراگيري حركتي يا جنبشي و سوم برقراري ارتباط يا فراگيري شنيداري يا سمعي تقسيم بندي كرده و عقيده دارند هر دانش آموز به يكي از اين سه روش با آموزگار و مطالب درسي ارتباط برقرار مي كند و به غير از شيوه خود، نه تنها نمي تواند با آموزگار از نظر رواني مرتبط شود، بلكه به هيچ وجه آموزه هاي او را فرا نمي گيرد.
- شيوه بصري يا ديداري؛ پژوهش ها نشان مي دهد بيش از 45 درصد از دانش آموزان به اين شيوه با آموزگار و مطالب درسي ارائه شده توسط او ارتباط برقرار مي كنند. پژوهش هاي دكتر ديويد سوزا و همكاران او از دانشگاه آكسفورد نشان مي دهد بيش از 45 درصد از دانش آموزان از طريق ديدن و به طور خاص ديدن تصاوير مربوط به مطالب آموزشي از طريق پوستر، فيلم هاي آموزشي؛ عكس؛ نقاشي، نمودار و... مطلب درسي را فرا مي گيرند. از طرفي اين دانش آموزان در حين فراگيري مطالب درسي، اين مطالب را به صورت نمودار خلاصه كرده و با ديدن اين نمودار مطالب را به خوبي به خاطر سپرده و به ياد مي آورند. در واقع آن چه باعث مي شود تا اين گروه با ديدن نكات را به خاطر سپرده و بازپس دهند: تأثير نشانه هاي موجود در تصاوير است كه هر يك از اين نشانه ها، مفهومي را در ذهن آنها جايگزين مي كند و ديدن مجدد نشانه يا تداعي مجدد آن، مطلب مورد نظر را نيز براي آنها يادآوري مي كند.
به يك مثال ساده توجه كنيم: نخستين واكنش ذهني دانش آموز ديداري پس از شنيدن كلمه سيب ، نقش بستن شكل سيب در كنار شنيدن نام آن و يادآوري همه اطلاعات مربوط به آن اعم از املا كلمه، توضيحات علمي مربوط به كلمه سيب و... است. در حقيقت با يادآوري شكل سيب، اطلاعات مربوط به آن نيز تداعي مي شود. از اين رو در دانش آموزان ديداري، تصاوير و نشانه هاي خاص موجود در تصاوير - كه اين نشانه كاملاً خاص بوده و تنها براي افراد معنا دارد- باعث فراگيري، به خاطر سپردن و يادآوري مجدد اطلاعات مي شود.
* شيوه حركتي يا جنبشي: نزديك به 35 درصد از دانش آموزان روش حركتي يا جنبشي را براي به خاطر سپردن و فراگيري مفاهيم درسي انتخاب مي كنند.
در اين شيوه، دانش آموز نوعي حركت و عموماً راه رفتن يا تكلم و يا هر دو را براي فراگيري برمي گزيند. به عقيده پژوهشگران حركت يا جنبش اعضاي بدن باعث تمركز ذهن شده و فرد را در فراگيري و به ياد سپردن مفاهيم آموخته شده، كمك مي كند.
اگرچه در كلاس درس امكان حركت وجود ندارد؛ اما شاخص رفتار اين گروه، حركت دادن پاها، اندكي ناآرامي و تكرار آرام آموزش ها حين تدريس آموزگار است. رفتار اين دانش آموزان نبايد با رفتار كودكان بيش فعال اشتباه گرفته شود؛ چرا كه ناآرامي كودكان بيش فعال با آزار و اذيت(در اغلب موارد) همراه است؛ ناآرامي اين گروه آسيب رسان نبوده و كاملاً شخصي است.
* شيوه سمعي يا شنيداري: پژوهش ها نشان مي دهد فقط 19 درصد از دانش آموزان به طريق شنيداري، نكات درسي را فرامي گيرند.
در اين گروه بحث و گفتگو درباره مسائل و شنيدن و صحبت كردن درباره موضوع، باعث فراگيري و به خاطر سپردن آموزش ها مي شود. متأسفانه اين شيوه آموزشي چندان مورد توجه آموزگاران نيست؛ چرا كه اغلب آنها به بحث و گفتگو و تبادل نظر درباره مطالب درسي علاقه نداشته و در حين تدريس به خودمحوري بيش از مشاركت علاقه نشان مي دهند. علاوه بر اين پژوهش ها نشان مي دهد دانش آموزاني كه با شنيدن مفاهيم درسي را فرا مي گيرند، زودتر از دو گروه ديگر آنها را فراموش مي كنند و اين مسأله در صورتي كه انتقال مفاهيم به درستي صورت نگرفته باشد، نمود بيشتري مي يابد.
برخي از پژوهشگران معتقدند با آموزش صحيح و تدريجي مي توان شيوه فراگيري دانش آموزان شنيداري را به سوي ديداري سوق داد.
به غير از سه روش ذكر شده، برخي از دانش آموزان يكي از اين دو روش شامل؛ روش بين گروهي يا تبادلي و يا روش فراگير يا چند سونگر را براي فراگيري خود برمي گزينند.
در شيوه بين گروهي يا تبادلي؛ دانش آموز ترجيح مي دهد تا با برقراري ارتباط با فرد يا گروه، مطالب درسي را فرا بگيرد. اين گروه با تكرار مطالب در جمع مورد نظر و تبادل نظر با آنها مطالب درسي را فرا گرفته و به خاطر مي سپارند. از اين روش به عنوان يكي از روش هاي مناسب فراگيري مفاهيم درسي ياد مي كنند، اما بايد دو نكته را نيز از نظر دور نداشت: نخست آن كه تنها فرد يا افراد هم توان از اين شيوه فراگيري- آموزش بهره لازم را خواهند برد و دوم اين كه: حضور در جمع نبايد سرپوشي براي فرار از مشكلات درسي و يا مشخص نشدن ناتواني هاي فرد در جمع شود و عده اي گوينده و برخي ديگر فقط شنونده باشند. به يك مثال توجه كنيم: حضور در جمع به بهانه تبادل نظر، نبايد راهكاري براي رونويسي از تكاليف ديگران باشد!
