راست در تفرقه چپ در اتحاد
اول نگاه
*ديگري نگاه
راست تندباد براي تازه مجالي
است خسته فرانسه
گذار2 حال در جهان
عرب جهان به نگاه
باشد جهان پليس دولت يك نميخواهيم ما
چين دست در اينبار ايران ، برنده برگ

راست در تفرقه چپ در اتحاد
كداميك؟ شيراك ، يا ژوسپن
يك تيتر
سادات رضا
از و رسيد فرا سرنوشت روز فرانسه انتخاباتي نامزدهاي كشمكش ماه يك از پس عاقبت
كرده كسب را آرا بالاترين كه انتخاباتي نامزد دو تعيين براي رايگيري امروز صبحگاه
.شد آغاز يافت خواهند راه دوم مرحله به و
كه دانست مواردي نادر از يكي بايد را فرانسه جمهوري رياست انتخابات از دوره اين
مغتنم يكديگر تخريب براي را فرصت برههاي چنين در معمولا كه فرانسوي احزاب
جبهه افراطي راستگراي حزب آراي افزايش از مانع تا گذارند هم دست در دست ميشمرند
آخرين در و نداشت دوامي چندان ائتلاف اين اما شوند لپن ماري ژان رهبري به ملي
تند گويش ديگر بار يافت ادامه گذشته پنجشنبه تا كه انتخاباتي تبليغات روزهاي
.شد گرفته سر از اصلي رقباي
را خوبي چندان نتايج گرفته صورت نظرسنجيهاي در كه فرانسه نخستوزير ژوسپن ، ليونل
كرد آغاز محافظهكار شيراك ژاك عليه سختي هجمه گذشته هفته چهارشنبه بود نكرده كسب
بار ديگر شيراك كه چنان داشت اذعان ايتاليايي كارگران عمومي اعتصاب به اشاره با و
.بود خواهد فرانسه انتظار در مشابهي سرنوشت شود برگزيده فرانسه جمهوري رياست به
شود ابقا خود سمت در شيراك كه چنان":داشت اظهار ميگفت ، سخن اول شبكه با كه ژوسپن
شود موفق نميكنم تصور افتاد اتفاق او جمهوري رياست دوره در كه حوادثي به توجه با
".برساند انتخابات 2007 به را فرانسه شود روبهرو بحران با كه بيآن
به اخير سال چند طي كه را شيراك گذشته ، تلخ روزهاي يادآوري با داشت سعي ژوسپن
پيش از بيش بود ، شده مواجه بسياري مشكلات با مالي فساد زمينه در اتهاماتي طرح دليل
از دلزده و خسته فرانسه مردم شيراك ، جمهوري رياست دوره آغاز در.دهد قرار تنگنا در
ايجاد خواهان و ريختند خيابانها به قبلي راستگراي دولت اقتصادي رياضت سياست
نتايج به او واكنش ژوسپن اخير اظهارات.شدند كشور اقتصادي نظام در گسترده تغييرات
به و دارد قرار دوم رده در شيراك از پس ژوسپن ميكرد مشخص كه بود نظرسنجيها آخرين
رقابت انتخابات دوم دور در كه بود خواهند ژوسپن و شيراك اين صاحبنظران اعتقاد
ابقا خود سمت در نسبي برتري كسب با شيراك نهايت در و داشت خواهند هم با نزديكي
.شد خواهد
لپن ماري ژان بود ، دانسته شيراك اصلي رقيب را خود تلويحا كه ژوسپن اظهارات عليرغم
و بيگانهستيزي يهودي ، ضد گرايشات دليل به كه انتخابات از دوره اين راستگراي نامزد
فرانسويها توجه مورد فرانسه خاك به مهاجرين ورود ادامه با خود سرسختانه مخالفات
رويتر خبرگزاري با گفتوگو در (ماه فروردين 27) گذشته هفته سهشنبه روز گرفته قرار
به و كرده كسب را آرا بيشترين شيراك و او انتخابات ، اول دور در كه كرد پيشبيني
او نظرسنجيها نتايج براساس كه است حالي در اين و يافت خواهند راه دوم مرحله
.دهد اختصاص خود به را آرا درصد دوازده تا ده از بيش توانست نخواهد
جبهه حزب ارزشگرايي علاوه به افراطي و تند ديدگاههاي و نظرات كه است اين واقعيت
است درست.شود معطوف حزبش و او به فرانسه مردم از بسياري توجه كه شده موجب لپن ملي
از بسياري براي ميشود مطرح لپن حزب اعتقادي چارچوب عنوان به كه مطالبي برخي كه
سرسختانه پايبندي ليكن نيست خوشايند يهود لابيهاي و اسرائيل حامي سياستمداران
بسياري مذاق به جديد مهاجران ورود از جلوگيري مهاجران ، اخراج چون برنامههايي لپن
.است آمده خوش فرانسويها از
خود اقتصادي مشكلات و بيكاري دليل را خارجي مهاجران وجود كه فرانسوي جوانان
تنها كه است حالي در اين و ميكنند حمايت لپن ديدگاههاي اين از لااقل ميدانند
هيچ خود كارنامه در لپن.نيست چنيني اين ديدگاههاي طرح او ، شخص و لپن حزب جذابيت
حفظ از كه او شعارهاي و ندارد كند اخلاقي مالي ، فساد به متهم را او كه سوءسابقهاي
تبليغات عليرغم كه شده موجب دارد حكايت فساد با مبارزه و اخلاقي فرهنگي ، ارزشهاي
آنها سرسختانه ائتلاف و ملي جبهه حزب آرمانهاي و باورها عليه رقيب گروههاي شديد
ميزان بلكه نشود كاسته تنها نه حزبش و او از فرانسويها اقبال ميزان از لپن عليه
.يافت افزايش اندك اندك او از حمايت
جمهوري رياست انتخابات در او حزب شكست به توجه با و خود مشاوران توصيه به لپن
مهاجر ميليونها اخراج مورد در آتشين و تند نظرات طرح از دوره اين در فرانسه 1995
پذيرش روند ادامه از جلوگيري در كلي مطالبي ذكر به تنها و كرد احتراز فرانسه تبعه
.كرد بسنده آوردهاند دست به را فرانسه تابعيت كه مهاجراني وضع ساماندهي و مهاجران
رقبا ديگر از بتواند امروز انتخابات در لپن ندارد انتظار فرانسه در هيچكس تقريبا
انتخابات نتيجه انتظارات اين عليرغم اما كند صعود دوم مرحله به و گرفته پيشي
ژاك متوجه را خود حملات پيكان نوك كه او.نيست پيشبيني قابل عنوان هيچ به امروز
با حزبش و او خصومت عمده دليل و ميخواند "بزرگ دروغگوي" را شيراك است ، كرده شيراك
زودهنگام انتخابات برگزاري پي در كه است سوسياليست ژوسپن به دولت سكان سپردن شيراك
.داد تن ژوسپن توسط دولت هدايت به ناچار به شيراك در 1997 فرانسه پارلمان
مردم غيرمنتظره استقبال انتخاباتي رقابتهاي از دوره اين در جالب نكات ديگر از
ده توانست نظرسنجيها در كه بود راديكال چپهاي كانديداي لاگوئيله ، آرلي از فرانسه
با كه آپارتماني در كه ساله بازنشسته 62 خانم اين.كند جلب خود به را آرا از درصد
تنگاتنگ رقابتي در ميكند زندگي آمده فراهم وي براي اجتماعي تامين سازمان مالي كمك
از يكي به او انتخاباتي فعاليتهاي و كرد جلب خود سوي به را او آراي ژوسپن ، با
.بود شده بدل چپ به وابسته رسانهاي جريان دغدغههاي
به كه است فرانسوي زن اولين است شهره اخلاقي اصول به پايبندي و سرسختي به گوئيله
اين كرده شركت فرانسه جمهوري 1974 رياست انتخابات در متوسط كارگر طبقه از نمايندگي
و ميپردازد رقابت به فرانسه جمهوري رياست انتخابات در او كه است باري پنجمين
كه ميرسد نظر به اما يابد دست توجهي قابل نتايج به نتوانسته تاكنون هيچگاه هرچند
به حاشيه از را او كه است رسيده توجه قابل سطحي به او از مردم حمايت ميزان اينبار
اصلي مضمون گوئيلهاست كرده معطوف او به را احزاب از بسياري نظر و آورده ميدان
و است داده قرار كارگران وضع به توجه و زندگي شرايط بهبود را خود انتخاباتي شعار
محسوب او اصلي حاميان فرانسه جامعه ضعيف و متوسط اقشار كه گفت ميتوان جهت همين به
نميكرد دنبال را لاگوئيله تخطئه و تخريب جز هدفي كه اظهاراتي در ژوسپن.ميشوند
كه ندارد باور هيچكس":آورد آسوشيتدپرس با خود گذشته هفته دوشنبه گفتوگوي در
".بيانجامد فرانسه در بحران ايجاد جز چيزي به كارگران مبارزاتي برنامه
اول نگاه
بنگريد صفيه به
خاورميانه در سياسي اسلام ديگر چهره
قوچاني محمد
اسلام جديد چهره كه ميدهد را امكان اين آمريكا و اروپا مردم به صفيه عكس چاپ
حمله اسرائيل به و اخذميكند دين از را شهادت حكم كه سكولاري دريابند را سياسي
ميكنند
جنبش از حمايت پرچم متفاوتشان ايدئولوژيهاي با خاورميانه دولتهاي همه ديگر بار
ميان از دروغين و راستين دوست تشخيص كه گونهاي به گرفتهاند ، دوش بر را فلسطين
منطقه سكولار دولتهاي كه خاورميانه اسلامگراي دولتهاي تنها نه.است دشوار آنان
نشان خود از فلسطين -اسرائيل اخير بحران به نسبت سرسختانهاي واكنشهاي نيز
از مصر دولتاست توجه جالب نمونهاي مصر دولت رفتار ميان ، اين از كه دادهاند
قاهره در الازهر جامع وجود و اخوانالمسلمين جنبش حضور دليل به اسلام جهان در سويي
