درسي كتابهاي از بهرهبرداري كاستيهاي
زبان غيرفارسي كودكان آموزش در ايران
سابقه سال با 30 ابتدائي دوره معلمان
ميشوند بازنشسته امسال
در شهرنشيني تاريخ عطف نقطه اريسمان
است بوده ايران
مكانيك مهندسي بينالمللي كنفرانس ششمين
ميشود برگزار نصير خواجه دانشگاه در
نميشوند مدرسه مدير ليسانس زير افراد
درسي كتابهاي از بهرهبرداري كاستيهاي
زبان غيرفارسي آموزشكودكان در ايران
;اشاره
در كشور ابتدايي پرورش و آموزش مديركل اظهارات پيش چندي
-تركي هفتهنامه در تهران در وخلاقيت اسباببازي سمينار
اين در.شد منتشر ميرسد ، چاپ به تهران در كه اختر فارسي
علمي توسعه عدم دلايل از يكي حاجآقالو ، عباس سمينار ،
آموزش در كودكان مادري زبانهاي از نكردن استفاده را كشور
.داد ارائه معضل اين رفع براي را راهكارهايي و دانست علوم
كاستيهاي مساله ديگر بار آموزشي ، مسئول اين ديدگاههاي
در يا و نيست فارسي آنها مادري زبان كه كودكاني به آموزش
آشكار را هستند تحصيل مشغول كشورمان دوزبانه استانهاي
.ساخت
كودكان آموزش مساله خود ، آموزشي صفحات در تاكنون همشهري ،
است ، داده قرار بررسي مورد مختلف ابعاد از را دوزبانه
مينو" خانم تحقيقي نوشته ميآيد ، پي در آنچه ولي
كتابهاي كاستيهاي نوعي به آن ، در كه است "اميرقاسمي
مورد را زبان غيرفارسي كودكان آموزش در ايران درسي
.است داده قرار بازكاوي
كارشناسان پژوهشگران ، ديدگاههاي انعكاس آماده همشهري ،
.است موضوع اين درباره مسئولان و آموزشي
فرهنگي علمي گروه
لهجههاي و زبانها و مختلف اقوام تركيب نظر از را ايران
.دانست سرزمينها غنيترين از يكي جزو ميتوان گوناگون ،
را آن ملي وحدت گاه هيچ زباني ، و قومي تنوع چنين
آن سياسي مرزهاي در تغييراتي اينكه مگر نكرده ، خدشهدار
.باشد گرفته صورت
حتي و آداب عادات ، لهجهها ، زبانها ، با مختلف ، اقوام
درون و واحد حكومت يك تحت توانستهاند خود گوناگون مذاهب
وسعت در و برند بسر واحدي جغرافيايي و سياسي مرزهاي
كه فرهنگي.باشند واحد تني خود ، ديرينه و عميق فرهنگي
را بيگانه مهاجم حكومتهاي تيز شمشيرهاي است توانسته حتي
قدرتمند سلطه زير را آنان نظامي قدرتهاي و كند كند نيز
پذيرش قدرت ديگر ، سويي از امر اين.سازد منكوب خويش
و ميدهد نشان واحدمان ملي وحدت در را گوناگونيها
هيچ خود خودي به گوناگونيها اين اينكه ، نهايتا
.است نزده ملي اتحاد آن به لطمهاي
قرون در نوشتن و خواندن و سواد مساله اينكه به توجه با
زباني ، تنوع زماني ، دير تا نداشت ، عمومي صورت گذشته
هر در متداول رسمي زبان و نميآورد وجود به جدي مشكلي
ديگر ، زبانهاي به زدن لطمه بدون ميتوانسته دورهاي ،
دورههاي در برآورد ، را معدود باسوادان و حكومتيان نياز
مختلف ، ارتباطات مييابد ، عامتري شكل سواد كه متاخرتر
به نياز طبعا ميشود ، گستردهتر و پيچيدهتر نزديكتر ،
عدم قبيل از مشكلاتي.مينمايد چهره قويتر رسمي زبان يك
طرف يك از آن امثال و اصولي بهطور رسمي زبان آموزش توان
ديگر ، طرف از بود ، سياسي اساسا كه ديگري متعدد دلايل و
بهطور را سواد بتواند كه را رسمي زبان يك وجود لزوم
كند ، عملي را خود رسمي وظايف و ببرد مردم بين عموميتر
