جوان انتقامجو بعد از اخراج از شركت ،نقشه سرقت مسلحانه از صاحبكار خود را طراحي كرد و با دوستش به اجرا درآورد
گروه حوادث- كارگر اخراجي شركت خصوصي براي انتقام از صاحبكارش، نقشه سرقت مسلحانه ازمنزل وي را طراحي كرد، اما 2 ماه بعد وقتي كه راز اين سرقت فاش شد، وي و همدستش به دام افتادند.
ساعت 20 هفتم دي ماه پس از آنكه زنگ خانه  اي ويلايي در منطقه بلوار فردوس به صدا درآمد، زن صاحبخانه به مقابل در رفت ، با گشودن در، او 2 جوان ناشناس را در مقابل خود ديد كه يك نفر از آنان چهره خود را با نقاب پوشانده و اسلحه اي در دست داشت.
مردان ناشناس كه مسلح به چاقو و اسلحه بودند با تهديد اسلحه كمري زن صاحبخانه و شوهرش را وادار به سكوت كرده و بعد از آنكه با طناب دست و پاهاي صاحبخانه را بستند ، با سرقت 5 ميليون تومان طلاجات فرار كردند.
پس از فرار سارقان، مرد صاحبخانه بعد از گشودن طنابها، به مركز پليس رفته و از آنها براي يافتن سارقان ميليوني خانه اش كمك خواست. با اين شكايت پرونده اين سرقت مسلحانه براي بررسي تخصصي به اداره يكم آگاهي تهران (ويژه سرقت هاي مسلحانه ) ارجاع شد وكاراگاهان اين اداره در مسير تحقيقات خود به اين نتيجه رسيدند كه سرقت به احتمال زياد توسط يك آشنا صورت گرفته است.
به اين ترتيب مرد صاحبخانه كه مدير يك شركت خصوصي بود تحت بازجويي قرار گرفت ، وي در اين بازجويي ها گفت :چندي پيش پسر جواني به نام نيما را كه از كارگران شركتم بود به دليل مشكلاتي كه ايجاد كرده بود از شركت اخراج كردم و احتمال دارد كه او در اين ماجرا دست داشته باشد.
سرهنگ حسين خوئيني، معاون پليس آگاهي تهران روز پنجشنبه با اعلام خبر دستگيري دو سارق مسلح گفت : با شناسايي پاتوق هاي نيما، سرانجام وي 23 اسفند ،حوالي متروي شوش شناسايي شد و در بازجويي ها با اعتراف به سرقت مسلحانه ، همدست 18 ساله خود به نام عطا را معرفي كرد كه وي نيز بازداشت شد .
عطا در بازجويي ها گفت: يك ماه قبل از سرقت، نيما به من گفت: قصد دارد از خانه صاحبكار قبلي اش سرقت كند كه از همان زمان براي اين سرقت طراحي كرديم و 27 دي ماه نقشه سرقت را به اجرا گذاشتيم .
وي در توضيح ماجرا گفت: روز حادثه نيما براي اين كه شناسايي نشود، چهره خود را با نقاب پوشانده بود واسلحه كمري را در دست گرفته بود كه با آن دست به تهديد صاحبخانه مي زد و به اين ترتيب نقشه را به اجرا گذاشتيم.

گروه حوادث- پيرمردي كه براي فرار از ماليات آپارتمان و مغازه هاي خود را به نام فرزندانش كرده بود وقتي فهميد آنها براي به تصاحب اموالش از وي شكايت كرده اند در دادگاه گريست.
مدتي قبل پرونده اي در اختيار قاضي روح الله رئيسي، بازپرس شعبه اول دادسراي ناحيه۱ قرار گرفت كه از شكايت چند برادر و خواهر از پدرشان حكايت داشت. در اين پرونده شاكيان ادعا كرده بودند كه پدرشان، املاكي را كه به نام آنهاست به ديگران اجاره داده و تمامي اجاره بها را براي خود بر  مي دارد، به همين دليل از دادگاه تقاضاي صدور حكم انتقال املاك به مالكانشان را كرده بودند.
بازپرس رئيسي پس از مطالعه پرونده پيرمرد را به دادسرا احضار كرد و متهم در حالي كه از ماجراي شكايت فرزندانش چيزي نمي دانست در شعبه اول بازپرسي حاضر شد. زماني كه او فهميد دختران و پسرانش شاكيان پرونده هستند از شدت ناراحتي در دادگاه شروع به گريه كرد.
اين مرد در تشريح ماجرا گفت: چند سال پيش براي فرار از پرداخت ماليات تمامي آپارتمان ها و مغازه هايم را به نام فرزندانم كردم و با گرفتن وكالت از آنها اين املاك را اجاره دادم تا هزينه زندگيمان تامين شود. در اين مدت هر چه از اجاره دادن اين املاك عايدم مي شد خرج زندگي خودم و فرزندانم مي كردم و خيالم راحت بود كه پس از مرگم همه آنها به پسران و دخترانم مي رسد، اما از اين غافل بودم كه طمع و وسوسه باعث مي شود آنها براي به چنگ آوردن اموال من به دادگاه رفته و عليه من شكايت كنند. پس از اظهارات پيرمرد، بازپرس شعبه اول دادسراي ناحيه 1 دستور آغاز تحقيقات در خصوص ادعاهاي پيرمرد را صادر كرد.