رهبري كنونياشدر نقش و آن پانعربيستي سابقه ديگر سويي از و دارد قاطع نفوذي
عرب جهان در برتري سياسي نقش شده سبب خاورميانه صلح فرآيند حتي و عرب اتحاديه
در سكولار دولتي عنوان به مصر عربي جمهوري رفتار مطالعه كه اينروست از.بيابد
حوادث تحليل در جدي راهبردي ميتواند است بوده اسرائيل با صلح پيشگام كه خاورميانه
:باشد خاورميانه گذشته ماه يك
ياسر بودن محصور به اعتراض در عرب سران اجلاس تحريم به نخست مصر جمهوري رئيس - 1
در استشهادي عمليات اطلاعيهاي انتشار با واكنش آخرين در و پرداخت عرفات
سكولارهايي ميرسيد نظر به كه است حالي در ايندانست مشروع را اشغالي سرزمينهاي
از حمايت به اين از كمتر (بودهاند اسرائيل با صلح پيشتاز كه) مبارك حسني چون
به توجه.بپردازد (است صلح مدار از خارج و راديكال كاملا كه) فلسطين اخير جنبش
انگيزههاي فاقد سالهاست مصر چون دولتهايي دريابيم كه بود خواهد مهم نكته اين
هنوز گرچه مصريها درواقع.هستند (اسلامگرايي يا مليگرايي از اعم) ايدئولوژيك
كاملا ناصري ناسيوناليسم از اما ميدانند خويش برازنده را عرب جهان رهبري رداي
.گرفتهاند فاصله
نخستين عنوان به مصريان و گرفت شكل اول ديويد كمپ كه داد روي هنگامي اتفاق اين
نيز عبري زبان پس آن ازفشردند خود دست در را اسرائيلي سران دستهاي اعراب گروه
انورسادات جانشين و شد گشوده اسرائيل سفارت درب و يافت راه قاهره دانشگاههاي به
و مليگرايي از فاصله در بلكه نياموخت درسي كرد اصابت او به كه تيري از تنها نه
.گرفت شتاب اسلامگرايي
برابر در و آمريكاست متحده ايالات به نزديك و سكولار دولتي اكنون مصر دولت _ 2
عمليات حتي و انتفاضه عرفات ، فلسطين ، از دولتي چنين چگونه كه دارد قرار پرسش اين
جهاد ، و حماس ساف ، ;فلسطيني مبارز سازمان سه ميان از ميكند؟ دفاع شهادتطلبانه
.نميكنند تضمين استراتژيك جاپايي عنوان به مصر براي فلسطين در را آيندهاي هيچيك
و سنتي اسلامگرايي جنبش به نزديك حماس و جديد اسلامگرايي جنبش به وابسته جهاد
ساف در.ميروند بهشمار مبارك دولت اپوزيسيون مصر در كه است اخوانالمسلمين برادر
نوع كه دارند قرار برغوثي مروان چون جانشيناني عرفات سياسي حيات پايان با نيز
و كند احيا را ناصريسم خاطره ميتواند او.ندارد نسبتي ليبرال مصر با آنان رفتار
خاطره از جستن دوري قصد مصر از ناصر فرزند تبعيد و محاكمه بازداشت ، با كه مصر دولت
چون افرادي بازداشت از چندان كه است طبيعي دارند را عربي جمهوري اين بنيانگذار
.نشوند نگران برغوثي مروان
خاورميانه بحران به نسبت اخير ديپلماتيك واكنشهاي در مصر دولت اين وجود با _ 3
مطالبات به پاسخي را واكنشها اين ميتوان.است بوده پيشتاز دولتهاي جمله از
نسبت را اعتراضآميز تجمعات غيردولتيترين و خودجوشترين كه دانست مصر مردم عمومي
او از كه كرد فرض مصر شيوخالازهر حتي و كشور اين ملي و اسلامي جنبشهاي مهار به
كار اين با مصر دولت رئيس كه كرد تحليل چنين و دارند راديكالتر اقداماتي انتظار
.ميفشاند آتش به آبي تنها
آنان جمع از كه كرد فراموش نميتوان اما است درست احتمالا تحليلها اين عمده _ 4
بر اسرائيل و مصر صلح از پس سالهاي در كه ميآيد دست به آشكاري سياسي استراتژي
را خويش حمايت دست هيچگاه اخير دهه دو در مصريها.است بوده حاكم قاهره ديپلماسي
و عرب راديكالهاي كه كاركردي دو هر درواقع.برنداشتهاند فلسطين پشت از
برعهده مشتركا مصريها داشتند فلسطينيها براي عرب جهان بر حاكم محافظهكاران
شمال عازم فلسطينيهاي حامل هواپيماهاي هم هنوز.صلح تدارك و سلاح تامين:گرفتند
.ميگردند باز سلاح با ميكنند سفر صلح مذاكرات قصد به كه آفريقا
در كه است سكولاريزاسيون تداوم فلسطين جنبش برابر در مصر دولت استراتژي - 5
(بنيادگرايي و مليگرايي) سياسي ايدوئولوژيهاي از عبور با خاورميانه دولتهاي
گرچه خاورميانه دولتهاي.ميكند طي را خويش گذار دوره هنوز اما يافت وقوع
تكوين در اما كردهاند رها را نظري قالبهاي از دفاع در خويش جزمي انگيزههاي
ايدئولوژيهاي از تنها نه كه هستند پايبند عناصري به هنوز خويش سياسي استراتژي
ديويد كمپ.شدهاند سيراب ايشان از نيز ايدئولوژيها آن بلكه پايدارترند سياسي
اما ندارند دائمي دشمن و دوست دولتها ، كه كرد ثابت را مدرن ديپلماسي اصل اين گرچه
اسناد و قراردادها در تنها دولتها دشمن و دوست كه نهاد انگشت نيز واقعيت اين بر
كه دارند وجود عواملي مرزها درون در كه اين مهمتر آن از.نميشوند تعيين مكتوب
در مذهب.ميسازند آشكار را خود تاثيرگذاري قدرت قرارداد امضاي از پس تازه
در از را مذهبي ايدئولوژي گرچه خاورميانه سكولار دولتهاي.است چنين خاورميانه
مصر.دريابند را آن از ديگري شكل پنجره از شدند مجبور مدتي از پس اما راندند ،
را حاكمه هيات در تغيير توان آن اسلامي اپوزيسيون كه است دموكراتيك نيمه دولتي
ميان موازنه در كه زند دست رفتارهايي به است مجبور هياتحاكمه همين اما ندارد
دولت اين در مذهب هنوز چه نشود ، نابود دولت اجتماعي مشروعيت اپوزيسيون ، و حاكميت
بنلادن ، همچون را خود البته شيخالازهرميكند ايفا را فائقهاي نقش سكولار
و است سنت اهل ميليون صدها مفتي اما نميداند اميرالمومنين ملاعمر ، مانند يا مجاهد
واقعيت با جز نيز سياست و است اجتماعي واقعيتي فلسفي ، يا اخلاقي داوري از فارغ اين
.خيال و آرمان با ايدئولوژي كه همچنان ندارد ، سروكار
اسلامي دولتهاي يا مصر دولت به محدود تنها البته سكولاريزاسيون موج _ 6
كمپديويد مقدمات شد ، منتهي سادات ترور به اول كمپديويد نتايج.نيست خاورميانه
ميان تنها كه داد نشان حادثه دو هر درواقع.زد رقم را رابين اسحاق ترور دوم
و بنيادگرايان ميان هريك درون در بلكه ندارد وجود اختلافنظر مسلمانان و يهوديان
با خود مرزهاي اصالت بر كه بنيادگراياني.است افكنده جدايي خونيني مرزهاي سكولارها
انسانها ، ميان مرز كه سكولارهايي و ميدانند مقدس را آن و ميورزند تاكيد ديگران
.ميدانند (مقدس نه) محترم تنها و قراردادي را عقايد و دولتها
.سازند رها را خويش فرهنگي بسترهاي سكولارها نميشود سبب خونين مرزهاي اين اما - 7
ميتواند اين و است مهم نيز ديگران براي كه آنان براي فقط نه بنيادگرايان از هراس
يك در متضاد نيروي دو واقع درباشد سكولار دولتهاي ديپلماسي براي اتكايي نقطه
اين و ميشوند متحد دشمن برابر در سكولاريسم و بنيادگرايي.ميرسند يكديگر به نقطه
اروپايي سربازان از بيش همواره مسيحي مسيونرهاي.نيست جهان در بيسابقهاي اتفاق
مسيحي باشگاهي اروپا اتحاديه در اروپايي دولتهاي و ميشدند سوم جهان وارد
به ميكند ، حمايت اسرائيل از همچنان كه خاورميانه دولت تنها تركيه ، تا ساختهاند
دولت ساختاري علل به دروني دلايل بر افزون است بديهي بنابراين.نيابد راه اروپا
.كند حمايت دوم انتفاضه وضعيت در حتي فلسطين از مصر سكولار
و (شريعت) فردي ايدئولوژي صورت از تنها.نميشود حذف مذهب عرفي ، دولتهاي در - 8
در كه مييابد ارتقا فرهنگ نام به پيچيدهتري صورت به (مكتب) اجتماعي ايدئولوژي
از) اخير دهه يك در خاورميانه اعراب.ميشود تعبيه ديني جوامع و دولتها ناخودآگاه
در كه گونهاي به گرفتهاند فاصله ايدئولوژي از تدريج به (شوروي اتحاد فروپاشي
جوامع اين در عربي يا اسلامي حس هرگونه ميرفت گمان منطقه اسلامگراي دولتهاي
او ايستادن نماز به تصوير عرفات ، ياسر محاصره اوج در كه هنگامي اما.است فروخفته
عمليات و ميگذارد نماز صحه شيخالازهر فتواي بر حسنيمبارك يا ميشود ، منتشر
.ميخورد ترك باور اين ميداند ، رهاييبخش حركت نوعي را استشهادي
و ملي رفتارهاي خويش سكولاريسم پشت در كه نيستند عرب دولتهاي تنها اين اما - 9
محاسن با مرداني يا محجبه زنان فقط نه مصر خيابانهاي در اينكميدهند بروز ديني