و مركزي حكومت تقويت ملي ، وحدت مساله چون ديگري عوامل با
رسمي زبان همان مقاطعي در حتي و درهمآميخت غيره
و كوچك طغيانهاي سركوب براي ابزاري بهعنوان مشكلگشا ،
حس شاخص بهعنوان نيز و مركزي حكومت عليه سياسي بزرگ
حد چه تا.شد انتخاب آن امثال و ملي بيوفايي يا وفاداري
را يادشده اهداف توانست حد چه تا و بود صحيح انتخاب اين
.جدا است بحثي و ديگر است حرفي بخشد ، تحقق
مسايل از بسياري شدن روشن به توجه با امروزه ، كه آنچه
در كودكان حقوق گشتن مسلم و كشورمان و جهان در ملي
علمي آگاهيهاي همچنين و مادري و رسمي زبان با ارتباط
جانب از بهويژه مختلف ، زبانهاي آموزش توان به نسبت
و رعايت اينكه به عنايت با ديگر جانبي از و كودكان
و وحدت يك ايجاد در موثري عامل خود ، اقوام ، حقوق احترام
توجه با و بود خواهد قومي گريزهاي و كينه ايجاد از مانع
در جهان سياسي بزرگ قدرتهاي تجزيهطلبانه سياستهاي به
اشتراك عمق به توجه با همينطور و وسيع سرزمينهاي مورد
مجموع در و ادبيات و مذهب و رسوم و عادات و آداب و سنتها
در بايد ايران ، مختلف اقوام ميان در ژرف فرهنگي اشتراك
كه كرد حاصل يقين و برداشت جدي گام كودكان زباني مشكل حل
اصلي كودكان ، زباني اعتماد حس و مادري زبان به احترام
كه آنچه اما و.مسلم و علمي ملي ، منطقي ، انساني ، است
مشكل دهيم ، قرار بررسي مورد مشخصتر بهطور ميخواهيم
-كلي بهطور نه -آنها اشكالات و كودكان درسي كتابهاي
اشكال اساسيترين.است زبان غيرفارسي كودكان براي بلكه
ميگيرند ، شكل آن بطن در نيز ديگري اشكالات كه كتابها اين
براي آنهاست ، واژگان نقص دبستان ، دوره در بهويژه
گذاشته اصل اين بر فرض چون درواقع.زبان غيرفارسي كودكان
;ميشود نوشته زبان فارسي كودكان براي كتابها كه است شده
مكمل ضمني بهطور نيز كودك ساله هفت واژگان مجموعه لذا
غيرفارسي كودك آنكه ، نتيجه.است شده تصور كتاب واژگان
و كامل يادگيري قادربه هميشه ، براي اغلب و سالها تا زبان
.نميشود خود كشور رسمي زبان اصولي
ياد بهمنظور اساسا افعال ، بهويژه و كتابها واژگان
انتخاب زبان فارسي هفتساله كودك براي جديد مطالب دادن
به دوم زبان يك يا و رسمي زبان آموزش براي نه است شده
در را افعال نيست قادر كودكي چنين و زبان غيرفارسي كودك
.بگويد سخن آنها كمك به و گيرد بهكار مختلف صيغههاي
"زبان"ايران در ما كه بگيرند ايراد عدهاي است ممكن
اين در بحث بدون.لهجهاند ديگر آنهاي و نداريم غيرفارسي
از لهجههايي ديگر ، آنهاي كه فرض اين قبول با و ديدگاه
مثل متفاوتي لهجه كه بدهيم انصاف نيست بد هستند ، فارسي
بسيار كودك براي آن امثال و تركي يا گيلكي يا كردي
تاحدي است گفتاري فارسي حتي و نوشتاري فارسي از متفاوت
كليه اگرميشود مطرح برايش زبان عنوان به راحتي به كه
فارسي با ريشه هم"تركي لهجه" منهاي لهجهها اين
حاضر فرم و غيرريشهاي صورت كودك ، براي هستند ، كه باشند
.است عمل ملاك آن
سالگي ، هفت تا ايران كودكان همه كه فرضي چنين انگاشتن اصل
كودك نتيجه ، در.نيست صحيح ميدانند ، كمال به را فارسي
طريق از ميگذارد ، دبستان به پا وقتي زبان غيرفارسي
ياد فارسي هم همزمان طور به است ، مجبور درسياش كتابهاي