گروه حوادث- سارقي كه با چاي مسموم طعمه هاي خود را در پاركها فريب مي داد، در پارك شهر دستگير شد، پليس از كساني كه اين مرد از آنها سرقت كرده  است خواست كه از وي شكايت كنند.
اوايل اسفند ماه، دو مرد جوان با مراجعه به پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران مدعي شدند مردي در پارك دانشجو بعد ازاينكه با آنها طرح دوستي ريخته است به آنها چاي تعارف كرده است ، اما بعد از نوشيدن چاي ناگهان بيهوش شده اند و زماني كه بر روي تخت بيمارستان به هوش آمده اند متوجه شده اند كه تمام اموال با ارزششان به سرقت رفته است. سرهنگ داوود سلطاني، معاون پليس آگاهي تهران روز گدشته با اعلام اين خبر گفت:  با شكايت اين 2جوان، چهره نگاري از متهم صورت گرفت و با توجه به اين كه مشخص بود، وي در پارك ها اقدام به بيهوش كردن و سرقت از مردم مي كند، چند پارك در مركز شهر تحت نظر قرار گرفت تا اين كه 20 اسفند ماه وي در پارك شهر شناسايي شد. متهم كه مرد 25 ساله اي به نام حبيب است تا كنون به 10 فقره سرقت از طريق بيهوش كردن مردم با چاي مسموم اعتراف كرده است، اما با توجه به اين كه احتمال سرقت هاي بيشتري از سوي وي به اين روش وجود دارد، بازپرس پرونده با صدور دستور چاپ عكس متهم بدون چشم بند از كساني كه توسط اين مرد فريب خورده و اموالشان به سرقت رفته است درخواست كرد براي شناسايي و شكايت از وي به پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران بزرگ مراجعه كنند.

اگر چه خبرنگاران گروه حوادث همشهري ، هر سال در آخرين شماره روزنامه به معرفي پاسخگوترين افراد در حوزه هاي مختلف خبري مي پرداختند، اما امسال خبرنگاران حوادث روزنامه هاي مختلف كشور پاسخگوترين افراد حوزه هاي مختلف خبري را در يك نظرسنجي  كه از سوي خبرگزاري فارس انجام شد انتخاب كردند.
بر طبق اين نظرسنجي، سردار رضا زارعي فرمانده انتظامي استان تهران به عنوان پاسخگوترين فرد در پليس كشور، قاضي نورالله عزيز محمدي رئيس شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران به عنوان چهره پاسخگو در ميان قضات دادگاه هاي كشور، محمد تورنگ رئيس سابق مركز اطلاع رساني پليس تهران بزرگ به عنوان چهره پاسخگو در حوزه اطلاع رساني پليس و قاضي حسين اصغرزاده بازپرس ويژه قتل تهران به عنوان چهره پاسخگو در حوزه دادسرا از سوي حوادث نويسها انتخاب شدند. در اين آخرين صفحه سال، گفتگويي كوتاه با برگزيدگان نظرسنجي حوادث نويسها انجام داده ايم و نظر آنها را درباره اهميت اطلاع رساني و تعامل با روزنامه نگاران جويا شديم.
زماني براي احساس امنيت
بازپرس حسين اصغرزاده رئيس شعبه دوم بازپرسي دادسراي جنايي تهران كه 14سال سابقه قضاوت در دادگاه ها و دادسراهاي بندرانزلي، كرج و پايتخت را دارد، بعنوان پاسخگوترين فرد در حوزه دادسرا با تاكيد بر اهميت تعامل با رسانه ها گفت: با اطلاع رساني اي كه رسانه ها انجام مي دهند مردم در جريان زحماتي كه قوه قضاييه و پليس براي امنيت آنان انجام مي دهند قرار گرفته و با اطلاع از  دستگيري مجرمان و افشاي جنايت ها احساس امنيت در سطح جامعه افزايش مي يابد، ضمن آنكه رسانه ها با نشان دادن نقاط ضعف تاثير بسيار زيادي در كاهش وقوع جرايم دارند. وي با تشكر از سرويس حوادت همشهري گفت: روزنامه همشهري به عنوان پرتيراژترين رسانه كشور كه حتي در خارج از كشور نيز محبوبيت خاصي دارد، تاثير بسياري در ايجاد احساس امنيت در ميان جامعه و انتقاد به جا از مسئولان و ارايه راهكارهاي صحيح داشته  است و خبرنگاران حوادث اين روزنامه به دليل ارتباط حرفه  اي و قوي با مسئولان قضايي و پليس اخبار را به سرعت و حتي گاهي قبل از بازپرس جنايي از طريق كانالهاي خبري خود دريافت كرده و به پيگيري آن مي پردازند.
انتقاد رسانه اي براي بهترشدن
سردار رضا زارعي فرمانده پليس استان تهران كه 15 سال سابقه فعاليت در نيروي انتظامي كشور را دارد در مورد ارتباط با رسانه ها گفت: هر مديري كه قدرت نقد پذيري داشته و خودسانسوري نكند مي تواند ارتباط خوبي با رسانه ها و به خصوص مطبوعات برقرار كند. سردارزارعي در مورد روزنامه همشهري نيز گفت : بايد صادقانه بگويم كه درتمام اين سالها روزنامه همشهري تنها روزنامه اي بوده است كه درهر شرايطي تعادل را حفظ كرده و مردمي مانده است .
اطلاعات قضايي و هشدارهاي اخلاقي
نورالدين عزيز محمدي رئيس شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران نيز كه داراي 36سال سابقه كار در دستگاه قضايي كشور است، در مورد انگيزه اش از تعامل با مطبوعات گفت: تعامل رسانه اي نه به دليل علاقه به شهرت،  بلكه به دليل هدفي است كه شخصا از دادن اطلاعات قضايي و هشدارهاي اخلاقي به روزنامه ها دارم. به گفته وي يكي از بزرگترين رسالت هاي يك قاضي، آگاه كردن مردم از حق وحقوق قانوني شان و دادن هشدارهايي براي جلوگيري از انحرافات است كه رسانه ها و بخصوص مطبوعات وسيله مناسبي براي به انجام رساندن اين رسالت هستند.
4 ماه بعد ...
محمد تورنگ رئيس سابق مركزاطلاع رساني پليس پايتخت ، از خبرنگاران حوادث كه با وجود گذشت 4 ماه از كناره گيري وي از سمت اطلاع رساني ، او را به عنوان پاسخگوترين فرد سال در حوزه اطلاع رساني معرفي كردند تشكر كرد.