دفاع فلسطينيها از خويش ميليوني تجمعات در مسلمان و عرب مردان و زنان همه كه بلند
ملي منافع بر را ايدئولوژي سابق شوروي اتحاد همانند كنند احساس آنكه بدون ميكنند
و ملي منافع مليت ، و ديانت:نيستند مخير انتخاب دو ميان آنان ميدهند ، ترجيح
.است شده ادغام عربيت در اسلاميت و اسلاميت در عربيت انترناسيوناليسم ،
دانشجويان كه اسلامي جهاد يا حماس جنبش اعضاي تنها نه نيز فلسطين در - 10
انتظار عرب سر بر چفيه مجاهدين از ما آنچه از متفاوت سيمايي با عرب تحصيلكرده
عملياتي در كه فلسطيني ساله دانشجوي 27 صفيه شهادت.ميشتابند شهادت سوي به داريم
در سياسي اسلام ديگر چهره ساخت ناامن اسرائيليها براي را بيتالمقدس اسرائيلي ضد
اسلام.است رهاييبخش اما نيست بنيادگرا جديد ، نسل اين.ميدهد نشان را خاورميانه
تجمعات اخير ماهه يك در شك بدون.ايدئولوژي اسلام نه است فرهنگ اسلام جديد ، سياسي
اين در.بود شكوهمند ايدئولوژيك جوامع از بيش سكولار جوامع در حتي فلسطين از دفاع
بود فرانخوانده را آنان دولتي بودند ، ريخته خيابانها به كه بودند مردم خود جوامع
و ميكردند فكر ترور و داخلي جنگ و كودتا به يا بنيادگرايان كه بود حالي در اين و
جنين كشتار از اما ميگويد سپتامبر از 11 همچنان بنلادن كه چنان.بودند متواري يا
.كرد حمله اسرائيل به برقع بدون صفيه كه بود هنگام اين در.نميراند زبان بر سخني
بنيادگرايي و دموكراسي جنگ شر ، و خير جنگ را جهان ميدهند ترجيح يهود ايدئولوگهاي
تايم آمريكايي مجله جلد روي بر صفيه عكس چاپ اماببينند مسيحيان و يهوديان جنگ و
.دريابند را سياسي اسلام جديد چهره كه ميدهد را امكان اين آمريكا و اروپا مردم به
به و ميكند اتخاذ دين از را شهادت حكم كه سكولاري:بنگرند صفيه به است كافي
.ميكنند حمله اسرائيل
*ديگري نگاه
سادات دبليو جورج
فريدمن توماس
عبادتي عليرضا:ترجمه
اول افتاد؟ اتفاقي چه اما بگيرد را كشتار جلوي تا رفت خاورميانه به پاول كالين
با شد اسرائيل وارد وقتي هم بعد.فراهمآورد را پاول خجالت مايه مراكش شاه نيمچه
بودن شكست به محكوم پيشبيني و جروسالمپست روزنامه نويسندگان هيستريك استقبال
تفكر طرز و شارون با ديدگاههايش هماهنگي عدم خاطر به كه گرديد روبهرو ماموريتش
خود پاي آنكه از پيش حتي.گرديد مطرح وي كابينه افراطي راستگرايان ماليخوليايي
سنگر از عرفات ياسر همسر سها كه رسيد گوشش به خبر بگذارد ، بيتالمقدس به را
.ميشد خوشحال فلسطين براي وي شهادت از ميداشت پسري اگر است گفته پاريس در پرتجملش
يك در فلسطيني جوان يك كه بود اين رسيد برايش فلسطين از كه هم ديگري خبر
.است زده دست شهادتطلبانه حمله به بيتالمقدس در سوپرماركت
آرامش ميتوانند كه كردهاند ثابت _ انتحاري حملات با _ پسرانش و عرفات آقاي
هم به سال پنجاه طول در عرب كشورهاي ارتشهاي تمامي از بيشتر خيلي را اسرائيليها
امكان اينكه يا دارند حقي اسرائيليها اينكه باور كارشان اين با گرچه.بزنند
با گرچه.كردهاند كمرنگ را دارد وجود اسرائيليها و آنها ميان آشتي و صلح ايجاد
به فلسطينيها شود گرفته كار به نيرو كافي قدر به اگر حتي دادند نشان كارشان اين
[قيموميت] تحت اسرائيل حال ، عين در.نميشوند مرعوب اسرائيل به بخشيدن مشروعيت قبول
حملات و بمبگذاري ميكردند تصور كه كرد كمرنگ را فلسطينيها روياي اين شارون ،
اسرائيليها.است خاورميانه از صهيونيستها راندن بيرون براي مناسب سلاحي انتحاري
به حتي كردهاند دنبال باختري كرانه دل در را انتحاري حملات طراحان بيرحمي ، با
.بردند يورش فلسطيني غيرنظاميان ميان در آنها اختفاي محل
دستمايه را فلسطيني آرمان آنان كه بود دهه چندآموختند ديگر درسي نيز عرب رهبران
روزگاري شايد.بودند داده قرار خود شكستهاي بر گذاشتن سرپوش يا خود مشروعيت
و سمت به كنترلشده شدت به رسانههاي طريق از را خود كشور عمومي افكار ميتوانستند
اين جهانيسازي ، عصر درندارد امكان ديگر اما كنند ، هدايت ميخواستند خود كه سويي
تصاويري ساعته عرب 24 مستقل تلويزيوني ماهوارههاي اكنون.است اينترنتي انتفاضه يك
براي را امكان اين اينترنت آن بر علاوه ميكنند ، پخش عرب جوانان براي فلسطين از
با واقع در.بپردازند تصاوير اين درباره قضاوت به خود كه است آورده فراهم جوانان
كاهش عمومي افكار بر دولتها شديد كنترل اينترنت و تلويزيوني ماهوارهاي امكانات
دچار شدت به بنيانشان اما نميشوند ، سرنگون فردا رژيمها اين البتهاست يافته
بالاخره.نشست خواهد سياه خاك به سرمايهگذاران فرار با اقتصادشان شد ، خواهد لرزش
درس يك نيز بوش تيم به فلسطينيها و اسرائيليها ميان خشونت لجامگسيخته انفجار
آن پس از بگيرند ، ناديده را بحران اين ميكنند تلاش چقدر هر اينكه:داد
انداختهاند راه به تروريسم عليه كه جنگي چشمپوشي ، و غفلت صورت در چون برنميآيند
.كنند فراهم را فرصتي تا دادهاند هم دست به دست نكات اين همه.رفت خواهد سوال زير
گذشت سوئز كانال از سال 1973 در مصر كه نيست زماني شبيه هيچوجه به فرصت اين الته
شد باعث هم همين.نيست آسيبناپذير ميكرد تصور كه آنطور كرد ثابت اسرائيل به و
كند ثابت مصر به و كند حمله مصر به و گذشته كانال اين از تانكهايش با شارون آريل
.است آسيبپذير اندازه همان به هم كشور اين كه
ايالات سال 1973 در.است گذشته ابرقدرت دو شركت با بينالمللي كنفرانس زمان ديگر
كه دريافت هم سادات انور.آزمودند را آن سابق شوروي جماهير اتحاد و آمريكا متحده
مذاكره ميز سر بر و بيتالمقدس به را مسايل همه است بهتر كردن تلف وقت جاي به
.شود زمانه سادات انور بايد او.برسد نتيجه همين به درست بايد هم بوش آقاي.بكشاند
گذاشته كنار آمريكايي صلح طرح كه است آن معني به اين.نميتواند بوش جز هيچكس چون
و باختري كرانه مورد در جديدي حكم است شده خواسته ملل سازمان از طرح آن در.شود
از اسرائيليها دهند تشكيل دولت آن در بتوانند فلسطينيها و بدهد غزه نوار
.شوند مستقر صلح حافظ نيروهاي كنند ، عقبنشيني بخشهايي
از كه داريد مشكلي اگر:است قرار اين از دونالدرامسفلد دفاعي سياست قواعد از يكي
به صلح براي را خود مساعي تمام ما بايد يا.دهيد بسط را آن برنميآييد ، آن حل عهده
كه كنيم وادار _ اعراب و اسرائيليها فلسطينيها ، _ را طرفها همه و بگيريم كار
ديگري از بعد يكي تمدن مرزهاي بمانيم منتطر اينكه يا سازند سازگار آن با را خود
.بگيرد هم را ما دامن جنگ و بريزد فرو
تايمز نيويورك:منبع
راست تندباد براي تازه مجالي
اروپا
ماري ژان آن رهبر و فرانسه ملي جبهه حزب رسما اكنون فرانسههم حزبي رسانههاي
ميكنند نژادپرستخطاب و فاشيست لوپنرا
گرايشهاي با افراطي مليگراي سياسي حزب يك رجعت قدرتمندي و بزرگ كشور هيچ در
ملي جبهه حزب.است نشده مواجه اقبال با فرانسه اندازه به يهودي ضد و نژادپرستانه
سياسي حيات در مركزي عنصري به آرا درصد تا 20 بر 15 بالغ سهمي كسب با لپن ماري ژان
.است شده بدل فرانسه
رئيسجمهور شيراك ، ژاك محافظهكار ائتلافي دولت در شكاف ايجاد موجب موضوع اين
و يكديگر نفع به اكنون كه داشته دنبال به را فرانسه عمده احزاب تباني و شده فرانسه
انتخابات از او حزب توسط پيروزي كسب از جلوگيري و لپن دادن قرار تنگنا در براي
افشاي و يكديگر تخريب به احزاب اين گذشته در آنكه حال ميكنند كنارهگيري محلي
موفقيت با توام چندان هم راهكار اين ميرسد نظر بهميپرداختند مهم نقاطضعف
حال در آمده عمل به نظرسنجيهاي در موجود حاد شرايط عليرغم لپن و است نبوده
خود شده اعلام قبل از مواضع تلطيف به اشتياقي حتي و است بيشتري آراء كسب و پيشروي
.است نداده نشان
پاك عيد روز با مصادف كه شد آشكار كاملا زماني خود مواضع بر لپن پافشاري