،(علم آموزش) بياموزد جديد مطالب هم ،(زبان آموزش) بگيرد
هم ،(فرهنگي مسائل آموزش) بشناسد را مختلف مفاهيم هم
كامل تسلط بدون ترجمه مشكل كار) كند ترجمه ذهني بهطور
به را آموختههايش همه كه اين نهايتا و (زبان دو هر به
امروزه ، يقينا(بيان)كند بازگو ناقص آموخته نو زبان
;سياسي ملاحظات خاطر به نه كودك ، براي فشاري چنين يك
يك.نيست صحيح رواني و آموزشي ملاحظات عدم خاطر به بلكه
فاصلهاي در بيشتر شكاف ايجاد عملا آموزشي ، شيوه چنين
.ميگريزيم آن از همه كه است واهي
نتيجه
بهطور را سهلانگارانه و غلط نوعآموزش اين نتايج
:ديد ميتوان زير مسائل در كلي
ناقص و غيراصولي طور به (فارسي) رسمي زبان آموزش -1
و صوري تخريب و تضعيف منجربه خود كه ميگيرد انجام
.ميشود آن معنايي
بين از تدريج به ديگر متداول لهجههاي و زبانها -2
بين از بلكه نيست ، مثبت تنها نه تخريبي چنين كه ميروند
صورت در كه است وسيع سرزميني فرهنگي و قومي غناي رفتن
لهجهها و زبانها اين خود آنها ، از صحيح استفاده
نيز را فارسي زبان خود ، زباني صادرات طريق از ميتوانند
نتوانند صنعتي و علمي كلمات طريق از گرچه.كنند تقويت
ادبي و فرهنگي كلمات بوسيله ولي شوند ، واقع موثر
اين از كه همانطور باشند ، فارسي ياور و يار ميتوانند
.نداريم كم فارسي در كلمات نوع
نفس به اعتماد عدم گرفتار زبان ، غيرفارسي كودكان -3
و بيان و لهجه و زبان كه كودكي.ميشوند فاجعهباري
از ناشي تلفظي تفاوتهاي يا واژگان نقص علت به گفتارش
يا ميدهد ترجيح ميشود ، واقع تمسخر مورد مادري ، زبان
نظر از و ميشود رفتاري تهاجمات گرفتار يا ;نگويد سخن
بدين.ميگردد مواجه جدي مشكلات با اجتماعي رفتار و رشد
تلاش جامعه ، در وعملي فكري نيروي از عظيمي قسمت ترتيب ،
.ميماند باقي اوليه حالتي در خود ، مافيالضمير بيان براي
بزرگسالان يا كودك جانب از تنها نه انرژي اتلاف چنين يك
ديگر نصف بلكه ;ميگيرد صورت شده ياد مشكل به مبتلا
جاي به هستند ، اشخاصي چنين با ارتباط در كه نيز افراد
همان در اوليه ، لازم رابطه ايجاد از بعد فعال و خلاق عمل
و دست همانجا در و ميمانند ساده رابطه يك ايجاد مرحله
دسته دو هر نزد در -معضل اين منفيتر اشكال.ميزنند پا
زشت چهره در را خود -(زبانان غيرفارسي و زبانان فارسي)
و عنادورزانه چهارچوبهاي قومي ، عقبمانده عصبيتهاي
عوامل جمله از عوامل همين كه ميدهند نشان آن امثال
جامعه يك عملي و فكري رشد و فرهنگي بازدارنده قوي بسيار
.باشد ميتواند
كرد؟ بايد چه
مردم كه را اقداماتي پرسش ، اين به پيشنهادي پاسخ از قبل
نتايج و ميشماريم بر ميكنند مشكل اين حل براي خودشان
:ميشويم متذكر را اقداماتي چنين فاجعهبار گاه و غلط
ميخوانديم ، درس دبستان در ما كه زماني دارم خاطر به -1
در حداقل) را زبانان غيرفارسي مشكل ميبايست معلمان
ميگذاشتند ميزشان روي قلكي كه ميكردند حل چنين (تبريز
ده بود مجبور ميكرد ، صحبت تركي به كه بچهها از هركس و
يك آن نميدانم.بيندازد معلم قلك در ريال يك يا شاهي
انجمن حساب به شايد ;ميشد واريز كسي چه حساب به ريالها
مدارس معلمان امروزه صورت هر به !فارسي زبان از حمايت