حامد فرحبخش
داريم از آخرين پله هاي سال 85 بالا مي رويم، حالا از اين بالا مي شود تمام خاطرات تلخ و شيرين سال را مرور كرد و آنها را بار ديگر به خاطر آورد، از اين بالا مي شود فهميد كه چقدر حادثه را و چقدر خاطره را پشت سر گذاشته ايم و گذشته ايم.
براي خبرنگاران حوادث هر سال پر از خاطره است، خاطراتي كه اكثر آنها حتي اگر طعمي تلخ و گزنده نداشته باشند، مزه گس آن براي هميشه در ذهن مي ماند، سقوط هاي مرگبارهواپيماها، قتل و جنايت، آزار و اذيت ، آدم ربايي، نزاع هاي خونين و ....
اگر يك بيننده عادي باشي ، شايد بتواني چشمهايت را بر روي اين سياهي ها ببندي و از كنار آنها خيلي آرام و آهسته بگذري و تنها زير لب زمزمه كني كه (عجب دوره و زمانه  اي شده است) و يك ساعت بعد همه چيز يادت برود.
يا حتي مي تواني اين حادثه را در تاكسي و اتوبوس دهها بار تعريف كني و ديگران را بترساني و دايما هم تكرار كني كه جنايت همه جا را گرفته است... اين ها زياد زحمتي ندارد و ساده ترين واكنش ها دربرابر حوادث تلخ است.
همه چيز وقتي متفاوت مي شود كه به حادثه ها جور ديگري نگاه كني ، از ديد يك حادثه نويس ، آنوقت بايد بعد از ديدن هر حادثه تلخ دايما در خلوت و تنهايي خودت، با خودت تكرار كني چشمهايت را نبند، تو مسئولي اين غده هاي چركين را ببيني و آنوقت آن ها را نه براي جلب توجه و يا ترساندن ديگران، بلكه براي آنكه جراحي شوند، به ديگران نشان دهي.
آنوقت تو بايد بي اعتنا به تمام تهديد ها و ناملايمات، اين آلودگي ها را زير ذره بين بگذاري و آنها را حتي درشت تر كني تا شايد زنگ هاي هشدار به صدا درآيند و جامعه نسبت به آنها حساس شود، بي خيال اينكه خيلي راحت مي شود تو را به جنجال آفريني ، اغراق ، زرد بودن و يا ... متهم كرد .
اگر حوادث نويس باشي بايد در پس هر حادثه نكات هشداردهنده اي را پيدا كني كه با دقت بر روي آنها مي شد جلوي اين حادثه و حوادث بعدي را گرفت و آنوقت آن را با زباني غير تكراري و غير مستقيم به خوانندگانت بدهي...
حالا دارد سال 85 به پايان مي رسد و من از اين بالا دارم حوادثي را كه امسال پشت سر گذاشته ايم مي بينم، چقدر هشدار اين جا خوابيده است...

فارس: سفرهاي نوروزي در نخستين روز با 20 كشته
و ده ها مجروح همراه بود.

در ويژه نامه نوروز مطلبي با عنوان سال 85 سال سقوط اوف ها منتشر شد كه آمار جانباختگان توپولف 154 اشتباه تايپ شده بود كه به اين وسيله تصحيح مي شود ، آمار صحيح 28 مسافر بوده است