فرهنگ دو تلاقي نقطه يعني استراسبورگ در را خود حزب ملي كنگره لپن ميلادي سالجاري
آستانه در.كرد برگزار است اروپا پارلمان استقرار محل كه جايي و فرانسوي و آلماني
مردم از نفر هزاران شركت با تظاهراتي لپن ، ملي جبهه سراسري همايش برگزاري
در تظاهرات اين كه هرچند و گرفت صورت شهر شهردار رهبري و هدايت با استراسبورگ
و ضعف نشانگر خود بطن در اما بود شده داده ترتيب ملي جبهه همايش برپايي به اعتراض
پرچمدار لپن كه بود تفكري اشاعه و ظهور با رويارويي در فرانسه مختلف احزاب ناتواني
.بود ملي جبهه از عمومي استقبال افزايش به انفعالي واكنش نوعي واقع در و است آن
اجتماعيتحديد مسائل به نسبت حزبش و لپن كلي ديدگاه اخير ساليان طي در كه هرچند
استرداد حتي و مادريشان سرزمينهاي به فرانسه مقيم خارجيان اخراج مهاجرت ،
عقايد از تلويحا ملي جبهه ارشد اعضاي ساير و او ليكن بود فرانسه سياسي پناهندگان
جمهور رئيس شيراك ژاك لپن جاري سال فوريه و ميكنند پشتيباني و حمايت نيز ضديهود
به فرانسه در اخيرا كه كتابي در.كرد متهم يهودي موسسات جيرهخواري به را فرانسه
و سياستگذاريها مورد در فرانسه مختلف احزاب و جناحها ديدگاه طرح به و رسيد چاپ
آوردهتنها لپن از نقل به نويسنده است يافته اختصاص كشور اين در اجتماعي موقعيت
غيرقابل دشمني برسد كشور اين در رياستجمهوري مقام به شيراك شد موجب كه عاملي
حمايت مدعي ضمني طور به مطلب اين ذكر با لپن و بوده ملي جبهه با شيراك انكار
.بود كشيده شيراك از يهود محافل گسترده
خطاب نژادپرست و فاشيست را ملي جبهه حزب رسما اكنون هم فرانسه حزبي رسانههاي
كه جايي مارسي ، نزديكي در ويتروله كوچك شهر منتخب تازه شهردار از نقل به و ميكنند
خود انحصار به ناحيه اين پرجمعيت مسكوني نواحي در را شهر شوراي چهار ملي جبهه حزب
رسانهها ايندانستهاند حزب فاشيستي ايدئولوژي از نشاني را او اظهارات درآورده ،
نقل به دفعات به ميكنند ياد حزب دو شماره شخص عنوان به برونومگرت از معمولا كه
نژادها بين تفاوتهايي قطعا":است گفته كه ميپردازند لپن سوي از مطروحه مطالب
مهاجرين از مملو ما خيابانهاي..دارد وجود ژنها در تفاوتهايي..دارد وجود
ميكنند جامعه راهي فرانسه متولد فرزند تعداد چه اينها نميداند هيچكس و شدهاند
".داشت خواهند اجتماعي حقوق از برخورداري ادعاي آينده در كه
تاريخ در دور دوراني به فرانسه سياسي حيات در ملي جبهه حزب نقش ريشه و پيشينه
استقبال ميرسد نظر به عجيب اندكي معاصر دوران در آنچه و ميگردد باز مدرن فرانسه
تهاجم و هجمه دارد احتمال كه هرچند است لپن نژادپرستانه گويش از فرانسه مردم
با معمولا كه باشد آنان يهود ضد گرايشات دليل به حزبش و او عليه همهجانبه
اين در مسئله يك ليكن ميشود مواجه اروپا سراسر در واكنشهاييتند و ناشكيبايي
لپن.است فرانسه ملي جبهه حزب و لپن يهود ضد ديدگاه آن و است انكار غيرقابل ميان
از كوچك جزيي تنها دوم جهاني جنگ در نازي مرگ اردوگاههاي كه بود گفته سال 1987 در
دليل به موضوع اين به حد از بيش پرداختن و بزرگنمايي و بود نازي آلمان جنايات
مطالب صحت كه وي اظهارات به توجه با سال 1990 در و است يهود لابيهاي اثرگذاري
نازي آلمان و هيتلر سوي از كوليها و يهوديان امحاء و گسترده تعقيب مورد در مطروحه
را گويشي چنين كارگيري به كه فرانسه قوانين لحاظ با بود داده قرار ترديد مورد را
لپن دادگاه پايان از پس.گرفت قرار تعقيب تحت و اتهام مظان در ميداند غيرقانوني
حقوق كميسيون از ادامه در وي كه شد محكوم دلار هزار حدود 233 در مبلغي پرداخت به
.كند تجديدنظر دادگاه راي در خواست اروپا بشر
مرگ اردوگاههاي مورد در كه دهشتآوري داستانهاي داشت تلاش لپن زمان آن در
و تجزيه و بررسي مورد واقعگرايانهتر ديدي با را ميشد مطرح آشويتس چون نازيها
كه لپن سوي از شده طرح مطالب برخي بر تاكيد با فرانسه رسانههايدهد قرار تحليل
اظهارات از برخي و ميكنند تخريب پيش از بيش را او چهره دارند نژادپرستانه گرايشات
خصوصا و فرانسه سياسي طيف مختلف گروههاي تا شد موجب "نژادها تساوي عدم" چون وي
حزب و لپن با قانوني برخورد خواستار و كنند اعتراض او اظهارات به يهود گروههاي
سوي از ديدگاهها نوع اين تكرار به توجه با كه ورزيدند اصرار و شوند ملي جبهه
.كرد قلمداد ملي جبهه حزبي ايدئولوژي را مطالب اين بايد ملي جبهه ارشد اعضاء
تفسير در كه كند توجه او حزب مقامات ساير و لپن بعدي توضيحات به نشد حاضر هيچكس
به اينكه و بوده مختلف نژادهاي مختلف توانمنديهاي آنها منظور گفتند اظهاراتشان
.ميكنند عمل نژادها ساير از بهتر بدني فعاليتهاي و ورزش در سياهان مثال عنوان
صريح نهچندان گويش موافق اخير نظرسنجيهاي براساس عمومي افكار اعظم بخش كه هرچند
است طرحهايي دليل به حزبش و او از حمايت و استقبال بيشتر ليكن نيستند لپن دقيق و
.است داده ارائه مليگرايانه فرهنگ گسترش و كشور به مهاجرين ورود محدودسازي براي كه
ارزشهاي حفظ بر لپن اصرار از پاسخدهندگان از درصد نظرسنجيها 30 اين براساس
كنترل مورد در را او نظريه نيز درصد و 26 كردهاند حمايت فرانسه سنتي و متعارف
مورد در او موضعگيري درصد و 25 كرده تاييد شديدتر كيفري قوانين وضع با جنايات
به نهادن گردن به مهاجران ساختن وادار و مهاجران پذيرش روند ادامه با مخالفت
.دانستند صائب را فرانسه زبان پذيرش و فرانسوي ارزشهاي و سنتها
نيز اديان ساير مظاهر برابر در افراطي و تندرو مسيحيان آراء كسب براي لپن البته
شهرها كنار و گوشه در منارههايمساجد بودن برافراشته از صراحتا و كرد موضعگيري
از يكي.باشد ديدگان جلادهنده بايد گنبدكليساها تنها كه آنجا كرد ناخرسندي ابراز
خوشآمد فرانسه سياسي محافل و گروهها از بسياري مذاق به اخير نظرسنجي در كه نكاتي
عليرغم آنكه عجيبتر و بود لپن يهود ضد مواضع از پاسخدهندگان درصدي پشتيباني 4
نامزدهاي ساير افتادن وحشت به موجب كه حزبش و لپن از دهندگان راي توجه شايان حمايت
عمومي افكار درصد دارند 76 ادعا رسانهها است شده فرانسه جمهوري رياست پست احراز
يا و هستند مخالف ملي جبهه نژادپرستانه و تند ديدگاههاي و لپن افكار چكيده با
رشد فرانسه مردم درصد كردند 75 ادعا حتي و نميدانند صائب را ايدئولوژي اين لااقل
نكات از يكي.ميدانند فرانسه در دموكراسي حيات براي خطري را لپن تفكر توسعه و
حزب سوي از مطروحه شعارهاي و لپن به فرانسه جامعه ضدونقيض واكنشهاي مورد در عجيب
او كه است اعتقاداتي و لپن با برخورد نحوه در آمده وجود به تضاد حتي و اختلاف او
اگرچه گرفت صورت فرانسه گليست حزب اعضاء بين در كه تحقيقي براساس.ميدهد اشاعه
افراطي را لپن ديدگاههاي كردند شركت تحقيق اين در كه افرادي از درصد حدود 50
و ندانستند قبول غيرقابل مجموعا را باورها اين حزب اعضاء از درصد ليكن 36 دانستند
لپن گويش و موضع افراطي بخشهاي تنها كه محافظهكار رايدهندگان بين در گرايش اين
در موضعگيري چون حزبش و او باورهاي و رفتارها ساير با حال عين در و كرده رد را
همراهي و همدردي ابراز كيفري قوانين تشديد و متعارف سنتهاي حفظ مهاجران ، برابر
لپن با رويارويي و برخورد چگونگي در محافظهكاران سردرگمي منعكسكننده خود ميكنند
.است ديدگاههايش و
ضد گويش با فرانسه سياسي احزاب مخالفت از صرفنظر نميشود ختم جا همين به موضوع
مختلف بخشهاي از فرانسه احزاب ارشد سياستمداران از بسياري ملي جبهه و لپن يهود
جبهه و لپن آرمانهاي فرانسه عمده احزاب كه چنان دارند اعتقاد كشور اين سياسي طيف
نهچندان زماني در شايد نگيرند عاريت به را وطنپرستي و اخلاقيات عدالت ، چون ملي
.كنند واگذار رقيب به را ميدان ناچار به دور
است خسته فرانسه
فرانسه امروز انتخابات از "تريبيون هرالد" آمريكايي روزنامه تحليل