در شيوه فراگير يا چند سونگر دانش آموز از پس درك كلي مفاهيم به شناخت اجزا مي رسد. در اين روش آموزش و فراگيري از كل به جزء است.
آموزگار و سنجش افكار
آموزگار به عنوان نزديك ترين فرد مرتبط با دانش آموز در فرآيند فراگيري- آموزش، شاخص ترين نقش و مسئوليت را براي شناسايي نحوه فراگيري دانش آموزان دارا است. توجه به شناسايي شيوه فراگيري دانش آموز نه تنها بايد مورد توجه آموزگار قرار بگيرد، بلكه بايد والدين نيز اين شاخص را شناسايي كرده و به روشي مؤثر، فرآيند فراگيري- آموزش را در كنار اوليا مدرسه پي بگيرند.
پژوهش ها نشان مي دهد دانش آموزاني كه به درستي شيوه فراگيري شان شناسايي شده است، نسبت به همسالان شان دو برابر پيشرفت آموزشي داشته اند. اين مسأله به ويژه درباره دانش آموزان پايه ابتدايي(اول تا پنجم) كه در شرايط حساس فراگيري- آموزش قرار دارند، بسيار حائز اهميت است.
مجموعه پژوهش هاي انجام شده روي 1800 دانش آموز پايه اول و دوم ابتدايي ايالت كاليفرنياي آمريكا نشان مي دهد سرعت فراگيري دانش آموزاني كه شيوه فراگيري- آموزش آنها به درستي شناسايي شده- در مقايسه با همسالان خود كه بدون شناسايي، آموزش ها را دريافت كرده اند- دو برابر در خواندن و يك و نيم برابر در نوشتن گزارش شده است.
اگرچه پژوهشگران تأكيد دارند تا دانش آموزان به شيوه ويژه خود آموزش ها را فرا بگيرند؛ اما معتقدند ادغام تدريجي شيوه هاي فراگيري- آموزش مي تواند نواقص موجود در روند فراگيري هر گروه را برطرف كند.
چند پرسش كليدي
براي انتخاب درست شيوه آموزش و برنامه ريزي صحيح و يا از نگاهي ديگر، آگاهي از وضعيت تعليم و تربيت در مركز آموزشي، لازم است تا به 5 پرسش كليدي پاسخ دهيم.
پاسخ مثبت(بله) به پرسش چهارم و پنجم به طور خاص به اين معني است كه واحد آموزشي، توانايي آموزش و پرورش صحيح دانش آموزان را بر اساس انتخاب شيوه صحيح تدريس يا فرآيند فراگيري- آموزش داشته است: و پاسخ منفي به معناي ضعف در شناخت شيوه صحيح تدريس در واحد آموزش و ناشناخته ماندن شيوه هاي فراگيري- آموزش دانش آموزان است.
- فرآيند آموزش- فراگيري با توجه به شيوه هاي مختلف آموزشي و بر اساس نياز هر گروه از دانش آموزان در حال اجرا است؟(شاخص ترين پاسخ بررسي برآيند كاري دانش آموز و آموزگاران است.)
- آموزگاران براي ارائه شيوه هاي جديد آموزشي، همسو با نياز دانش آموزان تلاش مي كنند و يا به شيوه هاي سنتي پاي بند هستند؟ اين به اين معنا نيست كه آموزگار با هر يك از دانش آموزان به شيوه اي خاص رفتار كند؛ چرا كه ترديدي نيست كه اجراي همه انواع روش ها در يك كلاس درس امكان پذير نيست؛ اما به اين معني است كه شيوه هاي آموزشي برگزيده شده به چه ميزان پاسخگوي نياز دانش آموزان است؟
- دانش آموز پس از برخورد با مشكلات آموزشي، امكان و فرصت مطرح كردن آن را با آموزگار مي يابد يا به عنوان مقصر اول و آخر، امكان هيچ گونه اظهار نظري را پيدا نمي كند. از نگاهي ديگر، امكان تغيير در شيوه هاي آموزشي به درخواست منطقي دانش آموزان ميسر است؟
- دانش آموزان بايد به اجبار شيوه هاي آموزشي جاري در واحد آموزشي را بپذيرند يا امكان تغيير در شيوه ها وجود دارد؟ از نگاهي ديگر شيوه تعليم و تربيت واحد آموزشي چه توقعي را در دانش آموزان ايجاد كرده است؟ آنها را به دانش آموزاني قانع و بي اطلاع تبديل كرده و يا از آنها افرادي پويا و هوشمند ساخته است؟
- والدين براي حمايت از برنامه هاي آموزشي و بهتر شدن آنها چه فعاليتي مي كنند؛ به عبارتي والدين تا چه حد به واحد آموزشي و برنامه هاي آن مطمئن هستند تا در فعاليت هاي مدرسه مشاركت كنند؟
و در پايان، آموزش و پرورش و يا همان تعليم و تربيت، فرآيندي دوسويه است كه هر دو سوي اين معادله يعني دانش آموز و آموزگار بايد از آموزش و فراگيري لذت برده و آن را به حركتي پويا تبديل كنند؛ نقص در عملكرد هر سو، ديگري را از ادامه مسير باز مي دارد.
مترجم: مهتاب صفرزاده خسروشاهي
منبع: minuteman.org
|