حل انسانيتر و پيشرفتهتر شيوهاي به را معضل اين
محلي لهجه يا زبان به را درس كه معني بدين ;ميكنند
گرچه انساني ، و پسنديده روش اين.ميكنند تفهيم يا تدريس
ديگر جنبههاي از ولي است ، كودكان نفع به جنبه يك از
كودك ، در دوگانگي ايجاد مثل:دارد را خود خاص زيانهاي
.غيره و زبان مشكل نشدن حل
با هستند ، سواد با نسبي طور به كه خانوادههايي -2
است روشي هم اينميزنند حرف فارسي خانه در خود كودكان
و بسته شكسته آموزش چنين پشت در كه كودك نفع به "ظاهرا"
از است خفته غمانگيزي و دلگيركننده نتايج نيمبندي ،
:جمله
فارسي وقتي فقط كه ميشود فردي خود خانه در كودك:الف
مراحل باقي در و كند برقرار ارتباط ميتواند ميزند ، حرف
زبان به نميتواند ولي ميفهمد ، كه است شنوندهاي تنها
و جدايي نوعي عملا يعنيبگويد مادرشسخن و پدر
بيگانهاي او.ميشود ايجاد والدين و كودك بين دوگانگي
.گفت سخن ديگر زباني به او با بايد كه ميشود
خانواده ، مثل بزرگان با كودك زباني و عاطفي ارتباط:ب
قطع آنها ، ندانستن فارسي خاطر پدربزرگ ، به و مادربزرگ
و زيبا سنن جزو ما جامعه در هميشه كه ارتباطيميشود
آن ، از بدتر و ميرود بين ميشد ، از محسوب سازنده و انساني
فارسي طريق از كه ميكند پيدا زننده تفريحي وسيله كودك
دست به ديگران و مادربزرگ و بزرگ پدر بسته شكسته زدن حرف
.ميآيد
به قادر و ميافتد دور خود مادري زبان از هم كودك:ج
.ميآموزد غلط به را فارسي زبان هم و نميشود بدان تكلم
براساس تحتاللفظي ترجمه در اغلب را غلط آموزش نوع اين
كرد ، مشاهده ميتوان فارسي زبان به مادري زبان قالبهاي
از عصايي با جز نيز مادري زبان خود به حتي كه اين ضمن
.كند پيدا راه نميتواند فارسي تكواژههاي
كودكي خاطر به آشنا ، و دوست و فاميل و خانه اهل همه:د
حرف فارسي ناگزيرند ميآموزد ، فارسي فوق شيوه به كه
ايجاد روابط در غيرطبيعي و تصنعي حالتي امر اين.بزنند
نتايجاش كه ميكند اعمال را زباني تحميل نوعي ;ميكند
بيشماري منفي اثرات بلكه نيست ، خنثي يا و مثبت تنها نه
.ميگذارد بجا نيز
مقبول مادرياش زبان كه ميآموزد ناگفته طور به كودك:_ه
تشكيل را فرهنگش كه آنچه تمامي و قوميتش و اصل.نيست
.ميرود سوال زير ميدهد ،
كودك:ميدهد نشان را خود اساسي صورت دو به اخير اشكال
و فكري اصالتهاي بدون و بيهويت جواني به تبديل يا
قالب تنها و نميپسندد را خود چيز هيچ كه ميشود فرهنگي
و ;بودن تهراني يا فارس ابتدايي ، مراحل در او براي مقبول
يا و.است بودن اروپايي -باشد امكانش اگر -بعد مراحل در
ندارد ، مقبولي چيز هيچ كه شده خرد خود در ميشود جواني
همه و همه زبانياش ، جامعه پدرش ، مادرش ، زبانش ، كه چرا
.بودهاند سوال زير هميشه
فرهنگي عظمت و قدرت آن با فارسي زبان كه اين نهايتا:و
نشان خودي براي ميشود وسيلهاي به تبديل خود ، ادبي و
كردن منتسب و فروشي فخر براي كاذب ارزشهايي كسب دادن ،
سوالي به پاسخ در اما و آن ، امثال و برتر فرهنگي به خود
راه اساسيترين كرد؟ بايد چه يعني شد ، طرح بالاتر كه
تدوين پيشنهاد ميرسد ، نگارنده نظر به كه معقول و ممكن
و صحيح آموزش براي موجود درسي كتابهاي كنار در كتابهايي