امروز آن دور اولين كه فرانسه جمهوري رياست انتخابات در جدي ايدئولوژياي يافتن
آساني به شد خواهد برگزار بهزودي كه كشور اين پارلمان انتخابات يا ميشود برگزار
غيرقابل پيش از بيش فرانسه در راست و چپ بين منازعه اخير سالهاي طي.نيست ميسر
.است شده متقاعدكننده زماني هر از كمتر و توجيه
_ كمونيست ائتلاف آن در كه جمهوري 1981 رياست انتخابات برگزاري از پس شب يك
قدرت به دوم جهاني جنگ از پس بار اولين براي فرانسواميتران رهبري به سوسياليستها
انقلاب اين تا آمدند گرد فرانسه جمهوري رياست كاخ برابر در جوانان از جماعتي رسيد ،
كردند خاموش را چراغها فرانسوي كاخنشينان از برخي هنگام همين در.بگيرند جشن را
حزب فعالان اغلب.نشستند اوباش جماعت حمله انتظار به خود سرپر تفنگهاي با و
آنها مقابل در و هستند و بوده دولتي كارمندان ساير و مدارس معلمان سوسياليست ،
از ميكنند تلاش كه هستند نيمورشكسته افرادي ديگر هستند ، كه دژها و قصرها مالكان
مانع لااقل كه كنند كسب درآمد آنقدر گردشگري و كشاورزي زمينه در خود فعاليتهاي
كاسبهاي و تجار يا شوند خود اضمحلال حال در و آن داراييهاي نابودي و فروپاشي
رخ به و بگذارند نمايش به را خود ميكنند سعي كه هستند رسيدهاي دوران به تازه
بحرانهاي عملا سال 1981 در سوسياليستها رهبر رسيدن قدرت به با.بكشند ديگران
ميتران ليكن.نشدند سپرده گيوتين به اريستوكراتها از هيچيك و شد حادث ناچيزي
به از پس دوم جهاني جنگ زمان در ويشي دولت به خدماتش ابهامآميز پيشينه عليرغم
و تجارت به هم خاصي علاقه كه است زيرك و هوشمند سياستمداري كرد ثابت رسيدن قدرت
و شد فرانسه سياسي فضاي مقهور كمونيست حزب.دارد تجار با پنهان ارتباط برقراري
تفاوتي چندان امروز دنياي دغدغههاي.نميشد قلمداد جدي مهرهاي ديگر هم ميتران
آن با قياس در كه موضوعاتي نزديكترين از يكيندارد ميتران زمان دلمشغوليهاي با
سوسياليستي دولت سوي از شده وضع مقررات آيا كه است اين ساخت مطرح ميتوان دوران
را شرايط تا يابد تقليل بايد كرده تعيين ساعت را 35 هفتگي كاري ساعات كه فرانسه
برنامه اين قطعا بزرگ شركتهاي.خير يا كند تسهيل كوچك شركتهاي و خانوارها براي
كاري فعاليتهاي و ساعات ميتوانند رهگذر اين از كه يافتهاند سودمند و مفيد را
.كنند برنامهريزي نو از را خود
بيش حتي جاري انتخابات در كه است اين كرد اشاره بدان ميتوان كه مواردي ديگر از
سال است340 شده احساسي مسائل ميشود ، هزينه روزمره گفتوگوهاي در كه احساساتي از
اينگونه را فرانسه مه1968 در اجتماعي انفجار لوموند روزنامهنگاران از يكي قبل
".است دلمرده و خسته فرانسه":بود كرده تعبير
بدين كه است شده "دلمرده و خسته" دوباره فرانسه كه گفت ميتوان راحتي به امروز
كه آنجا تا موضوع و هستند ناراضي و خشمگين انتخابات روند از فرانسويها كه معناست
را تالمآور حد اين تا گزينههاي كه ميشود مربوط سياستمداراني و دولتمردان به
را مناسب پاسخ راي صندوقهاي پاي در آنان حضور هنگام به دادهاند قرار آنان فراروي
.باشند داشته فعالي حضور انتخابات در مردم اگر البته كرد خواهند دريافت
در گذشته سال پنج طي را فرانسه حاكميت كه هستند كساني انتخابات اصلي نامزد دو
دست از شيراك ژاك.داشتهاند برعهده بيقراري و بحران از پر و بيثمر ائتلافي
و تخصصگرا چپهاي از فرانسه نخستوزير ژوسپن ، ليونل ديگري و مردمگراست راستيهاي
آينده براي را متفاوت و بهتر طراحهايي كه ادعا اين با آنان از يك هر.پروفسورماب
چندان ادعاها اين كه چند هر هستند رايدهندگان آراي جذب مترصد گرفتهاند نظر در
.نميرسد نظر به متقاعدكننده
اتهاماتي و ابهامبرانگيز تمايلات و انگيزهها حزبي ، رسواييهاي از رشتهاي شيراك
وارد او به نامناسب بسترهايي و زمينهها در كشور مالي منابع كردن هزينه مورد در كه
با اخيرا مينماياند باصداقت فردي را خود كه ژوسپن.دارد خود قفاي در را آمده
نظام.شد مواجه شده منتشر تروتسكيستها با او سري ارتباطات مورد در كه اخباري
نو افكاري با جديد مرداني ظهور برابر بازدارنده عاملي مثابه به فرانسه پارلماني
از و وفادارند خود قديمي سنتهاي به كماكان ميرسد نظر به مردم عامه و ميكند عمل
فرانسه در.نميكنند حمايت شايد و بايد كه آنچنان گمنام جمهوري رياست نامزدهاي
آنكه مگر است ناممكن عالي سطوح در آنهم سياست دنياي به افراد موفقيتآميز ورود
.باشد كرده ياد غيرسياسي نخستوزيري عنوان به وي از جمهور رئيس
تمامي شستن صورت در تنها تحول دارد اصرار كه دارد وجود انقلابي ذهنيتي فرانسه در
اين كه است ممكن عناصر و عوامل همه پايهاي بازسازي و گذشته نمادهاي و خاطرات
.است آفرين خطر حتي گاه و آسيبرسان سياسي نقطهنظر از لااقل ذهنيت
اين انتخابات در فرانسه مردم شركت عدم و بيتفاوتي ميزان موجود آمارهاي اساس بر
افراد عنوان به فرانسويها اكثر كه ميرسد نظر به و بود خواهد بالا بسيار دوره
است دلانگيز زندگي حال هر به هستند ، بيتفاوت موجود شرايط به نسبت مستقل و منفرد
همان كماكان فرانسويها اما.نيستند روبهرو سرنوشتساز حاد مشكل با فرانسويها و
اما باشد شگفتيآفرين جاري انتخابات نميرسد نظر به.هستند طغيانگر و سركش مردم
.داشت دور نظر از كلي به نيز را شگفتيساز نتيجهاي كسب احتمال نميتوان
گذار2 حال در جهان
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا ترجمه
تعداد.است هدايتگر قطبنمايي يافتن تكاپوي در متحده پرتلاطم اقيانوس اين در
.هستند كاربردي پرهياهو منطقه اين در آمريكا جهتيابي ابزارهاي از انگشتشماري
استثناء به درگير طرفين از هيچيك كه چرا نيست دموكراسي سر بر منطقه اين منازعات
با است ناچار آمريكا دليل همين به و نميشوند محسوب دموكراتيك حاكميتي اسرائيل
كاملا واقعيت.كند همكاري امنيتي مشترك دغدغههاي براساس كشورها اين از برخي
دهند اجازه نميتوانند صنعتي كشورهاي كه است اين است مطرح اينجا در كه سادهاي
محروم فارس خليج نفتي منابع به دسترسي از آنان كه شود داده سوق سمتوسويي به شرايط
آنان منافع و خواستهها با كه كشورها از گروهي يا كشور يك نفوذ گسترش به يا و شوند
.دهند تن دارند ، جنگ و ناسازگاري سر
و بيثباتي دستخوش خاورميانه منطقه اندازه همان به خود نفس در خصومت واژه درواقع
آمريكا امنيتي سياست اصلي ركن در ايران ميلادي دهه 70 اواخر تا.است مداوم دگرگوني
از جلوگيري نهتوان آمريكا كه انقلابي كشور ، اين در انقلاب حدوثبود فارس خليج در
كشور اين كند ، هدايت است مايل كه سويي و سمت به را آن ميتوانست نه و داشت را آن
در غرب منافع از حفاظت وظيفه.كرد بدل منطقهاي امنيت اصلي تهديدات از يكي به را
جنگ پايان از پس منطقه بزرگ كشور دومين عنوان به عراق كه اين به توجه با فارس خليج
.شد دشوار و بغرنج پيش از بيش پيوست آمريكا دشمنان صف به سال 1988 در عراق و ايران
منطقه قدرتمند كشور دو كه شود حفظ فضايي در بايد فارس خليج امنيت اوصاف اين با
.كردهاند صفآرايي خود همسايه كشورهاي متزلزلترين و ضعيفترين رودرروي
اسرائيل و اعراب مناقشه
گويي كه مينگريست خاورميانه صلح پروسه به آنچنان جهان سال 2000 رسيدن فرا با
.است سپرده فراموشي به را بوده پديده اين ظهور تاريخي بستر كه دردآوري و تلخ تحولات
اندوه با ميپرورانند دل در را خود كهن سرزمين رجعت و اعاده كه ملي آرمان كه آنجا
ميكند پيدا تقابل گزيدهاند اقامت سرزمين آن در گذر دوره اين در كه آناني تاثر و
تبيين براي تلاشها تداوم با و است دشوار بس گفتوگو براي مشترك زمينهاي يافتن
.ميشود غامضتر شرايط مناقشه ، عامل اين مورد در تاريخي باورهاي
ارضي و استراتژيك مسائل فصل و حل مستلزم اسرائيل و اعراب مذاكرات بودن نتيجهبخش
كه است شرع و مذهبي ايدئولوژيك ، اصول و احكام براساس _ ديپلماسي حيطه در اموري _