به كمك و زبان غيرفارسي كودكان به فارسي زبان اصولي
.است آنها حرمت حفظ و قومي اصالتهاي بازگرداندن
آموزش به مربوط اصولي مباحث كليه گذشته ، در كه آنجا از
با ايران تشكيلدهنده اقوام ساير براي فارسي زبان
اصولا و ميشد منكوب و رانده تجزيهطلبي سياسي اتهامات
در ديگر اقوام وجود رسمي قبول و طرح موجب موضوع اين طرح
قدرت اينروسردمداران از ميرفت ، بهشمار ايران چهارچوب
چنين تحمل تاب ميتوانستند نه و ميخواستند نه گذشته در
كه دليل اين به صرفا نه باشند ، داشته را پيشنهاداتي
خود خاص روشهاي و الزامات دوم زبان آموزش كه نباشند آگاه
آنان كه دليل بدين بلكه -بودند آگاه خوبي به كه -دارد را
همه از مهمتر و لهجهها زبانها ، چنين موجوديت اصولا
رسما تا نميشناختند رسميت به را مختلف اقوام موجوديت
منتشر آنان كودكان استفاده براي متفاوتي كتابهاي نيز
لهجههاي و زبانها با اقوامي چنين موجوديت كه حال.كند
اساسي قانون در حتي و نميشود انكار متفاوت و گوناگون
است ، شده پيشبيني آنها آموزش براي اصلي كشورمان
آموزش رسم و راه در كه ميرسد اصولي نظر به بنابراين
نظري تجديد غيررسمي ، زبان به متكلمان اين براي رسمي زبان
و فرهنگي آشفتگيهاي از مانع لااقل تا آيد عمل به اصولي
.شود كودكانمان براي آن ناگوار پيامدهاي
اميرقاسمي مينو
سابقه سال با 30 ابتدائي دوره معلمان
ميشوند
بازنشسته امسال
همه:كرد اعلام پرورش و آموزش وزارت:فرهنگي علمي گروه
امسال كار ، سابقه سال با 30 ابتدايي دوره معلمان
.ميشوند بازنشسته
و آموزش سازمانهاي وزارتخانه ، اين عمومي روابط گزارش به
اولويتهاي و ضوابط براساس هستند مجاز استانها پرورش
بازنشستگي براي لازم تصميمات استان برنامهريزي شوراي
.كنند اتخاذ را شرايط واجد فرهنگيان
درصد پنج حداكثر راهنمايي دوره در گزارش ، اين براساس
زنجان ، خوزستان ، اردبيل ، استانهاي در مشمول آموزشي كادر
كردستان ، ايلام ، بوشهر ، لرستان ، بلوچستان ، و سيستان
رشته در ميتوانند قزوين و بويراحمد و كهكيلويه هرمزگان ،
شوند معاف بازنشستگي از دارد ، وجود كمبود كه جنسيتي و
بازنشسته دوره اين مشمولان تمام استانها ساير در ولي
.ميشوند
درصد حداقل 65 چنانچه پيشدانشگاهي و متوسطه دوره در
نياز مورد زن آموزشي نيروي درصد و 85 مرد آموزشي نيروي
در نظر مورد رشته در بالاتر و ليسانس تحصيلي مدرك با
سابقه سال با 30 آموزشي كادر نباشد ، تامين قابل منطقهاي
معاف بازنشستگي از مذكور حداقلهاي به دستيابي تا خدمت
.هستند
در آموزشي كادر كاركنان حكم صدور گزارش ، اين براساس
خدمت سابقه سال از 35 بيش با متوسطه و راهنمايي دورههاي
.است الزامي
تحصيلي مدرك داراي مدرسين و علمي هياتهاي اعضاي همچنين
و معلم تربيت مراكز رجايي ، شهيد دانشگاه در دكترا
نبود و مبرم نياز صورت در حرفهاي ، و فني هاي آموزشكده
در و بود خواهند معاف بازنشستگي از جايگزين ، تامين امكان
سال كه 65 را رسمي مستخدمان كليه مكلفند دفاتر حال عين
.كنند بازنشسته دارند سن
از دسته آن بازنشستگي:است آمده همچنين گزارش اين در
عنوان به تا 81 سالهاي 78 در كه آموزشي و اداري كاركنان
به شدهاند معرفي كشور سطح در نمونه كارمند يا و معلم