اشغال سرزمينهاي كه ميخواهند اسرائيل از اعراب.ميشوند گنجانيده الهيات حوزه در
در حيات حق از مقابل در و است برگشتناپذير ليكن ملموس خواستي كه دهد بازپس را شده
شروع نقطه.شود برخوردار است ، بطلان قابل و سلبشدني حقي كه عرب كشورهاي مجاورت
نتايج حصول به نهايت در كه است طرفين مشروع حيات حق پذيرش مذاكرات ، از بسياري
.ميانجامد اسرائيل و اعراب ديپلماسي در تحقق غيرقابل و ناپايدار
و اصول مورد در طرفين متفاوت ديدگاههاي صلح ، ديپلماسي نشستن ثمر به در اصلي عامل
به كه عادي شرايط برقراري را صلح اسرائيل و آمريكا رهبران.است بنيادين قواعد
به و ميدانند ميانجامد ، پايدار و دايمي شرايط ايجاد به و داده پايان ادعاها
و جاري تعريف ، اين در را بيستمي قرن ليبرال دموكراسي قواعد همان آنان ديگر عبارت
به تجاوز را اسرائيل وجود اساس فلسطينيان خصوصا و اعراب اما ميدانند ساري
به را ارضي مصالح سر بر سازش است ممكن اعراب.ميپندارند اعراب مقدس سرزمينهاي
برخورد همانگونه توافقات اين با اما بپذيرند مناسبتر و بهتر آلترناتيوي عنوان
در آلمان به خود خاك از بخشي الحاق اكراه با توام پذيرش از پس فرانسه كه ميشود
كه مناسب فرصتي براي نشستن انتظار به عزم با كه متابعتي و تسليم كرد ، عمل سال 1870
باشد شده رعايت عدالت آنكه براي).بود همراه سازد ميسر را رفته دست از آنچه اعاده
به كه ميشود شامل نيز را اسرائيل گفتمان از بخشي مذهبي گويش كه شد يادآور بايد
.(ميكند پافشاري بيتالمقدس بودن تقسيم غيرقابل بر مثال عنوان
و اعراب مذاكرات بر يهود كشور تشكيل روزهاي اولين همان از ديدگاهها تفاوت اين
آن از قبل سال كه طرحي برپايه سال 1948 در اسرائيل كه هنگامي.افكند سايه اسرائيل
به پا داد ، پايان فلسطين بر انگلستان قيموميت به و رسيده تصويب به ملل سازمان در
تاسيس تازه كوچك كشور به حمله يهود دولت تشكيل به اعراب واكنش گذاشت ، حيات عرصه
خاك به نجف صحراي الحاق با شد موفق ادامه در و شد پيروز جنگ آن در اسرائيل.بود
انعقاد نه و آتشبس با جنگ آتش.كند برابر دو تقريبا را يهود سرزمين قلمرو خود ،
اسرائيل شناختن رسميت به از عربي كشورهاي تمامي ليكن گرائيد خاموشي به صلح قرارداد
پراكنده چريكي جنگهاي و اقتصادي تحريمهاي با كردند تلاش ادامه در و زدند باز سر
.سازند مواجه دشواري با را اسرائيل حيات ادامه منقطع و
عرب جهان به نگاه
ميداند فلسطيني فقط
صادقالحسيني سيدمحمد
را خود مسلحانه مبارزه گرفتند تصميم ميلادي ژانويه 1960 در فلسطينيها كه وقتي
فلسطيني چريكي گروه اولين رهبر عرفات ياسر كنند ، شروع صهيونيست اشغالگران عليه
دزديدن براي اسرائيليها پروژه خطرناكترين كه گرفت تاسيساتي كردن منفجر به تصميم
زمان آن در.بود غاصب شهركنشينهاي از جمعي آب تامين و اردن رود عربي آبهاي
خلافت افسانه بازگشت حسرت در يا بود ، رفته غفلت خواب در كه اسلام و عرب دنياي
از هيچكس.بود غربي مدرنيته برق و زرق در ذوب كه اين يا ميبرد بهسر اسلامي
رفته دست از حقوق احياي درصدد اسلامي امت فكري و سياسي نخبگان يا گروهها احزاب ،
.نبود فلسطين
ملي جنبش عنوان به الفتح جنبش و گرفت پا مسلحانه قيام اينكه محض به اما
رفته خواب به يا كه جهان آن گروههاي و احزاب همه شد ، ظاهر فلسطين آزاديبخش
و جوانمردانه حركت اين به نسبت بودند درغلتيده شرقي و غربي ايسمهاي در يا بودند
حركت اين رهبري برخي كه رفتند پيش حدي تا و گرفتند انتقادي موضع فلسطينيان جسورانه
سياسي ديوانه حالت ، بهترين در يا بودن سيا عامل يا بودن استعمار نشانده دست به را
.كردند متهم بودن
عمر از حساسي بسيار مرحله در و ملت اين خستگيناپذير مبارزه سال از 37 بعد امروزه
يا و همانها طرف از تهمت و انتقاد مورد هم باز مسلحانه ، انقلاب و مبارزه اين
و مدرن انتقادي سلاح با بار اين هرچند.ميشوند و شده واقع آنها باوفاي اخلاف
.ميگيرند قرار هجوم مورد موجه ظاهرا
تقسيم اردوگاه دو به آنزمان همچون نيز فلسطين مقاومت جنبش امروزي منتقدان
داراي و ناپخته و يتيم و كوتهفكر فلسطينيها چون كه ميشود مدعي گروهي.ميشوند
و خيانت منجلاب در دارد احتمال و بازند سياست و بين كوتاه و مقصر و قاصر رهبري
فلسطين سرزمينهاي از خارج در آنها قيموميت بايد پس بيفتد ، وطنفروشي و دينفروشي
خود از بهتر را فلسطينيها مصلحت و صلاح كه اسلامي و عرب جهان در يعني باشد ،
مقاومت حلقه ضعيفترين فلسطينيها چون كه است مدعي ديگر گروهيميداند فلسطينيها
دارد ، قرار غرب مدرنيته هجوم مقابل در كه هستند عرب و اسلام جهان بالطبع و سوم جهان
مسلحانه مبارزه به زدن دست جاي به جهاني ، معادله قوي طرف بر تكيه با بايد پس
سوي به است جهاني جامعه گفتمان مخالف و فلسطينيها ملي منافع به مضر كه بيهودهاي
كسب خواهان فلسطينيها كه اين يعني آورد ، روي مسالمتآميز و عاقلانه گفتوگوي
.شوند دموكراتيك روش با خود جلاد كنار در زيستن براي انساني حقوق حداقل
وحشت و استعمار جز كه دارد قرار مدرنيتهاي با جنگ در كه است سال صد حدود فلسطين
.است نياورده بار به برايش حاصلي حياتي ، حقوق سادهترين شدن پايمال و سرزمين غصب و
عرب همسايگان كنار در اردوگاهها غمزده زندگي و غربت با است سال حدود 54 فلسطيني
جز اسلام و عرب جهان سياستبازان و نخبگان و حكام از و ميكند نرم دستوپنجه خود
فلسطيني فقط و فقطاست نديده بودن هموطن يا همشهري حق شدن پايمال و سركوب و تحقير
عمليات و شهادت حد تا خستگيناپذير مبارزه معناي ميكند درك و ميفهمد كه است
حق داشتن دست به و واقعي استقلال ميفهمد كه است فلسطيني فقط.چيست استشهادي
.چيست خود وطن و خود سرنوشت مورد در نهايي تصميمگيري
در معناي به.نيست اسلام و عرب جهان از گسستگي معناي به هيچوجه به سخن اين البته
كه است روش اين با فقط و فقط بلكهنيست هم همجوار دنياي با قهر يا رفتن خود لاك
ميتواند موقعيت اين با فقط و فقط و شود همطراز دنيا با ميتواند فلسطيني يك
.كند تعديل خود نفع به را داشتن حقوطن و ملتها حقوق دنياي غيرمتوازن معادله
حمايت طيف وسيعترين است توانسته موضعگيري اين با و روش اين با امروز فلسطيني
ياسرعرفات رهبري در تشكيككنندگان نه را معادله اين.آورد وجود به را خود از جهاني
و سياست مقوله زيرا استشهادي عمليات منتقدان نه و ميفهمند ياسرعرفات امثال و
.دارد ديگري معني فلسطين براي اينها امثال و گفتوگو و مدني جامعه و خشونت و شهادت
سروكار آن جهاني نوع از سرزمين غاصب و خانگي دزد با سال صد حدود كه فلسطيني يك
سروكار بومي و ملي و محلي ظالم يا مستبد يا دزد با كه مسلمان يك يا عرب يك با دارد
.دارد فرق آسمان تا زمين از دارد
باشد جهان پليس دولت يك نميخواهيم ما
زمين جيانگ با گفتوگو
آسيا
فتوحي مهرزاد:ترجمه
Deng خئوپينگ دنگ و "مائوتسهتونگ" از پس ميتوان را Jiang zemin "زمين جيانگ"
رفقايش ميان در.شمارد كشور اين انقلاب 1949 از پس چين بزرگ رهبر سومين Xiuoping
براي سختي به كه شخصي همچنين و است مشهور دارد آشنايي كلاسيك اشعار به كه كسي به
مناصب همزمان بودن ، كمونيست حزب راس در سال طول 13 در اوميكند مبارزه قدرت
اداره را حزب نظامي قدرتمند كميسيون فقط نه او:است داشته برعهده هم را ديگري
دوران ساله ، جيانگ 75دارد نظر زير هم را حزب خارجي سياست گروه بلكه ميكند ،
.بود شاهد كودكي دوران در را ژاپن بهوسيله چين اشغال
موفقيت مسير همين شايد شد ، بزرگ بود ، پرشور انقلابي يك كه عمويش خانواده در او
كارخانه يك در سال 1955كرد تحصيل مهندسي رشته در.كرد آسان او براي را
از پس و منصوب شانگهاي شهردار سمت به سال 1985.شد كار به مشغول اتومبيلسازي
.يافت ارتقا كمونيست حزب كل دبير سمت به ژوئن 1989 در 4 تيانامين ميدان قتلعام