غير بخش در شاغلين اما ميافتد تعويق به يكسال مدت
و سال خدمت 30 سابقه با آموزشي واحدهاي و ادارات آموزشي
بازنشسته تحصيلي سال از زمان هر در و استثنا بدون بيشتر
.شد خواهند
از دسته آن:كرد تصريح گزارش اين در پرورش و آموزش وزارت
از مختلف دلايل به آنان خدمت سابقه كه آموزشي كاركنان
در استخدام كوتاهمدت ، حقوق بدون مرخصي از استفاده جمله
به 30 جاري مهرماه در موجه غير غيبت يا و تحصيلي سال حين
اجراي تاريخ و ميشوند دستورالعمل اين مشمول ميرسد سال
سابقه سال اتمام 30 از پس روز يك كاركنان قبيل اين احكام
.بود خواهد آنان خدمت
در شهرنشيني تاريخ عطف نقطه اريسمان
است بوده ايران
آغاز با آلمان و ايران باستانشناسان:فرهنگي علمي گروه
و معدنكاري مطالعات بينالمللي پروژه" فصل سومين
به دستيابي بدنبال (نطنز) اريسمان در "كهن فلزكاري
فلات در فلزكاري تاريخي پيشينه درباره تازهاي اطلاعات
.هستند ايران مركزي
گروه ايراني سرپرست چگيني ، نوروززاده ناصر گفته به
فلزي ، بوتههاي فلز ، ذوب كورههاي وجود باستانشناسي ،
حجم نيز و فن اين با مرتبط قالبهاي و ادوات و ابزار
يك پيش سال هزار در 6 اريسمان ميدهد نشان سرباره انبوهي
نقطه اريسمان وي ، گفته به.است بوده فعال بسيار صنعتي شهر
از جوامع آن طي كه است ايران مركزي فلات در تحول يك آغاز
اينرو از آمدهاند بهوجود شهرها و شده خارج روستا شكل
در شهرنشيني آغاز دوران با آن درهمزماني اريسمان اهميت
.است ايران
مكانيك مهندسي بينالمللي كنفرانس ششمين
ميشود برگزار نصير دانشگاهخواجه در
دهمين و بينالمللي كنفرانس ششمين:فرهنگي علمي گروه
مدت به ماه خرداد چهارم از مكانيك مهندسي سالانه كنفرانس
برگزار طوسي نصيرالدين خواجه صنعتي دانشگاه در روز سه
.ميشود
به كه كنفرانس اين دانشگاهدر اين عمومي روابط گزارش به
صنعتي ، و تحقيقاتي علمي ، دستاوردهاي آخرين ارائه منظور
بين ارتباط برقراري و فناوري و علمي تواناييهاي شناخت
برگزار كشور پژوهشي و علمي مراكز و صنايع دانشگاهها ،
حرارتي ، علوم مواد ، مكانيك زمينههاي در مقالاتي ميشود ،
ارتعاشات ، و ديناميك روباتيك ، و كنترل سيالات ، مكانيك
توليد و ساخت سوخت ، مصرف بهينهسازي زيستو محيط انرژي ،
.ميشود ارائه فضا و هوا و
نميشوند مدرسه مدير ليسانس زير افراد
استانهاي هماهنگي امور و اشتغال معاون:فرهنگي علمي گروه
اين جديد مصوبه براساس:كرد اعلام پرورش و آموزش وزارت
بعنوان ليسانس از پايينتر مدارك داراي افراد وزارتخانه ،
.شوند نمي انتخاب مدرسه مدير
سازمان جديد رئيس معارفه آيين در شنبه روز عزيززاده هادي
لحاظ به امر اين:افزود كرمانشاه استان پرورش و آموزش
گرفته صورت كشور مدارس سطح در آموزش كيفي سطح بالابردن
چهارساله ابلاغ مدارس مديران براي:كرد اضافه وي.است
طي آنان عملكرد بررسي به منوط آن تمديد كه ميشود صادر
.است مديريت سالهاي
براي مديريت حكم ابلاغ صدور لازمه همچنين:كرد تاكيد وي
مديريت خدمت ضمن آموزش دوره گذراندن مدارس مديران
.است آموزشگاه
نگذرانند موفقيت با را دوره اين كه مديراني وي ، گفته به
آنها براي مدرسه سرپرستي ابلاغ مديريت ، ابلاغ صدور بجاي
.ميشود صادر
|