.دارد قرار قدرت راس در نيز چين رئيسجمهور بهعنوان سمت اين بر علاوه سال 1993 ، از
***
مخالف قطب با برلين در آيا است؟ چگونه بينالمللي سياست در آلمان نقش شما بهنظر
*
شديد؟ روبهرو جهان پليس بهعنوان آمريكا
و عادلانه اقتصاد و سياسي جهاني نظم دارند سعي هم با هردو آلمان ، و چين
بينالمللي و منطقهاي مسائل در آلمان اينكه از ما.كنند ايجاد را شرافتمندانهاي
.باشد جهان پليس دولت يك نميخواهيم ما.هستيم خوشحال دارد فعالي نقش
نقشي چه مبارزه اين در پكن.است پيوسته "تروريسم با مبارزه" ائتلاف به
چين*
.باشد داشته ميتواند
بايد كارهايي چنين عاملين كه معتقديم و ميكنيم محكوم شكلش هر به را تروريسم ما
سپتامبر حملات 11 از پس.ميبرد رنج تروريسم از هم ما خود كشور.شوند محاكمه
سازمان تصميمات چارچوب در ما و يافت شدت تروريسم ضد جهاني همكاري در ما مسئوليت
.هستيم اقدامي هر انجام آماده متحد ملل
.است ناميده شرارت محور بهعنوان را عراق و ايران شمالي ، كره بوش ، ويليام جورج*
.كند حمايت واشنگتن سياست اين از كه است آماده اندازه چه تا چين
منازعات نميتوان خشونت با.است اصل بالاترين (Harmonie) توازن هماهنگي ما براي
گفتوگو با ما.ميبرد بين از را تعادل و صلح فقط شيوهاي چنينكرد حل را جهاني
به عمل با عراق مساله كه ميخواهيم هم ما ديگر كشورهاي اغلب و آلمان مثل.موافقيم
.شود حل متحد ملل سازمان قطعنامههاي مفاد
به است چندي و يافته دست بزرگي بسيار اقتصادي شكوفايي به گذشته سال چند طي
چين *
رقابت به قادر دولتي شركتهاي از بسياري البتهاست پيوسته جهاني تجارت سازمان
چنين با ميخواهد شما كشور چطور.دارند بدهي شدت به بانكها و دولت نيستند ،
كند؟ مبارزه مشكلاتي
قبول و ميكنند تاييد را آن جهان همه كه يافتيم دست موفقيتي به ما ;شماست با حق
وجود توسعهاي روند چنين راه سر بر عظيم مشكلات كه ميپذيريم هشيارانه ما.دارند
.كرد خواهيم غلبه اينها همه بر ما كه هستم مطمئناست طبيعي البته كه دارد
ميكند؟ پيدا عيني و حقيقي شكل چطور چيزي چنين
*
داريمسطح قصد ما.بود خواهد باز اقتصاد و اصلاحات همان ما اصلي هدف و خواست
تا داريم سعي منظور همين به ببريم بالا شهروندانمان همه براي را زندگي استاندارد
بازار كنترل و تنظيم سيستم بايد همزمان.دهيم افزايش را داخلي توليد ميزان
نظام يك به ما دولتي كارخانههاي.كنيم اصلاح مقررات چارچوب در را وسرمايهگذاري
پيشرفت سرعت به برتر تكنولوژيهاي زمينه در داريم قصد ما.نيازمندند مديريتي مدرن
.كنيم
فاصله افزايش و بيكاري زيست ، محيط آلودگي:دارد هم منفي پيامدهاي هميشه اصلاحات*
كنيد؟ غلبه مشكلات اين بر ميخواهيد چطور.اغنيا و فقرا ميان طبقاتي
چنين به باشد ، داشته سريع اقتصادي رشد كه كشوري هر.نيست اصلاحات مسائل ، اين علت
.است آن منفي جنبههاي از بيشتر پيشرفت مثبت نتايج اما.ميشود دچار مشابهي مسائل
.است كرده دچار را كشاورزان همه از بيش دگرگوني
اين*
شدن صنعتي روند بايد كنيم ، حل را اشتغال و درآمد مسئله بتوانيم آنكه براي است درست
شهرها به كشاورزان مهاجرت به حتي شايد موضوع اين كه كنيم ، تقويت روستاها در را
.كرد عجله زمينه اين در نبايد و دارد طولاني و آرام روندي اينكار البته.شود منجر
مجموع اما است ، يافته افزايش نفر ميليون به 458 شهرنشينان تعداد گذشته سال در 20
در درصد حاضر 64 حال در ما شهروند ميليارد از 2/1.نشده كم هم روستاها ساكنان
كار نيروي نفر ميليون ميتوانيم 150 ما سبب همين بهميكنند زندگي روستاها
ميليون امروزه 40 تلاشها همه وجود با.كنيم فعال ديگر زمينههاي در را روستاها
.هستند كار مشغول روستاها در قبل از بيشتر كار نيروي
.است كمتر خيلي شهرنشينها به نسبت آنها درآمد اما
*
شرط به شوند ، ثروتمند گروهها بقيه از سريعتر مردمان از گروهي كه موافقيم ما
درآمدهاي از ما.شود انجام قانوني شيوه و شرافتمندانه كار با اتفاق اين آنكه
و كنيم مبارزه غيرقانوني درآمد شيوههاي با تا داريم سعي و ميكنيم حمايت قانوني
عمومي شرايط كردهايم زيادي تلاش ما.كنيم مهار هم را زياد بياندازه درآمدهاي
و كمبودها براي دقيقا.دارند كمي درآمد كه كساني حتي بخشيم بهبود را مردم زندگي
نظام تا شده سعي و كردهايم بسياري هزينه سالها اين در ما اجتماعي تامين ضعفهاي
.بخشيم بهبود را اجتماعيمان بيمه
مالياتهاي خاطر به مدام مردماست يافته گسترش رشوهخواري و فساد اين وجود با
*
.ميزنند اعتراض و تظاهرات به دست حزبي مسئولان خودسرانه برخوردهاي و ناعادلانه
نميترسيد؟ بدهد دست از را مردمي حمايت كمونيست حزب اينكه از آيا
مواردي چنين حزبي مسئولان از بعضي اخلاقي ضعف همچنين و نظام در نقصهايي سبب به
و مشكل حل درصدد شدت به ما.دارد وجود ما جامعه در رانتخواري و بوروكراسي از
را ما هم مردم تودههاي.نميكنيم رحم هم هيچكس به و هستيم مواردي چنين با مبارزه
خوب رهبري طرفدار همه آنها.ميكنند حمايت رشوهخواري و مالي فساد با مبارزه در
.هستند
چين در جديد متوسط طبقه نوعي و بورس خصوصي ، شركتهاي اخير ، سال اينچند در*
ناميد؟ سوسياليست كشور يك را چين هنوز ميتوان آيااست شده ايجاد
آن چيني نوع از سوسياليستي كشوري ما:داريم واضح و روشن بسيار راهحل يك ما
شرايط با مناسب شكلي به ولي است لنينيسم و ماركسيسم همان ما جهتگيري.ساختهايم
چطور است ، نوشته اروپا در پيش سال صد از بيش را تئوريهايش ماركس.امروزمان واقعي
.كند پيشگويي را ما امروز شرايط ميتوانسته
سياسي نظام تغييرات با نبايد ضرورتا اقتصادي اساسي تغييرات شما نظر به آيا
*
باشد؟ همراه
دو اين اما است ، عقبتر ما اقتصادي اصلاحات از سياسي اصلاحات كه ميشنويم اغلب
بر اقتصادي اساسي تغييرات گاهي:است شكل اين به ما شيوه عمل درنيستند جدا هم از
پيشي اقتصادي تغييرات بر سياسي اصلاحات ديگر زماني.دارد تقدم سياسي نوسازي
.ديگري گاهي است ، جلو يكي گاهي.ميگيرد
است؟ كمرنگتر و كمتر بسيار سياسي اصلاحات نظر به ولي
*
اين محتواي و شكل البته.پوشاندهايم عمل جامه بسياري اصلاحات به تاكنون ما
.است نداشته تناسب غربي تصورات با چندان شايد اصلاحات
است؟ الزامي شما توسعهيافته كشور در تكحزبي نظام سيستم آيا*
فقير ما كشوردارد جمعيت نفر ميليارد از 2/1 بيش چين كشور كه كنيد فكر اين به
اين چين كمونيست حزب فقط و كنيم مبارزه زندگي شرايط بهبود براي باهم بايد ما.است
ديگر دموكراتيك حزب هشت ما آن كنار در البته.كند رهبري را مردم كه دارد را موقعيت
هرحال به البته.دارند فعاليت سياسي برنامههاي و حكومتي كارهاي در كه داريم هم
.كرد مقايسه كمونيست حزب با را آنها نقش نميتوان
براي و شود دگرگوني دچار آينده در هم كمونيست حزب كه ميدهيد را احتمال اين آيا*
شود؟ تبديل دموكرات سوسيال الگوي براساس حزبي به مثال
دوران در.كرد نخواهيم عوض را كمونيست حزب نام هرگز ما آينده ، در چه و امروز چه
زمان آن من تصورات اما ميكردم مبارزه و بودم فعال انقلاب زمان در من جوانيام ،
زيادي زمان به بزرگ هدفهاي به رسيدن براي.بود فردي و سطحي بسيار كمونيسم از
.دارد قدمت چين در كه است نسل از 78 بيش (كنفسيونيسم) كنفسيوس مكتب.داريم احتياج
راه آغاز در هميشه ما.داريم احتياج ديگر نسل چند به حداقل ما سوسياليسم ساخت براي
.هستيم
قدرت تقسيم و حزبي چند نظام مخالف كه ميدهيد نشان صحبتهايتان در هميشه شما
*
حقوق نبايد آزاددارند ، اقتصاد از بهرهمندي اجازه كه انسانهايي آيا.هستيد
باشند؟ داشته مستقل قضايي نظام و سياسي
كشورهاي وقتي كه است شده ثابت مدتهاست.است متفاوت بسيار و تنوع از پر جهان
يك سياسي سيستم بوميشان ، شرايط و ويژگيها به بيتوجه و ملاحظه بدون توسعهيافته
دقت با ميكنم خواهش.ميشوند اجتماعي بحرانهاي دچار ميكنند ، تقليد را ديگر كشور
سودمند چين مردم براي فقط چين جامعه پايداري و تعادل كه كنيد فكر اينباره در
آهسته و محتاطانه خيلي بايد.ميبرند سود امر اين از جهان تمام و آسيا بلكه نيست ،
.داشت خواهد مفهومي چه چين چون كشوري در ناآرامي مثلا كه كنيد تصور
ديگر سوي از.شدهاند چين در اقتصادي توسعه جريان مجذوب سو يك از آلمانيها*
و مخالفان از زيادي تعداد كه چرا ميشود ، شنيده هم نگرانكنندهاي خبرهاي همزمان
.ميشوند فرستاده اردوگاه به يا ميبرند سر به زندانها در مذهبي معتقدان
خودم من باشند زندان در مذهبي معتقدان و مخالف گروههاي كه نيست طور اين اصلا
متون و قرآن و انجيل من ;هستم علاقهمند مذهب به خيلي ولي ندارم مذهبي اعتقاد
كرده تضمين را شهروندان تمام مذهبي آزادي چين اساسي قانون.خواندهام را بودايي
:دارد وجود كلي حكم يك.است نفر ميليون صد از بيش چين در مذهبي معتقدان تعداد.است
.كند پيروي قوانين از بايد غيرمذهبي ، يا مذهبي چه كس ، هر چين ، قانونمند حكومت در
قانون كه است دليل اين به فقط ميشود ، محاكمه كسي وقتي پس.كشورها ساير مثل درست
.دارد اعتقاد مذهب به كه دليل اين به نه است كرده نقض را
وجود با ميشود بحث و جر حزب نقش و آينده جهتگيريهاي درباره اغلب شما حزب در
*
چرا؟.ميدهند قرار تعقيب تحت را مخالفان سرسختانه طور به مسئول مقامات اين
حد چه تا كمونيست حزب كه است واقعيت اين نشانگر ميشود ، بحث و جر حزب در كه اين
شرايط بهبود قصد نظرشان بيان با كه هستند گروههايي و اشخاص البته.است دموكراتيك
اجازه ما.هستند شخصيشان سياسي مقاصد دنبال به فقط بلكه ندارند ، را دولت و حزب
نميتوانيم شرايطمان با را اروپا و آلمان تجربههاي.نميدهيم كسي به كاري چنين
.بپذيريم سادگي به
شاهد گذشته سال چند هم شرقي اروپاي دولتهاي ساير و ريخت فرو شوروي جماهير اتحاد
*
اجتناب آن از شما كه است تجربههايي همان اين آيا.بودند غمانگيزي دگرگونيهاي
ميورزيد؟
يا بوده غلط شده انجام كه آنچه همه بگويم نميخواهم.ميرود را خودش راه كشوري هر
.است درست ميدهيم انجام كه كاري هر
نگاه كه خود كاري گذشته به و شد خواهد تشكيل حزب عمومي جلسه نزديك آينده در
*
كاريتان لحظه شيرينترين و است بوده سخت شما براي تصميمگيريهايي چه ميكنيد ،
است؟ بوده كي
شرايط و زياد بسيار كار معناي به داشتن را حكومت اداره مسئوليت چين مثل كشوري در
گوناگون مردم بيشتر و ميليون صدها نظرات با مهمي تصميمگيري هر.طاقتفرساست كاري
براي كه ميآيد پيش اغلب.بود دقيق خيلي بايد هميشه دليل همين به.ميشود مواجه
مشورت همكارانم همراه و نميخوابم صبح تا را زيادي شبهاي مهم تصميمگيريهاي
كه است لحظهاي من كاري لحظه شيرينترين.بگيريم را تصميم درستترين تا ميكنيم
باعث كه است چيزي تنها اين.است كرده پيدا بهبود چين ملت زندگي شرايط كنم احساس
.كنم خوشبختي و رضايت احساس ميشود
را نظامي كميسيون رياست همچنان آيا ميبينيد؟ چگونه را خودتان سياسي آينده*
داشتم؟ خواهيد برعهده
.شد خواهد مشخص همهچيز حزب عمومي مجمع در.كنيد صبر
چين دست در اينبار ايران ، برنده برگ
خبر تفسير
كرمي مهران
را خود جاي گذشته ماه يك در فلسطين ديرپاي مناقشه به مربوط اخبار كه حالي در
است ، كرده حفظ آمريكا و اروپا خاورميانه ، روزنامههاي ثابت تيتر بهعنوان
اشغالي سرزمينهاي در فاجعهآميز حوادث از را خود توجه روزي چند تهران روزنامههاي
داشته ايران ملي مرزهاي از فراتر بردي ميتواند كه ميكنند معطوف ديگري مسئله به
اينبار كه دنياست بزرگ اقتصاد دومين و كشور پرجمعيتترين رهبر زمين جيانگ.باشد
از ديدار با را ايران به سفرش وي.است كرده انتخاب خود سفر مقصد بهعنوان را ايران
از پس ايران ادبي و فرهنگي نماد حافظ آرامگاه و ايرانباستان تمدني نماد تختجمشيد
قلب به رسيدن راههاي كه دهد نشان تا است كرده آغاز غيرمتعارف گونهاي به اسلام
.ميشناسد كارآمد داخلي خصوصي بخش و بينالمللي جدي رقابت غياب در را ايران اقتصاد
منافع دريچه از جهان به آسيا جنوبشرقي و شرق كشورهاي ديگر همچون چينيها كه چرا
عبارت چند ميزبان ، خوشايند براي است ممكن كه هرچند.مينگرند خود اقتصادي
از ما دستارود اتفاقا و كنند نثار نيز جهان شدن تكقطبي با مخالفت در ديپلماتيك
گويي.ميشود محدود و خلاصه شعارگونه عبارت چند همين به دست اين از سفرهايي
و بذل همين براي آنها اما دادهاند تشخيص بهخوبي را ما ذائقه نيز ديگر كشورهاي
كلان معادلات در آن از هم و ميكنند دريافت ميزبان از هم خوبي بهاي واژگان بخشش
نميتواند كه خود اصلي مذاكره طرف از امتياز گرفتن و زدن چانه براي بينالمللي
و دور همسايگان همه كه است سالي چند.ميكنند استفاده باشد ، آمريكا جز به كشوري
تركيه ، و يونان از دارند ارتباط ما با كه درشتي و ريز كشورهاي و ايران نزديك
كشورهاي تا گرفته سوريه و سودان چون كشورهايي و ارمنستان و آذربايجان جمهوريهاي
حامد دست در برندهاي برگ به حتي ما كشور اواخر اين درچين و روسيه مثل بزرگتري
آمريكا از بيشتري كمك وعده بتواند تا درآمده افغانستان موقت دولت رئيس كرزاي
.كند دريافت
دارند حق آنها چه.نيست كشورها اين از كردن انتقاد مطلب اين نگارش از هدف البته
ميهمان به گذاشتن احترام و كنند تامين ميدهند ، تشخيص كه راهي از را خود ملي منافع
اين نبايد اما.است واجب ما بر باشد ، چين چون بزرگي كشور رهبر اگر خصوص به
قبيل از ديگر كشورهاي كه مهمي امتيازات ازاي در كه باشد بهگونهاي دادوستدها
امتيازات و باشيم عناوين و القاب دريافتكننده تنها ما ميآورند دست به ايران
جاي نيز پرستيژ اين خود البته كه نرود فراتر بينالمللي پرستيژ كسب حد از ايران
.دارد بحث
واقعيات از درست درك گرو در است ، شده ما دامنگير كه تصوري از برونرفت راه
باشد ، متنوعتر كشور ارتباطي كانالهاي چه هر كه است امر اين به توجه و بينالمللي
با خوب روابط داشتن به ناگزير الان ايران.بود خواهد بيشتر نيز او انتخاب قدرت
شمار به دوسويه و متعادل صورتي در روابط اين و است چين و روسيه چون كشورهايي
ديگر سوي در آنكه حال.باشد داشته آن از مشابهي تلقي نيز مقابل طرف كه ميرود
روابطي چنين داشتن به ناگزير اساسا آنها كه چرا نميخورد چشم به نگرشي چنين
ممكن كه كشورها ديگر با بهتري روابط ايران با همزمان كه هستند آن پي در و نيستند
.سازند برقرار باشند ، داشته هم تهران با خصمانهاي روابط است
تنوع و ارتقا كنار در كشورها كه است واقعيت اين به توجه شده ياد رويكرد مكمل نكته
حفظ براي فرصتي بهعنوان حساس برهههاي و مقاطع از ديگران ، با خود روابط به بخشيدن
ديپلماسي بين اساسي تفاوتهاي هم نگرش اين در.ميكنند نگاه خود ملي منافع تامين و
اختلاف آمريكا متحده ايالات با ايران مثل هم آنها كه روسيه و چين كشور دو با ايران
از 11 پس وقايع جريان در مثال بهعنوان.ميخورد چشم به دارند منافع و ديدگاه
در را بهره بيشترين توانستند مسكو و پكن افغانستان ، به آمريكا حمله و سپتامبر
اما.گرفتند قرار واشگتن متحد جايگاه در كه آنجا تا ببرند آمريكا با روابط بهبود
در كرد ، محكوم را سپتامبر تروريستي 11 حادثه بلافاصله آن رئيسجمهور كه ايران
و نبرد بهرهاي بوش جورج شرارت محور در گرفتن قرار جز افغانستان داخلي جنگ پايان
.شد افغانستان موقت دولت كردن بيثبات جهت در تلاش به متهم
رهبر جايگاه در زمين جيانگ مهم سفر از نتواند ايران كه ميرود آن بيم هم امروز
و ببرد چنداني استفاده نتواند ميگيرد ، صورت بار نخستين براي سال از 24 پس كه چين
دل اين به عوض در اما شود ، تبديل واشنگتن _ پكن مناسبات در برنده برگي به نهايت در
.است ايران براي آسيا در استراتژيك متحدي روسيه همچون چين كه دارد خوش
|